فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
روساخت و ژرف ساخت از مباحث علم زبان شناسی هستند. نوآم چامسکی، اولین فردی است که نظریه دستور زایشی - گشتاری را مطرح کرده است. وی از جملات عینی به روساخت و از جملات نهفته در پس آن ها به ژرف ساخت تعبیر می کند. ترجمه لایه های سطحی و توجه به رویکرد صورت مدار در ترجمه، مترجم را از تأمل در لایه های عمیق معنا باز می دارد. در جستار حاضر، نگارندگان بر آن هستند تا از رهگذر رویکرد متن مدارانه، ترجمه های فولادوند، خرمشاهی، مجتبوی و مشکینی را بررسی و هر یک را تجزیه وتحلیل کنند. هدف پژوهش آشنایی بیشتر مترجمان با موضوع ژرف ساخت معنایی به ویژه در متون دینی است تا به وسیله آن مخاطب بتواند ارتباطی بهتر با آن اثر برقرار کند. برآیندهای حاصل از این پژوهش نشان می دهند مترجمان یادشده که ترجمه هایشان ترجمه ای معنایی است، در ترجمه آیات پرکاربرد این کتاب آسمانی، فقط به لایه سطحی معنا توجه داشته باشند و این امر آن ها را از بررسی معنای نهفته عبارت ها بازداشته است.
بررسی تطبیقی نسخ در قرآن کریم از دیدگاه شیخ طوسی و آیت الله خویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۵)
109 - 132
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و چالش برانگیز در طول تاریخ تفسیر و علوم قرآن، موضوع نسخ است. عالمان متقدم، بسیاری از آیات قرآن که جنبه تخصیص و تقیید داشته است را در محدوده نسخ درنظر گرفته اند. متأخرین با تعریفی نو، رویکردی ویژه نسبت به این موضوع داشته اند. اگرچه همچنان بحث ناسخ و منسوخ از جمله موضوعات اساسی علوم قرآنی به شمار می آید، در زمینه تبیین و بررسی وجوه تفاوت و تشابه دیدگاه علمای متقدم و متاخر در موضوع نسخ در قرآن کریم، پژوهش های زیادی انجام نشده است. ازاین رو پژوهش پیش رو درصدد است با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و مقایسه ای به بررسی تطبیقی دیدگاه های شیخ طوسی از عالمان متقدم در تفسیر التبیان فی تفسیر القرآن و کتاب العده فی اصول الفقه و آیت الله خویی از فقهای متأخر در کتاب البیان فی تفسیر القرآن بپردازد. یافته های این پژوهش نشان می دهد شیخ طوسی و آیت الله خویی در انواع نسخ و موارد آن در آیات قرآن کریم اختلاف نظر دارند و آیت الله خویی برخلاف شیخ طوسی، تنها به نسخ یک آیه از قرآن کریم معتقد است.
بررسی حوزه معنایی و زبانشناسی موادّ «خوف»، «روع»، «رهب» و«وجل» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
61-88
حوزههای تخصصی:
معنا شناسی واژگان قرآنی یکی از روش های نوین پژوهش در قرآن است . میادین معنایی وسیع کتاب جاویدان بعد از انتخاب واژگان با ارتباط سیستمی کلمات پیرامونش بررسی می شود و برخی لایه های پنهان معانی آیات ظاهر می گردد. رویکرد معنا شناسانه واژگان ترس در قرآن ، معارف نهفته در باطن آیات را با بررسی عبارات همنشین کشف کرده و نظام دار بودن آن معارف را تقویت می کند. در این جستار قصد بر این است لایه های معنایی کلمات « ترس » را که عبارتند از : خشیه ، خوف ، رهب ، تقوی ، وجل ، ، فزع ، رعب و جبن ، با توجه به روابط همنشینی در قرآن مورد تحلیل و بررسی قرار گیرد. ابتدا معنای هر واژه را از منابع معتبر لغت جستجو ، سپس ذیل هر کلمه منتخبی از آیات قرآنی مربوط به بافت و سیاق آیات ، از تفسیرهای معتبر روشن نموده و در این راستا از محور هم نشینی در فهم معنا و مصداق آیات استفاده شده است . به عنوان مثال : خشیه عبارت است از ترسی که تعظیمی با آن همراه باشد و در بیشتر موارد این امر از آگاهی نیست به آنچه که از آن می ترسد ، ناشی می گردد. تفاوت « خشیه » و « خوف » در یقین صادق نسبت به عظمت پروردگار و به سبب تسلط و قهر و وحشت از چیزی است .
تحلیل نگاشت های استعاره های مفهومی «انسان انگاری» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد نظریه های جدید زبان شناسی در حوزه فهم آیات وحیانی می تواند نگاهی عمیق، علمی و دقیق برای درک مفاهیم الهی باشد. استعاره مفهومی از نظریه های جدید در حوزه زبان شناسی شناختی است که نشان می دهد مجاز جزء اساسی تفکر بشری است و بدون استعاره امکان فهم بسیاری از پدیده ها و مفاهیم انتزاعی ممکن نیست. نوعی ویژه از استعاره مفهومی هستی شناختی (وجودی) شخصیت بخشی و انسان انگاری پدیده ها، اشیاء و موجودات غیربشری است که می تواند به فهم و درک پدیده ها و مفاهیم الهی در قرآن کریم کمک بسیار کند. این مقاله، به روش توصیفی – تحلیلی، نمونه هایی از استعاره-های هستی شناختی قرآن کریم از نوع انسان انگاری را بررسی و تحلیل کرده است. نتایج حاصل نشان می دهد مفهوم قرآنی «حق» به مثابه انسانی مفهوم سازی شده است که از کانون اصلی خود، یعنی جهان غیبت، حرکت کرده و در این دنیا پیش سایرانسان ها حاضر شده است. این انسان انگاری حق و وصف آن با صفات انسانی ما را به وجود واقعی و ملموس مفهومی انتزاعی و معنوی رهنمون می سازد. از دیگر پدیده ها و اشیاء و موجوداتی که به صورت استعاره «انسان انگاری» در قرآن کریم تصویرسازی شده اند می توان به حضور و اشراف مرگ در پیش آدمی، رفت وآمد شب و نفس کشیدن صبح، سرکشی آب و سکوت خشم اشاره کرد.
بررسی رویکردها درباره انواع مواجهه با قرآن کریم در سده نخست اسلام(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
چگونگی و کیفیت روی آوردن به متن وحیانی با شرایط بافتی، نیازها، دغدغه ها و دیگر مؤلفه های عصری هم بسته است. زمینه های تحول جغرافیایی، اجتماعی، سیاسی پسارحلت پیامبر(ص) و همچنین عوامل فلسفی وجودگرایی در گونه ناهمسان روی آوری به متن از جهت فهم پذیری یا فهم پرهیزی بوده است. بازشناخت علل تحولات برون انسانی و نیز نقش فهمندگان در این دگرگونی ها به عنوان عوامل درون انسانی و اثرپذیری آنان از قواعد گفتمانی ویژه، گونه فهم فهمندگان، روی آوری، گستردگی و یا رها کردن تفسیر از سوی آنان را تعیین می کند. در سویه دیگر، تکون روایت های تفسیری همانند روایت های تاریخی در پیوند با نشانه های بافتی و عناصر فرازبانی قرار دارد. براین اساس، جستار پیش رو می کوشد با شیوه توصیفی- تحلیلی، با تکیه بر اسناد کتابخانه ای و بهره مندی از شیوه گفتمانی و فلسفه وجودگرایی، ناهمسانی روی آوری ها به متن وحیانی از جهت تفسیری، نوع و رها نمودن تفسیر در دوره آغازین اسلام را بازخوانی نماید. به نظر می رسد عوامل وجودگرایی به همراه قرار گرفتن در بافتار فرازبانی، در شیوه روی آوری خوانش گران آغازین به متن وحیانی مؤثر بوده است.
بررسی تطبیقی مسأله سنخیت خالق و مخلوق در قرآن و حکمت متعالیه بر اساس آیه «نَفَخْتُ فِیهِ مِنْ رُوحِي» (مطالعه موردی: تفسیر علامه طباطبایی و علامه محمدتقی جعفری)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۵)
157 - 177
حوزههای تخصصی:
مفسران، عبارت قرآنی «نفخت فیه من روحی» را به شکل تفسیر کرده اند که در یکی از آنها ترکیب اضافی «روحی» اضافه تشریفی و در دیگری اضافه حقیقی دانسته شده است. تفسیر نخست متعلق به علامه طباطبایی (ره) است و دومی از آن علامه محمد تقی جعفری (ره) است. به طور کلی می توان دوع نوع اضافه اصلی در عبارت «روحی» مطرح کرد: 1. اضافه تشریفی اعتباری؛ 2. اضافه تشریفی غیر اعتباری (اضافه حقیقی) که خود این نوع دوم به دو نوع دیگر تقسیم می شود: 1. اضافه تشریفی غیر اعتباری وجودی (اضافه حقیقی وجودی)؛ 2. اضافه تشریفی غیر اعتباری تشانی (اضافه حقیقی تشانی). در حکمت متعالیه پس از تثبیت عین الربط بودن معلول به علت، تبیین تشأنی از علیت و وحدت شخصی وجود شکل می گیرد؛ ازاین رو با از میان رفتن دوئیت وجودی حقیقی میان واجب و ماسوی، تباین و سنخیت وجودی جایی نخواهد داشت و عینیت نیز به حمل شایع مواطاه، به دلیل محدودیت همه تعینات وجودی در منظومه حکمت متعالیه، از اساس باطل است. بنابراین تنها تبیین سازگار با مبانی صدرایی، رابطه تشأنی خوهد بود که تفسیر علامه محمدتقی جعفری از عبارت قرآنی «نفخت فیه من روحی» با سنخیت تشأنی سازگار است. اما تفسیر علامه طباطبایی (ره) از این عبارت قرآنی نمی تواند مؤیدی بر سنخیت تشأنی خداوند متعال و انسان در منظومه حکمت متعالیه به شمار آید. ظاهر تفسیر علامه طباطبایی(ره) در المیزان مؤیدی بر سنخیت تشأنی خداوند متعال و انسان نیست، اما نظریه حکمی ایشان مبتنی بر سنخیت تشأنی است که با نظریه تفسیری علامه مانعه الجمع نیست.
تحلیل انتقادی تسلیم پذیری مسلمانان عصر نزول نسبت به خدا و رسول (ص)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
203-230
حوزههای تخصصی:
بی شک میزان تأثیرگذاری تدابیر خدا و تلاش های رسول خدا (ص) در سعادت مند ساختن انسان ها، با چگونگی دین داری و تسلیم پذیری آنان در برابر خدا و رسول خدا (ص) رابطه ی مستقیم دارد. این تحقیق که با روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است، با بررسی آیات، روایات و شواهد تاریخی، به دنبال یافتن علل نافرمانی برخی مسلمانان عصر نزول در برابر فرامین الهی و نیز دستورات پیامبر اکرم (ص) به عنوان رهبر حکومت اسلامی است. بر اساس دستاوردهای این پژوهش ، باور ها و عملکردهایی از امت بدست آمد که از ضعف در اطاعت و گرفتاری آنان به درجات مختلف این نافرمانی حکایت دارد. این موارد گاهی بصورت ضعف در ایمان ، ضعف در باورمندی به حکم خدا و رسول اکرم (ص) و گاه در قالب نافرمانی و سستی در اطاعت عملی بروز می یافت، از مهم ترین علل این نافرمانی برخی مسلمانان در برابر اوامر خدا و رسولش می توان به ضعف در ایمان به خداوند و تلقی نادرست از جایگاه نبوت اشاره کرد.
The Role and Position of the Contextual Clue of "Maqām" (Situation) in Allamah Ṭabāṭabāʼī's al-Mīzān Commentary(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The importance and role of contextual clues in achieving an accurate and valid interpretation of the Holy Quran is a fundamental topic that has consistently attracted the attention of researchers in the field of Quranic sciences. Interpretive clues, as efficient tools, play a vital role in understanding the profound meaning and real intent of the verses and are divided into two general categories: "Verbal" (Maqālīyah) and "Circumstantial" (Ḥālīyah). Paying attention to these clues is an important criterion for evaluating the validity and accuracy of Quranic commentaries, because accurate and correct use of them can lead to a better understanding of the context and circumstances of the revelation of the verses. The contextual clue of "Maqām" (Situation) is one of the valuable clues that has received less direct attention in commentaries. This clue can be understood from the exigency of speech and the atmosphere governing the discourse, and it helps the commentator to find the precise meaning of the verses and link it to the temporal and spatial circumstances. Allamah Ṭabāṭabāʼī is among the commentators who, in al-Mīzān commentary, have extensively used the contextual clue of Maqām to deepen the understanding of the verses. This approach has enabled him to look at the verses from a new perspective in various fields, including literary and linguistic discussions, Quranic sciences, traditions, and specialized issues of interpretation, and sometimes to critique prevailing views. The application of the contextual clue of Maqām in al-Mīzān commentary has not only led to a new understanding of the verses, but has sometimes led to the rejection or correction of some traditional interpretations. The present study, using a descriptive-analytical method, aims to examine the frequency of use of the Maqām clue and the extent of its impact on the interpretation of Quranic verses in al-Mīzān, in order to reveal the different roles that this clue plays in various interpretive fields and, on the other hand, to reveal its importance in a more accurate and better understanding of the verses of the Quran.
بررسی موانع تاثیر اموزه های اخلاقی قرآن کریم و نهج البلاغه بر سلامت روانی جامعه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
184-204
حوزههای تخصصی:
دین وآموزه های اعتقادی به ویژه قرآن نقش پر اهمیتی در سلامت روحی و روانی فرد و جامعه دارد و می تواند سلامت روانی فرد را تضمین کرده و مانع ابتلای فرد و جامعه به فشارها و آسیب های روحی_روانی شود. سلامت معنوی جامعه به مفهوم ارتباط سالم انسان با عالم معنا و حرکت او در مسیر قرب الهی با ابزار توحید و معاد باوری، وارستگی و بندگی خداوند متعال است که از بهترین و مطمئن ترین ابزارها برای رسیدن به این مقصود، قرآن کریم و نهج البلاغه می باشد. نظام سازی همه جانبه امیرالمؤمنین(ع) در کتاب نهج البلاغه بر محوریت کتاب خدا و سنت رسول الله(ص)، بنیادی معنوی دارد و نظام سازی اجتماعی ایشان از این قاعده مستثنی نیست. این پژوهش جهت پاسخ گویی به سوال اصلی تحقیق "موانع تاثیر آموزه های اخلاقی قرآن و نهج البلاغه بر سلامت روانی جامعه اسلامی کدامند؟" با روشی توصیفی تحلیلی و مراجعه به این دو منبع گرانقدر به بررسی موانع تاثیر آموزه های اخلاقی بر سلامت روانی جامعه اسلامی پرداخته است.
رهیافت روایی به اقسام مدلول های ظاهری قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی دوره ۲۲ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۴۱
7 - 34
حوزههای تخصصی:
از موضوعات زیربنایی در فهم و تفسیر قرآن، شناسایی و تفکیک انواع مختلف دلالت ها در کلام الهی است. تنقیح دلالت های قرآن می تواند ملاکی برای ارزیابی و سنجش برداشت های تفسیری فراهم کند و مانع از تفاسیر ذوقی و سلیقه ای شود. به رغم اهمیت این موضوع، اقسام مدلول های قرآن تاکنون به صورت تفصیلی و مستقل مورد مطالعه قرار نگرفته است. از طرفی، انتساب هر نوع دلالتی به قرآن کریم نیازمند دلیل معتبر است. ازاین رو پژوهش حاضر با تکیه بر روایات معصومان(ع) به عنوان مهم ترین مرجع فهم قرآن، به مطالعه تحلیلی-توصیفی دلالت های قرآنی پرداخته و به جهت گستره بحث، بررسی خود را محدود به مدلول های ظاهری نموده است. بنابه نتایج پژوهش، مدلول های ظاهری قرآن در سه دسته کلی جای می گیرند: مدلول های منطوقی، مدلول های التزامی اخص و مدلول های التزامی اعم. در ذیل این مدلول ها، اقسام مختلفی همچون مدلول حقیقی، مجازی، کنایی، ایهامی، تقدیری، پیش انگاری، تعریضی، استلزامی، تقریری و... قرار دارند که جستار پیش رو به تبیین آن ها پرداخته و برای هر یک نمونه های روایی ارائه نموده است.
مفهوم «اضلال شیاطین» در نظام معنایی قرآن کریم با تأکید بر روابط هم نشینی و جانشینی: رویکرد معناشناسی ساختگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
231-262
حوزههای تخصصی:
حوزه معنایی «هدایت-اضلال» از حوزه های معنایی مهم در نظام معنایی قرآن و شیطان از مفاهیم کلیدی در این حوزه معنایی به شمار می آید. پژوهش حاضر سعی دارد با بهره گیری از روش معناشناسی ساختگرا، مبتنی بر بافت زبانی، برمبنای روابط هم نشینی وجانشینی ، تبیینی جامع از مفهوم «اضلال شیاطین» ارائه دهد. بررسی 30 آیه که در آن این مفهوم به کار رفته است، نشان داد که حوزه معنایی «مُضِلّ» شامل مفاهیمی هم چون فرعون، سامری، گروهی از اهل کتاب و مجرمان با مرکزیت شیطان است. با توجه به هم نشینی اضلال شیاطین و «سبیل» با بالاترین بسامد تکرار مشخص می شود که این مفهوم وابسته به راه و به معنای منحرف کردن از مسیری آسان و طبیعی با مقصد معنوی و به سوی حق می باشد. مفهوم «صد» جانشین «اضلال شیاطین» در قرآن است با این تفاوت که بر خلاف «صد» در اضلال مؤلفه ایجاد مانع وجود ندارد و «صد» هرگز به خدا اسناد داده نشده است؛ از این رو مفهوم اضلال نسبت صد عمومیت بیشتری دارد. حوزه معنایی اضلال شیاطین شامل مفاهیمی هم چون تزیین، وعده، تنمیه، نزغ، ازلال، دعوت، وسوسه و امر می باشد که نسبت به مفهوم اضلال شیاطین، واژگانی زیرشمول و به عبارت دیگر نوعی ازآن به شمار می آیند.
A Critique of the Exegesis of Verse 24 of Surah al-Nisāʼ by Translators and Commentators: Permissibility of Marriage with Married Captive Women of Disbelievers(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۰
89 - 114
حوزههای تخصصی:
The phrase "Illā mā Malakat Aymānukum (Except those your right hands possess)" in verse 24 of Surah al-Nisāʼ has been interpreted as permitting marriage with married captive women of disbelievers, as an exception to the prohibition of marriage with married women. The fundamental question is whether this translation, exegesis, and understanding of the mentioned verse has Quranic and historical support. The present study, using documentary and descriptive-analytical methods, aims to examine and clarifies the answer to this question in the verses of the Quran and historical reports, and arrives at the following findings: 1) The text and context of the Quranic verses regarding war and combat do not support such an interpretation; 2) There is no indication that "Except those your right hands possess" refers to prisoners of war; 3) Historical reports do not support the narratives cited by commentators; 4) Explicit rules regarding the treatment of prisoners of war in the Quran do not support this interpretation; 5) Considering the efforts of the Prophet of Islam (PBUH) towards the liberation of existing slaves in society, enslaving prisoners is contrary to this ethical practice of the Prophet (PBUH). The history of the Prophet's (PBUH) era can create a fundamental change in the understanding of the verse that forms the basis of its interpretation. These types of translations and interpretations may have a post-analytical basis and be influenced by the era of Islamic conquests
اشتراکات و افتراقات سبک زندگی اسلامی و غربی با تأکید بر قرآن و روایات اهل بیت (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
89 - 110
حوزههای تخصصی:
سبک زندگی مجموعه ای از سلیقه ها، ارزش ها، هنجارها، نوع ِمصرف، طرز تلقی ها و عمدتاً مبحثی مشترک و جمعی است که به صورت نمادین، برای افراد و مجموعه انسانی یک ملت، موجب هویت بخشی در جامعه می گردد؛ ازاین رو، بررسی تطبیقی سبک زندگی اسلامی و سبک زندگی غربی که برخاسته از تمدن غرب است، اهمیت می یابد. بر این اساس، این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای، اشتراکات و افتراقات سبک زندگی اسلامی و غربی را مبتنی بر آیات و روایات اهل بیت C بررسی می کند. یافته ها نشان می دهد هر دو سبک زندگی بر اصولی چون عدالت خواهی، آزادی، حقوق بشر، صلح طلبی و انسان دوستی تأکید دارد؛ اما از نظر تفاوت ها، سبک زندگی اسلامی و غربی دو الگوی متفاوت از سبک زندگی را در جنبه های اخلاقی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نشان می دهد. اسلام بیشتر به ارزش های اخلاقی و انسانی توجه می کند و به ترویج این مفاهیم می پردازد، درحالی که سبک زندگی غربی بیشتر به توسعه فنّاوری و اقتصاد تمرکز دارد و ارزش های فردی را بر ارزش های جمعی ترجیح می دهد. این تحقیق نشان داد که توسعه مشترک ارزش های انسانی و اجتماعی و بهبود و ارتقاء شرایط جامعه و تعالی انسانی، با توجه به تفاوت ها و اشتراکات این دو سبک زندگی ممکن است. این نتایج می توانند به سازمان دهی و تدوین سیاست های مناسب جهت تحقق این اهداف کمک کند.
A Critical Discourse Analysis of Surah al-Jinn Based on Van Dijk's Model(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Surah al-Jinn possesses a unique linguistic context, presenting the Jinn's encounters with the Quran, the bringer of the Quran, and the ultimate source of the Quran, namely God, in the form of speech acts. Therefore, in this paper, based on Van Dijk's critical discourse analysis model, this Surah was examined through the formation of an ideological square. Assessing the effectiveness of Van Dijk's ideological square in analyzing the application of discursive strategies in Surah
al-Jinn revealed that the polarization of the Surah's discursive system is structured around the belief and disbelief of Jinn and humans in the Quran and the Prophet's mission (PBUH), and the discourse of Surah al-Jinn flows on a foundation of ideological oppositions. A central dichotomy in Surah al-Jinn takes shape between the believing and disbelieving groups of Jinn. In this context, the group of believing Jinn strives to manifest its opposition to the "Other" by utilizing discursive components. What is presented in the discourse of Surah al-Jinn is a current generated by a group of believing Jinn who have heard the Quran. In effect, the "Other" (disbelieving Jinn) is represented by the believers from among the Jinn, and their beliefs are presented. The believing Jinn, with faith in Allah, the Messenger, and the Quran, employ discursive strategies such as "Stating Norms" and "Testifying" to "Highlight the Self," and utilize components like "Actor Description," "Categorization," "Distancing," "Deniers," and "Negative representation of the other and positive representation of the self" to "Marginalize the other." In the second half of Surah al-Jinn, we encounter the introduction of the main actor of the discourse, namely God, who solidifies power relations. The ultimate point in determining power relations is the description of God as the "Knower of the unseen
بازخوانی نقش دراماتیک ابلیس در قصه آفرینش به روایت قرآن کریم از منظر روایت شناسی ارسطو(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۴)
115 - 139
حوزههای تخصصی:
قصه آفرینش انسان در قرآن، سرشار از آموزه های اخلاقی، اعتقادی و فلسفی است و جایگاهی ویژه در تفسیر و تبیین آموزه های دینی دارد که می توان آن را از زوایای گوناگون تحلیل و بررسی کرد. این مقاله با استفاده از رویکرد روایت شناسی ارسطو، قصه آفرینش را تحلیل می کند. براساسِ نظریه روایی ارسطو، قصه آفرینش از تمام عناصر روایی ارسطویی بهره مند است، شخصیت ابلیس به طور کامل و دقیق ترسیم شده است و ابعاد گوناگون شخصیتی او به تصویر درمی آید. ابلیس، نقشی محوری در پیشبرد قصه و انتقال پیام الهی ایفا می کند و با استفاده از فریب و وسوسه، در صدد گمراه کردن انسان ها برمی آید. مضمون این قصه، هشدار نسبت به خطرات وسوسه های شیطانی و تأکید بر ضرورت تقوا و بندگی خداوند متعال است. این مضمون با بهره گیری از عناصر روایی به شکلی هنرمندانه به مخاطب القا می شود. مقاله پیش رو با روش تحلیلی روایت نشان می دهد که چگونه قصه آفرینش از تمام عناصر روایی ارسطویی برای خلق روایتی جذاب و پرمحتوا بهره می برد. این رویکرد به درک عمیق تر این قصه و نقش شخصیت های آن، به ویژه ابلیس، یاری می رساند. یافته های پژوهش نشان می دهد که قصه آفرینش انسان تمام عناصر روایی ارسطویی را به طور کامل و دقیق داراست. نتایج این پژوهش می تواند در تولید محتوای دینی و اخلاقی، آموزش روایت شناسی و نقد و تحلیل آثار ادبی و مذهبی کاربرد داشته باشد. همچنین این پژوهش می تواند به درک عمیق تر از آموزه های دینی و نقش شخصیت های داستان های مذهبی، به ویژه ابلیس، کمک کند.
نقد ترجمه محمدرضا صفوی از آیات اخلاقی قرآن بر اساس هنجار رابطه ای چسترمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمار آیات اخلاقی که فضائل و رذائل اخلاقی را بیان می کنند، در قرآن کریم بسیار است. با توجه به اهمیت اخلاق در رشد و کمال انسان، این آیات در قالب پیام های اخلاقی بیشترین کاربرد را دارند؛ از این رو، لازم است از ترجمه های محتوایی و تفسیری همراه این آیات استفاده شود تا پیام اخلاقی آیات دقیق تر منتقل شود. ترجمه صفوی نمونه ای از ترجمه محتوایی و تفسیری است که می توان آن را همراه این آیات به کار برد. در این پژوهش، کیفیت ترجمه صفوی از آیات اخلاقی به روش توصیفی - تحلیلی بر اساس نظریه هنجار رابطه ای اَندرو چسترمن نقد و بررسی شد. چسترمن مطالعات ترجمه را علمی هنجارگرا به معنای توصیفی کلمه میداند. او برای بیان ارتباط میان زبان مبدأ و مقصد از هنجار رابطه ای بهره برده است و با طرح راهبردهایی در سه سطح نحوی، معنایی و منظورشناختی آن را شرح داده است؛ در نتیجه، صفوی در ترجمه آیات اخلاقی در سطح نحوی بیشتر از راهبردهای تحت اللفظی، تغییر مقوله دستوری، تبدیل واحد و وام گیری، در سطح معنایی بیشتر از راهبرد هم شمولی و در سطح منظورشناختی برای توضیح آیات و بیان جمله های محذوف و مقدّر از راهبردهای تغییر میزان صراحت و تغییر اطلاعات استفاده کرده است. او به واسطه کاربرد راهبردهای نحوی، معنایی و منظورشناختی، نکات صرفی، نحوی، معنایی و تفسیری آیات را مطابق زبان معیار فارسی ترجمه و هنجار رابطه ای را لحاظ کرده است؛ از این رو، ترجمه او از آیات اخلاقی کیفیت بسیار خوبی دارد.
قرآن و متن شناسی؛ رویکردهای اعجاز متن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۹ بهار ۱۴۰۴ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۴)
5 - 28
حوزههای تخصصی:
تردیدی نیست که تمام پژوهش های متن شناختی در فرهنگ اسلامی در پرتو متن قرآن به وجود آمده است. تلاش بلاغت دانان، ادیبان، ناقدان و شعرشناسان در راستای فهم و درک از قرآن و پژوهش های اعجاز توسط بلاغت دانان و متکلمان نیز جملگی در حوزه متن قرآن شکل گرفته است. قرآن کریم، به مثابه یک متن و به طور خاص متن ادبی، ظرفیت بالایی در شکل گیری پژوهش های متن محور در جهان اسلام داشته است. این امر همواره برای پژوهشگران مسئله آفرین بوده است؛ بدین معنا که هریک از پژوهشگران به ویژه متن شناسان و کسانی که به حوزه تحلیل متن علاقه مند بوده و هستند، به قرآن به عنوان متن توجهی ویژه نشان داده اند. پیش فرض این رویکرد به متن قرآن بر این اصل استوار است که قرآن ویژگی های یک متن را دارد، بنابراین باید تکلیف این موضوع، یعنی متن بودن قرآن روشن شود. رهیافت مقاله به اعجاز، رویکرد متن شناسانه است؛ بدین معنا که متن قرآن یک متن ویژه با سازوکارهای خاص خود است که درک بی بدیل بودن آن در سنت زبان شناختی عرب تنها از راه مطالعه متن شناختی ممکن است.
واکاوی دگرسانیِ نگرشیِ مفسران شیعه درباره مفهوم «زینت» در آیه 31 سوره نور(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۹ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۲ (پیاپی ۱۱۵)
87 - 108
حوزههای تخصصی:
نظرداشت سیر تاریخیِ اندیشه ها در بررسی معنای واژگان و دقت در دگرسانی ها و یا نگرش هایِ رخ داده، کلیدی است که خاستگاه نگره و عوامل تحول آفرین آن را بازتاب می دهد و زمینه های دگرسانی و دگرگونی معنای واژگان و یا ثبات معنایی آن را در سیر تاریخی نمایان می سازد. این مسئله، زمانی اهمیت بیشتری می یابد که واژه، دارای بار معناییِ اجتماع محور باشد و دگرسانی ها یا تغییرات معناییِ آن، بر احکام اجتماعی تاثیراتی عینی بگذارد. از جمله این واژگان، واژه «زینت» است که در برخی از آیات قرآن، از جمله در آیه 31 سوره نور آمده است و بار اجتماعی دارد. بر پایه ضرورتی که گفته شد، نگاشته پیش رو با بهره گیری از روش توصیفی- تاریخی واژه زینت را در نگره های مفسران شیعی بررسی می کند. نتیجه بررسی نشان می دهد این نگره ها در دوران متقدم تا قرن هشتم، بر تفسیر معنای زینت به زینت های عارضی و زیورآلات تأکید دارد، اما از سده نهم، نگره عورت انگاری جزئی یا کلی بدن زن- در نظریه های مفسران سنت مدار- رخ بر می آورد و با نزدیک شدن به عصر معاصر، نُمود بیشتری به خود می گیرد. دقت نظر در نگره های یادشده نشان می دهد زمینه های این تغییر نگرش را می توان در موارد ذیل جستجو نمود: «تقابل خوانش سنت محور با خوانش نواندیشانه از مسئله حقوق زنان»، «خوانش مردسالارانه از احکام»، «ارائه راهکار برای کنترل حریم جنسی» و «ارتقای جایگاه اجتماعیِ فعالانه زن در عصر امروز».
مصرف و مصرف گرایی از دیدگاه قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۶ بهار ۱۴۰۴ شماره ۶۱
43-59
حوزههای تخصصی:
هدف کلی از انجام این پژوهش، مصرف و مصرف گرایی از دیدگاه قرآن است که با استفاده از تحلیل محتوا با نظام مقوله بندی قیاسی انجام گردید. در این پژوهش رفتارهای مصرفی در قرآن کریم همانند (زیاده روی در تمام امور، عدم تکبر و آثار مخرب آن،عدم اسراف در اعمال و گفتار، عدم ظلم به دیگران و ...) با توجه به تفاسیر قرآن استخراج شده است. حوزه پژوهش کتب تفاسیر قرآن و منابع دیجیتال بود که به روش نظری نمونه گیری شدند. ابزار گردآوری اطلاعات فیش های محقق ساخته بود. برای کدگذاری داده ها از روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی و برای تحلیل داده ها از نظام مقوله بندی قیاسی استفاده گردید. نتیجه ی حاصل از رفتارهای مصرفی در قرآن و آثار تربیتی آن در ابعاد فردی و اجتماعی که خود شامل ابعاد مختلفی می باشد می شدند نشان داد که میان رفتارهای مصرفی و آثار تربیتی جهت ساختن انسانهایی عامل به دستورات قرآن (عباد الرحمان) ضروری می باشد.
تأثیر شناخت احوال رجالی راویان حدیث بر فقه الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۶ بهار و تابستان ۱۴۰۴ شماره ۵۰
143-170
حوزههای تخصصی:
علم رجال، که وظیفه راوی شناسی را بر عهده دارد، در فرآیند بررسی حدیث همواره به عنوان یک علم مقدمه ای که نتایج خود را در اختیار مصطلح الحدیث قرار می دهد و تنها با آن ارتباط مستقیم دارد،مورد توجه بوده است.اما تأمل در روایاتی که در فرآیند فهم حدیث به وجود راویان با خصوصیات و درجات متفاوت توجه داده اند و همچنین معیارهایی در باب حل تعارض با توجه به ویژگیهای راویان ارائه داده اند،دیدگاهی را تقویت می کند که علم رجال نمی تواند تنها به عنوان یک علم مقدمه ای مطرح باشد،بلکه می تواند در فقه الحدیث نیز به صورت مستقیم،و نه با واسطه مصطلح الحدیث،مؤثر باشد.با نظر به این دیدگاه،چه بسا بی توجهی به اوصاف و احوال راوی در مواردی می تواند مانع درک معنای صحیح از حدیث شود.با این تأمل،مسئله اصلی قابل طرح در پژوهش حاضر این است که شناخت احوال رجالی راویان چگونه می تواند بر فهم حدیث اثرگذار باشد. این مسئله در پژوهش هایی تنها به طور ضمنی،و نه مستقل، مورد تحلیل قرار گرفته است.در این مقاله که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، بر آنیم تا تبیین کیفیت این اثرگذاری،نقش شناخت احوال رجالی راوی بر فهم حدیث را با ذکر نمونه ها تبیین کنیم. جستجوها نشان گر آن است که آگاهی از اموری مانند درجه معرفتی راوی،جایگاه علمی راوی،مذهب راوی،قوت و ضعف راوی و محل سکونت راوی از مسائلی است که در فرآیند فهم حدیث مؤثر بوده و نقش آفرین است و بدین سان،نقش علم رجال را از علمی مقدماتی خارج کرده، بسان پس زمینه ای در سیر فهم حدیث حرکت می دهد.