فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۴
365 - 396
حوزههای تخصصی:
موضوع تحقیق حاضر" آسیب ها و آفت های کارگزاران نظام اسلامی در اندیشه های قرآنی مقام معظم رهبری در بعد مدیریتی و حقوقی " می باشد تحقیق پیش رو به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفت و به شیوه اسنادی کتابخانه ای و نیز مراجعه به پایگاه حفظ و نشر آثار حضرت آیت اله العظمی خامنه ای، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید. در بررسی های صورت گرفته مشخص شد؛ از دیدگاه مقام معظم رهبری مواردی همچون؛ "ضعف مدیریت"، "انحراف از حق"، "خیانت"، " زیر پا گذاشتن حدود الهی"، "فراموش کردن محرومان و مستضعفان"، "قانون شکنی" و "انحصارطلبى (ویژه خوارى) از مهم ترین آسیب ها و آفاتی است که ممکن است یک کارگزار نظام اسلامی در بعد مدیریتی و حقوقی، به آن مبتلا گردد و هر کدام از این موارد می تواند موجب آسیب پذیری نظام اسلامی گردد. از جمله یافته های تحقیق حاضر آن است که مشخص گردید مطالبات و انتظارات مقام معظم رهبری از مسئولان و کارگزاران نظام مستند به آیات قرآن کریم و روایات معصومان علیهم السلام می باشد.
جایگاه اجتهاد در تفسیر روایی الدر المنثور
حوزههای تخصصی:
ازجمله شیوه های تفسیر قرآن تفسیر روایی است. این که تفاسیر روایی، خالی از هرگونه اجتهاد و بهره گیری مفسّر از عقل هستند یا خیر، سبب شده است تا برخی علماء این صنف از تفاسیر را به دو گونه روایی محض واجتهادی روایی تقسیم بندی کنند. الدر المنثور اثر سیوطی مفسر و محدث اهل سنت، ازجمله تفاسیر روایی قرآن محسوب می گردد. این تفسیر توسط برخی مفسران و تفسیرپژوهان معاصر، در دسته تفاسیر «روایی محض» قلم داد شده است. این که مفسر در الدر المنثور صرفا از روایات در تفسیر آیه بهره برده یا زمینه های اجتهاد و بهره گیری از عقل نیز در آن دیده می شود؟ پرسش اصلی این پژوهش است. جستار فراروی در پی پاسخ به این پرسش ، با روش توصیفی تحلیلی و روی کرد نقادانه، ضمن بررسی الدر المنثور ، به این نتیجه رسیده است که به رغم آنکه این تفسیر از سوی برخی مفسران و تفسیرپژوهان معاصر در دسته تفاسیر روایی محض قرار گرفته، اما شواهدی از تأثیر پیش دانسته های فکری و بهره گیری مفسر از عقل در ذکر اسناد برخی روایات، اظهار نظر درخصوص وضعیت سندی برخی روایات، تأثیرگذاری گرایش های کلامی مفسر در انتخاب و چینش برخی روایات، گزینشِ برخی روایات از منابع مورد استفاده و نیز بیان دیدگاه های حدیثی رجالی برخی علماء درباره روایت و راوی، سبب می شود تا بتوان الدر المنثور را در دسته تفاسیر اجتهادی روایی جای داد، هرچند مفسر در تبیین آیات از اظهار نظر صریح پرهیز کرده است.
مفهوم قوامیت در قرآن (نساء/ 34): مرور انتقادی آراء مفسران
حوزههای تخصصی:
نظام خانواده یکی از اصلی ترین نهادهای جامعه بشری است. از جمله مباحث مرتبط با خانواده، موضوع «قوامیّت» است که در آیه 34 سوره نساء به آن اشاره شده است . این آیه همواره مورد توجه مفسران فریقین بوده و پژوهش های زیادی را در ادوار تاریخی به خود اختصاص داده است . پژوهش پیش رو با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی تلاشی روشمند برای کشف و تبیین مصداق «قوامیّت» از منظر فریقین می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد آیه مورد پژوهش با عنایت به قاعده سیاق آیات پیشین و پسین آن، منحصرا ارتباط به چگونگی تعامل مرد و زن در محیط خانواده بوده و قوامیت مرد بر زن را در حیطه فضای خانواده و به عنوان سرپرست معین کرده که طبعا مرد صرفا موظف به محافظت و تدبیر امور اقتصادی خانواده است و در سایر موارد حق امارت و ولایت بر زن در حقوق وی ندارد؛ در تعیین مصداق قیمومیت میان مفسران اختلاف است و به مواردی از قبیل مسئولیت و تدبیر امور خانواده توسط مرد / حاکمیت و سلطه مردان بر زنان / محدود بودن تنها امور زناشویی و زندگی خانوادگی و پرداخت نفقه و کفایت امور ایشان اشاره شده است.
کاربست تکنیک تغییر در ترجمه ی قرآن کریم اثر بهاء الدین خرمشاهی براساس مدل گارسس (بررسی موردی از جزء 15 تا 20)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
209 - 224
حوزههای تخصصی:
ترجمه ی قرآن کریم به زبان فارسی یکی از کوشش های فاخر در قلمرو قرآن پژوهی است که در دهه های اخیر مورد توجه ترجمه پژوهان و منتقدان قرار گرفته است. این جریان که در آغاز برپایه ی ذوق شخصی شکل گرفت، چندی است با راهیابی مطالعات ترجمه به حیطه ی ترجمه ی قران کریم و آشنایی ترجمه پژوهان با مکاتب و نظریه های ترجمه، روبه روشمندی نهاده است. الگوی ارزیابی «گارسس» یکی از نظریه های ارزیابی ترجمه است که در نقد ترجمه های قران کریم کارایی قابل توجهی دارد. مقاله پیشارو با عنوان «کاربست تکنیک تغییر در ترجمه ی قران کریم، اثر بهاءالدین خرمشاهی، براساس مدل گارسس (بررسی موردی از جزء 15تا 20)»، پژوهشی نظری است که به روش توصیفی –تحلیلی، ترجمه ی قران کریم، اثربهاء الدین خرمشاهی را برپایه ی تکنیک تغییر در الگوی «گارسس» مورد بررسی قرار داده است. داده های پژوهش حکایت از آن دارد که با توجه به رویکرد خرمشاهی در ترجمه، همه ی اقسام تکنیک تغییر مورد اشاره در این پژوهش به ویژه تغییر نحو (دستور گردانی) با ارزش مثبت و تغییر ساختار درونی متن مبدأ با ارزش منفی در ترجمه ی وی به کار رفته است.
چگونگی مواجهه ی مکارم شیرازی با آرای تفسیری علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
284 - 312
حوزههای تخصصی:
مکارم شیرازی در آثار قرآنی و تفسیری اش، به طور گسترده و در گونه های بسیاری نظرات علامه طباطبایی را ذکر و مورد بحث و بررسی قرار داده است. این پژوهش که با روش توصیفی-تحلیلی و با ابزار کتابخانه ای انجام شده است، رویکردهای مکارم شیراری نسبت به المیزان را در مواردی ازجمله: تمجید از علامه و المیزان، استناد به نظرات و روایات موجود در المیزان، تأیید نظرات علامه، مقایسه ی نظرات مؤلف المیزان با آرای خود و دیگران، اشکال به نظرات علامه و نقد آرای ایشان برشمرده است. مهم ترین رویکرد مؤلف تفسیر نمونه به المیزان؛ استناد می باشد که در موارد گسترده، در تفسیر نمونه و همچنین دیگرآثار قرآنی اش مشهود می باشد که البته اغلب موارد استنادات ایشان به المیزان، متکی بر روش تفسیری قرآن به قرآن می باشد. بر همین اساس می توان گفت مکارم از روش و آرای تفسیری علامه تأثیر پذیرفته و حجم قابل توجهی از آثار قرآنی و تفسیری خود را با تکیه بر روش قرآن به قرآن نگاشته است. البته ایشان فقط به استناد و تأیید نظرات علامه اکتفا ننموده، بلکه گاهی نظر خود و دیگران را بر دیدگاه علامه ترجیح داده و ذیل آیاتی نیز نظراتی بر خلاف نظرات علامه بیان نموده و اشکالاتی به نظرات ایشان داشته و نقدهایی به آرای وی وارد نموده است که البته در مواردی نظرات آن ها مشترک بوده و اختلاف شان تنها در الفاظ بوده، همچنین گاهی نظر علامه صحیح بوده و نقدهای ایشان از اعتبار لازم برخوردار نیست و در مواقعی نیز نظرات انتقادی ایشان صحیح و نظر ایشان ارجح می باشد.
پژوهشی تطبییقی در چیستی تفاسیر زیبایی شناختی و بلاغی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۶)
25 - 48
حوزههای تخصصی:
تفسیر زیبایی شناختی از رویکردهای به نسبت جدید در تفسیر قرآن است. این گونه تفسیری که در شش نوع گرایشی، روشی، درون سوره ای (ساختاری)، فراسوره ای، بین سوره ای و فراقرآنی تعقیب می شود، با نگاه توصیفی به تفاسیر بلاغی، با تفسیر بلاغی رابطه عموم و خصوص مطلق، و با نگاه دانشی به آن، رابطه عموم و خصوص من وجه دارد. بیشتر تفاوت این دو گونه تفسیری افزون بر تفاوت از حیث مفهوم شناسی، از نگاه هرمنوتیکی و قصد گوینده و نیز از جهت قلمرو می باشد. از میان انواع یادشده تفسیر زیبایی شناختی، دو نوع گرایشی و درون سوره ای (ساختاری) مورد توجه مفسران و قرآن پژوهان قرار دارد، اما گونه های دیگر، به ویژه انواع روشی و بین سوره ای، کمتر مورد توجه بوده و می توان آن دو را رویکردهای غایب در فرایند تفسیری غالب تفاسیر قلمداد کرد. نکته مهم در این حوزه مطالعاتی، حضور تفسیر زیبایی شناختی روشی در جایگاه قرینه تفسیری است که با تکیه بر آن، می توان به فهم صحیح از متن دست یافت و یا به نقد و بررسی احتمالات تفسیری روی آورد. مقاله حاضر می کوشد انواع تفاسیر زیبایی شناختی را تشریح کرده و نسبت آنها را با تفسیر بلاغی از ابعاد مختلف بررسی نماید.
بررسی تطبیقی رویکرد عقلی در تفاسیر المنار و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۷)
93 - 116
حوزههای تخصصی:
اعتبار عقل و اعتماد بر آن در فهم کلام و کشف مراد الهی در ادوار مختلف سکه رایج مفسران بوده است، اما در قرن چهاردهم بی شک بارزه تفاسیر، کاربرد عقل و تکیه بر آن است. المنار و المیزان به عنوان مهم ترین تفاسیر قرن اخیر در ضمن گرایش به مسائل اجتماع، عقل گرایی را در تفسیر قرآن پیگیری کرده اند؛ با این تفاوت که المنار عقل را به عنوان منبع خود در تفسیر برگزیده، اما المیزان ظواهر دینی و فهم دین را که متوقف بر ظهور لفظ هستند، مستند به حکم عقل دانسته، ولی در تفسیر، به منبعیت قرآن برای تفسیر خود قائل بوده و عقل را به عنوان ابزاری برای فهم قرآن می داند. در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی، با بررسی دو تفسیر المیزان و المنار، به بررسی تطبیقی عقل گرایی در نظر این دو مفسر تمرکز نموده و مختصات عقل را از این نظرگاه مقایسه خواهیم کرد. حاصل آنکه عقل در المنار به عنوان اﺑ ﺰاری ﺑ ﺮای هماهنگ کردن اﺣک ﺎم و ﻣﻌ ﺎرف دیﻨی ﺑﺎ ﻣﻘﺘﻀیات زﻣﺎن ﺑﻪ کﺎر بسته شده و ریشه در تجربه گرایی دارد، درحالی که علامه طباطبایی با تخطئه عقل گرایی تجربی، حرکت عقل ابزاری در مسیر فطرت سالم را لازمه تمییز و تشخیص درست حق از باطل معرفی می نماید.
A Critical Study of the Sources of the Holy Quran and Its Origin from the Perspective of Orientalists(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This research is based on the role of Orientalists in undermining the holy scriptures, specifically the Quran. Many of them have been prejudiced against the Prophet Muhammad (peace be upon him) and have greatly exaggerated their hostility towards the Prophet and the Quran. According to their claims, the Quran owes its existence to previous heavenly teachings and religions that preceded it. They argue that Muhammad (peace be upon him) relied on these sources to compose his book. McDonald said: "The Quran is not from God," followed by, Charles Wells (1838), who suggested, "Muhammad created the Quran." Le Bon did not stray far from the previous Orientalists, stating, "The Quran is from Muhammad and authored by him." They further claimed that the divine revelation has multiple sources, including the Torah, the Gospel, the Hanif religion, and pre-Islamic poetry or Muhammad's intellectual and literary genius, which they say contributed to the formulation of the Quran. This research will expand on the discussion of the sources of revelation, focusing on the influence of pre-Islamic poetry and the Jewish and Christian religions. Despite over fourteen hundred years since the Prophet's mission, discussions on this topic continue, and Islam remains subject to distortion. One of the important results of this research is that the Quran is divine; there are many pieces of evidence and testimonies to this effect. It is the final heavenly message, and naturally, it is closely connected with previous scriptures. The claims of Orientalists were born out of deep-seated animosity towards the Prophet and Islam. We used descriptive, historical, and analytical methods to evaluate these sources from the perspective of Orientalists. We then attempt, by referring to the verses of the Quran - this divine and superhuman miracle - and other authentic sources, to critique some of the biased and unrealistic views of the Orientalists and to respond to the misconceptions they presented regarding the sources of divine revelation, whether they claimed it to be from pre-Islamic literature, Judaism, or Christianity.
تحلیل عبارات متضمّن تحقیر در آیات قرآن با تأکید بر آراء ادبی تفسیری آلوسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نزول معجزه خاتم در جغرافیای عربی، بستر تلاش حداکثری دین پژوهان و اهل تفسیر در دریافت لطایف معنایی قرآن کریم با ابزار ادبیات عرب را فراهم آورد. کوششی که در تمام عرصه های هدایتی کلام وحی با گستره ی اعتقادات، احکام، اخلاق و مسائل فردی و اجتماعی نمود یافته است. پژوهش کتابخانه ای حاضر که به شیوه ی توصیفی تحلیلی سامان یافته با بررسی تفسیر «روح المعانی» به عنوان یکی از تفاسیر ارزشمند سده های متأخر اسلام با رویکرد جامع و جلوه های ادبی ویژه، این مهم را در مورد مطالعاتی آیات متضمّن تحقیر دنبال کرده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که تحقیر اسلوبی غیر قابل انکار در قرآن کریم بوده که با جهت گیری و اهدافی چند به کار گرفته شده است. کاربرد حداکثری و هدفمند سیاق و پیوند آن با اسالیب معنابخشِ مفردات قرآنی، مهم ترین شیوه ای است که نگارنده روح المعانی در تبیین آیات دربردارنده ی تحقیر بکار برده است. این رویکرد پراکنده در تفسیر آلوسی از این قرار است: کاربرد ما موصول بجای من، یادکرد اسم ظاهر بجای ضمیر، استفاده از اسم اشاره دلالت کننده بر نزدیک، نکره آوردن اسم، کاربست معنادار حرف جر مِن، ذکر حرف زائد ما، خروج استفهام از معنای حقیقی به معانی مجازی، خروج فعل امر به معانی مجازی و ابهام و پیچش معنایی بجای ایضاح و بیان.
دگردیسی نشانه ای مفهوم "سدره المنتهی" با تکیه بر رویکرد نشانه شناسی فرهنگی یوری لوتمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱۵
32 - 53
حوزههای تخصصی:
متن قرآن، نظامی نشانه ای با پیکره ای خاص است که در یک برهه زمانی خاصی نازل شده است. فرایندهای نشانه ای که در هر دوره خاصی رقم می خورند، دریافت این متن را در معرض چالش های متعددی قرار داده اند. در این میان، تعبیر «سدره المنتهی» در سوره ی نجم، یک تعبیر منحصر به فرد قرآنی است که در طول تاریخ به عنوان یک اصطلاحِ ساخت یافته از سوی عالمان حوزه های مختلف، مورد استفاده قرارگرفته است. اکثر مفسران، اغلب در پی توضیح معراج نبی(ص) به سدره المنتهی، پرداختی گذرا در قالب دورترین نقطه ی بهشت داشته اند، حال آنکه به نظر می رسد، در پی روند آگاهی افزایی مسلمانان در خصوص این ترکیب قرآنی بود که معنای امروزین یعنی «والاترین درجه ی قرب الهی» قابل درک و دریافت است. در مقابل، بعید به نظر می رسد که قرآن در خطاب به مشرکان، چنین معنای پیچیده ای از فرهنگ اسلامی را لحاظ کرده باشد. در این بررسی، با روش توصیفی - تحلیلی، نخست کاربرد سدره المنتهی در بافت آیات سوره نجم، بازخوانی اولیه شده و سپس مروری بر تفاسیر متقدم از آن صورت می گیرد و در ادامه، کوشش می شود، دگردیسی نشانه ای آن، با توجه به رویکرد نشانه شناسی فرهنگی لوتمان، تبیین شود. لوتمان، بر سازوکار پویای تولید و دگردیسی نشانه ای از زاویه ی فرهنگ تأکید دارد. از نتایج اصلی مطالعه حاضر، تبیین این مقوله است که قرآن از طریق تنوع معنایی خود، نسبت به آینده کاملاً باز است و در سطحی فراتر از تنوع معنایی، مجهز به نیرویی هنجاربخش است که قدرت برساخت نشانه ای مقوله ها و تعابیر را دارد.
تحلیل تطبیقی سبک تفسیری قرطبی و ابوحیان اندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
129 - 145
حوزههای تخصصی:
تفسیر قرطبی و ابوحیان اندلسی، دو تفسیر متقدم و مشهور اهل سنت بوده که در طول تاریخ، مورد توجه اندیشمندان و به ویژه مفسران مسلمان بوده است. دیدگاه های فقهی، ادبی و لغوی قرطبی و ابوحیان اندلسی، در بیشتر آثار تفسیری دوران میانه و معاصر، مورد استفاده و تحلیل و بررسی قرار گرفته است. ضرورت پرداختن به این دو تفسیر و سبک تدوین و نگارش آنها، در تقویت آرای تفسیری مفسران و تحلیل و بررسی آنها است. در این تحقیق که با رویکرد توصیفی- تحلیلی و بر اساس بررسی آیات 44-24 سوره مبارکه ابراهیم صورت گرفته، دریافتیم که نقاط اشتراکی دو تفسیر عبارتند از: اهتمام به تفسیر با روایات مأثور، اجتهاد با رعایت ضوابط و قواعد تفسیری، ذکر قرائات مختلف، ذکر اسباب نزول، بیان مناسبت آیات، اشاره به قضایای لغوی و نحوی. همچنین در خصوص تفاوت دو تفسیر باید گفت که قرطبی با ذکر احادیث نبوی، اقوال صحابه و تابعین و تقسیم آیات به مسائل متعدد و اهتمام به احکام فقهی از ابوحیان، متمایز است. از جهت شکلی نیز ابوحیان آیات قرآن را به مقاطع مختلف تقسیم کرده و آنها را تفسیر می نماید. اما قرطبی چنین نیست و متن قرآن را آیه آیه و یا دو آیه مطرح می کند و آنها را به مقاطع مختلف تقسیم نمی کند.
برجسته سازی زبانی در سوره قمر بر اساس نظریه ی «جفری لیچ»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار زبان قرآن کریم از وجوه مختلفی با زبان دیگر متون تفاوت دارد و به عنوان عیار زبان عربی محسوب می شود. عوامل مختلفی سبب شده که زبان قرآن، تأثیرگذار، پرمعنی و هدفمند باشد. از زوایای مختلفی می توان به این خصیصه زبانی به نظاره نشست و آن را اثبات کرد. یکی از این ویژگی های منحصر به فرد، خاصیت برجستگی و برجسته سازی های هدفمند است که هم در قالب ساختار و هم در قالب محتواست. دراین پژوهش نظریه جفری لیچ به عنوان یکی از نظریه های شاخص در حوزه برجسته سازی متنی در سوره قمر که به دلیل محتوا و پیام خاصش، سرشار از هنجارگریزی ها و قاعده افزایی هاست مورد تطابق قرار گرفت. رهآورد این تحقیق که به شیوه توصیفی_تحلیلی صورت گرفته، این است که برجسته سازی به دو شیوه هنجارگریزی و قاعده-افزایی های متعدد با هدف ابلاغ پیام به مخاطبان به طور گسترده در سوره قمر کاربرد داشته است. در این میان هنجارگریزی های نحوی، معنایی و واژگانی بیش از دیگر اقسام هنجارگریزی در آن رخ داده است. انواع توازن های آوایی، نحوی و واژگانی هم از مصادیق قاعده افزایی با هدف آهنگین ساختن زبان سوره و قراردادن آن در خدمت اهداف و پیام سوره صورت گرفته است.
پاسخ به شبهه «نه به دین اجباری» با ترجمه ای تفسیری بر «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» و پیامدهای تربیتی
حوزههای تخصصی:
برداشت های متعددی از آزادی در دین و میزان پایبندی به اعمال عبادی و حفظ ارزش های دینی در جامعه وجود دارد که عمدتاً به جمله «هیچ اجباری در دین نیست» استناد می شود. هر چند در منابع دینی به شبهات ناشی از این عبارت پاسخ داده شده است اما عده ای با شعار «نه به دین اجباری» سعی در انحراف عقاید دیگران دارند که بازترجمه «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» برای کاهش برداشت های ناقص و متناقض ضروری به نظر می رسد. ازاین رو، هدف این نگارش که با روش توصیفی تحلیلی انجام شده است، پاسخ به شبهه نه به دین اجباری با ترجمه ای تفسیری بر «لَا إکرَاهَ فِی الدِّین» و پیامدهای تربیتی می باشد. سه جنبه یافته های این پژوهش عبارتند از: سوء برداشت ها، معادل یابی و پیامدهای تربیتی. به اتکای ترجمه تفسیری، معادل یابی این عبارت قرآنی عبارتست از: «اعتقاد به اصول دین، انجام اعمال عبادی و حفظ ارزش های دینی، بدون شوق و رغبت درونی، بی اعتبار است». بررسی آیات و روایات نشان می دهد که هرگونه سستی، ول انگاری، سهل انگاری و ریاکاری در چهارچوب دین، مذموم و وجه مشترک این عوامل، عدم رغبت است. از جمله نتایج این پژوهش این است که بی رغبتی در عرصه تعلیم و تربیت، کاهش ارزش دینیِ علم محسوب می شود و هر گونه موفقیت علمی اگر برای کسب منفعت مادّی، تثبیت موقعیت اجتماعی، فریفتن و یا تسلّط بر دیگران باشد، نزد پروردگار بی ارزش خواهد بود.
شیوه درخواست والدین از فرزند، جهت اتخاذ یک تصمیم خطیر، با الهام از آیه 102 سوره صافات
منبع:
الاهیات قرآنی سال ۱۱ بهار و تابستان ۱۴۰۱۲ شماره ۲۰
97 - 83
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان کامل ترین و بهترین کتاب راهنما در قالب گفتار، رفتار و حتی در قالب قصه، به تربیت فرزندان پرداخته است. از آیاتی که می شود نکاتی پیرامون تربیت فرزند از آن برداشت کرد، آیه 102 سوره مبارک صافات است. یکی از نکات حائز اهمیت در تربیت فرزند که در این آیه بدان اشاره شده است، شیوه درخواست والدین از فرزند خود، جهت اتخاذ یک تصمیم خطیر است. هدف این پژوهش، استخراج نکات تربیتی با الهام از آیه 102 سوره صافات است که باید توسط والدین، در زمان درخواست اتخاذ یک تصمیم خطیر از فرزند، رعایت شود. بنابراین، سوال اصلی تحقیق این است که نکات تربیتی حائز اهمیت، در شیوه درخواست والدین از فرزند جهت اتخاذ یک تصمیم خطیر، با الهام از آیه 102 سوره صافات، کدامند؟ در این آیه، شیوه درخواست حضرت ابراهیم(ع) از حضرت اسماعیل(ع) در آمادگی برای قربانی شدن در راه خدا، مطرح شده است. به طبع، قربانی شدن یک تصمیم خطیری است که اسماعیل(ع) باید اتخاذ نماید و باید با شیوه خاصی از فرزند خواسته شود. پژوهش حاضر با مراجعه به کتب تفسیری و با کمک گرفتن از کتب تربیتی، هفت نکته تربیتی قابل برداشت از آیه را بیان می کند که عبارتند از: در نظر گرفتن توانایی نوجوان، محبت، جلب کردن مشارکت، تکریم شخصیت فرزند، گفت وگوی صریح و کوتاه، مهارت گوش کردن و هم دردی و عامل بودن والدین.
تأثیر فرا هنجاری های لفظی بر ترجمه و تفسیر واژگان قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هم آوایی و تناسب موزون پایان بندهای آیات، یکی از مهم ترین عوامل ایجاد نظم آهنگ و حفظ موسیقیای قرآن کریم است. دانشمندان بلاغت این مناسب سازی را با عنوان تناسب فواصل و یا فواصل رئوس آیات می شناسند و معتقدند پایبندی به آن مستلزم جابه جایی اجزاء جمله و یا ساختارشکنی هایی در ظاهر لفظ است. طبیعتاً این تغییرات ظاهری که در اینجا به فراهنجاری لفظی تعبیر شده، ممکن است برداشت های متفاوتی از معنی و مفهوم واژگان را به دنبال داشته باشد. این نوشتار برای شناخت این سوء برداشت ها و در راستای یافتن پاسخی به این پرسش است که فرا هنجاری های لفظی چه تأثیری بر ترجمه و تفسیر واژگان قرآنی دارند؟ به همین خاطر، پس از یافتن تعدادی از مصادیق متأثر از این قاعده بدیع، در تلاش است به روش انتقادی - تحلیلی و با تکیه بر اصل معنایی و سیاق آیات، آن واژگان را مورد واکاوی قرار دهد تا به معنایی موافق با بافت و ساختار سوره برسد. در نهایت به این نتیجه می توان رسید که برخلاف دیدگاه مشهور، الفاظ «تَدلّی» به معنای فهم و آگاهی است و «أُقِّتَت» بر محدود شدن فرستادگان اشاره دارد و قید «الْأُولى» به معنای گذشته است که صرفاً به سبب ایجاد تناسب در کنار لفظ «عاد» آمده است و همچنین مقصود از واژه «إلْ یاسین» را شخص الیاس نبی می توان پنداشت.
مدل عوامل تسهیل گر پرورش تفکر نقادانه در قرآن کریم مبتنی بر قصص قرآنی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۸ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۸)
43 - 74
حوزههای تخصصی:
پرورش تفکر نقادانه و عاملیت به آن، مهم ترین شایستگی انسان برای توسعه خود و تعالی جامعه خداگونه، حقیقت گرا و رهنمون به حق تعالی است و از نشانگرهای سنجش ظرفیت های یادگیری فراگیران شناخته شده است. اما باوجود این اهمیت، به طور گسترده در سیستم آموزشی مورد غفلت قرار گرفته است. قرآن، آخرین معجزه مشهود و شاهکار ادبی و هنری است و برای درک همه انسان ها با هر سطح آگاهی، بخشی از معارف زندگی و اصول اخلاقی و تربیتی خود را با زبان ادب و هنر و با استفاده از قالب قصه بیان کرده است. بسیاری از پژوهش ها به این نتیجه رسیده اند که روش قصه گویی و به ویژه قصه گویی قرآنی، تأثیرات ویژه ای در رشد تفکر دارد. در این مطالعه تلاش شد تا با مرور منظم، ضمن بررسی منابع مختلف، مؤلفه های تسهیل گر در رشد تفکر انتقادی در قرآن و به ویژه قصه های قرآنی و فنون مورد استفاده در آن شناسایی و بازنمایی گردد. به واقع مطالعه با استفاده از روش توصیفی- اسنادی و تحلیل مبتنی بر راهبرد تحلیل محتوای کیفی الزاید (1996) انجام شد و پس از تحلیل داده های اسناد، پنج مؤلفه شامل عوامل آموزشی-پژوهشی، سنجشگری، شخصیتی، اخلاقی-تربیتی و فنی-تخصصی، شانزده ملاک و یکصدوهفتادوپنج نشانگر شناسایی و بازنمایی و در نهایت مدل مربوط ارائه گردید.
بررسی مصداقی انفکاک حق و باطل از منظر قرآن کریم
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴
7 - 24
حوزههای تخصصی:
تعالیم قرآن و احادیث بیانگر آن هستند که کارکرد جوامع و افراد، ترکیبی از حق و باطل و سرشار از رفتارهای نیک و زشت است. مشیت الهی بر آن استوار شده که انسان ها با بهره مندی از آموزه های پیامبران الهی و همچنین با رویارویی با امتحانات گوناگون، مرز میان «حق» و «باطل» را بشناسند؛ از هرگونه نماد باطل و رفتار ناپسند دوری گزینند و در زندگی فردی و اجتماعی خود، مدافع حق و مروج صفات نیک باشند. سوال این تحقیق این است که مصادیق انفکاک حق و باطل از منظر قرآن کریم، چیست؟ این پژوهش با هدف بررسی مصادیق انفکاک حق و باطل در قرآن کریم، به روش تحلیلی-توصیفی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که قرآن کریم از طریق روایت داستان هایی مانند داستان حضرت نوحA، ماجرای طالوت و جالوت، جنگ احد و ده ها قصه ی دیگر، به تبیین مصادیق حق و باطل و پیامدهای هرکدام می پردازد. در این داستان ها، خداوند متعال، نیکوکاران را به تزکیه نفس و ارتقای اخلاقی و اعتقادی تشویق می کند و پاداش نیکوکاری را به آنان وعده می دهد. در مقابل، مجازات گناهکاران و انحراف شدگان از مسیر حق نیز به تصویر کشیده می شود.
بررسی تطبیقی عصمت حضرت آدم (ع) از دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخر رازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیر تطبیقی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۱۶
258 - 283
حوزههای تخصصی:
عصمت انبیاء یکی از مبانی اعتقادی مشترک بین مسلمانان است؛ اما در مورد زمان، گستره و مفهوم آن، اندیشمندان مکاتب مختلف کلامی، دیدگاه یکسانی ندارند. آیات زیادی در قرآن کریم به مسئله عصمت انبیا پرداخته و برخی از آیات نیز موهم عدم عصمت انبیا می باشد. از آن میان، مسئلهٔ «هبوط» و «عصمت» حضرت آدم در میان مفسران و متکلمان مسلمان همواره مورد مناقشه بوده است. این پژوهش با روش توصیفی_تحلیلی در پی پاسخ به این سؤال است که دیدگاه آیت الله جوادی آملی و فخر رازی (به نمایندگی از دو مکتب کلامی متفاوت شیعه و اشاعره) نسبت به آیات مرتبط با عصمت حضرت آدم (ع) چگونه است؟ وجوه اشتراک و افتراق دو دیدگاه چیست؟ یافته های این پژوهش نشانگر همسویی دو مفسر علی رغم اختلاف نگرش های کلامی است و وجوه افتراقِ دو دیدگاه، در این مسئله، بسیار نادر است. از دیدگاه آیت الله جوادی آملی این ماجرا در زمانی اتفاق افتاده که نبوت تشریعی وجود نداشته و نهی در آیه هم ارشادی بوده و آن حضرت نیز مرتکب ترک اولی شده است که به مقام عصمت ایشان خدشه ای وارد نمی کند. در مقابل فخر رازی معتقد است که حضرت آدم (ع) مرتکب معصیت شده است و البته این معصیت مربوط به قبل از بعثت و نائل شدن به مقام نبوت بوده است و اشکالی ندارد. این پژوهش، به بررسی و تحلیل دلایل دو مفسر پرداخته و رأی برگزیده را پیش رو نهاده است.
بازنمایی مفهوم تزیین در آیات و دلالت آن در زیبایی شناسی قرآنی (با تأکید بر ریشه شناسی تاریخی و معناشناسی هم زمانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای تبیین هر مفهوم در نظام معنایی قرآن کریم، علاوه بر تمرکز بر با هم آیندهای آن التفات به معنای واژه در زبان های سامی از اهمیت خاصی برخوردار است؛ در این راستا ریشه شناسی تاریخی خودنمایی خواهد کرد. این مطالعه عهده دار تبیین و تدقیق معنای «تزیین» در قرآن کریم با روش های معناشناسی است که تاکنون با رویکرد جامع معناشناسانه به آن پرداخته نشده و جایگاه آن در نظام معنایی قرآن تبیین نشده است. تبار شناسی ریشه «زین» در زبان های سامی، حاکی از کاربست پربسامد تنوع آوایی آن است که سبب تقویت احتمال اشتراک لفظی ناشی از وام واژگی آن می شود. دریافت های ریشه شناسی حاکی از وجود دو مؤلفه اصلی در نیایی این ریشه است؛ نخست زیبایی و شکوه و دوم تمایل و کشش. بررسی باهم آیی ها، با فاعلیت های متنوع، از گستر ه های مادی و معنوی حکایت دارد. از کارکردهای تزیین، برای مؤمنان، اصلاح و برای غیر آنان، وارونگی در درک و فهم، ولایت شیطان، انفکاک از حق، خسران و هلاکت، مغفول ماندن از علل معنوی هستند.
نقدی بر انگاره ی غیراخلاقی بودن فعل «یَضحکون» در آیه ی 34 سوره ی مطففین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۶
1 - 28
حوزههای تخصصی:
بعضی از آیات قرآن می توانند در نگاه ابتدایی در ذهن مخاطب ایجاد اشکال نمایند. برخی از این موارد، آیاتی هستند که به بحث حسن و قبح عقلی مرتبط می شوند. حسن وقبح اعمال و پیامد ناشی از آن اولاً در بعد مسائل اخلاقی و ثانیاً به عنوان یک پیش فرض ذهنی و الگوی عملی نیازمند شالوده عمل و چارچوب است؛ لذا، به استناد ادله ی قطعی چون عقل، قرآن و سنت مطالعه ی حسن وقبح اعمال در دنیا و آخرت حائز اهمیت است. ضرورت این پژوهش ذیل رفع اشکال شکل گرفته در آیه توجیه می گردد، زیرا آیه 34 سوره ی مبارکه مطففین «فَالْیَوْمَ الَّذِینَ آمَنُوا مِنَ الْکُفَّارِ یَضْحَکُونَ» بدان معناست که مؤمنان در بهشت برین کفار را مسخره می نمایند، حال آنکه در بهشت بدی راه ندارد. این پژوهش در مقام گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و در مرحله ی پردازش داده ها به روش تحلیلی-توصیفی درصدد پاسخ به مجهولات و نقد اشکال موردنظر می باشد و در ضمن اثبات دلالت آیه بر استهزاء، با دو رویکرد اخلاقی و فلسفی اشکال را پاسخ می گوید.