فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۲۱ تا ۳٬۲۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
میزان اتکا و اطمینان به ظواهر قرآن و نقش روایات در این مهم، از مبانی زبان شناختی قرآن کریم است و همواره حجم درخوری از مباحث اصولی و هرمنوتیکی را به خود اختصاص داده و می دهد. در این مقاله در صدد هستیم موضوع مذکور را نه صرفاً با رویکرد اصولی یا هرمنوتیکی، بلکه در پرتو آموزه های نهج البلاغه بررسی کنیم. در آموزه های امیرمومنان علی علیه السلام با دو دسته از بیانات مواجه هستیم. دسته اول شواهدی که ممکن است از آنها حجیت ظواهر قرآن و استقلال آنها در فهم و استنباط برداشت شود و دسته دوم شواهدی که در آنها ذو وجوه بودن قرآن یا نیازمندی به اهل بیت علیهم السلام در فهم مطرح و ممکن است از آنها عدم حجیت ظواهر قرآن و عدم استقلال آیات در فهم و تفسیر برداشت شود. با بررسی هر دو دسته از شواهد و ارائه تقریرات و نقدهای مطروحه، چنین به نظر می رسد نه از شواهد دسته اول که ناظر به استقلال و معیاریت قرآن در فهم و حجیت آنند، می توان به پذیرش حجیت ظواهر قرآن رأی داد و نه از شواهد دسته دوم که ناظر به ذو وجوه بودن قرآن و نیازمندی فهم آن به اهل بیت علیهم السلام و قیومیت آنان است، می توان نفی حجیت ظواهر قرآن را نتیجه گرفت. هر چند دست کم می توان گفت که شواهد دسته اول ناظر به حجیت فهم در نصوص و محکمات و شواهد دسته دوم ناظر به ضرورت رجوع به روایات درباره مجملات و متشابهات هستند. نویسنده بر این باور است که ظواهر قرآن پس از فحص و یاس از قرائن ( نه الزاماً قرائن روایی) حجیت دارند و می توان به آن معنا اتکا کرد که تفصیل آن در این تحقیق خواهد آمد.
نورنگاران عصر حاضر
منبع:
بشارت ۱۳۸۶ شماره ۵۸
شرح دعاى کمیل
مأموریت الیاسی در سنت اسلامی خضر و مهدی(علیهما السّلام) The Eliatic Function in the Islamic Tradition: Khiąr and the Mahdì1
حوزههای تخصصی:
این مقاله تحقیقی است در باب نقش خضر و مهدی(علیهما السّلام) در سنت اسلامی، با عنایت به جایگاه ایشان به عنوان رهبران معنوی و راویان معرفت الهی در تمهید شرایط آخر الزّمان. نگارنده در این مقاله از مفهوم ""مأموریت الیاسی"" که لئوشایا آن را مطرح کرده است، به عنوان یک اصل، استفاده میکند و مقالهٴ خود را با توضیح این مفهوم آغاز میکند. سپس فهم سنّتی از خضر و مهدی را مورد بررسی قرار میدهد. ضمن این تحلیل، نگارنده آیات و روایاتی را همراه با تفسیرهای شارحان سنتی و معاصر، با تأکید بر تشیّع و تصوّف ارائه میدهد.
تفسیرقرآن کریم(5) سورةبقره، آیات 25 ـ 29(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر تفسیر آیات 25 تا 29 سورة بقره است که در آنها ویژگیهای بهشت، تمثیل به پشه، ویژگیهای فاسقان، معاد و آفرینش زمین و آسمان بیان شده است. حاصل تفسیر آیات مزبور عبارت است از:
آیة 25: بهشت محیطی مفرح برای زندگی میباشد و در آن انواع میوه ها آماده و نیاز جنسی بهشتیان تأمین است و اینان در آن جاودانه خواهند بود.
آیة 26: تمثیل برای رفع ابهام، امری قبیح نیست تا خدا ترکش کند. مؤمنان تمثیل خدا به پشه و غیر آن را حکیمانه میدانند و با آن هدایت میشوند، ولی کافران با نگاه منفی به آن گمراه تر میشوند.
آیة 27: دارندگان سه ویژگیِ نقض عهد الهی، قطع اموری که خداوند به وصل آنها امر کرده است و نفع نرساندن به افراد جامعه، زیانکاراند.
آیة 28: این آیه همة مردم را از کفر به خدا باز میدارد، با این استدلال که انسان موجودی بیجان بود که خداوند وی را زنده کرد، سپس میمیراند و زنده میکند.
آیة 29: تمام آنچه در زمین است برای بهره مندی انسان خلق شده و این، نشان ارزش والای انسان است که توجه به آن باعث میشود او خود را ارزان نفروشد.
مبانی و روش تفسیری ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن احصای آثار تفسیری ابن سینا و اقسام آنها از سبک، روش و گرایش تفسیری او سخن گفته ایم. سبک تفسیری او متفاوت و در نهایت ایجاز است. تفاسیر او فاقد مقدمه و طرح بحث و مباحث لغوی اند ، اما در همه آنها از موضوع وهدف سوره سخن رفته است. روش تفسیری وی عقلی و در راستای اثبات هماهنگی عقل و دین و یا قرآن و حکمت است. گرایش تفسیری او فلسفی و از بارزترین مصادیق آن است. تفسیر قرآن او تأویل فلسفی و از نوع تطبیق قرآن با فلسفه است. قرآن سراسر اسرار است و از طریق ممارست و تبحر در دانش های فلسفی و حکمی می توان به این اسرار دست یافت. این فیلسوف در پی اثبات هم سویی عقل و فلسفه با دین و قرآن است و گرایش تفسیری او تأویل فلسفی صرف است.
ویژگىهاى بیانى قرآن
حوزههای تخصصی:
بررسی دو رویکرد اساسی در حوزه مطالعات اسلامی درباره گزارش قرآنی از عیسی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سه دهه اخیر بحث از روشها و رویکردها در مطالعات اسلامی، در پی طرح این مباحث درمطالعات تاریخ ادیان در محافل دین شناسی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعه اسلام، دو رویکرد اساسی رامی توان سراغ گرفت: رویکرد الهیاتی و رویکرد تاریخی. در این مقاله کوشیده ایم به کار گیری این رویکردها را در دو اثر مهم باموضوع گزارش قرآنی از عیسی علیه السلام (با نظر به تصویرکلی مسیحیت و مسیحیان در قرآن) بررسی کنیم. در اهمیت این موضوع باید گفت این گزارش از سویی، مبنا و هسته شناخت مسلمانان از مسیحیت و مسیحیان است و از سوی دیگر، از همان نخستین مواجهه مسیحیان و عالمان مسیحی در سده های نخست هجری تاکنون این موضوع قرآنی از جمله مهمترین و در عین حال مناقشه آمیزترین مباحث به شمار می آید.در تبیین رویکردهاومسائل روش شناسی، آثار دو محقق تاثیرگذار در این حوزه، یعنی ریچارد بل و جفری پاریندر ،بررسی شده و به مقایسه پیش فرضها،مبانی روشی و نتایج حاصل از این پژوهشها پرداخته شده است.همچنین با مشخص کردن سنت تحقیقی هر یک از این دو پژوهش، و طرح نکات اصلی و مفاهیم اساسی مورد نظر آنها ،بیشتر بر جایگاه و کارکرد خاص متن مقدس در مواجهه با این سنتهای تحقیقی تاکید شده است.
حکم بیع عینه در فقه مذاهب اسلامی
منبع:
مطالعات فقه و اصول دوره اول زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱
91 - 106
حوزههای تخصصی:
تعریف بیع عینه و صورت صحیح آن از مواضع اختلاف قفهای مذاهب است. دیدگاه جمهور در این باره، دارای شهرت بیشتری است که در آن بیع عینه به «بازخرید نقدی کالایی اطلاق می شود که شخص آن را با قیمت بیشتر و به صورت ومؤجّل فروخته و هنوز ثمن آن را دریافت نکرده» تعریف شده است. حنفیه، مالکیه و حنابله با استناد به احادیثی از سنت نبوی، استحسان و سدّ ذرایع، چنین معامله ای را باطل و غیر صحیح می دانند. آنان استدلال می کنند که معامله ی عینه، وسیله ای آشکار برای انجام رِبا است. لذا حکم به جوازِ آن به منزله ی گشودن راهی برای معاملات رِبوی است. امّا شافعیه، ظاهریه و امامیه با استناد به اصل جواز، برخی اخبار و آرای ائمّه ی مذهب بیع عینه را جایز و بِلااشکال دانسته اند. اجماع، قیاس و ادلّه ی عقلی نیز، از مستندات این گروه هستند. این پژوهش به منظور یافتن تعریفی قابل استناد و کامل، آراء دو گروه یاد شده و احکام مرتبط دیگری را که در متون فقهی یافت می شده است، مورد بررسی قرار داده و نهایتاً با توجّه به قوّت دلایل قایلین به جواز و همچنین اعتراضات محکم آنان به ادلّه ی مورد استناد گروه مقابل، دیدگاه قایلین به جواز را موجّه و صحیح دانشته است.
آفتاب حقیقت
وجوه اعرابی و نقش آن در ترجمة قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
در این مقاله نقش وجوه اعرابی در ترجمة قرآن کریم مورد بحث و بررسی قرار گرفته است . نخست وجوه اعرابی به دو دسته تقسیم شده است: 1. وجوه اعرابی که تغییر اساسی در ترجمة آیات قرآن کریم به وجود نمی آورد. 2. وجوه اعرابیی که موجب تغییر بنیادی در معنی و ترجمة آیه می شود. آنگاه نمونه ای از نوع اول‘و نمونه ای از نوع دوم ارائه شده است . نویسنده پس از تبیین مطلب فوق به این نتیجه می رسد که: 1. تا زمانی که اختلاف در وجوه اعرابی قرآن کریم وجود دارد‘اختلاف در ترجمة آنها غیرقابل اجتناب است. 2. پاره ای از خرده گیریهای ناقدان ترجمه های کلام الهی نتیجة عدم توجه ایشان به وجوه مختلفی اعرابی است ‘وازاین رو ممکن است یک آیه مطابق وجهی که ناقدی برگزیده اشتباه و مطابق وجه دیگر صحیح باشد. 3. ما اگر بخواهیم امانت در ترجمة کلام الهی را رعایت کنیم باید یک آیه را مطابق همة وجوه اعرابی گفته شده ترجمه نماییم‘ویا دست کم به وجه اعرابی برگزیده خود اشاره کنیم.
نقد و بررسی ادعای اقتباس قرآن از اشعار جاهلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان اشعار منسوب به جاهلیت، گاه اصطلاحات دینی، عبارت ها و مفاهیمی مشاهده می شود که با مفاهیم، تعابیر و اصطلاحات دینی قرآنی شباهت دارد. ادعای تقدم زمانی این اشعار بر قرآن کریم، عده ای را برآن داشته که بپندارند شعر جاهلی می تواند یکی از منابع قرآن تلقی شود. این نتیجه مبتنی بر احراز مشابهت تام و تمام مضامین اشعار جاهلی با قرآن از یک سو و اثبات اعتبار این اشعار از سوی دیگر است و بررسی های علمی در هر دو مورد خلاف آن را به دست می دهد. همچنین تاریخ گذاری بسیاری از اشعار حاکی از پیدایش آ ن ها در قرن دوم هجری بوده و اثر پذیری آن ها از فرهنگ قرآنی امری نمایان تر است. پی گیری شباهت ها و تعلیل و بیان چیستی این دست شباهت ها، بر عهده این نوشتار است.
جایگاه روش تفسیر ساختاری در فهم قرآن کریم(مطالعه موردی آیات 104، 114، 275 سوره بقره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال ششم بهار و تابستان ۱۳۹۶ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
حوزههای تخصصی:
روش تفسیر ساختاری، روش تفسیر نوین است که روابط و مفهوم بین آیات در پرتو غرض سوره کشف می شود، برخی در مبنای این روش تفسیری، شک و تردید دارند؛ زیرا بر این باورند که این روش حداکثر، چهره منسجمی از آیات سوره را نشان می دهد و نمی تواندیک روش مانند: تفسیر قرآن به قرآن یا تفسیر روایییا عقلی باشد و به فهم جدیدی از آیات منجر شود.در این پژوهش کوشش شده است با تأکید بر روش تفسیر ساختاری و کارکرد این روش در فهم آیات مشکلی از سوره بقره نشان داده شود. استفاده از روش تفسیر مدّنظر نشان می دهد، می توان با توجه به ساختار سوره و سیاق آیات به معنای روشن و منطقی دست یافت.غرض سوره بقره، بزرگ ترین سوره قرآن، درباره شناخت یهود و تبیین نحوه تعامل مسلمانان با ایشان است. قرآن کریم خود را مصدّق تورات و ناظر بر آن معرفی می کند؛ بنابراین در فهم آیات این سوره، باید به باورهاییهودیان، در موضوعات طرح شده توجه داشت؛ زیرا در این سوره خداوند با یهود که مخاطب مستقیم و غیرمستقیم است، بارها سخن گفته است. توجه به پیشینه کاربرد برخی از واژگان و یا مفاهیم طرح شده در این سوره مانند: «راعنا»، «مساجد الله»، «یتخبطه» در کتاب مقدس و جایگاه این آیات در ساختار سوره می تواند در فهم این آیات و یا حل مشکل تفسیری آن مؤثر باشد.
تحلیل باطن قرآن کریم از دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث «ظاهر و باطن قرآن کریم» یکی از مباحث تأثیرگذار در تفسیر به شمار می آید. به ویژه بُعد باطنی آن که به سبب فراتر بودن از فهم عرفی از ظرافت ها و پیچیدگی های خاصی برخوردار است. سید محمدحسین طباطبایی از جمله دانشمندانی است که در زمینه ماهیت باطن قرآن کریم نظری درخور تحلیل و تأمل ارائه کرده است. از این رو در این مقاله تلاش شده تا معناشناسی بطون قرآن و زوایای آن و همچنین ارتباط بین ظاهر و باطن از دیدگاه ایشان تبیین گردد. علامه معتقد است که معانی و معارف قرآن کریم دارای مراتبی است که برحسب تفاوت سطح فهم مخاطبان مختلف می گردد، که این معانی به نسبت ظهور و خفایی که دارند، ظاهر و باطن قرآن خوانده می شوند که در طول هم اراده شده و نسبی اند. همچنین ایشان برآن است که معانی باطنی برحسب مراتب مختلف فهم ها مدلول مطابقی لفظ هستند.
بررسی تطبیقی رویکرد فریقین به قرآن با محوریت کتاب «فضل القرآن» کافی و «فضائل القرآن» صحیح بخاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کافی و صحیح بخاری، دو جامع حدیثی برتر هر یک از فریقین است. این نوشتار، در پی تطبیق دو کتاب «فضل القرآن»کافی و «فضائل القرآن» صحیح بخاری با نگاه رویکردشناختی است. نویسنده، پس از «نمایه زنی روایات» هر دو کتاب، به «یک پارچه سازی نمایه ها» و «تعیین محورهای کلی» پرداخته و با استخراج «فراوانیِ هر یک از نمایه ها» به «درختواره موضوعی هر کتاب» رسیده است. «گزارش توصیفی هر کتاب» همراه با «تطبیق محورهای اصلی نمایه ها در دو کتاب» گام های بعدی محقق بوده است. در نهایت، ضمن تبیین مختصر «بایسته های تدوین کتابی حدیثی درباره قرآن کریم» به شاخص های چهارگانه: «فرستنده پیام، پیام، گیرنده پیام و مخاطب پیام» به عنوان محور کار اشاره شده است. پس از این، میزان تطبیق دو کتاب، با مدل پیشنهادی بیان شده است.
تحقیق حاضر، تثبیت فرضیه نویسنده را مبنی بر اینکه «الکافی در مقابل صحیح بخاری، تصویری واقعی تر و دقیق تر از قرآن کریم ارائه کرده است»، نتیجه داده است.