فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۶۱ تا ۴٬۳۸۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
جستاری در کلان متن قرآن کریم بر اساس بازتعریف بینامتنیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال سوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱ (پیاپی ۵)
حوزههای تخصصی:
از جمله رویکردهای برخی زبان شناسان متن و قرآن پژوهان در دهه های اخیر، تلاش برای دستیابی به یک چارچوب زبان شناختی مدون و مناسب برای تبیین ساختار قرآن کریم است. گستردگی و تداخل موضوعات در متن قرآن، ساختار روایی متفاوت ، فراوانی خردمتن ها و پاره متن ها از یک سو، و روابط بسیار پیچیده درون متنی و بینامتنی از دیگر سو، جزو چالش های این رویکرد تازه است. جستار حاضر، با هدف رسیدن به پاسخی درخور این بحث، ضمن توصیف ویژگی های کلان متن و بررسی چگونگی انطباق آن با متن قرآن به بازتعریف بینامتنیت، که عبارت از «انسجام در کلان متن» است، می پردازد. هرچند شواهد گوناگون حاکی از وجود یک بینامتنیت حداکثری است، اما عبور از بافت های زمانی، مکانی و موقعیتی در جای جای متن و ساختارشکنی در سبک روایی و تداخل موضوعات، این دیدگاه را تقویت می کند که برای متن قرآن می بایست مدلی بومی ابداع شود، تا بتوان ساختار غیرخطی و انسجام شبکه ای این کلان متن را بهتر آشکار نمود.
سرگذشت مصحف منسوب به عثمان در موزه تاشکند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصاحف عثمانی در تاریخ اسلام و قرآن دارای جایگاهی در خور توجه است. در میان این مصاحف آنچه تاکنون به جای مانده مصحفی است که هم اکنون در «موزة تاریخ تاشکند» پایتخت ازبکستان نگاهداری می شود و احتمالاً مصحف شخصی خود عثمان می باشد. در این مقاله فشرده ای از گزارش مربوط به پیشینة نگارش آن و نیز سرگذشت جابه جایی آن از مدینه تا سرزمینهای دیگر و سرانجام به تاشکند، مورد گفتگو قرار گرفته است و در لابه لای آن کوتاه سخنی دربارة شیوة نگارش خط عربی و ورود آن به سرزمین حجاز و تحول و تطور آن نیز بحث شده که باید آنرا بخثی استطرادی و تطفلی تلقی کرد. لکن با استناد به برخی منابع تاریخی- اصل گفتگو پیرامون سرگذشت مصحف منسوب به عثمان در تاشکند دور می زند که اطلاعات مجمل و کوتاهی را در اختیار ما قرار می دهد.
گونه شناسی «تعلیق حکم بر وصف» در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» از قواعد مهم زبانی است که از دیر باز در علوم گوناگون مانند بلاغت، فقه، اصول و تفسیر بدان توجه شده و دانشمندان اسلامی و بویژه اصولیان و فقها در تحلیل های خویش از آن بهره جسته اند. نویسنده کتاب «المیزان فی تفسیر القرآن» نیز با اشرافی که بر علوم مختلف داشته، در تفسیر برخی آیات قرآن کریم از این قاعده استفاده کرده است. مقاله حاضر قاعده مذکور را مورد بازخوانی دقیق قرار داده است. نویسنده بدنبال پاسخ به این سؤال هاست که در تفسیر المیزان، گونه های وصفی که حکم بر آنها معلق شده چیست و مبانی علامه طباطبائی در بکار گیری این قاعده و روش استفاده از آن ذیل آیات گوناگون کدام است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد علامه طباطبائی معنای «وصف» در قاعده را بسیار گسترده تر از صفت نحوی و به معنای هر قیدی که بتواند دائره معنایی جمله را محدود کند می داند. وی در تحلیل آیات برای بیان قاعده از سه شیوه استفاده کرده است. در برخی آیات از قاعده «تعلیق الحکم علی الوصف مشعر بالعلیة» به صراحت نام می برد و در ذیل آیات زیادی نیز از تعبیر «وضع المظهر موضع المضمر» و نیز تعبیر «بما أنه، بما أنهم»، «من حیث» و مانند آن استفاده می کند. آشنایی با مبانی و روش تحلیل علامه طباطبائی بعنوان یکی از مفسران قرآن کریم، زمینه استفاده از این قاعده، ذیل بسیاری از آیات دیگر قرآن را فراهم کرده و راه را برای کشف مدالیل التزامی نوین از کتاب الهی هموار خواهد ساخت.
تحلیل، مقایسه و نقد دیدگاه مفسران درباره «سنت تغییر»( ذیل آیه 11 سوره رعد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به «سنت تغییر» در آیه .. إِنَّ اللَّهَ لا یغَیِّرُ مَا بقَوْمٍ حَتَّی یغَیِّرُوا مَا بأَنْفُسِهِمْ...اشاره شده است و در دوران معاصر، همواره مورد توجه مفسران اجتماعی نیز بوده است. این نوشتار بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی ضمن تبیین دقیق «سنت تغییر» بر اساس آیه 11 سوره رعد، به مقایسه دیدگاه مفسران اجتماعی بپردازد. بررسی دیدگاه ها نشان می دهد تعریف و تبیین دقیق «سنت تغییر» مبتنی بر تفسیری است که درباره «ما»ی موصوله ارائه می شود. در این زمینه، دو دیدگاه هست: اول آنکه «ما»ی موصوله اول به «نعمت» و «ما»ی موصوله دوم به «معاصی» بازمی گردد. در نتیجه، سنت تغییر، «تبدیل از وضعیت مطلوب به نامطلوب» معنا می شود. در دیدگاه دوم، «ما»ی موصوله اول به «نعمت و نقمت» و «ما»ی موصوله دوم به «معاصی و بازگشت از معاصی» معنا می شود. در نتیجه، سنت تغییر به «تبدیل از وضعیت مطلوب به نامطلوب و برعکس» معنا می گردد. از این رو، در تبیین آیه، گروه اول این آیه را با آیه 53 انفال قید زده اند و معنای خاصی ارائه داده اند، ولی گروه دوم معنای عام و فراسیاقی از آیه ارائه داده اند. نتایج نشان می دهد دیدگاه و رویکرد دوم دقیق تر است؛ زیرا در برداشت فراسیاقی از آیه، ثمرات مهمی دریافتنی است؛ از جمله: کشف قوانین اجتماعی از قرآن ، طرح سؤال و ارائه پاسخ های قرآنی، ارجاع جامعه به خویش به سبب ناملایمات اجتماعی و مشاهده نمونه های عملی.
قواعد مورد نیاز مفسر
نقد دیدگاه مسکویه درباره شاخصه انسانیت و رابطه آن با فضیلت و سعادت بر مبنای قرآن و حدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
مسکویه «عقل» را ذات و جوهر نفس مجرد انسان می داند و «فضیلت» را حاکمیت عقل بر قوای نفس و اعمال آن، ذکر می کند که نتیجه ی آن، آزادی عقل در پرداختن به تأملات نظری است و ره آورد این تأملات که عبارت است از «حکمت»، همان «سعادت» نفس است. بنابراین سعادت، مستند به جنبه نظری عقل است، و فضیلت که حاصل شأن عملی عقل است، نقشی مقدمی برای آن دارد.
اما در آیات و روایات، فضیلت و سعادت انسان از طرفی ریشه در عقل دارد و از طرف دیگر اراده و انتخاب گری انسان میان فجور و تقوا، موجب تزکیه (فضیلت) و در نتیجه فلاح (سعادت) است. از این رو حوزه معنایی عقل در لغت و لسان دین، و همچنین شاخصه محوری فضیلت و سعادتِ انسان در قرآن، سؤالات کلیدی این تحقیق بوده اند که پس از تعیین «انسان به منزله عامل انتخابگر» به عنوان آن شاخصه محوری، و بازشناسی معنای عقل و اذعان به منشأ بودن آن در فضیلت و سعادت از طریق تمییز میان حق و باطل و تدبیر و عاقبت اندیشی، به این نتیجه رسیدیم که بر خلاف رأی مسکویه، فضیلت نقش مقدمی برای سعادت ندارد بلکه ملاک فضیلت و سعادت یک چیز است و آن اتخاذ «تقوا» است.
قرآن کتاب هدایت
عقلانیت وحی
عوامل دشمنی یهود با اسلام
حوزههای تخصصی:
«ملک عظیم» تفسیر سوره ی دهر (2)
حوزههای تخصصی:
تدوین مصحف با بازنویسی آیات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چگونگی جمع قرآن در شمار مسائلی است که میان پژوهشگران علوم قرآن همواره مطرحبوده است. برخی بر این باورند که قرآن، نخستین بار در زمان ابوبکر، توسط زیدبن ثابتتدوین شد. اما حتی از نوشته های محققان اهل سنت و تصریحات آنان نیز به دستمیآید که قرآن در عصر پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله به طور کامل نوشته شد. آن حضرت و عده ای ازصحابه، از جمله کاتبان وحی، دارای قرآن کاملی بودند که در آن، آیات هر سوره به طورمنظم مرتب شده بود. پس، تلاشی که زید به دستور ابوبکر پس از رحلت رسول الله صلیالله علیه و آلهبرای جمع قرآن انجام داد، تنها بازنگاری آیات بود؛ بدین صورت که آیات را از روینوشت افزارهای مختلف جمع کرد و روی اوراق و برگه ها نوشت.
مفهوم هدایت از دیدگاه شهید مصطفی خمینی (ره)
منبع:
بینات ۱۳۷۶ شماره ۱۵
حوزههای تخصصی:
سواطع الالهام(تفسیر بی نقطه)
منبع:
بینات ۱۳۷۳ شماره ۲
حوزههای تخصصی: