فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۲۰۱ تا ۱۰٬۲۲۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
علم نحو از علوم نقش آفرین در تفسیر قرآن است. برخی از نحو پژوهان بر این باورند که علم نحو متعارف، از نظر محتوا و روش، از نحوی که در قرآن به کار رفته و نیز هدف مورد نظرش یعنی کاربست آن در فهم و تفسیر قرآن، منحرف شده است. ازاین رو از اصطلاح جدیدی با عنوان «النحو القرآنی» سخن گفته اند. در این مقاله دیدگاه ها درباره این اصطلاح و کارکردهای متمایز نحو قرآنی، ذیل عناوین «نحو علمی قرآنی»، «نحو تعلیمی قرآنی» و «نحو نص قرآنی» با روش تحلیلی توصیفی بررسی و نقد شده است. نتیجه این پژوهش نشان می دهد که اولاً بین قواعد نحوی به کاررفته در نحو جمله قرآنی و نحو نص قرآنی با قواعد علم نحو متعارف تفاوتی وجود ندارد؛ ثانیاً در تفسیر قرآن باید از نحو نص قرآنی استفاده کرد؛ یعنی در مقامِ تفسیر هر آیه ای باید قواعد نحوی به کاررفته در آن آیه بر اساس معنای آن آیه تعیین گردد تا از تطبیق و تحمیل قواعد نحو تعلیمی بر آیات جلوگیری شود.
تفسیر سوره حمد
حوزههای تخصصی:
شکر و سپاس
تحلیل مقایسه ای تفسیر آیات حجاب در تفاسیر الکشاف و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۲۰۴-۱۸۹
حوزههای تخصصی:
آیات 31 نور، 53 و 59 أحزاب به عنوان آیات حجاب مشهور است. پژوهش حاضر درصدد بررسی روش تفسیر آیات فوق از دیدگاه صاحبان تفاسیر الکشاف و المیزان است. بر پایه ترتیب نزول و ظاهر آیات، خدای متعال ابتدا در آیه 53 احزاب به مردان مؤمن دستور می دهد که مواجه آنها با همسران پیامبر| «من وراء حجاب» باشد. سپس در آیه 59 از زنان مؤمنه می خواهد خود را با «جلباب» بپوشانند، تا مورد آزار نامحرمان قرار نگیرند. سرانجام در آیه 31 نور با ذکر جزئیات مسئله حجاب، حد و حدود آن را ترسیم می فرماید. در این میان زمخشری گاهی با استناد به روایات ضعیف، تفسیر غیر قابل قبولی را از آیه مورد بحث ارائه داده است که در هنگام مقایسه نظرهای ایشان با نظرهای علامه طباطبایی و ارزیابی دلایل و مستندات ایشان، برخی نظرهای زمخشری مانند: «سبب نزول آیه 53 احزاب ناراحتی و غیرت خلیفه دوم از رفت وآمد مردان اجنبی به منزل پیامبراکرم| است» به طور قطع قابل خدشه است. همچنین هر دو مفسر گاهی بدون دلیل، دست از ظاهر آیه برداشته و تفسیری خلاف ظاهر ارائه کرده اند.
سنت امداد و گونه های آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
47 - 73
حوزههای تخصصی:
سنت های الهی عبارت اند از روش هایی که خدای متعال امور عالم و آدم را بر پایه آن ها تدبیر و اداره می کند. یکی از مهم ترین سنن الهی، سنت امداد است. بر مبنای این سنت، خداوند متعال تمامی بندگان خویش را اعم از خوبان و بدان، در راه دستیابی به اهدافشان، یاری می رساند و آنان را در به ثمر نشستن تلاش هایشان کمک می کند. آیات مختلفی در خصوص این سنت الهی نازل شده است. بر مبنای این آیات، سنت امداد، به اعتبارات مختلفی قابل تقسیم است و از این رو بر گونه های محتلفی انقسام می شود. همچنین سنن دیگری در قرآن کریم مورد اشاره قرار گرفته اند که با توجه به جهت مشترکشان با سنت امداد می توان آن ها را سنن هم عرض این سنت الهی دانست. در این پژوهش که با روش کتابخانه ای و رویکردی توصیفی- تحلیلی سامان یافته، علاوه بر تأملی در مفهوم سنت و گونه های سنت امداد، به سنت های هم عرض آن نیز پرداخته می شود و در عین حال، نتایج اعتقاد به سنت امداد مورد بررسی قرار می گیرند که در پی این بررسی ها، ماهیّت دقیق این سنت الهی روشن می گردد.
بررسی مقاله «عقود و عهود» از دایره المعارف قرآن «لیدن»(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۲)
151 - 172
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به ترجمه و نقد مقاله «عقود و عهود» از دایره المعارف قرآن «لیدن» پرداخته است. نویسنده مقاله به دو واژه «عقد» و «عهد» در قرآن کریم و وجوه تفاوت آنها، مباحث کلی مرتبط با عقد بیع، مصادیق عقد، حق فسخ و تفاسیر مختلف از مفهوم «عقد» و «عهد» پرداخته است. عقود و قراردادها از مباحث مهم کتب فقهی هستند، به خصوص بیع که چنانکه خود نویسنده اذعان دارد، هسته تمام التزامات قانونی را تشکیل می دهد و بسیاری قراردادها مبتنی بر الگوی بیع هستند. نویسنده مقاله مفهوم «عقد» و «عهد» و تفاوت آنها را به خوبی تبیین نکرده است. در عوض بیش از حد لازم به شرح واژه های مرتبط، مثل «میثاق» یا واژه های «ولیّ» و «والی» که ارتباط مستقیم با موضوع ندارد، پرداخته است. در مقاله حاضر اشکالات مطرح شده و پاره ای از ایرادات دیگر مورد نقد و بررسی قرار می گیرد.
بررسی سیر تاریخی واژگان معرب در قرآن و نقش آن در تفسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اندیشه برتر دانستن زبان عربی، باعث توجه زبان شناسان، قرآن پژوهان و مفسران به کاربرد واژه های غیرعربی در قرآن و طرح مباحث مناقشه ای و چالش برانگیز شده است. هر یک از مخالفان و موافقانِ وجود واژه های معرب در قرآن، دلایلی را برای اثبات مدعای خود مطرح نموده اند؛ این مقاله بر آن است تا با توجه به این که از یک سو آیاتی از قرآن به عربی بودن آن تأکید دارد و از سوی دیگر وجود واژه های غیرعربی نیز قابل انکار نیست، درباره وجود واژه های غیرعربی در قرآن، میزان منافات داشتن این واژه ها با عربی بودن قرآن، چگونگی ورود این واژه ها به قرآن و شبهات پیرامونی آن، پاسخی در قالب نقد ارائه نماید و ثابت کند هر دو دیدگاه در عین حال که دلایل محکمی ارائه کرده اند اما به این شکل قابل جمع است که واژگان معرب پیش از کاربرد در قرآن، وارد ادبیات عرب شده و پس از تغییرات ساختاری و استعمال در اشعار و مکالمات گفتاری و نوشتاری، وارد قرآن گردیده است، از این رو نه تنها نقص به شمار نیامده و انحطاط زبان عربی را به دنبال ندارد، بلکه یاری رسان اعجاز قرآن از جهت فصاحت و بلاغت است.
بررسی و نقد تطبیقی اسباب النزول «واحدی نیشابوری» با اشهر تفاسیر شیعی (بررسی موردی آیات امامت)
حوزههای تخصصی:
اسباب النزول یا شناخت مناسبت و علت نزول آیات قرآن، مجموعه اطلاعاتی است که ما را در فهم مکان، زمان و حوادثی که منجر به نزول آیه، یا مجموعه آیاتی متحد الموضوع و یا تشریع حکمی گشته، یاری می رساند به گونه ای که چه بسا عدم درک آنها منجر به انحراف گردد. مشهورترین اثری که با موضوع اسباب النزول نگاشته شده، کتاب «اسباب النزول» نوشته واحدی نیشابوری است. با توجه به اینکه واحدی از قرآن پژوهان اهل سنت است، به نظر می رسد که تعصّب مذهبی , وی مانع از آن شده که منصفانه و همچون یک محقق راستین، سبب نزول برخی از آیات را بیان، و حق آنها را ادا نماید لذا در این پژوهش سعی شده با روش توصیفی – تحلیلی و رویکرد انتقادی، آراء و نظرات واحدی در ذیل آیات مربوط به امامت حضرت علی ذکر و براساس تفاسیر شیعی، مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
«نفس» نور است یا وجود؟ بررسی تفسیر وجودی ملاصدرا از دیدگاه شیخ اشراق درباره نور بودن نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ملاصدرا در آثار خود، بویژه در تعلیقات بر شرح حکمهالاشراق، از آراء شیخ اشراق درباره» نور خوانشهایی ارائه میدهد که همسو با آموزه های مکتب فکری خود وی، یعنی متکی بر مباحث وجودی است. از مهمترین این خوانشها، تفسیر نور بودن نفس یا «من» به «وجود» است. نظرات ملاصدرا در این نوع خوانشها، که بر تفسیر نوریت نفس به وجود هم اثر میگذارد، بر یکسان انگاری نور و وجود استوار است، حال آنکه با توجه به آموزه های مکتب اشراق نمیتوان نور، بمعنای مورد نظر شیخ اشراق را با وجود یکی دانست. در این مقاله، نخست مشروح مباحث شیخ اشراق و خوانشهای وجودی ملاصدرا در مبحث نوریت نفس، تقریر و آنگاه در دو مرحله خوانشهای ملاصدرا بررسی و نقد میشود؛ اول با بررسی و نقد نظریه یکسان انگاری نور و وجود و دوم بررسی و نقد مضمون خوانشهای وجودی. علاوه بر مبنامحوری، دلیل تفاوت تعبیر شیخ اشراق و ملاصدرا از نفس اینست که شروع فلسفه از نفس، ویژگی منحصر بفرد مکتب اشراق است حال آنکه نفس شناسی نزد ملاصدرا جزو مباحث حکمت بشمار می آید. با شروع از نفس، اصطلاح نور شکل میگیرد، حال آنکه در مبنای ملاصدرا اصطلاح وجود از قبل سامان یافته و نفس به آن متصف و تفسیر میشود.
کارکردشناسی تکرارِ قصه های قرآن با تأکید بر همبستگی آیات سوره ها در هدف (مطالعه موردی قصه قوم ثمود)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و چهارم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۹۲)
101 - 126
حوزههای تخصصی:
در باره چرایی تکرار قصه های قرآن دیدگاه های متعددی مانند اعجاز بیانی، تکمیل تصاویر و صحنه های یک داستان، تأکید با هدف اثرگذاری بیشتر و جذب مخاطب با پرداخت های گوناگونِ یک داستان بیان شده است. این دیدگاه ها دچار چالش اند. تأمل در موضوع یا موضوعات اصلی سوره ها، به ویژه فضای اجتماعی و روانی نزول آنها، سیاق آیات و مقایسه پرداخت های گوناگون یک قصه در سوره های مختلف نشان می دهد که هدف اصلی از تکرارِ متفاوت قصه ها، به کارگیری آنها متناسب با هدف سوره هاست. یکی از این گونه قصه ها، داستان قوم ثمود است. این قصه در 21 سوره آمده که دو سوره مدنی و بقیه مکی هستند. این قصه در بازه های زمانی متفاوت و ناظر به شرایط گوناگون پیامبر (ص)، مسلمانان و دشمنان اسلام نازل شده و هرکدام هدف جداگانه ای داشته اند. ازجمله می توان به این اهداف اشاره کرد: هشدار شدید به مشرکان، منافقان و تکذیب کنندگان آیات و آموزه های الهی در موقعیت های گوناگون، دلداری به پیامبر و مسلمانان در شرایط مختلف، طرح و تعلیم آموزه های مهم خداشناختی و معادشناختی، بیان سنت های الهی و پاسخ به مشرکان و دفاع از دعوت توحیدی. قصه ثمود و بخش های مختلف آن متناسب با این اهداف در سوره ها یاد و گزارش شده است.
تحلیل دلالت های آوایی فواصل آیات بهشت و جهنم
حوزههای تخصصی:
تحلیل دلالت های آوایی از جمله سطوح دانش سبک شناسی است که با عنوان سطح آوایی اولین سطح از بررسی هر زبان را به خود اختصاص می دهد. این جنبه از سبک شناسی ارزش اندیشه و احساسات بیانی اثر را مشخص می سازد و با تداوم این کار میتوان به سبک گوینده دست یافت. گفتار حاضر بر آن است تا آیات موضوعی و لفظی بهشت و جهنم را از حیث دلالت آوایی فواصل آن ها مورد تحلیل قرار دهد و به این موضوع بپردازد که حروف مختلف در فواصل آیات بهشت و جهنم چه کارکردهایی دارند و دلالت های آوایی آن ها تا چه اندازه با مفاهیم بهشت و جهنم تناسب دارد. این تحقیق با روش تحلیلی_توصیفی، فواصل مختوم به حروف نون، میم، الف مدی، راء، دال و هاء را در آیات بهشت و جهنم بررسی می نماید. دلالت های آوایی حروف مذکور در آیات بهشتی به ترتیب بر روشنی، صمیمیت، عظمت رحمت خدا، لطافت و استقرار نعمت ها و ابهام در ماهیت بهشت و در آیات جهنم به اضطراب، مجموع عذاب-های سخت، اهتزاز، تکرار شراره های آتش، شدت عذاب ها و ابهام در ماهیت جهنم اختصاص دارد
تحلیلی بر دیدگاه ابن تیمیه در مجاز قرآنی و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۳۲
105 - 125
حوزههای تخصصی:
یکی از صناعات ادبی و اعجازی <em>قرآن</em>، وقوع مجاز در آن است. اصل وقوع مجاز در <em>قرآن</em> پذیرفته بیشتر علمای اسلام است و کتاب های فراوانی در این زمینه نوشته اند. از این میان، ابن تیمیه حرّانی (د. 728 ق.) به عنوان برجسته ترین نظریه پرداز جریان سلفی تکفیری وهابیت، وقوع مجاز در <em>قرآن</em> را انکار می کند. وی به عنوان یکی از مؤسسان جریان تکفیری و آرای او مورد پذیرش این فرقه می باشد. بنابراین، معرفت به اندیشه های ابن تیمیه در حقیقت، شناختن دبدگاه این فرقه است. این مقاله با روشی اسنادی تحلیلی در پی پاسخگویی به این سؤال هاست که «دیدگاه ابن تیمیه درباره مجاز چیست؟» و «استدلال های او چقدر محکم است؟». با جستجو در آثار ایشان به این نتیجه رسیدیم که استدلال های ابن تیمیه در انکار وقوع مجاز در <em>قرآن</em> نا پذیرفنی می باشند. در واقع، این استدلال ها شایسته نقد و مناقشه جدی هستند و پذیرش دیدگاه او موجب محرومیت از اعجاز، لطایف و ظرایف <em>قرآن</em> می شود.
کتیبه های قرآنی مسجد مظفریه (کبود) تبریز، بررسی و تحلیل مضامین آیات در بستر تحولات زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتیبه های قرآنی در ابنیه اسلامی متناسب با نیاز زمان و کاربرد بنا انتخاب می شدند و تحولات اجتماعی نقش به سزایی در انتخاب آیات برای کتیبه ها داشت. چنانچه حکام و سازندگان بناها این کتیبه ها را به عنوان تاییدی بر اعمال و اندیشه های خود بکار می بردند. قرن نهم هجری از منظر دگرگونی های اجتماعی رخ داده در ایران حائز اهمیت بسیاری است. روی کار آمدن ترکمانان قراقویونلو که منجر به تقویت جریان گرایش های شیعی در جامعه ایران گردید و در نهایت کار صفویان را برای رسمی شدن تشیع در ایران هموار کرد از جمله مهمترین این تحولات است. این مقاله به دنبال پاسخ به این سوال است که آیات در کتیبه های مسجد کبود بر چه اساسی انتخاب و استفاده شده و بازنمودی از چه اندیشه-ها یی در دوره خود است؟ برای پاسخ به سوال از روشهای توصیفی – تحلیلی و تاریخی – تفسیری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که تلاش شده است از آیات در جهت ارائه آراء دینی و معنوی، تایید قدرت حاکم و نیز در برخی موارد مفاهیم متصوفه استفاده شود، در این مقاله ضمن بررسی آیات قرآنی بکار رفته در کتیبه ها به تحلیل مفاهیم آنها در بستر تحولات تاریخی و چرایی استفاده از این آیات پرداخته خواهد شد.
واکاوی توسعه معنایی در آیه «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
۱۴۱-۱۶۲
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم که از جانب خدای حکیم نازل شده، درصورت دارا بودن ویژگی فرازمانی و فرامکانی، قابلیّت بهره گیری برای عموم مخاطبان در همه اعصار و امصار را خواهد داشت. این قابلیت در گرو توسعه و تعمیم دلالت ها و معانی آیات قرآن کریم است. بدین سان، لازمه دریافت هرچه بیشتر پیام های قرآن و محروم نشدن از مضامین نو به نو آن، پذیرش مقوله توسعه معنایی آیات قرآن است. فرایند و عوامل توسعه معنایی آیات قرآن کریم گاهی برخاسته و به مدد خود الفاظ آیات است و گاه از رهگذر متون یا علوم و دانستنی های دیگر. در این راستا، پژوهش حاضر به بازکاوی عوامل و اسباب توسعه معنایی در آیه: «وَ الشَّمْسُ تَجْرِی لِمُسْتَقَرٍّ لَها» پرداخته است. نتیجه به دست آمده در این پژوهش،که به روش توصیفی تحلیلی صورت گرفته، بیانگر آن است که عوامل درون متنی، مانند: معنای دقیق و جامع «تَجْرِی» معانی حرف «لام» در «لِمُسْتَقَرٍّ» معنای ریشه «مُسْتَقَرٍّ» و صیغه «مُسْتَقَرٍّ» و عوامل برون متنی، مانند: دانش نجوم و هیئت جدید، موجب توسعه در مفهوم و دلالت آیه مورد بحث شده است.
تحلیل انتقادی آرای منکران وجود اعجاز در داستان های قرآن با تاکید بر اندیشه آیت الله جوادی آملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
7 - 36
حوزههای تخصصی:
قرآن در بسیاری از سوره ها به نقل وقایعی از امت های گذشته می پردازد. وجوه گوناگونی از این داستان ها قابل بررسی است که یکی از مهم ترین آن ها اعجاز و امور خارق العاده ای است که در بستر نقل حوادث گوناگون مطمح نظر قرار گرفته است. برخی با تکیه بر تفسیری که علم از وقایع جهان پیرامون بشر ارایه می کند، به تاویل این داستان ها پرداخته اند. آن ها معتقدند بازخوانی امور خارق العاده در قصص قرآن با نظرداشت دست یافتن علوم تجربی به تبیین علیّ و معلولی بسیاری از رخدادها، همراه با پیشرفت علوم انسانی و پیدایش دیدگاه های مختلف، می تواند در بسیاری از موارد وجود اعجاز در این داستان ها را با تردید مواجه سازد. آیت الله جوادی آملی از جمله مفسرانی است که با تکیه بر ادله گوناگون، دیدگاه های منکران را نقد نموده است. تحلیل آرای ایشان در این حوزه، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و نیز ابزار نمودار، مبانی و گام های استدلالی مواجهه با رویکردهای مخالف اعجاز در داستان های قرآن را نمایان می سازد که در نوشتار حاضر مورد توجه قرار گرفته است.
چالش ها و راهکارهای برگردان «کم» خبری در ترجمه های فارسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ترجمه قرآن کریم از این دیدگاه که کتاب فرستاده شده خداوند و شامل احکام و دستورات الهی، هدایت بشر و معجزه پیامبر اسلام به شمار می رود، توجه بسیاری از مترجمان و اندیشمندان را به خود جلب کرده است. ازآن جایی که ترجمه های قرآن مانند هر ترجمه دیگری ممکن است کاستی ها و نقص هایی داشته باشد؛ بر همین اساس بازنگری آنها نیز اهمیت ویژه ای دارد که در آن صورت نقد و اصلاح آن به مراتب ضرورت بیشتری خواهد داشت. یکی از دشواری های مترجمان در ترجمه قرآن کریم برگردان ادوات نحوی چون ادوات تقلیل و تکثیر ازجمله واژه «کم» است که گاهیمترجمان در برگردان آن با چالش هایی روبه رو می شوند که بررسی و نقد برگردان این واژه در ترجمه های فارسی قرآن کریم ضروری می نماید تا مشخص شود نوع «کم» چیست و کدام رکن جمله را مقید می کند. در مقاله حاضر با روش تحلیلی توصیفی و مراجعه به منابع کتابخانه ای و باتکیه بر منابع نحوی، تفسیری و لغوی ضمن تبیین و توضیح نوع «کم» و بیان چالش های ترجمه «کم» یک نمونه ترجمه، برای الگوی آیاتی پیشنهاد شده که «کم» در آنها به کار رفته است، سپس با بررسی و نقد ترجمه مترجمانی چون رازی، فولادوند، مکارم شیرازی، خرمشاهی، مهم ترین کاستی های آنان را در برگردان «کم» بیان شده است. این کاستی ها عبارتند از: تشخیص نوع «کم»، تعیین رکن مقید جمله، ناهماهنگی در ترجمه آیات مختلف، منعکس نشدن معنای مباهات و تفاخر در برگردان «کم» خبری و ترجمه تحت اللفظی حرف «مِن» قبل از تمییز.
تحلیل و بررسی تطبیقی مستندات قرآنی حکم حکومتی در آرای تفسیری امام خمینی و شهید صدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امام خمینی و شهید صدر در اثبات حجیت حکم حکومتی، به طور مشترک به دو آیه یا أیّها الذین آمنوا أطیعوا اللّٰه وأطیعوا الرسول وأولی الأمر منکم و النبِیّ أولی بالمٶمنین من أنفسهم ، و به طور اختصاصی به چند آیه استناد جسته اند. در اندیشه امام خمینی، پیامبر اکرم دارای چند شأن می باشد: الف شأن نبی مبلغ احکام الهی، ب شأن حاکم اسلامی، ج شأن قضاوت و مقام فصل الخطاب. پیامبر اکرم بدان جهت که در شأن نبوت، تنها مبلغ احکام خداوند است، نهی و امری از جانب خود ندارد و تمامی اقوال وی کاشف از فرامین و دستورات خداوند است. لذا در آیه أطیعوا اللّٰه وأطیعوا الرسول ، اطاعت از «رسول» اطاعت در احکام حکومتی ایشان است. با توجه به اینکه امام خمینی در گفتمان فقهی سیاسی حکومت مستقیم فقیه به تحلیل آیات می پردازد، حاکم اسلامی به سبب «أولی بالمٶمنین» می تواند احکام حکومتی را بر احکام شرعی مقدم نماید و به سبب «أطیعوا الرسول»، مٶمنان موظف به اطاعت از وی می باشند. اما شهید صدر در گفتمان فقهی سیاسی تحدید سلطنت به ارائه نظریه منطقةالفراغ پرداخته، می فرماید که «أطیعوا اللّٰه» در حوزه اطاعت از دستور خدا در احکام الزامی، و «أطیعوا الرسول» در حوزه دستورات غیر الزامی می باشد که «رسول» بر اساس شأن حاکمیتی خود آن را صادر نموده است. در نگاه وی، حاکم به سبب «أولی بالمٶمنین» می تواند قوانین الزام آوری را برای مسلمانان وضع نماید، اما هرگز نمی تواند احکام شرعی را تعطیل یا متوقف سازد. توجه به شأن نزول آیات و آرا و نظریات تفسیری، دیدگاه امام خمینی را در مقابل دیدگاه شهید صدر تقویت می نماید.
مفهوم شناسی تربیتی هم نشینی برخی از اسمای الهی در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی و فرهنگ اسلامی سال اول بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
119-140
حوزههای تخصصی:
تأمل در مفهوم اسمای الهی و اوصاف پروردگار از مباحث درخور توجه در حوزة تربیت اسلامی است. خداوند در قرآن همواره از خود با اسمای حسنی یاد کرده و طبعاً معرفت به این اسما باب جدیدی از تجلی جلوه های ازلی حق تعالی را در برابر انسان می گشاید. در اهمیت بحث از صفات و اسمای الهی همین بس که از دیرباز عالمان مسلمان از عارفان و فیلسوفان گرفته تا مفسران و متکلمان به این موضوع توجه ویژه ای کرده و آثاری را رقم زده اند. تأمل در آیات وحیانی قرآن حاکی از گونه های متفاوت کاربرد اسمای الله است؛ از جملة این ساختارها هم نشینی و تأثیر و تأثر اسمای الهی در یک دیگر است. امروزه بررسی واژگان و عبارت قرآنی از منظر معناشناختی و به شیوه های متعارف و به کاررفته بین معناشناسان برجسته مانند ایزوتسویکی از محورهای مهم در حوزة تحقیقات قرآن شناسی محسوب می شود؛ و بر این اساس این مقاله پژوهش و جستاری است به روش توصیفی و تحلیلی دربارة برخی اسما و صفات الهی و دریافت حکمت های تربیتی نهفته در چینش این اسما که به صورت دوگانه یا چندگانه در قرآن آمده است. توجه به چنین محورهایی به ویژه ما را در فهم و به کارگیری مؤلفه های مهم در فرایند تربیت انسان، در جایگاه جانشین خدا روی زمین، یاری خواهد کرد.
روش تفسیری حکیم ترمذی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تفسیر حکیم ترمذی، مفسر، صوفی، فقیه، و حکیم سده 3ق، بر جای نمانده است. با این حال، در آثار گوناگون او بحث های تفسیری فراوان را می توان یافت. به یک معنا حتی می شود گفت عمده این آثار تفاسیری بر آیات مختلف قرآن هستند. اثرگذاریِ وی در شکل گیری و تکاملِ آموزه های صوفیانه، شناخت آرای تفسیری و روش او برای فهم قرآن را ضروری می کند؛ هم چنان که رویکرد ویژه وی به حکمت و اندیشه ها و علوم باستانی رایج در ماوراء النهر نگاه او به جایگاه علوم بشری در فهم دین، و سر آخر، پیش گامی اش در تفسیر موضوعی قرآن و نظریه پردازی برای تأویل نیز مستلزم همین هستند. وانگهی، فهم قرآن از نگاه وی دو ساحت مختلف را در بر می گیرد: ظاهر قرآن و باطنش، که شناخت هر یک از این دو محتاج کاربرد روشی متفاوت از دیگری است. بناست که در این مطالعه فقط روش وی را برای فهم ظاهر قرآن بکاویم؛ یعنی همان که در ادبیات حکیم ترمذی «تفسیر» خوانده می شود و با «تأویل» یا روش فهم باطن قرآن تقابل آشکاری دارد. بدین منظور، کوشش های وی برای فهم قرآن را در سطوح مختلف الفاظ، عبارات، سوره ها، و کل قرآن به مثابه متنی واحدْ بازشناسی و نوآوری هایش را در این زمینه ها مرور خواهیم کرد؛ هم چنان که بر شیوه های او برای تفسیر موضوعی قرآن کریم تأکید می ورزیم و بدان ها نظری ویژه خواهیم داشت.