فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۱۸۱ تا ۳٬۲۰۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
147 - 186
حوزههای تخصصی:
پژوهش های تجربی حاکی از تأثیر فرهنگ دانشگاهی بر دین داری دانشجویان است، امّا برای فهم عمیق تر این پدیده، که لازمیه تصمیم گیری های فرهنگی-اجتماعی است، ضروری است که شناختی دقیق از سازوکارها و فرایندهایی که این تأثیرگذاری از طریق آن ها شکل می گیرد، حاصل شود. پژوهش حاضر تلاش می کند که با استفاده از روش «مبنایی»، از طریق مصاحبه «نیمه ساختاریافته» با 16 نفر از دانشجویان که تغییرات عمده ای را در دین داری خود در طول تحصیل در دانشگاه احساس می کردند، سازوکارها و فرایندهای اصلی تأثیرگذاری فرهنگ دانشگاهی در تغییرات دین داری دانشجویان را مورد شناسایی و تحلیل قرار دهد. از تجزیه و تحلیل مصاحبه ها 12 مقوله اصلی همچون «تکثر دیدگاه ها و سبک های زندگی متفاوت»، «فرهنگ آموزشی» و «جاذبه و دافعه دین داران» که هر یک شامل مفاهیم مختلفی هستند، به دست آمد و بر مبنای آن ها گزاره نظری هسته ایِ «فرهنگ دانشگاهی دوسویه» صورت بندی شد. این نتایج در قالب پارادایم کدگذاری اشتراوس-کوربین سامان دهی و بر مبنای آن مدلی برای فرایندها و سازوکارهای منجر به تغییرات دین داری تحت تأثیر فرهنگ دانشگاهی ارائه شد. بر اساس گزاره نظری محوری، تأثیر فرهنگ دانشگاهی بر دین داری دانشجویان نه امری یک سویه، پیوسته و خطی بلکه دوسویه و پویا است یعنی فرهنگ دانشگاهی بسته به شرایط و موقعیت های اجتماعی می تواند به افزایش و کاهش دین داری دانشجویان منجر شود. در این راستا می توان وضعیت دین داری دانشجویان را یک برساخته اجتماعی دانست، بدین معنا که تغییرات صورت گرفته در دین داری دانشجویان بیش از آنکه حاصل استدلال های فلسفی و الهیاتیِ منطقی و عقلانی دانشجویان باشد، حاصل فرایند معاشرت های اجتماعی در انجمن های علمی، خوابگاه های دانشجویی و تشکل های دانشجویی است.
بدن آستانه ای، به مثابه عرصه کشکمش بر سر معنابخشی به بدن( تحلیل نشانه شناختی آواز قو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تلاش نموده تا با بهره گیری از آراء میشل فوکو و جورجو آگامبن و با تکیه بر روش نشانه شناختی جان فیسک، مفهوم بدن آستانه ای را در سینمایی آواز قو از منظری گفتمانی در کانون توجه قرار دهد. در این فیلم که در اواخر دهه 70 تولید شده، بدن دستمایه خلق اثری هنری قرار گرفته است، اثری که می توان آن را بازنمایی از شرایط اجتماعی زمانه خود نیز تلقی نمود. فیلم آواز قو برای به تصویر کشیدن جدال قدرت و سوژه حول مفهوم بدن آستانه ای، صحنه هایی را می آفریند که در آن، دوطرفِ یک رابطهِ قدرت، دائماً مشغول چانه زنی بر سر تعریف بدن هستند. جلسه کمیته انضباطی، پست های بازرسی و اداره اجتماعی پلیس جملگی فضاهایی هستند که از منظر فوکوی حضور همیشگی و همه جایی قدرت را تداعی می کند و "بدن" به دفعات محل نزاع گفتمانی قرار می گیرد. یافته ها نشان می دهد که در این فیلم، دو سطح از نزاع گفتمانی حول بدن بیش از همه جلوه گری می کند: یکی، نزاع درون گفتمانی (میان گفتمان اصلاح طلبی و گفتمان اصولگرایی) و دوم، نزاع بین گفتمانی (میان گفتمان سوژه-محور و گفتمان اصولگرایی). در سطح نزاع بین گفتمانی، سوژه با کنشگری فعالانه خویش تلاش نموده در مقابل گفتمان اصولگرایی، سوژگی خویش را با توسل به بدن خویش محقق سازد، جدالی که در نهایت با مرگ وی به پایان می رسد، لیکن پایان بازِ فیلم، فضا را به گونه ای رقم می زند که دلالت بر استمرار گفتمان سوژه محوری دارد که شخصیت زن فیلم آن را نمایندگی می کند.
درباره پدیدارهای فلسفی-تاریخی دانشگاه در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشش می شود که پدیدارهای تاریخی دانشگاه در ایران واکاوی شود. در این راه، پدیدار تاریخی دانشگاه و نسبت آن را با آزادی، اعتلا و ایده پیشرفت واشکافی می کنیم و به پدیدار مغفول یا مستوری از دانشگاه که هنوز بروز نکرده است، مجال بروز می دهیم. تأکید می شود که در چنین راهی، بروز تفکر دوگانه انگار، دانشگاه را از پروا (که عنصر مقوم انسان است) دور می کند. پروای چیزها را داشتن و خود را با مصممّیت، به سوی گشودگی سوق دادن، (با توسل به ساخت گشایی پدیدارشناختی)، امکان پوشیده دانشگاه را ممکن می سازد، این امکان نیازمند ساخت گشایی سنتِ دانشگاهی است تا در عین فهمی که از دانشگاهِ رخ داده است، به سوی دانشگاهی که به سوی ما می آید، رهسپار شویم. براین اساس با ساخت گشاییِ سه پدیدار آزادی، ایده پیشرفت و اعتلا در دانشگاه، امکان های دیگری از دانشگاه را براساس مصممّیت و گشودگی بررسی می کنیم که چنین مواجهه ای می تواند امکان دیگرگونه ای را بر اساس مؤلفه های مذکور ممکن سازد.
نگرش جامعه شناختی به اهداف و دستاوردهای کودکان نویسنده داستان بر اساس تجربه زیسته کودکان نویسنده کانون پرورش فکری کودکان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسندگی کودکان یکی از شیوه های بروز عاملیت کودکان در جهان کودکانه خودشان است و جامعه شناسی جدیدکودکی با ایجاد دگرگونی در تعریف کودکی، نوع نگاه و تعامل بزرگسالان جامعه با کودکان ، با اتخاذ رویکرد نوین به دنبال اهمیت بخشیدن به کودک به عنوان سوژه کنونی و عاملیت اوست. در تعریف نویسنده کسی است که حرف یا نگاهی نو را با بیانی نو ارائه و با کاربست روش های گوناگون، برمخاطب خود تأثیر می گذارد یکی از ابزارهای اصلی کودکان برای اندیشیدن، نوشتن است در این پژوهش کودکان نویسنده از دید جامعه شناسی نوین کودکی مورد مطالعه و در این مقاله به مطالعه اهداف و دست آوردهای کودک نویسنده از دید خود کودکان نویسنده پرداخته شده است. این پژوهش کیفی است و به شیوه پدیدارشناسی توصیفی و نمونه گیری هدفمند و اشباع نظری در تعیین حجم نمونه انجام شده است. برای جمع آوری داده ها از روش مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته استفاده شده است و نمونه ها 35 نفر از میان کودکان نویسنده کانون پرورش فکری کودکان شهر تهران انتخاب شده اند. یافته ها به روش کلایزی و با استفاده از نرم افزار مکی کیودا 2020 تحلیل شد. این بخش از پژوهش شامل 27 کد باز در قالب مقوله فرعی اهداف و دست آوردهای نویسندگی داستان است. روایت کودکان ازاهدافی که با نویسندگی می خواهند محقق شود و دست آوردهای امروز و فردایشان از نویسندگی اساس این مقاله است. کودکان نویسنده داستان پژوهش حاضر اهداف و دست آوردهایی در چشم انداز خود مدنظر دارند که برای رسیدن به آن تلاش می کنند و درپی آنند از مسیر نویسندگی داستان به آن دست یابند و عاملیت خود به به بروز برسانند.
بازنمایی برج آزادی و میلاد در دو دهه 80 و 90 سینمای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طی سالیان گذشته تا به امروز رسانه های مختلفی وجود داشته است که به عقیده اندیشمندان، نقش آن ها در زندگی ما انکار ناپذیر است. سینما و فیلم به عنوان یکی از این رسانه هاست که تحت تأثیر بافت فرهنگی، اجتماعی و روان شناختی جامعه است. فیلم، بازتاب صرف ساختارهای اجتماعی نیست، بلکه خود در باز تولید آن نقش دارد. بازنمایی یکی از مفاهیم بنیادی در مطالعات رسانه ای است که از آن طریق، حوادث و واقعیت های اجتماعی را نشان می دهند. ازآنجایی که فیلم یکی از عرصه های شکل گیری تخیلات در زمینه معماری و شهرسازی قلمداد می شود، لزوم توجه به زمان، مکان، فضا و درک هریک از این آثار، سینما را به معماری و منظرسازی وابسته می سازد، لذا پژوهش حاضر با هدف مقایسه بازنمایی برج میلاد و آزادی از منظر جامعه شناسی در آثار سینماى دهه ى 80 و90 به روش تحلیل محتوا اجرا گردید. جهت این مطالعه، 8 فیلم از 15 فیلم گزینش شدند و به لحاظ محتوایی بررسی گردید. یافته های بررسی شده نشان می دهد که رسانه می تواند طرحواره تصوری یا کلیشه ای به وجود بیاورد به طوری که جوانانی که به دنبال مدرنیته و رهایی هستند، همچون قشر مرفه، دختران کم حجاب تر جامعه، همواره در کنار برج میلاد دیده می شوند، اما افراد میان سال، مذهبی با نقش مثبت، بیشتر در کنار برج آزادی دیده می شوند، که این همان تولید رسانه است.
تببین ارتباط بین فرهنگ حاشیه نشینی و احساس تعلق به هویت ملی (مورد مطالعه: حاشیه نشینان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
72 - 85
حوزههای تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی رابطه بین فرهنگ حاشیه نشینی و هویت ملی با تکیه بر نظریه استعمار داخلی مایکل هکتر است و از لحاظ روش، در زمره پژوهش های کمی قرار دارد. داده های پژوهش به وسیله پرسشنامه و با حجم نمونه 330 نفر و با روش نمونه گیری مطبق، جمع آوری شده است. جامعه آماری مردم مناطق حاشیه نشین شهر زنجان می باشند. طبق یافته های پژوهش هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری اقتصادی افزایش یابد، از میزان تعلق به هویت ملی آنان کاسته می شود. همچنین هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری سیاسی و اقتصادی بالا باشد، میزان هویت یابی قومی آنان کاهش می یابد. هرچه میزان درک حاشیه نشینان از نابرابری سیاسی و اقتصادی افزایش می یابد، میزان و ظرفیت خشونت سیاسی در آنان نیز افزایش می یابد. با توجه به نتایج رگرسیون، احساس نابرابری اقتصادی اثرگذارترین عامل در هویت یابی ملی و قومی است.
راهبردهای ساده سازی خط مشی گذاری عمومی: بررسی چارچوب ها، نظریه ها و الگوها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
95-125
حوزههای تخصصی:
سطوح مفهومی مختلف خط مشی گذاری عمومی مانند چارچوب ها، نظریه ها و الگوها، برای ارتقا فهم از موقعیت و ساده سازی آن طراحی و تدوین شده اند ولی استفاده از آن ها، نیازمند شناخت تمایز آن ها با یکدیگر است. این پژوهش، از حیث جهت گیری پژوهش بنیادی، از نظر نوع داده ها کیفی است که برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش مرور ادبیات نظام مند استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مفاهیمی از خط مشی گذاری عمومی که قابل طرح در سطح چارچوب هستند شامل چارچوب توسعه و تحلیل نهادی و چارچوب ائتلاف مدافع، مفاهیم مطرح در سطح نظریه شامل نظریه تعادل گسسته، نظریه جریانات چندگانه، نظریه شبکه های خط مشی و نظریه ساخت اجتماعی و مفاهیم قابل بررسی در سطح الگو شامل الگوی عقلایی، الگوی فرایندی، الگوی نهادی، الگوی سیستمی و الگوی آشفته می شوند. علاوه بر این، سطوح مفهومی خط مشی گذاری عمومی از طریق معیارهای مشترکی با یکدیگر نیز دارای ارتباط طولی هستند. این معیارها عبارت اند از: هدف، نگاه به بازیگران و عرصه کنش. بررسی این سطوح مفهومی و مقایسه آن ها با یکدیگر، دانش پژوه خط مشی را توانا می سازد تا اثر علمی خود را میان این سطوح مفهومی تعیین وضعیت کند، محدوده و مرزهای آن را تعیین کند و از مشتبه سازی الگوها با نظریه ها و نظریه ها با چارچوب ها پرهیز کند.
احساسات دانشجویان ایرانی در فضای دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۷۰)
119 - 146
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به تحلیل احساسات و نگرش های دانشجویان ایرانی درباره دانشگاه ها و فضای آن ها پرداخته است. داده های تحقیق شامل ۵۱۰۸ پست منفرد از پلتفرم اجتماعی ایکس، منتشرشده در فاصله آذر ۱۴۰۲ تا آذر ۱۴۰۳ است. تحلیل احساسات با استفاده از ابزارهای مدرن و خوشه بندی K-means انجام شد که به شناسایی هفت خوشه اصلی منجر شد: 1) خوشه صفر به جنبه های چندگانه زندگی دانشگاهی پرداخته است و به ویژه بر استادان تأکید دارد؛ 2) خوشه یک دیدگاهی مثبت تر نسبت به زندگی اجتماعی در دانشگاه ارائه می دهد و پست ها به ویژه از روابط میان دانشجویان قدردانی کرده و از اندرکنش های مثبت با کارکنان و جو عمومی دانشگاه رضایت دارند؛ 3) خوشه دو برخلاف خوشه های دیگر احساسات منفی و انتقاداتی را به همکلاسی ها نشان می دهد؛ 4) خوشه سه بر اندرکنش های دانشجویان با پرسنل امنیتی و حراست دانشگاه متمرکز است و نگرانی ها درباره سخت گیری ها، ریاکاری های ادراک شده و رفتارهای مداخله جویانه را بیان می کند؛ 5) خوشه چهار به طورخاص بر دانشجویان مرد تمرکز دارد و پست ها از قضاوت های منفی درباره ظاهر و رفتار آن ها تا ابراز علاقه و تحسین متغیر هستند؛ 6) خوشه پنج تأثیر عمیق زندگی دانشگاهی بر سلامت عاطفی دانشجویان را بازتاب می دهد و هم از شادی ها و هم از ناامیدی ها در مواجهه با این محیط منفرد صحبت می کند؛ 7) خوشه شش به روابط میان دانشجویان و استادان پرداخته است.
مقایسه بازنمایی زنان ایران و امریکا در وب سایت رادیوفردا در سال های 1399-1400(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
103 - 134
حوزههای تخصصی:
تصویری که ما از دنیای پیرامون داریم، در بسیاری از موارد ناشی از تجربه مواجهه با گزارش ها و تصاویری است که به وسیله رسانه ها ارائه شده است. چگونگی بازنمایی زنان در رسانه ها نیز به ایدئولوژی، عقاید و اهداف تولیدکنندگان محتوا مرتبط است و بازنمایی های متفاوت، تفسیرهای متفاوتی را از سوی مخاطبان در پی خواهد داشت. در مقاله حاضر، نحوه بازنمایی زنان در ایران و امریکا در وب سایت رادیوفردا در سال های 1399 تا 1400 مقایسه و تحلیل شده است. در این تحقیق با بهره گیری از روش تحلیل محتوا به بررسی نقش زنان در رسانه ها پرداخته می شود. نتایج این مطالعه نشان می دهد که وب سایت های خبری به فراخور ایدئولوژی های خاص خود، اخبار و رویدادها را منتشر می کنند و بر افکار عمومی تأثیر گذاشته و به آن شکل می دهند. معمولاً پوشش خبری از سوی این رسانه ها با نوعی سوگیری همراه است. این مطالعه نشان داد که وجود سوگیری در گزارش های رسانه ای مرتبط با زنان امری متداول است. یافته های تحقیق نشان می دهند که رسانه های فارسی زبان مستقر در خارج از کشور، به ویژه رادیو فردا، به نوعی تلاش می کنند تا موفقیت های مثبت زنان ایرانی را نادیده گرفته و تصویری منفی از آنان ارائه دهند و به نوعی درباره وضعیت زنان ایران سیاه نمایی می کنند، این در حالی است که در همین رسانه، تصویری کاملاً متفاوت و مثبت از زنان امریکایی به نمایش گذاشته می شود. به طور کلی، نحوه پوشش خبری موضوعات مربوط به زنانی که در ایران زندگی می کنند کاملاً منفی و زنانی که در امریکا زندگی می کنند کاملاً مثبت است.
تبیین جامعه شناختی اثرات احساس ناامنی بر مشارکت اجتماعی در میان روستاییان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
161 - 174
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر «بررسی شناخت تأثیر احساس امنیت اجتماعی بر مشارکت اجتماعی روستاییان استان کردستان » می باشد که با بهره گیری از نظریه های مرتبط با موضوع پژوهش، تأثیر احساس امنیت اجتماعی در دو بُعد عینی و ذهنی بر مشارکت اجتماعی در دو سطح رسمی و غیر رسمی تبیین شده است. روش تحقیق کمی، به لحاظ هدف کاربردی، به لحاظ زمانی مقطعی که با استفاده از پیمایش و تکنیک پرسشنامه انجام شد. جامعه مورد مطالعه، کلیه ساکنین روستاهای سقز، بانه، مریوان و سروآباد که طی سال 1402-1401 بر اساس سرشماری 1395 در مجموع 222174 نفر و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران، ۳۸۴ نفر محاسبه شد. نمونه گیری بر اساس طبقه بندی و تعداد نمونه ها بر اساس سهم جمعیتی در هر روستا پرسشنامه ها به شکل تصادفی بین آن ها توزیع شد. تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS ، پردازش، تجزیه و تحلیل آماری اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی(جداول توزیع فراوانی، آزمون های همبستگی، رگرسیون چند متغیری و تحلیل مسیر) انجام شد. یافته ها نشان داد سهم هر یک از ابعاد ذهنی و عینی احساس امنیت اجتماعی بر مشارکت اجتماعی به ترتیب اثر عبارت انداز: وضعیت سیاسی، ارتباط انسانی، اعتماد اجتماعی، وضعیت انتظامی، پایبندی مذهبی، عملکرد رسانه، احساس آرامش، تعلق و دلبستگی مکانی، وضعیت فرهنگی، وضعیت محل سکونت، پایگاه اجتماعی– اقتصادی، آگاهی از حقوق فردی. لذا مجموعه متغیرهای مستقل قادرند تغییرات متغیر وابسته را تبیین نمایند. نتایج نشان داد ابعاد عینی نسبت به ابعاد ذهنی احساس امنیت اجتماعی نزد روستاییان غرب استان کردستان اثر گذارتر و از اولویت بیشتری برخوردار است.
مدل تأثیر سبک زندگی دینی بر عملکرد شغلی: مرور سیستماتیک(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
37 - 54
حوزههای تخصصی:
بی تردید سبک زندگی دینی یکی از مفاهیم بنیادین زندگی انسان است که نقشی مهم و تأثیرگذار در ابعاد مختلف فردی و اجتماعی، از جمله عملکرد شغلی، دارد. در سال های اخیر، تأثیر سبک زندگی دینی بر عملکرد شغلی به موضوعی پرمباحثه در پژوهش ها تبدیل شده و برخی مطالعات بر تأثیر مستقیم سبک زندگی دینی یا اثر آن بر متغیرهای میانجی بر عملکرد شغلی تأکید دارند. با وجود این مطالعات، هنوز ابهامات بسیاری درباره نحوه و میزان اثرگذاری سبک زندگی دینی بر عملکرد شغلی وجود دارد. برخی از جنبه های پیچیده این رابطه و نقش متغیرهای تعدیل کننده همچنان ناشناخته و دغدغه ای پژوهشی هستند. این تحقیق درصدد پاسخگویی به این سؤال است: سبک زندگی دینی چگونه بر عملکرد شغلی اثر می گذارد؟ این مرور سیستماتیک نخستین بررسی جامع از شواهد موجود است که قصد دارد با ارائه تصویری شفاف از رابطه سبک زندگی دینی و عملکرد شغلی، گامی برای ارتقای درک این ارتباط پیچیده بردارد و به توسعه سیاست های جدید برای بهبود بهره وری کارکنان کمک کند. هدف این تحقیق شناسایی و تحلیل تأثیر سبک زندگی دینی بر عملکرد شغلی و دستیابی به فهمی دقیق از نقش و تأثیر سبک زندگی دینی در این زمینه است. برای یافتن مطالعاتی که رابطه سبک زندگی دینی با عملکرد شغلی را بررسی کرده اند، پایگاه های Scopus، Science Direct، Medline و Web of Science جست وجو شدند. دوازده مطالعه که معیارهای ورود را داشتند، شناسایی و تحلیل شدند. یافته ها نشان دادند که سبک زندگی دینی با تأثیر بر انگیزه، خودنظارتی، مشارکت، وجدان کاری و سرمایه اجتماعی می تواند بر عملکرد شغلی تأثیرگذار باشد. با این حال، این رابطه پیچیده و چندوجهی است و از عواملی چون تعدیل کننده های مختلف اثر می پذیرد.
آداب و سبک رفتاری کارکنان در سازمان ها از منظر اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۹
117 - 142
حوزههای تخصصی:
سازمان ها اداره کننده امور جامعه هستند و کارکنان نیروی محرکه سازمان ها. متفکران سازمان با استفاده از ابزارهای مختلف، مانند ساختار سازمانی و قوانین و مقررات، درصددند که اداره سازمان ها را تسهیل بخشند. اخلاق حرفه ای در چند دهه گذشته برای بهبود روابط کارکنان، در جایگاهی فراتر از ساختارها و قوانین در سازمان به کار گرفته شد و تأثیری سودمند داشت. اگر آداب را رعایت ظواهر رفتار و سبک ظاهری متناسب با عرف جامعه بدانیم، می توان با به کارگیری آن در سازمان، زیست سازمانی را بهبود بخشید، روابط همدلانه بین کارکنان ایجاد کرد و روابط سازمان با ارباب رجوع را با کمترین هزینه آسان تر ساخت. نوآوری این مقاله این است که توانسته بر اساس یک مطالعه موردی و تحلیل آن با سبک زندگی اسلامی، ابعاد سبک زندگی رفتاری کارکنان را شناسایی و به صورت کاربردی معرفی کند. این مطالعه بر اساس جمع آوری داده ها به شیوه نظرخواهی و روش تحلیل محتوا تلاش کرده است که ابعاد فردی، شغلی و سازمانی آداب کارکنان را تحلیل و با نگاه اسلامی، زمینه توجه مدیران را به آن جلب کند. در بُعد فردی آداب خیرخواهی برای ارباب رجوع، سبک پوشش، سبک گفتار و سبک تماس بررسی شده است. در بُعد شغلی به آداب رازداری، حساسیت کاری و تحمل سخن دیگران توجه شده است. در بُعد سازمانی نیز آداب رعایت حریم شخصی، وقت شناسی، ارتباطات سودمند و تعامل سلسله مراتبی مطرح شده است. هر یک از این آداب با تکیه به منابع اسلامی و یافته های دانش مدیریت شناسایی شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر نگرش مثبت نسبت به پوشش و حجاب (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه بین المللی امام خمینی(ره) قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
179-206
حوزههای تخصصی:
رعایت پوشش و حجاب به عنوان یک امر واجب دینی امروزه در جامعه ما به ویژه در بین نسل جوان با چالش جدی روبه رو گردیده و به همین جهت بررسی این موضوع از منظر جامعه شناسی و از نگاه نسل جوان ضرورت دارد. از این رو پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نگرش مثبت نسبت به پوشش و حجاب و با روش پیمایش انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانشجویان دختر و پسر دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین هستند که با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای و بر اساس فرمول کوکران 377 نفر به پرسشنامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تأیید شده است، پاسخ دادند. یافته های پژوهش بیانگر آن است که میانگین نگرش مثبت به پوشش و حجاب برحسب مقطع تحصیلی، رشته تحصیلی و وضعیت تأهل متفاوت است و بین پوشش مادران و فرزندان نیز تفاوت معناداری وجود دارد که می تواند تایید کننده شکاف نسلی در این موضوع باشد. همچنین بین متغیرهای دین داری و عزت نفس با نگرش مثبت به پوشش و حجاب نیز رابطه مستقیم و معنادار وجود دارد. در مدل رگرسیونی نیز از بین متغیرهای مستقل، متغیر دین داری بیشترین تأثیر را در نگرش مثبت نسبت به پوشش و حجاب و بعد به ترتیب وضعیت تأهل، مقطع تحصیلی، دانشکده، جنس، سلامت روان و عزت نفس در تبیین متغیر وابسته نقش داشته اند.
شازده احتجاب: تاکسیدرمی زمان و تاریخ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله در نظر دارد به واسطه مطالعه ژانر رمان، و به صورت خاص رمان شازده احتجاب اثر هوشنگ گلشیری شکلی از تاریخ نگاری را مورد مطالعه و نقد قرار دهد که به صورت مشخص نه تاریخ نگاری است و نه داعیه تاریخ نگاری دارد. به این منظور، با آوردن مقدماتی نشان داده ایم که ادبیات و بصورت خاص رمان، و در این مقاله رمان شازده احتجاب چگونه شکلی از تاریخ نگاری محسوب می شود. تاریخ نگاریِ رمان یا به بیان بهتر رمان-تاریخ نگاری نه بازتاب یا بازیابی گذشتیه عینی و تاریخ مشخص، بلکه این شکل از تاریخ-نگاری را به واسطه صورتبندی زمانی-مکانی«کرونوتوپ» درونی اثر ادبی مورد مطالعه قرار داده ایم. بر این اساس از نظریات میخاییل باختین در مقاله اقسام زمان و پیوستار زمانی-مکانی در رمان، به عنوان نگاه نظری و از مقاله حماسه و رمان به عنوان سنجیه تحلیل شکل تاریخ نگاری استفاده کرده ایم. بر این اساس، شکل زمانی-مکانی شازده احتجاب نشان می دهد که این داستان و به واسطه آن تاریخ نگاری حاصل از آن بر محوری از زمانی ایستا، بدون تغییر و حرکت استوار شده است.
بررسی پدیدارشناختی جنسیت در میانه سنتِ فرهنگیِ ورزا جنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
167 - 192
حوزههای تخصصی:
مردم بومی شمال، سامان دهی نبرد خونین دو گاو نر را ورزاجنگ می نامند و تحت عناوینی مثل پاسداشت بازی محلی، سنت، حفظ فرهنگ و صیانت از هویت بر تداوم آن اصرار دارند. طی چند سدیه اخیر این فرهنگ نامتعارف با دگرگونیِ ساختارهای اجتماعی، دچار تغییرات شگرف شد اما هستیه اصلی آن یعنی «جنگیدن دو گاو نر» همچنان باقی مانده است. برخی از محققان دانشگاهی نیز در حمایت از ابعاد اقتصادی، بر توسعیه آن به منظور جذب سود و عواید مالی برای میزبان، جاذبیه گردشگری و توریسم و انسجام اجتماعی تأکید می نمایند. هرچند از گذشته تاکنون در ایران بسیاری از سیاحان و تاریخ نگاران، این پدیده را یک بازی نامیده اند اما آرمانِ حضور خرد در زندگی فردی و اجتماعی، ما را بر آن می دارد، بازی ای را زیبا تلقی کنیم که در کارکردهایِ خود، هماهنگ با زندگی باشند. این نمایش که جنسی از تأمین معاش نامتعارف را در خود دارد نیمی از کنشگرانِ خود (زنان) را انکار می کند. قصد ما از پرداختن به این موضوع، نه تلاش برای وارد کردن زنان به این کارزار، بلکه آسیب شناسی انتقادی آن می باشد . از این رو، پرسش محوری این است که فقدان حضور زنان در این مراسم گویای چه نوع مناسباتی است؟ بنابراین، با زیست تجربی میان کنشگران موصوف و اتخاذ استراتژی موستاکاس در پدیدارشناسی به مثابه روش، سعی نمود برای پرسش های فوق پاسخی درخور بیابد؛ نتیجیه کار این شد که پدیدیه ورزاجنگ در استمرار سنت فرهنگی گذشته و در امتداد برجسته سازی سنت های جاری در جامعه ، به رغم تحولاتی که داشته، به آستانه یک بازی اجتماعیِ انسجام ساز نزدیک نشده است.
زمینه های آمیختگی سبک زندگی اسلامی و ایرانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
آموزه های هر دین، از جمله اسلام، و فرهنگ هر جامعه بیانگر بایدها و نبایدهایی برای سبک زندگی است. چه عواملی سبب می شوند که سبک زندگی دینی در یک جامعه مثل ایران متنوع و متکثر باشد؟ برای پاسخ به این پرسش از روش استنطاق منابع دینی و اسناد ملی استفاده شده است، یعنی فرایندی پرسشگرایانه از گام های برقراری ارتباط بین نظریه های سبک زندگی و موضوع مقاله؛ نظریه های سبک زندگی پرسشگرند و این مقاله پاسخگو است. هدف این مقاله رسیدن از چیزی معلوم به چیزی نامعلوم است که به آن استنطاق منابع و اسناد اطلاق می شود. نتیجه اینکه سبک زندگی دینی در شرایط زمینه ای خاص و متنوع، متکثر خواهد بود. تفاوت و اختلاف شرایط زمینه ای (شخصیتی، طبیعی و ساختاری) سبب تفاوت سبک های زندگی می شود. آموزه های متافیزیکی، اخلاقی و شریعت اسلامی بُعد اسلامی سبک زندگی اسلامی - ایرانی را برآورده می کند و شرایط زمینه ای (شخصیت، شرایط محیطی و ساختارهای اجتماعی و فرهنگی) بُعد ایرانی آن را.
برساخت تجربه زیسته معلمان از کاربست انحصاری زبان فارسی در مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
19 - 35
حوزههای تخصصی:
امروزه بحث زبان در کالبد جدید آن ذیل مفهوم فرهنگ تلقی می شود و بر خلاف نگاه حاکم در میان برخی از ایرانی ها که آن را با تمامیت ارضی و پیکاران سیاسی پیوند می دهند، جزء قلمرو آموزش چندفرهنگی قرار می گیرد. این پژوهش براساس رویکرد کیفی با رهیافت پدیدارشناسی، تجربیات معلمان را از کاربست انحصاری زبان فارسی در مدارس شهر سنندج مورد بررسی قرار می دهد. میدان تحقیق شهر سنندج و مشارکت کنند گان بالقوه شامل همه معلمان مقاطع ابتدایی تا دبیرستان بودند که از 15 نفر (۸ مرد و ۷ زن) از آن ها دعوت به مشارکت شد. برای گردآوری داده ها از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بهره گرفته شد که در نهایت برای تحلیل آنها از چارچوب براون و کلارک استفاده گردید. علی رغم تأکید معلمان بر اهمیت زبان مادری در وجوه مختلفی همچون ساخت هویت فرهنگی، حس تعلق و مهارت های ارتباطی، آن ها بیان داشتند که نظام آموزشی ایران با تمرکزگرایی آموزشی، آسیمیلاسیون فرهنگی و نادیده گرفتن حقوق زبانی اقلیت ها، سیاست تک زبانه (فارسی) را بکار می گیرد. آن ها همچنین پیامدهای این خط مشی را به بحران هویت، تشدید دوگانگی فرهنگی و یادگیری بازدارنده پیوند دادند. سرانجام معلمان به پیشنهادات متعددی مانند حذف رویکردهای سیاسی در آموزش زبان مادری، نهادینه سازی تربیت پاسخگوی فرهنگی و آموزش عاری از ایدئولوژی را برای اصلاح نظام آموزشی فعلی اشاره کردند.
سنجش سرمایه اجتماعی و فرهنگی با تأکید بر تمایل به سکونت در فضاهای شهری؛ مطالعه موردی محله امیرآباد شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات فرهنگی ایران سال ۱۸ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۶۹)
33 - 62
حوزههای تخصصی:
رابطه انسان و مکان و احساس تعلق مکانی و اجتماعی به فضاهای شهری یکی از مهم ترین محورهای پژوهشی در انسان شناسی و جامعه شناسی شهری بوده است. انتخاب محل زندگی و سکونت در قلمرو شهری و کیفیت ارتباط با فضای انتخاب شده و حفظ رابطه با فضا یا ترک فضا تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و ...است. در تحلیل انتخاب محل زندگی عمدتاً غلبه با رویکردهای اقتصادمحور بوده و به نقش تعیین کننده این مؤلفه تأکید شده است. بدون شک اهمیت عنصر اقتصاد و سرمایه اقتصادی در انتخاب محل زندگی را نمی توان ناد؛یده گرفت اما عاملی که امکان ماندن و تداوم زیست در محل انتخاب شده را فراهم نموده و با ایجاد حس تعلق و دلبستگی به مکان، امکان کندن از فضا را دشوار و سخت می کند عوامل اجتماعی و فرهنگی هستند که در فضا و مکان زیست افراد تولید و بازتولید می شوند. در مقاله حاضر تلاش شده است با الهام از رویکرد نظری بوردیو ساختارهای اجتماعی مؤثر در تصمیم گیری عاملان انسانی در انتخاب محل زندگی و تمایل به سکونت در منطقه 6 شهر تهران بررسی شود. میدان مطالعه محله امیرآباد شهر تهران بود که با استفاده از روش پیمایش و تحلیل معادلات ساختاری، روابط بین متغیرهای سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی، سبک زندگی و تمایل به سکونت در محله مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از مطالعه نشان داد انتخاب محل سکونت نه تنها نتیجه عوامل ساختاری مانند امنیت، سرمایه اجتماعی و امکانات محلی بوده، بلکه متأثر از کنش های فردی و تصمیمات روزمره آن ها در ارتباط با سبک زندگی و فراغت نیز می باشد و عادت واره های سبک مصرف و سبک فراغت نقش تعیین کننده ای در انتخاب و محل زندگی شهروندان دارند.
نقش واسطه ای سازه اشتراک دانش در تأثیر گذاری دینداری بر مهارت های شناختی (مورد مطالعه دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه یک تبریز 1403-1401)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۶
65-93
حوزههای تخصصی:
عصر کنونی را عصر شناخت، پسا ارتباطات و فناوری می نامند؛ لذا مطالعه ی جامعه شناسی شناخت و مهارت های شناختی در بین دانش آموزان با توجه به نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آنها، امری ضروری است که به شدت احساس می شود. بر این اساس پژوهش حاضر با روش کمی و استفاده از تکنیک پیمایش با هدف بررسی نقش واسطه ای سازه اشتراک دانش در تأثیر گذاری دینداری بر مهارت های شناختی دانش آموزان انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دوره دوم متوسطه ناحیه یک تبریز تشکیل داده اند. تعداد کل جامعه آماری مورد نیز 9540 نفر دانش آموزان دوره دوم متوسطه دانش آموزان ناحیه یک تبریز در سال تحصیلی (1402-1401) می باشند که از میان 3837 نفر دانش آموزان پسر و 5703 نفر دانش آموزان دختر با استفاده از فرمول کوکران ( با محاسبه واریانس متغیر وابسته) تعداد 1163 نفر انتخاب و به روش نمونه گیری خوشه ای مورد پرسش قرار گرفتند. داده های پژوهش از طریق پرسشنامه در قالب طیف لیکرت شش درجه ای، در بازه زمانی سال 1402 گردآوری شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که متغیر وابسته(مهارت های شناختی دانش آموزان) با لحاظ اثرات مستقیم، غیر مستقیم و کل متغیرهای مستقل، از متغیر اشتراک دانش در مقایسه با متغیر دینداری بیشترتأثیر پذیرفته است. همچنین نتایج حاکی است که اشتراک دانش به نوعی در قدرت توانمندسازی عاملان اجتماعی و در رأس آن دانش آموزان، نقش بسیار مهمی دارد که خود متأثر از متغیر هایی چون دینداری نیز می تواند نقش به سزایی در ارتقای مهارت های شناختی دانش آموزان ایفا کند؛ به همین دلیل انتظار می رود مسئولان مربوطه موضوع مطروحه را بیش از پیش مورد توجه قرار دهند.
تبیین متغیرهای اجتماعی- فرهنگی مؤثر بر بیگانگی شغلی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۷ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱
102 - 112
حوزههای تخصصی:
بیگانگی شغلی یا حس جدایی از کار که بعضاً افراد از آن رنج می برند ناشی از فقدان هدف، استقلال یا معنای کار است. این پدیده که تأثیر عظیمی بر تعامل بین افراد، هویت و خودپنداریه آنها دارد، از متغیرهای اجتماعی- فرهنگی متعددی تأثیر می پذیرد. پژوهش حاضر پیمایشی است در میان افراد شاغل در منطقیه 2 شهر تهران، در سه سازمان آموزش و پرورش و شهرداری و شعب بانکی، که داده های آن از طریق پرسشنامه گردآوری شده و با استفاده از آمارهای توصیفی و استنباطی تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که متغیرهایی چون «احساس بی قدرتی»، «ابهام نقش»، «بی هنجاری شغلی»، «احساس پوچی» و «نارضایتی شغلی» رابطیه معناداری با بیگانگی شغلی دارند. سوای تفاوتی که برخی متغیرهای زمینه ای مثل جنسیت و سن در نوع و میزان بیگانگی از کار ایجاد می کند، بسترهایی اثرگذار نظیر «سلسله مراتب سازمانی» و «تمرکزگرایی» در تشدید یا کاهش این پدیده نقشی کلیدی دارند. همچنین فرهنگ کار که خود متأثر از «سبک مدیریت» و «نوع ارتباطات در محیط کار» است به تشدید بیگانگی از کار دامن می زند. نتایج همچنین نشان می دهد که دو عامل دیگر ارتباط مستقیم و معناداری با میزان بیگانگی شغلی کارکنان داشته اند: ناامنی شغلی و عدم تعادل کار و زندگی، بدین معنا که افزایش کارهای موقت، آزاد، و پاره وقت موجب شده است که کارکنان از ثبات، مزایا و روابط بلندمدت با سازمان ها محروم شوند و حس جداشدگی و حاشیه نشینی در میان آنها تقویت شود. حاصل آن که، تبیین این عوامل اجتماعی- فرهنگی می تواند به سازمان ها کمک کند تا محیط های کاری پرمعنا، حمایتگر و رضایت بخشی ایجاد کنند که احساس بیگانگی را کاهش دهد.