فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۱٬۳۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
موضوع مورد بحث این مقاله «سازمانیابی فضایی سکونتگاههای شهری ایران در عصر اطلاعات» است که امروزه بر اساس نظریه «شبکه شهرها»، بررسی می گردد. فرض بر این است که شبکه شهرها وقتی شکل می گیرد که دو یا چند شهر که قبلا مستقل از همدیگر بوده اند، بتدریج به مشارکت با یکدیگر تمایل یافته، همکاری می کنند. این مشارکت توسط کریدورهای حمل و نقل و زیرساخت ارتباط سریع و پایدار پشتیبانی می شود. مقاله حاضر، الگوهای فضایی جریانهای مالی بین شهری را با کاربرد داده های حواله های بانکی (بانک ملی ایران) در طول یک سال (از تاریخ 1/6/1384 تا 31/6/1385) بررسی کرده است، تا از این طریق برخی انواع روابط شبکه ای را در میان شهرها بالای صد هزار نفر ایران تعیین کند. در این تحقیق، روش آماری «تحلیل مولفه های اصلی» برای تعیین عوامل مهم مراکز جذب حواله ها، به کار رفته است. نتایج بررسی حاکی از آن است که تعداد کمی از مراکز شهری؛ یعنی هشت شهر تهران، مشهد، اهواز، اصفهان، ارومیه، کرمان، تبریز و زاهدان (در مجموع با 3/73 در صد واریانس تبیینی) به ترتیب بیشترین واریانس را تبیین می کنند. روش «تحلیل جریانهای غالب» و «مدلهای تعامل فضایی» برای بررسی و نشان دادن سلطه همه جانبه تهران بر شهرهای ایران به کار برده شده است. یافته های مقاله نشان می دهد، از یک جهت اکثر شهرها تابع کانون شهری ملی (تهران) هستند و از جهت دیگر و پس از آن، تابع مراکز منطقه ای خود هستند. همچنین یافته های این پژوهش، حاکی از آن است که «فرضیه های روابط شبکه ای» برای تعیین الگوی فضایی سکونتگاههای شهری در ایران، به علت حاکمیت نخست شهری شدید و طولانی مدت، چارچوب مناسبی نیست. این مطالعه همچنین چندخوشه از مراکزمهم با جریانهای حواله های بانکی معنی دار را در میان شهرهای مناطق کلانشهرهای مشهد، اصفهان، اهواز و استانهای مازندران و آذربایجان غربی نشان می دهد، لکن برای مشاهده روابط شبکه ای درون خوشه های شهری مذکور، باید بررسی های بیشتری صورت گیرد.
جهان چهارم ایرانی- سیمای «زیست حاشیه ای» و«مسائل شهری» در همدان و برخی راه چاره ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی دهه های گذشته استان همدان رشد شهری گسترده ای را تجربه کرده است که منجر به پیدایش و افزایش حاشیه ها در اطراف این شهر شده است. در این مقاله با استفاده از پیمایش های میدانی محقق در نواحی حاشیه شهر همدان در تابستان سال 1384 و پاییز 1387، داده های طرح توانمندسازی حاشیه نشینان، یافته های گزارش ارزیابی اجتماعی در طرح توسعه محلی، و نیز یافته های مطالعه جرائم زنان و جوانان در شهر همدان در سال 1389 سیمای حاشیه نشینی در شهر همدان مورد بررسی و کنکاش قرار گرفته و در نهایت برخی توصیه های سیاستی جهت اداره بهتر حاشیه ها بر مبنای یافته های فوق ارائه شده است.
حاشیه نشینی و فضای شهری: بازتولید اجتماع غریبه ها، مطالعه موردی محلهی عرب های ملک شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی تحقیق تحلیل «وضعیت غریبگی» حاشیه نشینان نسبت به اجتماع بزرگتر یعنی ساکنین شهر اصفهان و اهالی محلات مجاور و نیز نسبت به یکدیگر بوده است. بر اساس یافته ها پایین بودن سطح اعتماد اجتماعی در محل، ناامن دیدن محل و پایین بودن سطح روابط اجتماعی نزدیک و صمیمی، چندپارگی بافت اجتماعی محلهی عرب ها را نشان می دهد. نگرش های منفی اهالی محلات مجاور به محلهی عرب ها از یک سو و فقدان روابط اجتماعی با افراد صاحب پایگاه اجتماعی بالا و قوی بودن هویت قومی در ساکنین از سوی دیگر، نشان دهندهی جداافتادگی جامعه شناختی و نه صرفاً مکانی و فضایی اهالی محله عرب ها از فرآیندها و محیط شهری است.
سنجش و اولویت بندی پایداری اجتماعی در مناطق روستایی، با استفاده از تکنیکرتبه بندی براساس تشابه به حل ایده آل فازی: (مطالعه موردی: دهستان حومه بخش مرکزی شهرستان خدابنده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پایداری مفهومی است که توجه اساسی آن بر حفظ سرمایه ها (انسانی، طبیعی، اجتماعی و اقتصادی) در جهت عدالت بین نسلی است. توسعه پایدار در صورتی تحقق می یابد که همپوشی بین لایه های اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی ایجاد گردد. این بدان معنی است که هر یکاز سیستم ها و زیرسیستم های اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی به حد مطلوبی از پایداری دست یابند تا بتوان در مورد پایداری به قضاوت پرداخت. جامعه روستایی ما تحت تاثیر روندها و سیاست های دهه های اخیر دچار تحولات گسترده ای شده است، اما شواهد به گونه ای است که نشان از حرکت روستاها به سمت ناپایداری ـ و به ویژه ناپایداری اجتماعی ـ دارد. فقدان الگوی نظام مند در تبیین وضع موجود جوامع روستایی کشور و نیز عدم طراحی مطلوب شاخص های پایداری اجتماعی و به ویژه شاخص های ذهنی در برابر شاخص های عینی، در این آشفتگی نقش عمده ای داشته اند. بررسی نظری نوشتارهای توسعه پایدار و پایداری اجتماعی، طراحی و سنجش شاخص های ذهنی پایداری اجتماعی با استفاده از مدل تاپسیس فازی در سطح 21 روستا و 306 خانوار نمونه در دهستان حومه مرکزی شهرستان خدابنده، نشان داده است که شاخص های ذهنی و نیز مدل به کار گرفته شده، به خوبی توانسته اند واقعیات جامعه روستاهای نمونه را تبین کنند، به گونه ای که در نهایت پس از اجرای مدل براساس شاخص های ذهنی پایداری اجتماعی، روستای آقچه قیا بالاترین و روستای ورجوشان پایین ترین میزان پایداری اجتماعی در بین روستاهای نمونه را ارائه کرده اند.
تعیین عوامل موثر بر استفاده از راهبردهای مدیریت ریسکتولید توسط کشاورزان ذرت کار شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تاکنون، ریسکتولید همواره از مهمترین منابع ریسکی بوده است که زندگی کشاورزان و روستاییان را تحت تاثیر خود قرار داده است و موجب کاهش درآمد و آسیب پذیری آن ها شده است. امروزه فراوانی و شدت این منبع ریسکبا سرعت غیر قابل باوری درحال افزایش است. لذا ضروری به نظر می رسد که به تحقیقات بیشتری در این زمینه پرداخته شود. در این پژوهش که به روش توصیفی- همبستگی انجام شده است به بررسی تعیین عوامل موثر بر استفاده از راهبردهای مدیریت ریسکتولید توسط کشاورزان ذرت کار شهرستان کرمانشاه پرداخته شد. جامعه ی آماری تحقیق کشاورزان ذرت کار شهرستان کرمانشاه می باشند (3239 N=) که برای انتخاب آن ها از روش نمونه گیری تصادفی نظام دار استفاده شد(340 n=). ابزار تحقیق پرسشنامه بود که برای تجزیه و تحلیل نتایج آن از نرم افزار AMOS 5 و SPSS بهره گرفته شد. بر اساس یافته ها، کشاورزان ذرت کار شهرستان کرمانشاه ریسکتولید را پدیده ی اقتصادی غیر قابل کنترل می دانند که دارای آثار بلندمدت بر زندگی آن ها می باشد و موجب احساس اضطراب، سرخوردگی و شکست در روحیه ی آن ها می شود. هم چنین نتایج نشان داد که کشاورزان با راهبردهای نوین مدیریت ریسکتولید مانند کشت مخلوط و... در حد کمی آشنایی دارند و اقدامات خود را بیشتر به استفاده از راهبردهای سنتی مانند استفاده از کود های شیمیایی و ... بسنده نموده اند. متغیرهایی که بیشترین واریانس را در سطح استفاده از راهبردهای مدیریت ریسکتولید تبیین کردند، سن، مقدار زمین زارع و درآمد کل زارع بودند.
ارزیابی برنامه های توسعة فرهنگی در مناطق روستایی بخش مرکزی شهرستان رستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقولة فرهنگ از مهم ترین مسائل مؤثر بر توسعه در جوامع انسانی است. اصطلاح توسعة فرهنگی در سال های اخیر رایج شده و می تواند به تضادی که میان سنت و مدرنیته، میان مکان ها و سکونت گاه ها وجود دارد، پایان بخشد. هدف این پژوهش شناسایی و تحلیل فرایند توسعة مناطق روستایی در بُعد فرهنگی است. بخش مرکزی شهرستان رستم به لحاظ توانمندی های فراوان به خصوص در زمینة کشاورزی و موقعیت استراتژیکی و استعدادهای بالقوه موجود در خود می تواند شایان توجه باشد. جامعة آماری در این پژوهش 53 روستای بخش مرکزی شهرستان رستم را شامل می شود. روش انجام این پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی بوده است. برای گردآوری اطلاعات و داده ها از روش کتابخانه ای ـ اسنادی و همچنین مطالعات میدانی، و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Arc GIS و همچنین در تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیات از «شاخص ناموزون موریس» استفاده شده است. نتایج نشان داد بین سطح برخورداری روستاها از امکانات فرهنگی با شرایط جمعیتی، رابطة معناداری وجود دارد. همچنین بین برنامه ریزی فرهنگی با شرایط اجتماعی و جغرافیایی هیچ رابطه معناداری یافت نشد.
بررسی و تحلیل نقش شهر جدید سهند در انتظام فضایی منطقه بزرگ شهری تبریز
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید در کشورهای مختلف برحسب ضرورت ها و کارکردهای آنها احداث می شود و این سیاست می تواند از کشوری به کشور دیگر و حتی از منطقه ای در یک کشور به منطقه دیگر در همان کشور تفاوت داشته باشد و ضرورت یا عدم ضرورت آن متناسب با شرایط اقتصادی اجتماعی و فرهنگی مردم مشخص می شود. امروز، هدف از ایجاد شهرهای جدید، تحقق ایده سکونت گا ههای ایده آل یا مدینه فاضله نیست، بلکه تمرکززدایی از مراکز شهری بزرگ و ایجاد انتظام فضایی ، هدف و آرمان اصلی آن است. این مقاله، با استفاده از مدل آنتروپی و تحلیل سلسله مراتبی، ضمن تحلیل شکاف های سکونتگاهی در نظام شهری استان آذربایجان شرقی، به ارزیابی نقش شهرجدید سهند در انتظام فضایی منطقه شهری تبریز می پردازد. نتایج حاکی است اگر چه احداث شهر جدید سهند مطابق با تئوریهای انتظام فضایی بخصوص تنوری فضایی هیلهورست صورت گرفته است، ولی تاکنون سرمایه گذاری های هنگفت در شهر جدید سهند، تاثیر بسیار ناچیزی در تعادل بخشی به سازمان فضایی شهرها و سلسله مراتب آنها در استان داشته است و تا پایان برنامه چهارم تنها 40 درصد اهداف مورد نظر در بخش جمعیت پذیری شهرهای جدید محقق شده است. توجه به تقویت شهرهای میانی به عنوان جایگزین شهرهای جدید از جمله پیشنهادهای جدی این مقاله برای مناطق شهری بزرگ است.
ارزیابی ناپایداری در توسعه فضایی متروپل تبریز
حوزههای تخصصی:
متروپل تبریز بزرگترین مجتمع زیستی شمال غرب کشور است که به لحاظ موقعیت مکانی ویژه، از حوزه نفوذ بسیار وسیعی برخوردار و به سبب مرکزیت سیاسی، اداری و تمرکز فعالیتهای صنعتی، اقتصادی، دانشگاهی و سطح بالای تخصص و خدمات، به عنوان قطب جاذب و شهر مسلط نقش ماکروسفالی(بزرگسری)را در منطقه ایفا نموده است و به همین دلیل، به طور مداوم بر گستره فضایی آن افزوده می شود. این شهر طی دهههای اخیر رشدی شتابان، لجامگسیخته و بیقواره داشته و تحولات جمعیتی و کالبدی ناباورانهای را تجربه کرده است، به طوری که نوعی شهرسازی نااندیشیده و ناپایدار در آن به وقوع پیوسته است. بر این اساس، مقاله حاضر با روش تحلیلی- اسنادی و با هدف بررسی و ارزیابی ابعاد ناپایداری حاصل از الگوی توسعه ناموزون تبریز بین سال های85-1335 به رشته تحریر درآمده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که توسعه و پراکنش فضایی شهر باعث کمبود و گرانی زمین و مسکن، تخریب باغ ها و اراضی کشاورزی، فرسودگی و تهی شدن بافت قدیم، تنزل اعتبارات فرهنگی و هویت تاریخی شهر، دست اندازی شهر بر روی مناطق ناپایدار و نواحی بالقوه خطرناک، از بین رفتن جنبههای زیبایی شناسانه شهر، ظهور و گسترش مناطق حاشیهنشین، ادغام روستاهای پیرامون و تغییر نقش آنها شده و قابلیت های زیست- محیطی این شهر را به مخاطره انداخته است. از سویی، عدم انطباق توسعه فضایی شهر با ظرفیت زیرساخت ها و فضاهای شهری و به عبارتی، عدم حاکمیت برنامههای اصولی شهرسازی بر گسترش شهر منجر به عقب ماندگی روند شهرسازی از شهرنشینی بیرویه شده و این شهر را از منظر توسعه پایدار شهری به زیر سؤال برده است.
بررسی و تحلیل رابطه امنیت تصرف قانونی و عرفی با میزان مشارکت خانوارها در طرح های بهسازی در محله اسلام آباد تهران
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی و تحلیل میزان تاثیرامنیت تصرف زمین، برانگیزه مشارکت خانوارهای ساکن در سکونتگاههای غیررسمی است. به همین منظور، محله غیررسمی اسلام آباد تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. روش تحقیق دراین مقاله از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش وابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. از تکنیکهای آماری آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون و جزئی، و تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره برای تجزیه و تحلیل داده های خام پرسشنامه استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بین شاخص قانونی نوع مالکیت خانوارها و انگیزه مشارکت آنها در طرحهای بهسازی رابطه معناداری وجود ندارد. این بدان معناست که همه خانوارهای نمونه آماری ( سنددار، قولنامه ای و غیره ) تقریبا به یک اندازه تمایل به مشارکت با سازمانهای محلی و دولتی دارند. در عین حال، نتایج تحقیق نشان داد که بین شاخصهای فراقانونی و متغیر وابسته، انگیزه مشارکت خانوارها در طرح های بهسازی رابطه معنیدار مثبتی وجود دارد؛ به طوری که بالا بودن شاخصهای فوق، منجر به بالا رفتن انگیزه مشارکت خانوارها در طرحهای بهسازی می شود. همچنین نتایج تحقیق نشان دادکه بین شاخص میزان درآمد خانوار و شاخصهای امنیت تصرف زمین و انگیزه مشارکت خانوارها رابطه معنادار مثبت وجود دارد و بالا بودن آن، به افزایش میزان امنیت تصرف ادراکی خانوارها و همچنین افزایش میزان همکاری خانوارها با سازمانهای دولتی، محلی و غیره منجر می شود.
تحلیلی بر سیستم های شهری ایران طی سال های 1335تا 1385
حوزههای تخصصی:
نظام شهری تجسم فضایی اقتصاد سیاسی و نحوه مدیریت سرزمین در یک کشور است. با مطالعه نظام شهری نحوه پخشایش و میزان تعادل جمعیت شهرها مشخص تر می گردد. نظام شهری ایران از الگوی سنتی کهکشانی در قبل ازسال،1300 به الگوی زنجیره ای به دلیل تمرکز امکانات و خدمات در شهرهای بزرگ متمایل شده است. این الگو ضمن بر هم زدن روابط منطقی شهرهای کوچک، میانی و بزرگ با یکدیگر، باعث آشفتگی در نظام شهری ایران شده است. هدف از این پژوهش، آشنایی با میزان تعادل در نظام شهری ایران طی سالهای 1335تا 1385است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با تاکید بر مدلهای بررسی کننده است. جامعه آماری شامل کلیه شهرهای ایران در پنج دوره سرشماری از سال 1335تا سال 1385 است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که نظام شهری ایران در نیم قرن اخیر از لحاظ شاخص های ضریب تمرکز، رتبه اندازه، نخست شهری و ضریب آنتروپی به سمت تعادل میل کرده است؛ اما از نظرشاخص ضریب جینی و توزیع جمعیت در طبقات شهری نسبت به سال 1335 در وضعیت نامتعادل قرار دارد. در حقیقت، براساس منحنی لورنز شهرهای ایران طی سال 1335 به خط نرمال نزدیکتر بوده، اما در سال 1385از خط نرمال فاصله بیشتری گرفته اند. این امر ناشی از افزایش تعداد شهرهای بسیار کوچک با جمعیت اندک و افزایش جمعیت شهرهای بسیار بزرگ در نظام شهر ایران است. برای متعادل سازی نظام شهری ایران، راهکارهای تمرکز زدایی از کلانشهرها و تقویت شهرهای کوچک ومیانی پیشنهاد شده است.
تحلیل فضایی وضعیت مسکن روستایی در استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انسان و محیط پیرامون آن در مقیاس های خرد و کلان در ارتباط و تاثیرگذاری متقابل هستند و ضمن بهره جویی از قدرت تطابق با شرایط محیطی، در تلاش دائمی برای شکل دهی و اصلاح محیط پیرامون خود است که یکی از نمودهای این اصلاح و تغییر در مسکن آشکار می شود. متغیرها و پارامترهای گوناگونی در تعیین وضعیت توسعه مسکن یکمنطقه دخالت دارندکه مقایسه جداگانه هر متغیر، جایگاه آن را مشخص می کند. لذا در بررسی حاضر با بهره گیری از آمار سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1385 استان کهگیلویه و بویراحمد، تعداد 53 متغیرکه به 23 شاخص تقلیل یافته، مورد مطالعه قرار گرفته، سپس متغیرهای مورد مطالعه با روش تحلیل عاملی کاهش یافته و به صورت ترکیبی در عوامل معنی دار ارائه گردیده است. پس از آن درصد سهم هر عامل در وضعیت مسکن تعیین گردید. سپس جهت سطح بندی شهرستانها و تعیین شهرستانهای همگن با استفاده از روش آماری تحلیل خوشه ای طبقه بندی صورت گرفته وشهرستانها در سه خوشه سطح بندی گردیده است.نتیجه حاصل از تحلیل به کار رفته نشان می دهد که بخش مرکزی بویراحمد به تنهایی دریکسطح، بخشهای پاتاوه، مرکزی گچساران و مرکزی کهگیلویه در سطح دیگر و بخشهای کبگیان، مرکزی بهمئی، لنده، مرکزی دنا، سرفاریاب، چرام، باشت، لوداب، دیشموک، چاروسا، بهمئی گرمسیری و مارگون در سطح همگن بعدی قرار گرفته است.در نهایت با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی(ARC GIS) نتیجه حاصل از سطح بندی بخش ها، به صورت نقشه فضایی وضعیت توسعه مسکن روستایی استان نمایش داده شده و جایگاه هر یکاز بخش های استان کهگیلویه و بویر احمد در وضعیت توسعه مسکن روستایی استان مشخص گردیده است.
تاثیر بهبود تولیدات کشاورزی بر فقر در بخش روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی معیشت و وضع درآمدی خانواده های روستایی جز مهمترین مباحثی است که معمولا در پژوهشهای روستایی مورد توجه قرار می گیرد. اکثر روستاییان کشور کشاورز هستند و با استفاده از درآمد حاصل از فروش محصولات کشاورزی زندگی خود را می گذرانند، پس هر اتفاقی که منجر به از بین رفتن محصولات زراعی آنها شود، می تواند روستاییان را به ورطه فقر و فلاکت بکشاند. در این مقاله جهت بررسی آثار بهبود تولیدات بر فقر در روستاها مدلی ارائه شده است و به طور موردی تاثیر بهبود تولیدات کشاورزی بر دستمزد کارگران برنجکار در روستاهای دو شهر گرگان و گنیدکاووس با استفاده از روش سنجی NLS مورد بررسی قرار گرفته و به بررسی اثر شرایط مساعد آب و هوایی به عنوان یکی از عوامل موثر بر فقر در بخش روستایی پرداخته ایم. نتایج این مطالعه نشان می دهند که بهبود تولیدات در بخش کشاورزی می تواند یکی از راههای مقابله با فقر در روستاها و تامین معیشت روستاییان باشد.
ارزشیابی کیفی اجرای طرح هادی در روستای کرناچی شهرستان کرمانشاه ـ کاربرد نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران ارزشیابی، بر این باورند که طرح های عمران روستایی بدون نظارت و ارزشیابی، اتلاف وقت و هدررفت هزینه های گزاف است. طرح هادی، یکی از طرح های عمران روستایی است که چندین سال است در استان کرمانشاه به اجرا درآمده، اما تاکنون ارزشیابی کیفی از آن به عمل نیامده است. لذا هدف این مطالعه، ارزشیابی طرح هادی روستایی در روستای کرناچی واقع در 5 کیلومتری شهر کرمانشاه است. در این مطالعه میدانی، ضمن بهره گیری از نظریه بنیانی، برخی از تکنیکهای PRA برای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. ترسیم نقشه اجتماعی، نمودار ون، قدم زدن عرضی و نیز استفاده از مصاحبه گروه متمرکز، از جمله تکنیکهای مورد استفاده بودند. واکاوی داده ها نشان داد که مردم روستای کرناچی گرفتار مسائل و مشکلات عدیده ای مانند کمبود امکانات زیربنایی، ضعف مراکز خدمات رسانی، مسائل متعدد زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی هستند. در نهایت به منظور اعتباربخشی به نتایج این مطالعه، طی دو جلسه جداگانه با حضور اعضای شورای اسلامی روستا و کارشناسان استانداری، نتایج مورد تایید آنان قرار گرفت. نتایج این مطالعه می تواند توصیه هایی برای برنامه ریزان طرح هادی در استان کرمانشاه داشته باشد؛ بدین صورت که اگر قرار باشد طرح های عمران روستایی به اهداف از پیش تعیین شده خود برسند، مشارکت فعال روستاییان در مراحل برنامه ریزی و اجرای این طرح اجتناب ناپذیر است.
ارزیابی توان های محیطی برای توسعه کشاورزی: (مطالعه موردی: ناحیه چغاخور، شهرستان بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جهان امروز با بحران تخریب منابع دست به گریبان است. مشکلات فزاینده ناشی از این بحران، استفاده از روشها و راه حل های نوین علمی را برای تعدیل بحران و اتخاذ سیاستهای متناسب برای رویارویی با آن هر روز ضروری تر می سازد.
در مطالعات محیطی مهمترین راهِ نیل به توسعه مبتنی بر علم و شناخت علمی محیط، توجه اصولی به پتانسیلها، ارزیابی توانهای محیطی و بالاخره استفاده همه جانبه و منطقی از سرزمین، است. در این خصوص ارتباط تنگاتنگی بین توسعه کشاورزی با محیط و منابع محیطی نیز وجود دارد. در پژوهش حاضر به مطالعه و ارزیابی توانهای محیطی ناحیه چغاخور برای توسعه توانهای کشاورزی، براساس رهیافت تجزیه و تحلیل سیستمی پرداخته شده است و این فرض مد نظر بوده که ناحیه مذکور دارای توانها و منابع متنوع محیطی است که درصورت برنامه ریزی و استفاده متناسب از توانمندی های آن، مسیرتوسعه همه جانبه و پایدار ناحیه هموار می شود. درفرایند اجرای مطالعه؛ ابتدا با اتکاء به بررسی و شناخت توانهای محیطی، منابع اکولوژیکی شناسایی و سپس بر اساس رهیافت سامانه ای، این اطلاعات تجزیه وتحلیل، جمعبندی، تلفیق و در نهایت به صورت لایه های اطلاعاتی تهیه گردید. در ادامه با استخراج واحدها و سنجش آنها با معیارهای اکولوژیکی، توانها و استعدادهای بالقوه برآورد و درپایان، اولویت بین کاربریهای مجاز تعیین شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد؛ اکثر سطح منطقه برای توسعه کشاورزی درجه 1 توان توسعه ندارد، اما برای توسعه مرتعداری، کشاورزی درجه 2 و بویژه درجه 4 از توان بالایی برخوردار است. به عبارت دیگر، درحالیکه کشاورزی ممتد در بخشهای محدودی از ناحیه امکانپذیر است، برای دیم کاری و باغداری همراه با آبیاری شرایط مناسبی وجود دارد.
سنجش و تحلیل ویژگی های کارآفرینی دهیاران با تاکید بر عوامل زمینه ایِ مؤثر بر آن: (مطالعه موردی: دهیاران روستاهای شهرستان میاندوآب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کارآفرینی قدمتی بسیار طولانی در حیات انسانی دارد و مطالعات مربوط به آن ابتدا از سوی محافل علمی کشورهای صنعتی صورت گرفته است. با این حال، این مبحث در کشور ما به تازگی مورد توجه قرار گرفته است. هدف اصلی این مقاله سنجش ویژگی های کارآفرینی و تاثیر عوامل زمینه ای آن بر دهیاران به عنوان مدیران جدید روستایی است. یافته های تحقیقات اخیر برای تعیین ویژگی های رفتاری کارآفرینان، حاکی از تنوع ویژگی های مذکور است. با توجه به تنوع این ویژگی ها، 8 ویژگی از مجموع آنها انتخاب شد و در قالب پرسش نامه ای بین 76 نفر از مدیران روستایی (دهیاران) روستاهای شهرستان میاندوآب توزیع و تحلیل گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که در 5 ویژگی، نمره دهیاران بیش از متوسط نظری (5/2) و با شدت قوی است، و در سه ویژگی دارای ضعف است؛ و در مجموع دهیارانِ مورد بررسی میانگین کارآفرینی بالاتر از حد متوسط (07/3) دارند. همچنین با سنجش تاثیر دو متغیر سن و تحصیلات (متغیرهای زمینه ای) و مطالعه مطبوعات و تردد به شهر به صورت ترکیب دو متغیری، نتیجه به دست آمده نشان داد که متغیرهای ترکیبی سن ـ تحصیلات، سن ـ مطالعه مطبوعات، تحصیلات ـ تردد به شهر و تحصیلات ـ مطالعه مطبوعات تاثیری بر میزان کارآفرینی دهیاران ندارند؛ لیکن ترکیب متغیری سن ـ تردد به شهر با کارآفرینی دهیاران دارای رابطه معنی داری است.