فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۴۱ تا ۱٬۲۶۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
اثبات انسجام و پیوستگی متن قرآن بر مبنای الگوهای ساختارشناسانه از رویکردهای نوین در مطالعات علوم قرآنی است؛ گرچه توجه به نظم القرآن و تناسب آیات و سوره ها در مطالعات اسلامی پیشینه ای دیرینه دارد و به قرون اولیّه ظهور اسلام باز می گردد. در میان الگو های ساختار شناسانه شش الگو از اقبال بیشتری برخوردار بوده که به نام طراحان آن نام گذاری شده است. غالب این الگو ها به ویژه برای کشف تناسب کلام الهی در قرآن طراحی شده اند و از میان آنها تنها الگوی هالیدی و حسن عمومیّت دارد و انطباق پذیر بر متون دیگر است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و معرفی نقاط اشتراک و افتراق این الگوها از سه جنبه مبانی فکری، روش کشف انسجام و مؤلفه های درخور توجه است. برای نیل به این هدف، از روش مقایسه الگو های یاد شده و رویکرد توصیفی تحلیلی استفاده شده است. بیشترین نمود اختلاف الگوها در مؤلفه های مدّ نظر است که بسیاری از آنها در گذشته های دور محل توجه دانشمندان علوم قرآنی بوده است. بیشترین نمودِ اشتراک الگو ها در سیاق بندی سوره، توجه به عناصر شکلی به همراه عناصر محتوایی و در نظر گرفتن نظریه پیوستگی به همراه نظریه انسجام و همچنین، پیش فرض آنها نسبت به انسجام و هماهنگی سور مکّی قرآن است؛ البته نتیجه تلاش های ساختارشناسانه همه الگوها، نمایش تناسب کلام الهی است.
تحلیل انتقادی نظریه مشهور امامیه در اشتراط ولوغ برای وجوب تعفیر ظروف آلوده به بزاق دهان سگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
210 - 186
حوزههای تخصصی:
بر اساس نظر مشهور فقهای امامیه، برای تطهیر ظروفی که از طریق تماس مستقیم با دهان سگ نجس شده باشد لازم است آن را (تعفیر) نمود؛ تنها مدرک برای اثبات این مطلب روایات است و در آیات قرآن کریم یا ادله عقلی و حتی اجماع، نمی-توان دلیل معتبری برای آن یافت؛ در روایات مربوط به حکم تعفیر از سه عنوان ( ولوغ الکلب، شرب الکلب، فضل الکلب) به صراحت نام برده شده است؛ در کنار این عناوین منصوصه عنوان غیر منصوص (لطع الکلب) نیز مورد نظر فقها بوده است؛ در مقاله حاضر مشخص خواهد شد هر یک از عناوین چهار گانه مذکور گستره معنایی خاصی دارد و حکم تعفیر برای همه آن موارد قابل تطبیق نمی باشد؛ همچنین نظر مشهور امامیه در مورد موضوعیت داشتن عنوان (ولوغ) برای حکم تعفیر ، مورد نقد و بررسی قرار خواهد گرفت؛ با توجه به بررسی های انجام شده، عنوان (ولوغ الکلب) علی رغم اینکه در برخی روایات مورد اشاره قرار گرفته لکن از اعتبار لازم برای استناد برخوردار نمی باشد؛ در این پژوهش با مقایسه و بررسی ادله این چهار عنوان مشخص خواهد شد تنها موضوع (فضل الکلب) از پشتوانه علمی قابل قبولی برخوردار است و عنوان (لطع) نیز که از موضوعات منصوص در حکم تعفیر نمی باشد تنها در صورتی ملحق به حکم تعفیر خواهد بود که منجر به تحقق مصداق (فضل الکلب) باشد.
Investigating the phenomenon of insult with a skepticism approach (case study of revenge, inheritance, corporal punishment and women's testimony)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Explaining and interpreting the honor and dignity of man and then finding ways to realize it in human life is one of the most important and fundamental topics in religious sources, especially the Qur'an and hadiths. Since insult is the opposite of honor and respect, the present research is trying to investigate the phenomenon of insult with a skeptology approach using a descriptive-analytical method and based on library and documentary information, while measuring and setting human honor and its accessories as a criterion. Considering that any description and attribution knowingly and intentionally causing the weakening and humiliation of human honor and its accessories is considered a category and an example of insult. In this research, the degree of compatibility and incompatibility of the Islamic rulings of inheritance, retribution, corporal punishment of women and women's testimony have been criticized and investigated with respect to human dignity. The results of the research show that Islamic rulings in the aforementioned four topics are based on reality, expediency and health of the family and society, necessity or in order to inform, change undesirable behaviors and prevent crimes. Also, some of the issues raised are necessary as a prescriptive ruling for a specific stage and with special conditions that have been established by the holy legislator.
خوانش انتقادی انگاره عالمان غیرشیعی از عصمت انبیا علیهم السلام با تطبیق بر نصوص قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ضمن آیات متعددی، از مصونیت انبیا علیهم السلام و بویژه رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، از ارتکاب معاصی، خطا، لغزش و نسیان سخن گفته و به اطاعت مطلق از ایشان، امر نموده است؛ همان اطاعتی که با قید اطلاقش از عصمت انبیای عظام علیهم السلام، پرده برداشته و ساحت مقدسشان را منزه از هر گونه رجس و پلیدی می داند. با این حال از جستاری در میراث مکتوب روایی، تاریخی و تفسیری اهل سنت، به روایاتی پیرامون شخصیت، شئون و مقامات انبیای الهی علیهم السلام برمی خوریم که محتوا و ماهیتشان، تضاد و تناقضی آشکار با نصوص قرآن کریم دارد. این اخبار که اتهامات سخیف و ناروایی را به ساحت مقدس آن حضرات علیهم السلام، منتسب می کنند، مع الأسف مستند آراء و عقائد کلامی اهل سنت نیز قرار گرفته و نگرش و باور ایشان را نسبت به ابعاد مختلف شخصیت و مقامات انبیا علیهم السلام و از جمله رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله، تا حد زیادی تغییر داده است. انگاره عالمان غیر شیعی در باب عصمت انبیا علیهم السلام نیز در شمار مقاماتی است که از این مسأله مستثنی نبوده است. بر این اساس نگارنده در این نوشتار با عنایت به اهمیت مسأله عصمت انبیا علیهم السلام و تبیین حقیقت و گستره آن، ضمن تطبیق آراء و نظریات پیروان مذاهب مختلف اهل سنت پیرامون عصمت انبیا علیهم السلام به صورت کلی و عصمت رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله به صورت ویژه بر نصوص قرآن کریم، به نقد و بررسی آنها پرداخته است.
مبانی اخلاق جنسی در قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
در صورتی که کنشگر اخلاقی با مبانی اخلاق در هر یک از حوزه های زندگی ارتباط مناسب داشته باشد، التزام به اصول اخلاقی و احترام به هنجارهای ارزشی برای او سهل می شود. حوزه رفتارهای جنسی از مهم ترین و مسأله خیزترین حوزه های زندگی انسان است. حضور نیروی جنسی در وجود آدمی به گونه ای است که بدون ارتباط وثیق با زیرساخت های اعتقادی، التزام به هنجارهای اخلاقی در این حوزه بسیار مشکل و بسا که غیرممکن است. به همین دلیل قرآن کریم اصول زیرساختی فعالیت جنسی را برای مخاطبان خود تبیین کرده است. بر این اساس، کشف و تبیین مبانی اخلاق جنسی از منظر قرآن کریم، کنشگران مسلمان را در التزام به اخلاق در این حوزه مهم کمک می کند. این مقاله برای پاسخ به چیستی، چونی و چندی مبانی اخلاق جنسی در قرآن کریم فراهم آمده و با روش توصیفی- تحلیلی، به تبیین اصول زیرساختی اخلاق جنسی در قرآن کریم پرداخته است. حاصل این تحقیق، کشف دو دسته اصل مبنایی شامل شش اصل در حوزه اخلاق جنسی از آیات مربوط به فعالیت جنسی در قرآن کریم است؛ اصولی که پیش از این با این سِمَت و نسبت مورد توجه قرار نگرفته است.
هویت شناسی قاعده «قال، و لم یقل، کما قال» و کارکرد آن در تفسیر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۴)
21 - 40
حوزههای تخصصی:
«قواعد تفسیری»، دستورالعمل های کلانی هستند که برای دستیابی به فهمی موجّه از متن شکل گرفته اند. یکی از مهم ترین دستورالعمل ها در عملیات تفسیر، چگونگی کشف دو لایه «ژرف ساخت و روساخت»، و فرآیندی است که در روابط «هم نشینی و جانشینی» در زنجیره کلمات اعمال شده است. تبیین این مطلب در زبان شناسی ساختارگرا و دستور زبان گشتاری صورت پذیرفته است. حال آیا این نحوه تحلیل در آیات قرآن نیز قابل تطبیق است؟ آیا مستندی درون دینی دارد؟ آیا می توان آن را به صورت یک «قاعده تفسیری» نشان داد؟ و چگونه می توان از آن استفاده کرد؟در این مقاله تلاش شده تبیین گردد که روش تحلیل زبان شناسانه، اختصاص به متن خاص ندارد و در متن قرآن نیز جاری است، و هم چنین مستنداتی از عملکرد ائمه (ع) در استفاده از این روش ارائه شده و به صورت یک قاعده قرآنی با عنوان «قاعده قال و لم یقل» صورت بندی گردیده و نحوه استفاده قدم به قدم از آن در یک نمونه از آیات تطبیق شده است.
نقد و بررسی اختلاف قرائت های آوایی و ساختاری قرآن بر مبنای ساختارهای زبانی ادبیات عرب «نمونه مورد بررسی: جزء اول»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۴)
137 - 160
حوزههای تخصصی:
از رهگذر قرائات علمی، اتّفاق نظر یا اختلاف ناقلان کتاب خدا قابل شناسایی است. میان قرائت های قرآنی و زبان عربی رابطه تنگاتنگی هست؛ زیرا قرآن مؤثرترین عامل پی ریزی و تدوین قواعد عربی است؛ چرا که نخستین نحویان زبان عرب، خود جزء قُرَّاء قرآنی بوده اند. در قرائت شماری از آیات قرآن میان قاریان اختلاف است. اختلاف در قرائت پیشینه ای کهن دارد و یک واقعیّت تاریخی است که دلیلی بر انکار آن وجود ندارد.در این نوشتار، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، موارد اختلافی در قرائت قُرَّاء سبعه در جزء اوّل قرآن کریم، با استعانت از کتب لغوی، اعرابی و تجویدی و با تبیین علل لغزش ها، در دو بخش آوایی و ساختاری مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که در میان مکاتب قرائت، کوفیان موفق تر از بقیه عمل کرده اند. عاصم کوفی در میان قاریان هفت گانه دارای کمترین لغزش بوده و روایت حفص از عاصم بیشترین انطباق را با قواعد ادبیّات عرب داشته و در مقابل قُنبُل، راوی ابن کثیر مکّی، ضعیف ترین عملکرد را در قرائت داشته است.
نگاهی نو به تفسیر آیه امانت و ارتباط آن با خلافت و اختیار انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
67 - 86
حوزههای تخصصی:
آیه امانت از آیات متشابه و کلیدی قرآن در باب خلقت انسان می باشد که معرکه آرای متنوع و گاه متضاد مفسران گشته است. از میان معانی متعددی که مفسران برای امانت برگزیده اند؛ همچون شریعت، ولایت، فطرت، روح منفوخ و ...، به نظر می رسد معنایی که برخی عارفان به آن رسیده اند، یعنی خلافت تامه انسان از جانب خداوند و همچنین معنای اختیار، از دقت بیشتری برخوردار است؛ چرا که اولاً این معانی بر اساس حقیقت مؤکد قرآن مبنی بر شعور، ادراک و عقلانیت همه کائنات، استوار گشته اند، ثانیاً اختصاص به انسان دارند، ثالثاً تکوینی بوده و در راستای سایر آیات خلقت هستند، رابعاً مناسب ترین توجیه را برای واژگان اشفاق، ظلومیت و جهولیت در آیه امانت فراهم می کنند. ازاین رو بسان دو روی سکه امانت اند.
نحو نص قرآنی؛ چیستی و چرایی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
نحو قرآنی به نحو «تعلیمی»، «علمی» و «نصی»؛ و نحو رایج و معروف به نحو «علمی»، «تعلیمی» و «تعلیمی علمی» تقسیم می شود. تاکنون درباره نقش نحو رایج (نحو تعلیمی علمی) در تفسیر قرآن، پژوهش هایی انجام شده است. اما «نحو نص قرآنی» دارای ویژگی ها و نیز تفاوت هایی با علم نحو (نحو تعلیمی علمی) است و به نقش آن در تفسیر قرآن کمتر توجه شده است. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی توصیفی، ویژگی های نحو نص قرآنی و تفاوت های آن با نحو تعلیمی علمی را بررسی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که نحو نص قرآنی در مقایسه با نحو تعلیمی علمی، معنامحور بوده و قواعد آن متکی به قرآن و مؤید به نظم و نثر عربی است و در تفسیر قرآن از آن استفاده می گردد. در این نحو، اختلافات مفسران، مکاتب نحوی و نحویان در توجیه اعرابی آیات بر پایه قواعد نحوی موجود در آیات با لحاظ معنا و تفسیر آیات، تحلیل و حل و فصل می شود.
بررسی نمونه های تفسیری مفسران دیوبندیه درآیات اولی الامر، اکمال،تطهیر و مباهله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۱۳۰-۱۱۱
حوزههای تخصصی:
هرکدام از فرق و گروهای مسلمان برای فهم و تبیین قرآن مبانی و روش های متفاوتی را انتخاب کرده اند. یکی از این فرقه ها دیوبندیه است که تاحدودی روش متفاوت از دیگر فرقه های اهل سنت را در تفسیر قرآن اتخاذ نموده اند. دیوبندیه ازنظر فکری به حیاتی و مماتی تقسیم شده لذا در مبانی و روش تفسیرقرآن و دیگر مسائل دینی ازهم متمایز می گردند؛ لذا ضرورت دارد که باتمرکز به مبانی و روش این فرقه نمونه های تفسیری دیوبندیه بیان شود. سؤال اصلی پژوهش حاضرتحلیل و بررسی نمونه های تفسیری دیوبندیه است. برای رسیدن به پاسخ از منابع معتبردیوبندیه استفاده شده و نتیجه اینکه عمدتا روش تفسیری دیوبندیه نص و نقل گرایی است. در تفسیر آیات ولایت براساس مبانی و پیش فرض اهل سنت به تفسیر پرداخته و برخی جاها در ضمن پذیرش روایات سبب نزول درباره امام علی و اهل بیت(ع)به توجیه روایات پرداخته اند تا دیدگاه شیعه را رد کنند. هرکدام از فرق و گروهای مسلمان برای فهم و تبیین قرآن مبانی و روش های متفاوتی را انتخاب کرده اند. یکی از این فرقه ها دیوبندیه است که تاحدودی روش متفاوت از دیگر فرقه های اهل سنت را در تفسیر قرآن اتخاذ نموده اند. دیوبندیه ازنظر فکری به حیاتی و مماتی تقسیم شده لذا در مبانی و روش تفسیرقرآن و دیگر مسائل دینی ازهم متمایز می گردند؛ لذا ضرورت دارد که باتمرکز به مبانی و روش این فرقه نمونه های تفسیری دیوبندیه بیان شود. سؤال اصلی پژوهش حاضرتحلیل و بررسی نمونه های تفسیری دیوبندیه است. برای رسیدن به پاسخ از منابع معتبردیوبندیه استفاده شده و نتیجه اینکه عمدتا روش تفسیری دیوبندیه نص و نقل گرایی است. در تفسیر آیات ولایت براساس مبانی و پیش فرض اهل سنت به تفسیر پرداخته و برخی جاها در ضمن پذیرش روایات سبب نزول درباره امام علی و اهل بیت(ع)به توجیه روایات پرداخته اند تا دیدگاه شیعه را رد کنند.
مقایسه مفهوم قرآنی تفضیل با مفهوم تبعیض در علوم اجتماعی و استلزامات آن در مباحث جنسیتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
51 - 74
حوزههای تخصصی:
از دیرباز تا کنون، افراد ناآشنا با معارف قرآنی، شبهاتی درباره گزاره های قرآنی مربوط به حقوق و جایگاه اجتماعی زنان مطرح کرده اند. یکی از مستندات این شبهه افکنان در مورد جایگاه زن در قرآن کریم، استدلال به مفهوم «تفضیل» در آیه 34 سوره نساء است. آنان مدعی اند که این مفهوم قرآنی بر «تبعیض» علیه زنان دلالت می کند. این نوشتار بر آن است که با هدف پاسخ گویی مستدل به این شبهه و همچنین تنویر افکار عمومی خصوصاً جوانان نسبت به مقصود خداوند از آیات «تفضیل»، به روش توصیفی تحلیلی مٶلفه های معنایی مفهوم قرآنی «تفضیل» و «تبعیض» در علوم اجتماعی را استخراج نموده و پس از مقایسه این دو، اثبات نماید که واژه تفضیل ممکن است بر مزیتی برای مردان نسبت به زنان دلالت داشته باشد؛ ولی در واقع بیانگر برتری تکوینی آنان برای ایفای نقش «قوّام» بودن و انجام مسئولیت برای حفظ و تأمین نیازمندی های خانواده است. این امر با مفهوم تبعیض در علوم اجتماعی کاملاً متفاوت است و هیچ دلالتی بر آن ندارد.
نقد شخصیت پردازی ساره در برابر هاجر و مهاجرت به حجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
121 - 142
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین نقاط عطف تاریخ، هجرت حضرت هاجر و اسماعیل (علیهماالسلام) به سرزمین بی آب و علف حجاز است، که به ایجاد شهر و حرم امن الهی و تجدید بنای خانه کعبه انجامید. تعلیل این هجرت به رذیله ای چون حسادت و انتساب آن به بانو ساره، مسئله ای سؤال برانگیز است که به جهت شهرت داستان، تأثیر و ترویج آن در منابع، آثار هنری و رسانه ها، ضرورت واکاوی مسئله را می طلبد. پژوهش پیش رو، به روش توصیفی تحلیلی در صدد تحقیق و بررسی این مسئله است که علی رغم اوصاف پسندیده ساره در قرآن، شدت عمل او تحت تأثیر حسادت ادعایی، دارای تنافی و تناقض است. از این رو، واکاوی همه جانبه و تطبیقی این داستان در قرآن، تاریخ، حدیث و اخلاق ضروری است که در این نوشتار پس از تبیین مفهومی و کاربردی حسد و بررسی تطبیقی متون، با تمرکز بر توصیف قرآن به عنوان معیار صحت در توصیف شخصیت های داستان و نقد و بررسی قرآن به قرآن گزارش ها، به نظر می رسد چنین تفسیری، هماهنگ با ظواهر و مبانی قرآنی نبوده و شایسته ترویج نیست.
نماد و نقش آن در تبیین لایه های معنایی صفات خبریه خداوند در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن به عنوان متنی الهی از لایه های معنایی به هم پیوسته تشکیل شده است. این لایه ها در عین یکپارچگی معنایی در چینش واژگان «تفصیل» یافته است؛ که دریافت دقیق این لایه ها، نیازمند به ابزار زبان شناسی است تا ضمن همراه ساختن مخاطب با مسیر معنایی خود، او را تا عمیق ترین لایه ها رهنمون و به یکپارچگی معنایی نزدیک نماید. نماد، نشانه ای امری قدسی و فرود آمده از عوالمی فراتر از انسان است که خود را در بستر واژگان به ظهور می رساند تا بتواند میان انسان و این معانی ماورایی، پیوند معنا و فهم برقرار سازد. در این پژوهش تلاش شده است به کمک نماد، میان آیات صفات خبریه خداوند و مفهوم عمیق آن ها با مخاطبان و مفسران پیوند عمیق ایجاد شود تا از تشتت آراء آن ها و نسبت شخص وارگی به خداوند در ذیل این آیات جلوگیری به عمل آید. نتیجه اینکه قرآن کریم به عنوان کتابی که از عالم ملکوت و جانِ نفس نزول پیدا کرده، در قالب الفاظ بشری و به تناسب افکار او در ظرف بشری مظروف گردید. مبتنی بر این مقوله، بعضی از آیات که ذیل صفات خبریه خداوند «وجه – عین – ید – استواء بر عرش – نفس – فوق – سمع – بصر)، نازل گردید؛ چون از همین ترکیب بهره مند است، مفسران و فلاسفه را در ذیل خود، به آراء متفاوت تفسیری گرایش داده است.
نقدپذیری معیارهای علامه شوشتری در ساختگی بودن روایات فقهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
67 - 46
حوزههای تخصصی:
حدیث به عنوان دومین منبع از ادله استنباط احکام همواره مورد توجه فقها بوده است و با توجه به لزوم اثبات صحت روایات و اهمیت بالای آن در مباحث فقهی، دانشمندان اسلامی و فقیهان برای مقابله با عارضه وضع و تحریف روایات در دوره های مختلف آثاری را از خود برجای نهاده اند. یکی از کتب مهم معاصر و از جدی ترین کتابها در این باره، کتاب الأخبارالدخیله محمدتقی شوشتری (1281 1374ش) دانشمند معاصر ایرانی است. هدف از این پژوهش بررسی معیارهای شوشتری در ساختگی دانستن روایات است. این پژوهش که با روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته ضمن بازشناسی مهم ترین معیارها و ذکر نمونه هایی از روایات کتاب، نشان می دهد که نگارنده، روایات را از زوایای مختلف بررسی کرده است. او هم به نقد متنی مانند ناسازگاری با قرآن، سنت قطعی، عقل، تاریخ، علم، حکم مشهور فقهی و اعتقادات کلامی پرداخته و هم به نقد سندی روایات نظیر واکاوی طبقه راوی، ضعف سند و سایر موارد رجالی توجه داشته و در این فرایند با وسواس و دقت نظر کوشش کرده روایات موضوعه یا محرفه را بازشناسی و معرفی کند. با این وصف مواردی همچون عدم تبویب دقیق، فقدان وحدت رویه، قطعی پنداشتن دیدگاه نویسنده در مواردی که فقط یک احتمال را می توان از کلامش دریافت کرد، را به عنوان کاستی های کتاب برشمرد.
واکاوی مبانی مشروعیت نماز میت غیابی در فقه مذاهب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
156 - 124
حوزههای تخصصی:
مذاهب فقهی اسلامی درباره حکم نماز میت غایب اختلاف دارند ، این اختلاف از علل چندی ناشی شده است، از جمله آنها روایاتی است که درباره نماز پیامبر(ص) بر نجاشی سخن گفته اند، از همین رو هدف از پژوهش حاضر بررسی مبانی فقهی نماز میت غیابی در فقه مذاهب اسلامی است ، نتایج تحقیق حاکی از آن است که ، مذاهب فقهی که به جواز نماز میت غایب و صحت روایات نماز نجاشی معتقد هستند، در مصادیق میت غایب اختلاف دارند، زیرا برخی از ایشان این نوع نماز را تنها درباره مردگانی جایز دانسته اندکه ویژگی برجسته ای دارند، اما برخی از آنها چنان دامنه میت غایب را وسیع گرفته اند که مردگان کرونایی ، مفقود شدگان، غرق شدگان و مانند آنها را نیز میت غایب دانسته اند، از سویی درباره نماز میت غایب در بلاد کبیره نیز دیدگاههای گوناگونی به چشم می خورد. امامیه و برخی از مذاهب فقهی اهل سنت نماز بر میت غایب جایز ندانسته اند، این دیدگاه درست است، زیرا با توجه به امکان تفسیر «صلاه» به دعا، پیامبر(ص) برای نجاشی دعا کرده اند؛ بر فرض که صلاه به معنای نماز باشد ، جنازه نجاشی برای پیامبر(ص) حاضر شده و حضرت بر میت حاضر نماز خوانده اند، همه مذاهب فقهی حذف برخی از شروط نماز میت را در شرایط اضطراری جایز دانسته اند. پژوهش حاضر به استناد منابع کتابخانه ای و با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است.
تبیین مفهومی روایت «اکرموا اولادی الصالحون لله و الطالحون لی» و پیامدهای فقهی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال پنجم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
261 - 237
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ اسلام، سیادت اشخاص، همواره نقش مهمی در حیات سیاسی - اجتماعی آنان داشته است. فرزندان پیامبر یا به تعبیر رایج، سادات، در جوامع اسلامی از احترام ویژه ای برخوردار بوده و هستند. در آیات و روایات بسیاری نیز به اکرام سادات سفارش شده است که قدرمتیقن آن ها، سادات صالح و باتقوا هستند. بااین وجود بسیاری از فقها در استحباب و مطلوب بودن اکرام سادات، تفاوتی میان سادات صالح و غیرصالح قائل نشده اند. ایشان به مقتضای روایت «اکرموا اولادی الصالحون لله و الطالحون لی» به احکام مشابهی برای همه فرزندان پیامبر (صالح و غیرصالح) فتوا داده اند. در مقابل، شماری از فقها با استناد به ضعف سندی روایت از یک سو و مخالفت مضمون آن با کتاب و سنت، ادله امربه معروف و نهی از منکر و حدود و تعزیرات از سوی دیگر، حجیت و اعتبار روایت را انکار کرده اند. این نوشتار با رویکرد توصیفی- تحلیلی، به تبیین مفهومی روایت نامبرده و پیامدهای فقهی آن می پردازد. نتایج نشان می دهد که گرچه سند روایت مرسل است، اما مضمون آن هیچ تعارضی با آموزه های دینی ندارد؛ بلکه موافقت حدیث با عمومات، جبران کننده ضعف سند آن و اساس فتوا و عمل فقها بر اساس آن است.
بررسی تطبیقی دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی دربارۀ متشابهات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر صدرالمتألهین و علامه طباطبایی، آیات قرآن ظاهری دارند و باطنی، که هنگام مواجهه با آیات متشابه باید به ظواهر آیات اصالت داد و از آن غافل نشد. از نظر هر دو اندیشمند، فهم متشابهات به افراد و ظرفیت و شایستگیشان بستگی دارد؛ بعبارت دیگر، فهم متشابهات امری نسبی است. بعقیده آنها، راسخان در علم، تمام معنای متشابهات را میدانند و در واقع برایشان متشابهی وجود ندارد. البته ملاصدرا بر اساس نظریه توحید خاصی، معتقد است مراتب هستی از عالی تا دانی، همه بر یکدیگر ترتب وجودی دارند. بر همین اساس، او بر این باور است که بدون آنکه نیازی به تأویل آیات متشابه یا قول به تجسیم در باب ذات باریتعالی باشد، میتوان بر مبنای اصول فلسفی عرفانی دیدگاه توحید خاصی، ظواهر الفاظ آیات را حفظ نموده و همه آیات متشابه را بر ظاهر معنای آنها حمل کرد و لفظ متشابه را توسعه معنایی داد. اما علامه طباطبایی، قائل به ارجاع متشابهات به محکمات است و متشابهات را بر اساس محکمات تفسیر میکند. او به امکان و وجود تأویل برای تمام آیات قرآن، اعم از محکمات و متشابهات، معتقد است؛ متشابهات پس از ارجاع به محکمات، از تشابه خارج شده و محکم میشوند. در این پژوهش، دیدگاه ملاصدرا بدلیل آنکه دارای مبنا بوده، نسبت به نظر علامه ترجیح داده شده است.
Investigating the story of Noah’s Flood according to Qur'anic verses and archaeological researches(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
129 - 153
حوزههای تخصصی:
One meaning of the word āyah in Qur’anic context refers to a sign, which is a divine miracle as attested in verse (Q.54:15): Certainly We have left it as a sign; so, is there anyone who will be admonished? The verse refers to the story of Noah’s Ark and his nation’s penalty, which is presented as a sign for posterity. There are various perspectives among interpreters about the reference of pronoun it in the verse, depending on whose antecedent, the verse can be considered as one of the verses expressing divine miracles. The present study tries to investigate the aforementioned verse and its miraculous aspects through an interdisciplinary method between the Qur’an and archaeology. Based on conducted studies, the word āyah implies to Noah’s Ark or the Flood phenomenon and rescuing a few of his nation who are the only survivors of humankind. Given archaeological studies, there is no certain evidence yet to confirm the remains of the Noah’s Ark and the verse cannot thus be considered as a scientific miracle. As a result, the miraculous aspect of the verse indicates giving notice of the unseen which is verified in verse (Q.11:49).
تبیین فرایند خط مشی گذاری سیستمی از منظر قرآن
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال ششم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۲
132 - 169
حوزههای تخصصی:
فرایندی بودن خط مشی گذاری مورد قبول همه دانشمندان این رشته بوده و برای بررسی این فرایند، از رویکردهای مختلفی استفاده شده است که یکی از آن ها رویکرد سیستمی است. رویکرد سیستمی برای اقدام به موقع در مقابل تحولات عمیق و پی درپی عصر حاضر بکار گرفته می شود. این تحقیق پیرامون مسئله (چگونگی نظر قرآن نسبت به بررسی فرایند خط مشی گذاری با رویکرد سیستمی) به بحث پرداخته است اهمیتش در این است که از یک طرف سازمان را به عنوان یک سیستم باز و متعامل با محیط در نظر گرفته و از طرف دیگر این نوع نگاه را با توجه به منابع اسلامی مورد تحلیل قرار داده است. مقاله حاضر با روش تحلیلی – توصیفی با هدف استخراج نظر اسلام نسبت به رویکرد سیستمی در بررسی فرایند خط مشی گذاری، به این نتیجه رسیده است که بررسی فرایند خط مشی گذاری با رویکرد سیستمی - با توجه به مستنداتی که در متن مذکور است- مورد تأیید و تأکید دین مقدس اسلام بوده و دستورات متعددی از پیشوایان دینی همسو با این رویکرد وجود دارد.علاوه بر مباحث مدون در خط مشی گذاری مصطلح، مصالح، مفاسد و عرف نیز به عنوان ورودی ها و محیط خط مشی گذاری اسلامی در نظر گرفته شده است.
بررسی ترجمه فیض الاسلام از نهج البلاغه بر اساس الگوی نظری وینی و داربلنه؛ مطالعه موردی خطبه أشباح و قاصعه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
25 - 53
حوزههای تخصصی:
ترجمه متون دینی و مقدس به ویژه نهج البلاغه، از مهم ترین راه ها برای انتقال مفاهیم آنهاست. این ترجمه ها نیازمند ارزیابی دقیق و علمی هستند تا بتوان نارسایی ها و کاستی های موجود در آنها را شناسایی کرده و در نتیجه سطح کیفی ترجمه ها را بهبود بخشید. در این میان، الگوها و نظریات متعددی از سوی صاحب نظران حوزه ترجمه جهت سنجش ترجمه مطرح شده اند. الگوی نظری وینی و داربلنه یکی از کارآمد ترین نظریات است که می توان از آن به عنوان چهارچوبی علمی جهت ارزیابی متون ترجمه شده به ویژه متون دینی استفاده نمود. این الگو که ترکیبی است از دو شیوه ترجمه مستقیم و غیرمستقیم، از هفت تکنیک تشکیل شده است که عبارتند از: قرض گیری، ترجمه تحت اللفظی، گرته برداری، تغییر صورت، تلفیق، معادل یابی و اقتباس. در این پژوهش که به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام یافته است، بخشی از ترجمه فیض الاسلام از نهج البلاغه بر مبنای الگوی پیشنهادی وینی و داربلنه مورد بررسی قرار گرفته و میزان به کارگیری تکنیک های هفت گانه مشخص شده است. نتایج این جستار حاکی از آن است که مترجم ضمن وفاداری به متن مبدأ و رعایت اصل امانت داری، بیشتر از تکنیک های ترجمه غیرمستقیم بهره برده است و این امر موجب سلاست و شیوایی متن ترجمه گشته است.