فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۰۱ تا ۲٬۹۲۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
تبیین سرمایه ی اجتماعی محله ای توسط ترکیب گونه های مختلف ابعاد سرمایه ی فرهنگی؛ تحلیل فازی با رویکرد شبکه های عصبی مصنوعی (ANNFIS) (مطالعه ی موردی شهروندان 18 سال و بالاتر شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر پاسخگویی به این سؤال اساسی است که سرمایه ی فرهنگی و ابعاد آن چه تأثیری بر سرمایه ی اجتماعی در سطح محلات شهر تهران دارد و آیا تفاوتی در میزان سرمایه ی اجتماعی و سرمایه ی فرهنگی در محلات شمال و جنوب شهری وجود دارد؟ برای پاسخگویی به سؤالات اساسی بالا، پرسشنامه ای فازی برای جمع آوری اطلاعات طراحی شد. روش تحقیق در این پژوهش، روش فازی با رویکرد شبکه های عصبی مصنوعی است. جامعه ی آماری تحقیق، شامل افراد 18 سال و بالاتر شهر تهران است و حجم نمونه نیز 2538 نفر را شامل می شود. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که متغیر سرمایه ی فرهنگی عینیت یافته (533/0-) و متغیر سرمایه ی فرهنگی تجسم یافته (260/0-) به ترتیب، بیشترین و کمترین تأثیر را بر متغیر وابسته ی مذکور دارند. باید اضافه نمود که از بین سه متغیر وارد شده به معادله ی رگرسیونی، تنها متغیر سرمایه ی فرهنگی نهادینه شده از معادله خارج شده است و سایر متغیرها در معادله باقی مانده است. لازم به ذکر است که تأثیر تمام متغیر هایی که در معادله باقی مانده اند بر متغیر وابسته ی سرمایه ی اجتماعی محله ای منفی است.
Reconceptualising Religion : A Philosophical Critique of Religious Studies as Cultural Studies
حوزههای تخصصی:
The aim of my argument (1) is to reconceptualise what is now called religious studies as the study of institutionalised values, and the relation between values and the legitimation of power in a specific society. Though I do not talk much about power here, it is always a fundamental issue in the study of specific social groups.The first assumption which I make in this paper is that the way analytical concepts are or are not used is important. Nothing is ever perfect but fuzzy, ambiguous and contradictory concepts can create false problems and false understanding. We work with guiding notions the whole time: if they are left unclarified they are dangerous. If they are made explicit, we can see where we stand in relation to a particular writer. We can see how s/he is using a key word and we can agree or disagree.
رابطه طبقه اجتماعی و میزان نوگرایی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه طبقه اجتماعی افراد با نگرش آن ها نسبت به جریان نوگرایی انجام گرفت. این تحقیق از نوع پیمایش بوده که با توجه به پراکندگی متغیر اصلی تحقیق در پیش آزمون انجام شده و سطح اطمینان 95 درصد، با 249 نفر از شهروندان 15 ساله و بیشتر شهر یزد مصاحبه شده است. طبق تعاریفی که از نوگرایی صورت گرفته است، در مجموع هشت مؤلفه اصلی که اکثر نظریه پردازان در تعریف جامعه مدرن به آن ها اذعان داشته اند به عنوان مؤلفه های تشکیل دهنده نوگرایی در نظر گرفته شد که عبارت اند از: عقلانیت، سودگرایی، مصرف گرایی، فردگرایی، آزادی خواهی، نگرش دموکراتیک، انتقادگری و علم گرایی. نتایج نشان داد که رابطه مؤلفه های سودگرایی، نگرش دمکراتیک، علم گرایی، آزادی خواهی و عقل گرایی با طبقه اجتماعی، مستقیم و معنی دار است در حالی که رابطه مؤلفه های فردگرایی، مصرف گرایی و انتقادگرایی با طبقه اجتماعی معنی دار نیست.
سنگ های شالوه فرهنگ
حوزههای تخصصی:
پایش راهبردها و راهکارها
سمینار توسعه فرهنگی
منبع:
رسانه بهار ۱۳۷۴ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
فصل دوم: پایش همایش ها و منابع
حوزههای تخصصی:
بخش اول: همایش ها
همایش های داخلی
همایش های خارجی
بخش دوم: منابع فارسی
الف.کتاب
ب.مقاله
ج.پایان نامه
بخش سوم: منابع انگلیسی
الف.کتاب
ب.مقاله
شکل گیری و فروپاشی جوانی در اروپا
حوزههای تخصصی:
جامعه شناسی: فرهنگ در رویارویی با سلطه ارتباطی
منبع:
رسانه بهار ۱۳۷۴ شماره ۲۱
حوزههای تخصصی:
بررسی همسان همسری در بین زوجین تهرانی و تأثیر آن بر رضایت مندی از زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی همسان همسری در بین زوجین تهرانی (ساکن در مناطق 3و20) و تأثیر آن بر رضایت مندی از زندگی زناشویی است. ﭼﺎرﭼﻮب ﻧﻈﺮی پژوهش از ﻧﻈﺮﯾه ﻫﻤﺴﺎنﻫﻤﺴﺮی ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺷﺪه و ﺑﺮﻣﺒﻨﺎی آن گزاره نویسی و ﻓﺮﺿﯿه ها أخذ شده است. روش مورد استفاده پیمایش و ابزار پژوهش پرسش نامه محقق ساخته است که با تعیین حجم نمونه 400 نفری با استفاده از فرمول نمونه گیری کوکران و با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، داده ها و داده های لازم گردآوری و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که 8/32 درصد از پاسخگویان همسانی سنی و 8/82 درصد همسانی قومیتی داشته اند. 3/41 درصد از پاسخگویان رشته تحصیلی همانند، 5/15 درصدشغلی همانند و 3/36 درصد سطح درآمدی همانند سطح درآمد همسر خود داشته اند و هم چنین، 8/52 درصد از پاسخگویان سطح تحصیلاتی دقیقا همانند سطح تحصیلات همسر خود داشته اند و اگر سطوح تحصیلی نزدیک به هم را نیز همسان تحصیل در نظر بگیریم، آنگاه 8/80 درصد از زوجین، همسان تحصیل بوده اند. نتایج حاکی از این است که رابطه بین متغیرهای همسانی سن، تحصیل، شغل و سطح درآمد با رضایت از زندگی زناشویی معنادار است، اما وجود رابطه معنادار بین متغیرهای همسانی قومیتی و همسانی رشته تحصیلی با رضایت مندی زناشویی تأیید نشد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نیز نشان داد که متغیرهای همسان همسری در کنار هم توانسته اند 7/21 درصد تغییرات رضایت زناشویی را تبیین کنند. بر اساس نتایج مشاهده شده، متغیرهای همسانی سنی، همسانی تحصیلی و همسانی سطح درآمد تأثیرگذاری بیش تری نسبت به سایر متغیرهای همسان همسری بررضایت مندی زناشویی داشته اند.
بررسی رابطة هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، رابطه هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی با تخلف رانندگی در شهر یاسوج بررسی شده است. چارچوب نظری در این پژوهش، نظریه های هوش اخلاقی لنیک و کیل و نظریه عقب ماندگی فرهنگی آگ برن است. این پژوهش به روش پیمایشی و با استفاده از تکنیک پرسش نامه ای انجام شد. جامعه آماری کلیه شهروندان 60-18ساله بودند که گواهینامه رانندگی داشتند و طی بازه زمانی 2 ماه قبل از انجام پژوهش، در سطح شهر یاسوج رانندگی کرده بودند. حجم نمونه 367 نفر بودند و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. اعتبار متغیرهای تخلف رانندگی و آگاهی ترافیکی از روش تحلیل عاملی تأییدی و پایایی آنها با استفاده از همسانی درونی به روش کودرریچاردسون تعیین شد. همچنین برای سنجش اعتبار سازه هوش اخلاقی از تحلیل عاملی اکتشافی و برای سنجش پایایی آن، از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج توصیفی پژوهش، نشان می دهد میزان تخلف ترافیکی در بین رانندگان بسیار زیاد است. نتایج تحلیلی تحقیق، رابطه ای معکوس و معنادار را بین هوش اخلاقی و آگاهی از تخلف رانندگی نشان می دهد؛ به گونه ای که با افزایش هوش اخلاقی و آگاهی ترافیکی تخلفات ترافیکی کاهش می یابد. این دو متغیر، با هم حدود 18درصد از تغییرات متغیر تخلف رانندگی را تبیین می کنند.