فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰٬۶۸۱ تا ۱۰٬۷۰۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی (فدک سبزواران) سال اول تابستان ۱۳۸۹ شماره ۲
139 - 154
حوزههای تخصصی:
ارض مقدس که بر اساس قرائن موجود در قرآن کریم و تورات عبارت از سرزمین فلسطین است، سرزمینی حاصلخیز و بهره مند از نعمات مادی است و یکی از وجوه اتصاف آن به قدسیت و برکت همین است، اما به تصریح قرآن کریم و اشاره تورات ، وجه قوی در قدسیت یافتن آن، تأثیر این سرزمین در خیزش و انتشار جریان های رسالی و الهی در طول تاریخ بشر بوده است.
در فرهنگ قرآن، اعطای نعمات الهی به قوم بنی اسرائیل در راستای تحقق مشیت خداوند در پیگیری خط رسالات پیشین و ایجاد جامعه توحیدی بوده است. این مطلب را به روشنی در فقرات فراوانی از تورات نیز می توان پی جویی کرد اما به دلیل ظهور و تعمیق اندیشه تفضیل نژادی در میان بنی اسرائیل، وجه قدسیت ارض مقدس در انگاره های این قوم دچار تغییر و تحویل شده و به سطح نازل «محل اسکان قوم برتر خدا» تنزل یافته است.
نقد و بررسی دیدگاه فخر رازی پیرامون ارتباط میان بداء و مسئله دعا
منبع:
الاهیات قرآنی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۱
41 - 55
حوزههای تخصصی:
بداء از مباحث مهم الاهیاتی است که با مسئله دعا و نیایش ارتباط مستقیم دارد. بداء به معنای تغییر در اراده و حکم الاهی، مورد اتفاق و پذیرش امامیه و رد اهل تسنن است. فخر رازی در آثار خویش، بداء را انکار می کند. رد بداء مستلزم انکار نقش آفرینی دعا در سرنوشت انسان است. دیدگاه فخر درباره دعا که بیشتر متوجه بعد عبادی آن است مؤید این اعتقاد اوست. نگاه فخر به دعا به مثابه امری عبادی است تا عاملی مؤثر برای تغییر سرنوشت انسان. مهم ترین ادله فخر در رد بدا، به نحوه نگرش ایشان به دو مسئله الاهیاتی علم و اراده الاهی مرتبط است.در این پژوهش با نقد و بررسی دیدگاه فخر در مسئله بداء و دعا، ارتباط میان بداء با مسئله دعا مورد تحلیل قرار گرفته است. از این رو سؤال اصلی پژوهش این است که آیا رأی غالب ایشان درباره بداء با حقیقت دعا سازگار است یا خیر؟ نتیجه این بررسی نشان می دهد که بین نظریه بداء و دعا سازگاری کامل وجود دارد و تصور ناسازگاری ناشی از رویکرد خاص کلامی فخر رازی به بداء و دعا بوده است.
زیبایی شناسی نحوی بلاغی (اذا) در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۲
139 - 156
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم نگاهی فراگیر به مساله ی زیبایی دارد، شناخت زیبایی های قرآن با روش ها و شیوه های گوناگون واژگانی، ادبی، بلاغی، مفهومی و تفسیری و... صورت گرفته است. در زبان عربی به ویژه در قرآن کریم هر کلمه، از جایگاه خاص و ویژه ای برخورداراست. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی(کیفی) به بررسی انواع و ساختار مختلف (اذا) به صورت نحوی و بلاغی در آیات قرآن کریم می پردازد. تلاش این پژوهش، آشکار سازی دقیق بسیاری از تعبیرات نحوی و بلاغی است که، (اذا) با تمام کابرد هایش در آن به کار رفته است. دلیل اصلی ، نشان دادن تغییر معنایی (اذا) در حالت خروج از قالب ظرفیه و شرطیه و استقبال و همچنین وجوه بلاغی (اذا) از جهت حتمیت وشک و نیز جانشینی (اذا) با حروف دیگری چون: اذ و متی است که این امر باعث زیبایی شناسی (اذا) می شود. در حالت خروج و جانشینی با توجه به تفاوت ساختاری که(اذا) در آن قرار دارد، مشاهده خواهد شد که، چگونه ساختار جمله باعث تغییر در معنا و زیبایی شناسی آن می شود، و در آخر مستندات قرآنی خود را همراه با دلایل بلاغی هر یک از آن ها مشخص می کند. حاصل از این پژوهش نشان که (اذا) بیشتر در امور قطعی الوقوع بکار رفته است، همچنان که با بررسی این ادات نشان داده شده است که «اذا» با قرار گرفتن در ساختار، متضمن معانی حروف دیگر است و از این رهگذر از نوعی «توسعه معنایی» برخوردار می شود
تحلیل مفهوم شناسی همدلی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
81 - 109
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، نگاهی متفاوت به مفهوم همدلی به عنوان یکی از مهارت های زندگی دارد و مسیر رشد و تحول همدلی را مورد بررسی قرار داده است که این مسیر می تواند به کمال همدلی یعنی ایثار ختم شود. برای رسیدن به این هدف، دیدگاه قرآن کریم و نظرات دانشمندان علوم قرآنی و روان شناسی درباره همدلی جمع آوری گردید و با استفاده از روش تحلیل مفهومی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که همدلی، با مفاهیم مواسات، جود و سخا، انفاق، احسان و ایثار در متون اسلامی ارتباط معنایی دارد. یکی از مهم ترین مفاهیم مرتبط با همدلی، ایثار است که نقطه اوج همدلی می باشد. ایثار واژه ای ارزشمند است که از همدلی سرچشمه می گیرد. برای حرکت از رفتارهای همدلانه به سمت ایثار، تربیت اسلامی، پیرایش از غفلت، آسیب های نفس و زشتی های اخلاقی، تقویت نرم دلی، به چالش کشیدن انگاره های منفی درباره ایثار، آموزش مهارت ها و صفات اخلاقیِ مرتبط با ایثار، الگوسازی، درک حقیقت پروردگار و تقویت ارتباط با خداوند پیشنهاد می گردد.
تبیین و بررسی مؤلفه ی تمایلات در تفکر انتقادی از منظر فرهنگ قرآنی و روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲
67 - 102
حوزههای تخصصی:
عصر حاضر که عصرتغییرات سریع اجتماعی، فکری و فرهنگی است، انسان ها را با چالش ها و فشارهای متعددی روبرو نموده که مقابله مؤثر با آنها نیازمند کسب مهارت های مختلف روانی و اجتماعی می باشد. بر اساس نظر سازمان بهداشت جهانی، یکی از مهمترین و اساسی ترینِ این مهارت ها، مهارت تفکر نقادانه است. بر اساس بررسی های انجام شده، از منظر انجمن فلاسفه آمریکا، تفکر نقادانه از دو مؤلفه اصلی تمایلات (گرایش ها) و مهارت های شناختی تشکیل یافته که هریک از این دو مؤلفه نیز خود دارای اجزاء مختلفی می باشند. در این مقاله ابتدا تفکر نقادانه و مؤلفه های آن تعریف و اجزاء تشکیل دهنده مؤلفه ی تمایلات و یا به عبارت دیگر ویژگی های متفکرین نقاد، تبیین و سپس تعدادی از ویژگی هایی که برای این افراد در قرآن آمده، مطرح شده است. تحقیق حاضر، با روش تحلیل محتوای کیفی و با استقراء تام آیات قرآن صورت گرفته است. در یافته های این پژوهش مشاهده می شود که برخی ویژگی ها از قبیل علاقه و اشتیاق برای دستیابی به حقیقت، تلاش و خستگی ناپذیری، ثبات شخصیت، شجاعت و استقلال در تفکر، داشتن روحیه ی حق پذیری، ترجیح سخن یا عقیده یا تفکر درست بر همه چیز، انعطاف پذیری و بی تعصبی، وحدت و هماهنگی شخصیت، ژرف اندیشی مداوم و توجه دقیق به نشانه ها، هدفمندبودن و پرهیز از مسائل نامربوط و توسّم (نکته سنجی و زیرکی) از ویژگی های مشترک بین روانشناسی و قرآن و ویژگی هایی چون ایمان وتقوا ، شرح صدر، خشیت الهی و ایستادگی، استقامت و ثبات در عقیده از ویژگی های مختص به قرآن است. در بررسی تطبیقی به عمل آمده پیرامون مفاهیم این موضوع در قرآن و روانشناسی مشخص شد تفاوت اصلی این دو در خدا محوری و انسان محوری آنها می باشد که هرچند مفاهیم مطرح شده در روانشناسی کابردی تر و با جزئیات بیشتر است، اما برای آنکه این مفاهیم غنای بیشتری یابند، می بایست آنها از حالت انسان محورانه خارج نموده و بر اساس مبانی خدا محورانه اعتلا داد و بر این اساس، از چنین آموزه هایی بهره جست.
جسم انگاری متکلمان اسلامی در ماسوی اللّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ک لام اس لامی، ثم ره ت لاش متکلم ان چن د س ده نخست تاریخ اسلام است. در میان آموزه های اصلی کلام اسلامی، تجرد خداوند از یک طرف و جسم انگاری ماسوای او از سوی دیگر، از اهمیت ویژه یی برخوردار است. این رویکرد از معدود مباحثی است که تقریباً بین همه فرق کلامی، بویژه در قرون اولیه هجری مشترک است؛ معتزله، امامیه، اشاعره و دیگر فرَق کلامی همه در این عقیده اتفاق نظر دارند. این اجماع، ریشه در جایگاه دین ورزی آنها دارد، چراکه معتقدند ورود بحث «تجرد» به ماسوی الله موجب سستی پایه های توحید میشود و ارکان خداشناسی را تحت تأثیر قرار میدهد. از اینرو، متکلمان ماسوی الله را اموری جسمانی (خواه جسم لطیف یا جسم کثیف) میدانند و «مجرد» را حقیقتی کامل و بینیاز مطلق معرفی میکنند. این نظریه، مبنای برخی از اصلیترین آموزه های کلامی بوده است. نفی تشبیه و نفی عوالم غیر مادی (مثل عالم عقول) از وجوه سلبی این دیدگاه بشمار می آید و جسمیّت ملائکه، حدوث عالم، فنای عالم و معاد جسمانی، از وجوه ایجابی آن است.
تفسیر آیه تبیان و جداناپذیری قرآن و عترت (علیهم السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مورد توجه اندیشمندان مسلمان به خصوص مفسران قرآن، موضوع کفایت یا عدم کفایت به سعادت رساندن هر یک از قرآن و اهل بیت ^ به تنهایی و نیز نقش آن دو نسبت به یکدیگر است. مقاله حاضر بر پایه تفسیر آیه تبیان به دنبال پاسخ قرآنی به موضوع فوق به روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و جمع آوری اسنادی در آیات، روایات و کتب تفسیری و تحلیل اطلاعات به صورت مفهومی، گزاره ای و سیستمی است. هدف تحقیق فراهم سازی زمینه تقریب هر چه بیشتر بین مذاهب اسلامی بر پایه آیات قرآن و روایات پیامبراکرم | است. یافته تحقیق این است که آیه تبیان نیز همانند حدیث ثقلین دلالت دارد بر اینکه قرآن کریم و عترت طاهرین ^ در هدایت گری تام انسان ها به سرمنزل کمال، نیازمند یکدیگر و مکمل هم هستند و برای نیل به کمال مطلوب باید به هر دو تمسک کرد .
چهارده استدلال بر جواز و لزوم بهره گیرى از عقل در تفسیر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جریان عقل گرایى به مثابه یک طیف، نظریه ها و دیدگاه هاى مختلفى را دربر مى گیرد. تمام نگرش ها در این طیف نسبت به اصل اثرگذارى عقل در فرایند تفسیر توافق دارند، اما در کم و کیف و شرایط آن، اختلاف هایى در بین آنان دیده مى شود. از دیدگاه این جریان، نه تنها بهره گیرى از قوه عقل و داده هاى عقلى در فهم و تفسیر قرآن مجاز، بلکه لازم است. مقاله با روش توصیفى تحلیلى و با هدف ارائه مهم ترین استدلال هاى اقامه شده در اثبات مدعاى یادشده فراهم آمده است. تعدادى از این ادله ناظر به اصل جواز به کارگیرى عقل در تفسیر هستند و برخى دیگر بر لزوم به کارگیرى عقل در فرایند تفسیر دلالت و تأکید دارند. حاصل پژوهش این است که با وجود ادله متقن عقلى و نقلى، دخالت عقل به عنوان قوه استنباط و نیز به کارگیرى مدرکات عقلى به عنوان قرینه براى فهم مراد خدا از آیات قرآن لازم است و با حذف عقل از صحنه تفسیر قرآن، دستیابى به معناى مراد الهى در بخشى از آیات ناممکن و در تعدادى دیگر از آیات منجر به انحراف در تفسیر و حصول معنایى نادرست از آیات خواهد شد.
بررسی شیوه های اقناع و مجاب سازی در قرآن کریم درباره موضوع قیامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
81 - 110
حوزههای تخصصی:
خداوند متعال برای اقناع مخاطبان و اثبات حقانیت سخنان خود، شیوه های مختلف اقناعی را در قرآن به کار گرفته است. فرایند اقناع یکی از کاربردی ترین مباحث تحلیل گفتمان است؛ فرایندی که به منظور کنترل اذهان مخاطبان و القای پیام از آن استفاده می شود. پژوهش حاضر به بررسی شیوه های اقناع و چگونگی به کارگیری آن ها برای ترغیب مخاطب در سوره های قیامت، واقعه، غاشیه، نبأ و عبس که صرفاً درباره موضوع قیامت هستند، پرداخت و با استفاده از الگوی هاولند و الگوی حقیقت نمایی تفسیرشناختی، مؤلفه های اقناعی را بررسی کرد. در این پژوهش از ترجمه قرآن آیهاللّٰه مکارم شیرازی و همچنین ترجمه تفسیر المیزان و تفسیر نور استفاده شد. نتایج به دست آمده با استفاده از روش های توصیفی تلفیقی حاکی از آن بود که از تمامی بخش های الگوها در تک تک این سوره ها استفاده شده است. بر اساس الگوی هاولند، این سوره ها حاوی استدلال های فراوان بوده، ترس، تهدید و پرسش و پاسخ، بیش از دیگر موارد اقناعی به چشم خورد. به دلیل ارائه استدلال های فراوان در تمامی سوره های مورد بررسی، مشخص گردید که از روش مرکزی که بر محتوای مستدل پیام تأکید دارد، بیشتر استفاده شده است و این موضوع بیانگر رویکرد مبتنی بر تفکر قرآن در اقناع مخاطبان است.
بررسی ارتباط میان «از خودبیگانگی مثبت» و مسئله فنا در آثار عرفانی - حکمی اسلامی
منبع:
الاهیات قرآنی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۳
47 - 67
حوزههای تخصصی:
«از خودبیگانگی» یا الیناسیون (alienation) از بحث های مهم انسان شناسی، در طول سده های اخیر بوده است. غالب اندیش مندان اخیر، بر جنبه منفی آن تمرکز داشته اند، لیکن می توان جنبه های مثبتی نیز در آن فهم نمود. در سنت عرفانی و حکمی اسلامی، تبیین هایی برای «از خود بیگانگی مثبت» در مقابل خداوند، در مورد کلید واژه فنا مطرح ده است. سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که ارتباط میان «از خودبیگانگی مثبت» و «مسئله فنا» در آثار عرفانی-حکمی اسلامی چگونه قابل تبیین است؟ روش پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی است. عرفا و حکمای اسلامی متقدم و متاخر، با اقتباس از برخی آیات قرآنی (هم چون قصص آیه 88، بقره آیه 156، غافر آیه 16، محمد آیه 19 و ...) نظریاتی را در این زمینه مطرح کرده اند. در این آثار (از دو منظر توصیفی و توصیه ای)، فنای در خدا، با فراموش کردن خود (از خودبیگانگی مثبت) همگام شده است. بررسی ها نشان می دهد که نوعی ارتباط مستقیم و معنادار میان «از خود بیگانگی مثبت»، «فنای در خداوند»، «غیبت از خود و ماسوای خداوند» و میان «مراتب کمال» وجود دارد. مرتبه نهایی فنا که توام با بقاست، مستلزم از خودبیگانگی کامل می باشد؛ بر همین اساس، وجوه توصیه به «فنا و از خودبیگانگی مثبت»، بر محور «سیر مراتب کمال» و «بقای نهایی» قابل فهم است.
تحلیل تطبیقی اشکالات نحوی ترجمه قرآن حدّاد عادل و فولادوند (مطالعه موردی: مفعول مطلق)
حوزههای تخصصی:
غلامعلی حداد عادل و محمد مهدی فولادوند از مترجمان معاصر قرآن کریم هستند که ترجمه آنها از منظر برگردان انواع مفعول مطلق، نیازمند بازنگری مجدد است. روش شناسی ترجمه ها نشان می دهد که مترجمان در برگردان مفعول مطلق و انواع آن غالباً به شیوه تحت اللفظی صرف عمل نموده اند؛ لذا نقش ظرافت های نحوی و دستوری را در بیان ترجمه فارسی نادیده انگاشته اند. این مقاله در صدد است، تا به بررسی و نقد کیفیت ترجمه مفعول مطلق و انواع مختلف آن در ترجمه غلامعلی حداد عادل و محمد مهدی فولادوند بپردازد. نتایج پژوهش نشان داد که هردو مترجم در برگردان تعابیر مفعول مطلق قرآن کریم غالبا از روش معنایی یا معنایی - ارتباطی که بهترین روش ها در برگردان انواع مفعول مطلق هستند، غفلت ورزیده اند؛ بلکه بیشتر از رویکرد حرفی و لفظی بهره گرفته اند. با این حال، فولادوند به مراتب بهتر از حداد عادل عمل کرده است. ضرورت انجام این پژوهش، نارسایی ترجمه حداد عادل و فولادوند، در برگردان انواع مفعول مطلق است تا جایی که ادبیات این ترجمه ها در برخی موارد، دچار عربی زدگی ساختاری گردیده است.
تحلیل انتقادی آراء مفسران در معنا و سبب «ضحک» در آیه 71 هود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۰
181 - 208
حوزههای تخصصی:
آراء تفسیری در تبیین «ضحک» در «فَضَحِکَتْ فَبَشَّرْنَاهَا» (هود/ 71) بر دو دسته است. برخی این واژه را به معنای «حائض شدن» گرفته و برخی دیگر آن را به «خندیدن» معنا کرده اند. کسانی که آن را به معنای «خندیدن» دانسته اند، در تبیین عامل خنده، 10 رأی متفاوت ارائه داده اند. بررسی این آراء نشان می دهد که بر هر یک از این آراء اشکالاتی وارد است. در سوی مقابل، بازخوانی مجدد دیگر آیات قرآن کریم، متن تورات و نیز روایات می توان به رأی جدید و برگزیده ای در تفسیر این آیه دست یافت. بر اساس شواهد، فرشتگان آنگاه که خود را مَلک معرفی می کنند و حضرت ابراهیم u را از نگرانی می رهانند، اولاً نزول عذاب بر قوم لوط u را اعلام می کنند، ثانیاً به فرزنددار شدن او بشارت می دهند. آنگاه پس از عکس العمل ساره و ابراهیم u نسبت به خبر فرزنددار شدن، دوباره بشارت فرزنددار شدن را تکرار می کنند. بر این اساس «فَضَحِکَتْ» بخشی از عکس العمل اولیه ساره به بشارت مذکور است و «فَبَشَّرْنَاهَا» تکرار آن بشارت است.
تأملی در ماهیت وحی و زبان قرآن از دیدگاه ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وحی، القای خفی امر عقلی است در بیداری به توسط فرشته وحی یا همان عقل فعال بر لوح قلب نبی. پیامبر چون در قوای سه گانه نظری و عملی و متخیله به حد اعجاز و سرآمدی برسد به مقام دریافت وحی نائل می شود. آنچه پیامبر در مقام باطن و عقل و از عالم غیب دریافت می کند به واسطه قوه تخیل و بدون هیچ مزاحمتی در حس مشترک و احساس او به صورت مسموع و متمثل ظاهر می شود. ابن سینا قائل به زبان رمز و اشاره و غلو در تأویل آیات قرآنی است و در باب صفات تشبیهی حق تعالی قائل به زبان اشتراک معنوی و تشکیک است و درباره صور اخروی و نعم اهل بهشت زبان قرآن را مجاز گویی و استعاره در لفظ می داند که ملاصدرا به سختی با آن مخالفت کرده است.
بررسی دیدگاه ابن برّجان درباره «حق مخلوق به»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از اصطلاحات عرفانی که در بحث تجلیات خداوند مطرح میشود، «حق مخلوق به» است. ابن عربی منشأ این اصطلاح را آثار ابن برّجان میداند ولی توضیحی درباره دیدگاه او نمیدهد. ابن برّجان یکی از عارفان و مفسران اندلسی است که دیدگاههای خود در مورد «الحق المخلوق به السماوات و الارض» را در شرح اسماء الله الحسنی، تنبیه الافهام و ایضاح الحکمه بیان کرده است. هدف نوشتار حاضر بررسی اصطلاح حق مخلوق به از دیدگاه ابن برّجان است و روش آن، اسنادی و توصیفی تحلیلی است. یافته ها نشان میدهد که منشأ الهام ابن برّجان برای وضع این اصطلاح، قرآن است. از دیدگاه وی هدف اصلیِ دعوت قرآن به تفکر در مورد آیات الهی، رسیدن به حق مخلوق به است. او ایمان به حق مخلوق به را بر هر مؤمنی واجب میداند. از نظر ابن برّجان، حق مخلوق به تجلی و ظهور خداوند است. حق مخلوق به، واحد، جامع همه تجلیات خداوند در دنیا، آخرت، برزخ، وجود انسان و آیات قرآن و همچنین منشأ مخلوقات و عامل بقای آنهاست. همه مخلوقات آیات و نشانه های حق مخلوق به هستند و حق مخلوق به نیز آیه خداوند است. بعقیده ابن برّجان حق مخلوق به طریق رسیدن به خداوند است که با علم و عمل طی میشود و همان صراط مستقیم و دین قیّم است. او روش شناخت حق مخلوق به را تفکر و تأمل در آیات الهی بهمراه ایمان و تقوا قلمداد میکند. مهمترین نتایج معرفت حق مخلوق به عبارتند از: شهود خداوند، شناخت موجودات بهشتی، حکمت و عمل به دستورات الهی.
تبارشناسی انگاره قرآنی قلب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از گذشته های دور در فرهنگ های مختلف بشری کارکرد قلب در بدن انسان پرسش برانگیز بوده و وظائف مختلفی به این عضو نسبت داده شده است. در قرآن کریم نیز قلب از جمله اندام هایی از بدن انسان است که نامش ذکر و طیف گسترده ای از واکنش های هیجانی و عاطفی یا کنش های عقلانی و معرفتی به آن منتسب می شود. این توصیف سبب شده است از نگاه مفسران مسلمان، تطبیق مفهوم قرآنی قلب با عضو صنوبری درون سینه همواره امکان پذیر به نظر نرسد و این گونه، در گذر زمان درک های دیگری هم از این مفهوم قرآنی بازنموده شود. در این مطالعه بنا داریم زمینه های کاربرد این انگاره را در قرآن کریم بازشناسیم و دریابیم انگاره قرآنی قلب، احیاناً امتداد کدام یک از انگاره های باستانی است؛ یا به بیان بهتر، چه نسبتی با انگاره های رایج در فرهنگ های دیگر بشری در این باره دارد. چنان که خواهیم دید، انگاره قرآنی قلب از یک سو تشابه معناداری با انگاره قلبی دارد که در عهد عتیق بازتابیده است و از دیگر سو، می توان آن را ملتقای انگاره های ایرانی، یونانی و اسرائیلی دانست.
مبانی و اصول ویژه جهاد کبیر بر پایه قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال یازدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۰
97 - 131
حوزههای تخصصی:
عنوان جهاد کبیر در آیه «فَلاتُطِعِ الکافِرینَ وَجاهِدهُم بِهِ جِهاداً کَبیراً»(الفرقان/52) آمده است. باتوجه به مکی بودن سوره فرقان و سیاق آیات مکی، جهاد کبیر، بسته جامعی از راهکارهای غیرنظامی مقابله با دشمنان است که جامعه اسلامی را در برابر هرگونه تهاجم و تسلط غیرنظامی، مصون می سازد. استخراج مبانی و اصول جهاد کبیر از قرآن کریم امری است که تاکنون به درستی بررسی نشده و مقاله پیش رو، سعی بر رفع این کاستی دارد. در این تحقیق، منظور از مبنا، پایه ها و ریشه های مشروعیت جهاد کبیر است که این نوع از جهاد بر آن ها بنا شده است. همچنین مراد از اصل، شاخص ها و چهارچوب های اجرای جهاد کبیر است، به نحوی که جهاد کبیر در آن قالب ها و با تکیه بر مبانی پیش گفته انجام پذیرد. این تحقیق مشخص کرد که مبارزه غیرنظامی به وسیله قرآن، مقابله با شبهات، آزمون الهى برای شناخت مجاهدان و مبارزه با باطل از مبانی ویژه جهاد کبیر و اعتقاد به وجود دشمن فکری، مبارزه نرم با دشمنان و برخورداری از روحیه جهادی از اصول اختصاصی آن است. این یافته ها که از آموزه های قرآن کریم و برداشت های مفسران فریقین استخراج شده، مشخص می کند که قرآن کریم با رویکرد عدم اطاعت از کافران، باید ابزار انجام جهاد کبیر باشد. مجاهدان عرصه های غیرنظامی می بایست در راه مبارزه با دشمنان، استخراج و طرح نظریات موردنیاز جامعه اسلامی، با بهره گیری از اصول و مبانی فوق، گام بردارند. روشی که در این تحقیق برای رسیدن به مطلوب از آن استفاده شده، روش تحقیق موضوعی درون قرآنی و مطالعه تطبیقی میان تفاسیر شیعی و اهل تسنن است.
ترسیم الگوی مدیریت سازمانی بر اساس تعامل نفس و قوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که خداوند متعال نفس انسانی را نمونه جامعی از تمام حقایق هستی آفریده و نفس انسانی همچون مدیر و رهبری مقتدر بر مملکت خویش حکومت و مدیریت میکند، این پژوهش تصمیم دارد تا از این نفس شناسی فلسفی الهام گرفته و در اقتباسی دقیق، الگوی مدیریت رفتار سازمانی و سازماندهی برتر را بازشناسی نماید، زیرا یکی از روشهای موفق ترسیم ساختارهای اعتباری اجتماعی، استفاده از حقیقت تکوین محور فطرت تلقی میشود. این نوشتار بر پایه نفس شناسی مشرب حکمت مشاء و حکمت متعالیه به تبیین رابطه نفس و قوای آن پرداخته است و نظریه «رابطه تسخیری»، «رابطه تشکیکی» را تبیین نموده و سعی کرده تا طبق این رویکردهای تکوین شناختی در دو مدرسه فلسفی، رابطه نفس و قوا را بعنوان دو مدل مدیریتی و رهبری به نام «مدیریت تفویضی» و «مدیریت سریانی» بازشناسی و شاخصه نمایی کند. سپس در سرآمد (بخش پایانی مقاله) سعی بر تبیین یک مدل تلفیقی از این دو رویکرد شده است.
زمان در آخرت از منظر صدر المتألهین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجه به ویژگیهای جهان آخرت و مقایسه» آن با شرایط دنیوی، در بسیاری از آثار ملاصدرا مشاهده میشود و «زمان» یکی از آن ویژگیهاست. با این پیشفرض پذیرفته شده در حکمت متعالیه که معاد جسمانی و وجود جسم اخروی امری ضروری است، این پرسش مطرح میشود که آیا در آخرت نیز زمان وجود دارد؟ و در صورتیکه پاسخ مثبت باشد، کم و کیف آن و تفاوت و شباهتش با زمان دنیوی چیست؟ مقاله حاضر درصدد پاسخ دادن به چنین پرسشهایی درباره زمان است و به این نتیجه رسیده که لازمه اعتقاد به معاد جسمانی، وجود نحوه یی از زمان است که متناسب با عالم آخرت و وجود جسمانی آخرتی باشد. این نحوه از وجود زمان، مرتبه یی کاملتر و شدیدتر از وجود دنیوی زمان دارد و از ویژگیهای مرتبه آخرتی، همچون نسبی بودن احساس گذر زمان، تأثیر گذاری میزان و مرتبه تجرد افراد در کندی یا سرعت سپری شدن وقت رخدادهای اخروی، و تناسب ادراک گذر زمان با غلبه وجهه ملکی یا ملکوتی بر هر فرد (در طول حیات دنیوی) را برخوردار است.
متناسب سازی کیفر قوادی؛ چالش ها و راهبردها
منبع:
مطالعات فقه و اصول دوره دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
131 - 116
حوزههای تخصصی:
یکی از جرائم منافی عفت عمومی قوادی است که موجد آسیب های بسیار بر ساحت اجتماع است. برای مصون ماندن از خطر مرتکبین این جرم، دامنه متنوعی از پاسخ های کیفری متناسب لازم است. این مقاله با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و با اتکا به دو خوانش متفاوت از اصل تناسب موسوم به تناسب مضیق و موسع میزان تناسب جرم و مجازات قوادی را ارزیابی می کند و به این نتیجه می رسد که مجازات در نظر گرفته شده متناسب با این جرم و اهداف کیفردهی آن نیست و اصلاح آن ضرورت دارد. چالش اصلی در وصول به این هدف این است که قانون گذار قوادی را در زمره جرائم حدی برشمرده است. یکی از راه های برون رفت از چالش مزبور پذیرش تعزیری بودن قوادی توسط قانون گذار با تمسک به نظریه فقهی مخالف با حدی بودن این جرم است؛ البته چنانچه قانون گذار پذیرای این نظریه فقهی نباشد، بر قاضی است که با استفاده از ظرفیت کیفرهای تکمیلی تا حدی این کیفر را متناسب نماید؛ علاوه بر این پیشنهاد می شود قانون گذار در پاسخ به گونه های تعزیری این جرم تغییراتی مانند پیش بینی جزای نقدی به موازات دیگر مجازات آن و تشدید مجازات بعضی جنبه های این جرم را به رسمیت بشناسد.
مروری بر سیر تاریخی تدوین کتب اعجاز قرآن کریم
منبع:
الاهیات قرآنی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۲
89 - 105
حوزههای تخصصی:
در فرهنگ اسلامی انگاره اعجاز قرآن، ابتدا در محافل کلامی شکل گرفت و سپس وارد حوزه مباحث علوم قرآنی شد. از این رو در طول سده های اسلامی عالمان این دو حوزه به بحث و بررسی در اعجاز قرآن پرداخته و کتب متعددی را درباره ابعاد مسئله اعجاز قرآن به رشته تحریر درآورده اند. هدف این نوشتار مروری بر سیر تاریخی تدوین این کتب و تبیین فراز و فرود های سیر این تدوین است. در اهمیت و ضرورت بررسی سیر تاریخی تدوین کتب اعجاز، همین بس که، انجام هر گونه تحقیق و پژوهشی در حوزه اعجاز قرآن مترتب بر شناخت و آگاهی کامل از سیر تاریخی و نقاط عطف و شناخت منابع مهم و اثرگذار در این حوزه است. این پژوهش با رویکرد توصیفی_ تحلیلی کوشیده سیر تدوین کتب را مورد بررسی قرار دهد. تالیف در باره اعجاز قرآن، به صورت علمی مدون در قرن سوم هجری به وقوع پیوست. تدوین کتب اعجاز در قرون چهار تا پنج به علت شرایط سیاسی و فرهنگی، به وجود آمدن و رویارویی فرقه های مختلف و توان مندی دولت اسلامی، به اوج خود رسید. از قرن هفت به بعد با حمله مغول ها و شرایط نابسامان، تدوین کتب به دوران افول و ایستایی خود رسید. در سده های دهم تا سیزدهم، به علت رواج بحث درباره حجیت ظواهر کلام خدا و مسئله تحریف، تدوین کتب در باب اعجاز کاهش داشت. در تمام این دوران، گفتمان غالب، وجه اعجاز فصاحت و بلاغت قرآن بود. با شروع سده چهارده و با توجه به پیشرفت علوم در مغرب زمین رویکرد علمی اعجاز علمی گسترده تر شد.