فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۲۶۱ تا ۲٬۲۸۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
در بین مدافعان تفسیر اجتهادی در مورد حیطه و دایره حجیت عقل در تفسیر قرآن، اختلاف نظر وجود دارد. در این تحقیق برآنیم تا قلمرو حجیت عقل منبع را در تفسیر المیزان به عنوان یکی از مهم ترین تفاسیر اجتهادی فریقین بررسی نماییم. برای تحقق این منظور، ابتدا مراد از عقل و گونه های آن (عقل منبع و عقل مصباح) روشن گردید، و بر اساس آن تفسیر اجتهادی قرآن به سه گونه نقل گرا، عقل گرا و کشف گرا تقسیم بندی شد، و با عنایت به این که عقل مصباح و کشف و شهود، تخصصاً از عنوان مقاله خارج بود، لذا بحث را در مورد قلمرو عقل منبع ادامه داده و به بررسی گونه های تفسیر اجتهادی عقل گرا یعنی بدیهیات عقلی، برهان های عقلی، مبانی کلامی، فلسفی و علمی و مدرکات عقل عملی در المیزان پرداختیم. نتیجه آن شد که همه گونه های تفسیر اجتهادی عقل گرا در تفسیر المیزان مطرح شده است؛ بنابراین از دیدگاه مؤلف المیزان قلمرو حجیت عقل منبع در تفسیر قرآن، شامل همه گونه های یادشده می باشد.
بررسی آیه 11 سوره غافر و ارتباط آن با بحث رجعت با رویکرد پاسخ به شبهات
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
265 - 235
حوزههای تخصصی:
مفسرینی از شیعه با توجه به روایات رسیده در ذیل یازدهمین آیه سوره غافر، تعبیر دو مرگ و زندگیموجود در آیه را مربوط به بحثرجعت می دانند؛رجعت را از وعده های الهی خداوند دانسته اند که به واسطه آن ذات باری تعالی، در هنگام ظهور حضرت مهدی علیه السلام، گروهی از مردگان را به همان صورتی که بودند به دنیا بر می گرداند تا گروهی عزیز و گروهی را ذلیل کند؛ به تبع آن حق مظلوم را از ظالم باز ستاند. با توجه به اختلاف نظرات تفسیری راجع به اختصاص بحث رجعت در آیه 11 سوره غافر، به دنبال شفاف سازی اختصاص مرگ های دو گانه مربوط به کفار؛ به روش توصیفی و تحلیلِ سیاقی، مفهوم صحیح این آیهبر اساس پاسخگویی به شبهات موجود بررسی می گردد. با وجود قرائن سیاقی از آیه و اخبار آحاد در روایات رسیده در بحث رجعت ذیل آیه مورد نظر، این آیه مربوط به عموم کفار است و نمی تواند مربوط به کفار در زمان رجعت باشد؛ اما با مقایسه مشخصات کفار در زمان رجعت و مشخصات کفار در سوره های هم سیاق با سوره غافر(حوامیم) مشخص می شود که: این افراد در کفر محض هستند و عذاب الهی از آنها برداشته نمی شود؛ بنابراین با مشخصات کفار در زمان رجعت مطابقت دارد و می تواند به استناد سیاقی، منظور از دو بار میراندن و زنده کردن کفار، دو بار عذاب الهی برای آنان است
واکاوی عرفان کیهانی از منظر فریقین
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱
189 - 161
حوزههای تخصصی:
در دنیای کنونی، برای مقابله با دین و اسلام و از طرفی در اثر رسیدن دنیای غرب به بن بست و احساس خلأ معنویت، عرفان های نوظهور فراوانی ظهور کردند تا از سویی به این واسطه متدینان را از دین و مذهب دور سازند و از سوی دیگر احساس خلأ معنویت در غرب را پاسخ گویند که یکی از آن، عرفان کیهانی است. بنابراین باید بحث نمود که هر یک از تصدّی گری و ترویج مکتب عرفان حلقه، جذب شدن و پیوستن به عرفان حلقه و نشر و حفظ و مطالعه آثار عرفان کیهانی از نظر فقهی چه حکمی دارد؟ مکتب عرفان کیهانی و یا عرفان حلقه در دهه هشتاد در ایران راه اندازی شد و به همین جهت تاکنون پیرامون بررسی فقهی آن چندان بحث نشده است و می طلبد پیرامون حکم هر یک از حفظ و نشر و چاپ آثار و جذب شدن به چنین مکتبی و همچنین ترویج آن بحث گردد که تصدی گری و ترویج مکتب عرفان کیهانی، به دلیل حرمت بدعت و تشریع و قاعده نفی سبیل، حرام است و جذب شده و پیوستن به عرفان حلقه نیز حرام است و سه دلیل: قاعده حرمت تشبه به کفار، ادله لزوم کسب اعتقادات صحیح و ادله لزوم کسب رفتارهای صحیح، بیانگر حرمت آن است. همان گونه که قاعده حرمت حفظ کتب ضاله، هر گونه حفظ و نشر و مطالعه آثار عرفان کیهانی را حرام می شمارد.
Discourse-Oriented Structures of the Prophet Solomon (AS) Narrative in Surah An-Naml: Van Leeuwen's Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
It is not possible to get the desired thought of the text without considering the discourses of social actors. Using sociological-semantic categories, Van Leeuwen's discourse-oriented theory (2008) can explore the hidden layers of language in oral and written texts by stressing the importance of social actors of discourse. Hence, this theory can reveal the underlying relationships of each discourse. Due to the mysterious and discourse-oriented structures of the Holy Qur’an, one can find that the hidden ideology behind them is approximately the same. Therefore, discourse analysis can find a special status in Qur’anic studies. This study has examined the discourse system of the narrative of Prophet Solomon (AS) in Surah An-Naml with descriptive-analytical and statistical approaches using Van Leeuwen’s discourse-oriented model. The findings suggest that the inclusion components (134 cases) have a much higher frequency compared to the exclusion components (38 cases). On one hand, this means that God pays the most attention to the meaning, but on the other hand, in stylistic creativity, He introduces the audience, the names of individuals, groups, places, and times in which social actors play an active role. Besides, the components of reference allocation (98 cases), role allocation (20 cases), and type allocation (16 cases) have the most representation in all types of social actors included in this narrative, respectively.
روند تاریخی فهم مفسران از آیه 34 سوره نساء
منبع:
پژوهشنامه نقد آراء تفسیری سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
117 - 142
حوزههای تخصصی:
برخی آیات قرآن کریم در بعضی دوره های تاریخی مورد توجه خاص مفسران قرار گرفته، یا نگاه مفسران به آن ها در طول تاریخ دچار تحولاتی شده است. از جمله این آیات آیه 34 سوره نساء است که به بحث قَوّام بودن مردان بر زنان می پردازد. با توجه به مطرح شدن بحث های حقوق زنان هم چون گفتمانی جدید در دوران معاصر، پی گیری آراء تفسیری درباره این آیه از سده های متقدم تا کنون می تواند نشان دهنده روند تغییرات نگاه مفسران در تفسیر این آیه و تأثیر تحولات اجتماعی و گفتمان جدید بر تفسیر قرآن باشد. در این مطالعه با استفاده از تحلیل تطبیقی تاریخی، بخش نخست این آیه را بررسی خواهیم کرد. بنا داریم نشان دهیم که مفسران معاصر در حرکتی برخلاف مسیر متقدمان در تفسیر آیه، سبب نزول یادشده برای آیه را نقد، قوّامیت را محدود، دامنه برتری های مردان بر زنان را مشخص، و متقابلاُ حتی برخی برتری های زنان بر مردان را نیز در مقام تعدیل بحث مطرح کرده اند. چنآن که خواهیم دید، حجم تفسیر ارائه شده توسط معاصران از این آیه بسیار بیش تر از متقدمان است؛ امری که نشان می دهد تمرکز آن ها بر این آیه و تلاش شان برای پاسخ به برخی سؤالات، با توجه به گفتمان دوره معاصر درباره زنان است.
نگاهی به مؤلفه های اعجاز قرآن از دیدگاه معتزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معتزله به عنوان یکی از مذاهب کلامی در جهان اسلام، نقش تأثیرگذاری در پیشرفت علوم مختلف قرآنی داشته است. اعجاز قرآن یکی از مباحث پیچیده و دشوار در حوزه علوم قرانی است که از ابتدای نزول قران مورد اهتمام علمای مسلمان به ویژه معتزله قرار گرفت، و از رهگذر آن دیدگاه های ارزشمندی توسط بزرگان این مذهب همچون نظّام، جاحظ، و عبدالقاهر جرجانی ارائه شد. در مقاله حاضر با رویکرد توصیفی تحلیلی به نقد و بررسی دیدگاه های معتزله در زمینه اعجاز قرآن پرداخته شد. و به طور ویژه سه دیدگاه صرفه، اخبار از غیب و اعجاز بلاغی قرآن مورد بررسی قرار گرفت. مهم ترین نتیجه پژوهش این است که معتزله در حوزه صرفه با اعتقاد به اینکه خداوند انگیزه آوردن کتابی همچون قرآن را از اعراب گرفت، راه را به خطا رفتند، اما در زمینه اخبار از غیب و اعجاز بلاغی دیدگاه های مقبولی در محافل علمی ارائه نمودند، و در نهایت به نظریه نظم قرآن رسیدند.
A Critical Review on Gabriel Sawma's View about the Verse Al-Baqarah, 116: "Wa Qālūt takhadhal lāhu Waladāan Subĥānahu"(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The book "The The Qur’an Misinterpreted, Mistranslated, and Misread: the Aramaic Language of the The Qur’an" was published in 2006 by Gabriel Sawma. The author has claimed that the language of the Qur'an is the Syro-Aramaic, and most of its teachings are derived from Jewish-Christian sources. Among his claims, he alleges that Muslims have misunderstood the verse 116 of Surah al-Baqarah:"And they say Allah has taken to Himself a son Glory be to Him…" (Wa Qālūt takhadhal lāhu Waladāan Subĥānahu). He regards the word ‘اتَّخَذ’ (Has taken) as a distortion of the Syriac «اتَّحدَ» (has united) happened by the Qur'anic scribers. According to this recitation, the meaning of the verse is "They said that God is united with the Son". This meaning is in accordance with the New Testament doctrine of the incarnation of God through the Son. In this paper, Gabriel Sawma's viewpoint is reviewed and criticized by two intra-religious aspects including the Qur'an and Arabic literature and extra-religious features including linguistic historical-comparative in some branches of Sami languages and interfaith research. The authors conclude that the textual and linguistic evidence prove contrary to the Sawma's claim.
نقد و بررسی نظریه گلدتسیهر درباره اختلاف قرائات در قرآن
حوزههای تخصصی:
علم قرائت یکی از علوم قرآنی است که نقش بسزایی در فهم قرآن دارد و اختلاف در قرائات، مؤثر در دریافت معانی مختلفی از قرآن خواهد بود. مستشرق یهودی تبار، گلدتسیهر (1921-1850) با تمسک به اختلاف قرائات و انتساب آن به اجتهاد قاریان، درصدد برآمده قرآن را برخوردار از نصّی مضطرب و فاقد متنی یگانه و غیرمصون از تحریف بداند و به آیاتی نیز استشهاد کرده است. در این مقاله سعی شده علاوه بر پاسخگویی به برخی استشهادهای وی، با استناد به اهتمام فراوان مسلمانان در فراگیری قرآن از لسان پیامبر، برخورداری آن از متن واحد مستند به وحی اثبات شود؛ هرچند این متن واحد، در دوران کتابت، به سبب محدودیت های رسم الخط عربیِ آن روز و عاری بودن از نقطه، حرکت و اِعراب، دچار اختلاف قرائت شده است؛ اما طبقات بعدی قاریان و مفسران، تنها مجاز دانسته اند که از میان قرائت های مأثور، قرائتی را براساس اجتهاد شخصی انتخاب کنند و این اجتهاد نه به معنای روابودنِ هر قرائتی بر مبنای خواست و نظر شخصی فرد، بلکه به معنای تعلیل قرائتِ مختار است و تأثیری در اساس متن قرآن ندارد. این نوشتار با روش توصیفی - تحلیلی انجام پذیرفته است و روش گردآوری اطلاعات آن اسنادی –کتابخانه ای است.
بررسی و تحلیل نقدهای ملاصدرا بر دیدگاه متکلمین درباره هویت انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث جسم انگاری ما سوای خداوند، در میان آموزه های کلامی از اهمیتی ویژه برخوردار است و از اندک مباحثی است که تقریباً همه فرقه های کلامی درباره آن همنظرند. متکلمان ماسوی الله، یعنی انسان و دیگر موجودات، را اموری جسمانی میدانند و موجود مجرد را حقیقتی کامل و بینیازِ مطلق معرفی میکنند. نگاه ظاهرگرایانه، عینی و انضمامی کلامی، جسم انگاری هویت و حقیقت انسان را نیز ایجاب و ایجاد مینماید. ملاصدرا از جمله افرادی است که با جسم انگاری متکلمان مقابله کرده و درصدد است تفسیری فلسفی و جامع از واقعیت و هویت انسان ارائه دهد؛ تصویری که بتواند در زندگی فردی و اجتماعی او تأثیری مثبت داشته باشد. نوشتار حاضر، از طریق روش اسنادی، تحلیل محتوا و توصیف گرایانه، به طرح، بررسی و نقد دیدگاههای متکلمان از منظر ملاصدرا میپردازد و نشان میدهد که تعریف صدرالمتألهین از هویت انسان و ظرفیت وجودی او، با تعریفی که متکلمان در اینباره ارائه کرده اند، بکلی متفاوت و حتی مقابل آن است. متکلمان برخلاف ملاصدرا، هویت و ظرفیت وجودی انسان را بسیار جزئی و محدود شمرده اند و بتبع آن دچار مشکلات و محذوریتهای متعدد شده اند.
روش موضوع یابی در سُوَر آغازشده با سوگند؛ مطالعه موردی در سوره طور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گرایش های نوپدید تفسیری چون «تفسیر ساختاری» و «تدبر در قرآن» سوره به مثابه کل پیوسته تلقی می شود که الفاظ، عبارات و آیات آن پیرامون موضوعی کانونی گرد هم آمده است و از همین موضوع کانونی سخن می گویند. در این نگاه جامع و منسجم به سوره، موضوع کانونی جایگاه ویژه ای دارد و نقشی راهبردی در فهم سوره بازی می کند. این پژوهش با پذیرش اهمیت و جایگاه راهبردی موضوع کانونی در فهم سور، به دنبال ارائه روشی جهت شناسایی و پیدا کردن آن در سور آغازشده با سوگند است. روش ارائه شده در دو مرحله «شناسایی مُقسَم علیه (جواب قَسَم)» و «جایگاه سنجی مُقسَم علیه (جواب قَسَم) در محتوای سوره» طراحی شده است. این روش با مطالعه موردی آیات برخی از سور آغازشده با سوگند به دست آمده است و فهم یک دست، جامع و منسجم سوره را برای مفسر فراهم می سازد. این روش جهت راستی آزمایی در سوره طور به ارزیابی گذاشته شده و درستی و دقت آن در این آزمون اثبات شده است. در قسمت پایانی مقاله، به برخی از آسیب های ناشی از بی توجهی به موضوع کانونی اشاره شده است.
تزاحم رفتارهای دینی با الزامات بهداشتی در دوران کرونا
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پیدایش و گسترش سریع بیماری کرونا و مقابله با انتقال آن، مستلزم رعایت محدودیتهای بهداشتی، به ویژه خودداری از حضور در اجتماع است. از سوی دیگر، وجوب حضور در نمازهای جماعت و مناسک جمعی از امور مورد اتفاق میان همه مذاهب اسلامی است. حال این سوال مطرح است که آیا شیوع گسترده و سریع بیماری کرونا با توجه به شیوه های مختلف انتقال آن، می تواند عذر شرعی در ترک عبادات و مناسک جمعی باشد؟ مواد و روش ها: پژوهش حاضر با تکیه بر توصیف و تحلیل گزاره های فقه مذاهب اسلامی و روش کتابخا نه ای به بررسی موضوع حاضر پرداخته است. نتیجه گیری: بیماری های واگیردار در طول تاریخ بشر وجود داشته و لزوم رعایت سلامت و بهداشت از امور مورد تأکید شریعت است. با این وصف، در باب پذیرش بیماری های واگیردار در میان صاحب نظران اختلاف وجود دارد. از نگاه شرعی رخصت های عام یا خاص وجود دارند که مدار آنها بر رفع حرج و عسر است. بر این اساس، ثبوت رخصت شرعی برای شخص مبتلا به کرونا ثابت است اما در خصوص پذیرش احتمال ابتلاء به بیماری به عنوان رخصت، می توان این بیماری را به عنوان رخصت خاص پذیرفت و با قواعد فقهی همچون: لزوم رفع مشقت و حرج، یا ازاله ضرر و نیزبا تأکید بر لزوم حفظ جان به عنوان یکی از ضروریات از نگاه مقاصد شریعت، وجود بیماری های مسری را تا زمان کشف دارو به عنوان رخصت خاص پذیرفت.
دورنمای رستاخیز در آموزه های قرآن و ادیان غیر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
315 - 338
حوزههای تخصصی:
از دیرباز اقوام بشر و ملل و نحل مختلف به این سؤال پاسخ های متفاوت و حتی متضاد داده اند: برخی را عقیده بر آن بوده است که مرگ نیستی کامل است و انسان به کلی معدوم می شود. بعضی به تناسخ قائل شدند و گفتند ارواح آدمیان پس از مرگ (فناناپذیری روح) به بدن جانور یا انسان گیاه، جامدات وارد شده و به زندگی خود در همین جهان ادامه می دهد، و جمعی کثیر که اغلب از سرچشمه تعالیم پیامبران سیراب شده اند جهانی دیگر را باور داشته اند و به پاداش و مجازات نیکوکاران و بدکاران معتقد بوده اند. فلاسفه و حکما نیز بر حسب نحله ها و مذاهب و مذاق های خود آراء و افکار گوناگونی در این زمینه اظهار کرده و به سخنان در قالب استدلال و بیان فلسفی یا عرفانی پرداخته اند، و آنانی که زندگانی را محدود و محصور به همین حیات دنیوی انگاشته اند در حقیقت مردمان سطحی نگر و عامی و طرفداران طرز فکر ماتریالیسم بوده و هستند.
بررسی اصل جبران خسارت از منظر قرآن، فقه امامیه و حقوق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
429 - 463
حوزههای تخصصی:
در حقوق ایران بحث از خسارات قابل جبران جزو موضوعات اختلاف برانگیز حقوق مسئولیت مدنی بوده و نظرات مختلفی در این باره ارائه شده است. این مباحث و اختلاف نظرها به خصوص با پیروزی انقلاب اسلامی و رویکرد فقهی به حقوق ابعاد جدیدی یافته است. در حقوق ما، دو روش و دیدگاه کلی درباره خسارات قابل جبران وجود دارد: از طرفی اکثر فقهای امامیه بدون آنکه بحث مستقلی را به این مقوله اختصاص دهند و قاعده ای کلی در این باره بنا نهند به مناسبت در بحث های فقهی مختلفی متعرض مسأله خسارات قابل جبران شده و در هر مقام مباحثی را مطرح نموده اند؛ در مقابل، بسیاری از حقوقدانان جدید ایرانی که علی رغم استفاده و توجه به مبانی فقهی و مباحث فقها، از روش نوینی در بحث های حقوقی استفاده می کنند، به شیوه حقوقدانان فرانسوی، به بحث کلی خسارات قابل جبران در حقوق مسئولیت مدنی پرداخته و ذیل فصل ارکان مسئولیت به مبحث ضرر و بیان مسائل پیرامون آن اشتغال ورزیده اند.
بررسی عوامل قبض و بسط رزق و روزی در قرآن و عهدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
371 - 395
حوزههای تخصصی:
خداوند رزاق نه تنها رزق انسان ها بلکه تمام موجودات را بر خود فرض کرده است با این تفاوت که وسعت و ضیق رزق انسان ها عوامل گوناگونی دارد که بسیاری از این عوامل به عملکرد آنان برمی گردد. رزق مادی در قرآن شامل مایحتاج زندگی و رزق معنوی مصادیق متعددی چون عمر با برکت دارد. در قرآن کریم رفتار انسان نسبت به روزی ها در استمرار، بسط، قطع و قبض آن ها دخالت دارد؛ موضوعی که در عهدین نیز آمده است و از آنجا که جوهر اصلی اسلام، یهودیت و مسیحیت یکی است، آموزه های این ادیان که در کتب آسمانی شان متبلور شده، شباهت هایی دارند. این مقاله به روش تطبیقی- تحلیلی به بررسی عوامل قبض و بسط رزق در قرآن و عهدین می پردازد. قرآن و عهدین روزی رسان را خداوند معرفی کرده و از مهم ترین عوامل بسط رزق در هر دو، اطاعت از خدا و از مهم ترین عوامل قبض آن سرپیچی از فرامین الهی ذکر شده است.
بررسی تفسیری سازوکارهای درونی تأثیر نظارت خدای متعال در پیشگیری از کجروی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
81-104
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به دنبال کشف دیدگاه قرآن کریم درباره سازوکارهای درونی اثرگذاری نظارت خدای متعال بر رفتار انسان در پیشگیری از کجروی است. حاصل تحقیق ، شناسایی پنج سازوکار اثرگذاری نظارت خدا است: آثار درونی تقویت، حیا، خشیت، نظارت عاطفی و نظارت ارزشی. برخی از آیات قرآن کریم کارکرد این سازوکارها را ارتقا می بخشد که ازجمله می توان به تأکید بر قطعیت تشویق و تنبیه، تأکید بر وابستگی همه جانبه انسان به خدا، تقویت میزان دلبستگی به خدا، یادآوری نظارت و قدرت خدا و ویژگی های آن اشاره کرد. همچنین برخی از دستورالعمل های عبادی قرآن در ارتقای اثرگذاری این نظارت، مؤثر است؛ دستورالعمل هایی مانند امر به اقامه نماز، ذکر کثیر، قرائت قرآن، دعا و درخواست نیازها از خدای سبحان. روش به کاررفته در این پژوهش، تحلیل محتوای کیفی است که قابلیت دارد تا به فهمی از آیات برسد که در علوم اسلامی و اجتماعی از روایی برخوردار باشد.
ارزیابی شگردهای ترجمه طاهره صفارزاده برپایه عوامل تحریف متن آنتوان برمن مطالعه موردی: سوره مبارکه نساء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنتوان برمن، سیستم تحریف متن را هرگونه حذف، اضافه، تغییر در سبک نویسنده، تغییر ساختار زبان، اطناب کلام و حتی تغییر در نقطه گذاری و پاراگراف بندی می داند. سی وسه آیه از آیات الاحکام در سوره مبارکه نساء وجود دارد که با در نظر گرفتن این مهم و برپایه نام سوره و جنسیت مترجم زن، ترجمه طاهره صفارزاده و نیز مدل آنتوان برمن برای پژوهش حاضر برگزیده شد. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی، سامان یافته و ترجمه صفارزاده از سوره نساء برپایه شش مؤلفه از سیزده مؤلفه تحریف متن آنتوان برمن یعنی عقلایی سازی، شفاف سازی، اطناب کلام، آراسته سازی، غنازدایی (تکییف) کیفی و غنازدایی کمی بررسی شده است. گفتنی است با توجه به تفاوت های فرهنگی - اجتماعی و گفتمانی، پایبندبودن به عقیده برمن در تمامی نمونه ها بسیار دشوار است؛ به همین روی در اینجا هر سیزده مؤلفه بررسی نشده و مؤلفه هایی بررسی شده اند که نمونه های بهتری از آن در ترجمه این مترجم یافت می شود. روش پژوهش برپایه مقابله متن مقصد با متن مبدأ است. متن مقصد به صورت خط به خط با متن مبدأ، مقابله و شاهد مثال ها با توجه به هر یک از مؤلفه ها استخراج می شود. برآیند پژوهش نشان می دهد در میان این شش مؤلفه، عقلایی سازی، شفاف سازی و اطناب کلام از پربسامدترین عوامل تحریف در ترجمه صفارزاده و در سه حوزه غنازدایی کیفی، آراسته سازی و غنازدایی کمّی، کمترین انحراف را از متن اصلی داشته است. مترجم از دیدگاه انتقال ساختار و درون مایه نیز ترجمه ای وفادار به متن اصلی، ارائه و تلاش کرده است هیچ عبارتی را از قلم نیندازد؛ ولی در بسیاری از نمونه ها عبارت ها را به صورت واژه به واژه برگردانده است. برآیند پژوهش نشان می دهد که در میان این شش مؤلفه: عقلایی سازی، شفاف سازی و اطناب کلام از پربسامدترین عوامل تحریف در ترجمه صفارزاده و در سه حوزه غنازدایی کیفی، آراسته سازی و غنازدایی کمّی کمترین انحراف را از متن اصلی داشته است. مترجم از دیدگاه انتقال ساختار و درون مایه نیز ترجمه ای وفادار به متن اصلی ارائه کرده و تلاش نموده هیچ عبارتی را از قلم نیندازد، ولی در بسیاری از موارد، عبارتها را به صورت واژه به واژه برگردانده است.
ارزیابی رویکرد تأویلی نصرحامد ابوزید در فهم آیات الاحکام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۳
۲۱۵-۲۳۴
حوزههای تخصصی:
حامد ابوزید از نواندیشان معاصر معتقدست که راه زنده ماندن پیام قرآن، تأویل است. از دیدگاه وی، آیات الاحکام باید به صورت عصری تأویل شود؛ از سیر تکوین احکام در عصر نزول، پیامی حاصل می شود که با استفاده از آن می توان احکام عصری را به دست آورد. از آنجا که هر فهمی از قرآن باید ضابطه مند باشد، بررسی ضابطه مندی تأویل ابوزید ضروری می نماید. هدف پژوهش حاضر، پی گیری ضابطه مندی در مؤلفه های تأویل ابوزید؛ مبانی هرمنوتیکی، روش و معیار تأویل است. مطابق نتایج پژوهش، برخی عوامل موجب بی ضابطگی تأویل می شود: در مبانی، غفلت از قصد مولف، اعتقاد به تاریخمندی فهم و ...؛ در روش، خوانش پذیری پیام حاصل از سیر تکوین احکام و در معیارها، عصری بودن و مطابقت با پیام حاصل از سیر تکوین احکام. البته دو معیار پیوند معنا با فحوا و توجه به بافت های مختلف کلام، خوانش افراطی متن را مهار می کنند.
مشاغل حکومتی در مدینه النبی بر پایه گزارش های رجالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
127 - 159
حوزههای تخصصی:
در منابعِ رجالی، تاریخی و حدیثی داده هایی درباره مشاغل مختلف صحابه همچون یکی از شیوه های تولید ثروت در عصر نزول قرآن نیز جای گرفته است. بازشناسی و تحلیل این داده ها می تواند ما را با ابعادی از نظام اقتصادی جامعه عرب صدر اسلام آشنا کند و به شناخت بستر نزول آیات قرآن و روایات نبوی هم فایده رساند. مطالعات متعددی را از دیرباز تا دوران معاصر می توان یافت که در هر یک به نحوی به این امر توجه و تحلیل هایی بر پایه آن از تاریخ صدر اسلام بازنموده شده است. موضوع مطالعه کنونی، بازشناسی مشاغل حکومتی در مدینه النبی است. می خواهیم با استخراج داده های مندرج در منابع تاریخی و رجالی، گزارش های مرتبط با مشاغل حکومتی رایج در جامعه مدینه عصر رسالت را گونه شناسی و دسته بندی و میزان اشتغال یاران پیامبر اکرم(ص) را به هر یک از این مناصب بازشناسی نماییم. اکنون بر همین پایه در مطالعه پیش رو بناست به این پرسش ها پاسخ دهیم که اولاً، آیا می توان با مرور منابع تاریخی، خاصه منابع رجالی و حدیثی، شواهد عینی و قابل اتکائی درباره مشاغل حکومتی صدر اسلام پیدا کرد؛ ثانیاً، پیوندهای موجود میان خود این گزارش ها چه اندازه می توانند ما را در طبقه بندی عینیت گرایانه مشاغل یاری برسانند؛ ثالثاً، حجم اطلاعات مربوط به هر یک از مشاغل چه اندازه می تواند گویای پیوندشان با همدیگر یا جایگاهشان در نظام حکومتی صدر اسلام باشد.
روش شناسی تفسیر آیات عصمت انبیاء
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم دامن انبیاء را از ارتکاب به گناه مبری می داند. اما برخی از آیات قرآن ظاهرا بر ارتکاب گناه توسط برخی انبیاء الاهی دلالت دارد. از این رو حضرات معصومین (ع)، متکلمان و مفسران به پاسخ گویی به شبهات پیرامون این موضوع پرداخته اند به نظر می رسد معیارهای ارائه شده در توجیه شبهات عصمت انبیاء توسط برخی از اندیشمندان مسلمان جامع و دقیق نیست، و برآمده از نگاه محدود و وابسته به گرایش های کلامی آن ها است. هدف مقاله حاضر نقد و بررسی آراء دانشمندان مسلمان درخصوص اثبات عصمت انبیاء بوده است. پرسش پژوهش حاضر این است که: روش منطقی در تفسیر آیات عصمت انبیاء و پاسخ به شبهات پیرامون آن چیست؟مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی تهیه شده است. داده های پژوهش از منابع تفسیری و کتاب های مرتبط با هدف مقاله، جمع آوری و مورد نقدو بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان می دهد که ازجمله معیارها در اثبات عصمت انبیاء (ع) بر آمده از آیات قرآن عبارتند از: ادلّه عقلی در اثبات عصمت انبیاء، ادلّه نقلی، در نظر گرفتن فضای نزول آیه، تمییز تفسیر از تأویل، تطبیق اقوال تفسیری با مواردی چون وقایع قطعی تاریخی، سیره و صفات و شئون انبیاء، توجه به علم لغت، اصول لفظیه، و سرانجام فصاحت و بلاغت قرآن.
تطبیق دلالت های تربیتی معنای زندگی از دیدگاه علامه طباطبایی و توماس آکوییناس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
55 - 76
حوزههای تخصصی:
معناداری زندگی و جست وجوی این معنا یک ضرورت اخلاقی، روحی، روانی و دینی است. علامه طباطبایی و بسیاری از فلاسفه اسلامی و شیعه بر آن هستند که معنای زندگی تا حدود زیادی وابسته به ساختار غریزی و فطری افراد است. این نیاز مانند نیازهای اساسی انسان(خوردن، آشامیدن و نیاز جنسی) است که به صورت اولی و فطری در انسان وجود دارد. توماس آکویناس و علامه طباطبایی هر دو کشف باور دانسته شده اند زیرا هر دو به وجود غایت در آفرینش انسان و جهان بر اساس مفهوم حکمت الهی و وجود غایت در سیر تکاملی موجودات اعتقاد دارند. رویکرد پژوهش حاضر تطبیقی است. اشتراک هر دو فیلسوف در این است که معنای زندگی را به مثابه هدف زندگی در نظر گرفته و هدف زندگی را وجود خداوند دانسته اند. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ این سؤالات است که پس از شناخت مبانی و نوع رویکرد فلسفی آن ها نقاط اختلاف و اشتراک این دو متفکر کجاست؟ و دیدگاه تربیتی آن ها چیست و چگونه می توانیم نسبتی بین دیدگاه این دو متفکر در بحث معنای زندگی و نگاه تربیتی برقرار نماییم.