فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور سنجش تفاوت های جنسیتی و قومیتی در نگرش به نقش های جنسیتی و با استفاده از سنجه متناسب با فرهنگ کشورهای اسلامی طراحی شده توسط خلید و فریزی (2004) صورت گرفته است. حجم نمونه در این مطالعه 400 نفر از دانشجویان دختر و پسر سه دانشگاه دولتی شامل دانشگاه علامه طباطبایی، دانشگاه تهران و دانشگاه کردستان است. تکنیک مورد استفاده در این پژوهش پیمایش، و ابزار مورد استفاده پرسش نامه بوده که با شیوه نمونه گیری تصادفی در بین پاسخگویان توزیع شده است. نتایج حاصل از سنجش بیانگر این است که دیدگاه سنتی به نقش های جنسیتی در بین دانشجویان وجود ندارد و نگرش ها در سطح حرفه ای و لیبرال قرار دارد. بین زنان و مردان تفاوت معنادار در نگرش به نقش های جنسیتی وجود دارد بطوریکه مردان نگرش حرفه ای و زنان نگرش لیبرال به نقش های جنسیتی دارند. از نظر قومیتی، نگرش به نقش های جنسیتی در بین زنان و مردان در قومیت فارس و لر دارای تفاوت معناداری است به طوری که در هر دو قومیت، زنان نگرش لیبرال و مردان نگرش حرفه ای به نقش ها دارند. این در حالی است که در قومیت کرد تفاوت معناداری ببن دو جنس وجود نداشته و هر دو جنس نگرش لیبرال به نقش ها دارند. در قومیت ترک هم تفاوت معنادار بین دو جنس وجود ندارد و نگرش هر دو جنس به نقش های جنسیتی حرفه ای و سنتی است.
نقش واسطه ای صمیمیت در رابطه بین الگوهای ارتباطی و کیفیت زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش در پی تبیین نقش واسطه ای صمیمیت در رابطه بین الگو های ارتباطی و کیفیت زندگی زناشویی است. روش: اینپژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل تمامی معلمان متاهل شهرستان مرودشت بود که 303 نفر ( 162زن و 141مرد) از آن ها به شیوه خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1998)، الگو های ارتباطی کریستین – سالاوی (1984) و صمیمیت زوجین ووندون بروک و هانس برتمن (1995) استفاده شد. داده ها در دو سطح آمار توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و آمار استنباطی (ماتریس همبستگی، تحلیل رگرسیون، و تحلیل مسیر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نشان دادند که الگوی ارتباطی اجتنابی نتوانست کیفیت (874/0p<) و صمیمیت زناشویی(135/0p<) را متاثر کند. هم چنین، توقع زن و توقع مرد با صمیمیت (314/0-) و کیفیت زناشویی (208/0-) رابطه منفی داشت. الگوی توقع زن تاثیری در صمیمیت زوجین (904/0p<) نداشت، اما تاثیر منفی بر کیفیت رابطه زناشویی (046/0p<) به گونه مستقیم داشت و اما توقع مرد به صورت مستقیم بر صمیمیت (022/0p<) اثر داشت و به صورت غیر مستقیم و با واسطه صمیمیت در کیفیت رابطه زناشویی (058/0-) تاثیر منفی داشت. در نهایت، الگوی سازنده متقابل توانست صمیمیت (001/0p<) را به گونه مستقیم و کیفیت زندگی زناشویی را با واسطه صمیمیت (234/0) به گونه غیر مستقیم متاثر کند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن بود که کیفیت زندگی زوجین تحت تاثیر مستقیم و غیر مستقیم الگو های ارتباطی زوجین از راه واسطه گری صمیمیت است. گفتنی است با افزایش صمیمیت در میان زوجین تاثیر الگو های مخرب توقع زن و مرد بر کیفیت روابط زناشویی کم تر شده و تاثیر الگوی سازنده ارتباط بیش تر می شود و بر عکس.
وضعیت فرهنگی جامعه از منظر متولیان فرهنگ؛ مورد مطالعه: مدیران و فعالان فرهنگی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آگاهی از دیدگاه های مختلف در خصوص وضعیت فرهنگی جامعه ضرورتی مهم برای تدوین و اجرای موفقیت آمیز برنامه های فرهنگی است. این پژوهش درصدد است با استفاده از روش کیو که روشی ترکیبی است، دیدگاه های متولیان فرهنگی استان همدان را درخصوص وضعیت فرهنگی جامعه شناسایی کند. نمونه گیری در روش کیو هدفمند است. تحلیل عاملی کیو و تفسیر عامل ها حاکی است که نُه دیدگاه در بین متولیان فرهنگی وجود دارد که غالباً کیفیت برنامه های فرهنگی و نیز وضعیت فرهنگ جامعه را مطلوب ارزیابی نمی کنند. کلیه این دیدگاه ها اذعان دارند که اقدامات و برنامه های فرهنگی، مورد ارزیابی و نتیجه سنجی کارشناسانه قرارنمی گیرند و لذا فرهنگ جامعه را دچار آسیب های جدی مانند نسبی گرایی دینی، اقدامات فرهنگی غیرمتخصصانه و غیرمحققانه، جریان ظاهرگرایی، جریان تجمل گرایی، عدم موفقیت روحانیت در تبلیغ دین، ضعف در همیاری مسئولین فرهنگی، بحران معرفت و تردید در اعتقادات اصیل دینی و... می دانند. نگرانی جدی در خصوص فعالیت و یا ترویج جریان های معاند و مخرب فرهنگی همچون شیطان پرستی، بهائیت، وهابیت و گرایش به ادیان غیراسلامی و... در این دیدگاه ها وجود ندارد. تحلیل این دیدگاه ها می تواند مواد اولیه برای برنامه های محققانه تر را فراهم کند که این امر از اتکای تصمیمات فرهنگی بر سلیقه ها و برداشت های شخصی خواهد کاست.
ریشه یابی عوامل مؤثر بر توسعه فرهنگ حجاب و عفاف و ارزیابی راهبردهای نقشه مهندسی فرهنگی (رویکرد سیستمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق با گردآوری و تحلیل بیش از 200 تحقیق، مبتنی بر رویکرد تفکر سیستمی و بهره مندی از روش-شناسی پویایی سیستم، عوامل اثرگذار بر توسعه فرهنگ حجاب و عفاف شناسایی و در یک الگوی مفهومی ارائه شد. سپس بر اساس روش شناسی پویایی سیستم، روابط علی بین متغیرها تشریح گردید. در تبیین سیستمی موضوع، نشان داده شد فرهنگ حجاب و عفاف در تعامل چند سویه با حوزه های اجتماعی، رسانه های داخلی و غربی، نظام آموزش خصوصی و دولتی، سیاستگذاری حاکمیت در ترویج فرهنگ و اقتصاد لباس اسلامی و غیر اسلامی است و تصمیم گیری فرد در زمینه حجاب و عفاف در بستر پویایی از مبانی اعتقادی و باورها، آرمانهای ذهنی و رفتارهای ظاهری فرد محقق می گردد. هم چنین حلقه های رفتاری مؤثر بر مبانی اعتقادی، آرمانهای ذهنی و رفتارهای ظاهری فرد ناشی از تعامل علّی بین متغیرها، شناسایی شد که در دوره کوتاه تا بلند مدت بر رفتارهای فرهنگی مؤثر است. بر همین مبنا، یافته های راهبردی به منظور توسعه فرهنگ عفاف و حجاب در دوره کوتاه تا بلند مدت ارائه شد و تطابق آن با راهبردهای نقشه جامع مهندسی فرهنگی کشور مورد بررسی کیفی قرار گرفت.
بررسی شواهد وضعیت اجتماعی زنان در متون منتخب ادب فارسی (شاهنامه، بانوگشسپ نامه، خسرو و شیرین، گل و نوروز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار ادبی و مسائل اجتماعی با هم ارتباطی تنگاتنگ دارند؛ چنانکه با بررسی آثار بزرگ ادبی می توان به نکات ظریف اجتماعی در کنار آن پی برد. از جمله مسائل مهمی که همواره ذهن بشر را به خود مشغول داشته است، نقش اجتماعی زنان در طول تاریخ می باشد.
در این پژوهش به جستجو و تأمل درباره ی حقایق اجتماعی که در مورد زنان در متون ادبی منتخب بیان شده است پرداخته ایم؛ چنانکه دیده می شود بر اساس این تحقیقات بسیاری از حقایق تاریخی و ادبی با هم همسو می باشند. به این ترتیب با کمک آثار ادبی، می توان بسیاری از زوایای تاریک وضعیت اجتماعی زنان را روشن ساخت.
در این پژوهش روش تحقیق، روش توصیفی- تحلیلی می باشد. با مطالعه و بررسی چهار اثر شاهنامه، بانوگشسپ نامه، خسرو و شیرین و گل و نوروز به جمع آوری شواهد لازم پرداخته ایم. امید است که با این پژوهش به نتایج ارزنده ای در باب وضعیت اجتماعی زنان دست یابیم و دریچه ای تازه برای ادامه مطالعات ادبی- جامعه شناسی به روی خوانندگان گشوده شود.
منجی شهر در سینمای آخرالزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سینمای آخرالزمانی در دوران معاصر و به خصوص پس از ورود به هزاره سوم مورد توجه ویژه، قرار گرفته است. از سوی دیگر بحث منجی، از مهمترین مباحث، سینمای آخرالزمانی بوده است. پژوهش حاضر، با هدف مطالعه، تجلی منجی شهر در سینمای آخرالزمانی تدوین شده است. نمود منجی به لحاظ صوری و رخدادهای مرتبط با حضور منجی، شخصیت شناسی منجی، نیز مهمترین موارد مورد اشاره مرتبط با حضور، کارکرد و کاربرد منجی در سینمای آخرالزمانی مورد کنکاش قرار گرفته است. بحث منجی به صورت موردی و با تحلیل فیلمهای برگزیده سینمای آخرالزمانی نیز مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش به صورت تحلیل محتوای فیلمهای مورد بررسی بوده است. از سوی دیگر به دلیل ملموس بودن موضوع، تعداد سی و چهار اثر از مهمترین آثار سینمایی تاثیرگذار و مرتبط با بحث آخرالزمانی مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحقیق بیانگر مهمترین عوامل تاثیرگذارانه مرتبط با حضور منجی در سینمای آخرالزمانی بوده است. غلبه بر مشکل، نجات جسمی، تذکر دهی، منجی آمریکایی، توجه به دانش بشری، نظارت مستمر، خرق عادت و نیز کار با گروه ویژه، انسانیت و توجه به خانواده، معنویت، عدالت اجتماعی، حفظ محیط زیست جزو اولویتهای تاثیرگذار حضور منجی در سینمای آخرالزمانی بوده است.
رابطه ابعاد شخصیت و سازگاری زناشویی زوجین: بررسی نقش واسطه ای سبکهای عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش تعیین نقش واسطه ای سبکهای عشق در رابطه ابعاد شخصیتی و سازگاری زناشویی زوجین بود. روش پژوهش از نوع همبستگی به روش الگویابی معادلات ساختاری (SEM) بود. جامعه آماری این پژوهش را زوجین دارای مشکل تشکیل می دهند که به دادگاه خانواده شهر تبریز مراجعه کرده بودند. از این جامعه 280 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب، و براساس ویژگیهایی همچون سن و مدت ازدواج همتاسازی شدند؛ سپس از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سازگاری زناشویی (DAS)، نسخه کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO) و پرسشنامه نگرش نسبت به عشق (LAS) را تکمیل کنند. برای آزمون الگوی فرضی پژوهش از روش تحلیل مسیر استفاده شد و تأثیرات غیر مستقیم از طریق آزمون بوت استراپ نرم افزار AMOS براورد شد. یافته های تحلیل نشان داد که روان رنجوری به صورت منفی (01/0>p) و برونگرایی، توافق، گشودگی و وظیفه شناسی به صورت مثبت (01/0>p) سازگاری زناشویی را پیش بینی می کند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که سبکهای عشق دوستانه، شهوانی، منطقی، بازیگرانه و فداکارانه می تواند هم به صورت جزئی و هم به طور کامل در رابطه ویژگیهای شخصیتی و سازگاری زناشویی نقش واسطه ای ایفا کنند. متغیرهایی همچون سبکهای عشق به سبب ماهیت پویا، قابل تغییر و آموزش پذیر خود قابل دستکاری و تعدیل است؛ از این رو، تأیید نقش واسطه ای این فرایندها در الگوی پیشنهادی پژوهش، این نوید را می دهد که مشاوران حوزه ازدواج و خانواده به جای تمرکز صرف به عوامل ثابت در مداخلات خویش بر بهبود الگوهای ارتباطی و عشق ورزی زوجین تأکید کنند.
تبیین جامعه شناختی دیرهنگامیِ ازدواج در میان جوانان شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر دیرهنگامی ازدواج در شهرستان طارم پرداخته است که متوسط سن ازدواج در آن از کل کشور بیشتر است. برای بررسی این پدیده، عوامل مؤثر بر به تأخیرافتادن سن ازدواج در بین دو گروه مجردها و متأهل های 25-39 ساله به صورت پیمایشی در نمونه ای 374 نفری بررسی شده است. نتایج نشان داد از میان عواملی که تأثیرشان بر دیرهنگامی ازدواج بررسی شده است (نگرش به ازدواج، دین داری، توقعات بالای خانواده ها، کنترل هنجاری، دایره همسرگزینی، هزینه های ازدواج و وضعیت شغلی مردان) صرفاً هزینه های ازدواج و وضعیت شغلی مردان بر دیرهنگامی ازدواج در این شهرستان تأثیرگذارند. احتمالاً، دلیل عدم تأثیرگذاری متغیرهای غیراقتصادی، بافتار اجتماعی جامعه تحت مطالعه است که جامعه ای روستایی است. در بسیاری از روستاهای ایران متغیرهای غیراقتصادی به دلیل بافت سنتی و کوچکی فضا چندان نمی توانند نقشی در تأخیر در سن ازدواج ایفا کنند.
پژوهشی تطبیقی در چند باور عامیانه ایلام و انعکاس آنها در متون کهن ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی ادبیات
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ مطالعات فرهنگی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی قوم شناختی قومیت ها
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی انسان شناسی انسان شناسی فرهنگی انسان شناسی کاربردی انسانشناسی شهری فرهنگ مردمی
باورهای عامیانه که ریشه در اساطیر، آیین ها و معتقدات بشر ادوار کهن دارند، در نواحی مختلف ایران، از جمله ایلام با تاریخ و فرهنگ چند هزار ساله، حضور دارند. تحقیق در سابقه باورها و سنن عامه، ما را با گوشه هایی از ذهنیت مردم در ادوار کهن آشنا می کند. به سبب سیطره سنت شفاهی بر ادبیات و فرهنگ ایلام و عدم کتابت آثار در روزگاران کهن، نمی توان در باب ریشه و قدمت آیین ها و باورهای این ناحیه، تحقیقی اطمینان بخش عرضه کرد. یکی از راه های تحقق این امر، جستجو در آثار کهن ادبیات فارسی و نشان دادن موارد همسان و مشابه در این متون است. بیان این اشتراک به این معنی نیست که آیین ها و باورهای عامیانه ایلام از رهگذر متون کهن ادبیات فارسی در این ناحیه رواج یافته است؛ بلکه به منظور نشان دادن ریشه و قدمت این امور در زمان های کهن است. باورها و آیین هایی که از روزگاران کهن کمابیش به صورت یکسان در نواحی مختلف ایران رواج داشته، در خراسان و آذربایجان و فارس به متون کهن راه یافته؛ اما در ایلام در آن عهد، ثبت و ضبط نگشته است. پژوهش حاضر بیانگر این است که آیین ها و باورهایی چون: کارد و کفن برگرفتن به نشانه طلب عفو، خجسته انگاشتن مهره فیروزه، آواز بی هنگام خروس و دلالت آن، جَستن چشم و معنای رمزی آن، تقدس درخت و همسان پنداری آن با انسان، بانگ زاغ و مرغوا و نظایر آنها، ریشه در ژرفای روزگاران بسیار کهن دارد و حاکی از استمرار فرهنگی دیرپا با عناصری مشخص در ایلام است.
پرونده ویژه: بازی های رایانه ای
حوزههای تخصصی:
چیستی و اقسام
ویژگی ها
آسیب شناسی بازی های مجازی
راهکارها
اسلام ستیزی در بازی
سیمز در راستای هژمونیک
کنترل ترس جمعی در فرهنگ مردم
حوزههای تخصصی:
نهاد دین و امنیت؛ بررسی و سنجش ارتباط میان میزان دینداری و احساس امنیت اجتماعی در میان ساکنین مناطق حاشیهای شهرستان کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط میان میزان دین داری و احساس امنیت اجتماعی در میان ساکنان مناطق حاشیه ای شهر کاشان است. چهارچوب نظری پژوهش، متکی بر تلفیقی از نظریات مکتب محیط اجتماعی فرهنگی، نظریه فضاهای قابل دفاع نیومن و نظریه آنومی دورکیم و برخی دیگر از نظریات مرتبط با حوزه موضوع می باشد. روش تحقیق، پیمایش بوده و داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه از طریق مصاحبه با 384 نفر از حاشیه نشینان شهرستان کاشان در سال 1394 جمع آوری شد. ارزیابی یافته ها در بعد توصیفی نشان دادند که میزان دینداری حجم نمونه مورد بررسی در سطح متوسط رو به بالا اما میزان احساس امنیت اجتماعی آن ها در سطح بسیار پایین قرار دارد؛ به طوری که بالغ بر71% از افراد از احساس امنیت اجتماعی پایینی برخوردار بودند. نازل ترین سطوح احساس امنیت، مرتبط با احساس امنیت شغلی و مالی بود. در بخش تحلیلی و استنباطی، آمار ها نشان دادند که رابطه مستقیم و معناداری میان میزان دینداری و احساس امنیت اجتماعی(389/0r=) وجود دارد: به هر اندازه که بر میزان دینداری افراد افزوده می گردد، از احساس امنیت اجتماعی بیشتری برخوردار می شوند. نتایج تحلیل رگرسیونی نیز نشان داد که مجموع ابعاد دینداری، 23% از تغییرات متغیر احساس امنیت را می تواند تبیین کند. در بین ابعاد دینداری، بُعد اعتقادی بالاترین میزان تأثیر را بر احساس امنیت اجتماعی داشت.
مطالعه کیفیت زندگی و عوامل مؤثر بر آن (مورد مطالعه: شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیتزندگیمناسب مستلزم ایجاد احساسفردازشادیو رضایت است. از نظر وینهوون قابلیت زندگی جامعه در شادی اعضایش نشان داده می شود. از آنجاکهشادمانیدرسلامتی،عزت نفسوعملکردافراد مؤثر است،باعثبهبودکیفیتزندگیمی شود. حمایت های اجتماعی افراد را قادر می سازد تا توانایی رویارویی با مشکلات روزمره و بحران های زندگی را داشته باشند. هدف این پژوهش بررسی اندازه گیری کیفیت زندگی شهروندان تهرانی و تأثیر شادمانی اجتماعی، حمایت اجتماعی و تحصیلات بر آن در سال 1394 است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی تبیینی و از لحاظ روش ، یک پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه شهروندان ساکن در شهر تهران در سال 1394 است.ابزار گرد آوری داده ها پرسش نامه است که در حجم نمونه 420 نفر اجرا شده. انتخاب نمونه با تلفیق نمونه گیری خوشه ای و طبقه بندی نامتناسب صورت گرفته است . آمار توصیفی نشان می دهد که به طورکلی 3/58 درصد پاسخگویان کیفیت زندگی متوسطی دارند.نتایج حاکی از آن است که کیفیت زندگی با شادمانی اجتماعی، حمایت اجتماعی و تحصیلات آنها همبستگی معنادار و مثبتی دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که شادمانی اجتماعی بیشترین تأثیر را بر کیفیت زندگی دارد. پس از آن تحصیلات و در آخر حمایت اجتماعی متغیرهای مؤثر بر کیفیت زندگی هستند. براساس مدل پژوهش، با افزایش حمایت اجتماعی، شادمانی اجتماعی افزایش می یابد و نیز افرادی که حمایت اجتماعی بالاتری را دریافت می دارند، از تحصیلات بالاتری نیز برخوردار می شوند.
چالش ها و فرصت های هم افزایی فرهنگی تفریحی در فضای مذهبی: مطالعه موردی امام زاده قاضی الصابر (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر به بررسی چالش ها و فرصت های هم افزایی فرهنگی تفریحی امام زاده قاضی الصابر (ع) می پردازد و در همین راستا نحوه تعامل سه سازمان میراث فرهنگی، اداره اوقاف استان تهران و شهرداری منطقه 3 تهران در زمینه ی مدیریت و ساخت مجموعه فرهنگی تفریحی در کنار یک فضای مذهبی را مورد مداقه قرار می دهد. در مطالعه حاضر از روش انسان شناختی کیفی و فن های مصاحبه نیمه ساخت یافته، مصاحبه روایی- اپیزودیک، گروه کانونی (فوکوس گروپ) و استراتژی مشاهده میدانی استفاده شده است، همچنین برای ساخت مدل مفهومی از مبانی نظری «حکمرانی خوب و سرمایه اجتماعی» و «اوقات فراغت و نشاط اجتماعی» مورد نظر قرار گرفته است. یافته های مطالعه نشان می دهد که هم افزایی فرهنگی تفریحی امام زاده قاضی الصابر (ع) فرصت هایی نظیر، «تمرکزگرایی دینی و مسجد محوری»، «تجمیع نهادهای مذهبی»، «جذب جوانان به فضای مذهبی»، «افزایش مصرف فرهنگی»، «احیای نمادهای هویت بخش محله»، «معرفی امام زاده»، «افزایش وجوهات امام زاده (ع)»، «مشارکت و تعامل فرهنگی»، «افزایش سرمایه اجتماعی شهرداری»، «افزایش نشاط اجتماعی در محله»، «کاهش هزینه فعالیت فرهنگی و تفریحی» و «بازسازی بنای فرسوده امام زاده» را به همراه دارد. همچنین این هم افزایی با چالش هایی نظیر «تقدس شکنی»، «تخریب هویت محله»، «تخریب معماری سنتی امام زاده»، «عدم تناسب معماری امام زاده و مجموعه فرهنگی و تفریحی» و «عدم تناسب معماری امام زاده با فضای محله» مواجه است.
نظام مدیریتی فقه و فرآیند سیاست گذاری و طرح ریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با پررنگ تر شدن بعد اجتماعی زندگی انسان ها و تنوع و تکثر سیستم های مختلف اجتماعی، طرح ریزی و سیاست گذاری برای جوامع بشری به مرور پیچیده تر می شود. کلان نگری، جامع نگری و فرآیندگرا بودن تصمیم گیری ها و سیاست گذاری ها، از شروط اصلی موفقیت سیستم های مدیریتی می باشد. فقه شیعی نیز به عنوان یک سیستم مدیریتی کارآمد که ناظر بر تمامی شئون زندگی فردی و اجتماعی انسان هاست، از این قاعده مستثنی نیست. رویکرد سیستمی در وضع احکام و مقرارت فقهی بدان معناست که باید «تکالیف سایر مکلفین» و «سایر تکالیف مکلفین» در منظومه احکام فقهی توأماً مدنظر قرار گیرد. همچنین لازم است که فرآیند تبدیل «باور»ها به «باید»ها به درستی ترسیم شود تا احکام فقهی نامتناسب با اهداف و مبانی فقهی و اغراض شارع نباشد. برای این منظور باید ابتدا اهداف و مبانی به دقت در فلسفه فقه مورد مطالعه قرار گیرد، سپس دکترین ها و سیاست های کلی شارع به درستی کشف و حوزه عملکرد هر یک تعیین گردد و در نهایت با ارائه ساختار مناسب و نظام مند کردن قواعد و دکترین ها و تعیین جایگاه آنها در هر حوزه، تصمیم گیری و سیاست گذاری برمبنای آن صورت پذیرد. در این نوشتار، پنج راهکار برای کشف دکترین های شریعت ارائه و در نهایت، برخی سازوکارهای فقه برای تعادل سیستم و حفظ نظام معرفی شده است.
عوامل مؤثر بر ارتقاء پیوند اجتماعی شهروندان با طراحی تئاتر آیینی در محیط های شهری: مطالعه موردی اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایش ها و مراسم آیینی سنتی به خصوص تعزیه و شبیه خوانی به عنوان عناصر فرهنگی پویا که از اعتقادات و باورهای انسانی نشأت گرفته، نقش مؤثری در افزایش پیوندهای اجتماعی افراد ایفا می کند. نظریه پیوند اجتماعی هیرشی به عنوان چارچوب تحقیق، زیرشاخه نظریه کنترل اجتماعی بوده و مؤلفه های آن، مشارکت اجتماعی، باور، دلبستگی و تعهد است. اردبیل به عنوان شهر حسینیت با پیشینه غنی نمایش های آیینی بومی منطقه و برگزاری باشکوه مراسم آیینی عزاداری، تعزیه و سوگواری در ایام محرم، به منظور مطالعه موردی تحقیق انتخاب شده است. هدف تحقیق بررسی نقش تئاتر آیینی در ایجاد پیوند اجتماعی است که با استفاده از تکنیک پرسشنامه محقق ساخته از شهروندان اردبیلی به بررسی میزان تأثیر چنین فضایی در پیوند اجتماعی افراد می پردازد. نتایج نشان می دهد که بین متغیرهای ملاک از جمله تعهد، دلبستگی، باور و مشارکت اجتماعی و متغیر پیش بینی تئاتر آیینی رابطه معناداری وجود دارد و مؤلفه دلبستگی تأثیر بالایی در پیوند اجتماعی افراد با تئاتر آیینی دارد. تئاتر آیینی علاوه بر احیا و سره سازی نمایش های آیینی بومی منطقه و انتقال آن به نسل آینده، باعث ارتقاء پیوند اجتماعی افراد در اردبیل شده و با نگاه توسعه ای در سایر شهرها نیز تأثیرگذار است.
مقایسه ثبات ازدواج و مولفه های عشق در دانشجویان با ازدواج سنتی و غیر سنتی دانشگاههای آزاد اسلامی استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه ثبات ازدواج و مولفه های عشق در دانشجویان با ازدواج سنتی و غیر سنتی بود. جامعه آماری را تمامی زوجین دانشجوی 22 تا 35 ساله دانشگاه آزاد اسلامی استان فارس که مدت ازدواج شان کم تر از 10 سال بود، تشکیل می دادند. نمونه پژوهش شامل 326 نفر (224نفر ازدواج سنتی و 104 نفر ازدواج غیر سنتی) بود که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. از مقیاس های شاخص بی ثباتی ازدواج ( ادواردز ، جانسون و بوث ) و عشق مثلثی اشترنبرگ برای گردآوری داده ها استفاده شد. یافته ها نشان دادند که بین زوجین با ازدواج سنتی و غیر سنتی در بی ثباتی ازدواج در سطح 001/0 تفاوت معنا دار وجود دارد. به این معنا که میانگین نمره بی ثباتی ازدواج ( احتمال طلاق ) در ازدواج سنتی به گونه ای معنی دار بیش تر از ازدواج مدرن (غیر سنتی) بود. هم چنین، بین زوجین با ازدواج سنتی و غیر سنتی در مولفه های عشق تفاوت معنادار در سطح 05/0 وجود دارد. به این معنا که میانگین نمره مولفه های صمیمیت و میل (هوس) در زوجین با ازدواج غیر سنتی به گونه ای معنادار بیش تر از زوجین با ازدواج سنتی بود، ولی بین میانگین نمره مولفه تعهد در زوجین دو گروه تفاوتی معنادار مشاهده نشد.
مقاصد نوظهور گردشگری شهری با تأکید بر جاذبه های اجتماعی فرهنگی قومیت؛ مطالعه ی موردی شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت گونه های مختلف گردشگری در سطوح بین المللی، ملی و منطقه ای از نظر تعداد گردشگران و درآمدزایی در حال افزایش است. توسعه ی گردشگری اجتماعی فرهنگی با تأکید بر قومیت از گزاره هایی است که در پایداری آداب و رسوم اقوام اثرگذار است. در جوامع چند قومی، گردشگری می تواند همبستگی، انسجام و ارائه ی فرصت هایی برای تلفیق مرزهای قومی را حمایت کند و رقابت و همکاری میان اقوام را ترغیب نماید. قومیت گرایی به عنوان جاذبه ی گردشگری و استراتژی مناسب برای ایجاد روابط دوستانه و صمیمانه تر، درآمدزایی و بهبود تبادلات بین المللی با جوامع دیگر است. در این عرصه شناخت مردم از خود، دیگران و از سرزمین های مختلف بیشتر خواهد شد. پژوهش حاضر با رویکرد تحلیلی کاربردی در صدد بررسی نقش گردشگری قومی در توسعه ی گردشگری شهری کرمانشاه است. حجم نمونه 384 نفر از گردشگرانی است که در سال 1394 از شهر کرمانشاه دیدن کرده اند. به منظور سنجش نقش جاذبه های قومی در توسعه ی گردشگری شهری، متغیرهای آگاهی، جاذبه های قومیت، کیفیت زندگی، رضایت مندی گردشگران، تصویر ذهنی از مقصد، مدیریت شهری و مشارکت جامعه بررسی و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS پردازش شده است. نتایج حاکی است مؤلفه ی جاذبه های قومی با بتای (594/0) در حالت مستقیم بیشترین تأثیر و مؤلفه ی مشارکت جامعه با بتای (079/0) کمترین تأثیر را بر توسعه گردشگری قومی داشته اند. سایر مؤلفه ها با توجه به میزان بتای محاسبه شده؛ مدیریت شهری (388/0)، تصویر ذهنی (238/0)، کیفیت زندگی (190/0)، رضایت گردشگران (115/0) و آگاهی (199/0)؛ در توسعه ی گردشگری قومی شهر اثرگذار بوده اند. شهر کرمانشاه با وجود برخوردار بودن از نمایه های فرهنگی بسیار قوی و ریشه دار در فرهنگ قومی از جمله: زبان کردی، پوشش و لباس خاص زنان و مردان، موسیقی محلی، آوازها و رقص های محلی، صنایع دستی و ...، نیازمند برنامه ریزی و مدیریت کارآمد برای تأمین زیرساخت های مورد نیاز برای جذب گردشگران داخلی و بین المللی است.