فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
فرهنگ پنهان
حوزههای تخصصی:
طلوع و غروب نقشه نگاری در جامعه های سنتی اسلامی
حوزههای تخصصی:
اخلاق و انقلاب
مطالعات فرهنگی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۲۴
حوزههای تخصصی:
بررسی مؤلّفه های سبکزندگی دینی از منظر آیتالله جوادیآملی و امکان بازنمایی آن در رسانههای مدرن(مقاله ترویجی حوزه)
حوزههای تخصصی:
سبکزندگی، اساساً به حوزه افعال انسان برمیگردد و برآمده از جهان بینی، هستها و نیستهای بنیانی یک تفکر و عقیده است. بنیانهای هستیشناسی، بایدها و نبایدهای هر نگرهای را تعریف و به آن شکل میدهد. ساحتهای فردی و اجتماعی انسان با توجه به بایدها و نبایدهای مبتنی بر هستی شناسیِ همان نحله و تفکر شکل میگیرد و نوع روابط حاکم بر فرد و اجتماع با توجه به نوع هستیشناسی افراد تفاوت خواهد کرد.
دین اسلام با توجه به بنیانهای هستیشناسی خود، مجموعهای از بایدها و نبایدها را به صورتی کاملاً منسجم در اختیار بشر قرار میدهد تا او با توجه به این راهبردها، مسیری متعالی و تکاملی را طی کند و به غایتِ مورد نظر این نگره دست یابد. نگرش جامع دینی، مبتنی بر برهان، عرفان و قرآن، تنها روشی است که میتواند دریافتی نسبتاً منسجم و کامل از منابع دینی را ارئه دهد و اطمینانی نسبی را برای عملیاتیسازی این دریافت به دست دهد.
از میان متفکران و دانشمندان در حوزه علوم اسلامی، میتوان آثار آیت الله جوادیآملی را یکی از منابع اصلی و غنی در این حوزه برشمرد. کتاب مفاتیح الحیات ایشان، از جمله آثاری است که با توجه به سیطره و جامعیت ایشان در حوزه علوم دینی، اعم از معقول، منقول و مشهود، به رشته تحریر در آمده و میتواند منبعی متقن برای ارائه سبکزندگی اسلامی باشد. رسانههای مدرن، بهویژه تلویزیون و سینما، از مهمترین و اثربخشترین ابزارهایی به شمار میروند که هر نحله و تفکری میتواند با استفاده از آن، به تحلیل، تعلیم و تعلیل انگارههای فکری خود بپردازد و تصویری را که میخواهد به دیگران ارائه کند.
شناخت مبانی هنر و رسانه و نیز عناصر و مؤلفههای هنر و رسانه دینی از منظر اصول حکمت اسلامی، این راهبرد را در اختیار فعالان این عرصه قرار میدهد که اساساً هنر و نیز رسانه دینی ممکن بوده و میتواند از بهترین روشهای ارائه مبانی و اصول سبکزندگی اسلامی باشد. بازنمایی سبکزندگی دینی نیز میتواند با شناخت مؤلفههای بازنمایی محتوا در ساختار فیلم و نیز نشانهها و مؤلفههای مفاهیم دینی و نحوه ارائه آن در قالب و فرم دینی صورت پذیرد. پس میتوان چنین برداشت کرد که امکان بازنمایی سبکزندگی در فیلم وجود دارد؛ اما این شناخت منوط به درک صحیح از مؤلفههای بازنمایی محتوا در فیلم و ایجاد نسبت صحیح و منطقی میان فرم و محتوای ارائه شده خواهد بود.
حقوق بشر و تنوع فرهنگها
تبیین جامعه شناختی دیرهنگامیِ ازدواج در میان جوانان شهرستان طارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر دیرهنگامی ازدواج در شهرستان طارم پرداخته است که متوسط سن ازدواج در آن از کل کشور بیشتر است. برای بررسی این پدیده، عوامل مؤثر بر به تأخیرافتادن سن ازدواج در بین دو گروه مجردها و متأهل های 25-39 ساله به صورت پیمایشی در نمونه ای 374 نفری بررسی شده است. نتایج نشان داد از میان عواملی که تأثیرشان بر دیرهنگامی ازدواج بررسی شده است (نگرش به ازدواج، دین داری، توقعات بالای خانواده ها، کنترل هنجاری، دایره همسرگزینی، هزینه های ازدواج و وضعیت شغلی مردان) صرفاً هزینه های ازدواج و وضعیت شغلی مردان بر دیرهنگامی ازدواج در این شهرستان تأثیرگذارند. احتمالاً، دلیل عدم تأثیرگذاری متغیرهای غیراقتصادی، بافتار اجتماعی جامعه تحت مطالعه است که جامعه ای روستایی است. در بسیاری از روستاهای ایران متغیرهای غیراقتصادی به دلیل بافت سنتی و کوچکی فضا چندان نمی توانند نقشی در تأخیر در سن ازدواج ایفا کنند.
تحلیل الگوی فرهنگ سیاسی در متون درسی دوره راهنمایی (کتاب های تعلیمات اجتماعی و فارسی 1380-1357)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ سیاسی به صورت روزافزونی در مطالعات جامعه شناختی سیاسی ایران، اولویت ویژه ای یافته است. از مهم ترین حوزه های تأثیرگذار، فرآیند ظهور و بروز فرهنگ سیاسی در نظام آموزشی است و مطالعات بسیاری - برای مثال آلموند و وربا (1965)، کلمن (1965)، هاپر (1971)- بر اهمیت آموزش و پرورش در تعیین نگرش ها و رفتارهای سیاسی تأکید نموده اند. در این مقاله باهدف شناسایی الگوی دانش سیاسی مورداستفاده و به تبع آن، الگوی فرهنگ سیاسی ترویج شده و شناسایی روند تغییرات احتمالی الگوی فرهنگ سیاسی در متون درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره راهنمایی پس از انقلاب اسلامی (1380- 1357) از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. بدین ترتیب، سؤال اصلی عبارت است از: الگوی فرهنگ سیاسی غالب در متون درسی تعلیمات اجتماعی و فارسی دوره راهنمایی در جمهوری اسلامی ایران، ترسیم کننده الگوی رقابت محوری است یا همکاری محور (یاریگرانه)؟
ترسیم چارچوب نظری بر اساس دو رهیافت رقیب در مطالعات فرهنگ سیاسی؛ رهیافت کلاسیک فرهنگ سیاسی (منظر خارجی) و رهیافت جامعه شناسی تاریخیِ فرهنگ سیاسی (منظر داخلی) صورت گرفت.
یافته ها از منظر خارجی نشان داد که گسستگی بر پیوستگی کنش های جمعی غلبه داشته است و فرهنگ سیاسی مشارکتی، الگوی غالب در کتاب های درسی مورد بررسی نبوده است. از منظر داخلی نیز مشخص شد که «یاریگری» به عنوان توصیه ای اخلاقی و دینی و در مصادیق «خودیاری» و حداکثر «همیاری» - آن هم محدود به برخی شقوق آن ها - تقلیل یافته است. پراکندگی مصادیق مؤید فرهنگ سیاسی یاریگرانه عملاً مانع از آن گردید که سازماندهی عمودی مطالب تأیید شود. در مجموع، ویژگی های نظری به دست آمده قابل تطبیق با دیدگاه داروینیسم اجتماعی است. پیامد این وضعیت، تضعیف زمینه های بروز فرهنگ سیاسی مشارکتی است.
درباره مسئولیت و نقادی
حوزههای تخصصی:
شناسایی و طبقه بندی موقعیت های کاربردی سازهای رزمی در تاریخ موسیقی ایران ِدوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از تحقیق پیش رو، توصیف و طبقه بندی موقعیت های مختلفی است که سازهای رزمی در تاریخ ایرانِ پس از اسلام کاربرد داشتند. با مطالعه اسناد تاریخی، موسیقایی و تصویری می توان دریافت کاربرد سازهای رزمی در تاریخ اجتماعی ایران، تنها در موقعیت جنگ نبود، بلکه در موقعیت های دیگری که نیاز به صدای قوی و بُرد صدای بالا نیاز بود نیز به کار می رفتند. امروزه، کاربرد سازهای رزمی در موقعیت های مختلف به فراموشی گراییده و با نظر به اینکه مهم ترین دلیل منسوخ شدن این سازها، زوال یافتن موقعیت های کاربردی آن هاست، مطالعه موقعیت های خاصی که این سازها کاربرد داشتند، شایان توجه است.
موقعیت های کاربردی سازهای رزمی در طول تاریخ ایران را می توان چنین دسته بندی کرد: جنگ، خبررسانی، قدرت نمایی، شکار، سفر، نمایش حیوانات، و مسابقات ورزشی و عزاداری. دراین میان، مهم ترین موقعیت های کاربردی این سازها عبارت بودند از جنگ، خبررسانی و قدرت نمایی که به نظر می رسد اجرای موسیقی رزمی در این موقعیت ها، نقشی حیاتی داشته است. نقش اجرای سازهای رزمی در دیگر موقعیت های یادشده مانند شکار، سفر و نمایش های عمومی، اهمیت کمتری دارد؛ زیرا چنین موقعیت هایی کمتر اهمیت سیاسی داشته و دربرخی موارد، موقعیت هایی کاملاً مردمی محسوب می شده اند. روش تحقیق در مقاله پیش رو، تحلیلی توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات، کتاب خانه ای است.
دگراندیشی یعنی کفراندیشی؟
منبع:
گزارش آبان ۱۳۷۴ شماره ۵۷
حوزههای تخصصی:
نقش هوش های فرهنگی و عاطفی در بهبود عملکرد کارکنان (مورد مطالعه: مرکز ملی مطالعات جهانی شدن)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
ارتباطات و تعاملات میان شخصیت های مختلف و افراد با فرهنگ های متفاوت، با توجه به وجود تنوع فرهنگی در داخل کشور و لزوم فعالیت سازمان ها در عرصه بین الملل برای دستیابی به موفقیت و بهبود عملکرد در عصری که از صفات مشخصه آن ارتباطات و جهانی شدن است، یکی از مهمترین مسائل روز مدیریت منابع انسانی محسوب می شود، در همین راستا، تحقیق حاضر به بررسی نقش هوش های فرهنگی و عاطفی بر بهبود عملکرد کارکنان در مرکز ملی مطالعات جهانی شدن می پردازد. روش تحقیق در این پژوهش از نظر هدف، کاربردی. از نظر نوع داده ها، کمی. از نظر نحوه گردآوری داده ها، توصیفی از نوع همبستگی و از نظر شیوه اجرا، پیمایشی یا زمینه یابی است. داده ها از 80 نفر کارکنان مرکز ملی مطالعات جهانی شدن به صورت کل شماری توسط پرسشنامه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که بین هوش عاطفی و فرهنگی کارکنان با عملکردشان رابطه معناداری وجود دارد به علاوه بین هوش عاطفی با هوش فرهنگی نیز رابطه معناداری دیده می شود. از آزمون کولموگروف-اسمیرنف برای بررسی نرمال بودن متغیرهای تحقیق استفاده شد و توسط آزمون T تک نمونه ای مشخص شد که هوش فرهنگی و عاطفی کارکنان از سطح قابل قبولی برخوردار است.
مسائل کنونی دانشگاهها در جهان غرب
حوزههای تخصصی:
کارکرد روایی (مربع معنایی) در تابلوهای «نماز»، «مجنون»، «میثاق خون» و «حضرت علی اکبر» اثر خشایار قاضی زاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحلیل گفتمانی تابلوهای خشایار قاضی زاده تلاش بر این است تا از نشانه های منفرد، کلان نشانه ها، خرد نشانه ها و یا مجموعه ای از نشانه ها عبور کنیم تا بتوانیم به ورای نشانه ها یعنی آنجائی که نشانه ها با یکدیگر تعامل برقرار می کنند برسیم. تا بتوانیم به خوانشی گفتمانی دست یابیم. بدین منظور، علاقه مند به ظاهر شدن معنا در گفتمان های هنری، هدف این مقاله چگونگی ظاهر شدن معنا به کمک مقوله های بنیادین کلام یعنی «مربع معنائی» در این تابلوهاست؛ و در ادامه بومی سازی نظریه های تحلیل گفتمان در این حوزه است. می خواهیم بدانیم که گفته پرداز این تابلوها از چه ترفندهایی برای تولید معنا سود برده است و چگونه این نشانه های منفرد را به یک نظام منسجم معنائی تبدیل کرده که یک معنای واحد از آن تولید می گردد. نشانه-معناشناس بر این باور است که نشانه به تنهایی فاقد معناست و معنا از رابطة بین نشانه ها حاصل می شود. با این توصیف می توان به درستی گفت که نشانه–معناشناس به ظاهر شدن معنایی که از میان شکل های زبانی دریافت شده است علاقه نشان می دهد؛ و در واقع، می توان گفت که او به ظاهر شدن معنا از میان گفتمان های که معنی را ظاهر می کنند، از میان گفتمان های که معنی را انتقال می دهند و همکاری مبهمی را فراهم می کنند علاقه مند است. در حقیقت نشانه-معناشناسی تلاش دارد به صورت روشمند ابعاد کلام را موردمطالعه قرار دهد. یکی از ابعاد کلام همان «مربع معنایی» در کلام است.