فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۸۱ تا ۱٬۸۰۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
بررسی انتظارات از نقش زن در ایران ؛ قبل و بعد از انقلاب اسلامی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۱۱
حوزههای تخصصی:
نقد پژوهش پیمایشی بررسی اعتماد اجتماعی و عوامل موثر برآن و چگونگی نقش رسانه در آفرینش آن
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
مفهوم «سبک زندگی» و گستره آن در علوم اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"مفهوم سبک زندگی از جمله مفاهیم علوم اجتماعی است که اخیراً بسیار مورد توجه قرار گرفته است. اما کاربردهای متفاوت و بعضاً متعارض، آن را مفهومی مبهم و از دیدگاه پاره ای محققان غیر قابل استفاده ساخته است. در مقاله حاضر، در ابتدا به ارایه تبیینی واژه شناسنامه از این مفهوم، پرداخته شده و سپس به بررسی ابعاد مفهومی آن در حوزه علوم اجتماعی پرداخته شده است. این مفهوم، با سایر مفاهیم در حوزه علوم اجتماعی، از جمله مفهوم «ذائقه» دارای ارتباط و پیوند وثیقی است. در این مقاله، کوشیده ایم، با بررسی و مقایسه نظرات جامعه شناسان کلاسیک و مدرن به تبیین ابعاد مفهومی و مؤلفه های «سبک زندگی» بپردازیم.
"
کیفیت زندگی شهروندان و رابطه آن با سرمایه اجتماعی در شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی دارای دو بعد اساسی عینی و ذهنی است. در این پژوهش رابطه سرمایه اجتماعی با کیفیت زندگی و دو بعد اصلی آن مورد بررسی قرار گرفته است. تحلیل داده های حاصل از پیمایش انجام شده در شهر مشهد نشان داد که سرمایه اجتماعی در تبیین متغیر کیفیت زندگی بیش از درآمد و تحصیلات دارای اهمیت است. همچنین در بررسی رابطه متغیرهای مستقل با دو نوع کیفیت زندگی عینی و ذهنی روشن شد که سرمایه مادی (درآمد) بیش از دیگر متغیرها بر کیفیت زندگی عینی افراد مؤثر است. در حالی که سرمایه اجتماعی بیش از دیگر متغیرها می تواند کیفیت زندگی ذهنی افراد را بهبود دهد. البته میزان تاثیرگذاری درآمد بر کیفیت زندگی ذهنی و میزان تاثیرگذاری سرمایه اجتماعی بر کیفیت زندگی عینی هم قابل توجه است. علاوه بر دو متغیر فوق، سرمایه انسانی (تحصیلات) نیز تاثیر مثبتی بر دو نوع کیفیت زندگی داشته است.
رابطه هویت طایفه ای و هویت ملی با تاکید بر متغیرهای نگرشی در شهر نورآباد ممسنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، بیان عوامل نگرشی موثر بر رابطه هویت طایفه ای و ملی در شهر نورآباد ممسنی است. به عبارتی، به این پرسش پاسخ می دهد که چه نگرش هایی بر سوگیری های جمعی ساکنین شهر نورآباد ممسنی، به عنوان کسانی که دارای هویت طایفه ای لری هستند، بیشترین تاثیر را دارد؟ در این تحقیق، برای بررسی این رابطه، از رهیافت جامعه شناسی فرهنگی استفاده شد. این رهیافت، فرهنگ را به عنوان «متغیر مستقل» در نظر می گیرد نه به عنوان متغیر وابسته یا «نرم»، متغیرهای نگرشی اساسی مورد بررسی در این مقاله، عقلانیت، رابطه اجتماعی باز، صریح و مبتنی بر اعتماد بوده اند. فرض اساسی این بود که متغیرهای نگرشی مذکور باعث گرایش به هویت ملی می شوند و نگرش های متقابل، به گرایش به هویت طایفه ای می انجامند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که همه متغیرهای فوق بجز اعتماد اجتماعی، همبستگی مثبت و معنی داری با هویت ملی دارند. همبستگی متغیرهای صراحت و رابطه باز با هویت طایفه ای، منفی و معنی دار بود. انگیزه عقلانی، همبستگی معنی داری با هویت طایفه ای نداشت. همچنین، همبستگی متغیر اعتماد اجتماعی با هویت ملی و طایفه ای معنی دار نبود. بالاخره اینکه، همبستگی هویت ملی و طایفه ای منفی بود. همه متغیرها با همدیگر توانستند 58 درصد از واریانس تمایلات ملی گرایانه افراد مورد بررسی را تبیین کنند.
مروری بر مبانی اقتصاد فرهنگ
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
آیا کودکان مخاطب افسانه های شاه و پریان هستند؟
حوزههای تخصصی:
برنو بتلهایم در کتاب «روان کاویافسانه هایپریان»، تفسیریروان کاوانه از این افسانه ها ارایه میدهد. این کتاب به محض انتشار در غرب، مخاطبانیبسیار پیدا کرد. بتلهایم در این اثر، با الهام از فروید، به تحلیل روان کاوانه عناصر افسانه ها پرداخته، نشان میدهد که چگونه این داستان ها به حل مشکلات کودکیو رشد شخصیت کودک کمک میکند. در این مقاله نویسنده از نگاه جامعه شناس، سعیدارد تا نشان دهد، در زمانیکه جامعه درکیاز کودکینداشته است، نمیتوانسته برایکودک افسانه و داستان بسراید؛ نیز نشان دهد تفسیر روان کاوانه کودکیمربوط به جامعه مدرن میشود، حال آن که این افسانه ها در جوامع ماقبل مدرن پدید آمده است.
چرا شعر نمی خوانیم؟ (بررسی جامعه شناختی دلزدگی جوانان از شعر)
حوزههای تخصصی:
معرفی سایت های اینترنتی مطالعات فرهنگی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
هویت ایرانی و چندگانگی قومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"هویت ایرانی سده ها پیش از پدیدار شدن هویت های ملی مبتنی بر دولت- ملت ها به وجود آمده است. در گذر زمان، این هویت چندگانگی های قومی و مذهبی را پذیرا گردیده و از آنچنان ویژگی تکثرگرایی برخوردار شده که نمی توان آن را متعلق به قوم، مذهب و نژاد خاصی دانست. هویت ایرانی در درازنای تاریخ با جغرافیای سیاسی ایران پیوند خورده و پس از نفوذ اندیشه دولت- ملت به ایران در دو سده گذشته نیز این توانایی را داشته تا اندیشه ملیت گرایی (ناسیونالیسم) ایرانی را پدید بیاورد، اما، در حال حاضر، دلایلی همانند کند بودن روند توسعه در مناطق سکونت برخی اقوام به پاره ای نارضایت های قومی انجامیده است. نارضایتی هایی که حتی ممکن است به تضعیف هویت یگانه ایرانی منجر گردد. در این میان، اندیشه افراط گرایانه پان ایرانیست ها که تکثر فرهنگی و نژادی را انکار کرده و از ملتی با زبان و نژاد واحد پشتیبانی می نماید، به مخالفان یکپارچگی ایران امکان می دهد با توسل به تبلیغات نادرست بر نارضایت های قومی دامن بزنند.
این نوشتار بر آن است تا در کنار بررسی تبلیغات قوم گرایان ایران، به واقعیت های پیرامون قومیت های ایرانی بپردازد و ضمن ارایه تعریفی فراگیر از هویت ایرانی، چگونگی تحکیم همبستگی ملی ایرانیان را مورد بررسی قرار دهد."
بررسی آسیب شناسانه سیاست ها و سیاست گذاری های فرهنگی ایران بعد از انقلاب اسلامی
حوزههای تخصصی:
سیاست گذاری در عرصه فرهنگ، ضرورت انجام یا امتناع، حدود و عرصه های آن، نهادهای مداخله کننده، نوع ارتباط و هم کنشی آنها، نظریه های سیاست گذاری فرهنگی(سازگاری با محیط بومی)، مدل ها، روش ها و... برخی مشکلات و پرسش های اساسی است که اکنون مدیریت عرصه فرهنگی کشور به گونه ای جدی با آنها مواجه است. با توجه به اینکه سند بیست ساله نظام، افق روشنی را برای جایگاه ایران در سال 1404 ترسیم نموده، لازم است در حوزه های علمی، فناوری، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی هدف گذاری های مناسب صورت گیرد و استراتژی های رسیدن به این اهداف تدوین گردد. در مجموعه سیاست گذاری های عمومی، سیاست های فرهنگی بالاترین اهمیت را دارد. از این روست که در نگاه یونسکو (1998) فرهنگ و سیاست گذاری های فرهنگی نه در حاشیه بلکه در کانون فرایند توسعه پایدار کشورها تعریف می گردد.
در کشور ما، به دلیل تعدد مراجع تصمیم گیری و نهادهای سیاست گذاری فرهنگی و به دلیل نبود الگوی جامع و مشخص برای سیاست گذاری در حوزه فرهنگ، ابهام زیادی در مسئولیت های فرهنگی وجود دارد و تداخل و انسجام زیادی در برنامه و طرح های فرهنگی مشاهده نمی شود. بنابراین، آسیب شناسی سیاست ها و سیاست گذاری های فرهنگی کشور در دوران بعد از انقلاب اسلامی گامی ضروری، پیش از آغاز هر اقدامی، به نظر می رسد.
ما و مهندسی فرهنگی
حوزههای تخصصی:
درک معنایی پیامدهای ورود نوسازی به منطقه اورامان کردستان ایران به شیوه پژوهش زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"بررسی حاضر به بازسازی معنایی پیامدهای نوسازی از رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی می پردازد. رویکرد تفسیرگرایی اجتماعی با تاکید بر بینش سازه گرایانه اجتماعی بر این باور است که کنشگران اجتماعی نقش اصلی در ساخت و بازسازی زندگی اجتماعی خود ایفا کرده و به گونه ای بازاندیشانه و آگاهانه در برابر محیط و تغییرات آن عمل می کنند. این رویکرد، برخلاف رویکرد پوزیتیویستی، که بر اصالت محیط، نظم و قاعده مندی در واقعیات اجتماعی و ثبات ماهیت انسان تاکید دارد، به اصالت انسان، سیالیت و بر ساخته شدن مداوم واقعیات اجتماعی و نیز انعطاف پذیری ماهیت انسان معتقد است. در این مقاله با به کارگیری این رویکرد سعی شده است به درک و تفسیر پیامدهای نوسازی در قالب مطالعه موردی اورامانات کردستان از منظر ساکنان آن سامان پرداخته شود.
اورامان تحت منطقه ای است روستایی و کوهستانی که در جنوب غربی شهرستان مریوان واقع شده است. ساکنان این منطقه عمدتا به فعالیت های دامداری، باغداری و کشاورزی محدود می پردازند. با این وجود در طی چند سال اخیر، تغییر و تحولاتی مانند پیدایش فعالیت های اقتصادی جدید، تکنولوژی و امکانات مدرن، آموزش و بهداشت نوین و دیگر عناصر نوین منطقه پدید آمده اند که بر ساختار اجتماعی این جامعه تاثیر گذاشته اند. لذا درک و تفسیر مردم از شرایط، فرآیند و پیامدهای این تغییرات از اهمیت به سزایی برخوردار است.
روش شناسی پژوهش حاضر، کیفی است و از روش مردم نگاری برای انجام دادن عملیات تحقیق و انجام دادن کلیه مراحل کار میدانی استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارایه نظریه نهایی از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است.
هدف عمده این مطالعه عبارت است از بررسی درک، تفسیر و ارزیابی پیامدهای نوسازی آن طور که توسط مردم تحت مطالعه تجربه می شوند، در این مطالعه پیامدهای نوسازی در ابعاد اقتصادی، قشربندی اجتماعی، آموزش مدرن، بهداشت مدرن، اعتقادات، تکنولوژی، ارتباطات و حمل و نقل، زبان، خویشاوندی و تعاملات اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از انجام دادن عملیات کدگذاری باز، محوری و گزینشی، برای هر یک از ابعاد فوق یک مقوله هسته و مدل زمینه ای - پارادایمی ارایه شده مقولات هسته عبارت بودند از: ارتقای معیشتی، رهایی، توانمندساز / فشارآور، افزایش امید به زندگی، بقای اصول، رفاه آفرین / چالش برانگیز، تسهیل بخشی، چالش زبانی، میل به بازگشت و تضعیف شبکه ها. مقوله هسته نهایی در این مطالعه درک نوسازی به مثابه ساختار بخش و ساختارشکن است. بر اساس این مقوله، مردم اورامان پیامدهای نوسازی را به مثابه ساختاربخش و ساختارشکن دریافته اند که در آن نوسازی از یک طرف ساختارهای جدیدی به جامعه آنان بخشیده است اما همزمان بسیاری از ساختارهای سنتی آنان را نیز دچار افول کرده است. مقوله هسته مذکور در قالب یک مدل زمینه ای - پارادایمی شامل شرایط، تعاملات (استراتژی ها) و پیامدها ارایه شده است."
مطالعه تجربی منابع هویت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"این مقاله بر گرفته از مطالعه ای پیمایشی که در سطح ملی است به منظور بررسی و سنجش میزان قوت انواع هویت جمعی در ایران - شامل هویت های ملی، قومی، مذهبی و مدرن - با در نظر گرفتن ابعاد فرهنگی، اجتماعی و سیاسی هر کدام از آن ها، و نیز با هدف بررسی روابط و مناسبات میان این ابعاد انجام شده است.
مبنای نظری این تحقیق، نظریه کنش متقابل نمادین بوده که بر اساس آن، هویت (ایرانی)، ترکیبی و چند بعدی در نظر گرفته شده و روابط میان این ابعاد نیز متعادل و هماهنگ (و نه متعارض و تزاحم آمیز) فرض شده است. در این تحقیق چهار مقیاس برای سنجش ابعاد هویت ایرانی طراحی شده و پس از چند بار پیش آزمون، ابزار واحد تهیه، و در جمعیت نمونه 1800 نفری در سیزده شهر مرکز استان اجرا شد.
نتایج پژوهش، نشان دهنده قوت ابعاد فرهنگی هویت ملی، قومی و مذهبی، سپس گرایش در حد میانگین به ابعاد اجتماعی هویت ملی، قومی و مذهبی، گرایش پایین تر از میانگین به ابعاد سیاسی هویت ملی و قومی و در نهایت گرایش ضعیف به ابعاد سه گانه هویت مدرن است. همچنین یافته ها از وجود تعاملات مثبت فراوان بین اکثر ابعاد هویت ملی، قومی و مذهبی با همدیگر و فاصله معنادار هویت مدرن با دیگر ابعاد هویت ایرانی حمایت می کنند."
تاثیر تخریب محله غربت بر سرمایه اجتماعی اهالی محله خاک سفید(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
مدیریت فرهنگی کشور
حوزههای تخصصی:
تأثیر و تأثر متقابل جهانی شدن باعث شکل گیری فرایندهایی شده است که عرصة فرهنگ را بیش از روندهای عادی گذشته متحول کرده است. به طوری که رویکرد فرهنگی جوامع بشری اشکال متنوعی به خود گرفته است. نخستین تحول همگونگی فرهنگی با نفی هرگونه مقاومت در برابر فرهنگ جهانی، یا به عبارتی فرهنگ لیبرالی یا فرهنگ امریکایی، با برخوردی منفعلانه بر یکپارچه شدن فرهنگی، کاهش تنوع و تفاوت فرهنگی پای می فشارد. سپس خاص گرایی فرهنگی با بهره گیری از امکانات ارتباطی مدرن سعی در طرح همه جانبة هویت های قومی، مذهبی یا ملّی دارد. سومین نوع واکنش به فرایند جهانی شدن با عنوان تحول فرهنگی یاد شده است. این واکنش به دنبال نفی فرهنگ جهانی نیست، بلکه تعدیل، اصلاح و بازسازی و همسوکردن آن را با الزامات و منافع ملی مدنظر دارد. ازاین رو، در چنین شرایط محیطی متأثر از جهانی شدن، نقش دولت در جایگاه نهاد متولی فرهنگ و تأثیر آن در نهادهای غیردولتی فرهنگی برجسته می شود. در نهایت، آنچه در این زمینه حائز اهمیت است طرح مهندسی فرهنگی و مدیریت کلان راهبردی در شرایط خاص تحولات جهانی شدن است، که در این مقاله به آن ها پرداخته می شود.