فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۳۰۱ تا ۱۱٬۳۲۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
«من» یا «خود» در نظریه» صدرایی با خودآگاهی عجین است. پیدایش و ظهور «من» با آگاهی از خود آغاز شده و سپس با آگاهی نیز تکامل و رشد یافته و دارای مراتب گوناگون میگردد. آنچه این نوشتار بر اساس مبانی فکری ملاصدرا درصدد بیان آن است، در نظر گرفتن رشد «من» یا «شخصیت» است. «شخصیت» بمعنای اصطلاحی آن، که در اثر تربیت و عوامل مؤثر دیگر ایجاد میگردد، در حوزه «منِ» متعالی و رشدیافته شکل میگیرد، زیرا «من» از همان آغاز پیدایش، شخص و یک هویت وجودی خاص است، اما شخصیت که بیشتر نمایانگر صفات و ویژگیهای ارادی فرد است، در مراحلی از سیر تکاملی و تربیت صحیح عقلانی آن بروز می یابد. جستار حاضر با بررسی تحلیلی خاص، فرایند این رشد صحیح را که عمدتاً پس از بلوغ حاصل میشود، واکاوی میکند.
معناشناسی واژه «ظِلّ» در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"ظلّ" در قرآن کریم به لحاظ معنای لغوی و اصطلاحی از گستردگی قابل ملاحظه ای برخوردار است. این واژه در آیات متعدد، دارای معانی مختلفی است که دارای دو جنبه ی مثبت و منفی است. از همین رو برای ارائه ی تصویری از جایگاه "ظلّ" در قرآن و نیز درکی بهتر از معانی این واژه ، ناگزیر از شناخت مفاهیمی چون تفسیر، اسباب نزول و از دیگر سو ترادف، تضاد معنایی، و هم نشینی و جانشینی می باشیم، به گونه ای که ضروری می نماید در ساختار کلام، میدان معناشناختی با تکیه بر پنج محور بلاغت، ترادف، تضاد، هم نشینی و جانشینی مورد بررسی قرار گرفته و در درون بافت کلام به مباحث غیرزبانی چون تفسیر، تأویل، اسباب نزول و بعضاً شناخت معانی لغوی واژه بر اساس فرهنگ ها و نظر مفسران پرداخته شود. در این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی و با توجه به دو سطح زبانی و غیر زبانی، معناشناسی واژه ی "ظلّ" از طریق بررسی مؤلفه های بلاغت معنایی، ترادف، تضاد، هم نشینی و جانشینی مورد تحلیل قرار می گیرد. نتیجه-ی بررسی حاکی از آن است که در ترادف، تنها واژه ای را که می توان برای ظل یافت، واژه ی فیء است که هر دو در معنای سایه کاربرد دارند. در تضاد، منظور تقابل معنایی است نه لفظی؛ یعنی ظل دارای چندین معنی است که گاه این معانی در تقابل هم قرار می گیرند؛ مانند سایه ی بهشت در تقابل با سایه ی جهنم یا سایه ی رحمت در تقابل با سایه ی عذاب. در بلاغت معنایی نیز مفاهیمی چون تشبیه، تمثیل و کنایه بسیار پر-کاربرد بوده و روابط هم نشینی و جانشینی نیز ملحوظ و قابل مشاهده است.
واکاوی مفاهیم قرآنی براساس مدل ارتباطی یاکوبسون با تأکید بر دریافت آیرونی (نمونه موردی سوره زمر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کارگفت های ارتباطی در سوره های قرآن، راهکاری مناسب برای دست یابی به مفاهیم ثانویه این معجز ه جاوید خواهد بود. هر اندازه پژوهشگران تلاش بیشتری برای بررسی ساختار آیات قرآن داشته باشند، به همان اندازه به درک مفاهیم اساسی و مقاصد اصلی آن پی خواهند برد. یکی از ابزار های بررسی گفتمان قرآنی، یافتن کارگفت های ارتباطی براساس نظریه یاکوبسون است. پژوهش حاضر بر آن است تا با انطباق نظریه ارتباطی یاکوبسون و تلفیق آن با تکنیک آیرونی، آیات سوره زمر را از زوایای مختلف بررسی کند و در روشی توصیفی تحلیلی، کاربست مفاهیم بنیادی سوره زمر را به دست آورد و با کشف ساختار ارتباطی سوره با مخاطب یا گیرنده، به این نتیجه دست یابد که مفاهیم تأکیدشده آن چیست و با کدامین روش ارتباطی توانسته است بر گیرنده پیام های سوره اثر بگذارد. به طور کل، جهت گیری عمده و اساسی در مدل ارتباطی آیات این سوره، بیشتر به سمت موضوع پرستش خداوند است و آیرونی بیم و امید در مفاهیم این سوره، نشان دهنده ظهور نقش ترغیبی امیدبخشی و بیان آثار رحمت الهی است؛ هرچند فهم این آیرونی، نیازمند دقت بیشتری است تا بتوان تأثیر آن را در دریافت جنبه های مختلف مفاهیم سوره زمر و درک نقش های متعدد زبانی دانست. همچنین، نمی توان نقش ترغیبی آیات موجود در سوره زمر را نادیده انگاشت؛ زیرا فرستنده پیام (خداوند) با به کارگیری ابزارهای ادبی، فرازبانی و همدلی، موجبات روشن ترشدن ابعاد نقش ارجاعی و ترغیبی را فراهم آورده است.
عقلانیت در تأویل قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی مابعدالطبیعی سازی در تطور تاریخی دیدگاه مفسران در تفسیر «الله نور السموات و الارض»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اطلاق نور بر خدا در آیه 35 سوره نور مسأله ناسازگاری آن با تنزیه الهی را به میان آورده است. مسأله این تحقیق بررسی تاریخی دیدگاه مفسران جهت کشف الگویِ تطور دیدگاه ها و مبانی آنها است. مفسران تا قرن 5 مسأله ناسازگاری را با تفسیرهای مجازانگارانه و استعاره نگر حل کرده اند. تلاش برای تفسیر حقیقیت انگارانه اطلاق نور بر خدا از قرن پنجم با آراء کسانی مانند ثعلبی و عبدالقاهر جرجانی آغاز می شود. این تلاش به دست مفسران عرفانی و فلسفی مشرب چون غزالی، میبدی، سهرودی، ابن عربی و ملاصدرا مبانی هستی شناختی می یابد. مدل رایج در تفسیر حقیقت انگارانه، مابعدالطبیعی سازی مفهوم نور است. در این فرآیند، با تحلیل مفهوم عرفی نور به دو بخش هسته -معنای حقیقی- و پوسته – معنای ظاهری- مفهوم آشکار بودن و آشکار کردن غیر، به عنوان مفهوم اصلی و هسته ای نور دانسته می شود. بر این اساس دایره شمول مفهوم حسی گسترده تر می گردد و شامل دیگر مصادیق اعم از حسی و غیر حسی می شود. در گام بعد، حقیقت نور دارای مراتب لحاظ می گردد و خدای متعال به عنوان بالاترین مرتبه نور مطرح می شود که دیگر مراتب در نسبت با او مجازی بیش نیستند. در این پژوهش با مطالعه تاریخی تفسیر صدر آیه نور می توان به مراحل تکامل فرآیند مابعدالطبیعی سازی مفهوم نور دست یافت.
بررسی دیدگاه مفسران معاصر در تفسیر آیه 18 زخرف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علی رغم اذعان قرآن به بهره مندی زن و مرد از کرامت ذاتی، ابزارهای کسب ایمان و عمل صالح و قوای ادراکی حسی، عقلی و قلبی یکسان؛ اما برداشت اکثر مفسران معاصر از آیه ی 18 سوره ی زخرف، کاستی عقل زن نسبت به مرد است. از منظر این گروه از مفسران معاصر دو صفت ذکرشده در این آیه برای زن، یعنی علاقه مندی به زیور آلات و ضعف از بیان مقصود در نزاع و مخاصمه ناشی از موقعیت اجتماعی و روانی زن و خصوصیات خدادادی بوده و دلیلی بر نقصان عقل زن دانسته اند. در مقابل اندکی از مفسران معاصر دلالت آیه ی مذکور بر نقص عقلی زنان را برداشتی نادرست می دانند. این نوشته با روش توصیفی- تحلیلی بعد از بررسی سیاق آیه و تأمل در اطراف موضوع به این نتیجه انجامید که برخلاف دیدگاه اکثریت مفسران معاصر، پرورش زن در لابه لای زینت ها و ضعف وی در جدال و مخاصمه، وصفی ذاتی و تغییرناپذیر نیست و میان علاقه ی زن به زینت و زیور و عطوفت ورزی ملازمه ای وجود ندارد. بلکه این اوصاف اولاً از طریق آموزش و اکتساب قابل تغییر بوده و امکان تقویت و رشد خردورزی زن مقدور است، ثانیاً این نگرش حاکی از نوع نگاه عصر جاهلیت به زن و نظام های تربیتی غیر اسلامی می باشد. بنابراین در نظام تربیتی قرآنی زن می تواند با فراگیری حکمت های علمی و عملی، موجب رشد و طراوت قوه ی تعقل شود و قوای طبیعی خود را نیز تحت زعامت عقل درآورد.
Analysis of The limits of the Authority of Supreme Leader with Emphasis on the Verses and Opinions of the Jurists
حوزههای تخصصی:
In this paper, based on the verses of Quran and the traditions related to the supreme leader, it is about the supreme leader’s jurisdiction. This is important because the theory of supreme leader is one of the most important achievements of political thought driven from Shia school that is stemmed in the verses and cabbalas. The theory of supreme leader has a long history among jurists and amongst no one has been denied the supreme leader, but the jurisdiction of the supreme leader in occultation has been debated and it raised questions and doubts. Today, in this sense, the Islamic Republic of Iran on the basis of the theory of supreme leader has been led and establishing the principle of supreme leader in the constitution and the objectification on the community, it is of special significant to discuss the jurisdiction; hence, the analysis of the jurisdiction of the supreme leader is also a topic that can be investigated using verses and cabbalas. This paper, by explaining the Quran’ view and cabbalas on the authority of the supreme leader, investigates the issue.
روش شناسی و تحلیل مجموعه تفسیر اهل بیت با محوریت سوره مبارکه نساء
منبع:
تفسیرپژوهی سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۹
65 - 35
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأکید آیات قرآن و روایات نبوی بر جایگاه ممتاز اهل بیت: در تفسیر قرآن و نیز ضرورت رجوع به تفاسیر آن بزرگواران، اهمیت پژوهش و مداقه در ابعاد مختلف روایات رسیده از ایشان در تفسیر قرآن روشن است. از میان صدها جلد کتاب تفسیر روایی، مجموعه ی تفسیر اهل بیت: به عنوان جدیدترین و پر روایت ترین تفسیر روایی شیعی مطرح است. نوشتار حاضر، با نگاه تحلیلی و روش شناسانه به این مجموعه و با مراجعه به مراجع کتابخانه ای، به مقایسه ی موردی روایات سوره ی مبارکه ی نساء در این تفسیر با بیش از صد تفسیر روایی دیگر می پردازد. از جمله ی امتیازات منحصر به فرد این مجموعه می توان استفاده از روایات جدید و متناسب با مدلول صریح و روشن، بهره گیری از تفسیر بحرالعرفان، ابتکار در اسلوب و الگوی واحد در سراسر کتاب، ارائه ی ترجمه ی فارسی و روان برای کلیه ی روایات و ... را نام برد. با این وجود توجه به نکاتی همچون آیات بی روایت، تکرر در ذکر برخی از روایات، جامع نبودن و اکتفای حداقلی به روایات ذیل هر آیه، مانع نبودن، عدم تلاش برای یافتن منابع دست اول، حذف اسناد و فارغ بودن از بررسی های سندی و ... و مرتفع نمودن آن ها می تواند در تکمیل و تنقیح این مجموعه اثر گذار باشد. در پایان نیز پیشنهاداتی در جهت تکمیل این مجموعه یا آثار مشابه ارائه می گردد. این امر می تواند گامی در راستای ارائه ی تفسیر جامع اهل بیت: باشد که مشتمل بر روایاتی به مراتب بیشتر است.
خلاصه سخنرانیهای برگزیده همایش «فلسفه، پرستش و نیایش» (اردیبهشت 1397: تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیست و دومین همایش بزرگداشت ملاصدرا با موضوع «فلسفه، پرستش و نیاش» در آستانه روز ملی بزرگداشت این حکیم شهیر ایرانی (یکم خردادماه) در تاریخ 26 اردیبهشت 1397 برگزار شد. همایش بدلیل تقارن یکم خرداد با ماه مبارک رمضان، چند روز زودتر برگزار گردید. فرایند برگزاری همایش «فلسفه، پرستش و نیاش» با انتشار فراخوان مقاله در تاریخ 25/10/96 آغاز شد و در زمان تعیین شده برای دریافت چکیده مقالات، تعداد 186 چکیده مقاله به دبیرخانه همایش رسید که پس از ارزیابی و بررسیهای شورای علمی، نهایتاً 107چکیده مقاله پذیرفته و در کتابچه چکیده مقالات چاپ و منتشر گردید. متن کامل مقالات نیز بزودی در قالب کتابی بعنوان مجموعه مقالات همایش، منتشر خواهد شد. در روز برگزاری همایش، از میان مقالات پذیرفته شده 27 سخنرانی در دو سالن همزمان ایراد شد و با پرسش و پاسخ علاقمندان در هر نشست تکمیل گردید. بیست و دومین همایش بزرگداشت حکیم ملاصدرا در ساعت 8:30 با سخنرانی آیت الله سیدمحمد خامنه ای، رئیس بنیاد حکمت اسلامی صدرا با موضوع: «پیوند وجودشناختی نیایش و فلسفه» آغاز شد. سپس دیگر اساتید بشرح ذیل به ایراد سخن پرداختند: دکتر رضا داوری اردکانی: «فلسفه، پرستش و نیایش»، دکتر غلامرضا اعوانی: «اشاره ای به مبادی مابعدالطبیعی و الهی پرستش و استجابت دعا»، دکتر کریم مجتهدی: «مناجات و فلسفه»، دکتر احمد احمدی: «نیایش و پرستش در فلسفه»، دکتر حسین کلباسی اشتری: «عقل پرستنده در حکمت الهی»، دکتر حسن بلخاری: «عالم معبد است؛ تأملی در رویکرد فلسفی به معماریِ پرستشگاه با تأکید بر آرای فلسفه یونانی و حکمت صدرایی»، دکتر قاسم پورحسن: «فارابی و شریعت و فلسفه»، دکتر حسن سعیدی: «تعالی اندیشه های فلسفی به ساحت معارف وحیانی»، دکتر سیدموسی دیباج: «طوفٌ فی الطواف»، دکتر عبدالرزاق حسامی فر: «فلسفه پرستش؛ تأملی در غایت اخلاقی مناسک دینی»، دکتر عین الله خادمی: «نگرش وجودی به مسئله نیایش و پرستش در اندیشه ملاصدرا»، دکتر رضا ماحوزی: «ابن میثم بحرانی و تبیین عقلی نیایش و پرستش»، دکتر فاطمه فرضعلی: «بررسی «پرستش و نیایش رتبی» در حکمت متعالیه»، دکتر عباس ایزدپناه: «تأملی در روش شناسی فهم متون نیایشی تشیع»، دکتر مسعود احمدی افزادی: «نیایش در باورهای کهن مصر و بین النهرین»، دکتر طوبی کرمانی: «ظهور فلسفه عمل اسلامی در مسئله دعا و نیایش»، دکتر محمدکاظم فرقانی: «تبیین اصعاد عبادت خالص بر اساس اشتداد وجود و اتحاد عمل و عامل و معمول»، دکتر نادیا مفتونی: «هنر فاضله فارابی و معماری اسلامی؛کدام معماری اسلامی نیست؟»، دکتر رضا سلیمان حشمت: «انسان؛ فطرت الله و خودبنیادی»، دکتر سعید انواری: «بررسی صفات انوار قاهره در رساله الواردات و التقدیسات سهروردی»، دکتر زهرا کاشانیها: «دعا و نیایش از نگاه ابن عربی با رویکرد به فص شیثی». همایش با سخنرانی دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی درباره «فلسفه و حکمت پرستش» در ساعت 18 به کار خود پایان داد. همزمان با همایش، نشستی تخصصی در حوزه فلسفه و کودک برگزار نیز برگزار گردید که در آن دکتر مریم داورنیا درباره «اصول و مبانی معنویت برای کودکان»، دکتر نواب مقربی با موضوع «روش شناسی فلسفی ملاصدرا بمثابه پرستش و نیایش و کاربردهای آن در برنامه فلسفه و کودک» و دکتر عاطفه سوهانی درباره «تبیین تربیت دینی (پرورش ایمان فطری) کودک در پرتو نیایش» سخنرانی کردند. همچنین در حاشیه همایش از کتاب «تاریخ جامع حکمت و فلسفه، مقدمه و کلیات» رونمایی شد. همایش «فلسفه، پرستش و نیایش» با استقبال گرم علاقمندان برگزار شد و بازتاب گسترده یی نیز در رسانه های عمومی داشت. در ادامه به خلاصه یی از سخنان اساتید پیکسوت و چهره های ماندگار فلسفه که در این همایش ایراد گردید، اشاره میشود.
تحلیل آیات دال بر اشتراک مؤمن و کافر در احکام
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
286 - 267
حوزههای تخصصی:
یکی از مسائل مهم و چالشی در مباحث فقهی این است که آیا کفار افزون بر اصول دین، نسبت به فروع دین نیز مکلف هستند یا خیر؟ مشهور میان فقهای امامیه این است که کفار نیز همانند مسلمانان به فروع دین مکلف بوده و به واسطهی عدم انجام آنها عقاب خواهند شد، اما در مقابل، برخی از فقهای اهل تسنن و امامیه معتقدند که هیچگونه تکلیفی از باب فروع دین متوجه کفار نیست. هر دو گروه عمدتاً به آیات قرآنی استدلال کردهاند. نویسنده در پژوهش پیش رو به شیوه توصیفی- تحلیلی به تبیین و تحلیل مسئله پرداخته و پس از بررسی ادله و مستندات هر دو گروه معتقد است که عمومات و اطلاقات قرآنی که با تعابیر «یا ایها الناس» و «علی الناس» در بیان تکلیف، تمام انسانها را مورد خطاب قرار داده است بر عمومیت و اطلاق خود باقی است و سایر ادلهی مطرح شده نمیتواند آن را تخصیص زده و یا مقید سازد. افزون بر آن، عقل نیز همانگونه که به طور مستقل بر اصل عبادت خدا حکم میکند، در این حکم میان اصول و فروع دین فرقی قائل نیست.
مبانی و اصول معرفت شناختی حاکم بر علوم انسانی از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
امروزه ضرورت اسلامی سازی علوم انسانی، به عنوان پیش شرط اساسی پیشرفت جوامع اسلامی بر هیچ محققی پوشیده نیست. نوشتار حاضر در صدد است تا مبانی و اصول معرفت شناختی حاکم بر علوم انسانی را از دیدگاه قرآن بررسی نماید. برای این منظور چهار مبنای «امکان معرفت»، «انواع معرفت و ابزارهای آن»، «ملاک صدق و کذب معرفت» و «اعتبار معرفتی قضایای هنجارین و علوم دستوری» که وجوه اصلی افتراق دیدگاه توحیدی از دیدگاه های رقیب به حساب می آیند مورد بررسی قرار گرفته اند. روش تحقیق چنین است که در تبیین هر مبنا ابتدا انگاره ی غالب در دنیای غرب تشریح شده؛ سپس دیدگاه مکتب فلسفی اسلام تبیین گردیده و دیدگاه مقابل با رویکردی تطبیقی انتقادی و به روش فلسفی برهانی نقد و بررسی شده است؛ و در آخر به روش استنطاقی دیدگاه قرآن در خصوص آن مبنا تبیین شده است. نیز اصل برآمده از هر مبنا تقریر گردیده تا تأثیر کاربردی و عملیاتی آن مبنا در حوزه ی علوم انسانی تبیین شود. نتایج حاکی از آن است که از دیدگاه قرآن اولا تحقق معرفت قطعی و مطابق با نفس الامر ممکن است؛ ثانیا منابع و ابزارهای چهارگانه ی معرفت، یعنی حس و عقل و شهود و وحی همگی در حیطه ی ادراکی خود حجت و در عرصه ی علوم انسانی کار آمد هستند؛ ثالثا ملاک صدق و کذب معرفت مطابقت با واقع است و اکتفاء به معرفتی مادون معرفت قطعی مطابق با واقع جز در موارد عدم امکان جایز نیست و رابعا قضایای هنجاری و علوم دستوری عینا مانند قضایا و علوم توصیفی از اعتبار معرفتی برخوردارند و ملاک صحت آنها نیز مطابقت با نفس الامرشان است که عموم این نتایج در تضاد با پارادایم غالب در جهان غرب و نقطه ی مقابل آن است.
خوانش تصویر معنای حسّی و انتزاعی مفهوم قیامت در سوره انشقاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از جلوه های اعجاز قرآن کریم، تصویرپردازی است که قاعده اساسی سبک قرآن و ابزار برجسته در بیان محسوسات، امور ذهنی، معانی انتزاعی و مفاهیم والای دینی است و به الفاظ و عبارات جلوه زیبایی می بخشد و سرشار از حرکت و پویایی و حیات است که به عمق جانها نفوذ می کند. یکی از مسائل اعتقادی بنیادین مسلمانان، قیامت است که مفهومی انتزاعی است و در قرآن کریم به گونه های مختلف به تصویر کشیده شده است؛ در این پژوهش، نگارندگان برآنند تا با روش توصیفی – تحلیلی، مفهوم قیامت در سوره انشقاق را واکاوی کنند و به این پرسش ها پاسخ دهند که تصویر معنای حسّی و انتزاعی مفهوم قیامت در سوره انشقاق چگونه جلوه گر می شود؟ کارکرد تصاویر و بسامد آنها چگونه است؟ یافته ها حاکی از آن است که تصویر معنای حسّی و انتزاعی مفهوم قیامت در این سوره در قالب عناصر مختلف نمود یافته، ضمن تأثیرگذاری، هدف موردنظر را به مخاطب القا می نماید و کارکردهای آن، ضمن تبیین مفاهیم، با بافت آیات و عبارات درارتباط است و کارکرد روانی و کارکرد هنری بیشترین بسامد را دارا هستند.
بازخوانی پیام و دلالت سوره فتح و ارتباط آن با ولایت امیرالمؤمنین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود کارآمدی روش تفسیر قرآن به قرآن برای کل سورقرآن، کاربست این روش تفسیری به دلیل ابهامات در برخی سور و آیات مانند سوره فتح، اهمیت بیشتری دارد. برای نمونه ترتیب نزول دو سوره فتح و مائده، شباهت های مضمونی و واژگانی دو سوره، رهنمونگر مفاهیم و تفسیری متفاوت از آیات این سوره خواهد شد. مضمون کلی سوره درباره فتح و الطاف الهی حاصل از آن، رفتار منافقان، مشرکان و معافین از رزم، توصیف پیامبر و پیروان آن حضرت است. با بررسی و بیان دلایل قرآنی و روایات، مشخص خواهد شد که این سوره علاوه بر اشتمال آن بر حوادث فتح مکه، در ورای خود از مفاهیمی خطیر مانند مقدمه چینی ابلاغ ولایت و تبیین رفتار و عاقبت موافقان و مخالفان آن سخن می گوید. این استدلال، مبتنی بر ادله و نشانه هائی چون نزول سوره فتح پیش از سوره مائده، تشابه مضمون میان آیات این دوسوره باهم، وجود بشارات غفر ذنب نبی، نصرعزیز، صحبت از منافقان و جاودانگی اسلام و در آخر ترسیم چهره نبی مکرم و همراهان ایشان در قرآن، انجیل و تورات؛ است که همه اینها نشانه ای از زمینه چینی خداوند برای بحث ولایت امیرالمؤمنین است.
روش های شهید مطهری در تبیین مفردات قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
71 - 97
حوزههای تخصصی:
تبیین معانی واژه های قرآن برای فهم مرادِ جدّی خدا در آیات قرآن، از صدر اسلام در سیره مسلمانان رواج داشته است، به گونه ای که می توان حلاّجی واژگان را بخش جدایی ناپذیر تفسیر بیشتر مفسران دانست. شهید مطهری نیز در شمار افرادی است که در بخش هایی از آثار قلمی و گفتاری خود به تناسب رویکرد و نیازی که برای مخاطب احساس کرده است، برخی مفردات قرآن را مورد مُداقّه قرار داده و به عنوان مقدمه مباحث تفسیری سامان داده است. نوشتار حاضر درصدد است با بررسی و تحلیل واژه های ذکر شده در مجموعه آثار شهید مطهری، به بررسی روش های ایشان در تبیین مفردات قرآن بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد توجه به ریشه و اشتقاق واژه، ملاحظه قواعد ادبیات عرب، بررسی برخی عبارات جاهلی، نگاه به واژه های مترادف، در نظر گرفتن آیات، استفاده از روایات و تحلیل تطور معنای واژه به معانی اصطلاحی امروزی از مهم ترین روش های تبیین مفردات قرآن در آثار شهید مطهری است. استاد مطهری ضمن استفاده از منابع متعدد و مختلف، روش یکسانی برای تبیین معنای واژه ها در پیش نگرفته است و در هر واژه ای، به تناسب یک یا چند روش را انتخاب کرده و در مواردی نیز نظر علما را به چالش کشیده است.
نقد بر نحوه سازماندهی مبانی تفاسیر اجتهادی در الگوهای ذهبی، عمید زنجانی، رومی و بابایی
منبع:
تفسیرپژوهی سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۵
128 - 105
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم و اساسی در مبانی تفسیر، نحوه ی چیدمان و سازماندهی است. طبقه بندی جامع و ایده آل مبانی تفسیر بر اساس معارف الهی و معارف بشری صورت می پذیرد که به طور خلاصه عبارتند از: 1-مبنای نقل: و 2- مبنای عقل. مبنای نقل شامل قرآن و سنت و مبنای عقل شامل گرایش استدلالی، ذوقی، علمی-تجربی و تاریخی-اجتماعی است. اصولی- فقهی، کلامی و فلسفی زیر مجموعه گرایش استدلالی و عرفانی و ادبی زیر مجموعه گرایش ذوقی به حساب می آیند. این پژوهش با روش تحلیلی-انتقادی به ارزیابی دیدگاههای ذهبی، رومی، عمید زنجانی و بابایی روی آورده است. عمکلرد صاحبنظران فوق نشان می دهد که طبقه بندی های ارائه شده با لغزش های و ناکارآمدی هایی همراه است. ضعف های آنان مربوط به کاستی در تعداد مبانی تفسیر، بی توجهی به چینش صحیح، تداخل موضوعات گوناگون، خلط حوزه معنایی مباحث تفسیرشناسی، استفاده از شعبه های فرعی در جایگاه اصلی، تداخل انواع مبانی تفسیر، وجود ساختار مطلوب، بکارگیری استفاده انحصاری، عدم تمایز میان انواع مبانی تفسیر و انواع تفسیر و اراده کلی از عنوان جزئی و اراده جزئی از عنوان کلی است.
مسئله جنسیت در رویکرد معرفت شناسانه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در فلسفه اسلامی بطور عام و حکمت متعالیه بطور خاص، مسئله جنسیت بصراحت مورد توجه قرار نگرفته است. اما بر اساس مبانی فلسفه اسلامی و از لابلای آثار فیلسوفان میتوان به آراء ایشان در اینباره و تفسیرهای گوناگونی از این موضوع دست پیدا کرد. هدف این مقاله، نشان دادن نسبت میان عقل و جنسیت بر اساس حکمت صدرایی است و اینکه آیا زن و مرد در ادراک عقلانی سهم یکسانی دارند یا بین این دو تفاوت وجود دارد؟ طبق نظر ملاصدرا بنیادیترین ویژگی انسان، عقلانیت، بخصوص عقل نظری است و زن و مرد از حیث داشتن قوه تعقل یکسان هستند؛ بدین معنا که بین زن و مرد ذاتاً و طبیعتاً در برخورداری از عقل تفاوتی وجود ندارد. ملاصدرا تصریح میکندکه رسیدن به مرتبه تعقل یعنی از قوه به فعلیت رساندن عقل بطور اکتسابی بدست می آید و تفاوتی که بین زن و مرد و حتی در میان خود زنان و مردان در فرایند کسب معرفت مشاهده میشود، امری عارضی و نتیجه غلبه شرایطی است که شخص در آن قرار گرفته است. او در تقسیمبندی عقل و مراتب تعقل از عقل هیولانی تا عقل مستفاد این امر را بخوبی نشان داده است.
اسلوب در نظریه ترتیب نزول نولدکه؛ چیستی و کارکردها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۱
7 - 27
حوزههای تخصصی:
نولدکه در نظریه ترتیب نزولش، از ابزارهای گوناگونی جهت کشف ترتیب نزول استفاده می کند. یکی از پرکاربردترین و بنیادی ترین ابزارهای او، اسلوب است. این نوشتار بر آن است تا با روشی توصیفی – تحلیلی، موارد استفاده نولدکه از این ابزار را شناسایی و مطالعه کرده و برداشت او از اسلوب و چگونگی به کارگیری آن در نظریه مذکور را تبیین و ارزیابی کند. دستاورد این مطالعه نشان داد که او اسلوب را به معنای شیوه بیان معنا و مقصود و نوع تعابیر مورد استعمال در متن قلمداد کرده است و از آن در تعیین دوره های چهارگانه زمانی نظریه اش، جداسازی برخی آیات از سوره، کشف کیفیت نزول سوره و ابزار مؤید برای دیگر ابزارها در کشف ترتیب نزول بهره گرفته است. هرچند که روش او در استفاده از اسلوب در کشف ترتیب نزول، ناقص و نادرست می نماید و نولدکه را از رسیدن به نتایج درست و دقیق باز داشته است.
نگرشی نو در حجیت ظن معتبر با رویکردی بر آراء امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
158 - 136
حوزههای تخصصی:
حجیت عقلانی و کشف مناط آن در ظنون از ابتکاراتی است که در عصر جدید زمینهی بازسازی علم اصول را بر این پایه هویدا میسازد. عقل و خرد جمعی با برخورداری از امتیاز تائید شارع در هر دورهای میتواند زمینه شکوفایی بیش از پیش قرائت بشری از دین را فراهم آورد. در این پژوهش پس از باز تعریف مفاهیمی بنیادین همچون «عقل»، «حجیت»، «ظن» و «علم» و بیان ارزش معرفتشناختی ظنون عقلانی به عنوان پیش فرضی اثر بخش در حل محذورات، قول به اعتبار ظن معتبر با ادله عقلانی، این امکان فراهم آمده است که به حجیت ذاتی ظن، باور یابیم و ضمن بررسی ادلهی عقلایی، از این حقیقت پرده برداشته شود که آیات و اقتضائات عقلی، بر خلاف آنچه پنداشته میشود، نافی حجیت ظن عقلایی نیست و ظن عقلایی، بالطبع حجت است. امام خمینی(ره) نیز با بحث از ظنون تحت عنوان پیشنهادی، در عدم امتناع تعبد به امارات، نافی استدلال و برهان در تعبد وقوعی به امارات گردیدهاند و به دلیل پذیرش این مبنا توسط عقلا امکان امتناع را در آن وارد نمیدانند و بر پذیرش مبنای ظن عقلائی تاکید میورزند.
تفسیر اجتماعی آیات ربا برای فهم دلایل ممنوعیت مطلق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۲
27-46
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ربا را زیاده طلبی جنون آمیز دانسته است. این فعل اقتصادی در جامعه رواج دارد و عده ای در پی یافتن راه حل های تجویز آن هستند. مفسران اجتماعی، ممنوعیت مطلق این فعل اقتصادی را استنباط کرده اند که مسئله پژوهش حاضر است. مطالعه توصیفی تحلیلی با گرایش اجتماعی در تفسیر آیات ربا نشان می دهد که ترویج نفرت و تشدید فاصله طبقاتی، تخریب نظام اقتصادی، به خطر افتادن سلامت مادی و معنوی جامعه، نابودی سرمایه های انسانی، ناهنجاری های اخلاقی، کوتاهی عمر جامعه، تضعیف دین داری و ... از پیامدهای ممنوعیت ربا است که سبب می شود، احساسات نیروهای تولیدی و نیازمندان جریحه دار و میل انتقام جویی از رباخوار در آنان بروز کند و جامعه در حال جنگ و نزاع قرار گیرد. به همین دلیل خدای متعال اصرار بر ربا و رباخواری را جنگ با خود و رسولش خوانده است.
تحلیل و بررسی شیوه های تعزیر در قرآن و سیر تاریخی تاثیر پذیری فقه امامیه از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال دوم تابستان ۱۴۰۱شماره ۴ (پیاپی ۸)
104-125
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم ضمن بیان برخی قصص و طرح برخی مباحث، شیوه هایی را برای تعزیر مجرمان بیان کرده است که در فقه شیعه به ندرت از آن استفاده شده است. کیفیت انعکاس این موضوع در قرآن و اینکه آیا در کتاب آسمانی به این موضوع پرداخته شده یا نه و اینکه آیات الاحکام تعزیری تا چه میزان بر فتاوای فقهی تاثیر گذاشته، از جمله موضوعات مهم و قابل پژوهش است. مشتقات «تعزیر» در سه آیه قرآن به معنای «تعظیم و نصرت» بکار رفته است، اما تعزیر در معنای مشهور خود یعنی «تادیب و ضرب» استعمال نشده و به همین خاطر بسیاری از فقها در بحث تعزیرات به آیات قرآن استناده نکرده اند؛ حال آنکه مفهوم و محتوای شماری از آیات قرآن گویای آن است که انجام برخی اعمال و رفتارها چه در شرایع قبلی و چه در اسلام دارای مجازات و تعزیر بوده قرآن به بیان آن پرداخته و احکامی چون «نفی بلد»، «افشای نام»، «تحت فشار روحی قرار دادن» و « منزوی کردن» در مورد مجرمان صادر شده است. در این تحقیق ضمن بیان این آیات و تفسیر و تحلیل آن، به بیان سیر تاریخی انعکاس این احکام در منابع فقهی شیعه پرداخته می شود.