فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۳٬۲۱۶ مورد.
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
195 - 161
حوزههای تخصصی:
هواداری، یکی از پدیده های اجتماعی متأثر از روندهای رسانه ای شدن و پلتفرمی شدن در جهان امروز است. در مطالعات رسانه غالباً توجه زیادی به ماهیت و اقتضائات رسانه نشده و این پدیده به مثابه نوعی جعبهٔ سیاه، نادیده گرفته می شود. درک ویژگی های خاص پلتفرم های گوناگون و شناخت امکانات یا محدودیت های این پلتفرم ها در نحوهٔ ابراز هواداریِ هواداران، هدف اصلی این پژوهش است. مبانی نظری این پژوهش بر دو مفهوم اصلی، یعنی جبرگرایی تکنولوژیک و پلتفرمی شدن تمرکز دارد. در اجرای روش پژوهش، با 10 نفر از هواداران گروه های کی پاپ مصاحبه شده است. یافته های حاصل از تحلیل مضمون مصاحبه ها در قالب 5 مضمون اصلی «انگیزه ها و دلایل هوادارشدن و هوادارماندن»، «ویژگی های خاص هر پلتفرم از منظر هواداران»، «پلتفرم هواداری»، «تغییر پلتفرم هواداری و نقش آن در ابراز هواداری»، و «موانع و محدودیت های پلتفرمی برای ابراز هواداری» تبیین شده اند. در مجموع می توان ادعا کرد آنچه هواداری در پلتفرم را شکل می دهد، ترکیبی از عوامل فناورانه و اجتماعی است. اقتضائات پلتفرم ها در نحوهٔ ابراز هواداری نقش دارند؛ اما تنها عامل تعیین کننده نیستند و نقش آفرینی شان در تعامل با عوامل اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و ...، نتیجهٔ نهایی را رقم می زند.
شهرت در شبکه های اجتماعی: پژوهشی درباره چرایی و پیامدهای مشهور شدن در اینستاگرام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ظهور شبکه های اجتماعی جدید، سازوکارهای شهرت یابی، دستخوش دگرگونی های گسترده ای شده است. امروزه، کاربران به فرصت مشهور شدن از طریق شبکه های اجتماعی دست یافته اند که تا پیش ازاین به آسانی امکان پذیر نبود. در این زمینه، اینستاگرام به دلیل ویژگی بصری، قابلیت کاربری آسان، و استقبال بسیار کاربران از آن، به عرصه اصلی خلق شهرت تبدیل شده است. کاربران بسیاری به دلایل گوناگون تمایل دارند که در این شبکه به شهرت دست یابند و این شهرت، پیامدهایی را در جامعه به همراه می آورد و این مسئله ، اهمیت جامعه شناختی موضوع را افزایش می دهد؛ ازاین رو، پژوهش حاضر، ضمن مروری بر نظریه های موجود درباره اقتصاد توجه، شهرت، و میکروسلبریتی، چرایی ها و پیامدهای شهرت را نیز واکاوی کرده است. در این راستا، پژوهش حاضر با به کارگیری رویکرد کیفی و انجام مصاحبه عمیق نیمه ساخت یافته با 20 نفر از کاربران اینستاگرام، انجام شده است. یافته های حاصل از مصاحبه ها نیز با فن تحلیل مضمون، استخراج و تحلیل شده است که 6 مضمون اصلی و 12 مضمون فرعی را دربر می گیرد. سرانجام، برپایه پاسخ های مصاحبه شوندگان، درآمدزایی و کسب سرمایه اقتصادی، میان بر موفقیت، و فرصتی برای دیده و شنیده شدن، ازجمله دلایل اصلی کاربران برای شهرت طلبی در اینستاگرام هستند که به پیامدهایی همچون استانداردسازی ذائقه، مصرفی شدن زندگی روزمره، و دگردیسی ارزش ها و هنجارها در جامعه منجر می شوند.
سیر حافظه جمعی در شکل گیری فرهنگ سوگواری در جامعه دینیِ ایران مبتنی بر نظریه «حافظه جمعی» موریس هالبواکس با مطالعه موردی «مراسم عاشورا و سیاووشان»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۱)
251-279
حوزههای تخصصی:
انسان در چهارچوب یک فرآیند تحول بزرگ تاریخی و اجتماعی زیست میکند و در امتداد نسلهایی از گذشته قرار دارد که همگی از والدین خود آموزههای زیستی و آیینی را آموخته و از تجربه خود نیز در موقعیتهای مختلف اجتماعی، دینی و تاریخی نیز بهره برده است. لذا دلیل ایجاد یک جامعه یکپارچه میتواند ذهن هرکس را به سمتوسوی فرایندی قاعدهمند هدایت کند که از حافظهای جمعی نشأت گرفته است. موریس هالبواکس ازجمله فیلسوفانی است که نظریه خود در باب حافظه جمعی را بر اساس سه مرحله توصیف کرده است. 1-بومیسازی حافظه 2- یادبود بر اساس یک داستان تاریخی و3- تشکیل حافظه دینی طبق باورهای پیشینیان؛ درواقع حافظه انسان میتواند ظرفیت کامل ذهنی را برای یادآوری حوادث و تجربیات گذشته بازیابی کند. هدف از این پژوهش، بررسی سیر حافظه جمعی در شکل گیری آیین سوگواری با استعانت از حافظه جمعی بر اساس نظریات هالبواکس است که به روش تحلیلی-توصیفی و با منابع کتابخانهای انجامشده و در پایان به این نتیجه رسیده است که جامعه دینی همواره از منشاء دینی خود پیروی میکند و در هر مرحله با تغییراتی به همان ماهیت اصلی خود رجوع کرده و با یک اندیشه دینی و محوری، همبستگی یک جامعه را تضمین میکند.
پیامدهای اجتماعی فرهنگی اصلاحات ارضی در ایران (مطالعه موردی: نواحی شرق استان گیلان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
152 - 160
حوزههای تخصصی:
اصلاحات ارض ی، درمقام مهمتری ن رخ داد در نظام مالکی ت زمین در تاری خ معاصر ایران، واجد پیامدهای فرهنگی اجتماعی مهمی در زندگی روستاییان و شهرنشینان بود. این رخداد که در پی انعطاف پذیری نسبی مدرنیزاسیون آمرانه پهلوی در دهه چهل به وقوع پیوست سبب تغییرات عمده ای در بافت جمعیتی، سبک زندگی، باورهای فرهنگی و مناسبات اجتماعی مردم ایران شد. پژوهش حاضر با هدف بررسی فرایند و پیامدهای فرهنگی اجتماعی اصلاحات ارضی در نواحی شرق استان گیلان انجام شده است. روش انجام پژوهش، روش تاریخی اسنادی بوده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که سیر تکاملی اصلاحات ارضی به پیدایش قشر خوش نشین در روستاها و مهاجرت آن ها به شهرها، شکل گیری حاشیه نشینی در اطراف کلان شهرها، افول انسجام فرهنگ سنتی و دگردیسی سبک زندگی مردم انجامید و ترکیب جمعیتی شهرهای ایران را زیر و رو کرد. حاصل مهاجرت کشاورزان خرده پا و خوش نشینان به شهرها تضعیف تدریجی کشاورزی و دامداری و پرشدن شهرها از جمعیت غیرمتخصص و بیکار بود. بدین ترتیب، قشر اجتماعی جدیدی در شهرها شکل گرفت که توان و موقعیت جذب کامل فرهنگ شهری را نداشت، اما تا حدود بسیاری نیز از فرهنگ روستایی بریده بود. مدرنیزاسیون آمرانه پهلوی که مرزبندی شمال شهری (اقشار مرفه و متجدد) و جنوب شهری (اقشار حاشینه نشین و فرودست) را روز به روز تشدید می کرد ناخواسته به رشد اقشار فرودستی که توان پذیرش فرهنگ مدرن شهری را نداشتند کمک کرد. با گشایش نسبی فضای سیاسی در سال های آخر حیات نظام پهلوی، این اقشار در شکل دهی و تقویت شورش انقلابی علیه تجدد آمرانه نقش اصلی را ایفا کردند.
تحلیل برهمکنش ابعاد ارتباطات میان فرهنگی: مورد مطالعه، دانشجویان خارجی دانشگاه المصطفی واحد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۷ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۶۵)
129 - 155
حوزههای تخصصی:
حضور دانشجویان خارجی در ایران یکی از مهمترین بسترهایی است که می توان در آن به عمق و ابعاد ارتباطات میان فرهنگی پی برد. ارتباط میان فرهنگی شامل ارتباطات میان شخصی، میان متنی، میان ذهنی و تعاملی است که به درک مشترک و پیوند میان کنشگران از حوزه های مختلف فرهنگی منجر می شود. هدف مقاله حاضر نشان دادن برهمکنش ابعاد مختلف ارتباط میان فرهنگی دانشجویان خارجی شاغل به تحصیل در دانشگاه المصطفی شعبه خراسان رضوی است. ارتباطات میان فرهنگی در بعد میان شخصی با تأکید بر معاشرت و دوستی، در بعد میان متنی با تأکید بر آشنائی با زبان و ادبیات، آداب و رسوم و مفاخر فرهنگی، در بعد میان ذهنی با تأکید بر تصورات قبل و بعد از حضور در دانشگاه، در بعد تعاملی بر مبادله و تعامل اقتصادی، و در بعد سیاسی، با تأکید بر اختلاف و کدورت در روابط میان اشخاص از حوزه های فرهنگی مختلف مورد بررسی قرار گرفته است. مطالعه حاضر به صورت پیمایشی بر روی یک نمونه طبقه ای نامتناسب متشکل از 180 نفر از دانشجویان خارجی کشورهای هندوستان، پاکستان، افغانستان، آذربایجان و افریقا که در دانشگاه المصطفی واحد مشهد شاغل به تحصیل هستند انجام گرفته است. نتایج نشان می دهد میان ابعاد چهارگانه ارتباط میان فرهنگی مذکور برهمکنش معناداری وجود دارد. همچنین، میزان ارتباطات میان فرهنگی دانشجویان در حد متوسط و یا کمتر از حد متوسط است. آشنایی دانشجویان با زبان و ادبیات و فرهنگ و داشتن تصور مثبت از یکدیگر باعث ایجاد درک و فهم مشترک شده که خود باعث تقویت و تسهیل ارتباط میان فرهنگی آنهاست. و در نهایت، عدم اعتماد، تفکرقالبی و قوم مداری، و فقدان زبان مشترک مانع شکل گیری ارتباطات پایدار و مؤثر میان فرهنگی دانشجویان است.
تحلیل نتنوگرافیک- نشانه شناختی فضای جنسیتی در شبکه های اجتماعی مجازی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱
17 - 40
حوزههای تخصصی:
فضای مجازی ایرانی بر روابط گفتمانی میان دو جنس تأثیراتی گذاشته است. هدف این پژوهش بررسی فضای جنسیتی حاکم بر فضای مجازی ایرانی شامل تعاریف و معانی، رابطه گفتمانی قدرت و صورت های نمادین رابطه میان دو جنس، از طریق قوم نگاری مجازی و تحلیل نشانه شناختی و مضمونی است. یافته ها نشانگر اهمیت وجوه جنسی و اروتیک میان دو جنس و نیز پدید آمدن صمیمیت عمومیت یافته هستند. روابط میان دو جنس در سطح گفتمانی قدرت نابرابر است. مردان در برابر بحران مردانگی مکانیزم های گوناگونی دارند که شامل نفی صورت های جدید و تثبیت زنان در شکل موجودات احساس زده، ایجاد صورت جدیدی از مردانگی و نیز به کار بردن مکانیزم های قبلی دون ژوانیسم و غیرت ورزی است. زنان گرچه مقاومت هایی به صورت خودیابی های زنانه دارند اما در نهایت با پناه بردن به تجدد/مستورگی، عشق پروری و احساس زدگی، منفعلانه خود را در صورت های کلیشه ای قبلی تثبیت می کنند. در نشانه شناسی فضا نیز نه تنها زنان در شیء واره ترین صورت، و در کنار سایر عناصر بریکولاژ هدونیستی و از طریق انطباق با امر لاکچری و در کنار سایر موضوعات لذت تبدیل به امری هدونیستی شده اند، بلکه در فانتزی های خود نیز علیرغم برخی مقاومت ها به دنبال همگرا شدن با مردان از نظر بی پروایی و لذت گرایی، و نیز مصرفی سازی و رمانتیک سازی روابط هستند که در نهایت به تثبیت روابط گفتمانی قبلی می انجامد.
طراحی و اعتباریابی مدل توسعه منابع انسانی دانشی با رویکرد فرهنگِ دانش محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سالهای اخیر و با گذر از عصر صنعت و ورود به عصر اطلاعات، منابع انسانی دانشی به عنوان ارزشمندترین دارایی و مهمترین عامل مزیت رقابتی سازمانها معرفی شدند.لذا ابعاد سنتی مدیریت منابع انسانی و وظایف آنان، دچار دگرگونی شده و تلاش مدیریت برای حفظ، نگهداری و پرورش این دسته از منابع انسانی، اهمیت بیشتری یافته است. بنابراین پژوهش حاضر در همین راستا و با هدف، طراحی و اعتباریابی مدل توسعه منابع انسانی دانشی با رویکرد فرهنگ دانش محور انجام شده است. این پژوهش، از لحاظ هدف، توسعه ای - کاربردی و از لحاظ ماهیت روش، توصیفی– اکتشافی است. جهت گردآوری داده های کیفی از ابزار مصاحبه و جهت ارائه این مدل از استراتژی گراندد تئوری با رهیافت استراوس و کوربین استفاده شده است. مشارکت کنندگان در این پژوهش در بخش کیفی، 20 نفر از مسئولان و خبرگان پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و در بخش کمی، 150 نفر از منابع انسانی دانشی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی بودند که در انجام این تحقیق مشارکت داشتند. نتایج حاصل از کدگذاری سه مرحله ای، در نرم افزار مکس کیودا، با 253 کد اولیه،34 مفهوم و 5 مقوله اصلیِ علی، زمینه ای ، موانع(مداخله گر)، راهبردها و پیامدها حول پدیده محوری(توسعه منابع انسانی دانشی) در قالب مدل پارادایمی نشان داده شده است. همچنین نتایج آزمون مدل سازی معادلات ساختاری، از طریق نرم افزاراسمارت پی.ال.اس، نشان داد که روابط میان مقوله های مدل توسعه منابع انسانی دانشی و تاثیر مقوله ها بر روی یکدیگر قابل تایید است.
سبک زندگی مدرن، نگرش به حجاب و برخی باورهای اجتماعی بانوان باحجاب بالای 18 سال شهر تهران(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
91 - 116
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر سه مقوله اصلی «نگرش به حجاب»، «سبک زندگی مدرن» و «برخی باورهای اجتماعی و سیاسی» را در بین 1200 نفر از بانوان باحجاب مناطق 22گانه شهر تهران بررسی کرده است. این تحقیق که در بهمن ماه 1402 با استفاده از روش پیمایش و پرسش نامه ای که محقق طراحی کرده، انجام شده است، تأثیر عوامل مختلف بر انتخاب حجاب را نشان می دهد. بر اساس داده ها، مهم ترین دلایل این بانوان انتخاب حجاب به ترتیب، احساس امنیت (68٫8 درصد)، محیط خانوادگی (57٫8 درصد)، مسائل شرعی و دینی (57٫8 درصد) و احساس شخصیت (54٫4 درصد) است. نتایج نشان می دهند که بسیاری از بانوان باحجاب در برابر پدیده کشف حجاب در ایران از احساس انفعال و ترس از کنشگری رنج می برند. در حالی که آنان از مزایای حجاب آگاه و از خطرات کشف حجاب نگران اند، به نظر می رسد که در انجام اقدام مؤثر برای مقابله با این پدیده احساس ناتوانی دارند. به طور خاص، 76٫3 درصد از بانوان معتقدند که «تذکر دادن به افرادی که کشف حجاب کرده اند باعث دعوا و درگیری می شود» و 56 درصد نیز باور دارند که «تذکر دادن به خانم های کشف حجاب کرده بی فایده است». 57٫4 درصد از بانوان باحجاب اذعان دارند که بسیاری از رفتارهای مرتبط با سبک زندگی مدرن را نمی پذیرند و از آنها اجتناب می کنند. همچنین 37٫4 درصد از مشارکت کنندگان موافق ادامه مذاکره با امریکا هستند و 31٫9 درصد بر این باورند که حمایت از غزه باید ادامه یابد، حتی اگر به جنگ با اسرائیل منجر شود.
مرور انتقادی پایان نامه ها و رساله های حوزه سبک زندگی: از اختلال پارادایمی تا سوءگیری روش شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
43-64
حوزههای تخصصی:
این مقاله ، مروری تحلیلی-انتقادی بر پایان نامه ها و رساله های (پارساها) انجام شده در حوزه ی سبک زندگی طی سال های 1385 تا 1400 است. هدف اصلی پاسخ به سؤالاتی از این دست است که آیا اهداف تعریف شده برای پارساهای اجرا شده در حوزه ی سبک زندگی با مبانی نظری و روش شناسی استفاده شده در این پژوهش ها سازگارند؟ نظریه های استفاده شده در چهارچوب نظری این مطالعات چقدر دارای خاستگاه معرفت شناختی و هستی شناختی مشترکی هستند؟ و آیا در چهارچوب نظری این مطالعات می توان سازگاری پارادایمی را مشاهده نمود؟ نتایج نشان داد اختلال پارادایمی یکی از اساسی ترین مشکلاتی است که در پژوهش های مرور شده در حوزه سبک زندگی وجود داشته است. به طوری که عمده این پژوهش ها به نوعی گرفتار ناسازگاری نظری و روشی در بیان اهداف، تدوین چارچوب نظری و روش شناسی شده اند. همچنین غلبه روش های کمی بر بخش روش شناسی این مطالعات منجر به شکل گیری نوعی سوءگیری روش شناختی در آنها شده است. توجه به مبانی معرفت شناختی و روش شناختی نظریه های اجتماعی می تواند در فراهم شدن زمینه ی دستیابی به درک عمیق و واقعی از تغییرات سبک زندگی در جامعه ایران اثرگذار باشد. همچنین با اجتناب از اختلال پارادایمی و سوءگیری روش شناختی در پژوهش های اجتماعی است که می توان پیشنهادات واقع بینانه و کاربردی به نهادهای برنامه ریز و سیاست گذار ارائه داد.
مسئولیت مدنی بدون تقصیر دولت در بلایای طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۶ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴
118 - 131
حوزههای تخصصی:
نظریه های سنتی مسئولیت مدنی به لحاظ اینکه دولت در ایجاد بلایای طبیعی نقشی ندارد و فعل زیانبار مفقود است، قادر به پوشش خسارت ناشی از آنها نمی باشد .طبع سیال حقوق مسئولیت مدنی و با الهام گرفتن از اندیشه های نظری حقوق عمومی، مثل نظریه دولت رفاه و نظریه همبستگی اجتماعی، و سوابق فقهی و قانونی مسئولیت مدنی بدون تقصیر دولت، به جهت حرمت جان و مال شهروندان، و با دخالت صنعت موفق بیمه و تاسیس صندوق بیمه همگانی حوادث طبیعی با مشارکت دولت و مردم، می توان به مسئولیت مدنی بدون تقصیر دولت در بلایای طبیعی قائل شد. دولت، که قدرت عمومی به نمایندگی از مردم در دست اوست و خدمت عمومی را هدف خود قرار داده، نمی تواند نسبت به خیل عظیم خسارات وارده از حوادث طبیعی بی تفاوت باشد. جبران خسارت در این مسئولیت، به شرایط اقتصادی و بودجه عمومی دولت و مشارکت مردم و منابع مالی صندوق بیمه حوادث طبیعی بستگی دارد و به همین دلیل، نظام ترمیمی بر آن حاکم است نه نظام جبران کامل خسارت. نظریه های سنتی مسئولیت مدنی به لحاظ اتکای آنها به فعل زیانبار اشخاص ظرفیت پوشش خسارت ناشی از بلایای طبیعی را ندارند. به لحاظ اینکه شاخصه های یک زندگی معمولی از قبیل کار و اشتغال، بیکاری، تولید، آموزش و پرورش، فقر و به طور کلی تامین اجتماعی، عده ای در اثر حوادث طبیعی در جامعه، دچار اختلال می شود به استناد نظریه های دولت رفاه و همبستگی اجتماعی، دستگیری بلادیدگان از طریق ایجاد «نظام ترمیمی خسارت» می تواند مسئولیت مدنی دولت را توجیه نماید.
ملاحظاتی درباره دانشگاه پژوهی و غیبت شریعتی در دانشگاه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دانشگاه پژوهی و اندیشیدن پیرامون مسائل دانشگاه ایرانی امروز یکی از مهمترین ضروریات کشور در حوزه ی علم و آموزش و فرهنگ است. این مهم نمی تواند بدون وجه نظر به آرای دانشگاهیان، دانشگاه پژوهان و متفکران ایرانی میسر گردد. این مقاله ضمن نگاهی اجمالی به دانشگاه پژوهی در آرای پژوهندگان، غیبت متفکر ایرانی دکتر علی شریعتی در دانشگاه ایرانی را مورد تامل قرار داده به معدود آثاری که دانشگاهیان ایرانی در خصوص وی نگاشته اند اشاره می کند. یکی از کتاب هایی که سیدجواد طباطبایی فقید در سال های پایانی حیات خویش نگاشت عبارت است از "ملاحظاتی درباره دانشگاه". این مقاله بر آن است تا، ضمن ارج نهادن به نفس ملاحظاتی از این دست که دانشگاه را موضوعی برای اندیشیدن و تأمل قرار می دهند، امکان داوری در خصوص توفیق یا عدم توفیق طباطبایی در تدوین ملاحظات خویش درباره ی دانشگاه، بدون توقف بر پریشانی ها و پراکندگی های شکلی و صوری آن، و با وجه نظر به فاصله ی کاذبی که ایشان از شریعتی اتخاذ کرده است فراهم سازد. مدعای اصلی این مقاله علی رغم اذعان به ضرورت دانشگاه پژوهی در ایران تذکار به حضور شبح گون و پنهان و آشکار شریعتی در ملاحظات طباطبایی درباره ی دانشگاه می باشد. در این مقاله هم چنین تلاش می کند ذیل پروژه دانشگاه پژوهی مخاطب را در خصوص دانشگاه ایرانی و غیبت شریعتی به عنوان یکی از متفکران ایرانی در آن به اندیشه و تامل وادارد.
سازه معنویت سازمانی: راهنمایی عملی برای ارتقاء کیفیت زندگی در محیط کار(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی ابعاد مفهومی معنویت سازمانی و تاثیر آن بر ارتقاء کیفیت زندگی در محیط کار است. روش پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است. گردآوری اطلاعات از طریق مطالعه و بررسی اسناد (شامل اسناد کتابخانه ای، مقالات، پایان نامه ها، پایگاه اینترنت و نمایه ها و نرم افزارهای علمی) انجام شد. یافته ها نشان داد برداشت جدید از معنویت در سازمان شامل ارتباطات فرافردی، درون فردی، میان فردی و برون فردی است که هر یک از آنها با ابعاد وجودی انسان پیوند می خورند. همچنین معنویت در سازمان، سازه ای متشکل از پنج بعد مشارکت، حس تعلق به جمع، زندگی درونی، همسویی با ارزش های سازمانی، و معناداری کار در سه سطح فردی، گروهی و سازمانی است.این ابعاد و سطوح، در کنار یکدیگر، شرایطی را در سازمان ایجاد می کنند که به ارتقاء کیفیت زندگی در محیط کار منجر می شود. کیفیت زندگی در محیط کار، که مولفه ای با قلمرو وسیع در سبک زندگی است، با عواملی نظیر ارتقاء باورهای معنوی، ترویج فرهنگ معنویت با مشارکت کارکنان، جذب افراد معنوی در سازمان، رهبری سازمان با رویکرد معنوی، و تاکید بر ادغام معنویت با مسئولیت اجتماعی در سازمان، سامان می یابد.
عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه از دیدگاه دانشجویان تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
143 - 171
حوزههای تخصصی:
فرهنگ کتابخوانی نه تنها یکی از مؤلفه ها و ارکان اصلی فرهنگ به شمار می آید، بلکه خود نیز سبب تکامل و رشد فرهنگی می باشد. بررسی ها نشان می دهد که بیشتر پژوهشها در حوزه فرهنگ کتابخوانی بر حوزه دانش آموزان متمرکز است و کمتر به دیدگاه دانشجویان در این زمینه توجه شده است. در این راستا پژوهش مذکور با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه از دیدگاه دانشجویان تهرانی صورت گرفته است. روش پژوهش از نوع پیمایشی و ابزار گرداوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته (عوامل اقتصادی، فرهنگی و مدیریتی در قالب 19 گویه) و نمونه آماری شامل 300 نفر از دانشجویان شهر تهران می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شده است. نتایج نشان داد در حوزه عوامل اقتصادی مولفه های «میزان سرمایه های فردی»، «میزان حقوق ماهیانه» در حوزه عوامل فرهنگی مولفه های «تمایل به ادبیات و تاریخ و فرهنگ کشور»، «مدرک تحصیلی فرد» و «شرکت در نمایشگاه های فرهنگی و هنری» و در حوزه عوامل مدیریتی مولفه های «ساماندهی اقدامات فرهنگی در جامعه»، «ناهماهنگی مدیریت فرهنگی در جامعه» و «انجام نظارت بر عملکرد نهادهای فرهنگی» مهمترین مولفه های تاثیرگذار در ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه از دیدگاه دانشجویان تهرانی می باشد. یافته های حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که عوامل مدیریتی و فرهنگی ناظر به ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه مطالعه مطلوب (خوب) ارزیابی شدند اما از دیدگاه دانشجویان عامل اقتصادی به عنوان یکی از عوامل تاثیرگذار در فرهنگ کتابخوانی نسبتا مطلوب (در حد متوسط) تلقی شدند. به بیان دیگر عوامل مدیریتی، فرهنگی و اقتصادی به ترتیب جز عوامل موثر بر ارتقای فرهنگ کتابخوانی در جامعه مورد مطالعه قرار گرفتند.
مطالعه پایه ها و شناسایی نشانه های «حکمرانی اخلاقی» در علم مدنی و رویکرد اجتماعی- فرهنگی فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«حکمرانی» الگو و شیوه ای نوپدید در عرصه مدیریت است که در چند سال اخیر مورد توجه بسیاری از اندیشمندان قرار گرفته است. این الگو، گونه های فراوانی دارد که یکی از آن ها حکمرانی اخلاقی است. این حکمرانی که بر «مدیریت و اداره» بر پایه ارزش ها پافشاری دارد، اقدامی گروهی است که از سوی حاکمان و مدیران در راستای پیاده سازی یک فرهنگ شایسته اخلاقی طرح ریزی گردیده تا تمامی سویه های کسب وکار را در یک مجموعه و سازمان زیر پوشش قرار دهد. فارابی نخستین فیلسوف مسلمان ایرانی است که افزون بر پایه گذاری فلسفه اسلامی؛ طرّاح بسیاری از مباحث سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، و اخلاقی هم بوده است. او در علم مدنی خود، اخلاق و سیاست را همراه هم دیده و راه دست یابی به آرمان-شهر نیک بختی را تنها با گرویدن به بایسته های اخلاقی؛ آن هم از مسیر همکاری و هم گرایی مردم و مسئولان، و بودن در متن جامعه امکان پذیر دانسته است. موضوع این جُستار حکمرانی اخلاقی از دیدگاه این فیلسوف مشّایی است. نویسندگان نخست حکمرانی و پس از آن حکمرانی اخلاقی را تعریف کرده، سپس با اتخاذ روش تحلیل محتوا، با کاوش در اندیشه های فارابی، پایه ها و نشانه های این الگوی حکومتی/ مدیریتی را شناسایی و معرفی کرده اند. هدف آن بوده تا درون داشت درصدی از فلسفه اسلامی در راستای تأمین درون مایه یکی از مهم ترین گونه های حکمرانی، برای مدیران و مسئولان نهادهای دولتی، فرودولتی، و نیز شهروندان روشن گردد.
تحلیل زیبایی شناسی دریافت در رمان های دالان بهشت و پاییز فصل آخر سال است با دیدگاه ادبیات زن محوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه آثار ادبی منطبق با نظریه های ادبی از کاربردی ترین شیوه های نقد نو است که برای مخاطبان، منجر به تولید معنا می شود. در بستر این مطالعات، آثار ادبی به ابزاری برای انعکاس اوضاع و احوال جامعه تبدیل می شوند و از این طریق به افزایش سطح آگاهی و شناخت اجتماعی مخاطبان خود یاری می رسانند. نظریه زیبایی شناسی دریافت از نظریه های روایت شناسی مطرح است. این نظریه، کنش متن را موجد افق انتظار ادبی در خواننده می داند که نتیجه تولید اثر است. در این رابطه افق های اجتماعی، مخاطب را به سوی اثر جلب می کند. درواقع الگوهای جمعی موجود در ذهن مخاطب، چارچوب فکری اوست که تحت تأثیر شرایط مسلّط بر جامعه است و در کنار افق هنری اثر، در تداوم خوانش آن اثر، عاملی تعیین کننده محسوب می شود. پژوهش حاضر با مطالعه کیفی و با روش تحلیل مضمون به بررسی افق انتظارات و انطباق آن با مؤلفه های جمعی، در دو رمان دالان بهشت و پاییز فصل آخر سال است، می پردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که رمان دالان بهشت با نوع نگاه سنتی به جنس زن، بیشتر به مسائلی می پردازد که در آن صدای مردان، صدای برتر است، درحالی که در رمان پاییز فصل آخر سال است، مسائل متنوع تری در ارتباط با زنان جامعه این اثر مطرح می شود که با مؤلفه ها و افق انتظارات جمعی مرتبط با دیدگاه زن محوری منطبق است.
تأملی جامعه شناختی بر خصوصی سازی آموزش (مدارس غیر دولتی) در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
111 - 140
حوزههای تخصصی:
پژوهش جامعه شناختی حاضر با سه هدف مشخص انجام گرفت: هدف اول، بررسی زمینه های اجتماعی شکل گیری خصوصی سازی آموزش در ایران. دوم، بررسی پیامدهای اجتماعیِ توسعه مدارس غیردولتی خاصه در خصوص وضعیت تحقق و توسعه عدالت آموزشی و عدالت اجتماعی و سوم، واکاوی و تبیین راهبرد های مواجهه با خصوصی سازی آموزش در ایران. این تحقیق برای رسیدن به اهداف مذکور، از مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق به همراه بهره گیری از اسناد و متون تاریخی استفاده کرده است. و به واسطه متون و اسناد تاریخی داده ها مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های این مطالعه نشان داد که خصوصی سازی آموزش در ایران از بستر های اجتماعی مختلف همچون، بحران پسا جنگ، برون سپاری و قوانین، برساخته شد. پیامدهای این خصوصی سازی نیز در سه سطحِ نابرابری، طبقاتی شدن و کالایی شدن آموزش قابل تحلیل است. مشارکت کنندگان این تحقیق به دو راهبرد در مواجهه با خصوصی سازی آموزش اشاره و استدلال کردند: خصوصی کردن و عادلانه کردن مدارس.
تحلیل جامعه شناختی گرایش به روابط فرازناشویی از دیدگاه نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
62 - 85
حوزههای تخصصی:
روابط فرازناشویی در بسیاری از جوامع به شدت در معرض انگ و برچسب زنی قرارداشته و به یکی از مسائل مهم و اساسی میان زوج ها بدل شده است. با وجود رواج آن باز هم پدیده ای است که مورد انگ زنی قرار می گیرد و وقتی جامعه با آن روبه رو شود مایه شرمساری خواهد بود. پژوهش حاضر با هدف بررسی گرایش زنان متاهل به روابط فرازناشویی صورت پذیرفته است که می کوشد در پرتو نظریه یادگیری اجتماعی ایکرز، این مساله اجتماعی را تبیین کند. این مطالعه با استفاده از روش پیمایش در میان80 نفر از زنان متاهل شهر بابل که بر اساس شیوه نمونه گیری غیرتصادفی از نوع گلوله برفی انتخاب شده اند، انجام شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین متغیرهای تقویت افتراقی و تقلید و گرایش به روابط فرازناشویی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. رگرسیون چندگانه نشان می دهد که از میان متغیرهای مستقل، متغیر پاداش تصوری بیشترین پیش بینی پذیری را بر متغیروابسته یعنی گرایش به روابط فرازناشویی دارد. نتایج بدست آمده نشان می دهد که گرایش به روابط فرازناشویی تحت تاثیر «پاداش ها»، «عکس العمل ها» و «تقلید از رسانه ها»، تقویت شده و تکرارپذیری اش بالا می رود. در واقع، روابط فرازناشویی تابعی است مثبت و مستقیم از تقویت افتراقی و تقلید که هر دو به عنوان محرک های متمایز کننده رفتار عمل می کنند.
تحلیل جامعه-نشانه شناختی از بازنمایی روحانیت در چشم انداز شهری دزفول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۵۰)
93 - 130
حوزههای تخصصی:
گفتمان روحانیت در کنار گفتمان دفاع مقدس، ساختار نمادین و معناشناختی شهر دزفول را شکل داده اند. بر این اساس، ما در این پژوهش با تحلیل جامعه-نشانه شناختی از بازنمایی روحانیت در چشم انداز شهری دزفول، به دنبال تفسیر رویکردهای مختلف بازنمایانه از گفتمان روحانیت در چشم انداز شهری دزفول هستیم. بدین منظور ما تمامی میادین، خیابان ها، بیلبوردها، یادمان ها و سایر آثار مرتبط با روحانیت و نیز و رویکردهای تصویرسازانه حاکم بر آن ها را موردبررسی قرار می دهیم. به طورکلی ورود گفتمان روحانیت به چشم انداز شهری دزفول را می توان به دو دوره تقسیم کرد. دوره اول که در سال های ابتدایی انقلاب اتفاق می افتد، رهبران و شخصیت های مهم انقلابی مورد بزرگداشت قرار می گیرند. اما کلیت چشم انداز شهری در دوره دوم به شدت متأثر از روحانیون بومی می باشد. بر همین اساس و به منظور بازنمایی شهر دزفول به عنوان شهری مذهبی که خاستگاه روحانیون برجسته بوده است، تصویرسازی شهری عموماً به سوی روحانیون بومی تغییر مسیر داده است. به نظر می رسد که در این زمینه حاکمیت محلی در دزفول سعی در تطبیق هویت و ارزش های محلی باارزش ها و مفاهیم ملی و حاکمیتی دارد. درواقع کلیت چشم انداز شهری دزفول سعی در بازنمایی فرهنگ، ارزش ها و شخصیت های محلی و بومی در چارچوب گفتمان ها و ارزش های کلی حاکمیتی دارد.
مطالعه عوامل مؤثر بر انحرافات جنسی در سبک زندگی دانشجویان ایرانی (با تأکید بر دانشجویان ساکن در خوابگاه های دانشجویی)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۲شماره ۱۷
37 - 62
حوزههای تخصصی:
مهم ترین مسائل دانشجویان مسائل جنسی به ویژه اختلال و انحراف جنسی هستند که سبک زندگی آنها تأثیر مضاعفی بر توسعه کشور دارد. جامعه آماری پژوهش، دانشجویان ایرانی هستند و طبق جدول مورگان، نمونه ای به حجم 384 نفر به روش نمونه گیری تصادفی متوازن شده، انتخاب شده اند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است که پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده ها بوسیله نرم افزار SPSS پردازش و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های این پژوهش نشان می دهد اختلال در مسائل جنسی در میان دانشجویان در یک دهه اخیر روند افزایشی داشته و مهم ترین دلیل آنان برای برقراری ارتباط خارج از چارچوب شرع، فقدان اعتقاد و عدم اهمیت به عقد شرعی است و عدم آگاهی و شناخت در رتبه دوم قرار دارد. باوجوداین باید دانست تفاوت سنی تأثیری در میزان روابط جنسی خارج از چارچوب شرع و عرف ندارد و همه مقاطع تحصیلی در این مسئله یکسان هستند. اما میان مقوله جنسیت، وضعیت اقتصادی و محل زندگی دانشجویان با ارتباط جنسی خارج از چارچوب رابطه معناداری وجود دارد
اومانیسم به مثابه خوانشی از میراث بشری با نگاهی به اومانیسم اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
83 - 109
حوزههای تخصصی:
اومانیسم به مثابه یکی از ارکان دوران مدرن، با اصالت دادن به انسان و معمولاً در تقابل با خدامحوری و حاکمیت الهی تعریف شده است. با این حال، یکی از وجوه مهم در تکوین و بسط معنای اومانیسم، تأکید آن بر بازخوانی میراث مکتوب بشری از جمله در قالب سنت دینی بوده که زمینه ساز علوم انسانی نوین گردیده و در عین حال برخلاف تلقی مرسوم، به خوانشی در موافقت و سازگاری با ادیان انجامیده است. این ترکیبِ تا حدودی نامأنوس در بین متفکرانی از مسیحیت در دوران رنسانس مطرح گردید و در دوران معاصر نیز از سوی افرادی همچون «علی شریعتی» برای بازخوانی میراث فکری سنتی ذیل عنوان اومانیسم اسلامی به کار گرفته شده است. مدعای نوشتار حاضر آن است که به رغم وجود چالش در امکان تلفیق کامل این دو مفهوم شامل دینی همچون اسلام با ایدئولوژی ای همانند اومانیسم، ارائه این مفهوم در خدمت تلاش برای قرائت انتقادی سنت پیشین اسلامی با نگاهی به تجربه مشابه آن در مسیحیت مورد توجه قرار گرفته است. یافته های چنین مطالعه ای حاکی از آن است که وجه بارز اومانیسم دینی مخصوصاً اسلامی، به جای تقابل ضدّدینی آن، مبتنی بر آنچه شریعتی «پالایش منابع فرهنگی» خوانده و نگاهی نقادانه به میراث گذشته استوار است.