فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۳۶۱ تا ۱٬۳۸۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
55 - 84
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین مبانی فلسفی انسان صبور در قرآن کریم و راهکارهای تقویت صبر در معلمان ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش حاضر کیفی و از نوع تحلیل محتوا و الگوی تحلیلی فرانکنا بوده است. جامعه پژوهش حاضر را کلیه آیات قرآن کریم که به صبر و انسان صبور پرداخته است تشکیل می دهد که با روش نمونه گیری هدفمند و مراجعه به تفسیرهای آن (تفسیرجوادی آملی) مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. به منظور جمع آوری اطلاعات از فیش جمع آوری اطلاعات استفاده شد. نتایج تحلیل محتوای عرفی و تحلیل استنتاجی پژوهش حاضر نشان داد که مبانی فلسفی انسان صبور در مبانی هستی شناسی، معرفت شناسی، انسان شناسی، ارزش شناسی و زیباشناسی مصادیقی را در آیات نشان داده است. راهکارهای تقویت انسان صبور در معلمان ابتدایی شامل یاری خواستن از خداوند و عبادت و راز نیاز، سفارش به صبر و ایستادگی، الگوگیری و پیروی از الگوهای صبر و یادآوری آثار و فواید صبر و شکیبایی بوده است که می توان با آموزش و توانمندسازی معلمان در این راهکارها، منجر به تقویت صبر در آنان شد.
سیر تطوّر فهم مفسران از عبارت «و عَلَی الَّذینَ یُطیقونَه فِدیَهُ طعامُ مسکین» در آیه 184 سوره بقره(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
161 - 184
حوزههای تخصصی:
یکی از آیاتی که تفسیر آن محل اختلاف مفسّران بوده عبارت «و عَلَی الَّذینَ یُطیقونَه» در آیه 184 سوره بقره است. نظر به آنکه فعل «یُطیقونه» در این آیه مثبت بکار رفته، مفسّران را در فهم عبارت مذکور دچار چالش نموده است. نوشتار حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته، در صدد است تا با گذاری به سیر تطوّر فهم این آیه در اندیشه مفسّران، زمینه ی فهم دقیق تر آیه را فراهم آورده و داده های لازم جهت داوری صحیح پیرامون شروط و استثنائات روزه در قرآن را بازیابی کند. با بررسی های انجام شده در این تحقیق روشن شد که بر حسب سیر زمانی از قرن اول تا عصر حاضر، به ترتیب سیر فهم مفسّران، مباحثی همچون؛ اختلاف قرائت، فرضیه نسخ، در تقدیر گرفتن حرف نفی یا فعل «کانوا»، بیان مصادیق «یُطیقونَه» و تبیین معنای دقیق این ماده در آیه مورد بحث بوده است. از میان این دیدگاه ها، تلاش مفسّران اخیر در قرن چهاردهم و پانزدهم در فهم آیه به برداشت صحیح از آیه کمک شایانی کرده است. این تلاش ها از طریق کشف حقیقت معنایی «یُطیقونَه» بوده که به مقارنت قید مشقّت در ماده «یُطیقونَه» انجامیده و در نظّرات مفسرانی از صحابه همچون ابن عباس هم بدان اشاره شده است.
واکاوی واژه پژوهی آیات قرآن در روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) بر اساس روش تحلیل متن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۳)
47 - 66
حوزههای تخصصی:
یکی از شروط لازم براى فهم مفاد هر کلامى، ازجمله قرآن کریم، آگاهى از معانى کلمات آن است، ازاین رو بر مفسر کلام وحی لازم است با بهره گیری از روش درست، مفاهیم واژه های آن را به دست آورد؛ چرا که توجه دقیق به ویژگی هاى مفهومى هر واژه قرآنى، نقش کلیدی در تفسیر درست آیات دارد. بخشی از میراث تفسیری اهل بیت (علیهم السلام) به این بخش اختصاص دارد که با مطالعه آن می توان روش درست معناشناسی واژگان قرآن را به دست آورد. این نگاشته با استفاده از روش تحلیل متن و متن پژوهی، به بررسی واژه پژوهی در روایات تفسیری امام رضا (علیه السلام) پرداخته و به این نتیجه رسیده است که امام در واژه کاویِ آیات قرآن، مؤلفه های «تبیین معنای ظاهری مفردات»، «تبیین نکات و اغراض بلاغی کلمات آیات»، «بیان نکات صرفی- نحویِ معنامحور»، «توجه به قرائت های مختلف»، «توجه به بافت و سیاق» و «فرهنگ محوری» را مدّ نظر قرار داده اند. بنا بر یافته های پژوهش، امام (علیه السلام) در تبیین مفردات، هم به واژگان کاوی لغوی و هم به مفردات پژوهی قرآنی توجه داشته است. در روایات تفسیری ایشان، «توجه به معنای مجازی واژه و توسعه معنایی»، «گفتمان نگری در تبیین واژه» و «اشاره به عدم ترادف» نیز دیده می شود که حضرت همه اینها را با محوریتِ پاسخ به شبهاتِ وارده و تبیین باورهای کلامی درست برای مخاطبان مدّ نظر قرار داده اند.
بررسی ویژگی های معجزه از دیدگاه قرآن و تطبیق آن با قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
243 - 277
حوزههای تخصصی:
بیشتر پژوهشگران مسلمان معتقدند قرآن کریم مهم ترین و جاودانه ترین معجزه پیامبر مکرم اسلام (ص) است. معجزه در اصطلاح علمای اسلام بر هر امر خارق العاده ای اطلاق می شود که توسط مدعی منصب الهی ارائه می شود و همراه با تحدی و سالم از معارضه است. البته باید توجه داشت که در قرآن، واژه معجزه (یا سایر مشتقات آن) در معنای اصطلاحی آن به کار نرفته است؛ لذا ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا معجزه خواندن قرآن صحیح است؟ با تأکید بر این مطلب، در این پژوهش برای پاسخ به این سؤال به روش توصیفی - تحلیلی، اسامی، اوصاف، ویژگی ها و هدف هایی که قرآن برای کارهای خارق العاده انبیا بیان داشته است، مورد بررسی قرار گرفت و مشخص شد که تمام این اوصاف و ویژگی ها، بر قرآن نیز قابل انطباق است. لذا این نتیجه حاصل شد: از منظر قرآن همان طور که معجزه خواندن کارهای خارق العاده انبیا صحیح است، معجزه پنداشتن قرآن نیز درست است.
نقش واژه شناسی در حل شبهات قرآنی: بررسی موردی واژه های «یُطیقونه»، «ترائب»، «صبیّ»
حوزههای تخصصی:
بررسی شبهات مطرح شده علیه قرآن نشان می دهد که منشأ و محور بسیاری از مباحث ادبی به ویژه نوع واژه شناسی کلمات قرآن است، از این رو مقاله حاضر در صدد است با بررسی چند شبهه ای که محور آنها واژه شناسی است، با روش توصیف و تحلیل بر ضرورت تحقیق در مباحث زبانی و واژه-شناسی قرآنی و بهره گیری از قواعد صحیح و متقن واژه شناسی برای تفسیر قرآن و پاسخ به شبهات تأکید کند. در این تحقیق به دست آمد که منشأ شبهه سه روز بودن روزه ماه رمضان، ناسازگاری آفرینش انسان از ترکیب آب جهنده صلب مرد و میان سینه زن، با کشفیات علمی و شبهه ناسازگری سخن گفتن عیسی (ع) در گهواره با منابع مسیحی ریشه در عدم شناخت صحیح معنای واژگان: «یطیقونه» و «أیاما معدودات» در آیه 184 بقره، «ترائب» در آیه 7 طارق و «صبیّ» در آیه 24 مریم بوده است و می توان با تکیه به منابع لغوی معتبر، بهره گرفتن از خود قرآن و گزینش معنای موافق با حقایق علمی و تاریخی این واژگان از میان معانی متعدد و مختلفشان به شبهات یاد شده پاسخ داد.
The Quiddity of Tashābuh in the Qur'an from the Perspective of Shari’at Sanglaji; Review and Critique(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, February ۲۰۲۲
181 - 191
حوزههای تخصصی:
From past to present, there have been many differences among Islamic thinkers about the quiddity of Mutashābih and its Ta’wīl in the Qur'an. Each of these thinkers has spoken on this subject according to their profession and method. In the meantime, the view of "Shari’at Sanglaji" is remarkable. Sanglaji, who is known for his modern thinking and inclination towards the Qur'an-sufficiency, believes that Qur'anic similarities mean the end of the matter and include only occult concepts. The general public is unable to comprehend similarities due to its preoccupation with tangibility. Leading research with a descriptive-analytical method tries to discuss some aspects of Sanglaji’s theory while accurately reporting his point of view. The result of the research shows that Sanglaji’s view does not have the necessary accuracy and credibility, because Mutashābih i.e. the similarity does not only include occult concepts but also material concepts. The result of this research is used in the field of Qur’anic research and interpretation.
تمایزسنجی ایمان آوری قوم یونس با ایمان ناپذیری دیگر اقوام بر اساس تحلیل محتوای مضمونی سوره یونس(علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
243 - 265
حوزههای تخصصی:
در روایتِ دعوت اقوام توسط انبیاء، مدح قوم یونس در نسبت با نکوهش سایر اقوام، یک وجه تمایز اساسی محسوب می شود. در این پژوهه به روش تحلیل محتوای مضمونی و استفاده از رابطه همنشینیِ مضامین در روش تحلیل گفتمان، با دسته بندی موضوعی آیات سوره یونس و توسعه شبکه مضمونیِ مرتبط در سایر آیات، چرایی ایمان آوری قوم یونس(ع) مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که اقوام تمامی انبیاء به جز حضرت یونس(ع)، تکذیب کننده آیات الهی بودند. مبتنی بر تحلیل های کمّی، رویکرد غالب در سوره یونس، اتمام حجت با اقوام تکذیب کننده به دو طریق «انذار» و «استدلال ورزی» است. تحلیل های کیفی نشان می دهد که اقوام به تدریج طیّ یک رابطه طولیِ تدلّی از اعلی به ادنی، به موضع «تکذیب گری» روی آورده اند و آنچه آن ها را ایمان ناپذیر کرده، اتخاذ چنین موضعی در برابر دین بوده است. عامل سوق دهنده اقوام به تکذیب گری، محیط اجتماعی ناسالمی بوده که متأثر از دو عاملِ «الگوی رفتاری» در درجه اول و «تغییر ذهنیت ها» در مرتبه بعد، توسط کنشگرانی با مرجعیت فکری و سیاسی تحت عنوان «ملأ» شکل گرفته است. قوم یونس تنها قومی است که سخن از وجود چنین طبقه ای در آن یافت نشده و به جای آن در روایت های مربوط به این قوم، از حضور یک «عالم ناصح» نام برده شده است.
بررسی تفسیری آیه اکمال با تکیه بر ارزیابی دیدگاه ناسازگاری سیاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۸۴-۶۳
حوزههای تخصصی:
آیه اکمال که از آیات شاخص در موضوع ولایت است در طول تاریخ معرکه آراء مفسران فریقین بوده است. برخلاف دیدگاه اکثر مفسران اهل تسنن، دیدگاه اکثر مفسران شیعی حاکی از دلالت آیه بر ولایت امیرمؤمنان علیه السلام است. البته روایات دال بر این معنا محدود در مصادر روایی شیعه نیست و در برخی مصادر روایی اهل سنت منعکس شده است. بر این پایه بعید نیست که اختلاف ها در مورد دلالت آیه، ریشه در امری غیر از روایات داشته باشد و آن چگونگی فهم ارتباط موجود میان آیه اکمال و آیه محرمات از طعام است. فهم نادرست این ارتباط، زمینه طرح دیدگاه ناسازگاری سیاقی در استدلال به آیه اکمال بر ولایت امیرمؤمنان× را فراهم آورده است. در این راستا نگاهی توصیفی تحلیلی به دیدگاه و خاستگاه آن نشان می دهد: آیه اکمال خواه پیوستگی نزولی با آیه محرمات طعام داشته باشد و خواه نداشته باشد، با توجه به متوقف نبودن دلالت آیه محرمات از طعام بر آیه اکمال و تغییر لحن در آیه اکمال، آیه ای معترضه است؛ آیه اکمال با دلالت بر ولایت امیرمؤمنان× به حسب معنا با آیه محرمات از طعام مرتبط است؛ روایات صادره از معصومان^ در خصوص آیه اکمال، کوششی هوشمندانه به منظور اثبات نادرستی این دیدگاه بوده است.
A comparative study of the word "Ghanmatm" in verse 41 of Surah Anfal From the perspective of Shiite and Sunni commentators(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The obligation of khums, which is understood from verse 41 of Surah Anfal, is a difference of opinion among the scholars of the two sects in some aspects, such as the meaning and scope of the word booty, from the branches of Islam and the common denominator of all Muslims. Shiite scholars, citing the absoluteness of the word booty and emphatic words and the word "I am the object" in the verses and hadiths of the Infallibles (peace be upon them), call booty any benefit that man obtains. The Sunni scholars also, since there is no restriction in its original meaning and by quoting the word "I am an object" and the narrations of the Prophet (peace and blessings of Allaah be upon him), have interpreted the word booty in everything that a person obtains. But for customary reasons they consider it bound to spoils of war, because the narrations of the Prophet (peace be upon him) which stated only the division of spoils, never indicate the monopoly of khums on spoils of war and the interpretation of spoils to spoils of war by the followers. Most are the result of their ijtihad.This article tries to study the word "booty" from the perspective of Shiite and Sunni scholars by using the library and analytical-descriptive method in order to reveal the reasons for the scholars' disagreement.
تبیین ضرورت و چرایی توکل به خداوند متعال بر مبنای تحلیل محتوای آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
143 - 172
حوزههای تخصصی:
خداوند متعال در قرآن کریم به صورت امر ارشادی، بندگانش را به توکل بر خود امر کرده و در موارد متعددی به طور مستقیم و یا ضمنی، به بیان صفات و اسماء مبارکه خویش در ذیل آیات متضمن مفهوم توکل پرداخته است تا به این روش، مٶمنان را به توکل بر ذات پاکش مجاب سازد. از آنجا که مفهوم توکل، یکی از واژگان دارای ابهام در نظام معارف اسلامی بوده است، لذا ضروری به نظر رسید که در پژوهشی مستقل به تبیین ضرورت این امر از منظر آیات قرآن کریم پرداخته شود و بدون هیچ پیش فرض مفهومی و دسته بندیِ از پیش تعیین شده، به تحلیل آیات قرآن کریم در این زمینه پرداخته شود. به همین منظور در این پژوهش تلاش شده با استفاده از روش «تحلیل محتوا» به مثابه یکی از روش های تحقیق میان رشته ای متن محور، به تحلیل آیات قرآنی متضمن اسماء و صفات الهی برای کشف ضرورت توکل پرداخته شود و ضرورت مسئله توکل با توجه به ماهیت اسمایی که در آیات توکل بدان ها اشاره شده، تحلیل و تبیین گردد. تحلیل محتوای آیات قرآنیِ مستخرج به عنوان جامعه آماری نشان می دهد که صفات الهیِ بیان شده در قرآن کریم، بیانگر آن است که خداوند مسلط بر کل هستی، آگاه به تمام مخلوقات، مهربان به بندگان، مبدأ و مقصد هستی، یاریگر مخلوقات و جزادهنده بندگان است و این صفات، مهم ترین عامل برای درک ضرورت توکل بر خداوند است که توجه به آن ها می تواند ما را با مفهوم توکل حقیقی به خداوند متعال آشنا کند.
نماد و نقش آن در فرازمانی بودن قصه های قرآنی (مطالعه موردی داستان حضرت موسی (علیه السلام))(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
99 - 119
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم مفاهیم معنوی و انتزاعی را به کمک نماد به شکل ساخت های مادی مجسم سازی نموده و تصویرهای پویا و مؤثر در ذهن مخاطب می آفریند و بر اندیشه های انسانی تأثیر می گذارد. یکی از تفاوت های قصه قرآنی با دیگر داستان های بشری، قابلیت انطباق پذیری و الگوبرداری فرازمانی است و کارکرد نماد، یکی از عوامل پدیدآورنده فرازمانی بودن قصه قرآنی است. داستان حضرت موسی (علیه السلام) به عنوان گسترده ترین قصه قرآنی، بالاترین حجم استفاده از نماد را دارد. کارکرد نماد از عوامل پدیدآورنده پویایی و قابلیت انطباق پذیری و الگوبرداری فرازمانی این داستان است؛ به گونه ای که احساسات و اندیشه درونی مخاطب را در طول تاریخ به خود واداشته و او را شیفته و دلباخته خود نموده است. این پژوهش ضمن بررسی چیستی نماد، به این پرسش پاسخ می دهد که کارکرد نماد در قصه حضرت موسی (علیه السلام) چگونه سبب فرازمانی شدن این قصه شده است و عصا نماد قدرت نمایی، گوساله سامری نماد کجروی، بهانه های بنی اسرائیلی نماد بهانه جویی و لجبازی، آسیه نماد خویشتن داری را بررسی می کند و فرعون، هامان و قارون را به عنوان سه نماد باطل جبهه سیاسی، اعتقادی و اقتصادی معرفی می کند.
چیستی «تفسیر فلسفی» و ارزیابی تلقّی های ناصواب از آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
«تفسیر فلسفی»، تعبیر مستحدثی است که فارغ از صحت و سقم این ترکیب، گاه به معنای «تحمیل باورهای فلسفی بر قرآن» و گاه به معنای «کاربرد معلومات فلسفی در فهم و تفسیر قرآن» و گاه به معنای «تفسیر موضوعی آیات فلسفی» و امثال آن به کار می رود. این مقاله به روش توصیفی تحلیلی و در بخش هایی به روش «تاریخی تطبیقی» تلقی های گوناگون از عنوان «تفسیر فلسفی» را بررسی و نیز منطق به کارگیری آنها در مقام تفسیر آیات قرآنی را به اجمال ارزیابی کرده است. حاصل پژوهش نشان می دهد: تعبیر «تفسیر فلسفی» مسامحی بوده و تلقی آن به عنوان گونه یا روشی تفسیری موجه نیست. در میان اندیشمندان مسلمان، صدرالمتألهین با اصرار بر «ظاهرگرایی طریقی»، ظاهر را به کمک معلومات فلسفی، طریقی به سوی کشف حقایق قرآنی قرار داد و بدین سان، هم بر ضرورت کاربرد معلومات فلسفی تأکید کرد و هم با تحفظ بر ظواهر قرآن، گرایش به تحمیل آراء فلسفی بر آیات را نفی نمود. او به تفسیر موضوعی آیات فلسفی غنای جدیدی بخشید و معلومات فلسفی را قرینه ای برای فهم مقصود و مراد برخی آیات قرآنی قرار داد. علامه طباطبائی در تفسیر «المیزان» در جهت روشمند کردن آن کوشید. ایشان معلومات فلسفی را طریقی به سوی فهم لایه های معارف قرآنی می دانست و بر ضرورت بهره مندی از معلومات فلسفی در کشف دلالت ها و فهم معنای مراد برخی آیات، بدون تحمیل و ضمیمه کردن تأکید داشت. حکمای مفسر از معلومات فلسفی در جهت یافتن موضوعات فلسفی در آیات و انسجام بخشی به آنها و نیز به عنوان «قرینه صارفه» در کشف تحلیل منطقی مضامین قرآنی و استنباط لایه های معنایی برخی آیات و کشف استلزامات معنایی تعدادی از آیات استفاده کرده اند. نیز لزوم پرهیز از تحمیلِ آراء فلسفی بر آیات قرآنی و بهره مندی از حقایق وحیانی در تنقیح و تکمیل اندیشه ورزی های فلسفی از دستاوردهای جانبی این پژوهش است.
تحلیل کارکرد تجارب زیسته بشری به مثابه یک منبع تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در حیطه علوم مختلف، حدود سه معنای اصلی از تجربه اراده شده است:تجارب علمی وآزمایشگاهی،تجارب عرفانی و تجارب زیسته هر انسان که در طول عمرش شکل می گیرند و بخشی از مبانی فکری و پیش فرضهای ذهنی او می شوند. به روش توصیف و تحلیل در این جستار، کارکرد وجایگاه تجارب فوق به مثابه یک منبع تفسیری نزدمفسران مسلمان بررسی گردید و این نتایج بدست آمد که موضوع ظرفیت معرفتی تجارب بشری نزدمفسران مسلمان به عنوان یک منبع مستقل زیاد مطرح نبوده است، فقط اینکه به تناوب روزگار، از تجارب مبتنی بر حس و مشاهده مستقیم امور و تجارب ناشی از کشف و شهودهای عرفانی سخن به میان آمده است و در مقام عمل، مواردی در تفاسیر فریقین وجود دارد که برای مثال در تبیین علت برخی از احکام شرعی، اثبات یا نفی بعضی دیدگاهها، شناخت بهتر محیط و افراد، ابزاری برای تفکر و عبرت و پندگیری به تجارب علمی و عملی بشر استناد کردند. اما از تجارب زیسته هر فرد به عنوان یک منبع تفسیری کمتر یاد کردند. حال آنکه، تجارب زیسته بشر قلمرو وسیعی از معلومات و اطلاعات را در خود دارد که به مفسران قرآن، امکان مواجهه واقع بینانه و تفسیر آیات بر محور تجربیات خود و دیگران را عطا می کند.
بررسی احکام حریم خصوصی اطلاعاتی و ارتباطاتی بر اساس آیات قرآن، روایات و منابع تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
147 - 160
حوزههای تخصصی:
حریم خصوصی حوزه زندگی هر فرد است که نوعاً یا عرفاً ، در چارچوب قانون انتظار دارد دیگران بدون رضایت وی به اطلاعات راجع به آن دسترسی نداشته باشند.از جمله این حریم ها می توان به حریم اطلاعاتی و ارتباطاتی اشاره نمود . پژوهش حاضر به روش توصیفی – تحلیلی و با ابزار فیش برداری بر اساس آیات، روایات و منابع تفسیری مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش حاضر در خصوص حریم اطلاعاتی، حرمت تجسس و تفتیش در امور دیگران، سخن چینی و غیبت، استراق سمع مکالمات تلفنی و رهگیری ارتباطات اینترنتی (ارتباطات نوین) را مورد بررسی و ممنوعیت های قانونی آنان را برشمرده است. روایات متعددی از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار (ع) وجود دارد که می توان با تعیین آنها دیدگاه اسلام در مورد حریم خصوصی را بیان کرد که از مصادیق آنها آیات 12 از سوره مبارکه حجرات و 19 از سوره مبارکه نور در خصوص حفظ ورود به حریم خصوصی اطلاعاتی، آیات 30 و 31 سوره مبارکه نور در خصوص حفظ ورود به حریم خصوصی ارتباطاتی اشاره نمود.
بررسی اتهام اسارت و برده گیری به منظور شهوت رانی بر پیامبر(ص) از سوی دکتر سها در کتاب نقد قرآن
حوزههای تخصصی:
متهم ساختن پیامبر اکرم به اتهامات واهی و بی اساس، از جمله اشکالات و شبهاتی است که خاور شناسان یا دگر اندیشانی همچون دکتر سها-در کتاب نقد قرآن- بر دامن پاک و پیراسته ی رسول مکرم اسلام وارد ساخته اند. پاسخ دهی به این گونه شبهات از ضروریات پژهشی هر عصر و دورانی است. در این مقاله از سه منظر تفسیری، تاریخی و فقهی، با روش توصیفی-تحلیلی و بدون برخورداری از پیشینه ی اختصاصی، با ارائه ی تبیین روشنی از مفهوم و اسباب بردگی، به اتهام دکتر سها بر رسول خدا (برده گیری به منظور شهوت رانی) از طریق ارائه ی راهکار و شیوه ی مشروع برده گیری پاسخ داده شده که عبارت است از: سلب آزادی عمل از دشمنان دین و محاربان جامعه اسلامی، کشاندن آنان به درون جامعه ی اسلامی، وادار نمودن آنان را به زندگی در زیّ بردگی تا تربیت دینی بیابند و به تدریج آزاد گردند؛ لغو شدن برده گیری از طریق قلدری و ولایت و منحصر شدن سبب آن در غلبه ی جنگی، آن هم در جنگ مسلمانان با کفار، بعد از اتمام حجت و پذیرفته نشدن پیشنهاد جزیه و معاهده؛ مشروط شدن جواز وطی به استبراء
تجلی آیات قرآنی در مناجات شعبانیه (مطالعه موردی اوصاف الهی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
185 - 216
حوزههای تخصصی:
در میان دعاهای مأثور، مناجات شعبانیه، از مناجات های خاصّ امام علی است که دارای معارف بلند عرفانی است، از آنجا که وجود امام علی به مثابه قرآن ناطق با حقیقت قرآن عجین است، بی تردید مناجات ایشان نیز ارتباط عمیق با قرآن کریم به عنوان قرآن صامت دارد. بخش قابل توجهی از این دعا درباره اوصاف الهی است که ارتباط وثیق و معنادار با قرآن کریم دارد. در پژوهش حاضر با رویکرد شیوه های اثرپذیری متون، به تبیین تبادل محتوایی اوصاف الهی بیان شده در این مناجاتِ عارفانه، با قرآن کریم پرداخته می شود. نتایج پژوهش بیانگر آن است که جلوه های تجلّی آیات در این مناجات به طور عمده در قالب تأثیرپذیری غیرمستقیم است و شیوه های مختلف تأثیرپذیری شامل واژگانی، گزاره ای، گزارشی و الهامی در بخش اوصاف الهی قابل مشاهده است که بیشترین تأثیرپذیری واژگانی و از نوع برآیندسازی است. علم، عفو، قدرت، رحمت، جود، رزق و حمد از مهمترین اوصاف الهی بیان شده در این مناجات است که براساس قرآن تجلّی یافته است.
واکاوی مراد از استوای الهی بر عرش با توجه به ویژگی های آن در آیات قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
335 - 365
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل تفسیری، مسأله عرش و ویژگی های آن در قرآن کریم است که از جهات مختلف قابلیت بررسی و نظریه پردازی دارد. از این رو نظرات مختلفی در این زمینه وجود دارد؛ برخی از دانشمندان عرش را صرفاً مادی و جسمانی دانسته، استوای الهی بر عرش را مانند نشستن بر تخت پادشاهی می دانند؛ این در حالی است که برخی دیگر عرش را فرامادی و از عالم مجردات می دانند. همچنین بعضی از علما عرش را به معنای علم و مرکز تدبیر نیز می دانند. هدف از این تحقیق این است که مفهوم حقیقی عرش را با بررسی و دقت در آیات تبیین نموده، این مسأله را که یکی از معارف الهی است و تأثیر بسیار زیادی در نوع شناخت ربّانیت و عظمت الهی دارد، شناسایی کنیم تا ابهامات در خصوص جهان شناسی و خداشناسی پاسخ داده شود. پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و با استناد بر منابع کتابخانه ای انجام شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد عرش الهی حقیقتی مستقل و در مرتبه عوالم مجردات است. مراد از حقیقت عرش، جایگاهِ تدبیر و مدیریت و ربوبیت الهی می باشد. مقامی است که منشأ صدور اح کام ع الم است و همه اوامر و نواهی الهی به آن منتهی می شود.
بررسی تطبیقی چیستی «تأویل» از دیدگاه آیت الله جوادی وآملی وآیت الله معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تطبیقی قرآن پژوهی سال ۷ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۴
150 - 165
حوزههای تخصصی:
واژه «تأویل» در قرآن به معانی مختلف به کار رفته است. اکثر مفسران ذیل آیه هفت سوره آل عمران به معنا شناسی آن پرداخته اند. این مقاله، با هدف بررسی تطبیقی دیدگاه علامه جوادی و آیت الله معرفت درباره چیستی «تأویل» به روش توصیفی- تحلیلی سامان یافته و به این نتیجه رسیده است که: هر دو مفسر تأویل را به «ارجاع و بازگشت» معنا کرده اند. منتها محل ارجاع هر کدام متفاوت است. بنابراین، هر یک از ایشان، معنای متفاوتی از چیستی تأویل در قرآن ارائه داده اند. با وجود این که در اکثر نوشته هایشان هر دو معتقدند همه آیات قرآن دارای تأویل هستند، اما آیت الله معرفت، تأویل را مقابل تفسیر و معنایی، خلاف ظاهر آیه می داند، اما علامه جوادی تأویل را حقیقت عینی خارجی می داند. به نظر ایشان، تأویل آیات قرآن، رسیدن از راه مثال به ممثل است.
نقد و بررسی دیدگاه های قرآنی و روایی برقعی پیرامون مسئله زیارت
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
299 - 334
حوزههای تخصصی:
سید ابوالفضل برقعی (1287–1372) یکی از روحانیون و قرآنیون معاصر است. او در نیمه اول عمر خود یعنی حدوداً تا 45 سالگی دیدگاه های شیعی داشت، اما پس از آن، کم کم به نقد تمام اعتقادات شیعی می پردازد. او امامت شیعی را قبول ندارد. عصمت انبیا و اهل بیت (ع) را رد می کند. امیرالمومنین علی (ع) را خلیفه الهی نمی داند و به امامت اهل بیت (ع) اعتقادی ندارد و به طور کلی، به نقد تمامی اعتقادات شیعی می پردازد. یکی از دیدگاه های برقعی، نقد مسئله زیارت است. او در این باره، کتابی با عنوان «خرافات وفور در زیارات قبور» نوشته است و تمام زیارت را خرافه می داند. این نگارش به بررسی صحت و سقم دیدگاه های برقعی در مسئله زیارت می پردازد. روش جمع آوری مطالب در این نگارش به صورت کتابخانه ای بوده و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی می باشد. پس از بررسی ها، مشخص شد که سخنان برقعی درباره مسئله زیارت صحیح نیست و او به برخی از آیات و روایات اشاره می کند تا مدعای خود را اثبات کند و آیات و روایات دیگر را نادیده می گیرد.
ابعاد معنایی عندیت در قرآن کریم در تبیین رابطه میان انسان و پروردگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم جهت انتقال مفاهیم خود از ظرف «عند» با بسامد بالایی استفاده نمودهاست. این ظرف در معنای پیش نمونهای خود، مفهوم «نزد» را کدگذاری مینماید، اما در تمامی موارد کاربرد این واژه در قرآن کریم، محدود به این معنا نبوده و با قرارگیری در بافتهای مختلف، وارد حوزههای معنایی جدیدی میگردد. واژه «عند» در گسترش معنایی خود در قرآن و در همنشینی با واژگانی چون «الله»، «ربّ»...، مهمترین مقولههای انتزاعی و متافیزیکی مطرح در کلام خدای تعالی را در سطح ادراک انسانی قابل فهم مینماید. با این وجود، عدم درک صحیح از غرض خداوند و عدم توجه به سیاق آیات، سبب شدهاست تا برخی دیدگاههای تفسیری به سمت تشبیه و تجسیم متمایل گردد. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی ابعاد معنایی ظرف «عند» در قرآن کریم پرداخته است. برخی از مهم ترین آنها شامل حکمیت و قضاوت الهی، قطعیت و حتمیت حضور، انتساب ربوبی، قرب و زلفی میباشد. در پایان این نتیجه حاصل شدهاست که با صرفنظر کردن معنای ابتدایی «عند» که موجب جسمانیت و محدودیت حق تعالی می باشد، سایر معانی تناقضی با عقل و آموزه های وحیانی نداشته و بازتاب صحیحی از مفاهیم انتزاعی و غیرحسی را به مخاطب ارائه خواهد داد.