فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
حوزههای تخصصی:
در میان شعرای معاصر آذربایجان، استاد شهریار برجسته ترین است. بین اشعار و آثار مثنوی وی "سهندیه" شعر نسبتا بلندی است که بک سبک و شیوه ای نو سروده شده است. ویژگی این شعر غنای ساختارهای تشکیل دهنده آن است. بی گمان سهندیه اثری چند ساحتی با ساختارهای معنایی متعدد است. در این مقاله سعی شده است فقط ساختار اسطوره شناختی سهندیه تحلیل شود. به عبارت دیگر کوشیده ایم تا به لابه لای سطرها نفوذ کنیم و معانی نهفته در آنها را بیرون بکشیم. ساختارهای گوناگون زبان شناختی، روان شناختی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و … این اثر میتواند جداگانه تعبیر و تفسیر شود که هر کدام نیازمند رویکرد هرمنوتیک دیگری است
بازنمایی فرهنگ سیاسی در شعر کردی: تحلیل محتوای اشعار هژار و هیمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف نحوه بازنمایی فرهنگ سیاسی در اشعار کردی، اشعار عبدالرحمن شرفکندی (متخلص به هژار) و سید محمدامین شیخ الاسلامی موکری (متخلص به هیمن) را بررسی می کند. معیارهای اصلی انتخاب شاعران، مقبولیت اجتماعی و فرهنگی و جایگاه نخبگی بوده است. دوران حیات دو شاعر (1369-1300) دوره تجربه ظهور و توسعه مدرنیزاسیون و ناسیونالیسم در کردستان است و ادبیات این دوره مجرایی برای شناسایی تغییرات به وجودآمده در مناسبات فرهنگی و سیاسی اجتماع کردی است. در این پژوهش، از تحلیل محتوای آثار این دو شاعر بهره گرفته شده است که در فواصل زمانی 1320- 1369 سروده شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد ابعاد و مؤلفه های فرهنگ سیاسی سنت گرا، بازتابی بسیار اندک در اشعار مورد بررسی داشته است و چرخشی به سوی فرهنگ سیاسی تجددگرا دیده می شود. غلبه نگاه عاملیت گرایانه و بازاندیشانه به ساختار اجتماعی و فرهنگی مناطق کردنشین که بخشی از جامعه ایران است، تأکید بر ضرورت وجود مجاری نهادمند تغییرات مسالمت آمیز و خشونت زدایی از زندگی سیاسی از مشخصه های اصلی این اشعار محسوب می شود. در میان ابعاد و مؤلفه های فرهنگ سیاسی، بیشترین مشابهت به بعد نگرش به آزادی های فردی معطوف است. ابعاد عدالت اجتماعی و مشارکت سیاسی در اشعار هژار و ابعاد نگرش به جنسیت و نگرش به تغییرات اجتماعی و سیاسی در اشعار هیمن بیشتر بازنمایی شده است.
مطالعه منطق مدیریت تولید محتوا در مجله های علمی عمومی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله شناخت و ارزیابی منطق مدیریتی حاکم بر تولید محتوا در مجله های علمی عمومی ایرانی است. تولید دانش در این حوزه کمک خواهد کرد تا درک روشنی از چرایی و چگونگی تولید متون علمی عمومی در ایران به دست آوریم. برای دست یابی به این شناخت، این مقاله بر نحوه کاربرد زبان در ساده سازی علم تمرکز کرده و بین کاربرد قابلیت های زبان در این مجله ها و منطق مدیریتی حاکم بر آنها رابطه منطقی برقرار کرده است. اهمیت این پژوهش در آن است که این مجله ها حدود صد سال است که در ایران فعالند ولی تاکنون مدیریت انتقال پیام های علمی در این مجله ها مورد پژوهش قرار نگرفته است. برای انجام این مطالعه از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است که شامل سه روش تحلیل محتوا، مصاحبه و پیمایش از طریق پرسشنامه می باشد. جمعیت مورد مطالعه در این تحقیق شامل اشخاص و مجلات هستند که به طور تصادفی نمونه گیری شده اند. البته با توجه به فقدان فهرست مجله های علمی عمومی ایرانی، ابتدا این فهرست را تهیه کردیم و سپس بر آن اساس واحد تحلیل مشخص شد و نمونه گیری تصادفی بر این مبنا انجام شد. برخی نتایج این پژوهش علاوه بر این که نشان می دهند مجلات علمی در ایران از روش های ساده کردن و جذاب کردن علم در تلفیق با نظرات خوانندگان استفاده کرده اند، همین نتایج آشکار می سازند که منطق مدیریتی حاکم بر تولید محتوا در مجله های علمی عمومی ایرانی، بر اساس مؤلفه های فرهنگی اطلاع رسانی تنظیم شده است. در عین حال و بر اساس نتایج به دست آمده، مقاله مدعی است که منطق تجارت آموزش، منطق مناسب تری برای مدیریت این مجله ها است.
بررسی ظرفیت های زبان و ادبیات فارسی در ترویج ارزش های انقلاب اسلامی در تاجیکستان و افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران به منزلة تحولی بنیادین در ارزش ها و اندیشه یک ملت، بی تردید برآمده از سنت دیرینه فرهنگی ما است، زیرا هرگونه دگرگونی در ذهنیت یک جامعه اساساً در جریان پیوسته تاریخی رخ خواهد داد؛ بنابراین باید آن را در تأثیر و تأثری دوسویه دریافت. تغییر در محتوا و مضمون و صورت و قلمروها در انواع گوناگون هنر، اعم از شعر و ادبیات در نتیجة انقلاب، واقعیتی روشن است. بررسی نقش زبان فارسی که زبان و مأوای انقلاب بوده است، در تحقق انقلاب اسلامی و نیز در ترویج ارزش های انقلاب در جهان بسیار اهمیت دارد. پرداختن به این امر در کشورهای حوزه ایران فرهنگی، به دلیل اشتراک ها و پیوندهای فرهنگی، ضرورتی است که باید به آن توجه بیشتری شود. تأکید این تحقیق بر دو کشور افغانستان و تاجیکستان بوده است.
در این مقاله پس از نشان دادن اهمیت و وجه ضرورت چنین کاری، با مروری بر پیوندهای تاریخی و فرهنگی میان ایران اسلامی و کشورهای حوزه ایران فرهنگی (به ویژه تاجیکستان و افغانستان)، تلاش شده است از طریق تمرکز بر ادبیات انقلاب به نقش زبان و ادبیات فارسی در ترویج ارزش های انقلاب اسلامی در این کشورها پرداخته شود.
تأملی در مردم شناسی فرهنگی بازار و مسکن شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آن چه در بحث های ویژه ساختارهای فرهنگی قرار می گیرد، تاریخی از گذشته انسان بوم زاد را در هر منطقه رقم می زند. بحث ما در این مقاله رهیابی به دانش قومی و شناخت بناهای قدیمی و بازار شهر تاریخی قزوین و بررسی فرهنگ حاکم بر آن و آگاهی از تفکر جدید ساکنان بناها و سراهای قدیمی قزوین از جمله سرای حاجی رضا، سرای وزیر، سرای رضوی و … است، که بازتاب ویژة این امر رسیدن به دانش انسان ساکن در محله ها و بناهای قدیمی و پی بردن به گرایش و اندیشه امروزین وی برای مرمت آثار به جا مانده از روزگاران قدیم است. مردم شناسان فرهنگی معتقدند که در این امر عواملی چون قومیت، زبان، مهاجرت، ازدواج و … می توانند نقش فرهنگی ویژه ای را در استقرار انسان در هر منطقه ایفا کنند. از این رو، مطالع حاضر به بررسی عوامل حاکم بر فرهنگ مسکن و بازار قزوین و نیز شناخت تمایلات مردم به بازسازی و مرمت بناهای قدیمی پرداخته است. تا از این طریق راهی هر چند باریک به سوی دروازه عظیم داناییها و دانش های مربوط به معماری بومی و آینده نگر در بناهای جدید شهرهایی چون قزوین بگشاید.
تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر روستایی: مطالعه ای در باب روستاهای استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر، درحالت کلی، بر دو نوع نسبی و مطلق است. فقر از بعد اقتصادی به فقدان توان مالی و پولی، از بعد اجتماعی به نبود آگاهی اجتماعی و طردشدگی، از بعد سیاسی به نبود مشارکت سیاسی و قانون گریزی و از بعد روان شناختی به انزوا، بدگمانی و سوءظن اطلاق می شود. فرهنگ فقر به فرهنگی شدن فقر در بین فقرا می گویند که خصیصه اصلی آن، تداوم نسلی فقر، فقدان انگیزه قوی برای شکستن دور باطل فقر، بی اعتمادی اجتماعی، بی میلی به مشارکت مدنی، تقدیرگرایی و پذیرش شکست اقتصادی-اجتماعی است. براین اساس، هدف اصلی پژوهش حاضر، تبیین جامعه شناختی فرهنگ فقر در باب روستاییای استان اردبیل است. روش این پژوهش از نوع پیمایشِ کمی پیمایشی و ابزار جمع آوری اطلاعات مبتنی بر پرسش نامه با پاسخ بسته لیکرتی بوده است. حجم نمونه به وسیله کوکران 267 نفر برآورد شده و ازطریق نمونه گیری طبقه ای نظام مند، پرسش نامه در بین آنها توزیع شده است.
یافته های تحقیق نشان داد که متغیرهای مشارکت اجتماعی (345/0-)، وابستگی به دیگران (212/0)، سرمایه اجتماعی (353/0-)، منزلت اجتماعی (387/0-)، خشونت اجتماعی (218/0-)، انزوای اجتماعی (134/0) و پایگاه اقتصادی- اجتماعی ارثی (319/-) رابطه معنی داری با فقر دارند و متغیر بیکاری و اقتدارطلبی فاقد رابطه معنی دار با فرهنگ فقر اند. در نتایج رگرسیون چندگانه، ضریب تعیین (491/0)، ضریب تعیین تعدیل شده (478/0) و ضریب همبستگی چندگانه (345/0) به دست آمده است و متغیرهای مستقل توانسته اند 47 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کنند.
رصد فرهنگی، ابعاد و راهکارها
حوزههای تخصصی:
گذشته پرستی
باورهای خرده فرهنگی و مشارکت امدادی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در ایران، حوادث و بلایای طبیعی بیش از سایر ملل دنیا موجب تاخیر در روند توسعه بوده است. اما در ادبیات اجتماعی و نظریه پردازی تحولات اجتماعی کشور، توجه بسیار کمی به آنها شده و جایگاه حاشیه ای داشته اند. ادبیات نظری موجود در این حوزه اساسا متاثر از رویکردهای علوم پزشکی، مهندسی و مورفولوژی بوده است. یکی از عوامل مهم قابل بررسی در این زمینه، مطالعه نقش و جایگاه مردم است. در این مقاله که مبتنی بر یافته های طرحی پژوهشی در سال 1382 میان 650 خانوار تهرانی است، بر نقش مشارکت مردم در امداد حوادث و عوامل موثر بر آن تاکید شده است.
بر حسب تحلیل نهایی ارتباط میان عوامل می توان گفت، میزان مشارکت امدادی تابع سطح دانش و آگاهی افراد نسبت به حوادث و توصیه های ایمنی ارایه شده از سوی نهادها و سازمانهای رسمی مربوط، باور به وجود پیامدهای مثبت مترتب بر تجربه مشارکت و کمک مستقیم در حوادث گذشته، میزان همدلی و مسوولیت پذیری جمعی، احساس بی قدرتی و ناتوانی فرد در برابر نظم عالم و حوادث ناشی از آن بوده است.
این مقاله ضمن بررسی جایگاه مشارکت مردمی در مطالعات و نظریه های مربوط به حوادث، تبیینی از وضعیت موضوع مورد مطالعه در ایران ارایه می دهد.
"
سخن سبک زندگی
ساختار «فعل» در گویش خزلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گویش خزلی یکی از گویش های کردی جنوبی است که گستره آن بخش هایی از استان های ایلام، کرمانشاه و همدان می باشد. بدیهی است شرایط اقلیمی، فرهنگی و اجتماعی متفاوتی که گویشوران خزلی با آن در ارتباط هستند، باعث می شود که در این گویش، لهجه های متعددی به وجود آید و این خود باعث تمایز ساختار زبانی این گویش می شود؛ بنابراین، بررسی ساختار و نظام صرف فعل در این گویش، جهت شناخت هر چه بهتر و بیشتر آن، ارزشمند و ضروری به نظر می رسید. در این مقاله گاهی به اقتضای کلام، به شباهت ها و تفاوت های ساختار فعلی گویش خزلی با گویش کلهری اشاره شده است. روش انجام پژوهش حاضر، توصیفی- تحلیلی بوده و برای گردآوری اطلاعات نیز از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، دستگاه فعلی گویش خزلی دارای ویژگی های مشترکی با گویش کلهری است و در عین حال، تفاوت هایی نیز با آن دارد. این تفاوت ها را که دلیلی بر استقلال و تمایز دستگاه فعل در گویش خزلی از دیگر گویش هاست، می توان در جایگاه قرارگیری شناسه ها و نحوه ساخت و حتی صرف فعل هایی چون: مرکب، متعدی، لازم، معلوم، مجهول و ... به وضوح دید. در برخی موارد، فعل ها از نظر شخص و شمار یکسان هستند؛ چنانکه دو صیغه دوم و سوم شخص جمع در هر دو وجه امر و نهیِ حاضر و امر و نهیِ غایب، ساختار یکسانی دارند؛ همچنین این پژوهش نشان داد که ساخت فعل مجهول در زمان ماضی با قاعده و در زمان مضارع بی قاعده است.
برساخت گفتمانی هویت در کتاب های فارسی دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مطالعه ی نحوه ی برساخت گفتمانی هویت در کتاب های فارسی دوره ابتدایی است. در این مطالعه با اتکا به نظریه لاکلائو و موفه به بررسی و تحلیل متون مورد نظر پرداختیم. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اگر دال اعظم در این متون دین است ولی منابع و عناصر هویتی دیگری نیز در این متون به چشم می خورد که هر یک به شیوه ای خاص درون گفتمان دینی مفصل بندی شده اند.
رسانه ها و جهانی شدن فرهنگ
منبع:
کتاب ماه ۱۳۷۸ شماره ۲۸
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن و هویت فرهنگی محلی
حوزههای تخصصی: