فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
شناسایی پیشران های مؤثر بر آینده خبرگزاری ها در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرعت تغییرات فراوان در دنیای امروز باعث شده که خبرگزاری های داخلی برای بقا و در میدان رقابت ماندن نیاز به آینده نگری داشته باشند. در این مقاله با استفاده از تکنیک دلفی به شناسایی پیشران های مؤثر بر آینده خبرگزاری ها در ایران پرداخته شده است. مشارکت کنندگان در این مقاله 18 خبره متخصص در حوزه علوم ارتباطات، مدیریت رسانه، خبر و آینده پژوهی بودند و در سه دور اجرای دلفی درباره 21 پیشران شناسایی شده، به اجماع رسیدند. این پیشران ها در چهار دسته طبقه بندی شدند. این پیشران ها عبارت بودند از؛ پیشران های فناوری: همگرایی رسانه، قالب های جدید محتوا، افزایش سرعت تولید اخبار، هوشمندشدن شیوه کسب اطلاعات، گسترش پهنای باند، نسل جدید وب. پیشران های سیاسی حقوقی: وابستگی مالی به جریان های سیاسی، مالکیت معنوی اخبار و تولیدات رسانه ای، شکسته شدن انحصار رسانه ای. پیشران های اجتماعی فرهنگی: گسترش سواد رسانه ای، جهانی شدن، تغییر نسلی، تغییر مفهوم حریم خصوصی، قسمت بندی توجه مخاطبان، حرکت به سمت موضوعات منطقه ایو محلی، تشت افکار، گسیختگی اجتماعی، شهروند رسانه. و پیشران های اقتصادی: سرعت و چابکی در مقابل تولیدات رسمی، تغییر ماهیت و ثروت از حقیقی به مجازی، برنامه ریزی بر اساس اقتصاد توجه، شکسته شدن انحصار رسانه.
روایت پژوهی کودک کار شدن در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیدة کودکان کار بیش از یک دهه است در ایران به مشکلی اجتماعی تبدیل شده است. این پدیده علی رغم جهان شمول بودن، ویژگی های خاصی در هر جامعه دارد. تحقیق حاضر فرایندهای تبدیل کودکان به کودکِ کار را بررسی و شناسایی می کند. بدین منظور، از روش روایت پژوهی برای یافتن این فرایندها و از تکنیک مصاحبة روایی به منظور دستیابی به روایت زندگی کودکان کار استفاده شده است. جامعة موردمطالعه در این تحقیق، کودکان کار ساکن در شهر مشهد در سال 1394 است. پس از انجام دادن پانزده مصاحبه با این کودکان، اشباع نظری حاصل شد و سپس بخش های متوالی و تقطیع بندی شدة مؤثر بر روی آوردن کودکان به کار به صورت خرده روایت استخراج شد و از این طریق فرایندهای کلی کودک کار شدن به صورت پیرنگ مشخص شد. براساس یافته های تحقیق می توان چهار فرایند کلی را برای کودک کار شدن درنظر گرفت که عبارت اند از: 1. فرایند کودکان خانواده های مهاجر دارای فقر اقتصادی؛ در این فرایند، فقر اقتصادی در کنار اعتیاد موجود در خانواده موجب استفاده از کودک به عنوان نیروی کار می شود. 2. فرایند کودکان خانواده هایی که خرده فرهنگ کارکردن در آن ها وجود دارد؛ در این گونه خانواده ها، کارکردن از کودکی در فرد نهادینه می شود و کودک به دلیل کسب مطلوبیت در خانواده به کارکردن روی می آورد. 3. فرایند کودکانی که والدین آن ها در قبال کودک خود بی مسئولیت اند؛ کودک در این گونه خانواده ها به دلیل کسب مزایای اقتصادی و اجتماعی برای خود به کارکردن روی می آورد؛ زیرا والدین بی مسئولیت کودک، شرایط رفاهی مناسبی را برای او فراهم نمی کنند. 4. فرایند کودکان خانواده هایی که خرده فرهنگ تکدی گری در بین آن ها وجود دارد. در این گونه خانواده ها کودک به کارکردن وادار می شود تا برای خانواده درآمد کسب کند.
سنجش سرمایه فرهنگی طبقات براساس پایگاه اقتصادی- اجتماعی (مطالعه ی در میان شهروندان اصفهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع مطالعه ی حاضر سنجش سرمایه فرهنگی طبقات بر اساس پایگاه اقتصادی – اجتماعی در میان شهروندان اصفهانی است. رویکرد نظری این پژوهش بر ترکیبی از نظریه ی پیر بوردیو و ماکس وبر استوار شده است. بلحاظ روش شناسی، در مطالعه حاضر روش تحقیق پیمایشی بکار رفته و جهت جمع آوری اطلاعات نیز از تکنیک پرسشنامه بهره گرفته شده است. نمونه ی تحقیق حاضر 400 نفر از شهروندان 20 تا 64 سالة شهر اصفهان در 14 منطقه شهری در سال 1393 بوده که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز تحلیل واریانس یک طرفه، ضریب اتا و رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. در سطح توصیفی نتایج بدست آمده نشان داد که بیشتر شهروندان در طبقه متوسط قرار دارند و میزان سرمایه فرهنگی و ابعاد آن در میان طبقات متفاوت است، بطوریکه کمترین میانگین مربوط به طبقه ی پایین، سپس طبقه ی متوسط و بیشترین آن مربوط به طبقه ی بالا است. در سطح تحلیلی نیز یافته ها نشان داد که پایگاه اقتصادی اجتماعی با سرمایه فرهنگی رابطه ی معناداری دارد و از میان ابعاد آن بیشترین نقش تبیین کنندگی را در زمینه ی سرمایه ی فرهنگی نهادینه شده ایفاء می کند.
بررسی مطلوبیت فضاهای گذران اوقات فراغت شهروندان ایلام (مطالعه موردی: فضاهای سبز شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی فضاهای سبز شهری به عنوان بخشی از فضاهای گذران اوقات فراغت و بخش جاندار ساخت کالبدی شهرها که در حفظ و تعادل محیط زیست شهری، تعدیل آلودگی هوا، تفریح، پرورش روحی و جسمی و آسایش روانی شهروندان، نقش عمده ای ایفا می کنند، اهمیت زیادی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مطلوبیت فضاهای گذران اوقات فراغتِ شهروندان شهر ایلام؛ یعنی فضاهای سبز و پارک ها می باشد. روش انجام این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری آن را کارشناسان گردشگری و مدیریت شهری تشکیل می دهند که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، 234 نفر از آنها به عنوان حجم نمونه، انتخاب شد. جمع آوری اطلاعات نیز به شیوه میدانی انجام گرفت. نتایج حاصل از آزمون T یک طرفه نشان داد که فضاهای سبز و پارک های شهر ایلام به لحاظ داشتنِ امکانات و ویژگی های استاندارد در وضعیت نامناسبی قرار دارند. سرانه فضای سبز شهر نیز به نسبت استاندارد ملی و جهانی در سطح بسیار پایین تری است؛ بنابراین پارک ها و فضاهای سبز شهر از کیفیت مناسبی برای گذران اوقات فراغت برخوردار نیستند.
تحلیل پاره فرهنگی در نظریة قرآنی کجروی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
پیوندهای پاره فرهنگها و مؤلفه های پاره فرهنگی با کجروی و بزهدیدگی، یک محور عمده در نظریة قرآنی کجروی است . این تحقیق، تحلیل قرآن را از این پیوندها مطالعه می کند و بخشی از یک طرح پژوهشی است که بنا دارد نظریة اجتماعی متون مقدس اسلامی را در این زمینه، شناسایی و تدوین کند . یافته ها نشان می دهند که در این تحلیل قرآنی، 43 عامل از سطوح مختلف، تلفیق و روابط آنها به شکلی نظام مند و با تفصیلی مناسب در شش محور بررسی شده اند . این تحلیل در قالب یک الگوی نظری، ارائه می شود . و شناخت های نوی را پیرامون موضوع دربر دارد . روش تحقیق، تحلیل محتوای کیفی با رویکرد ترکیبی است. این روش توانسته ضوابط تفسیر متن در علوم اسلامی و اجتماعی را رعایت کند و به فهمی از آیات و فرازهای قرآنی برسد که در هر دو حوزة علمی، دارای روایی است .
تبیین عوامل اجتماعی و فرهنگی مؤثر بر فرهنگ شهروندی شهروندان تهرانی در سال 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ شهروندی شهروندان تهرانی در سال مورد مطالعه است. این مطالعه از نوع پیمایش اجتماعی بوده و داده های تحقیق با استفاده از تکنیک پرسشنامه توأم جمع آوری شده است. اعتبار و روایی مقیاس ها با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ مورد بررسی و تأیید قرار گرفته است. جامعه آماری شامل کلیه شهروندان تهرانی در سال 1393 است که با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران 1112 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین و از مناطق 22گانه شهر تهران به روش تصادفی انتخاب و بررسی شده اند. نتایج، وجود همبستگی مثبت و معنا دار بین هر یک از متغیرها با میزان پایبندی به فرهنگ شهروندی را تأیید کرد. تحقق فرهنگ شهروندی مستلزم تقویت و ارتقای هر یک از متغیرها و تغییر نگرش نسبت به مفهوم شهر، به منزله پیکری واحد و موجود زنده، روح حاکم بر شهر و پویایی جریان زندگی شهری با تأکید بر عوامل اجتماعی و فرهنگی است.
عودلاجان؛ روایت مرگ یک محله: مطالعة پیامدهای معنایی تغییرات فضایی، در محلة عودلاجان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، پیامدهای معنایی تغییرات فضا را در محلة عودلاجان تهران بررسی کرده است. این محله، یکی از قدیمی ترین محلات شهر تهران است که در سال های اخیر، با هجوم منطق اقتصادی بازار، تغییرات فراوانی کرده و از یک محلة فرهنگی تاریخی به یک محدودة اقتصادی حاشیه ایِ بازار تهران، تبدیل شده است. این تغییرات فضا بافت معنایی و نشانه ای محله را هم تغییر داده است. در این تحقیق، با روش نظریة داده بنیاد، فرآیند مرگ محلة عودلاجان و این تغییر و تحولات ارزیابی شده و نظریة روش شناختی غالب این نظریه، نظریه گلیزری (1978) است. اطلاعات، با استفاده از مصاحبة نیمه ساخت یافته و مشاهدة میدانی جمع آوری شده اند و یافته ها نشان می دهند شش موضوع اصلی درهم تنیده، مراحل مرگِ محلة عودلاجان را ایجاد کرده اند. این مباحث عبارت اند از: ویرانیِ پیشینة تاریخی؛ جدال نهادها؛ رواج ناامنی؛ مردانه شدن فضا؛ زوال همسایگی و مرگ هویت محله ای. درواقع، منطق اقتصادیِ سودمحورِ بازار تهران، برای کسب مشروعیتِ حضور در این محله، هم پای بی نظمی ها و جدال نهادها عاملی بنیادی در آغاز تغییرات فضا و تسریع روند آن بوده است. این عامل، مسائل دیگر مطرح شده در این موضوعات را ایجاد یا تشدید کرده است. دراین میان، موضوع اصلی «اقتصادی کردن فعالیت های محله ای» است که هم پای منطق اقتصادی ارتباط این مباحث را محکم کرده است.
تحلیل رابطه سرمایه اجتماعی و سبک زندگی با گرایش به فرزندآوری (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی رابطه بین سرمایه اجتماعی و نوع سبک زندگی (سبک زندگی سنتی و مدرن) با گرایش به فرزندآوری در بین دانشجویان دانشگاه شهید مدنی آذربایجان در سال تحصیلی 94-1393 با حجم نمونه 384 نفر و با استفاده از شیوه نمونه گیری طبقه بندی و بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. یافته ها حاکی از آن است که بین میزان استفاده از رسانه های خارجی (اینترنت، شبکه های اجتماعی مجازی و شبکه های ماهواره ای) و گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار معکوسی وجود دارد، اما بین استفاده از رسانه های داخلی و گرایش به فرزندآوری رابطه معناداری مشاهده نشد. بین سرمایه اجتماعی (اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی) و سبک زندگی سنتی با گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار مثبت و بین سبک زندگی مدرن و گرایش به فرزندآوری رابطه معنادار معکوسی وجود دارد. علاوه بر این، از میان متغیرهای زمینه ای (سن، جنس، مقطع تحصیلی، وضعیت شغلی و گروه قومی)، تنها رابطه بین وضعیت شغلی و قومیت با گرایش به فرزندآوری معنادار شد.
بررسی جامعه شناختی میزان سرمایه ی فرهنگی خانواده های شهری و فرزندمداری (مطالعه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این تحقیق بررسی جامعه شناختی گونه شناسی خانواده و فرزندمداری در خانواده های ایرانی بر حسب حوزه ی قدرت، مشارکت، سرمایه ی اجتماعی، سرمایه ی فرهنگی، جنسیت، تحصیلات والدین، میزان دموکراتیک بودن، مستبد بودن و تعداد فرزندان است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه ی دارای قابلیت اعتماد و اعتبار است. جامعه ی آماری تمام خانواده ها در مناطق 22گانه مناطق شهری تهران است و حجم نمونه 386 خانواده است که با روش خوشه ای به دست آمده است. روش اصلی در تحلیل داده ها پیرسون، رگرسیون، و مدل سازی معادله ی ساختاری با نرم افزار Amos است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که وجود فرزندمداری در خانواده های مورد بررسی تأیید گردید، اما این به معنی حذف مردمحوری در فضای خانواده نیست بلکه می توان گفت، هرم قدرت تا حدی تغییر شکل پیدا کرده است، به نحوی که هنوز هم پدر به معنی اصلی ترین تصمیم گیرنده و مشارکت کننده در امور کلان خانه ایفای نقش می کند، اما عامل هسته ای شدن و مشارکت در خانه بیشترین تأثیر را در پیش بینی فرزندمداری دارد.
بررسی تطبیقی سبک زندگی ساکنان بافت قدیم و جدید در شهر کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جلوه های عینی و ملموس هویت تاریخی هر شهری در بافت های سنتی و کهن آن نمود می یابد. بالطبع در اثر گذشت زمان، چنین بافت هایی که حکم شناسنامه ی شهر را دارند، دچار فرسایش فیزیکی می شوند. این در حالی است که با رشد شهرنشینی، بافت های جدید شهر با شاخص های مدرن شکل یافته و روز به روز به حجم و اهمیت آن افزوده می شود. بخصوص امروزه با تغییر شیوه ی زیستن افراد، حضور عناصر زندگی مدرن و سبک زندگی شهرنشینی، این مسأله اهمیت خود را بیشتر نشان می دهد. سبک زندگی مفهومی اساسی در زندگی افراد است که بیانگر عقاید، گرایشات و شیوه های تفکر آنان است و در واقعیت نمود پیدا می کند. اهمیت یافتن انتخاب در جامعه ی ایران بیش از هر چیز در عرصه ی کالاهای مادی و مصرفی درحال وقوع است و تغییر چهره ی شهرهای بزرگ ایران و روند فزاینده ی توجه به سطحی ترین بخش مصرف این مسأله را به خوبی بیان می دارد. بنابراین این مقاله به بررسی سبک زندگی در دو بافت قدیم و جدید در شهر کاشان با جامعه ی آماری مورد مطالعه، می پردازد. روش تحقیق پیمایشی و با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. حجم نمونه500 نفر تعیین و پرسشنامه به طور مساوی از بین دو بافت قدیم و جدید شهر کاشان تکمیل شده است. همچنین از آمارهای استباطی (تی و من ویتنی) استفاده گردید. نتایج بررسی نشان می دهد که بین سبک زندگی، پایگاه اقتصادی – اجتماعی، پایبندی دینی، مصرف گرایی و سنت گرایی با بافت قدیم و جدید شهری رابطه وجود دارد.
تبیین برهم کنش سطوح خرد و کلان امنیت در کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت دارای دو بعد ذهنی (احساس امنیت) و عینی است. یکی از پیش شرط های وقوع احساس امنیت در جامعه، وجود امنیت عینی در جامعه است. این سطوح باهم در ارتباط هستند و از برهم کنش این دو سطح عینی و ذهنی است که امنیت در جامعه حاصل می گردد. لذا در این مقاله سعی شده به تبیین برهم کنش سطوح خرد و کلان امنیت در کشور پرداخته شود. در بررسی احساس امنیت سطح تحلیل تحقیق، سطح خرد و واحد تحلیل، فرد و در بررسی امنیت استان ها، سطح تحلیل تحقیق، سطح کلان و واحد تحلیل، استان می باشد. جامعه آماری تحقیق در سطح خرد افراد 15 سال به بالای پنج استان تهران، اصفهان، کردستان، لرستان و خوزستان می باشند که تعداد 1920 نفر از آنان به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای انتخاب استان ها، ابتدا استان های کشور با توجه به میزان امنیت در آن به چهار خوشه تقسیم و سپس به روش تصادفی ساده پنج استان از بین خوشه ها انتخاب گردید. روش بکار رفته در پژوهش در سطح خرد، روش پیمایشی مقطعی و در سطح کلان، روش تحلیل ثانویه است. یافته ها بازگوی آن است که میزان احساس امنیت پاسخگویان متوسط رو به پایین (90/2 از دامنه 74/4-14/1) است. یافته ها همچنین نشان می دهد که بین متغیرهای امنیت، مذهب، قومیت، منطقه جغرافیایی محل سکونت، جنس، وضعیت تأهل، سن و تحصیلات با متغیر احساس امنیت رابطه معنادار وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نیز نشان می دهد که کلیه متغیرهای مستقل بجز چهار متغیر مستقل امنیت، منطقه جغرافیایی محل سکونت، مذهب و سن به دلیل داشتن واریانس مشترک از معادله رگرسیون خارج شده اند. این متغیرها در مجموع 093/0 از واریانس احساس امنیت را تبیین کرده اند. از نظر امنیت در سطح کلان به ترتیب استان های تهران (564/0)، اصفهان (440/0)، کردستان (422/0)، لرستان (403/0) و خوزستان (393/0) دارای میانگین امنیت بیشتری بوده اند. استان های مرزی با میانگین 40/0، نسبت به استان های غیرمرزی با میانگین امنیت 46/0 در سطح کلان دارای امنیت کمتری بوده اند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفتاحساس امنیتناشی از تجربه های مستقیم و غیرمستقیم افراد از شرایط و اوضاء محیط پیرامونی شان و امکاناتی است که ساختار نظام اجتماعی (سطح عینی و کلان امنیت) در اختیارشان می گذارد. احساس امنیتنوعی تولید اجتماعی است و همه نهادهای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی در سطح کلان جامعه در شکل گیری آن سهیم هستند و امنیت در سطح خرد بازتاب هایی برای امنیت در سطح کلان دارد.
تحلیل آسیب شناسانه رفتار زیست محیطی شهروندان با تاکید بر زباله پراکنی در میان گردشگران
حوزههای تخصصی:
رفتار زیست محیطی در جامعه ما با مشکلات جدی روبروست.زباله پراکنی بعنوان یکی از مسائل اجتماعی جدی در رفتار شهروندی در جامعه ایرانی می باشد. زباله پراکنی مصداقی از بی نظمی اجتماعیشهروندان، در حوزه شهروندی محیط زیست می باشد که در فضاهای شهری و عمومی موجب تشدید مسائل مربوط به زباله شده است. بدین منظور هدف تحقیق حاضر آسیب شناسی رفتار زیست محیطی شهروندان با تاکید بر زباله پراکنی می باشد. روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار سنجش آن پرسشنامه محقق ساخته است. جامعه آماری شامل کلیه گردشگرانی داخلی است که در تابستان 1393 وارد استان مازندران شده اند. حجم نمونه ی آماری بر اساس فرمول کوکران تعداد 385 نفر برآورد شده است. اطلاعات با استفاده از پرسشنامه به طور تصادفی در بین گردشگران کنار ساحل، پارک های جنگلی استان مازندران جمع آوری گردید. طبق یافته های بدست آمده از آزمون همبستگی پیرسون، رفتار زباله پراکنی گردشگران با عادت، گمنامی، فقدان امکانات، محیط کثیف،عدم آگاهی،ضعف کنترل هنجاری و بی مسئولیتی فرد رابطه ی مستقیم و معناداری دارد. سپس نتایج مدل آزمون نظری تحقیق بر اساس مدل سازی معادله ساختاری نشان داد که شرایط محیطی تسهیل کننده و شرایط هنجاری تسهیل کننده بطور مستقیم و غیر مستقیم بر رفتار زباله پراکنی گردشگران تاثیر دارد. عوامل ذکر شده در مجموع توانستند 35/0 درصد از تغییرات متغیر وابسته(رفتار زباله پراکنی) را مورد تبیین قرار دهند.
بررسی مطالعات خودکشی در ایران و مقایسه آنها با خودکشی در شهرستان دره شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق، آشکار ساختن خطوط ربط منطقی بین پژوهش های موجود درباره خودکشی، به منظور دستیابی به یک تصویر کلی از خودکشی در ایران است و هدف فرعی تحقیق، مقایسه وضعیت خودکشی در شهرستان دره شهر با وضعیت آن در سطح کشور است. جمعیت آماری مرور ساختاریافته، متشکل از کلیه تحقیقات انجام شده در حوزه خودکشی است که در فاصله زمانی 1380 تا 1389 چاپ شده اند. در قسمت دوم پژوهش، از تحلیل ثانویه آمار خودکشی که توسط نیروی انتظامی تهیه شده است، برای تحلیل های کشوری استفاده شد. داده های خودکشی در شهرستان دره شهر، با استفاده از پرسش نامه معکوس و با مطالعه 704 پرونده اقدام به خودکشی جمع آوری گردید. مرور ساختاریافته مطالعات انجام شده نشان داد که گروه های اقدام کننده، مهارت های مقابله ای ضعیف تری نسبت به افراد عادی دارند. در تمامی تحقیقات انجام شده، میانگین نمره افسردگی افراد اقدام کننده، بیشتر از افراد عادی است. روش غالب خودکشی در ایران (بیش از 82 درصد) مسمومیت دارویی است. 35 درصد اقدام به خودکشی ها منجر به فوتِ فرد نمی شوند و به طور میانگین 25 درصد از این افراد، مجدداً اقدام به خودکشی می کنند. نتایج تحلیل ثانویه نیز نشان داد که به طور میانگین، در دهه 1380، 35 درصد از افراد خودکشی کننده زنده مانده اند و 65 درصد از اقدام کنندگان فوت شده اند. میانگین خودکشی در استان های ایلام، کرمانشاه، لرستان، همدان، گلستان و کهکیلویه و بویراحمد به طور قابل توجهی بالاتر از میانگین بقیه استان ها است؛ همچنین خودکشی در گروه سنی جوانان بیشتر از سایر گروه هاست.
سیالیت و مناسک دینی (مطالعة موردی زیارت مزار سهراب سپهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقالة حاضر، شرح یک پژوهش کیفی میدانی است که به بررسی یکی از مهم ترین تحولات حوزة مناسک دینی می پردازد؛ مقدس سازی اشخاص و مکان هایی که سنت دینی آنها را به عنوان چیز مقدس نشناخته است. مزار سهراب سپهری، یکی از نمونه های این «مکان های جدید» است که پژوهش حاضر مطالعه ای موردی در خصوص مناسک و جهان معنایی زائران این مکان است. زائران جوان مزار سهراب، تلاش می کنند تا گونه های جدیدی از دینداری را خلق و تجربه کنند؛ الگوهای متنوعی که هرکدام در عین فاصله داشتن از دین و مناسک سنتی، عناصری از آن را وام می گیرند و آنها را به نحو جدیدی نمایش می دهد. در ایران این پدیده را می توان به عنوان نوعی تلاش برای ابداع شکلی گشوده و منعطف از دین تفسیر کرد. تجربة اشکالی از معنویت و دینداری که کثرت گرایی، کم رنگ بودن وجوه سیاسی و سیال و منعطف بودن از ویژگی های اصلی آن است و درعین حال قادر به تولید تجربه های گرم و شورانگیز معنوی در قالب ایجاد تحول در مناسک دین عامه است.
تحلیل جامعه شناختی رابطه سبک زندگی و هویت ملی (نمونه ای مطالعاتی در چهار شهراستان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت ملی یکی از مقوله های بسیار مهم و اساسی است که در سال های اخیر هم در ادبیات سیاسی، اجتماعی و هم در سیاستگذاری های فرهنگی به صورت جدی مورد توجه قرار گرفته است. سبک زندگی از جمله عوامل مهمی است که تأثیر تعیین کننده ای بر هویت ملی دارد. برخلاف جامعه سنتی در جامعه معاصر به واسطه ظهور جامعه مصرفی، سبک زندگی و تعین بخشی آن در حوزه های دیگر و از جمله هویت ملی اهمیت بیشتری یافته است. این مقاله به دنبال تبیین رابطه میان سبک زندگی و هویت ملی در چهار شهر استان لرستان شامل خرم آباد، بروجرد، دورود و الشتر است. استراتژی این تحقیق قیاسی و از تکنیک پیمایش و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. نتایج مدل معادلات ساختاری نشان می دهد که سبک زندگی مدرن به شکل مستقیم 5/0 درصد و ملی تأثیر می گذارد. همچنین در زمینه تأثیر سبک زندگی بر روی دینداری نتایج نشان می دهد که سبک مدرن 7/0- درصد منفی بر روی دینداری تأثیر می گذارد و سبک سنتی 19/0 درصد بر روی دینداری تأثیر می گذارد. بنابراین سبک زندگی مدرن و سنتی به صورت غیر مستقیم و از طریق دینداری نیز بر هویت ملی اثر گذارند. علاوه بر آن در زمیته تأثیر دینداری بر روی هویت ملی نیز دینداری به شکل مستقیم 21/0 درصد بر هویت ملی تأثیر می گذارد. سبک سنتی 33/0 درصد بر هویت