فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۱٬۰۳۱ مورد.
بررسی تطبیقی میزان شیوع طلاق و درجه قباحت آن در کتابهای آسمانی قرآن کریم ، عهد عتیق ( تورات ) و عهد جدید ( انجیل )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی اهمیت زمان در اعمال سیاست های جمعیتی با استفاده از مدل پویایی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرضیه ای مقدماتی در مورد تغییرات باروری در ایران
حوزههای تخصصی:
انتخاب اهدای تخمک: راهی برای رسیدن به مادری (مطالعة پدیدارشناختی تجربة زنان نابارور مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استفاده از شیوة اهدای تخمک ازجمله فناوری های کمک باروری (ART) است که در سال های اخیر به دنبال موفقیت روزافزون آن به زنان ناباروری که به دلیل مشکلات تخمدان یا دیگر موضوع های پزشکی قادر به فرزندآوری با تخمک خود نیستند، امید بسیار زیادی برای رسیدن به آرزوی داشتن فرزند بخشیده است. شناخت تجربة زنان نابارور در دورة دشوار تصمیم گیری برای استفاده از اهدای تخمک و ترجیح این شیوة درمان به دیگر راه های جایگزین (فرزندپذیری یا ادامة زندگی بدون فرزند)، بسیار بااهمیت می نماید و پژوهش های انگشت شماری در سطح داخلی با توجه به موضوعات اجتماعی و فرهنگی خاص کشور برای شناخت این پدیده صورت گرفته است.
مقالة حاضر به توصیف تجربة زنان نابارور از انتخاب اهدای تخمک به مثابة راهی برای رسیدن به مادری می پردازد. محقق با هدف شناخت و توصیف این تجربه از روش کیفی و رویکرد پدیدارشناسی استفاده کرده است و یازده مشارکت کننده را تحت مصاحبة عمیق نیمه ساختاریافته قرار داده است. مشارکت کنندگان این پژوهش از میان زنانی که برای درمان اهدای تخمک به پژوهشگاه رویان مراجعه کرده بودند، به شیوة نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. اجرای پژوهش و تحلیل داده ها براساس طرح عملی کلایزی انجام شد. یافته ها حاصل از توصیف های زنان شامل شش عبارت اصلی است: امکان حفظ محرمانگی در اهدای تخمک، امکان تجربة حاملگی، زایمان و شیردهی در اهدای تخمک، انتقال ژنتیک شوهر، تأثیر زمان در انتخاب اهدای تخمک، مجازبودن اهدای تخمک به لحاظ شرعی، بار عاطفی و اجتماعی ناباروری.
تغییر سن در استان کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
نسل جوان - نسل پیر
حوزههای تخصصی:
ثبت وقایع حیاتی
حوزههای تخصصی:
ناهماهنگی در توزیع مکانی جمعیت ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه بین بازاندیشی در هویت و گرایش به مهاجرت از کشور (پژوهشی در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه های دولتی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مهاجرت از کشور به عنوان رفتاری رایج در میان طیفی از متخصصان و دانشجویان جوان دیده می شود. طبق آمار موجود، ایران در زمره کشورهایی است که دارای نرخ بالا و روند رو به افزایشی از مهاجرت نیروهای آموزش دیده و متخصص در دهه های اخیر است. نظر به اهمیت نیروی انسانی متخصص و جوان برای توسعه ملی، به ویژه در فرصت تاریخی اجتماعی موسوم به « پنجره جمعیتی»، علل و عوامل خروج آنان مسئله ای مهم و درخور تأمل خواهد بود. پژوهش حاضر با رویکرد ساختار عاملیت و با هدف کندوکاو پیرامون دلایل ژرف تر موضوع، تغییر نظام های معنایی، تحولات هویتی و بازاندیشی هویت در بستر تحولات ملی جهانی را به عنوان یکی از عوامل اصلی تأثیر گذار بر گرایش به مهاجرت در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی بررسی کرده است. پژوهش به روش پیمایش انجام شده و داده ها به وسیله پرسش نامه، از 272 نفر دانشجوی تحصیلات تکمیلی در چهار دانشگاه دولتی واقع در شهر تهران که به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شده بودند، جمع آوری شده است. نتایج نشان داد که 5/41 درصد دانشجویان مورد مطالعه، تمایل زیادی نسبت به مهاجرت داشته اند که با افزایش میزان بازاندیشی در هویت بر میزان گرایش مذکور افزوده شده و بالعکس، با افزایش امکان تحقق عملیِ بازاندیشیِ ذهنی، از آن کاسته شده است. همچنین احساس امنیت هستی شناختی (متغیر واسط) با گرایش به مهاجرت از کشور (متغیر وابسته) رابطه منفی داشت. در مجموع، متغیرهای تحقق عملی هویت بازاندیشانه، احساس امنیت هستی شناختی و نیز متغیرهای زمینه ایِ وضعیت تأهل و اشتغال، بیشترین تأثیر را بر گرایش به مهاجرت داشته و به عنوان متغیرهای پیش بینی کننده متغیر وابسته در رگرسیون چندمتغیره ظاهر شده اند. همچنین موازی با رویکرد نظری مبنا، تحقق عملی بازاندیشی ذهنی در هویت نهایتاً احساس امنیت وجودی و استقرار ایمن در محیط زندگی را به دنبال داشت.
سیاستگذاری جمعیت و وضعیت کمیسیون سیاستهای جمعیتی
حوزههای تخصصی:
کودکان آسیب پذیر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر رشد جمعیت تهران بر سرانه فضای سبز شهری
حوزههای تخصصی:
تاثیر عوامل جمعیت بر اقتصاد
حوزههای تخصصی:
رابطه عدالت توزیعی و عدالت رویه ای با رضایت شغلی و تعهد سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده متغیر های جمعیت شناختی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
اهداف این پژوهش بررسی رابطه بین عدالت توزیعی و رویه ای با رضایت شغلی و تعهد سازمانی با توجه به نقش تعدیل کننده متغیرهای جمعیت شناختی (شامل جنسیت، تحصیلات، وضعیت تأهل، سن و سابقه شغلی) بود. برای این منظور از کلیه کارکنان شعب یک سازمان اداری- خدماتی، تعداد 364 نفر (شامل 147 زن و 217 نفر مرد) به شیوه تصادفی ساده برای پاسخگویی به پرسشنامه های پژوهش انتخاب شدند. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه سه سؤالی عدالت توزیعی، پرسشنامه پنج سؤالی عدالت رویه ای، پرسشنامه پنج سوالی رضایت شغلی و پرسشنامه پنج سؤالی تعهد سازمانی بودند. داده های حاصل از پرسشنامه های پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی تعدیلی مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین عدالت توزیعی با عدالت رویه ای (488/0= r)، با رضایت شغلی (339/0= r) و با تعهد سازمانی (266/0= r) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. عدالت رویه ای نیز با رضایت شغلی (481/0= r) و با تعهد سازمانی (464/0= r) و تعهد سازمانی با رضایت شغلی نیز رابطه مثبت و معنادار (623/0= r) داشتند. نتایج رگرسیون سلسله مراتبی تعدیلی نیز نشان داد که سن و سابقه شغلی رابطه عدالت توزیعی و عدالت رویه ای را با رضایت شغلی تعدیل می نمایند. همچنین در مورد تعهد سازمانی نیز شواهد نشان داد که وضعیت تأهل رابطه بین عدالت رویه ای را با تعهد سازمانی تعدیل می نماید.
بررسی روند مهاجرت های بین استانی ایران در سه دهه اخیر(سرشماری 1390-1365)(مقاله علمی وزارت علوم)
مهاجر سرمایه سرگردان شهروند بدون مرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محاسبه ی جمعیتها
حوزههای تخصصی:
جهان در معرض دگرگون هایی بس عظیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: