فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
سکوت ارتباطی و کارکرد آن از مباحث نوینی است که در زبان شناسی ادبی برای مطالعه و بررسی متون مختلف مورد توجه قرار گرفته است. این مقاله باتوجه به نقش ها و کارکردهایی که رومن یاکوبسن برای هرکدام از عناصر ارتباطی کلام لازم می داند، به بررسی سکوت بلیغ و کارکردهای آن در غزلیات شمس به منزله عنصر غیابی معنادار که ردّی از آن باقی می ماند، می پردازد. پرسش این پژوهش چگونگی عملکرد نقش های شش گانه سکوت در برابر گفتار است و هدف آن دست یافتن به شگردهایی است که مولوی به واسطه سکوت و خاموشی برای اثرگذاری بر مخاطبان به کار می گیرد تا چگونه گفتن مطلبی را به واسطه نگفتن آن برای ایجاد ارتباط موفق مطرح کند. مطالعه نشان می دهد که سکوت در سخن مولوی شیوه ها و کاربردهای گوناگون دارد و در فعال سازی مخاطب نقش مهمی ایفا می کند.
مطالعه کیفی از نحوه درک و تصور کنشگران از مصادیق تحقیر اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیر اجتماعی یکی از مسائلی است که گاه آگاهانه و زمانی ناآگاهانه در جریان انتقال پیام شکل می گیرد. وجود آمارهای روزافزون اختلالات روانی و به تبع آن، پیامدهای اجتماعی نشأت گرفته از آن، ما را نسبت به طرح این مسأله جدید در حوزه آسیب شناختی حساس نموده و سؤال تازه ای را مطرح کرده است که در سالیان طولانی، بدان توجه چندانی نمی شد. از این رو، پژوهش حاضر درصدد است تا با اتخاذ روش شناسی کیفی و با کاربست تکنیک مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته با 40 زن و مرد ساکن شهر تهران، به بررسی درک و تصور سوژه ها از مصادیق تحقیر اجتماعی، با کنکاش در تجربه زیسته آنان بپردازد. یافته ها نشان داد که انواع و اقسام تحقیر با توجه به انگیزه های تحقیرگر، شامل چهار نوع تحقیر معطوف به هدف، تحقیر معطوف به غفلت، تحقیر معطوف به قدرت و تحقیر معطوف به تحقیرشدگی است که مصادیق تحقیر اجتماعی، با عطف به اهداف و محورهایی که در چهارچوب آن شکل می گیرد، به دو دسته تحقیر کلامی (شامل: القاب تشبیهی و غیرتشبیهی، تمسخر و استهزا، به کارگیری الفاظ رکیک ) و غیرکلامی (مستقیم و غیرمستقیم) تقسیم می شود.
سنجش میزان رضایت از کیفیت زندگی در منطقه ی چهار شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه ی اخیر با توجه رشد شتابان شهری و تجمع هرچه بیشتر منابع و امکانات در شهرها، شناخت، اندازه گیری و بهبود کیفیت زندگی به عنوان یک مسأله ی مهم از اهداف عمده ی افراد، محققان، برنامه ریزان و دولت ها بوده است. مسأله وقتی حل می شود که وضع موجود به وضع مطلوب تبدیل شده باشد. اگر ادراکات شهروندان منطقه ی 4 شهر کرمان را به عنوان وضع موجود در یک فضای جغرافیایی، و سطح انتظارات آنان را از کیفیت زندگی به عنوان یک وضع مطلوب در نظر گرفته شود، تنها میزان شکاف بین مسأله شناخته شده است؛ پس برای رسیدن به وضع مطلوب باید گام های اساسی تری برداشت؛ از این رو این تحقیق درصدد است تا به سنجش میزان رضایت از کیفیت زندگی در منطقه ی 4 شهر کرمان بپردازد. علت انتخاب این منطقه سطح برخورداری آن نسبت به سایر مناطق دیگر بوده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مقطعی و از نظر هدف در زمره ی تحقیقات کاربردی جای می گیرد. با توجه به موضوع تحقیق و منطقه ی مورد مطالعه روش گردآوری داده ها زمینه یابی(تحقیق پیمایشی) انتخاب شده است و روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه استاندارد سروکوال انجام گرفته است. جامعه ی آماری تعداد افرادی است که در منظقه ی چهار کرمان ساکن هستند و حجم نمونه ی اقتباس شده از فرمول کوکران 384 پرسشنامه است. نتایج تحقیق که در قالب آزمون های ناپارامتری، ویلکاکسون، کروسکال والیس، یومن ویتنی و همبستگی اسپیرمن انجام گرفت نشان می دهددر تمامی ابعاد پنج گانه کیفیت زندگی(حوزه مسکن، امنیت، روابط اجتماعی و حس تعلق، امکانات و تسهیلات شهری و حمل و نقل) شکاف منفی از کیفیت وجود دارد. بیشترین میانگین شکاف کیفیت در حوزه ی حمل و نقل و کمترین میانگین شکاف مربوط به بعد روابط اجتماعی و حس تعلق مکانی است. نتایج تحقیق در فرضیه ی دوم نشان داد که بین سن مراجعان و نمره ی شکاف کیفیت همبستگی مثبتی وجود داشت یعنی با افزایش سن پاسخگویان میزان رضایت آنان افزایش می یابد. آزمون کروسکال والیس نیز نشان داد که بیشترین میزان رضایت از کیفیت زندگی در بین افراد زیر دیپلم بوده است یعنی افراد با تحصیلات کمتر از رضایت بیشتری برخوردار بوده اند(0.008 وsig= 0.034 ).
ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش سازه ی دلبستگی مکانی در میان شهروندان شهر تبریز (پژوهشی در حوزه ی جامعه شناسی شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگی مکانی از مفاهیم چندبعدی و بین رشته ای است که توجه جامعه شناسان شهری را به خود جلب کرده است. دلبستگی به مکان، ارتباطی نمادین با مکان است که با دادن معانی عاطفی و حسی مشترک فرهنگی، توسط افراد به مکان خاص یا یک سرزمین شکل می گیرد. شهر یکی از مکانهای مهمی است که می تواند مورد دلبستگی شهروندان قرار گیرد و این دلبستگی نتایج اجتماعی بسیاری در پی دارد. هدف این مقاله، ساخت و اعتباریابی مقیاس دلبستگی به شهر محل سکونت است. روش پژوهش پیمایش است و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش، شهروندان 15 تا 75 ساله شهر تبریز هستند. حجم نمونه 420 نفر و روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. اعتبار محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر چند تن از استادان جامعه شناسی تأیید گردیده و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، اعتبار سازه ای این مقیاس چهارعاملی با 38 گویه بررسی شد که از عامل اول (وابستگی کالبدی) 6 گویه، از عامل دوم (وابستگی اجتماعی) 4 گویه، از عامل سوم، (هویت کالبدی) 5 گویه و از عامل چهارم، (هویت اجتماعی) 5 گویه در مقیاس ساخته شده باقی ماندند. در ادامه ی بررسی اعتبار سازه ای، فرضیه ی رابطه میان سابقه ی سکونت و دلبستگی مکانی براساس ادبیات پژوهش ساخته آزمون گردید که معنادار بود. پایایی این پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ و به روش حذف گویه مطالعه شد که آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های چهارگانه و مقیاس دلبستگی مکانی دارای مقادیر قابل قبولی بود. در نهایت، مدل چهارعاملی متغیر پنهان دلبستگی مکانی توسط تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید که از برازندگی مناسبی برخوردار بود؛ بنابراین، مقیاس ساخته شده ی دلبستگی مکانی، ابزاری مناسب برای اندازه گیری این مفهوم در متن شهری ایران تشخیص داده شد.
بررسی جامعه شناختی گفتار عامیانه در خرده فرهنگ جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بین زبان و جامعه ارتباط متقابل وجود دارد که در این فرایند ارتباطی، ویژگی های اجتماعی و فرهنگی گروه های جامعه در زبان آن ها منعکس می شود؛ بنابراین زبان می تواند ابزاری برای شناخت این ویژگی های اجتماعی و خرده فرهنگی باشد. در این مقاله قصد بر این است که از طریق بررسی زبان عامیانه جوانان به مناسبات اجتماعی آنان با گفتمان مسلط جامعه و نهادهای اجتماعی، پی ببریم. بر این اساس هدف نهایی، بیان نقش و کارکرد گفتار عامیانه در خرده فرهنگ جوانان است. تبیین نظری پژوهش حاضر، بر مبنای نظریه کارناوال باختین و مناسبات زبان و قدرت در گفتمان فرکلاف، انجام شد و با استفاده از روش تحلیل گفتمان و الگوی تحلیلی فرکلاف، داده های مورد نظر تحلیل شدند. جامعة آماری، وبلاگ های شخصی (زندگی بلاگ) جوانان 15-29 سال و نوشته شده از سال 1385 تا 1388، در نظر گرفته شد. نمونه گیری به روش نظری و هدفمند انجام شد. حجم نمونه با رسیدن به نقطه ی اشباع و تکرار در یافته ها، به 30 متن وبلاگ رسید. روند تجزیه و تحلیل داده های پژوهش به این نتیجه رهنمون شد که گفتار عامیانه در خرده فرهنگ جوانان به گونه ای یکدست و مشابه به کار نمی رود .بلکه با توجه به فضای اجتماعی کاربرد آن، شکل های متفاوت می یابد؛ این زبان به عنوان زبانی کارناوالی، نظم مسلط، هنجارها و نهادهای اجتماعی آن را به چالش می کشد و با تمرکز بر لذتی کانالی، در برابر ارزش ها و هنجارهای ایدئولوژیک مسلط به شکلی پنهان مقاومت می ورزد. این مقاومت با صبغة کارناوالی خود، به گونه ای متفاوت در فضای فرهنگی پایین شهر و بالای شهر و در حوزه های ارزشی و ایدئولوژیکی متفاوتی از گفتمان مسلط، به منصة ظهور می رسد.
برآورد روند سرمایه فرهنگی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله، مطالعه اجزای سرمایه فرهنگی و تخمین آن برای استان های ایران است. طبق تعریف تراسبی، سرمایه فرهنگی ذخیره ای از ابزارهای فرهنگی ملموس و ناملموس شامل ساختمان ها، ساختارها، مکان ها و موقعیت هایی با بار معنایی فرهنگی، آثار هنری و صنایع دستی و مجموعه ای از ایده ها، اعمال، باورها، سنت ها و ارزش هاست. با استفاده از 36 متغیر مرتبط با سرمایه فرهنگی، داده های مورد نیاز جمع آوری و نرمالیزه شد و سرمایه فرهنگی و روند آن برای 28 استان در بازه زمانی 92-1383 محاسبه شد. نتایج نشان می دهد: استان مرکزی دارای بالاترین میانگین سرمایه فرهنگی و سیستان و بلوچستان دارای پایین ترین میانگین سرمایه فرهنگی است. به طور میانگین، بالاترین سرمایه فرهنگی کشور در دوره مورد بررسی مربوط به سال 1391 و پایین ترین مربوط به سال1384 است.
نابرابری سرمایه های فرهنگی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چرخش فرهنگی و اهمیت یافتن فرهنگ در جامعة معاصر بی تردید این عرصه را محملی جدی برای تولید و بازنمایی شکاف و نابرابری ها ساخته است. تلاقی نابرابری ها در دسترسی به سرمایه ها با زندگی شهری که موضوع محوری در حوزة مطالعات فرهنگی شهر به شمار می آید، به ندرت موضوعی برای مطالعات تجربی نظام مند در ایران بوده است. مطالعة حاضر با اتکا به پیمایشی معرف و بزرگ مقیاس در شهر تهران به دنبال نشان دادن توزیع نابرابر سرمایة فرهنگی در تهران و سازوکارهایی است که سکنة شهر برای تولید سرمایه ها به کار می بندند. نتایج پژوهش در مجموع ضمن ترسیم دورنمایی از نابرابری ها در شاخص های مختلف سرمایة فرهنگی شهری، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری هم زمان فضا و زندگی شهری را در تولید این سرمایه ها نشان می دهد. نتایج این مطالعه با آشکار ساختن برخی کاستی های مربوط به ادبیات موجود سرمایه، مفاهیم و زمینه های جدیدی را در فهم نابرابری های اجتماعی در متن جامعه ایران معرفی می کند.
نقش رسانه های اجتماعی در سبک زندگی اعضای کتابخانه های عمومی با تحلیل ""سوات"" (مطالعه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی می تواند به عنوان یک الگوی شناخته شده در هر محل، منطقه، یا کشور باشد، که البته بر اساس نظر برخی از صاحب نظران، نمادی فردی یا اجتماعی است که عوامل گوناگونی بر آن تأثیرگذار هستند. امروزه و با پیشرفت های گوناگون علمی و فناورانه، تجهیزات و فناوری های جدیدی در زندگی شخصی و اجتماعی افراد وارد شده و ارتباطات و تبادلات روزمره را دگرگون نموده است. در بین این فناوری های نوین، رسانه های اجتماعی نقش بسزایی را در بخش های گوناگون زندگی ایفا می کنند و تأثیرهای زیادی نیز بر افراد و جوامع گذاشته اند. این پژوهش با روش توصیفی و با توجه به شاخص های مهم سبک زندگی مانند: پوشاک، طرز رفتار، تغذیه، برخورد و... نقش رسانه های اجتماعی در زندگی اجتماعی و فردی اعضای کتابخانه های عمومی استان فارس را با استفاده از تحلیل سوات[1] مورد بررسی قرار می دهد و هدف آن تعیین و شناسایی میزان تأثیر آنها در کم یا زیاد کردن و یا بهبود و ارتقاء و یا تنزل سبک زندگی و نظم و امنیت در شاخص های ذکرشده و همچنین در پایان راهکارهایی جهت ارتقای سبک زندگی با استفاده از رسانه های اجتماعی، ارائه شده است.
تحلیل مضمون تفکرات قالبی نسبت به قومیت (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این نوشتار بررسی تفکرات قالبی و نگرش گروه های مختلف قومی نسبت به یکدیگر است. منظور از گروه قومی، گروهی از انسان ها است که اعضای آن دارای ویژگی های نیایی و اصل و نسبی یکسان یا مشترک هستند. رویکرد این پژوهش مبتنی بر روش شناسی کیفی است و جمع آوری اطلاعات از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند و تجزیه و تحلیل آنها نیز بر اساس تحلیل مضمون انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دانشگاه اصفهان تشکیل می دهند که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند به گونه ای انتخاب شدند که برای هریک از گروه های قومی شش گانه (ترک، لر، فارس، بلوچ، عرب و کرد) تعداد کم و بیش یکسانی در نمونه وارد شوند. محتوای مصاحبه ها طی سه مرحله کدگذاری و یک مدل تماتیک از آن استخراج گردید که بیانگر وجود دو گرایش متضاد به طور همزمان است: از یک سو، نوعی احساس مبتنی بر انحصار طلبی قومی دیده می شود، به این معنا که هر یک از اقوام بر ویژگی ها و هویت قومی منحصر به فرد خویش تأکید می کنند و از سوی دیگر، نوعی چندگانگی قومی در میدان مورد مطالعه دیده می شود که با تأکید بر همبستگی ملی، اختلافات بین قومی را تا حدی کنار زده خیر عمومی را در راستای حفظ یکپارچگی و امنیت کشور مورد توجه قرار می دهد.
ادخال اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شکل گیری ""ادخال اجتماعی"" / و توصیف از روند تکوینی، ساختاری و عملکردی، همچنین ترسیم برخی از مقتضیات هنجاری و شرایط اجتماعی ایران اهداف اساسی این مقاله اند. روش توصیفی، تحلیلی و انتقادی است. چارچوب نظری بررسی رابطه بین ""امور واقعی"" و اتخاذ موضع کنش است. نتایج: ادخال اجتماعی شامل فرهنگ پذیری و فرهنگ آموزی است. که انتظار می رود هماهنگی بین کنش و فرهنگ را پشتیبانی کنند. فرهنگ پذیری از فرهنگ آموزی فعال تر و پویاتر است. ""کنش فرهنگی"" درک کلی کنشگر از انتظارات و تعهدات نسبت به طیف وسیعی از ارزش ها/ نظم اجتماعی و امکان های انتخاب و تحول فرهنگی سازنده را نشان می دهد. این فرایند کنش، دلالت بر تفاهم متقابل دارد. اولین ادعای مقاله، توضیح و بیان تمایز ""دستکاری""، تبلیغات، فریب، تحمیل و جنبه های انفعالی از مشارکت اجتماعی است. این مفاهیم ممکن است با ""درک"" اشتباه شوند و موجب نارضایی اجتماعی گردند. کنشگری اخلاقی، سردرگمی وخلط بین مفاهیم را روشن می کند. درک این تمایز می تواند به یک ارتباط بر اساس اعتماد منجر شود و با همدلی، مبادله اجتماعی رضایت بخش بین کنشگران متفاوت ایجاد کند.. ادعای دوم: در حل مسئله (وقتی شرایط و مقتضیات روشن باشد)، راه حل هم دشوار نیست. اما راه حل اکتشافی وقتی ضرورت می یابد که شرایط پپچیده باشد و مقتضیات روشن نباشد. توصیه: روشنگری و غنی سازی سرمایه نمادین و نیز مناظر وارگی[1]، میانجیگری اجتماعی، وفاق و تکثر دیدگاه ها و مسئولیت اجتماعی مطرح است.: ادخال اجتماعی شامل مشکلات و حل مسئله است و نقش اکتشافی کنشگران برای هماهنگ کردن و هماهنگ بین فردیت و نظم اجتماعی و ادخال اجتماعی ضرورت دارد.. درکِ اجتماعی، رسیدن به افق مشترک الگوهای اجتماعی و وفاق، نظم اجتماعی/ بقا و توسعه و تعریض فرصت های موجود یا خلق فرصت ها بحث های همواره ضروری مفید و سازنده و پربار و البته بی پایان هستند
مدیریت بحران مبتنی بر سامانه های تصمیم یار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: این تحقیق با مدنظر قراردادن اینکه مدیریت بحران در محورهایِ شناخت بحران و پیشگیری آن، کنترل پیامدهای ناشی از بحران، مقابله با بحران و کاهش سطح آسیب پذیری است و با این دغدغه که مشکل اساسی در حوزة مدیریت بحران، نبود هماهنگی و همکاری کارآ بین سازمانهای دخیل و استفادة بهینه از امکانات دردسترس است، با هدف اصلی «تبیین نقش سامانه-های تصمیم یار در مدیریت بحران» تدوین شده است. روش: این پژوهش با در نظر گرفتن شاخصهای مؤثر در حوزة مدیریت بحران با به کارگیری روش تحقیق توصیفی (موردی زمینه ای) و استفاده از آمارهای استنباطی در یک جامعه آماری صد نفری انجام شده است. نتایج و یافته ها: نتایج تحقیق حاکی از آن است که مدیریت بحران مبتنی بر سامانه های تصمیم یار در پیشگیری، کنترل و اقدام در برابر بحرانها با ایجاد هم افزایی مطلوب با دیگر نهادها و سازمانها، ترویج روشهای مدیریت بحران و نحوة کنترل امور و کاهش تنش در زمان بحران، تهیه بانکهای اطلاعاتی جامع، استخراج نقشه های توپوگرافی منطقه و تحلیل آنها، راهنمایی در حوزة تصمیم گیری و تصمیم سازی، استفاده از شبکه های خبری و رسانه ها در جهت آگاه سازی، ارائه گزارشها از وضعیت مناطق تحت پوشش و تلفیق اطلاعات بدست آمده با تجربیات و به کارگیری آن در صحنة عمل و همچنین استفاده از توان نرم افزاری و سخت افزاری می تواند نقش آفرین باشد.
بررسی جایگاه زن در جامعه سنتی ایلام با نگاهی به مثنوی «والیه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آثار هنری و ادبی به منزله آیینه ای هستند، که عادات، رسوم، ارزش ها، باورها و ... را در جامعة معاصر خود، نمایش می دهند؛ بنابراین بهترین منبع برای دریافت و استدراک ویژگی ها و مشخصات فرهنگی مردم هر عصر به شمار می آیند. یکی از مسائل رایج در جوامع سنتی، وجود تبعیض میان زن و مرد است که در آثار ادبی به شیوه های گوناگون منعکس شده است. انتساب صفاتی چون دانایی و توانایی به مردان و زنان را ضعیفه و متعلقه دانستن از نمودهای این تبعیض جنسیتی است. در این راستا، نگارنده با هدف نشان دادن جایگاه زن در جامعه سنتی ایلام به بررسی منظومة «والیه» (682 بیت) از مجموعة اشعار حشمت منصوری (به ێان ده ئاسوو) به شیوه کتابخانه ای و تحلیلی پرداخته است. نتیجة پژوهش نشان
می دهد که مهمترین مشکلات زنان در جامعه سنتی عبارتند از: فقر مادی، ازدواج زود هنگام، محدودیت تحصیل، عدم توجه به خواسته های زنان و ... .
شناسایی مؤلفه های ترغیب کننده مخاطب برای رفتن به سینما در تهران و ارائه مدل بر اساس روش آمیخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق شناسایی مؤلفه های ترغیب مخاطب بزرگسال برای رفتن به سینما و ارائه مدلی بر مبنای روش آمیخته اکتشافی است. روش تحقیق بر اساس الگوی کرسول در دو بخش کیفی و کمّی تنظیم شده است. در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی و در بخش کمّی از روش توصیفی همبستگی بر مبنای روش تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. جامعه آماری در بخش کیفی مدیران ارشد سینمایی، کارگردانان، تهیه کنندگان، منتقدین، بازیگران، اساتید جامعه شناسی و روان شناسی اجتماعی و مخاطبان حرفه ای سینما بودند که از بین آنها 22 نفر بر اساس نمونه گیری هدفمند انتخاب و در تحقیق مشارکت کردند. در بخش کمّی نیز با روش نمونه گیری سهمیه ای 1031 نفر از شهروندان تهرانی از بین 43 سینما انتخاب که میان آنها پرسش نامه توزیع شد. ابزار پژوهش در بخش کیفی، مصاحبه عمیق و در بخش کمّی پرسش نامه حاصل از مقوله های کیفی بود که ابتدا با استفاده از روایی محتوایی و روایی عاملی، قابلیت اعتبار آن تأیید شد. برای بررسی قابلیت اعتماد پرسش نامه از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که معادل 912/0 بود که نشان از پایایی مناسب ابزار دارد. تجزیه و تحلیل داده ها در بُعد کیفی ابعاد مختلفی را شناسایی کرد که از آن جمله می توان به ابعاد فردی و روان شناختی، بُعد اقتصادی، محیطی و فرهنگی، بُعد سیاست گذاری و برنامه ریزی، بُعد ویژگی های فیلم خوب و سینمای مطلوب اشاره کرد. نتایج نشان داد که ضریب تأثیر ابعاد چهارگانه تفاوت ناچیزی با هم دارند. مدل استخراج شده نشان می دهد در کنار تولید فیلم خوب، توجه به نیازهای ارضانشده مخاطب می تواند در ترغبت مخاطب به سینما تأثیرگذار باشد.
تغییرات فرهنگی و اُفت باروری در ایران (برپایه تحلیل ثانوی داده های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس داده های منتشر شده از سوی سازمآن های مختلف جمعیت شناختی، نرخ باروری در بسیاری از کشورهای جهان و از جمله در ایران در حال کاهش است. این امر می تواند ناشی از دلایل متعددی باشد. با وجود این، دگرگونی های فرهنگی طی چند دهه اخیر، در میان سایر تغییرات، بیشتر از همه خودنمایی می کنند: رشد فردگرایی، تغییرات مذهبی، رشد سکولاریسم و دگرگونی در ارزش های خانوادگی، در زمره مهم ترین تحولاتی قرار دارند که می توان ارتباط آن ها را با باروری بررسی کرد. هدف از این پژوهش، مطالعه رابطه تحولات فرهنگی در حوزه های فردی، خانوادگی و مذهبی با تغییرات نرخ های باروری در مراکز استآن های ایران است. داده های مربوط به این تحولات فرهنگی از یافته های پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان در سال 1380 استخراج شده است. برای به دست آوردن نرخ های باروری عمومی در این سال نیز، میزآن های باروری در سال 1375، براساس روش ""فرزندان خود"" به داده های استاندارد برای سال 1380 تبدیل شده است. براین اساس، روش تحقیق در این مطالعه، از نوع تحلیل ثانوی است. نتایج پژوهش نشان داد که رابطه کاملاً معناداری میان متغیرهای فردگرایی، دینداری، سکولاریسم و ارزش های خانوادگی در میان مراکز استانی ایران با نرخ های باروری در این استان ها وجود دارد؛ به این معنا که هر چه میزان دینداری شهرها بیشتر، سطوح سکولاریسم و فردگرایی کمتر، میزان توجه به ارزش های خانوادگی بیشتر باشد، نرخ باروری در آن شهرها بیشتر است و برعکس، دینداری کمتر، سکولاریسم و فردگرایی بیشتر و توجه به ارزش های خانوادگی کمتر، با نرخ های پایین باروری رابطه ای مثبت و همسو دارند.
محله محوری و احساس تعلق به محله در بین ساکنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اداره ی کلان شهرها امروز به موضوعی مهم برای مدیران شهری تبدیل شده است. از مهم ترین مفاهیم در این زمینه، مفاهیم ""مشارکت اجتماعی"" و ""احساس تعلق محله ای ""شهروندان هستند که امروزه مدیران کلان شهرها در قالب دو نهاد سرای محله و شوراهای شهر سعی نموده اند تا به بارور شدن این دو مفهوم بپردازند. مطالعه ی حاضر به بررسی نقش محله محوری در ارتقای سطح تعلق شهروندان به محله ی زندگی شان پرداخته است. این پژوهش به صورت پیمایشی در چهار محله ی تهران و با 400 نمونه –مستخرج از فرمول کوکران –انجام شده است. نظریه ی غالب استفاده شده در این پژوهش دورکیم و پارسونز و پاتنام است. نتایج نشان می دهد با نشأت گیری این طرح- محله محوری – از اخلاق مدنی، در اداره ی کلان شهر تهران مؤثر عمل نموده و با کنترل گرایش به رفتار نابهنجار در هویت محله تأثیرگذار بوده است و با القای حس تعلق و هویت محله ای موفق عمل نموده است و رضایتمندی اجتماعی مردم رابطه ی محکمی با محله محوری نشان داده است. میزان همبستگی محله محوری با احساس تعلق 0.802 بوده و محله محوری با رضایتمندی اجتماعی به میزان 0.963 و محله محوری با احساس مسؤولیت به میزان 0.693 همبستگی نشان داده است.
تحلیل تجربه های زنان سنندجی از فالگیری (مطالعه کیفی دلایل و پیامدهای فالگیری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به روش کیفی و به قصد راه بُردن به دلایل روی آوردن زنان به فالگیری، دلالت ها و پیامدهای فالگیری در زندگی فردی و خانوادگی زنان صورت گرفته است. یافته های تحقیق به کمک تکنیک مشاهده و مصاحبه نیمه ساخت یافته گردآوری و برای عملیات میدانی تحقیق و تحلیل داده ها نیز روش نظریه مبنایی استفاده شده است. با کمک روش نمونه گیری گلوله برفی با 30نمونه از مطلعان کلیدی مصاحبه شده تا اشباع نظری حاصل گردد. بر مبنای نتایج تحقیق، زنان به دلایلی چون روزمرگی، آینده نگری، فشارهنجاری، فقدان حمایت اجتماعی به فالگیری روی می آورند. در این میان، مدرن شدن و روانکاوانه شدن فالگیری به عنوان شرایط مداخله گر و فردی شدن باورها و کلیشه های جنسیتی به عنوان زمینه تسهیلگر عمل می نماید. بر مبنای تجربه و درک زنان، مراکز فالگیری در کنار کارکردهای مشکل گشا و فراغتی به نوعی پاتوق زنانه مبدل شده است. زنان تخلیه روانی، افسون زدگی زندگی، احساس ندامت را از مهم ترین پیامدهای مراجعه به فالگیر تلقی می کنند. مقوله هسته استخراج شده از تجربه و درک زنان از فالگیری بر ناامنی زندگی زنان دلالت دارد.
حکومت و سیاست در آیینه ضرب المثل های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ ایران سراسر تاریخ خودکامگی شاهان و حاکمانی است که برای مردم (رعیت) تنها وظیفه قائل بوده اند و نه حق. مردمی که اجازه هیچگونه اعتراض و اظهار نظری نداشته اند اما نقد و نظر آگاهانه و دردمندانه آنان نسبت به ارباب قدرت و حکومت در قالب ضرب المثل ها بخوبی ثبت و ضبط شده است. امثالی که هم وظیفه طبقه حاکم و مردم نسبت به یکدیگر و هم ویژگی های حاکمان شایسته و ناشایست را بیان می کند و از سویی آفرینش ذوق و اندیشه شاعران و نویسندگان بزرگ و نامدار؛ و از دیگر سوی، آیینه واقع نمای اندیشه، عاطفه و واکنش عامه مردم به زندگی و خوب و بد آن است و بسیاری از باورها و شکایت ها که در ادبیات رسمی چندان مجال بروز نیافته است، به جد یا طنز در قالب کنایه آمیز، نمادین و کم خطر امثال، بخوبی بازتاب یافته است و می توان ناب ترین و صادقانه ترین سخنان عامه و خواص زیرک تاریخ را در آن ها رصد کرد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی، با نگاهی کوتاه به فرهنگ سیاسی ایران و با بررسی ضرب المثل های عامیانه ای که مستقیماً به موضوع حکومت و سیاست (دو قوه مجریه و قضاییه) مربوطند، می کوشد ابعاد گونه گون مسأله را واکاود و نشان دهد.