فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۳۴۱ تا ۱۱٬۳۶۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
13 - 51
حوزههای تخصصی:
دین از واژگان پرکاربرد در قرآن کریم است و اندیشمندان اسلامی از منظرهای مختلف به بررسی مفهومی آن پرداخته اند. با این حال، کاربردهای متنوع و مختلف آن در قرآن کریم و مشکل روش شناختی تلاش های گذشته سبب شده که هم چنان در ابهام باقی بماند. بنابراین بررسی معنایی آن با استفاده از روش های نوین تحلیل معنا ضروری می نماید.
معناشناسی به بررسی مؤلفه ها و حوزه ی معنا یی واژگان کلیدی قرآن کریم از طریق شناسایی روابط معنایی و جایگاه هریک در شبکه های معنایی متن جدا از پیش داوری ها و تلقی های بیرونی می پردازد که روش کارآمد و معتبری در این نوع مطالعه به شمار می رود. از این رو پژوهش حاضر با تکیه بر خود آیات و بر مبنای روش معناشناسی درزمانی و هم زمانی با تعیین حوزه های معنایی و در چارچوب روابط معنایی نظیر؛ شمول معنایی، تقابل، همنشینی و جانشینی، به تحلیل معناشناختی این واژه در قرآن کریم پرداخته است. در پی این تحلیل معناشناختی و ترسیم دو حوزه معنایی «این جهانی» و «آخرتی» برای واژه دین در قرآن کریم، مؤلفه های معنایی واژه مشخص شده و بر مبنای آن، تعریف اساسی این واژه در قرآن کریم ارائه شده است.
تأثیر بافت زبانی در گزینش باهم آیی واژگان قرآن کریم «مطالعه موردی سوره ابراهیم(ع)»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«بافت زبانی» متنی است که از پیوند بین واژگان به وجود می آید و کلمه ها ازطریق کاربرد در این بافت، معنا پیدا می کنند. «باهم آیی» همنشینی هدفمند واژگان در بافت زبانی متن است که در شکل دهی نظام واژگانی و نحوی زبان و القای مفاهیم مدنظر متکلّم، تأثیر بسزایی دارد. در پژوهش حاضر، تلاش شده است با روش توصیفی تحلیلی، تأثیر بافت زبانی آیات سوره ابراهیم(ع) در چینش و گزینش باهم آیی واژگان بررسی و تحلیل شود. تحلیل باهم آیی واژگان در سطح ساختار های اسمی و فعلی و بررسی میزان تطابق این همنشینی ها با موضوع و مفهوم سیاق آیات نشان می دهد کاربرد این شگرد زبانی در سوره کاملاً هدفمند و آگاهانه است. همچنین، اقتضای بافت زبانی و دلالت هایی که بافت متن در پی انتقال آن به مخاطب است، سبب چینش و گزینش این واژگان در زنجیره کلام شده است. کاربست این همایش ها در حوزه های معنایی متفاوت، افزون بر خلق معنایی جدید و فراتر از معنای معجمی برای واژگان، سبب ارائه اصطلاحاتی متداول در متون نیز شده است. برجستگی این هم آیی ها در بافت زبانی سوره ابراهیم(ع) با ایجاد هوشیاری در مخاطب، سبب شده است خواننده با تحلیل این پدیده متنی به درک بهتری از پیام و محتوای متن برسد.
تحلیل آیات ولایت اهل بیت(ع) از نگاه برخی مستبصران
منبع:
تفسیرپژوهی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
188 - 159
حوزههای تخصصی:
تحلیل آیات ولایت اهل بیت(ع) از نگاه مستبصرین سیل عظیم گروندگان به تشیع، محققین را واداشت تا به بررسی مهم ترین دلایل ایشان بپردازند که در اصطلاح به آنان مستبصر می گویند. مستبصر کسی است که از سایر ادیان و فرق به مذهب شیعه روی آورده و با عنایت خداوند و اهل بیت(ع)، چشمش به سوی حقیقت بینا شده باشد.آنها در کتب خویش که پس از استبصار تألیف کرده اند به آیات و روایاتی که زمینه ساز گرایش آنها به تشیع شده، استنادکرده اند. این مقاله به روش توصیفی_تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی مهم ترین استناد های قرآنی مستبصران می پردازد. بررسی ها نشان می دهد علاوه بر روایات، آیات ولایت، تطهیر، اکمال دین، صلوات، مودت، مباهله، خیرالبریه و... مهم ترین نقش را در استبصارآنها داشته است.واژگان کلیدی: مستبصران، تشیع، ادله قرآنی، اهل بیت، امام علی(ع). واژگان کلیدی: مستبصران، تشیع، ادله قرآنی، اهل بیت، امام علی(ع).
فراگیری خطاب تقوی در قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال سوم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۶
37 - 13
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم از جمله مسائلی که تاکید زیادی بر روی آن نموده، آموزه ی تقوی می باشد؛ به طوری که بسیار مورد سفارش قرار گرفته و عامل سعادت، فوز و فلاح معرفی شده است. با توجه به اهمیت موضوع، نوشتار حاضر در صدد پاسخ به این سوال است که گستره ی شمول و عمومیت زمانی و مکانی تقوی در قرآن چقدر است؟ این مقال با رویکرد قرآنی و با استناد به آیاتی که به عمومی بودن آموزه اخلاقی تقوی اشاره دارند، این گونه آیات را در دو دسته مورد تحلیل قرار داده است؛ دسته اول دلایل جهان شمولی تقوی با استناد به آیاتی که با عبارت های "یا ایهاالناس" و " یا بنی آدم" و توصیه الهی به همه در خصوص رعایت تقوی و دعوت همه ی انبیا به آن، اثبات کرده است که تقوی، آموزه ای جهان شمول است و دسته دوم، آیاتی که آثار تقوی را به صورت مطلق و بدون این که منحصر به مردم معین در زمان و مکان خاصی باشد، بیان می کنند و شامل آیاتی می شود که به صورت عام و سنت ثابت، تقوی را رمز موفقیت، موجب فرجام نیک، عامل جزا و پاداش الهی، عامل معیت و محبت خدا نسبت به متقین و نزول برکات، موجب گشایش، افزایش روزی، آسان شدن کارها و پوشش گناهان می دانند و به این نتیجه رسیده که تقوی شامل عموم در همه مکان ها و زمان ها است.
بازاندیشی حکم منع قضاوت زن در فقه اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات فقه و اصول سال چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
65 - 23
حوزههای تخصصی:
قضاوت از حِرَف خاص جامعه بوده، که برای حضور زن در این شغل میان فقهای اسلامی اختلاف می باشد و هر گروه به قرآن ، سنت، اجماع و عقل استناد می نمایند. شرط ذکورت قاضی اولین بار در فقه اهل تسنن مطرح گردید و در بین شیعیان شیخ طوسی نخستین فردی بود که این شرط را پذیرفت و قبل از او اثری از این شرط در فقه شیعه نبود. علامه حلّی اولین شخصی است که اجماع درباره شرط ذکورت قاضی، به وی منتسب شد و قضاوت زن را عامل مشکلات اجتماعی و فتنه انگیزی دانست. بسیاری از فقهاء در شرط مذکور از شیخ الطائفه پیروی نموده و حتی فقهای متأخرادعای اجماع کردند. شهید اول در لمعه، صاحب مفتاح الکرامه، صاحب جواهر و شیخ انصاری و ... مَسند قاضی تحکیم و داوری را برای زن امکان پذیر دانسته اند. این تحقیق با روش توصیفی-تحلّیلی به واکاوی مستندات اسلامی پرداخته و به نظر می رسد ممنوعیت قضاوت زن در فقه اسلام، به صورت قطعی و مسلّم نبوده و از احکام ضروری و قطعی اسلام نیست، بلکه اکثر فقهای اسلامی تصدّی منصب قضاوت زن را از روی اجتهاد نپذیرفته و تنها برخی زن را در مَسند قاضی تحکیم و داوری که شرط مرد بودن ندارند، پذیرفته اند و لذا اینگونه نیست که زن حق قضاوت نداشته باشد. مبحث احتمال فتنه، امری دوسویه میان زن و مرد بوده که خاصّ حرفه قضاوت هم نیست و تفاوت های ذاتی و طبیعی زن و مرد در امور قضایی، همچون سایر مشاغل اجتماعی کمترین نقش را داراست.
تحلیل انتقادی شبهه تفسیری سها درباره مذمت شادی در سوره هود با روش انسجامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نگاه منفی قرآن به شادی، باعث طرح شبهاتی شده که در کتاب نقد قرآن «دکتر سها» طرح شده است. سها از این نگاه منفی، عدم وحیانی بودن قرآن را نتیجه می گیرد زیرا با فرض وحیانی بودن، خداوند باید تمامی نیازهای اساسی و روانی انسان نظیر شادی را به رسمیت بشناسد اما آیاتی نظیر آیه 10 سوره هود که شادی انسان در وقت نعمت را مذمت کرده و آن را در کنار تفاخر آورده است نقیض این امر است. این جستار با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی و رویکرد کتابخانه ای، به این شبهه پاسخ داده است. دستاورد پژوهش حاضر گویای این است که سها بر اساس نگاه تجزیه گرایانه، نسبت صفت شادی همراه تفاخر به انسان را نقد کرده است؛ حال آنکه متن قرآن براساس نص صریح آیاتش، هماهنگ و رعایت وجه انسجامی آیات (عنایت به سیاق آیه و سیاق سوره) در تفسیر آن لازم است. براساس نگاه انسجامی، علت مذمت حالت فرح و ذکر نسبت «فخور»، ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩﻥ ﻣﻨشأ ﻧﻌﻤﺖ و غفلت از خداوند است که اغلب، انسان بی ایمان دچارش می شود. او چون همه چیز را از خودش می داند، خود را مستقل از قدرت خدا فرض می گیرد لذا مذمت می شود.
دیدگاه سیدعلی خان مدنی و ملاصدرا در تبیین صفات خبریه الهی به اعتبار غایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برغم اقامت طولانی سید علی خان صدرالدین مدنی شیرازی (1120 1052) در هند و دوری وی از شیراز و اصفهان، مبانی کلامی او در تبیین صفات خبریه خداوند در ریاض السالکین، آشکارا نشان از تأثیرپذیری او از ملاصدرا دارد. اما با وجود پذیرش مبانی حکمت متعالیه، در تفسیر یا تأویل صفات الهی، روش وی با اصول فلسفه صدرایی کاملاً مطابقت ندارد. او در تبیین اتصاف خداوند به صفات انسانگونه، بمنظور تنزه خداوند از ویژگیهای بشری، روش «اخذ به اعتبار غایات» را برگزیده است، زیرا مبادی و مقدماتِ صفاتی چون رحمت و غضب که حاکی از هیجان و رقت و تأثر درونی هستند، درباره خداوند صادق نیست و این دسته از صفات، تنها به اعتبار غایت و نتیجه بر خداوند اطلاق میشوند. اگرچه وی از اثبات صفات برای خدا بدون تشبیه سخن میگوید ولی این راهکار بتصریح ملاصدرا و بلحاظ مبنایی، با اصول حکمت متعالیه بویژه تشکیک وجود و تفاوت مرتبه وجودی صفات خدا با بشر، سازگاری ندارد.
بررسی تفسیر کلامی و فلسفی آیات مسخ از دیدگاه مراغی، رشیدرضا، طوسی، ملاصدرا و طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۱۷۸-۱۵۹
حوزههای تخصصی:
تأثیر عملکرد آدمی بر شکل گیری روح از نظر مفسران امری قطعی است. در وقوع این تغییر شکل که از صورتی نیکوتر به صورتی زشت تر و قبیح تر است و مسخ نام دارد، در ساحت باطن اختلافی بین علماء و مفسران وجود ندارد ولی در ظهور دنیوی آن در ساحت جسم ظاهری، بین مفسران شیعه و اهل تسنن اختلاف نظر است. طوسی، ملاصدرا و علامه طباطبایی از مفسران شیعه نه تنها مسخ ظاهری را امکان پذیر می دانند بلکه بر وقوع آن معتقدند و مسخ اصحاب سبت که خدای متعال در قرآن به آن اشاره کرده را مسخی ظاهری می دانند. در حالی که مراغی و رشیدرضا از مفسران اهل تسنن، اعتقادی به مسخ ظاهری نداشته و مسخ اصحاب سبت را باطنی می دانند. در این مقاله با روش تطبیقی تحلیلی ادله مخالفان مسخ ظاهری رد و امکان وقوع این مسخ با دلایلی همچون امکان عقلی مسخ ظاهری، وقوع آن در قیامت، تمایز بین مسخ و تناسخ ثابت می گردد. همچنین با استفاده از ادله نقلی اثبات می شود وقوع این مسخ محظور عقلی نداشته و مسخ اصحاب سبت که قرآن بدان اشاره دارد، مسخی ظاهری بوده است.
جایگاه ارزشی زن در قرآن کریم و بررسی شبهات پیرامون آن
منبع:
تفسیرپژوهی سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۴
46 - 12
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر، ضمن اشاره به جایگاه ارزشی زن در یهودیت و مسیحیت و دوران جاهلیت جزیره العرب و دیدگاه های متفاوت در این زمینه، آن را از منظر قرآن کریم مورد مطالعه قرار داده و برخی از مهم ترین شبهاتی که در راستای احیا و تثبیت جایگاه ارزشی زن در قرآن کریم مطرح شده را نیز با استفاده از نظرات اندیشمندان و مفسران اسلامی مورد بررسی کرده است. برحسب این تحقیق که به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است، قرآن کریم برخلاف ادیان تحریف شده دیگر و دوران جاهلیت که به طور کلی زن را موجودی بی ارزش تلقی می کردند، با صراحت تمام ضمن برشمردن مجموعه ای از فضایل مشترک بین مرد و زن، از جایگاه آنان دفاع کرده و نه تنها تفاوتى بین زن و مرد از نظر ارزش انسانی و پیمودن مسیر کمال و دستیابی به قرب الهی قائل نشده، بلکه تنها معیار برتری نزد خداوند را پرهیزگاری دانسته است. از دیدگاه قرآن کریم، زن این قابلیت را دارد که در کسب ارزش های انسانی و فضایل معنوی تا بدانجا پیش رود که همچون مریم و آسیه (علیهماالسلام) از سوی خداوند به عنوان الگوی همه مردان و زنان معرفی گردد. همچنین هیچکدام از شبهات مطرح شده در این زمینه، مانند آفرینش زن از مرد، آفرینش زن برای مرد، اختصاص نبوت و امامت به مردان، اختصاص خطابات قرآنی به مردان و... توانایی مخدوش کردن جایگاه ارزشی زن در قرآن کریم و رعایت عدالت و تساوی در بین زن و مرد را ندارند.
بررسی تطبیقی خودکارآمدی از دیدگاه قرآن و روانشناسی
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲
145 - 180
حوزههای تخصصی:
خودکارآمدی از جمله مفاهیمی است که روانشناسان از راه مطالعه خصوصیات انسان و با مطالعات تجربی به آن دست یافته اند. سرمایه های انسانی بزرگ ترین سرمایه هر جامعه به حساب می آید. توجه به این مهم می تواند در پیشرفت جامعه تأثیر بسزایی داشته باشد. اگر فرد، بسیار توانمند و مستعد باشد اما باورش نسبت به توانایی های خود ضعیف باشد، عدم نتیجه دلخواه در انجام کاری که انجام می دهد، دور از انتظار نیست و بنابراین در برنامه ریزی کلان تربیتی وآموزشی باید به آن نگاه ویژه ای داشت. در این مقاله تلاش می شود این مفهوم از منظر قرآن بازخوانی شده و به بررسی تطبیقی آن در قرآن و روانشناسی پرداخته شود. با بررسی تمامی آیات قرآن کریم مشخص گردید که قرآن به باور انسان به توانایی های خود به عنوان یک اصل در مسیر کمال توجه کرده و در آیاتی این موضوع را مطرح کرده است. با مقایسه مفهوم خود کارآمدی در قرآن و روانشناسی مشخص گردید که در آیات قرآن علاوه بر آنچه در حوزه روانشناسی پیرامون خودکارآمدی آمده است، به منابع و عوامل دیگری پرداخته شده است. در پژوهش حاضر، منابع خودکارآمدی که از منظر قرآن تأیید شده، در دو بخش آمده است: 1- آیاتی از قرآن که منابع خودکارآمدی از دیدگاه روانشناسی را تأیید می کند،2- منابع خودکارآمدی که در قرآن به صورت اختصاصی بیان شده است. در بخش ایجاد و شکل گیری خودکارآمدی نیز از منظر قرآن و روانشناسی تفاوت هایی وجود دارد چراکه قرآن همواره خودکارآمدی را با توجه به عنایات خدا و تأییدات او مطرح می نماید.
بررسی نقش راهکارهای گفتمانی مستقیم و غیرمستقیم در ادبیّت سوره نوح (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزاره های سازنده زبان وظیفه انتقال معنی از ذهنی به ذهن دیگر را برعهده دارد؛ اما مهم آن است که به هنگام ارائه این گزاره ها، اعتبار اجتماعی پیام رسان و پیام گیر حفظ گردد و آن پیام از میزان مطلوبی از ادبیّت برخوردار باشد. شکل ساختاری گفتمان پیامبران در قرآن، گونه ممتاز و متمایز ادبیّت است و ملاک آن، چندلایگی معنایی و صدور آن در جهت القای مقاصد پنهان و آشکار است. گفتمان حاکم بر سوره نوح که در ارتباط با دعوت مستمر نوح (ع) به سوی توحید و کیفیت این دعوت با قوم لجوجش است، الگوی بسیار مناسبی برای تأیید ادبیّت گفتمان پیامبران در قرآن است. به همین جهت در این پژوهش تلاش بر آن است با تکیه بر روش توصیفی- تحلیلی وجوه ادبیّت در نظام زبانی سوره نوح مورد تحلیل قرار گیرد. نتایج نشان می دهد راهکار گفتمانی غیرمستقیم که مؤدبانه ترین راهکار گفتماتی جهت حفظ اعتبار اجتماعی طرفین گفتگو است، بالاترین بسامد (%74) را در این سوره به خود اختصاص داده است.
تحلیلی بر معانی ضمنی برخی واژگان قرآن کریم با تکیه بر «تجزیه بر آحاد واژگانی» و بازتاب آن در ترجمه های معاصر(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهش های قرآنی سال بیست و پنجم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۹۴)
111 - 132
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های کارآمد در بحث معناشناسی، «تجزیه به آحاد واژگان» است که در آن، واژگان را به قصد دستیابی به مفهومی دقیق و کامل، به آحاد و اجزای معنایی سازنده آنها تجزیه نموده تا معانی نهفته در لایه های هر واژه آشکار گردد، که این امر درنهایت، به ارائه ترجمه ای کامل و گویا از متن خواهد انجامید. پژوهش حاضر با روشی توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر رویکرد تحلیل مؤلفه ای و تجزیه واژگان به آحاد معنایی کوچک تر در پاره ای از واژگان قرآنی، سعی بر آن دارد تا معانی نهفته در ورای کلمات را از طریق تجزیه آنها به آحاد و اجزای معنایی آن آشکار کرده و چگونگی بازتاب آن را در ترجمه های معاصر مورد نقد و بررسی قرار دهد و نقاط قوت و ضعف ترجمه ها را در این خصوص تحلیل نماید. بررسی معنایی واژگانی چون «یقتّلون، واعَدنا، آنَستُ، تَبَّ، نَتلوها، لاتُحصوها و اقتَربَ»، نشان می دهد که عدم توجه دقیق مترجمان قرآن کریم به آحاد واژگانی و مؤلفه های تشکیل دهنده آنها، قطعاً در ارائه مفهوم موردنظر گوینده تأثیرگذار بوده و مخلّ فهم و درک مقصود واقعی قرآن کریم خواهد گردید. چنان که نتیجه این بی توجهی به ارائه ترجمه ای ناقص و نارسا از کلمات قرآنی در برخی ترجمه ها انجامیده که با مفهوم کلی آیه و سیاق جملات قرآنی تناسب کافی نداشته و صرفاً بیانگر ترجمه معنای اولیه و ظاهری از واژگان قرآنی محسوب می شود؛ هرچند برخی از مترجمان با اشاره به پاره ای از مؤلفه های معنایی واژگان، ترجمه ای به نسبت موفق و قابل قبول نیز ارائه داده اند.
بررسی ساخت اطلاع «اشتغال» در ترجمه های فارسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دلیل تفاوت زیرساخت های کلامی و کاربردشناختی دو زبان، گاهی در فرایند ترجمه، بخشی از معنا از دست می رود و در ساخت اطلاعِ برخی از ساختارهای نحوی تحولاتی رخ می دهد. اشتغال در زبان عربی ازجمله ساخت هایی است که بر معنایی بیش از معنای گزاره ای دلالت داشته و به دلیل نحوه چینش سازه ها با نوعی تأکید یا تقابل معنایی همراه است. با توجه به اهمیت ساخت اشتغال در قرآن کریم، شناخت چگونگی انتقال لایه های معنایی آن در فرایند ترجمه ضروری می نماید. بر اساس این، در پژوهش حاضر، ابتدا تأثیر آرایش واژگانی اشتغال بر ساخت اطلاعی جمله و تغییر آن در فرایند ترجمه، بررسی و سپس راهبردهای ترجمه این ساخت در قرآن کریم واکاوی شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهند در فرایند انتقال ساخت اطلاع اشتغال به منزله ساختی نشان دار از رهگذر ترجمه، تحولاتی چشمگیری رخ می دهد و زبان فارسی با وجود آرایش واژگانی آزاد، در انتقال لایه های معنایی اسلوب اشتغال با محدودیت مواجه است. انعکاس تأکید اطلاعی اشتغال در فارسی محاوره ای امکان پذیر است؛ اما در گونه رسمی زبان فارسی با توجه به امکانات ساختی زبان از میزان نشانداری این ساختِ نشان دار کاسته می شود؛ به ویژه در حالت رفع آغازگر که باید انتقال لایه های معنایی آن را به زبان فارسی ناممکن دانست.
معناشناسی معاشرتِ معروف مدار در قرآن و مصادیق تفسیری آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
41-58
حوزههای تخصصی:
از اصول معاشرت، معاشرت بر مدار «معروف» است. معروف، هر کاری است که به دید عقل و نقل، نیکو و زیبا باشد و منکَر هر کاری است که نزد عقل و نقل ناشناخته باشد. معروف، همه اموری را که عنوان هایی مانند خیر، صلاح، فلاح، جمیل و حَسَن بر آنها منطبق اند، دربرمی گیرد و با همین معیار، اموری که عنوان هایی مانند شرّ، فساد و قبیح بر آنها منطبق اند، منکَرند. معاشرتِ معروف مدار معنایی گسترده تر از قانونمداری و عدل گرایی دارد و افزون بر رعایت حق قانونی و عادلانه، کارهای متعالی اخلاقی را نیز دربرمی گیرد. در قرآن کریم، معروف مداری در مصادیقی از معاشرت یاد شده است: در معاشرت با همه مردم؛ با پدر و مادر؛ با زنان؛ با اقشار آسیب پذیر؛ در سخن گفتن؛ در وصیت؛ در قصاص و دیه.
Panpsychism in Philosophy of Mind, Transcendent Philosophy and the Quran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Interdisciplinary Qur'anic Studies, Volume ۱, Issue ۱, June ۲۰۲۲
217 - 230
حوزههای تخصصی:
Panpsychism in philosophy of mind is the view that mentality is fundamental and ubiquitous in the natural world. The view has a long and venerable history in philosophical traditions -both East and West- and has recently enjoyed a revival in analytic philosophy. Thus, in conjunction with the widely held assumption that fundamental things exist only at the micro-level, panpsychism entails that at least some kinds of micro-level entities have mentality, and that instances of those kinds are found in all things throughout the material universe. We can see something like this in Mulla Sadra's Transcendent Philosophy. Mulla Sadra claims that all things enjoy some kind of intelligence and understanding. On the other hand, many verses of the Holy Qur'an either explicitly or implicitly assert the presence of understanding and intelligence in all things. In this article, I will explain all three issues (Panpsychism, Mulla Sadra's view, and relevant verses of the Holy Qur'an), then I will make it clear that Mulla Sadra's view and Qur'anic statements are consistent with at least some versions of the Panpsychism.
Investigating Principles of Conversation between Jesus (PBUH) and Apostles in the Qur’an, Based on Paul Grice's Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۴, Issue ۱, ُ۲۰۲۳
123 - 134
حوزههای تخصصی:
Cognitive linguistics is an approach in the study of language that examines the relationship between his language and mind and his social and physical experiences. Cognitive Linguistics is one of the interdisciplinary sciences whose purpose is reflection and precision in the mechanism of the relationship between the structure and the constituent elements of a text in order to better understand the process of completing the meaning and the concept hidden in it. Herbert Paul Grice is one of the linguistic analytical philosophers that according to this point of view, has conducted detailed and extensive studies on conversations and linguistic actions and their indirect and implicit meaning in everyday language, which has become known as Grice's cooperative principle. Conversation is one of the constructive elements of every narrative text that plays a central role in transferring the meaning. Grice sees conversation as a purposeful and rational behavior and it is a type of cooperation-based interaction that has its own logic. According to his theory, every successful dialogue is based on observing the 4 principles of cooperation (quantity, quality, communication and method) and if any deviation from one or more of the four principles is based on a certain relationship and purpose, it leads to the necessity of communication and if this goal is not provided departing from these principles will lead to the failure of dialogue. Therefore, in this research, some of the conversations between Jesus and the apostles in the Holy Qur'an have been analyzed, based on the theory of Grice's rules in a descriptive and analytical method in order to answer the question of how the cooperative principle is used and violated and what effect these violations have on the meaning and purpose of speaker. The results show that the dialogues of Jesus and the apostles in the Holy Qur'an violate the 4th principle of cooperation. The 3rd principle is most evident that the words of Jesus and the apostles have the quantity of 3 times in the Holy Qur'an and 2 other principles namely the principle of communication and the principle of method have a harmonious participation in the dialogue of the apostles and Jesus.
بررسی نشانگرهای فراگفتمان تعاملی درقرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراگفتمان نگرشی جدید در تحلیل کلام است که در آن نویسنده به طرق مختلف به منظور تعامل با مخاطب حضور خود را در متن نشان می دهد. در پژوهش حاضر به ارزیابی انواع نشانگرهای فراگفتمان تعاملی از قبیل: فراگفتمانهای یقین نما، خوداظهار، دخیل ساز، نگرش نما و تردیدنما بر اساس انگاره هایلند و تس (2004) در سوره های واقعه، حشر و الرحمن پرداخته ایم. دلیل انتخاب این سوره ها علاوه بر مفاهیم ارزنده و شگرف آیات، تأکید فراوان روایات اسلامی به قرائت مستمر آنهاست که خود نشان دهنده اهمیت والای این سه سوره در قرآن است. نتایج بررسی فراگفتمانها در سوره های فوق که به روش توصیفی تحلیلی انجام شده، نشان داده است که اولا ًطبقه بندی آیات این سه سوره فراتر از تقسیم بندی هایلند و تس (2004) است. ثانیاً تنها فراگفتمانهای یقین نما، خوداظهار، دخیل ساز و نگرش نما با بسامدهای مختلف در سوره ها مشاهده شده اند، بطوریکه در سوره واقعه و الرحمن دخیل سازها و در سوره حشر، نگرش نماها از بسامد بالاتری برخوردار بوده اند. فراگفتمانهای تردید نما در هیچ یک از سه سوره مشاهده نشده اند که نشانگر اطمینان، یقین و راستی کلام قرآن نسبت به هر نوع متن نوشتاری دیگر است.
معناشناسی «هدایت» با تأکید بر روش های آن در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
125 - 152
حوزههای تخصصی:
هدف اساسی پژوهش، تحلیل نقش هدایتی کتاب آسمانی مسلمین قرآن کریم و تبیین بهره مندی از تعالیم رهایی بخش آن در زمینه "هدایت" است. روش این پژوهش تحلیلی و استنباطی و جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و با فیش برداری می باشد. جامعه تحلیلی، تمام اسنادی است- دست اول و دست دوم- که درباره قرآن کتاب "هدایت" در دسترس می باشد. نمونه تحلیلی، شامل روایات معصومین و کتب تفسیر قرآن کریم در زمینه "هدایت" خواهد بود. روش نمونه گیری در این مطالعه هدفمند و بر اساس هدف تحقیق است. در این مقاله ابتدا مفهوم لغوی هدایت از کتاب های لغت و معنای اصطلاحی آن از تفاسیر و شرح ها استخراج شده است و سپس به بیان شرح و تفسیر آیات هدایتی قرآن کریم در حد بضاعت پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد که قرآن در مسیر هدایت انسان "تبیان کل شیء" بوده و برای تکامل و تربیت فرد و جامعه در همه جنبه های معنوی و مادی رهنمود و دستورالعمل دارد. با جست وجو در آیات الهی، درمی یابیم که هدایت پذیری و هدایت ناپذیری در شکل ها و نام های مختلف و با ویژگی های گوناگون در قرآن مطرح شده که هر یک مستعد هرگونه کمال یا سقوطی برای انسان است.
Inquiry of the Nature and Foundations of Three-Layer Interpretation Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۴, February ۲۰۲۲
85 - 101
حوزههای تخصصی:
In this article, the nature and fundamentals of the theory of "three-layer interpretation of the "Holy Quran" have been studied.First, the theory is defined and comprised three layers: historical, transhistorical and modern.The historical layer has been considered as the understanding of the verses of the Qur'an by Arabs of Hejaz during the holy Prophet (PBUH). To identify such an understanding, one must refer to the promises of those people, the most important of which are the appearance and context of the verses, similar verses, the personality of the Qur'an, the events of that era, the culture and history of those people and the covenants. The transhistorical layer is considered to be an epistemology that is accepted among all human races, achieved by abolishing the temporal-spatial features of the revelation of the Qur'an.The modern layer is the adaptation of the issues, needs and requirements of the present to the same common human knowledge.Some of the most important principles of this theory, which are discussed in this article, : being customary, spoken, gradual, historical ,marginalized on one hand, and the evolution of ethnic requirements, the necessity to resolve the apparent conflict between the Qur'an and science and modernity on the other hand.
The Interpretive and Jurisprudential Position of the Verse 59 of Surah Al-Ahzāb on the Issue of Hijab According to Shiite and Sunni Commentators
حوزههای تخصصی:
The Verse 59 of the Surah Al-ahzāb plays a key role in inferring the ruling on Hijab due to its legislative characteristics. Does this verse specify the scope and realm of hijab? Does it have a wisdom for a ruling or a cause? Does it show exclusive concepts, if it shows the hijab? Can we refer to the Arabic verb Yu'rafna as a word delineating the boundary between the free and salve women? Based on the document-analytical method, this article carefully examines the sources of both Shiite and Sunni sources and seeks to express the necessity of maintaining the hijab of women. It concludes that, the title of “observing the public chastity” is not mentioned in the words of the commentators and jurists. Additionally, since the people of the Book, slaves and those who did not observe Islamic Shari'ah lived in Media of the day, this verse means the very attention to the protection of privacy in the form of identification and security of the committed women, and so there is no obligation to wear hijab.