فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۱٬۳۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
«شهر اسلامی» انگاره ای است که سؤالات بسیاری در باب چیستی، ماهیت و ویژگی های آن مطرح بوده است و نظام های علمی گوناگون، از زوایای مختلف بدان پرداخته و تلاش در تبیین و تشریح آن داشته اند. با این حال، مروری انتقادی بر ادبیات مربوطه، نشانگر حجم بالایی از سوءتعبیرها و آشفتگی ها درباره این انگاره و مفاهیم، موضوعات و اهداف مرتبط با آن است. بر این اساس، شهر اسلامی انگاره ای است مبهم، فاقد تعریفی کاربردی و غیرشفاف که توصیفی فراگیر از ابعاد آن وجود ندارد. به طور کلی چهارچوب نظری جامعی که ماهیت و پیچیدگی شهر اسلامی را به طور جامع نشان دهد، ارائه نشده است. مقاله حاضر در پی آن است تا با ترکیب نظری ادبیات مربوطه، چهارچوبی مفهومی برای انگاره «شهر اسلامی» تبیین کند. در این راه از تکنیک تحلیل چهارچوب مفهومی استفاده شده است که ادبیات میان رشته ای در خصوص شهر اسلامی را مرور کرده، الگوها و مشابهت های موجود آنها را شناسایی نموده و آنها را ذیل مفاهیم و دسته های متمایز اما به هم پیوسته ترکیب می نماید. مقاله نه دسته شامل هجده مفهوم را شناسایی کرده است که همراه با یکدیگر، جهانِ نظری شهر اسلامی را تشکیل می دهند که هر یک از مفاهیم بیان کننده معنایی مستقل از چهارچوب مفهومی هستند.
اولویت بندی ریسک های ناشی از تغییرات اقلیمی در کلان شهر تهران با روش فازی AHP و ارائه راهبردهای پیشگیری، کاهش اثرات و سازگاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تشدید تغییرات اقلیمی در دنیا باعث بروز اثرهای جدی بر محیط زیست شهرها و وقوع خطرهای جبران ناپذیر می شود. پیش بینی 10 ساله تغییرات پارامترهای اقلیمی در کلان شهر تهران که همواره با مشکلات روزافزون زیست محیطی مواجه است، حاکی از آن است که میزان دما و بارش تا سال 2021 با شیب بیشتری نسبت به گذشته افزایش خواهد یافت که این تغییرات می توانند باعث بروز اثرها و ایجاد خطرهایی برای محیط زیست شهرها شوند. شناسایی اثرهای کنونی و آینده این تغییرات بر محیط زیست شهری می تواند به برنامه ریزی جهت کاهش ریسک ها و بهره مندی از فرصت ها بینجامد. در مطالعات قبلی مهم ترین ریسک های احتمالی تغییرات پارامترهای اقلیمی در شهر تهران شناسایی شده است و در این تحقیق تعداد 11 ریسک احتمالی متأثر از تغییرات دمایی و بارش در شهر تهران انتخاب شده و سپس با روش تحلیل سلسله مراتبی فازی F-AHP به وزن دهی، رتبه بندی و اولویت بندی ریسک ها پرداخته شده است. سپس راهبردهایی به منظور پیشگیری، کاهش ریسک ها و سازگاری با تغییرات پارامترهای اقلیمی جهت بکارگیری در برنامه ریزی های 5 ساله شهر تهران ارائه شده است. این راهبردها با استفاده از ابزارهای سوات و ماتریس داخلی و خارجی تدوین شده و سپس به منظور کمی سازی استراتژی ها از ماتریس برنامه ریزی استراتژیک کمی استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد، بهینه ترین راهبردها، گروه راهبردهای تدافعی می باشند.
کیفیت سنجی محیط در محله های شهری و برنامه ریزی برای محیط پایدار
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی مدیریت مدیریت دولتی مدیریت شهری جامعه شناسی شهری و آسیب شناسی شهری
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
- حوزههای تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
زیستگاه انسانی هنگامی می تواند بیشترین مطلوبیت را برای انسان دربرداشته باشد که انتظارات وی را در ابعاد مختلف، زیست محیطی، اجتماعی، کالبدی، اقتصادی و... برآورده سازد. چنانچه هریک از این عوامل، در محیط زندگی یک فرد، فاقد کیفیات مطلوب باشند، بر احساس و ادراک وی از فضا و درنتیجه بر سطح رضایت مندی او از محیط زندگی تأثیرگذار خواهد بود. پژوهش حاضر با تأکید بر مشترکات دو مبحث «توسعه پایدار محله ای» و «کیفیت محیط» صورت گرفته است. اهداف این پژوهش شامل ارزیابی نحوه تعامل میان فرد و ادراک او از محیط از یک سو و همچنین وضعیت فیزیکی و عینی محیط از سوی دیگر، تعیین عوامل مؤثر بر کیفیت محیط مسکونی در فضای محله های شهری است. شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی، بر پایه بررسی های عینی محقق و تکمیل پرسشنامه از ساکنان و مسئولان بوده است. این پژوهش ازنظر نوع، «کاربردی» و ازنظر روش، «تحلیلی-تطبیقی» با تأکید بر «نگرش سیستمی» است. مدل ارزیابی کیفیت محیط در قالب مؤلفه های کالبدی-فضایی، اجتماعی-فرهنگی، اقتصادی، زیست محیطی و مدیریتی –حکمروایی به صورت سلسله مراتبی و ایجاد درخت ارزش با رویکرد بالا به پایین ایجاد گردیده است. به منظور تحلیل همزمان شاخص های عینی و ذهنی از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و نرم افزار expert choice استفاده شد. بر اساس نتایج تکنیک AHP محله های شهرک دانشگاه و شاناز با 383/0 و 277/0 امتیاز ازنظر شاخص های موردمطالعه در بهترین شرایط و محله های بهارستان پایین و تپه مالان با 071/0 و 061/0 در بدترین شرایط و پایین ترین رتبه قرار دارند. درمجموع سهم هریک از مؤلفه ها محاسبه شد که مؤلفه زیست محیطی با سهم 7/35 درصدی در رتبه اول قرار گرفت و مؤلفه های اقتصادی، مدیریتی-حکمروایی به ترتیب با سهم 1/6 و 1/4 درصد در رتبه های آخر قرار دارند که در برنامه ریزی های آتی باید به آن توجه شود.
تحلیل و اولویت بندی درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان با استفاده از تکنیک تاپسیس
حوزههای تخصصی:
ایجاد توازن و هماهنگی در بین مناطق مختلف جغرافیایی از نظر برخورداری از امکانات و خدمات، از مصادیق بارز توسعه یافتگی به شمار می رود. برای ایجاد این توازن و تعادل و به منظور شکل دادن فضاهای مناسب و همگون، بحث برنامه ریزی منطقه ای مطرح شده که اولین گام در برنامه ریزی منطقه ای، شناخت نابرابری های اقتصادی – اجتماعی و فرهنگی نواحی مختلف می باشد. هدف از تدوین این مقاله، سطح بندی و تعیین میزان نابرابری موجود میان شهرستان های استان لرستان می باشد. برای این منظور تعداد 84 شاخص انتخاب گردید. نتایج تحقیق نشان داد که، شهرستان خرم اباد با ضریب اولویت 542/0 دارای رتبه اول از نظر میزان توسعه یافتگی می باشد. این شهرستان به دلیل مرکزیت اداری و اقتصادی به عنوان یک مکان جذب سرمایه امکانات و خدمات، نیروی انسانی متخصص و. .. موجب این برتری بر سایر مناطق استان شده است. همچنین شهرستان سلسله با ضریب اولویت 264/0 در آخرین مرتبه توسعه یافتگی در استان قرار گرفته است. ضریب پراکندگی به دست آمده 36/0 می باشد که نشانگر وجود تفاوت و شدت نابرابری در میزان بهره مندی از امکانات و شاخص های توسعه است.
تشکل هاى خودجوش زنان روستایى براى پشتیبانى از جبهه هاى جنگ تحمیلى
حوزههای تخصصی:
"در سال هاى 1359 تا 1367 که جوانان روستایى همراه دیگر اقشار جامعه به جبهه هاى جنگ مى رفتند، اداره امور روستا عمدتآ به عهده زنان و سالخوردگان بود.
مشاهدات نشان مى دهد که زنان روستایى علاوه بر همکارى در اداره امور روستا، به صورت خودجوش، تشکل هایى را ایجاد کرده بودند که براى پشتیبانى از جبهه ها و تامین بخشى از مایحتاج فرزندان، برادران و همسرانشان در جنگ، به تهیه و تدارک مواد غذایى و پوشاک مى پرداختند و بدون چشم داشت و با علاقه مندى بسیار، وقت و ثروت خود را براى پشتیبانى از جبهه هاى جنگ ارایه مى کردند.
نوع مشارکت زنان روستایى در این دوره؛ از نوع مشارکت هاى خودجوش و فعال بود که مى توان آن را تجربه اى جدید در مجموعه مشارکت هاى مردمى کشور دانست، چیزى که احتمالا در طول تاریخ ایران در مورد زنان روستایى با این کیفیت مشاهده یا ثبت نشده است.
دلایل این جوشش داوطلبانه و مشارکت فعال زنان روستایى نتیجه کدام تغییر ساختارى در فرهنگ کشور ما بوده است نیازمند انجام تحقیقات بسیار است. شواهد نشان مى دهد که مسئولان و پژوهشگران کشور از کنار این واقعه مهم فرهنگى ـ اجتماعى با کم توجهى گذشته و به آن عنایت بایسته نکردند.
عدم توجه به این حرکت ارزشمند که خلاقیت و استعدادهاى فرهنگى زنان روستایى کشورمان را در به وجود آوردن مشارکت هاى مردمى به نمایش گذاشت، امکان دارد در آینده فراموش شده و آیندگان از شناخت آن محروم گردند.
در ماه هاى پایانى سال 1379 انجام یک طرح تحقیقاتى با هدف شناخت و بررسى تشکل هاى خودجوش زنان روستایى در فاصله سال هاى 1359 تا 1367 در دانشگاه علامه طباطبایى به تصویب رسید که امکاناتى را هر چند محدود در اختیار محقق قرار مى داد تا در مورد زنان مشارکت جو در چند روستاى کشور یک مطالعه مقدماتى را به انجام برساند. این طرح در قالب یک پژوهش توصیفى در طول سال 1380 در 10 روستاى منطقه گرمسار اجرا شد و مقاله حاضر حاوى نتایج و دست آوردهاى آن تحقیق است که امید مى رود به عنوان مقدمه اى براى انجام تحقیقات بیشتر در این زمینه تلقى گردد."
تحلیل سرمایة اجتماعی شبکة زنان روستایی در راستای توانمندسازی جوامع محلی (منطقة مورد مطالعه: روستای بزیجان، شهرستان محلات، استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توانمندسازی، یکی از مفاهیم اساسی توسعه اجتماعی محسوب می شود. درواقع، ظرفیت سازی و توانمندسازی روستاییان و تشکل ها، از پیش شرط های توسعة پایدار است. در این پژوهش، سرمایه اجتماعی شبکة زنان روستایی، از طریق تکمیل پرسشنامة تحلیل شبکه ای و مصاحبة مستقیم با اعضای گروه های توسعة روستایی زنان بررسی می شود. این پژوهش، در روستای بزیجان از توابع شهرستان محلات استان مرکزی صورت گرفته است. روستای بزیجان، تحت پوشش پروژة الگوی ایرانی مشارکت و توانمندسازی جوامع محلی است. پژوهش با رویکرد شبکه های اجتماعی انجام گرفت. در این راستا، کارگاه های مشارکتی بسیج منابع اجتماعی در روستا برگزار شد که خود زمینه ساز تشکیل گروه های توسعة زنان روستایی بود. به منظور تحقق توانمندسازی اجتماعی باید مؤلفه های سرمایه اجتماعی مانند مشارکت و اعتماد در میان افراد تقویت شود. در این راستا، پیوندهای اعتماد و مشارکت میان 78 زن عضو در گروه های توسعة روستایی (تمامی اعضا) در منطقة مورد بررسی با استفاده از شاخص های کمی سطح کلان شبکه بررسی شد و سرمایه اجتماعی زنان در مراحل مختلف پیش از اجرای پروژه، مرحلة گروه بندی و مرحلة تشکیل صندوق اعتباری خرد سنجش شد. نتایج نشان می دهد میزان سرمایه اجتماعی و به تبع آن، سرعت گردش پیوندهای اعتماد و مشارکت پیش از اجرای پروژه در حد متوسط بوده و طی مراحل تشکیل صندوق اعتباری خرد افزایش یافته است. از این رو، می توان گفت که اجرای این پروژه- که بر تقویت سرمایه اجتماعی تأکید دارد- میزان سرمایه اجتماعی را در شبکة روابط زنان روستای بزیجان افزایش داده است.
اثرات اجتماعی، اقتصادی و کالبدی فناوری اطلاعات و ارتباطات در نواحی روستایی: مطالعة موردی شهرستان دهاقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، با هدف بررسی آثار اجتماعی، اقتصادی و کالبدی فناوری اطلاعات و ارتباطات (فاوا) بر زندگی روستاییان شهرستان دهاقان در سال 1391، به روش توصیفی ـ تحلیلی انجام می پذیرد و برای گردآوری اطلاعات نیز از روش های اسنادی و میدانی استفاده می شود. اطلاعات میدانی پژوهش حاصل تکمیل 288 پرسشنامه است که بر اساس فرمول کوکران به دست می آید و پایایی آن با آلفای کرونباخ 90/0 تأیید می شود؛ تکمیل پرسشنامه ها در چهار روستای نمونه و نیز در دو گروه روستاییان کاربر و غیرکاربر صورت می گیرد. برای تحلیل داده ها، از مدل معادلة ساختاری بهره گیری می شود. با توجه به نتایج پژوهش، فناوری اطلاعات و ارتباطات دارای اثرات گوناگون در ابعاد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بر زندگی روستاییان بوده، که میانگین این آثار در بعد کالبدی بیشتر است.
کنش های جمعی کارناوالی و فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، کنش های جمعی و جنبش های جدید اجتماعی، پدیده ای مدرن و ناشی از شهری شدن، شکل گیری روابط اقتصادی، ارزش های جدید، انتظارات و تحرکات جدید اجتماعی هستند. تقابل میان حکومت و جنبش های جدید اجتماعی، در فضای شهری معنا پیدا می کند و در نتیجه ی کنترل حکومت، می تواند به جنبش اعتراضی و یا انقلاب تبدیل گردد. این جنبش ها به دنبال تغییرات کلان در حکومت نیستند و مطالبات محدود و مشخصی دارند و نهادهای کوچک قدرت، سبک زندگی، محیط زیست و مسائل اجتماعی را مورد پرسش قرار می دهند. فضاهای شهری نقش مهمی در زندگی اجتماعی-سیاسی داشته و به عنوان مرکز ارتباط و تحول در شهرها عمل می کنند. وجود اماکنی مانند میدان ها و پارک ها با ایجاد زمان – مکان متفاوت، می توانند فضای مناسبی را برای وقوع کنش های جمعی کارناوال گونه ای فراهم کرده و مطالبات طبقه ی متوسط را به شکلی متفاوت بیان کنند. این مقاله، با استفاده از روش مطالعه ی اسنادی، مصاحبه و مشاهده ی مستقیم، نقش و تأثیر فضاهای شهری را در فراهم آوری بستر مناسب برای شکل گیری کنش های جمعی و جنبش های جدید اجتماعی، با نظر به شهر استانبول در سال 2013 بررسی می کند. وجود اماکنی مانند میدان تقسیم استانبول، فضایی را پدید می آورد تا مکالمه، بحث و اظهار نظر به شکل آزادانه و باز برگزار شده و در صورت پدید آمدن بسترهای لازم گفتمان و تداوم آن، این امکان فراهم شود تا از دل آن کنش های جمعی هدفمند و جنبش های اجتماعی اصلاحی پدید آمده و به رشد جامعه ی مدنی و ایجاد توسعه ی سیاسی کمک کند.
بررسی مقایسه ای زمینه های اقتصادی تولید در گروه های عشایری و گرایش آنان به تغییر و تحول در شیوه تولید عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"ما امروزه با سه گروه عشایرى در ارتباط هستیم:الف:گروه عشایرى که بهطور دایم اسکان یافتهاند.ب:گروه عشایرى که در انتظار فرصت اسکان هستند.ج:گروه عشایرى که در حال حاضر به کوچ ادامه مىدهند.شکلگیرى الگوهاى معیشتى فوق در هر منطقه جغرافیایى تحت تأثیر عواملى چون:اقلیم، نوپوگرافى، پوشش گیاهى، ضرورتهاى اقتصادى-اجتماعى-ادارى و امنیتى مىباشند. در این پژوهش ابتدا سعى شده است که مشخصههاى جمعیتى، تولیدى، ساختار درآمد و هزینه به تفکیک زیر بخشهاى تولیدى گروههاى سهگانه فوق در قالب یک مطالعه میدانى در ایل جلالى(ایل غالب شمال غرب استان مرزى آذربایجان غربى)مورد بررسى مقایسهاى قرار گیرد.این بررسى حکایت از بنیان ضعیف اقتصادى گروه کوچرو در مقایسه با سایر گروهها در سطح معنىدار آمارى دارد.نکته محورى مقاله در این است که شیوه تولید عشایرى، هماهنگى خود را با مقتضیات زمان از دست داده است و این شیوه تولید باید متحول شود.قبل از هرگونه تغییر و تحول جاى آن دارد که شیوه تولید و متغیرهاى اساس و تعریفکننده آن را شناخت و باتوجه به ابعاد اثباتى و هنجارى، مبانى عینى و ذهنى لازم جهت تحول در زندگى عشایرى را فراهم کرد.از اینرو علاوه بر شناخت ویژگىهاى ساختارى، معرفت همه سونگر از روحیات، انگیزهها و تمایلات عشایر در خصوص مسایل مبتلا به ویژه مقوله تغییر و تحول در شیوه تولید، رجحان سرمایهگذارى و جایگزینى در خصوص مسایل بسته و متمرکز، شایان هرگونه دقت و تأمل مىباشد.مطالعه حاضر به این نتیجه دست مىیابد که عشایر مورد مطالعه با تأکید بر عدم گسیختگى وابستگى ایلى، گرایش در مجموع مثبت، براى دگرگونى در شیوه تولید عشایرى را دارا مىباشند.
"
بررسی مشارکت روستاییان در بازسازی مناطق زلزله زده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"در این مقاله مشارکت روستاییان در بازسازی مناطق زلزله زده و نیز نظام بازسازی مساکن و بناهای تخریب شده، در جریان وقوع زلزله، در سه دوره مختلف و در طول 50 سال گذشته، بررسی شده است. واقع شدن بخش عمده ای از ایران روی کمربند زلزله سبب شده است که زلزله های ویرانگر در دهه های اخیر صدمات و خسارات بیشتری به مناطق روستایی و مردم روستانشین وارد کند. عدم استفاده از مصالح ساختمانی مرغوب و مستحکم از یک طرف و فقدان دانش مناسب برای احداث بناها از طرف دیگر موجب بروز خسارات فراوانی به ساختمان های روستایی شده است. در 90 سال گذشته در ایران حدود 90 بار زلزله نسبتا شدید به وقوع پیوسته که تلفات انسانی آن بیش از دهها هزار نفر بوده است. برای نمونه در 25 سال گذشته زلزله حدود 60 هزار نفر از هموطنانمان را به کام مرگ برده است (عملکرد سال 1371 ستاد حوادث غیر مترقبه).
بازسازی مناطق آسیب دیده، خاصه در مناطق روستایی، همواره نیاز به کمک دیگران داشته است، زیرا روستاییان به هنگام بروز سوانح، به علّت نامناسب بودن وضعیت اقتصادیشان و گرفتاری های ناشی از مصائبی که به دلیل مصدومیت و یا فوت بستگان و عزیزان خود و ضرورت رسیدگی به امور مزرعه و … پیدا می کنند، نیازمند کمک و مساعدت دیگران می شوند. معمولا دولت و یا مردم در این مواقع به کمک آنها می شتابند.
تجربه بازسازی در این مقاله در سه دوره متمایز یعنی دوره ارباب و رعیتی، دوره پس از اصلاحات ارضی ودوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در نهایت مشارکت روستاییان در زمینه بازسازی بررسی شده است"
چند مشکل خانواده های شهری
منبع:
گزارش تیر ۱۳۸۳ شماره ۱۵۴
حوزههای تخصصی:
تحلیل نابرابری اجتماعی و اقتصادی در دسترسی و استفاده از فضاهای عمومی شهری (نمونه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دسترسی و استفاده از فضاهای عمومی شهری متأثر از عوامل کالبدی و اجتماعی است. هدف پژوهش بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در استفاده از فضاهای عمومی است. رویکرد نظری پژوهش حاضر، در تحلیل جامعه شاختی نابرابری های فضایی، اجتماعی و اقتصادی، استفاده از نظریه های کلاسیک مکتب شیکاگو، مکتب اقتصاد سیاسی فضا و رویکرد پست مدرن ها در مورد فضاهای مصرفی و نوع سوم است. در تحقیق حاضر از روش پیمایشی و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر جمعیت تهران در سال 1395و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر می باشد. نمونه گیری مورد استناد، خوشه ای چند مرحله ای در سطح مناطق 22گانه تهران است. روایی و پایایی شاخص ها و گویه های پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ با 68 گویه به میزان 924 بوده است. تحلیل داده ها با نرم افزارSPSS، برای آزمون فرضیه ها از همبستگی پیرسون، به منظور پیش بینی متغیرهای ملاک با توجه به تغییر در متغیرهای پیش بین از رگرسیون، جهت تعیین نقش هریک از متغیرهای پیش بین در متغیرهای ملاک از تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که متغیرهای پیش بین این پژوهش- پایگاه اجتماعی و اقتصادی، دارایی و توان اقتصادی، مشارکت، اعتماد و شبکه روابط اجتماعی- در مجموع نزدیک به 4/68 درصد از تغییرات و واریانس متغیر ملاک – استفاده از فضاهای عمومی شهری -را تحت تأثیر قرار می دهند و 6/31 درصد از عوامل مؤثر در استفاده از فضاهای عمومی شهری به متغیرهای خارج از این پژوهش ارتباط پیدا می کند.
واکاوی تاثیر آگاهی های اجتماعی بر مقدار توانمندی زنان روستایی (بخش زنجانرود شهرستان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مطالعه سعی شد تاثیر آگاهی های اجتماعی بر مقدار توانمندی زنان روستایی بخش زنجانرود شهرستان زنجان بررسی شود. برای اجرای این پژوهش از روش پژوهش کیفی -کمی استفاده شد. جامعه بخش کیفی این پژوهش را افراد صاحب نظر در زمینه آگاهی های اجتماعی زنان روستایی تشکیل دادند. پژوهشگر بمنظور طراحی گویه های آگاهی اجتماعی پرسش نامه به مصاحبه با این افراد پرداخت. جامعه آماری بخش کمی این پژوهش را 15455 از زنان روستایی شهرستان زنجان تشکیل دادند که تعداد 386 نفر به تناسب و با روش تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده ها با استفاده از ابزار پرسش نامه محقق ساخته گرد آوری گردید که روایی آن به وسیله اعضای هیئت علمی گروه ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه رازی تایید و پایایی آن در بخش آگاهی اجتماعی و ابعاد توانمندی نیز با استفاده از پیش آزمون و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ 79/0 تایید شد. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 16مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روی هم رفته، بر اساس نتایج مقدار آگاهی اجتماعی 58 درصد از زنان در حدی متوسط بود. زنان روستایی در زمینه مسایلی همچون زمان حق استفاده زن از حق حبس و اجرت المثل کم ترین آگاهی را داشتند، اما در زمینه مسایلی از قبیل تعیین محل سکونت و مقدار ارث دریافتی دختر بیش ترین آگاهی را داشتند. یافته ها حاکی از مقدار متوسط توانمندی زنان روستایی (میانگین کل 8/2 از 5) بود. بمنظور تعیین مقدار تاثیر متغیر مستقل آگاهی اجتماعی بر متغیر وابسته توانمندی از رگرسیون خطی بهره گیری شد. نتایج پژوهش نشان دادند که متغیر مستقل توان تبیین 43 درصد از تغییرات متغیر وابسته یعنی توانمندی را دارد.