هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی نگرش روستاییان نسبت به کاربری فناوری اطلاعات و ارتباطات ( ICT ) در توسعه روستایی بخش مرکزی شهرستان نجف آباد است. جامعه آماری شامل همه روستاییان باسواد دارای شغل کشاورزی یا دامداری ساکن در این منطقه بوده، که به روش نمونه گیری چندمرحله ای با انتساب متناسب، 172 نفر در نیمه دوم سال 1389 انتخاب شده اند. نتایج تحلیل همبستگی نشان می دهد که متغیر وابسته «نگرش نسبت به کاربری ICT » با متغیرهای سطح سواد، مهارت کار با رایانه، و مهارت اینترنتی رابطه مثبت و معنی دار دارد. همچنین، نتایج مقایسه میانگین ها نشان دهنده تفاوت معنی دار بین متغیر گروه های شغلی (کشاورزی، آزاد، دولتی، و سایر موارد) در نگرش نسبت به کاربری ICT است. مطابق تحلیل رگرسیونی مطالعه حاضر، متغیرهای مهارت کار با رایانه، مهارت اینترنتی، و سن، به ترتیب، مهم ترین متغیرهای اثرگذار بر نگرش پاسخ گویان نسبت به کاربری ICT شناخته می شوند.
در اغلب کشورهای در حال توسعه، گرایش برنامه ریزان به تمرکززدایی فضایی، کاهش نابرابری های منطقه ای و دوگانگی های شهری- روستایی در دهه های اخیر، به اتخاذ راهبردهای متفاوتی در این زمینه انجامیده، که از مهم ترین آنها تبدیل روستاها به شهر و تقویت آن ها بوده است. پژوهش حاضر با تکیه بر مطالعه در بخش و شهر دیلمان، در پی ارزیابی تأثیر سیاست تبدیل روستا به شهر در توسعه مناطق کوهستانی در زمینه هایی چون رونق اقتصادی، بهبود شاخص های اجتماعی- فرهنگی و ارتقای شرایط کالبدی- محیطی است. نوع پژوهش حاضر، کاربردی و روش انجام آن توصیفی- تحلیلی است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. تمرکز اصلی پژوهش در بخش مطالعه میدانی بر پرسشنامه است. داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه پس از کدگذاری و انتقال به نرم افزار رایانه ای SPSS، تجزیه و تحلیل گردید. برای آزمون فرضیات، از آزمون های یو مان- ویتنی و t تک نمونه ای استفاده شده است. نتایج آزمون یو مان- ویتنی نشان می دهد که بین نظر دو گروه از پاسخگویان در مورد نقش تبدیل دیلمان به شهر در توسعه محدوده مطالعاتی تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج آزمون t گویای این واقعیت است که تبدیل دیلمان به شهر در رونق اقتصادی، بهبود شاخص های اجتماعی- فرهنگی و ارتقای وضعیت کالبدی- محیطی تأثیر چندانی نداشته است. بنابراین، نتایج پژوهش بر عدم موفقیت سیاست تبدیل روستا به شهر در توسعه منطقه ای، در نمونة مورد مطالعه دلالت دارد.
" رشد طبیعى جمعیت شهرها همراه با اهمیت شهرها به منزله مراکز ادارى - تجارى و دافعه هاى مکانى حاکم بر روستاها رشد بى ضابطه اى را بر شهر حاکم کرده است، این در حالى است که بخش قابل توجهى از جمعیت شهرى اضافه شده در جهان سوم در سکونتگاه هاى غیررسمى اسکان مى گزینند (Browder).
محدودیت اراضى در نواحى شهرى مسائلى نظیر پرجمعیتى ، رشد کانون هاى خودرو و به تبع آن، انحطاطات زیست محیطى را به شهرها تحمیل کرده که بى تردید تبعات طبیعى ، اقتصادى و اجتماعى خاصى به همراه داشته است. افزایش معضلات همراه با فقدان برنامه و خط مشى ها، تمامى زمینه ها را زیر سئوال برده است. آن چه ضرورى است، آشتى میان تمام سطوح برنامه ریزى و توجه به واقعیات در تمامى ابعاد سیاسى ، اقتصادى ، اجتماعى و طبیعى است، چرا که محیط طبیعى هرگز نباید در خلا مطرح شود. شهرها باید قادر باشند بین مسائل بشرى و قوانین طبیعى، سازگارى برقرار کند.
باتوجه به موارد فوق، استفاده از تکنیک ارزیابى آثار زیست محیطى (EIA) و حرکت به سوى پایدارى اکوسیستم، ضرورت عینى جهان سوم خواهد بود.
"
توسعه مستلزم دگرگونیهای ویژه ای است که باید در وضع اقتصادی و اجتماعی انسان به وجود بیاید. چنین دگرگونیهایی باید با طبع انسان سازگار بوده و نیازهاا و خواسته های او را برآورده کند تا اساساً بتواند پذیرفته شود. هرگونه تحولی که به پیشرفت منجر می شود تنها تحت اوضاع و شرایط معینی امکان پذیر است. یکی از مهمترین عوامل پیشبرد توسه‘ خود انسان است‘ زیرا عواملی که برای دگرگونی وضع اقتصادی واجتماعی او لازم است به وسیله خود او پدید می آید. بدین ترتیب کنشها‘ اندیشه ها و واکنشهای انسان عامل مهمی در امور توسعه است. بیشک واکنشها و رفتارها در برابر نوآوریهای مربوط به توسعه از مسائل حائز اهمیت جامعه شناسی است که به برخی از جنبه های آن در زیر اشاره می شود