فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۱٬۳۸۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نگرش و حمایت جامعه محلی از گردشگری در منطقه ای روستایی و کوهستانی می پردازد. هدف اصلی این تحقیق بررسی نگرش ساکنان منطقه به گردشگری و ظرفیت های حمایت و مشارکت آنان و عوامل تأثیرگذار بر این نگرش، بر مبنای نظریه تبادل اجتماعی است. محدوده انجام تحقیق، بخش رودبار قصران است و جامعه آماری آن را 270 نفر از ساکنان روستایی این بخش تشکیل می دهند. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و داده های مورد نیاز با استفاده از پرسشنامة کنترل شده، جمع آوری گردیده اند. مدل معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزارهای SPSS و Lisrel، برای تحلیل داده ها، مورد استفاده قرار گرفته است. با یافتن متغیرهای تأثیرگذار، مدل فرضی متشکل از 5 ساختار پنهان مبتنی بر 9 مسیر فرضی طراحی شد، که در تحلیل داده ها شش گویه در سطح معناداری کمتر از 05/0 تأیید شدند. این بدین معناست که اگرچه درک تأثیرات مثبت گردشگری ساختاری است که قوی ترین ارتباط را در تعیین نگرش و حمایت از توسعة آن دارد، اما ساختارهای دیگری نیز در این زمینه دخیل اند، که باید به آنها توجه شود.
شهرنشینی تطبیقی
مطالعه ی نقش رسانه های جمعی در تحقق شهروندی بوم شناختی (مورد مطالعه: شهروندان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، در اثر به هم خوردن تعادل زیستی به شکل توسعه ی شهری و آلودگی های زیست محیطی، مسؤولیت و وظیفه ی جوامع انسانی درباره ی محیط زیست اهمیت بیشتری یافته است. در این راستا، مفهوم شهروندی بوم شناختی با تأکید بر وظیفه مندی و مسؤولیت پذیری انسان در ارتباط با جهان اکولوژیک شکل گرفته است. از طرف دیگر، رسانه های جمعی با سیطره ی خود بر تمامی جنبه های زندگی انسانی، نقش انکارناپذیری در تحقق شهروندی بوم شناختی دارند. از این رو، در این پژوهش نقش رسانه های جمعی در تحقق شهروندی بوم شناختی با روش پیمایشی مورد بررسی قرار گرفته است. ابزار تحقیق پرسشنامه بوده که با بهره گیری از پژوهش های خارجی طراحی و با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی مؤلفه های آن مشخص و بومی سازی شده است. جامعه ی آماری تحقیق، شهروندان بالای 15 سال شهر تبریز در سال 94 هستند که 670 نفر از آنان با استفاده از فرمول کوکران و به شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده اند. یافته های تحقیق نشان می دهد که، شهروندی بوم شناختی از وضعیت خوبی در بین شهروندان تبریزی برخوردار است. همچنین در میان ابعاد 11 گانه ی شهروندی بوم شناختی، همه ی ابعاد از میانگین متوسط به بالایی برخوردار بوده اما بعد عضویت در انجمن های زیستی دارای کمترین میانگین بوده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نیز نشان می دهد که رسانه های جمعی با شهروندی بوم شناختی ارتباط معناداری ندارد اما هر دو بعد رسانه های جمعی داخلی و خارجی ارتباط معناداری با شهروندی بوم شناختی دارند به طوری که، ارتباط رسانه های جمعی داخلی مثبت و رسانه های جمعی خارجی منفی بوده است.
نقش سرمایه های اجتماعی در دلبستگی به مکان در محلات سنتی (نمونه ی موردی: محلات شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه ی اجتماعی و دلبستگی مکانی از مفاهیم مهم و از دارایی های یک اجتماع محلی محسوب می شوند.
ارزش های اجتماعی یک مکان می تواند حس تعلق و دلبستگی افراد به محل زندگی را بهبود بخشده و از این طریق
پایداری و هویت مندی محلات را تضمین کند. در این راستا و برای ارتقای ارزش های اجتماعی محلات شهری، در
این مقاله سعی شده است نقش سرمایه ی اجتماعی در دلبستگی به مکان در محلات سنتی شهر همدان مورد بررسی
قرار گیرد. در پژوهش حاضر از روش تحقیق، توصیفی - تحلیلی و از شیوه های مرور متون، منابع و اسناد تصویری
در بستر مطالعات کتابخانه ای و همچنین از روش تحقیق موردی و شیوه ی تحقیق مشاهده در بستر مطالعات میدانی
و از ابزار پرسش نامه بهره گرفته شده است. همچنین با توجه به اهداف و سوال های تحقیق برای محاسبه و تحلیل
مقدار بارهای عاملی و ضریب همبستگی بین مؤلفه ها و شاخص های سرمایه ی اجتماعی و احساس دلبستگی به
مکان از نرم افزارهایSpss وLisrel استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که سرمایه های اجتماعی یک مکان
تأثیر معناداری در فرآیند دلبستگی مکانی افراد نسبت به محله های مورد مطالعه دارد. در این روند و در فرآیند
دلبستگی به مکان چهار عنصر انسان، مکان، ارزش های اجتماعی مکان و زمان، به عنوان بعد چهارم نقش موثری را
می توانند در طراحی و ارتقای دلبستگی افراد به محلات شهری داشته باشند به طوری که زمان می تواند با عواملی
چون گذشته تعاملی با مکان، خاطرات و رویدادها، طول مدت آشنایی افراد با یک مکان، میزان حضور و استفاده از
آن و خاطره انگیزی مکان نقش مهمی در فرآیند دلبستگی به مکان داشته باشد.
تأویل کارکردشناختی فضاهای عمومی محله ای از منظر هویت نمونة موردی: محلة نازی آباد و مهران تهرانروستا و توسعه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعة شهر ایرانی، محلات همواره یکی از قدیمی ترین و پایه ای ترین عوامل ساختاری شهرها به شمار می رفتند که در مقام ابژه ای قابل تأمل و به دور از نگاهی نوستالژیک، از ویژگی های تکامل یافته ای برخوردار بودند. از مصادیق این تکامل یافتگی که خود نیازمند مداقة مفصل است، می توان به وجود طیفی از فضاهای عمومی از مشترک میان چند خانوار تا مشترک میان تمامی ساکنان محله اشاره کرد که زمینة بسط و رونق تعاملات اجتماعی در سطوح مختلف محله را فراهم می کردند.
با آغاز دورة شهرنشینی فزاینده از اوایل دهة 1340، شهر ایرانی با تغییرات معناداری در کمیت و کیفیت فضاهای عمومی خود مواجه شد. از این رو و در مقایسه با کارکرد و اهمیت این فضاها، نوشتار تلاش دارد تا روشنگری را در خصوص کارکرد فضاهای عمومی در پشتیبانی از هویت محلات شهری ایجاد کند. به این منظور دو محلة «نازی آباد» و «مهران» که وجوه مشترکی از منظر سال های شکل گیری و طبقة اجتماعی ساکن، و وجوه افتراقی در سازمان فضایی و کمیت و کیفیت فضاهای عمومی خود دارند، مورد مطالعة تطبیقی قرار گرفتند.
در تبیین چارچوب نظری پژوهش از نظرات و آرای صاحب نظرانی چون راپاپورت[1]، رالف[2]، کارمونا[3]، لینچ[4] و گِل[5] بهره گرفته شد. همچنین در انتخاب روش تحقیق، با توجه به ماهیت پژوهش که معنای خود را وام دار مجموعه عوامل چندبعدی است، از تلفیق دو روش کمّی و کیفی بهره گرفته شد.
نتایج پژوهش برآمده از خلال پرسشگری ها و مصاحبه های عمیق، نشان از نقش بسزای فضاهای عمومی در تولید و پشتیبانی از معیارهای برسازندة هویت در محلات شهری دارد.
شناسایی مؤلفه های مؤثر بر ارتقای هویت شهر و افزایش حس تعلق شهروندان در طراحی بناهای اداری فرهنگی (مطالعه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ هویت در طراحی محیط ساخته شده و تجلی آن در بناهای امروزی از مهم ترین اهداف طراحان است. اما فرآیند جهانی شدن امکان هویت یابی بومی را کاهش داده، موجب بحران هویت و معنا در معماری معاصر شده و پیامدهایی چون عدم تعلق به مکان و کاستی های روان شناختی را در پی داشته است.در تحقیق حاضر از روش توصیفی و پیمایشی استفاده شد، که به یافتن متغیرهای مؤثر در ارتقای هویت و افزایش حس تعلق شهروندان پرداخته شد. در ابتدا با مطالعه کتابخانه ای مولفه های مؤثر پژوهش استخراج گردید و به صورت چهارچوب نظری تدوین گردید. جامعه آماری تحقیق شهروندان شهر رشت و نمونه مورد تحقیق 407 نفر می باشد. ابزارجمع آوری اطلاعات میدانی پرسشنامه بسته پاسخ می باشد که بعد از اعتیار یابی مورد استفاده قرار گرفت. نهایتاً با تحلیل پاسخ ها به وسیلة نرم افزار «اس.پی.اس.اس» و استفاده از آزمون همبستگی پیرسون، واریانس و رگرسیون رابطه بین متغیرهای مستقل و وابسته تحلیل شد. مطابق یافته های تحقیق، با ایجاد نفوذپذیری، غنای حسی، توجه به نمای ساختمان ها، نمادها و نشانه های بومی، خوانایی در فرم کالبدی و توجه به زمینه در طراحی، می توان موجب ارتقای هویت محیط و افزایش حس تعلق شهروندان گردید.
رابطه سرمایه اجتماعی و رضایت مندی از مهاجرت درشهرستان بهارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت یکی از عوامل مهم در توسعة منطقه ای و مورد توجه سیاستگذاران است. این پدیده کارکردهای مختلفی دارد. میزان رضایت یا نارضایتی از فرایند مهاجرت ممکن است نشانه ای از کارکرد مثبت یا منفی آن برای مهاجران باشد. هدف این پژوهش، بررسی رابطة سرمایة اجتماعی و رضایتمندی از مهاجرت در میان مهاجران ۱۸ سال به بالا در شهرستان بهارستان است. این پژوهش با استفاده از نظریه تحلیل شبکه انجام شده است. پژوهش، پیمایشی است و با ابزار پرسشنامه صورت گرفته است. جامعة آماری مورد مطالعه، شامل مهاجران ۱۸ سال به بالا در شهرستان بهارستان، از توابع استان تهران است. براساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن سازمان آمار در سال ۱۳۹0، تعداد 72,039 مهاجر وارد شهرستان بهارستان شده اند. از این تعداد، 325 نفر به شیوة تصادفی سیستماتیک برای مطالعه انتخاب شدند. نتایج ضریب همبستگی نشان می دهد رضایتمندی از مهاجرت، با متغیرهای اعتماد، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی همیارانه، مشارکت غیررسمی خیریه ای و مشارکت غیررسمی مذهبی، رابطة معنادار دارد. همچنین براساس نتایج، رابطة بین دو سازة سرمایة اجتماعی و رضایتمندی از مهاجرت در سطح بالایی معنادار است و هر اندازه افراد در ساختار اجتماعی جدید دارای سرمایة اجتماعی بالاتری باشند، رضایتمندی از مهاجرت افزایش می یابد.
بررسی نگرش مالکان بافت فرسوده منطقه ثامن مشهد نسبت به شیوه قیمت گذاری املاک و عوامل مؤثر بر آن در سال 88- 1389(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از جمله مسائل بسیار مهمی که مجریان و مسؤولان شهری در احیای بافت های فرسوده با آن مواجه می شوند، عدم توافقشان با مالکین در مورد قیمت املاک است؛ لذا در این تحقیق ضمن بررسی نگرش مالکان بافت فرسوده منطقه ثامن نسبت به شیوه قیمت گذاری املاک، عوامل مؤثر بر آن نیز مورد توجه قرار گرفته است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی است که از ابزار پرسش نامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش را کلّیه مالکان بافت فرسوده منطقه ثامن تشکیل می دهد. حجم نمونه در این تحقیق حدود 250 نفر از مالکان است که به روش طبقه ای متناسب با سهم انتخاب شده است. از آن جا که این منطقه به 4 قطاع تقسیم می شود، سعی شده است تا حجم نمونه، متناسب با سهم هر قطاع انتخاب شود. یافته ها نشان می دهد که 26/66 درصد از مالکین نسبت به شیوه قیمت گذاری املاک نگرشی منفی دارند، در-حالی که تنها حدود 11 درصد از آن ها دارای نگرش مثبت بوده و بقیه مالکان نگرشی خنثی نسبت به شیوه مذکور داشته اند. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داده است که مؤثرترین متغیر بر نگرش مالکان به شیوه قیمت گذاری املاک، میزان اطلاعات صحیحی است که آن ها در مورد شیوه قیمت گذاری املاک دارند. سایر متغیرهای اثرگذار بر نگرش مالکان به شیوه قیمت گذاری املاک، به ترتیب شدت تأثیر عبارت اند از: نگرش مالکان به طرح نوسازی و بهسازی، فاصله ملک تا حرم و در نهایت برخورد نزدیکان مالک با وی.
کاربرد فن ارزیابی مشارکت روستایی در برنامه ریزی سکونتگاه های غیررسمی شهری (پژوهش موردی: سکونتگاه اسلام آباد، منطقة 2 شهرداری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سکونتگاه های غیررسمی به عنوان یک مسئله و واقعیت شهری فراروی مدیریت شهری و منطقه ای کشورهای مختلف دنیا، در شهرهای بزرگ و کوچک پذیرفته شده است. براساس تجربه های گذشته و تحول های بسیار امروز، جست وجوی راه حل های نوین و کارآمد به منظور کاربرد در ارتقای کیفیت این سکونتگاه ها و تبدیل آن ها به بخش قابل زیست کالبد و جامعة شهری، به یکی از دغدغه های اصلی برنامه ریزان، مدیران شهری و نیز یکی از مباحث مهم پژوهشی مبدل شده است. هدف اصلی این مقاله، بررسی کاربرد فن ارزیابی مشارکتی روستایی در فرایند ارتقای کیفیت محیطی در سکونتگاه غیررسمی اسلام آباد در منطقة 2 شهرداری تهران است. روش پژوهش، کیفی و نوع آن کاربردی است. برای انجام پژوهش از ابزارهای پرسشنامه، مشاهدة میدانی و تکنیک گلوله برفی بهره گرفته شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که فن ارزیابی مشارکتی روستایی در مورد سکونتگاه مورد مطالعه، کاربرد مناسبی دارد و از طریق این فن، ضمن رسیدن به چشم اندازهای مشترک در مورد وضعیت موجود، میزان انحراف های میان دیدگاه ساکنان با دیدگاه های رسمی برنامه ریزان و مسئولان شهری به خوبی نشان داده می شود. با وجود این، می توان با تدوین سناریوهایی که هم احکام فرادست را درنظر بگیرد و هم به شکاف بین نیازها، انتظارهای ساکنان و دیدگاه مسئولان شهری توجه کند، به شرط اجرای صحیح سناریوها به نتایج مطلوبی دست یافت.
ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش سازه ی دلبستگی مکانی در میان شهروندان شهر تبریز (پژوهشی در حوزه ی جامعه شناسی شهری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگی مکانی از مفاهیم چندبعدی و بین رشته ای است که توجه جامعه شناسان شهری را به خود جلب کرده است. دلبستگی به مکان، ارتباطی نمادین با مکان است که با دادن معانی عاطفی و حسی مشترک فرهنگی، توسط افراد به مکان خاص یا یک سرزمین شکل می گیرد. شهر یکی از مکانهای مهمی است که می تواند مورد دلبستگی شهروندان قرار گیرد و این دلبستگی نتایج اجتماعی بسیاری در پی دارد. هدف این مقاله، ساخت و اعتباریابی مقیاس دلبستگی به شهر محل سکونت است. روش پژوهش پیمایش است و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته انجام شده است. جامعه ی آماری این پژوهش، شهروندان 15 تا 75 ساله شهر تبریز هستند. حجم نمونه 420 نفر و روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای است. اعتبار محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر چند تن از استادان جامعه شناسی تأیید گردیده و سپس با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، اعتبار سازه ای این مقیاس چهارعاملی با 38 گویه بررسی شد که از عامل اول (وابستگی کالبدی) 6 گویه، از عامل دوم (وابستگی اجتماعی) 4 گویه، از عامل سوم، (هویت کالبدی) 5 گویه و از عامل چهارم، (هویت اجتماعی) 5 گویه در مقیاس ساخته شده باقی ماندند. در ادامه ی بررسی اعتبار سازه ای، فرضیه ی رابطه میان سابقه ی سکونت و دلبستگی مکانی براساس ادبیات پژوهش ساخته آزمون گردید که معنادار بود. پایایی این پرسشنامه بر اساس آلفای کرونباخ و به روش حذف گویه مطالعه شد که آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس های چهارگانه و مقیاس دلبستگی مکانی دارای مقادیر قابل قبولی بود. در نهایت، مدل چهارعاملی متغیر پنهان دلبستگی مکانی توسط تحلیل عاملی تأییدی بررسی گردید که از برازندگی مناسبی برخوردار بود؛ بنابراین، مقیاس ساخته شده ی دلبستگی مکانی، ابزاری مناسب برای اندازه گیری این مفهوم در متن شهری ایران تشخیص داده شد.