فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
چیستی، تاریخچه، رسالت و اهداف
وحدت حوزه و دانشگاه
نهضت تولید علم و جنبش نرم افزاری
پژوهش و دانشگاه؛ موانع و راهکارها
ازدواج دانشجویی؛ آسیب ها و راهکارها
اشتغال و بیکاری فارغ التحصیلان
آسیب شناسی روابط دختر و پسر در دانشگاه
دانشگاه در کلام امام خمینی (ره) و مقام معظم رهبری (مد ظله العالی)
عقب ماندگی و توسعه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه یافتگی با توسعه نیافتگی و عقب ماندگی در نزد بسیاری از صاحب نظران توسعه ای در ایران همراه هم و تا حدودی به جای هم مورداستفاده قرارگرفته است. این اختلاط مفهومی و معنایی زمینه بدفهمی های عمده ای در مورد جریان توسعه در ایران شده است. در این مقاله سعی شده است تا ضمن معرفی زمینه ها و بستر ظهور جریان اندیشه ای که به جای شناخت توسعه به عنوان فرآیند و عمل، بر عقب ماندگی و توسعه نیافتگی تأکید کرده اند، به ابعاد این پدیده با عنوان پارادایم عقب ماندگی اشاره گردد. در این مسیر به جای تأکید بر سؤال «چه باید کرد؟» بر سؤال «چه نباید کرد؟» تأکید خواهد شد. زیرا سؤال اول ما را به سوی آرمان گرایی جدیدی در توسعه سوق می دهد که همراه با افزایش انتظارات و آرزوها تا فهم واقعیت های پیرامونی و تواناسازی در بهره گیری بهتر از شرایط است. در این مسیر، به لحاظ مفهومی و نظری، توسعه بومی و تجربه توسعه به جای توسعه بیرونی و عقب ماندگی اصل خواهد شد و به لحاظ عملی هم به جای محوریت بخشیدن به برنامه های متمرکز دولتی، بر مشارکت مردمی و توسعه مردم مدار تأکید خواهد شد.
تحلیل رابطه اعتیاد اینترنتی با هویت فرهنگی نوجوانان؛ موردمطالعه: دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان سراب آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با گسترش دسترسی به اینترنت و استفاده فزاینده ای که نوجوانان و جوانان از انواع مطالب و محتوای این فناوری اطلاعاتی و ارتباطی می نمایند، هویت فرهنگی به یکی از دغدغه های اصلی مرتبط با انسجام اجتماعی و یکپارچگی ملی تبدیل شده است. بدین لحاظ پژوهش حاضر، رابطه اعتیاد اینترنتی با هویت فرهنگی دانش آموزان را موردمطالعه قرار می دهد. نوشتار حاضر به صورت پیمایشی و با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در بین دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان سراب صورت گرفته و حجم نمونه مطابق با فرمول کوکران 300 نفر برآورد شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که اعتیاد به اینترنت در بین دانش آموزان جامعه آماری شروع شده و همچنین همبستگی معنادار و معکوسی بین اعتیاد اینترنتی و هویت فرهنگی در بین دانش آموزان وجود دارد؛ بدین معنی که با افزایش اعتیاد اینترنتی، هویت فرهنگی دانش آموزان کاهش پیدا می کند. سایر یافته های پژوهش نیز نشان می دهد که بین دین داری و اعتیاد اینترنتی همبستگی معکوسی وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیره بیانگر آن است که حدود 20 درصد از تغییرات متغیر وابسته توسط متغیرهای مستقل پژوهش تبیین می شود.
ارزیابی و نقد مسئله کشف حجاب از منظر رابطه قدرت و سیاست های فرهنگی(1320-1305ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی در تحقیق پیش رو تبیین چگونگی تشخیص رابطه علمی بین «تأثیر نظام قدرت و سیاست های اجرایی آن» بر تحول فرهنگ حجاب زنان دوره پهلوی اول است. دستاورد تحقیق حاضر نشان می دهد که مسئله کشف حجاب دوره اوّل پهلوی در نسبت بین قدرت جنسیت، باید اقدامی از سوی نظام قدرت برای تغییر بسترهای فرهنگی، در قالب برنامه ها و اهداف توسعه، دانست؛ ساختار سیاسی قائل به پیش فرض همبستگی بین دو مفهومِ حجاب توسعه بود و بر مبنای آن سیاست های اجرایی خاصی در دستور کار قرار گرفت، حال آن که در عرصه وضع قوانین حمایت از حقوق خانواده و زنان، که می توانست نگاهی عمیق و آسیب شناسانه نسبت به بهبود وضعیت زنان باشد، عملکرد چندانی نداشت. نظام قدرت قائل به تقدّم تغییرات ظاهری و مدیریت پوشش اجتماعی (کشف حجاب) بر تحول بنیادین از جمله تغییر ذهنیت ها، وضع و اجرای قوانین حمایتی، توسعه آموزش اصولی زنان با هدف اعمال تغییر در مدیریت بدن، و نیز توسعه حضور زنان در بیرون از خانه بود. این گونه، در اثر اتخاذ سیاست توسعه، بین تغییر نوع پوشش زنان با برنامه های اجرایی قدرت سیاسی نسبت و ارتباطی تنگاتنگ برقرار شد که قابل بررسی، ارزیابی، و نقد تاریخی است.
سنجش رابطة میان وضعیت اقتصادی و فرهنگ سیاسی در بین دانشجویان دانشگاه گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای استقرار نظام دموکراتیک وجود زمینه های اجتماعی- اقتصادی مناسب لازم است؛ ازاین رو، مطالعة علمی این زمینه ها می تواند چگونگی تحقق دموکراسی را تبیین کند. این پژوهش با هدف پاسخ به دو سؤال چیستی (براساس گونه شناسی آلموند و وربا) و چراییِ فرهنگ سیاسی دانشجویان دانشگاه گیلان (مبنی بر نظریة لیپست) صورت گرفته است. این مطالعه با روش پیمایش انجام شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه بوده و جامعة آماری کلیة دانشجویان دانشگاه گیلان اند که 374 نفر آنها به شیوة نمونه گیری مطبّق انتخاب شده اند. براساس یافته های پژوهش، بین متغیرهای جنسیت، وضعیت تأهل، سطح تحصیلات، درآمد ماهیانة خانواده، وضعیت اشتغال و محل سکونت دانشجویان، با فرهنگ سیاسی آنها، رابطة معنادار و مستقیمی وجود دارد. 4/36 درصد پاسخگویان فرهنگ سیاسی محدود و 6/63 درصد آنها نیز فرهنگ سیاسی اطاعتی دارند.
ماکیان داری و ارتباط آن با نهادهای اجتماعی در جامعه روستایی گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر گزارشی از پژوهشی میدانی در جامعه روستایی گیلان است که به توصیف فرهنگ ماکیان داری می پردازد و نشان می دهد که ماکیان داری با نهادهای اجتماعی (خانواده و ازدواج، مذهب، حقوق و اقتصاد) ارتباط دارد و در آیینه فولکلور و سنت های شفاهی بازتاب وسیعی داشته است. حجم وسیع اطلاعات بازیافته از سنت های شفاهی روستاییان گیلانی، که شامل سنت های گفتاری، سنت های مادی و سنت های رفتاری است، اهمیت این سنت ها را در اندیشه و پیشه و فرهنگ مردم این منطقه نماین می کند؛ تاآنجاکه می توانیم حوزه فرهنگی گیلان زمین را ""حوزه تمدن مرغ و تخم مرغ"" بنامیم. این پژوهش از روش های انسان شناختی (مشاهده همراه با مشارکت، مصاحبه، مطالعه اسنادی و...) سود جسته است.
تأملی بر پیامدهای سطح خرد سرمایة اجتماعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایة اجتماعی، به عنوان موضوعی بین رشته ای تأثیر بسزایی در تسهیل ارتباطات انسانی جامعه دارد. این تأثیر در قالب پیامدها در اندیشه صاحب نظران و متفکران حوزه های مختلف علوم اجتماعی دیده می شوند. براساس دیدگاه ها و نظریه ها، پیامدهای متعددی برای سرمایه اجتماعی درنظر گرفته شده که در این پژوهش، بخشی از آن ها در سطح خرد مطالعه می شود. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعه آماری را افراد 15 سال به بالای ساکن در مراکز استان ها در ایران تشکیل می دهند که با روش نمونه گیری خوشه ای با فرمول کوکران انتخاب شدند. مهم ترین متغیر مورد مطالعه، سرمایه اجتماعی است که دربردارنده مؤلفه های مبتنی بر اعتماد و پیوندهای بین فردی و بین گروهی، تعامل افراد با نهادها و سازمان ها و گروه های اجتماعی و همچنین همبستگی و انسجام اجتماعی، برخورداری افراد از حمایت اجتماعی و روابط انجمنی است که به صورت شاخص ترکیبی سنجش شده است.
یافته ها بیانگر تفاوت کم وکیف سرمایه اجتماعی در شهرهای مختلف است که تأثیر خود را بر جامعه، در قالب پیامدها آشکار ساخته است. سرمایه اجتماعی و عناصر تشکیل دهنده آن، با افزایش اعتماد، برقراری روابط و پیوندها، انسجام و همبستگی اجتماعی بالاتر، حمایت اجتماعی بیشتر و مشارکت اجتماعی مؤثرتر، تأثیرهای مثبت خود را در ابعاد فردی بازتاب داده است.
زندگی در مناطق مرزی: مطالعه پدیدار شناختی مرزنشینان شهر نوسود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزها به عنوان زمینه هایی برای کنش های انسانی، زندگی روزمره مردمان مناطق مرزی را به شدت تحت تأثیر قرار داده و تجربیات ویژه ای را در ابعاد مختلف اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی برای مردمان ساکن در این مناطق رقم زده اند. ادراک مفهوم مرز برای مردمان منطقه مرزی همراه با درگیری با چنین وضعیت هایی است و با توجه به این نوع تجربیات است که ادراک آن ها از زندگی شکل می گیرد. هدف این پژوهش این است تا با استفاده از پارادایم تحقیق پدیدارشناسی تفسیری به بررسی معانی و ادراکات مردمان شهر نوسود از زندگی در منطقه مرزی پرداخته و چگونگی زندگی مرزنشینی را در بیناذهنیت های آن ها بررسی کند. واحدهای نمونه در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند که پس از انتخاب 33 مصاحبه شونده، حجم نمونه به اشباع رسید. تکنیک گردآوری داده ها در این پژوهش، مصاحبه های عمیق-ساختارنیافته، مشاهده مشارکتی و یادداشت های میدانی بوده اند. در نهایت با استفاده از روش تحلیل داده ها بر مبنای طرح ون مانن، شش تم اصلی برای بیان تجارب زیسته مردمان منطقه مرزی شهر نوسود و نحوه معنایابی آنها، از داده ها بیرون کشیده شدند. تم های اصلی در این پژوهش شامل: «در مرکز سیکل دلهره و اضطراب بودن(به واسطه شرایط اضطراب زا احاطه شدن)»، «کنترل نداشتن بر اوضاع و احساس سردرگمی»، «از مرکز توجهات دور بودن(احساس فراموش شدگی)»،«درگیر بودن با نگرش های عمومی»،«استراتژی های سازگاری»، «تلاش برای فهم عوامل اثر گذار» می شوند.به طور کلی، یافته های این پژوهش بیانگر این است که تجربه زندگی مرزنشینی برای شرکت کنندگان در این پژوهش، از تفاوت های فرهنگی و زبانی که چالش ها، مشکلات و نگرانی ها را تشدید می کنند، الهام می گیرد. وارد شدن این عناصر در گستره معانی پاسخ گویان موجب می شوند تا مشکلات و نگرانی ها این امکان را پیدا کنند که در موقعیتی دیگر مطرح شوند. پاسخ گویان در تلاش برای فهم مشکلات و سختی های زندگی شان معنای جدیدی به آن ها می دهند و از این طریق روابطی را بین خود و دیگران شکل می دهند که در نهایت مرزهای هویت قومی آن ها را بازنمایی می کنند.
فراتحلیل مطالعات خودکشی در استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش، فراتحلیل مطالعات انجام شده در زمینة خودکشی و اقدام به خودکشی در استان ایلام است. این مقاله، ضمن بررسی مطالعات کوشیده است عمده ترین اشکالات وارد شده بر مطالعات را دسته بندی و ارائه کند. هدف از پژوهش حاضر، ترکیب کمی پایان نامه های انجام شده در حوزة جامعه شناختی و روان شناختی و عوامل مؤثر بر خودکشی و اقدام به خودکشی است. روش گردآوری داده ها، مطالعه اسنادی و کتابخانه ای است.
یافته ها: میانگین اندازة اثر rدر مطالعات مربوط به رویکرد جامعه شناختی ESrQ=0/29 و در مطالعات مربوط به رویکرد روان شناختی ESrQ=0/30 به دست آمد. نتایج آزمون تفاوت در بررسی رویکرد و عوامل جامعه شناختی که 99/4 می باشد، نشان می دهد که بین اندازة اثر به دست آمده در میان متغیرهای جامعه شناختی تفاوت معنادار وجود دارد؛ به عبارت دیگر، اندازة اثر در بین مطالعات مورد بررسی و متغیرها ناهمگن است و اندازة اثر توسط متغیرهای مداخله گر میانجی می شود. نتایج آزمون تفاوت در بررسی رویکرد و عوامل روان شناختی که 74/4 می باشد، نشان می دهد که بین اندازة اثر به دست آمده در میان متغیرهای روان شناختی تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: در بیشتر مطالعات انجام گرفته، محققان بدون استفاده از روش های مستقیم و مراجعه به جامعه و صرفاً با تکیه بر داده های دسته دوم، خودکشی را بررسی کرده اند. دربارة مطالعة خودکشی مجموعه معیاری از روش یا نظریه وجود ندارد؛ به عبارتی دیگر، یک اجتماع علمی از محققان که دارای کنش متقابل مکرر با باورها و ارزش های مشترک و دارای مناسبات اجتماعی آمیخته به پیوند متقابل و اجماع معرفتی باشند، شکل نگرفته است. پراکندگی نظریه ها، موضوعات و روش های مطالعه نیز در مطالعات دیده می شود.
بررسی رضایتمندی سکونتی در شهر همدان و تعیین کننده های جامعه شناختی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
داشتن مسکن و سرپناه مناسب و مطلوب، جزء حقوق اساسی هر انسانی است. به دلیل نقش و کارکردهای متنوع مسکن، رضایت از آن، متغیر چندبعدی و پیچیده ای است که شامل ابعاد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی واحدهای سکونتی و محله های احاطه کنندة آن ها می شود. نارضایتی از مسکن، بر کارایی و عملکرد اجتماعی افراد در همة عرصه ها تأثیر شایان توجهی دارد. از سوی دیگر، به دلیل تحول های سریع شهری و تغییر در کمیت و کیفیت مسکن در سالیان اخیر، مطالعة آن بسیار ضروری است. در این پژوهش، رضایتمندی سکونتی و عوامل مؤثر بر آن در شهر همدان- که قیمت و مسائل زمین و مسکن در آن شاهد تغییرات شگرفی بوده- با استفاده از نظریة سرمایة اجتماعی جین جیکوبز، مدل نظام مند کاساردا و جانویتز و... مطالعه شده است. روش پژوهش، پیمایشی است و جامعة آماری آن، شامل تمامی واحدهای مسکونی شهر همدان (خانه های ویلایی و آپارتمانی) است که از این تعداد، 384 خانوار ساکن در مناطق مختلف شهر، از طریق روش نمونه گیری خوشه ای و به روش پرسشنامه ای مطالعه شدند. یافته ها نشان داد که رضایت ساکنان شهر همدان از مسکن، در سطح متوسط است و مدت اقامت و روابط همسایگی نیز بر رضایت از مسکن تأثیر می گذارد. همچنین براساس نتایج، تفاوتی میان میزان رضایت از مسکن ساکنان خانه های آپارتمانی و ویلایی وجود ندارد. درپایان براساس یافته ها، پیشنهادهایی از جمله اصلاح قانون مالک و مستأجر با هدف جلوگیری از سیالیت زیاد ساکنان محله ها به ویژه در محله های فرودست شهری (بافت های قدیمی و حاشیه ها)، مشارکت مردم در امور محله، نظارت بیشتر سازمان نظام مهندسی بر سیما و منظر ساخت وسازها و... ارائه می شود.
نسبت دین و فرهنگ از منظر استاد مرتضی مطهری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ از منظر استاد مطهری، در یک معنای خاص، به معنای اندوخته های معنوی اسلام است و نسبت با اسلام، که دینی فرهنگ ساز است، ذیل دین قرار می گیرد. اما فرهنگ در یک معنای عام، به عنوان بعد معنوی تمدن و با رویکردی انسان شناسانه، مجموعه اندوخته های معنوی یک ملت و جامعه است که دارای تعاملی دو سویه با دین است؛ تعاملی که مبتنی بر حقیقت و حقیقت جویی است. بر اساس این تعامل دو سویه، دین با تأیید مقوله هایی از فرهنگ های مختلف، فرآورده های صحیح و حقیقی را تغذیه می کند و چون خود نیز شعار هایش مبنی بر حقیقت است و نسبت به رنگ و نژاد و طبقه، بی رنگ و «لابشرط» است، اقوام و ملیت های مختلف بر اساس حقیقت جویی به استقبال معرفتی آن می روند. انسان شناسی مبتنی بر نظریة فطرت حقیقت جویانه، جامعه شناسی مبتنی بر نوع واحد جوامع، معرفت شناسی مبتنی بر ادراکات حقیقی و مطلق نیز مبانی این دیالوگ را تبیین می کنند. دین اسلام، دین حیات و زندگی است. بر اساس این حیات، دارای دانایی و توانایی است که مدار جذب و دفع فرهنگی اسلام را شکل می دهند. تقسیم فرهنگ به والا و عامیانه، بی مکانی و بی زمانی حقایق دینی، نخبه گرایی فرهنگی، نگاه مثبت به نقش مردم در مخاطب شناسی و فضای باز فرهنگی از دیگر ویژگی های اندیشه فرهنگی استاد مطهری است.
مکان ها، نام ها و هویت مکانی: مطالعه موردی شهر تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نام مکان، نقش قطعی در هویت بخشی به مکان و افراد ساکن در آن ایفا می کند. معنابخشی به فضا از طریق سازوکارهای متعددی انجام می شود که نام گذاری، تنها یکی از آنهاست. مرز میان نام ها، به مرز میان مکان ها تبدیل می شود؛ در واقع، این نخستین گام برای هویت یابی مکان است که در معنابخشی به زندگی و تعاملات اجتماعی، نقش به سزایی ایفا می نماید. این مقاله، شهر تهران را از منظر نام گذاری، نام مکان ها، مضامین آنها در دوره های قبل و بعد از انقلاب با توجه به تغییرات هویتی صورت گرفته در این دوران، مورد بررسی قرار داده و تلاش شده به نقاط مهم و برجسته این بحث بپردازد. این پژوهش با روش توصیف غنی و با بهره گیری از تکنیک های طبقه بندی و آماره های توصیفی نام محله ها و شهرک های تهران که حدود 500 مورد بوده، گردآوری و مورد تحلیل قرار داده است. نتایج حاکی از آن است که نام های برگرفته از اسامی انسانی ، که دلالت بر تقدس رهبر، قهرمان، فرمانروا، حاکم داشته و نام های که مرکب از واژه «آباد» که می تواند دلالت بر سابقه زندگی روستایی در این مناطق داشته باشد، دارای بیشترین فراوانی هستند. سیاست قدرت حاکم در نام گذاری اماکن در هر دوره و ضرورت توجه مدیریت و برنامه ریزی شهری به دوگانگی زیستی – کالبدی، با توجه به تغییرات پرشتاب تحولات فضای شهری در سال های اخیر از جمله یافته های این پژوهش می باشد.
بررسی تأثیر میزان و انواع دینداری بر همبستگی اجتماعی
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی رابطه میزان و انواع دینداری با همبستگی اجتماعی است. روش این تحقیق پیمایشی بوده و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری شدند. جامعه آماری تحقیق را دانشجویان دوره کارشناسی واحد حصارک دانشگاه خوارزمی تشکیل می دهند. از میان این دانشجویان تعداد 409 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب و با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله با این دانشجویان مصاحبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های t استیودنت، تحلیل واریانس و همبستگی پیرسون استفاده شده است. نظریه دورکیم در رابطه با تأثیر دینداری بر همبستگی اجتماعی الگوی نظری این تحقیق است. نوع دینداری نیز با توجه به انتقادی که بر نظریه دورکیم در رابطه با کارکرد انسجامی دین وارد شده و عدم توجه دورکیم به انواع دینداری در دستگاه نظری خود مطرح می شود. بر این اساس، دسته بندی هیک از انواع دینداری (انحصارگرا، شمول گرا و تکثرگرا) مورد توجه قرار گرفته است. بر مبنای دستگاه نظری تحقیق، دینداری و انواع دینداری متغیرهای مستقل تحقیق و همبستگی اجتماعی متغیر وابسته تحقیق به شمار می آیند. همچنین این تحقیق دارای یک فرضیه اصلی و دو فرضیه فرعی می باشد. یافته های تحقیق حاکی از آن است که بین دینداری با همبستگی اجتماعی ارتباط مستقیم و معناداری وجود دارد. در بررسی نوع دینداری سه روش به طور همزمان به کار گرفته شد: 1- نوع دینداری بر مبنای شاخص نوع دینداری، 2- نوع دینداری بر مبنای عامل انحصارگرایی دینی و 3- نوع دینداری بر مبنای عامل تکثرگرایی دینی. با توجه به این طبقه بندی ها، بین نوع دینداری با همبستگی اجتماعی ارتباط معناداری وجود ندارد.
کاوشی بر رمان ""بدایة و نهایة""نجیب محفوظ بر اساس نقد فمینیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زن در طول تاریخ مورد ستم ها قرار گرفته، دین مبین اسلام به زن و حقوق آن توجه ویژه ای نمود و در اوایل قرن بیستم روشنفکران در تلاش بودند تا ندای مظلومیت زن را به گوش همگان برسانند از بین این روشنفکران نجیب محفوظ می باشد، وی در آثارش و به ویژه در رمان های واقع گرایانه اش از مظلومیت زن و اجحاف حقوق وی سخن گفت. پژوهشگر در این مقاله درتلاش است تا با استفاده از نقد فمینیستی و در چهارچوب عناصر فمینیستی، نگاه نجیب محفوظ بر زن در رمان بدایه و نهایه که یکی از رمان های مرحله ی واقعگرایانه ی خود می باشد را مورد بررسی قرار دهد همچنین بر اساس نقد فمینیستی ارتباط بین شخصیت های اصلی رمان و عنوان رمان""بدایة ونهایة"" مورد بررسی قرار گرفته شد.
بررسی انتقادی فصلنامه علوم اجتماعی از آغاز تا اکنون(1370-1394) ""به راه بادیه رفتن"" (ربع قرن تلاش جمعی پیگیر و دشوار برای پیشبرد دانش اجتماعی بومزاد!، اما...)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشته پیش رو که به مناسبت چاپ هفتادمین شماره فصلنامة علوم اجتماعی نگاشته شده است؛ نگاهی دوباره به راه رفته و طرح بخشی از کف داده ها و برخی اندک دست آورده های این مجله است. ازآنجاکه این فصلنامه در این مدت از «بازترین پنجره» با پژوهشگران علوم اجتماعی ایران مراوده داشته و از آنان مقاله خواسته و به نسبت دیگر مجلات علوم اجتماعی دانشگاه های ایران بیشترین درصد مقالات خارج از دانشگاه علامه طباطبائی را پذیرفته و به چاپ رسانده است؛ پس این مجله نه تنها برآیند نیروهای موجود و یا بالفعل دانشکده و دانشگاه ما است، بلکه به دلیل راه داشتن به دیگر منابع تولید علوم اجتماعی در ایران؛ هم در دانشکده ها و هم در خارج از آن، سطح و کم و کیف مطالب، برآیند و نماینده و گرانیگاه دانش اجتماعی رسمی و دانشگاهی ما در حوزه علوم اجتماعی می تواند باشد.
طبیعتاً این درهای باز و پذیرش مبتنی بر داوری ها غیرشخصی - ببین چه گفت! نه آنکه، که گفت؟ – واقعیتی است که می تواند ما را در کاستی های کارمان ما را دلداری دهد. اما نباید ما را از ترازهای آرمانی مطلوب، در ساخت و پرداخت یک دانش تحقیقی و نه تقلیدی و تولیدی و نه مصرفی و وارداتی، فعال و نه منفعل، کارآمد برای توسعه و تعالی پایدار فرادادی و فتوتی و نه پرآوازه نمایشگاهی و ویترینی و درخور یک جامعه کهن فرهنگ، در جهان غافل کند. با چنین نظرگاهی، ما با مسئله سمت وسو و محتوایی و کیفی هفتاد شماره مجله، در طی حدود ربع قرن برخورد کرده ایم.
بر آن بوده ایم که کاستی های این فصلنامه علوم اجتماعی را بربشماریم و غالباً خود انتقادی کرده ایم اما به دلیل پیوستگی این برکه با برکه های دانش اجتماعی موجود در ایران و جهان، خودبه خود این نقد و نظر از مرزها و از محتوای فصلنامه به کل علوم اجتماعی ایران نیز ساری و جاری شده است.
نگاهی به روابط برون گروهی دیاسپورای ارمنی با تکیه بر مفهوم «حافظه جمعی» (مطالعه ای انسان شناختی در ارامنه ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله مطالعه ای در روابط برون گروهی ارامنه در جامعه ایران است. سؤال اصلی این است که نقش حافظه جمعی در منظومه هویتی ارامنه چیست و چه تأثیری در روابط برون گروهی آن ها گذاشته است؟ در این پژوهش برای تبیین مسئله از ادبیات موجود در زمینه مطالعات حافظه و تئوری ملی گرایی جدید در تلاقی با یکدیگر بهره برده شده است. استدلال اصلی این است که قدرت حافظه جمعی ارامنه که از زندگی دیاسپورایی آن ها ناشی می شود، هویت یابی آن ها را به صورت ملی گرایانه تحت تأثیر قرار داده که این امر در روابط ارامنه ایران با برون گروه تنش ایجاد کرده و آن ها را به سمت یک زندگی اجتماعی درون گرا و بسته رهنمون ساخته است. در این پژوهش برای گردآوری و تجزیه وتحلیل داده ها از روش های انسان شناختی و ژرفانگر استفاده شده است.