فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۳۲۱ تا ۱۱٬۳۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
قاعده «جری و تطبیق» از جمله قواعد کلیدی در فهم قرآن است که زمینه هدایت همگانی و فراگیر بودن قرآن را در همه زمان ها فراهم می سازد و علامه طباطبایی نیز به عنوان احیاگر این قاعده در زمان معاصر شناخته می شوند. آنچه درباره این قاعده مهم به نظر می آید، تحلیل این قاعده است و از آنجا که مصداق در قاعده جری و تطبیق جایگاه کلیدی دارد، ارتباط آن با مبحث اشتراک و مجاز بااهمیت است؛ زیرا مقدمه ای مهم برای پی بردن به جایگاه مصادیق در فهم قرآن دارد. پژوهش حاضر به روش کتابخانه ای و با مطالعه و تحلیل آثار نگاشته شده و با توجه به روایات وارد شده در این حوزه و دیدگاه علامه طباطبایی، به تقسیم بندی این قاعده پرداخته و در ادامه، با توجه به پیوندی که مصادیق با مبحث اشتراک و مجاز دارند، مصادیق قاعده جری و تطبیق با توجه به نظریه روح معنا، زیرمجموعه اشتراک معنوی قرار گرفته و رابطه مصادیق با عبارت آیه از نوع مجاز عقلی دانسته شده است.
بررسی آگاهش در قصص قرآنی با رویکردی معناشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معنا شناسی دانشی بشری و روشمند است که روش فهم و درک معانی متون بویژه متون ادبی- دینی را نظامند مورد بررسی قرار می دهد. نظریه معاصر آگاهش توسط مایکل هلیدی (1978) در مکتب لندن مطرح شد. اطلاعات کهنه و نو رابط اصلی دو نقش یک جمله در ساخت فرانقش متنی، به شکل نسبی است. ساخت متنی کلام بر چگونگی سازمان بندی اطلاعات، از رهگذرِ شیوه ی آرایش و ترتیب عناصر محتوایی کلام بوده و ساختی مخاطب محور است که بیشتر برمبنای شناختگی یا دانستگی به وجود می آید. بدیهی است که اعجاز قرآن مجید به ویژگی های ترکیبی و بافتی آن برمی گردد. نگاشت های معنایی به کار رفته در بافت خبری کلام الهی، بستر مناسبی برای تحلیل و تبیین اهداف مورد نظر از داستان های قرآنی است. در این جستار سعی بر آن شده است تا با روش توصیفی- تحلیلی ابتدا نگاهی گذرا به داستان های قرآنی و چهارچوب نظری آگاهش داشته و سپس به بررسی ساختار رابطه ای بین خبر نو و خبر کهنه در تعدادی از قصص قرآن، با تأکید بر رویکرد معنا شناسی نقش گرا پرداخته شود.
سیره عملی اجتماعی انبیاء در روابط اقتصادی از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
از آنجا که انسان دارای زندگی اجتماعی است و بر اساس نیازهایش باید در جمع زندگی کند، لذا نحوه تعاملات انسان با دیگران باید در دستور کار وی قرار گیرد. این چگونگی در آیین های مختلف و مکاتب گوناگون دارای ویژگی های خاص خود میباشد. و در هر جامعه ای بر اساس این تعاملات انجام میگیرد. در دین اسلام و در قرآن نیز دستوراتی برای این کار داده شده است که از جمله ی آنها میتوان اشاره کرد به رفتار و کرداری از انبیاء که خداوند متعال در قرآن ذکری از آنها را آورده است. این تعاملات نیز قابل تقسیم به بخشهای جزئی تری هستند که از جمله آنها روابط اقتصادی است نگارنده به تبیین هشت بخش از سیره انبیاء الهی در قرآن در این حوزه پرداخته است. بی تردید طرح برخورد انبیاء در این باره با دریافت هایی که از آیات قرآن می توان داشت، تأثیر بسیاری در روابط اجتماعی انسانها خواهد داشت چرا که آنان الگوی بشریت هستند و عوامل اقتصادی با اینکه خود مادی هستند، تأثیرات اخروی داشته و می تواند در سعادت انسان هم مؤثر باشد.
بازخوانی روایات اسباب نزول آیات نخست سوره حجرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۶
7 - 35
حوزههای تخصصی:
روایات اسباب نزول از دیرباز کانون توجه مفسران و اندیشمندان قرآنپژوه و از ابزارهای فهم مراد الهی به شمار آمده است. با اینحال آسیبهایی مانند وجود تعارض سندی روایات تفسیری با یکدیگر یا ناسازگاری محتوایی آنها با سیاق و تاریخ و اندیشه سلیم نیز متوجه این بخش از روایات است که موجب سلب اعتماد از آنها میگردد. در این پژوهش روایات ناظر بر سبب نزول پنج آیه نخست سوره حجرات در بوته نقد قرار گرفته است. این روایات صرفنظر از اختلاف تعابیر و تفاوت راویان بالغبر چهارده گونه روایت متفاوت است که برخی نزول هر پنج آیه را مسبب از حادثهای خاص معرفی نموده و برخی دیگر برای دو یا چند آیه، سببی مجزا ارائه دادهاند؛ لذا در این پژوهش در کنار بررسی اسناد این روایات با ملاک قراردادن ظاهر و سیاق آیات به ارزیابی محتوایی هرکدام از آنها نیز پرداخته و به این نکته رهنمون شده است که هیچیک از این روایات چهاردهگانه بهطور مشخص ناظر به سبب نزول واقعی این آیات نیست هرچند با توجه به مضمون آیات، بیتردید نزول آنها در پی وقوع جریانی خاص رخداده که بهدرستی در روایات سبب نزول گزارش نشده است. همچنین برخی روایات بهگونهای است که احتمال تصحیف یا تحریف آنها بر اساس انگیزههای کلامی دور از ذهن نیست.
Scientific explanation of mountains movement on verse 88 of Surah al-Naml from the Noble Qur'an(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Verse 88 of Surah al-Naml has likened mountains to moving clouds. Although in the previous centuries, most exegetes considered the movement of mountains as one of the pre-resurrection events, new scientific findings in geology and meteorology have brought new aspects of this similarity to scholars. this study aims to present a new understanding about verse 88 of Surah al-Namal and identify the similarities between the movement of mountains and clouds, according to the reference scientific texts in geology and meteorology. The results showed that the similarity of mountains to clouds, in addition to the direction and speed of movement previously specified, is in the mechanism of motion, layers and constituents. Earlier, many exegetes considered the movement of the mountains to be related to the resurrection and did not see it as compatible with the current conditions of the mountains but today, scientific findings show that the movement of mountains in several aspects is like clouds: 1. Mountain movements are influenced by the movement of earth's twenty plates, in different directions including orbital, meridian, combination of the two and ascending. Clouds also show all four side of movement in the atmosphere. 2. The movement of mountains is slow and at a speed of several millimeters or a few centimeters per year, and the movement of clouds is also slow in the sky. 3. The mountains move on the edge of the plates in an upward motion on the edge of the opposite plate, and this phenomenon can be seen in the front clouds of the warm air mass, i.e. the cold air mass creeps upwards at the front. 4. The mountains continue to evolve even as they move with tectonics forces from below and erosion forces from above. Clouds also evolve from above while moving, by converging currents from below and diverging from above.
سیمای هنر معنایی حروف جاره در جزء دوّم و سوّم قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
145 - 160
حوزههای تخصصی:
مصحف بی بدیل قرآن صاحب دیوان معنایی خاصی است که در رهگذر این دیوان پرمعنا ادبیات عرب جلوه نمایی می کند و صرف و نحو این کلام الفبای این بیان است و نحو کلام همبستگی و ارتباط منسجم مصحف را شامل می شود که حتی حرفش مقصودی بلاغی است که راهنمای اجابت معنای صحیح است. حروف جاره با توجه به عدم استقلال معنایی لیکن محوریت عمیقی در این وابستگی معنایی با هنرنمایی متعلق خویش در اقامه معنای صحیح نقش بسزایی دارد، حروف جاره می تواند پل ارتباطی انتقال معنا را با توجه به شیم شناسنامه ای خود به مخاطب برساند حال این وابستگی معنا در سیطره متعلق و ارتباط آن با حروف جر به خصوص در جزء سوم و چهارم قرآن کریم و معنای اصلی و مجازی آن که در کاروان بلاغت است ایفای نقش می کند که متعلق وجوباًً یا جوازاً با حرف جر وضع نشده همراه می شود، بررسی این واقعه بلاغی بین متعلق و حروف جاره یک سیمای هنر معنایی را ایجاد می کند.
تحلیل و بررسی آیات وراثت بهشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در شش آیه ی قرآن کریم ، بهشت با عنوان «ارث» توصیف شده است. هر ارثی از سه رکن وارث ، موروثٌ منه و میراث تشکیل شده است ، که مصداق وارث و میراث در آیات مذکور ، به ترتیب عبارتند از: مؤمنان و بهشت ، اما نسبت به موروثٌ منه ، میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد. برخی بر اساس روایات بر این باورند که کافر ، موروثٌ منه است؛ یعنی مؤمنان جایگاه کفار در بهشت را به ارث می برند. برخی دیگر معتقدند که انسان بهشت را از اعمال خود به ارث می برد. بسیاری از مفسران بر اساس پیش فرضِ عدم انطباق معنای ارث بر بهشت ، این واژه را بر یکی از معانی مجازی- همچون: اعطاء ، بقاء و مالکیت- حمل کرده اند. این پژوهش با تحلیل و بررسی آیات ، به این نتیجه دست یافته است که موروثٌ منه ، خداوند متعال است با این توضیح که مؤمنان ، با ایمان و اعمال صالح خود با خداوند پیوند معنوی برقرار کرده ، و نتیجه این پیوند آن است که بهشت را از خداوند به ارث می برند.
مراد از قرائت قرآن در آیه آخر سوره مزّمّل و حکم شرعی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
309 - 328
حوزههای تخصصی:
در آیه آخر سوره مزمل به «قرائت قرآن» امر شده است. در اینکه مراد از قرائت چیست، وحدت نظر وجود ندارد. برخی معتقدند که مراد از قرائت قرآن در این آیه، مطلق قرائت است و به معنای قرائتی که از واجبات غیر رکنی نماز است، نمی باشد. برخی مراد از این قرائت را مطلق قرائت در نماز، اعم از نمازهای واجب و مستحب دانسته اند. بزرگانی همچون سید مرتضی، علامه حلّی، محقق کرکی و آیهاللّٰه خوئی، از این آیه، وجوب قرائت در نمازهای یومیه را برداشت کرده اند. برخی مراد از آن را امر استحبابی به نماز شب دانسته اند. با بررسی دقیق معنای «قیام اللیل» و استعمالات آن در متون متقدم، دقت در مقام سخن، سیاق و بافت آیه و سوره مشخص می گردد که سه قول اول به دلایل مخالفت با ظهور آیه و بافت سوره، مخالفت با مقام سخن و روایات پذیرفتنی نیست. قول چهارم به مدد ادله ای همچون موافقت با قواعد بلاغی، مطابقت با سیاق آیه، سوره، مقام سخن و روایات تأیید می شود و نیز معلوم می گردد که امر حاضر در این عبارت بر خلاف ظاهرِ صیغه امر، دلالت بر استحباب دارد. معناشناسی ترکیب «قیام اللیل» و بهره گیری از آن در این بحث و نیز استدلال به مقام سخن، بافت سوره، قاعده بلاغی «ردّ العجز إلی الصدر»، از جمله نوآوری های این مقاله است.
Analysis of Extremist Feeding by Abrār in Surah Al-Insān(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In the Sabab-e-Nuzūl of verse 8 of Surah Al-Insān, it is stated that the Ahl al-Bayt (AS) gave their food for three consecutive days while they were fasting and in need of that food. Apparently, the way of giving alms here is extremist and moderation is not observed in it. Therefore, there is a contradiction between the quality of food by the Infallibles (AS) and the verse Make not thy hand tied (like a niggard’s) to thy neck, nor stretch it forth to its utmost reach, so that thou become blameworthy and destitute. (Isrāʼ/29) It is necessary to investigate this suspicion in order to protect the infallibility of Abrār. Therefore, this research has analyzed the mentioned conflict from two perspectives with a descriptive-analytical method: 1- The difference of context in the two verses 2- The difference in the existential capacity of human beings and the relativity of concepts. In the end, it is stated that the context of the word in Surah Al-Insān is praise and it cannot be contrary to verse 29 of Isrāʼ, in which moderation in almsgiving is recommended. Also based on the verse "On no soul doth Allah place a burden greater than it can bear." (Baqarah/286) and the differences in the existential capacity of human beings, the range of moderation in charity is different for each human being. Therefore, in the method of feeding, Abrār has observed moderation, but moderation at its highest level.
بسترهای انسان شناختی حکمت صدرایی در تعامل میان علم دینی و دانش روانشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعامل میان علم دینی و دانش روز، از دغدغه های کنونی جوامع اسلامی به شمار میرود. در این تحقیق، بسترهایی که فلسفه صدرایی از منظر انسان شناختی فراهم آورده تا علم دینی و دانش روانشناسی بتوانند به تعامل و تبادل دانشی بپردازند، مورد پژوهش قرار گرفته است. بعبارت روشنتر، هدف تحقیق آن است که نشان دهد علم دینی و دانش روانشناسی نوین، در بستر انسان شناسی فلسفی بعنوان یکی از مبادیِ دانشی این دو عرصه علمی دارای چه زمینه های تعاملی یی است. برای تحقق این امر، با بررسی کتابخانه یی و تحلیل محتوایی، زمینه های مزبور مورد مطالعه قرار گرفته اند. نتیجه تحقیق آن است که فلسفه صدرایی بلحاظ مبانیِ انسان شناختی، در دو بستر کلیِ «علم شناختی» و «مفهوم شناختی»، زمینه تعاملی مناسبی برای تبادل اطلاعات میان علم دینی و دانش روانشناسی فراهم نموده است. انسان شناسی فلسفی با تبیین صحیح غایت، روش، ابزار، منبع، ساختار و معیارِ علم دینی و دانشِ روانشناسی، زمینه لازم برای ارتباط دو جانبه» این علوم را در بستر «علم شناختی» مهیا کرده است. در زمینه «مفهوم شناسی» نیز حکمت صدرایی، با تبیین ماهیت و کاربست مفاهیمی نظیر «انگیزه»، «عشق» و «معنای زندگی» از منظری انسان شناختی، بستر تعاملیِ مناسبی برای تبادل دانشی میان این دو عرصه علمی بلحاظ مفهومی ایجاد نموده است.
تفسیر تطبیقی آیه 54 سوره مائده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۰
۱۸۸-۱۶۵
حوزههای تخصصی:
آیه پنجاه و چهارم سوره مائده که به آیه ارتداد نامبردار است، از مهم ترین و چالش برانگیزترین آیات میان مفسران فریقین است. درباره تفسیر و تعیین مصداق «قوم» در آیه «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا مَنْ یَرْتَدَّ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَسَوْفَ یَأْتِی اللَّهُ بِقَوْمٍ یُحِبُّهُمْ وَ یُحِبُّونَه ...»، مفسران اهل سنت غالباً ابوبکر، ابوموسی اشعری و انصار را معرفی کرده و مفسران شیعه، علی×، سلمان فارسی و یارانش و حضرت مهدی# و پیروانش را مصداق آیه شریفه دانسته اند. در مقاله پیش روی، دلایل هر یک از مفسران مذکور با روش توصیفی تحلیلی مورد نقد و بررسی قرار گرفته و در پایان، حضرت مهدی# و یارانش به عنوان مصداق أتمّ و أکمل آیه، قول مختار و نظریه برتر شناخته شده است. البته از آنجا که این قول از باب تطبیق است، شامل تمام مؤمنان و رزمندگانی که تا زمان ظهور آن حضرت، پدید آیند و واجد اوصاف مذکور در آیه باشند، نیز می شود. واژگان کلیدی
مفهوم شناسی غیب در قرآن با تکیه بر آراء علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
32 - 48
حوزههای تخصصی:
واژه غیب و مشتقات آن شصت بار در قرآن کریم استعمال شده است. در بسیاری از این موارد خداوند منحصراً مالک غیب یا عالم به غیب به شمار آمده است. باید توجه داشت که از غیب در همه این موارد ممکن است مفهوم واحدی اراده شده باشد و اشاره به مصادیق واحدی بکند؛ همان گونه که ممکن است مفاهیم متعدد و مصادیق مختلفی از آن مد نظر باشد. روشن است که فهم معنی یا معانی و کاربردهای غیب در قرآن می تواند در تفسیر و درک معنای بسیاری از آیات راهگشا بوده، ما را با معارف قرآن هر چه بیش تر آشنا کند. افزون بر آن در مباحث علم غیب اولیای الهی نیز مثمر ثمر خواهد بود. این مقاله در پی بررسی این مسأله است که غیب در قرآن در چه مفاهیمی استعمال شده و چه مصادیقی از آن اراده شده است. این امر با نگاهی تحلیلی و انتقادی صورت می گیرد و تأکید اصلی بر تفسیر «المیزان» است.
بررسی رویکردهای نظری به مدیریت اسلامی
حوزههای تخصصی:
مدیریت اسلامی، موضوعی است که ازدیربازمورد تعلق خاطر همه کسانی بوده است که دل در گرو اسلام داشته اند. براین اساس، بسیاری کوشیده اند تا در جهت شناخت و معرفی این پدیده مهم، گامی فرا پیش نهند . هر یک از این افراد از منظری به مدیریت اسلامی نگرسته اند و نتیجه این تلاشها منجر به ارائه نظریاتی در خصوص تعریف و بسط مفهوم مدیریت اسلامی شده است. مقاله حاضر اقدام به دسته بندی این نظریات به شرح زیر نموده است: 1- نظریه یا رویکرد نظری رشد در مدیریت اسلامی 2- رویکرد اصول گرایی 3- رویکرد اخلاق و ویژگیهای مدیران اسلامی 4- رویکرد وظایف مدیران مسلمان 5- رویکرد تاثیر ارزشهای اسلامی بر مدیریت در این مقاله سعی شده است مبانی اصولی، تعریف مدیریت اسلامی و نظریه پردازان شاخص هر رویکرد ارائه شود تا از این رهگذر امکان مقایسه، جمع بندی و تحقیق بیشتر و گسترده تر برای محققین و علاقه مندان به مبحث مدیریت اسلامی فراهم شود.
واکاوی بیان شیوه های تمثیلی در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال پنجم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۸
137 - 152
حوزههای تخصصی:
تمثیل نوعی روایت منثور یا منظوم است که نویسنده در آن عوامل، وقایع و گاهی نیز محیط آن را ابداع می کند تا در سطح ظاهری یا اولیه روایت، معنایی منسجم ایجاد کنند و در همان حال، دالِ بر نظام معنایی ثانویه مرتبط باشند. تمثیل شگردی روایی است که در هر فرم یا گونه ادبی می توان از آن استفاده کرد. یکى از روش هاى انتقال مفاهیم در قرآن نیز قصّه گویى است. داستان هاى قرآن در عین واقعى بودن، از نوع قصّه هاى تمثیلى بوده و هر یک به طور غیرمستقیم حامل پیام و نکته اى مى باشند. با عنایت به این موضوع که بخش اعظم پژوهش هاى قرآنى در باب نکات اخلاقى و تربیتى است و تحقیق در زمینه انواع تمثیل در قصّه ها و مَثَل هاى قرآنى از دیدگاه ساختار و محتوا بسیار اندک است، در این مقاله به واکاوی کارکردهای تمثیل در قرآن پرداخته شده است.
بررسی تطبیقی رسانه نوشتاری یا گفتاری بودن قرآن کریم و عهد عتیق
حوزههای تخصصی:
رسانه متنی یا واسطه ای، کانال فیزیکی ارتباط است که از مسیر آن داستانی روایت می شود. این رسانه که از سوی پل سیمپسون ارائه شده است، ارتباط بسیار نزدیکی با زبان متن ارائه شده دارد؛ ازاین رو پژوهش در زبان کتب مقدس به عنوان یک اصطلاح فنی، از مبانی فهم و تفسیر آن بوده و موضوعی پراهمیت و درعین حال نو به شمار می آید. با توجه به اهمیت بررسی رسانه نوشتاری یا گفتاری بودن قرآن کریم و عهد عتیق و به منظور رفع ابهامات، این تحقیق نظری به روش تحلیل محتوا، به موضوع پرداخته شده و اطلاعات لازم به شیوه اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است، سپس با تحلیل یافته های موجود، این نتیجه به دست آمد که رسانه متنی قرآن، اگر چه در عصر نزول با سبک گفتاری، به قلب پیامبر نزول یافته، ولی از آنجا که قرآن کریم، از نزول دفعی نیز برخوردار بوده و اساساً به صورت کتاب نازل شده است، سبک نوشتاری نیز دارد که متناسب با نیاز و مخاطبان عصر نزول، بر پیامبر وحی شده است و در مورد عهد عتیق، به دلیل نزول یکباره به صورت الواح، منازعه ای در میان نیست و با سبک نوشتاری، تطابق بیشتری دارد، چنان که کتب عهد عتیق موجود نیز، چون بازنوشت است، نه ارایه وحی الهی، سبک نوشتاری دارد.
ارتباط تفسیر ، تاویل و بطن با یکدیگر در حوزه فهم قرآن
حوزههای تخصصی:
فهم قرآن و در نظر گرفتن دو سطح ظاهر و باطن برای آیات از دیرباز مورد توجه علما بوده است. در این رابطه، تعریف، چارچوب و مرز سه اصطلاح تفسیر، باطن و تاویل و ارتباط شان با یکدیگر پیوسته مورد کنکاش و چالش ایشان بوده است. مثلاً برخی بطن را انتزاع مفهوم عام آیه و انطباق آن بر مصادیق جدید می دانند؛ برخی آن را ژرفای متن دانسته، برخی معتقدند که الفاظ مستقلاً به حقیقت بطن دلالت ندارند؛ برخی هر گونه عدولی از معنای اولیه واژگان، مثل مجاز را بطن قلمداد می کنند و برخی، هر چه که در قالب تفسیر نمی گنجد، بدون ضابطه، بطن و تأویل برمی شمارند. نتایج این نوشتار که با روش توصیفی- تحلیلی درصدد تعریف اصطلاحات مذکور و ارتباط شان با یکدیگر بود، عبارتند از: تفسیر، بیان معنای تنزیلی و ظهر همه آیات اعم از محکم و متشابه است. تأویل، بیان مراد جدی آیات متشابه است و بطن، معنایی است که ورای ظهر قرار دارد. رابطه تفسیر و تأویل عموم و خصوص مطلق است یعنی هر تأویلی تفسیر است ولی هر تفسیری تأویل نیست. تفسیر و تأویل بر مبنای قواعد ادبیات زبان عربی و اصول محاوره عقلانی انجام می پذیرد. رابطه تفسیر و تأویل با بطن این است که تفسیر و تأویل، معنایی است که از ظاهر آیه درک می شود ولی بطن، معنای لایه های زیرین و پنهان آیات است. بطن نافی ظهر نیست بلکه در طول آن است و قسیم ظهر است یعنی معنای قرآن یا ظهر است یا بطن.
خوانش تفسیری آیه «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» با تکیه بر دیدگاه علامه طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
۸۲-۶۱
حوزههای تخصصی:
واژه امام هفت بار در قرآن آمده است. یکی از آن موارد، آیه «یَوْمَ نَدْعُوا کُلَّ أُناسٍ بِإِمامِهِمْ» است. درباره معنای امام در آیه، هشت قول از سوی مفسران نقل شده است. مفسران بزرگ فریقین هرچند در مفهوم امام در آیه مذکور با یکدیگر اختلاف نظر دارند، اما آنان با توجه به اینکه هدایت امام را از نوع ارائه طریق دانسته اند، در این نظر مشترک اند. علامه طباطبائی با استفاده از روش تفسیری خود، توانسته است افزون بر این موضوع، از آیه یادشده، لزوم وجود امام حیّ در هر عصر را نیز استخراج نماید. نظر بر اهمیّت این بحث در اندیشه اسلامی و پیوند آن با موضوع مهدویت، تحقیق پیش روی با روش توصیفی تحلیلی، می کوشد به پرسش چگونگی دستیابی علامه به این نتیجه پاسخ دهد. به نظر می رسد مبنای این تحلیل، فهم و برداشت خاصی است که ایشان از حقیقت امامت دارد. از منظر علامه، امامت به معنای مطلق هدایت نیست، بلکه هدایتی است که به امر الهی صورت می گیرد. درحالی که بسیاری از مفسران، این هدایت را ارائه طریق می دانند، علامه با توجه به قید «بأمرنَا» در دو آیه 73 سوره انبیاء و آیه 24 سوره سجده، امامت را ملازم با ایصال الی المطلوب معرّفی کرده است. از منظر علامه، وصف امامت به هدایت به امر، ما را به پیوستگی این جریان و لزوم آن، رهنمون می سازد.
سبک ابوعبیده در کتاب مجاز القرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال سوم پاییز ۱۳۹۱ شماره ۱۱
123 - 141
حوزههای تخصصی:
علوم معانی، بیان، ادب، تفسیر و لغت از جمله علومی است مسلمانان از دیرباز به آنها توجه کرده اند و تألیفات و تصنیفات متعددی در این زمینه داشته اند. یکی از ادبایی که به علوم اسلامی خدمات شایانی ارزانی داشته ابو عبیده صاحب کتاب مجاز القرآن است. این مقاله در پی آن است که ضمن بیان مختصری از حیات و ادب ابوعبیده و دیدگاه ادبا حول مجاز در قرآن و سبب و انگیزه تألیف مجاز القران ، سبک و شیوه ابوعبیده را در این کتاب معرفی کند. با مطالعه این مقاله خواهید دانست که مجاز مورد نظر ابی عبیده مجاز قسیم الحقیقه نیست، بلکه آن چیزی است که ما را به درک الفاظ قرآنی و مفردات آن رهنمون می کند، چرا که مجاز مورد نظر ایشان مجاز مستعمل امروزی نیست و وی راه هایی را که قرآن مجید برای بیان و تعابیر خود به کار بسته است را مجاز نامیده و معانی ثانویی الفاظ و تراکیب قرآنی را مجاز محسوب کرده است.
بازخوانی عشق بمثابه مؤلفه یی تأثیرگذار در خداگونگی انسان از منظر مایستر اکهارت و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکهارت و ملاصدرا از عشق بعنوان یکی از مؤلفه های تأثیرگذار در خداگونگی انسان نام میبرند. اکهارت ذات نفس را با ذات خداوند یکسان و واحد میداند و نتیجه میگیرد که عشق به خداوند، در ذات انسان نهفته است و با تأکید بر دو ویژگی عشق، یعنی انحصارگرایی و شبیه سازی، معتقد است عشق به خدا سبب میشود دیگر عشقها فراموش شوند و در عشق به خداوند خلاصه گردند؛ تنها عشق موجود، عشق به خداوند است. عشق بمثابه محرکی درونی، کشش و جذبه یی در روح ایجاد میکند که آرام و قرار را از فرد میگیرد و او را وامیدارد تا خود را شبیه معشوق کند. ملاصدرا نیز مانند اکهارت بر عنصر شبیه شدن عاشق به معشوق تأکید میکند و معتقد است عشق الهی در تار و پود وجود انسان تنیده شده است. در این مقاله، با توجه به شباهتهای یادشده، میکوشیم با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، تأثیرگذاری عشق در خداگونه شدن انسان را با استناد به آثار اکهارت و ملاصدرا روشن سازیم.
بازشناسی شادمانی و فرح حقیقی از منظر آیات و روایات
حوزههای تخصصی:
از آن جا که شادمانی و فرح از ضروریات روح و جسم انسان و مطابق با فطرت بشری است که در بسیاری از جنبه های حیاتی وی نقش بسزایی دارد؛ به همین جهت در این مقاله با روش کتابخانه ای – توصیفی به تحقیق به این موضوع پرداخته شده است. بر اساس آیات قرآن و روایات معصومین: شادمانی و فرح بر دو قسمت شادمانی ممدوح و مذموم است و شادمانی پسندیده توجه انسان به منعم و سپاسگزاری از او و تحصیل رضایت خدای سبحان را به دنبال دارد. برخلاف فرح مذموم که برخاسته از انگیزه های شهوانی و نفسانی و موجب غفلت است. معرفت و ایمان به خداوند و فضل الهی و شکرگزاری انسان از خالق هستی و شهادت فی سبیل الله از موجبات شادمانی ممدوح است و شادمانی مذموم به تعبیر قرآن و روایات، شادمانی توأم با تکبر و شادمانی های تمسخر آمیز است. حاصل و پیامد شادمانی مذموم طبق آیات و روایات، غفلت و هلاکت انسان بوده و نهایتاً او را به عذاب الهی دچار می سازد.