فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۰۱ تا ۱٬۶۲۰ مورد از کل ۳٬۲۵۸ مورد.
بررسی جامعه شناختی رابطه بین مبلمان شهری و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مقوله ی مبلمان شهری به شکل وسیعی با مفهوم امکانات زندگی، رفاه و روابط اجتماعی ارتباط پیدا می کند که می تواند بسترساز تقویت کیفیت زندگی شهروندان گردد. بنابراین برای بررسی این رابطه، به تحلیل ثانویه ی داده های موجود در مورد زندگی مطلوب در شهر تهران پرداختیم که توسط جهاد دانشگاهی (مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران – ایسپا) و دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمان ایران با حجم نمونه ی 20670 نفر در مناطق مختلف شهر تهران انجام شده است. در این تحقیق 59 درصد پاسخگویان دارای کیفیت زندگی متوسط بودند که آماره ی ضریب همبستگی پیرسون با میزان حدوداً 3/. با سطح معناداری نشان داد که بین میزان دسترسی مبلمان شهری و ابعاد کیفیت زندگی یعنی سلامت جسمانی، سلامت روانی، ارتقای ارتباط اجتماعی و رضایت از محیط کالبدی شهر، رابطه ی مستقیم و معناداری وجود دارد و به طور کل نتیجه ی تحقیق پس از تجزیه و تحلیل یافته ها، حاکی از آن است که مبلمان شهری از بین مجموعه عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی، نقش مهمی را ایفا می نماید.
تجربه روزمره کارگران میادین میوه و تره بار در شهر تهران (با تاکید بر آسیب های اجتماعی)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه به بررسی تجربه روزمره کارگران میادین میوه و تره بار در شهر تهران و مسائل و آسیب های اجتماعی مرتبط با آن می پردازد. داده های این تحقیق از طریق روش تحقیق کیفی و با استفاده از تکنیک های مصاحبه و مشاهده گردآوری شده است. حجم نمونه 30 نفر می باشد و تعداد این حجم، با رسیدن به اشباع نظری در میادین میوه و تره بار پایان یافت. یافته های تحقیق نشان می دهد که کارگران میادین میوه و تره بار با مسائلی مانند پایین بودن میزان دستمزد، دوری از خانواده، نبود اوقات فراغت، نبود صنف و یا سندیکای کارگری، برخوردهای تحقیرآمیز شهروندان و مشتریان، تغذیه نامناسب و فشارهای جسمی و روحی شدید مواجه اند. و همچنین در معرض برخی از آسیب های اجتماعی قرار دارند.
درباره ی خانه های فرهنگ
بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و روانی بر احساس نشاط (مورد مطالعه : دانش آموزان 18- 16 ساله شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر عوامل اجتماعی و روانی بر احساس نشاط دانش آموزان دبیرستانی شهر اهواز صورت گرفته است. روش مطالعه تحقیق پیمایشی و جامعه آماری آن دانش آموزان دبیرستانی 18- 16 ساله شهر اهواز است و شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای است. داده ها با پرسشنامه گردآوری شده است و از طریق آزمون های ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مبتنی بر نتایج تحقیق، میانگین احساس نشاط دانش آموزان در سطح مطلوبی است . سایر نتایج نیز بیانگر آن است که بین احساس نشاط و متغیرهای عزت نفس، احساس محرومیت نسبی، شبکه روابط اجتماعی، اعتماد اجتماعی و احساس ناامنی، رابطه معنادار وجود دارد. همچنین بر اساس ضریب تعیین رگرسیونی می توان گفت که 40/0 درصد تغییرات متغیر وابسته از طریق متغیرهای وارد بر مدل رگرسیونی تبیین گردیده و سهم متغیر عزت نفس در تبیین واریانس احساس نشاط بیش از سایر متغیرها است. بنابراین هر چه عزت نفس، اعتماد اجتماعی و شبکه روابط اجتماعی در حد بالا و احساس محرومیت نسبی در حد پایینی باشد، به همان اندازه احساس نشاط در بین دانش آموزان بیشتر خواهد بود.
تأملی بر جای گاه زن در اندیشة مولوی از منظر جامعه شناسی ادبیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع این مقاله حضور زنان در حکایت های مثنوی است که از منظر جامعه شناسی ادبیات و در دو بخش بررسی شده است. نخست، بازتاب مسائل اجتماعی فرهنگی در مثنوی و دوم، تأثیر مثنوی و تفکر مولوی در جای گاه زن. در تبیین این مسئله سه عامل تأثیرگذارِ شامل ساختار اجتماعی، سنت ِفرهنگی جامعه، و شخصیت خالق اثر در شکل گیری حکایت های مثنوی بررسی شد تا به دو پرسش پاسخ داده شود: ۱. آیا زن در مثنوی شخصیتی نمادین است یا محصول فرهنگ و اندیشه مردبرتر؟ ۲. آیا زن در مثنوی، به قصد آموزشِ اخلاق، محور حکایت قرار گرفته است؟
در این بررسی، با استفاده از منابع تاریخی و نوشته های مولوی و مریدانش، به وجوه جامعه شناختی و زمینه های سیاسی اجتماعی بستر آفرینش اثر، تعامل شاعر با طبقات مختلف اجتماعی، و پارادوکس ذهنیت و عمل شاعر پرداخته شد. نتایج بررسی نشان داد که تناقض نمای موجود در توصیف زن حاصلِ عوامل ذیل اند: الف) تأثیر فضای فکری و ساختارهای اجتماعی آن دوران و نگاه مرسوم به زن و جای گاه او، ب) باورها و اعتقادات فرهنگی و ایدئولوژیکی مولانا در دو دوره متفاوت زندگی و ج) برایند چالش خودآگاه و ناخودآگاه شاعری عارف و واعظی معلم که به قصد تعلیم مریدان شکلی تمثیلی و رمزی گرفته است.
کمی درباره ذهنیت ایرانی
حوزههای تخصصی:
شکل گیری هویت جنسی در شبکه فرهنگی - اجتماعی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۷ شماره ۹
حوزههای تخصصی:
جهانی شدن، فرهنگ جهانی و کجروی فرهنگی دکتر سید حسین سراج زاده* مینا بابایی**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند جهانی شدن می تواند فرهنگ های سنتی را در معرض تهدید قرار دهد و موجب اشاعه ارزش ها و هنجارهای فرهنگ جهانی یا غربی شود. این مسئله برای جامعه ایران که سه دهه قبل انقلابی را بر مبنای ارزش های اخلاقی دینی پشت سر گذاشته و داعیه ایجاد جامعه ای متمایز با فرهنگ مسلط جهانی داشته است بسیار پر اهمیت می باشد. شواهدی حاکی از آن است که گرایش به نقض هنجارهای معارض با ارزش های سنتی و دینی در بخش هایی از جامعه از جمله جوانان رو به افزایش بوده است. با توجه به اینکه روز به روز شمار بیشتری از افراد جامعه به خصوص جوانان در معرض فرایندهای جهانی شدن قرار می گیرند، پرسش های اصلی تحقیق این است که آیا قرار گرفتن در معرض فرایند جهانی شدن با گرایش به فرهنگ جهانی رابطه دارد؟ آیا کسانی که بیشتر در معرض فرایند جهانی شدن قرار دارند بیشتر هنجارهای سنتی و دینی را نقض می کنند و به اصطلاح ""کجروی فرهنگی"" بیشتری دارند؟
این پرسش ها با استفاده از داده های فراهم آمده از یک نمونه 376 نفری از دانشجویان دختر و پسر دانشگاه شهید بهشتی تهران در بهار سال 1386 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که بین قرار گرفتن در معرض فرایند جهانی
شدن، با پذیرش فرهنگ جهانی رابطه نسبتا ضعیفی (466/0gamma= ، 210/0kendalls tau=) وجود دارد. همچنین قرار گرفتن در معرض فرایند
جهانی شدن و کجروی فرهنگی نیز رابطه متوسطی (630/0gamma= ، 313/0kendalls tau=) دارند اما بین پذیرش فرهنگ جهانی- غربی وکجروی فرهنگی رابطه نسبتاً قوی (837/0gamma= ، 474/0kendalls tau=) وجود دارد.
در بین ابعاد چهار گانه جهانی شدن فرهنگی، بر اساس مفهوم سازی برگر، پاسخگویان به ابعادی از فرهنگ جهانی که به اقتصاد بازار و حقوق شهروندی مربوط می شود گرایش بالا و به بُعدی که شامل زندگی به شیوه و سبک جهانی- غربی است، کمترین گرایش را داشتند. بنابراین می توان گفت که در ارتباط با فرهنگ جهانی باید بین عناصر عام و انسانی آن مثل اقتصاد بازار و حقوق شهروندی و جنبه های خاص و غربی آن تمایز قائل شد.
فرهنگ مادی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۸ شماره ۱۹
حوزههای تخصصی:
خاطره اصلاحات ارضی مطالعه موردی: شهرستان تالش در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله واقعه اصلاحات ارضی را در حافظه جمعیِ افرادی که این برنامه را تجربه کرده اند، بررسی می کنیم. رویکرد نظری مورد استفاده در این مطالعه، نظریه کادرهای اجتماعی حافظه و رویکرد حال گرا در مطالعات حافظه جمعی است. تعداد بیست نمونه را با روش نمونه گیری نظری انتخاب و با استفاده از روش مصاحبه غیرساختمند مطالعه کردیم. منطقه مطالعه شهرستان تالش در استان گیلان است. یافته ها نشان می دهند «خاستگاه طبقاتی» مهم ترین کادر اجتماعیِ حافظه جمعی نمونه های مطالعه است؛ به طوری که یادآوری واقعه اصلاحات ارضی، نحوه اجرای آن و تخلفاتِ صورت گرفته در حین اجرای این برنامه در ذهن برخی از نمونه ها با خاستگاه های طبقاتی «اربابی» و «رعیتی» کاملاً متفاوت است. رعیت های پیشین از آن واقعه به عنوان روی دادی رهایی بخش و برنامه ای منصفانه یاد می کنند؛ درحالی که در حافظه اربابان سابق، اصلاحات ارضی همچون برنامه ای طراحی شده از بالا و غیرحساس به وضعیت واقعی مردم نقش بسته است. پس از خاستگاه طبقاتی، به ترتیب، «دین» و «تحصیلات» مهم ترین کادرهای اجتماعی هستند که واقعه اصلاحات ارضی در درون آن ها به یاد آورده می شود. نمونه هایی با گرایش های مذهبی بیشتر در زمان اجرای اصلاحات ارضی، آن را تاحدودی در تقابل با شرع می دانند. نمونه هایی با تحصیلات بیشتر نیز تصویری جامع تر، عمیق تر و گسترده تر از آن واقعه در ذهن دارند.
تحلیل بسترهای اجتماعی فرهنگی کاهش باروری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گذار باروری در ایران با تحولات مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و سیاستی بوده است. این مقاله با استفاده از داده های سطح خرد سرشماری و پیمایش نمونه ای، نشان می دهد: فرهنگ و ارزش های فرهنگی، به عنوان مبنا و پایه رفتارهای انسانی، نقش مهمی در شکل گیری رفتارهای باروری دارند. فرهنگ، قواعد هنجاری و تفسیری یا معنادهی را فراهم می کند که افراد بسته به آنها و در انطباق با شرایط اقتصادی و اجتماعی، رفتارهای باروری خود را تنظیم می کنند. مقاله چنین نتیجه گیری می کند که تعامل مجموعه ای از نیروهای ساختی نهادی، معنایی و فرهنگی منجر به شکل گیری باروری زیر سطح جانشینی در ایران شده است. از این رو، افزایش باروری به بالاتر از سطح جانشینی، فرایندی چندبعدی و پیچیده سیاستی است که مستلرم اتخاذ و اجرای سیاست های پایدار خانواده محور و مرتبط با مطلوبیت یا تمایل فرزندآوری، امکان یا آمادگی برای فرزندآوری، و توانایی فرزندپروری است.
بررسی نقش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام در توسعه فرهنگ عمومی (مورد مطالعه: فصلنامه فرهنگ ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرهنگ از رایج ترین واژه هایی است که در طول تاریخ برای شکل دادن به تمدن های زنده جهان، تأثیر بنیادی داشته است. امروزه نیز اقشار مختلف مردم؛ به ویژه پژوهشگران و صاحب نظران رشته های علوم انسانی به خوبی آن را می شناسند و هر کدام به شیوه ای خاص از آن بهره می جویند. هدف از تحقیق حاضر، نمایاندن نقش اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان ایلام در رشد و توسعه فرهنگ عمومی است. چون دامنه فعالیت های اداره کل، وسیع است، از میان مناسبت های اولویت دار، موضوعات تکلیفی و ده ها برنامه شاخص دیگر در حوزه فرهنگ و هنر، «فصلنامه علمی – ترویجی فرهنگ ایلام» به عنوان یک رسانه شاخص و تأثیرگذار، برای بازتاب اهداف و تبیین مأموریت های اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان، جهت بررسی و پژوهش انتخاب شد. این پژوهش به روش توصیفی و تحلیلی به انجام رسید. برای گردآوری اطلاعات آن نیز از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شد. نتیجه بررسی و مطالعه 53 شماره از این نشریه نشان داد که با وجود فراز و فرودهای زیاد، ضمن انعکاس نتایج پژوهش های کاربردی و رویدادهای مهم فرهنگی، در رشد، پیشرفت و تبیین فرهنگ، هنر، آداب و رسوم مردم ایلام نقش ممتازی داشته است. بازتاب 330 مقاله علمی- پژوهشی از استادان دانشگاه ها، محققان و پژوهشگران با موضوعات متنوع فرهنگی، هنری، دینی، سیاسی، اجتماعی، آموزشی، تاریخی، اقتصادی، مدیریتی، ورزشی و ... در میان مسئولان، علاقه مندان و فرهنگ دوستان، محور اساسی رسالت این رسانه چاپی بوده است.
اسلام گرایی؛ پدیده ای چندبعدی، مفهومی میان رشته ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسلام گرایی یکی از اثرگذارترین پدیده های معاصر به شمار می آید که برخی از مهمترین رویدادهای سیاسی و اجتماعی منطقه خاورمیانه را رقم زده و نقطه کانونی تحقیقات متعددی بوده است. استدلال مقاله حاضر آن است که درک عمیق تر این پدیده پیچیده و پویا مستلزم تلقی اسلام گرایی به عنوان مفهومی میان رشته ای است؛ یعنی مفهومی مهاجر که در مرز رشته های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی می ایستد و امکان بررسی آن در چارچوب یک رشته یا رهیافت خاص ممکن نیست. این تلقی سبب می شود فهمی میان رشته ای از این پدیده به دست آید؛ چه آنکه ابعاد مختلف این پدیده از زوایای گوناگون مورد بررسی قرار می گیرد و از ساده سازی یا تقلیل گرایی در تحلیل اجتناب می شود. برای دوری از انتقاداتی که در زمینه نفی روش یا رد تخصص گرایی برآمده از رشته ها بر مطالعات میان رشته ای وارد شده است و همچنین عدم انجام مطالعه ای چندرشته ای، سازماندهی و کامیابی پژوهشی با این رویکرد در گرو تعامل و گفتگوی انتقادی میان حوزه های گوناگون علوم انسانی و اجتماعی است. از این رو مطالعه اسلام گرایی در تلاقی یافته ها و تجارب دانش ها و رهیافت های گوناگون قرار می گیرد و اختلافات و تناقضات میان آنها نیز، نه نفی، که از طریق گفتگوی انتقادی مقایسه می شود. از این امر که می توان با عنوان پیوند از آن نام برد و نگاه فرایندی بر آن حاکم است، حدود و ویژگی های رشته ها و رهیافت های مختلف حفظ می شود، اما محدودیت های ناشی از وضعیت درون نگر آنها جای خود را به انعطاف پذیری می دهد. هدف نهایی مقاله آن است که نشان دهد بررسی پدیده اسلام گرایی بدون توجه به این گونه تلقی، به لحاظ علمی، نه ممکن است و نه مطلوب.