فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۵۴۱ تا ۱۱٬۵۶۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
خردنامه صدرا دوره ۲۶ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
89 - 104
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی مرگ ارادی و اقسام آن از دیدگاه سیدحیدر آملی پرداخته است و سعی شده با تحلیل عرفانی و روانشناختی، گونه های مرگ ارادی را تبیین نماید. بعقیده نگارندگان، هریک از اقسام مرگ ارادی نوعی سلوک عملی محسوب میشوند. قدر مشترکی میان همه مرگها وجود دارد که عبارتست از فاصله گرفتن از تعلقات اینجهانی. پرسش اصلی آنست که چگونه میتوان تحلیلی عرفانی و روانشناختی از انواع مرگ بروایت سیدحیدر آملی ارائه داد؟ بر این اساس، دستاوردهای این پژوهش عبارتند از: 1) قدر مشترکی میان انواع مرگها وجود دارد و آن جدا شدن از تعلقات اینجهانی و فاصله گرفتن از آنهاست؛ حال، نوع این فاصله گرفتنها میتواند متفاوت باشد؛ گرسنگی، پوشیدن لباسهای خاص و ... همه اینها میتوانند ما را از تعلقات اینجهانی دور کنند. 2) دستاورد دیگر این پژوهش، تحلیل عرفانی و روانشناختی مرگ ارادی است؛ مثلاً مرگ سبز بمعنای پوشیدن لباس کم ارزش است و بنابرین با نپوشیدن لباسهای غرورآمیز و اشرافی، سالک به مرگ ارادی میتواند بمیرد. رنگ سبز نماد تعادل و پایداری است و سالک با مرگ ارادی و از بین بردن نفسانیات، در خود به تعادل و جاودانگی دست پیدا میکند.
نقدی بر گزارشی انتقادی از رساله «حشر الاشیاء» ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معاد [جسمانی] یکی از اصول و ضروریات دین اسلام است و همه مسلمانان طبق نص صریح آیاتی که در کتاب آسمانی آمده به روز رستاخیز ایمان دارند. از این میان حکمای اسلامی کوشش کرده اند این اصل اعتقادی را با دلایل فلسفی نیز اثبات کنند. گرچه برخی از آنان مانند ابن سینا از اثبات جسمانیت معاد اظهار ناتوانی کرده اند ولی ملاصدرا با استفاده از مبانی و اصول فلسفی حکمت متعالیه مانند اصالت وجود، حرکت جوهری و تجرد خیال و ... آنرا مدلّل نموده است. ملاصدرا نظریه خود درباره معاد جسمانی را علاوه بر اینکه در آثار مبسوط خود بیان کرده، یک رساله تک نگاره یی نیز تحت عنوان «حشر الاشیاء» در اینباره تألیف نموده است. مصحح محترم این رساله برخی از اظهارات ملاصدرا را مورد مناقشه قرار داده که بنظر بنده بدور از تحقیق است و این مناقشات، در مقاله حاضر مورد نقد قرار گرفته است.
نقش نگرش سامانه ای در خوانش تمدنی قرآن و صورت بندی تمدن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن در نگاه اندیشمندان بیش از آنکه متنی ناظر به عمل و کارآمد در عرصه تمدنی تلقی شود، متنی نظری و اعتقادی دیده شده است. این نگاه، مانع از پیوند میان قرآن و جهان امروز شده، آسیب هایی را در عرصه عمل همراه داشته است. خوانش قرآن با هدف تقویت این پیوند و عینیت بخشی به آموزه های آن در سطح کلان، نیازمند برخورداری از رویکرد تمدنی است. این پژوهش با هدف روشمندسازی این رویکرد، یکی از مهم ترین شاخص های آنرا، با عنوان "سامان مندی" یا "نگرش سامانه ای" معرفی کرده، با تکیه بر نظرات اندیشمندان معاصر، تاثیر این نگرش را در تحقق آموزه های قرآن و صورت بندی تمدن اسلامی نشان می دهد. سازواری درونی و بیرونی دو بعد اصلی این نگرش را شکل می دهد که سازواری بیرونی خود مستلزم تعامل قرآن با خارج از خود در سه سطح بینامتنی، بینامکتبی و فرامتنی است. خوانش قرآن با این نگرش، قرآن را به کنشگری در عرصه عمل نزدیک کرده، تمدنی سازوار و یکپارچه را مبتنی بر مصدری سازوار و هماهنگ شکل می دهد.
ماهیت تأویل قرآن در آیات و روایات و بررسی دیدگاه های مشهور بر اساس آن
حوزههای تخصصی:
مفسران و دانشمندان علوم قرآنی درباره ماهیت تأویل قرآن دیدگاه های متفاوتی ارایه نموده اند. علت این اختلاف نظرها آن است که ماهیت تأویل قرآن به صراحت در آیات و روایات تعریف نشده است؛ لذا بهترین راه برای معناشناسی تأویل قرآن رجوع به آیات و روایات است تا بر اساس کاربردهای قرآنی و روایی این اصطلاح، ماهیت تأویل قرآن کشف شده و تعریفی جامع برای آن ارایه گردد. از این رو در این پژوهش برآنیم تا با روش توصیفی – تحلیلی، ضمن بررسی آیات و روایاتی که در مورد «تأویل قرآن» وارد شده است، ماهیت تأویل قرآن را کشف نموده و سپس بر اساس آن به بررسی و نقد دیدگاه های مشهور درباره چیستی تأویل قرآن بپردازیم. مهم ترین نتیجه این تحقیق آن است که طبق آیات و روایات، تأویل قرآن در معنای خاص به شش معنا می باشد که عبارتند از: معنای باطنی آیه، مصداق باطنی آیه، مصداق آیه در گذر زمان (جری و تطبیق)، مصداق عموم یا اطلاق آیه، تحقق مفاد آیه (مصداق خبرهای غیبی و پیش گویی های قرآن) و معنای آیه متشابه . همچنین تأویل قرآن در معنای عام علاوه بر شش معنای یادشده دو معنای دیگر را نیز در بر می گیرد که عبارتند از: معنای ظاهری و مصداق ظاهری آیه. بر این اساس، دیدگاه های ابن تیمیه، علامه طباطبایی و آیت الله معرفت در مورد ماهیت تأویل قرآن قابل نقد خواهد بود.
شبکه معنایی احباط در قرآن کریم
منبع:
تفسیرپژوهی سال هفتم پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۴
167 - 143
حوزههای تخصصی:
یکی از حوزه های جدید در عرصه مطالعات زبان شناسی، روش معناشناسی است. معناشناسی واژه های قرآن یکی از مهم ترین حیطه ها در این عرصه به شمار می رود. این پژوهش به روش ایزوتسو به کشف شبکه معنایی احباط در قرآن، می پردازد. «احباط» به معنای فاسد شدن و در فرهنگ دینی، از بین رفتن حسنات با سیئات است. با نگاه کلی به حوزه معنایی «احباط» در روابط همنشینی مشخص شد که کفر، شرک، تکذیب آیات الهی، ارتداد، دنیاطلبی و نفاق به عنوان عوامل حبط و مفاهیمی همچون؛ بی ارزش شدن، محرومیت از شفاعت، خلود در آتش و خسران به عنوان آثار آن محسوب می شوند. تنها معنای جانشین حبط در قرآن واژه باطل است که در همنشینی با بت پرستی، حوزه معنایی جدیدی برای حبط عمل می سازد. تکفیر در تقابل معنایی با احباط به معنای ابطال سیئات به واسطه حسنات به کار می رود و در همنشینی با مفاهیمی چون ایمان، عمل صالح، تقوا، هجرت و جهاد، موانع حبط عمل را آشکار می سازد.
تبیین سبک های گوناگون ترجمه ی استعاره های قرآنی
حوزههای تخصصی:
ترجمه ی قرآن مستلزم دانش و آگاهی بسیار به هنر ترجمه، تفسیر و چند شاخصه ی مهم دیگر است. یکی از این شاخصه ها یعنی علم بلاغت و یکی از زیرشاخه آن یعنی استعاره، در ترجمه از ارزش و اهمیت بسزایی برخوردار است. استعاره در قرآن، بارها به کار رفته و ترجمه صحیح آن نیز یکی از امور بسیار مهم و شاید دشوار است. نگارندگان در این جستار برآنند که به بررسی و شناخت چند ترجمه گوناگون (معزی، شعرانی، خرمشاهی، فولادوند، الهی قمشه ای و صفوی) از استعاره های قرآنی بپردازند. با روش توصیفی- تحلیلی ابتدا به شناخت انواع ترجمه و نوع ترجمه مترجم های این کتاب وحی پرداخته، در ادامه با بیان ترجمه های هر کدام در رابطه با استعاره به بررسی سبک این ترجمه ها پرداخته شده و با توجه به ترجمه های تحت اللفظی، وفادار و آزاد، خصوصیت ها و ویژگی های ترجمه هر یک از این استعاره ها تبیین می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد استعاره های قرآنی بیشتر در سبک «ترجمه آزاد» نمود داده شده و «الهی قمشه ای» بهترین عملکرد را در ارائه ترجمه استعاری داشته است.
Discourse-Oriented Structures of the Prophet Solomon (AS) Narrative in Surah An-Naml: Van Leeuwen's Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
It is not possible to get the desired thought of the text without considering the discourses of social actors. Using sociological-semantic categories, Van Leeuwen's discourse-oriented theory (2008) can explore the hidden layers of language in oral and written texts by stressing the importance of social actors of discourse. Hence, this theory can reveal the underlying relationships of each discourse. Due to the mysterious and discourse-oriented structures of the Holy Qur’an, one can find that the hidden ideology behind them is approximately the same. Therefore, discourse analysis can find a special status in Qur’anic studies. This study has examined the discourse system of the narrative of Prophet Solomon (AS) in Surah An-Naml with descriptive-analytical and statistical approaches using Van Leeuwen’s discourse-oriented model. The findings suggest that the inclusion components (134 cases) have a much higher frequency compared to the exclusion components (38 cases). On one hand, this means that God pays the most attention to the meaning, but on the other hand, in stylistic creativity, He introduces the audience, the names of individuals, groups, places, and times in which social actors play an active role. Besides, the components of reference allocation (98 cases), role allocation (20 cases), and type allocation (16 cases) have the most representation in all types of social actors included in this narrative, respectively.
بازخوانی و تأویل آیات شهادت (گواهی): با تمرکز بر آیه 282 سوره بقره
حوزههای تخصصی:
در دیدگاه های رایج تفسیری که بسیار متأثر از روایات است، عبارت «أَن تَضِلَّ إْحْدَاهُمَا فَتُذَکِّرَ إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى» در آیه 282 سوره بقره، به صورتی فهمیده شده است که از آن نصف بودن ارزش شهادت زن نسبت به مرد نتیجه می شود. در این مقاله، ترجمه جدیدی برای «إِحْدَاهُمَا الأُخْرَى» پیشنهاد شده است که تأثیر جدی در فهم آیه دارد. همچنین، با نگرش به قرآن به عنوان یک متن دقیق، منسجم و فراعصری و با تلفیق روش های سنتی و نوین فهم قرآن که در اصولی چهارده گانه بیان شده است، ارزش شهادت زن و مرد در قرآن مقایسه شده و نشان داده می شود که ارزش شهادت آنها، از منظر قرآن، برابر است. افزون بر این، با در نظر گرفتن هدف آیات به جای ظاهر آنها، که مهم ترین آنها با عبارت «ذَلِکُمْ أَقْسَطُ عِندَ اللهِ وَأَقْومُ لِلشَّهَادَهِ وَأَدْنَى أَلاَّ تَرْتَابُواْ» بیان شده است، تلاش شده است که آیات مرتبط به شهادت را تأویل نموده و از آنها فهمی فراعصری ارائه دهد.
مقایسه تطبیقی سبک های تفسیر موضوعی معاصر استنطاقی، تنزیلی، نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عصر حاضر، دوران شکوفایی سبک های مختلف تفسیر موضوعی از جمله رویه استنطاقی، رویه تنزیلی و رویه نظریه داده بنیاد است. شناخت این رویه ها موجب بهره وری بیشتر از آن ها و کشف دقیق تر نظریه قرآنی می شود. از کارآمدترین راه های شناخت هر سبک، ارزیابی تطبیقی آنهاست؛ چرا که در پرتو مقایسه است که نقاط ضعف و قوت هر سبک، بیشتر آشکار شده و امکان ارتقاء هر سبک و در نتیجه درک بالاتر مراد الهی فراهم می شود. از این رو، این مقاله تلاش کرده است تا با روش تطبیق و تحلیل به ارزیابی سه رویه مذکور در سبک تفسیر موضوعی بپردازد و گامی در جهت کشف دقیق تر هر رویه بردارد. عناوین «قرآن، کتابی برای تاریخ نه در تاریخ»، «قابلیت پاسخگویی قرآن در مسائل نوپدید»، «لزوم کشف دیدگاه قرآن»، «نظام وارگی قرآن»، «اجتماع خیز بودن مسأله»، «لزوم بهره وری از تجربه بشری»، «یکسان نبودن متن معصوم و غیر معصوم» ملاک هایی هستند که در این مقاله بر اساس آنها، مقارنه در دو جنبه اشتراکی و افتراقی صورت پذیرفته است. به نظر می رسد که هر یک از سبک های مذکور از جهاتی کارآمد و از جهاتی نیاز به بازبینی دارند که با مقارنه صورت پذیرفته این امر ممکن می شود.
انحصار جهت قضایا در ضرورت و امکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحثهای ژرف و دقیق منطق، بحث «جهت» در قضایاست. در کتب متداول منطق، جهت را از ضرورت و امتناع و امکان آغاز میکنند و به دائمه، ازلیه، فعلیه، وقتیه و... بسط میدهند. برخی منطقدانان تا بیست و هشت جهت ذکر کرده اند. اما کانت امکان (عام) و امتناع، وجود (فعلیت یا بالفعل) و عدم، ضرورت و امکان (خاص) را جهات قضایا دانسته و به غیر آنها نپرداخته است. ما در این مقاله میخواهیم بگوییم بر اساس مبنایی که در معرفت شناسی برگزیده ایم، جهت قضایا منحصر است در ضرورت و امکان، زیرا قضیه یا موجبه است با جهت ضرورت یا سالبه است باز هم با جهت ضرورت؛ از اولی با عنوان «ضرورت» و از دومی با عنوان «امتناع» تعبیر میکنند. در واقع ساختار ایجاب و سلب متفاوت است وگرنه ضرورت در هر دو یکی است. جهت امکان هم مربوط میشود به تردید ذهن در چگونگی ارتباط محمول با موضوع که اگر در تحلیل و بدست آوردن محمول از موضوع دقیق نشده یا در آنچه بدست آورده دستکاری کرده باشد، دچار احتمال میشود.
تمایزسنجی ایمان آوری قوم یونس با ایمان ناپذیری دیگر اقوام بر اساس تحلیل محتوای مضمونی سوره یونس(علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳۵
243 - 265
حوزههای تخصصی:
در روایتِ دعوت اقوام توسط انبیاء، مدح قوم یونس در نسبت با نکوهش سایر اقوام، یک وجه تمایز اساسی محسوب می شود. در این پژوهه به روش تحلیل محتوای مضمونی و استفاده از رابطه همنشینیِ مضامین در روش تحلیل گفتمان، با دسته بندی موضوعی آیات سوره یونس و توسعه شبکه مضمونیِ مرتبط در سایر آیات، چرایی ایمان آوری قوم یونس(ع) مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق حکایت از آن دارد که اقوام تمامی انبیاء به جز حضرت یونس(ع)، تکذیب کننده آیات الهی بودند. مبتنی بر تحلیل های کمّی، رویکرد غالب در سوره یونس، اتمام حجت با اقوام تکذیب کننده به دو طریق «انذار» و «استدلال ورزی» است. تحلیل های کیفی نشان می دهد که اقوام به تدریج طیّ یک رابطه طولیِ تدلّی از اعلی به ادنی، به موضع «تکذیب گری» روی آورده اند و آنچه آن ها را ایمان ناپذیر کرده، اتخاذ چنین موضعی در برابر دین بوده است. عامل سوق دهنده اقوام به تکذیب گری، محیط اجتماعی ناسالمی بوده که متأثر از دو عاملِ «الگوی رفتاری» در درجه اول و «تغییر ذهنیت ها» در مرتبه بعد، توسط کنشگرانی با مرجعیت فکری و سیاسی تحت عنوان «ملأ» شکل گرفته است. قوم یونس تنها قومی است که سخن از وجود چنین طبقه ای در آن یافت نشده و به جای آن در روایت های مربوط به این قوم، از حضور یک «عالم ناصح» نام برده شده است.
تقریر دو برهان بر نظریه حرکت در مجردات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قاطبه فیلسوفان مسلمان اعم از مشائیان، اشراقیان و صدرائیان بر اساس مبانی و ادله خویش، امکان تحول و حرکت در مجردات را انکار کرده اند، اما قریب به دو دهه است که برخی از اهل نظر، با اندیشه فوق مخالفت کرده و از «امکان حرکت و تغییر در مجردات» دفاع نموده اند. این نظریه در محافل علمی مورد توجه قرار گرفته و مکتوباتی نیز پیرامون آن تحریر شده است. موافقین، ادله و براهینی را بنفع آن سامان داده و مخالفین به نقض و رد آنها پرداخته اند. این مقاله به روش تحلیلی در دو مقام از نظریه حرکت در مجردات دفاع میکند؛ در مقام نخست به اشکال وارد شده بر اصلیترین برهان این نظریه پاسخ داده و از برهان مذکور دفاع میکند و در مقام دوم، از طریق حدوث نفس، برهانی نو بنفع این نظریه ارائه میدهد و درنهایت نتیجه میگیرد که نظریه مذکور در میدان عقلانیت و استدلال قابل تأیید است و بر نظریه مقابل برتری دارد.
واکاوی قدرت نرم قرآن به مثابه گونه ای از اعجاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۶
75 - 98
حوزههای تخصصی:
قدرت نرم قرآن در تأثیرگذاری بر جان آدمیان، که از وجوه اعجازیِ مستقل قرآن یا زیرمجموعه اعجاز بیانی آن است، بیانگر تأثیری خارق العاده بر روح و جسم انسان است تا حدی که بنا بر حکایات منقول سبب گریاندن بسیار شدید، مدهوش ساختن و کشتنِ مستمعان شده است. این مقاله با روشی توصیفی تحلیلی و با تأکید بر قتلی القرآنِ ثعلبی که حکایات آن، ارتباط مستقیم با قدرت نرمِ تأثیرگذارانه قرآن دارد این قدرت نرم قرآن را بررسی کرده است. نتیجه آنکه مؤلفه های «تأثیر ذاتی آیات قرآن»، «تلاوت آهنگین و خلوص نفس تالی» و «ظرفیت و قابلیت مستمع»، در این قدرت نرم نقش ایفا می کنند، اما مٶلفه های تلاوت آهنگین، خلوص نفس و ظرفیت مستمع، در حکم تقویت کننده عنصر اصلی یعنی قرآن هستند که بدون آن ها نیز تأثیر قرآن می تواند به قوت خود باقی باشد؛ چرا که قرآن ساختار آهنگینی دارد که با صدای حزین یا زیبا، از بُعد جلالی و جمالی بر مستمعان و تالیان خود تأثیر می گذارد؛ آن هم تأثیری که با قدرتِ مؤثرات مشابه آن قابل مقایسه نیست و این تأثیر نیز بیشتر در بُعد جلالی و افکندن خوف و خشیت نمود دارد و تأثیر جمالی علاوه بر آنکه خود مستقلاً عمل می کند، زمینه را برای تدبر در قرآن و تأثیرگذاری از بُعد جلالی نیز آماده می سازد.
رابطه طبیعت با سقوط تمدن ها در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال اول پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱
81 - 103
حوزههای تخصصی:
تمدنها و حکومتها یی که در طول تاریخ ظهور کرده اند پس از مدتی شکوفایی یا رو به ضعف و انحطاط نهاده اند و یا به کلی از بین رفته اند . قرآن در رابطه با علل سقوط و انحطاط تمدنها عوامل بسیاری را ذکر می کند که هر قوم و تمدنی به جهت آن عوامل، تمدن خویش را در معرض نابودی قرار داده است اما علت اصلی مرگ تمدنهای طغیان گر در قرآن عواملی طبیعی همانند، زلزله ،سیل، رانش زمین و... ذکر شده است . به عبارتی خداوند به منظور مجازات اقوام و تمدنهای گناهکار اراده خویش را بواسطه عوامل طبیعی به نمایش می گذارد. اما سوال اینجاست که چرا و چگونه خداوند در انقراض تمدنها اراده خویش را بواسطه عوامل طبیعی اعمال کرده است ؟ در پاسخ به این پرسش راقم در این پژوهش به فرضیاتی می پردازد که با توجه به آیات قرآن و احادیث و یا به صورت عقلی یا تحلیل ارائه می گردد اما مهمترین نتیجه ای که از این فرضیات بدست می آید،این است که به جهت عنایت خاص خداوند به طبیعت ، این مساله در سقوط تمدن ها ملحوظ گردیده است.
ارزیابی مبانی سبک تفسیر موضوعی تنزیلی
حوزههای تخصصی:
محققان از منظرهای گوناگونی به تفسیر موضوعی پرداخته اند که حاصل آن ابداع شیوه های متفاوت در این سبک تفسیری است. یکی از رویه هایی که در عصر حاضر نظر جامعه علمی را به خود معطوف ساخته، سبک تفسیر موضوعی تنزیلی است. ازآنجاکه این رویه، مدعی کشف روش های نهادینه سازی آموزه های قرآنی است، بررسی میزان کارایی آن در این مقاله بررسی شده است. بدین منظور ابتدا به مبانی این رویه که عبارت است از «مشروعیت و جواز تفسیر به ترتیب نزول»، «امکان دستیابی به ترتیب نزول»، «حکیمانه بودن قرآن در محتوا و روش»، «انسجام آیات و سور»، «عدم تعارض تفسیر تنزیلی با قول توقیفیت آیات و سور در مصحف رسمی» و «گفتاری بودن کلام قرآن» اشاره می شود و سپس تحت عناوین «عدم مشروعیت تفسیر به ترتیب نزول»، «عدم تأثیر ترتیب نزول در فهم مراد الهی»، «عدم اطمینان به ترتیب سور»، «تغییر قرآن»، «دشواری یافتن محور اصلی هر سوره» به روش توصیفی - تحلیلی ارزیابی می شود که حاصل آن کارآمدی نسبی این رویه تفسیری است؛ هرچند نیازمند تنقیح و بازنگری جدی در برخی از مبانی آن است.
بررسی نقش قوای ادراکی و نحوه تعامل آنها در تحقق روِیا، وحی و سِحر (مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نفس انسان توانمندیهای شگفتی دارد که برخی از آنها در عرصه هایی ورای سطح فعالیتهای متداول و مرسوم ظاهر میشود. روِیا، وحی و سحر از جمله این توانمندیهاست و آنچه در این پژوهش مورد نظر است بررسی و مقایسه دیدگاه ابن سینا و ملاصدرا پیرامون تعامل قوای ادراکی برای تحقق این سه امر است. از نظر هر دو فیلسوف، در مسئله روِیا، قوای ظاهر، باطن و عاقله با هم تعامل دارند؛ در مسئله وحی، قوای ظاهر دخالتی ندارند و در سحر نیز همه قوای ادراکی در تعامل هستند. ملاصدرا بدلیل مبانی خاص خود علاوه بر تأثیر عقل فعال و نفوس سماوی بر قوای ادراکی، قائل به تأثیر عالم مثال منفصل بر این قوا نیز هست. همچنین، عدم التزام ابن سینا به لوازم بحث حرکت جوهری باعث شده که در خصوص ارتباط نفس با بدن، تبیین متفاوتی ارائه نماید. برغم این اختلافات، دیدگاه دو فیلسوف پیرامون نحوه تعامل قوا در موارد متعدد، بیکدیگر نزدیک است که میتواند برخاسته از توجه ایشان به متون دینی باشد. بکمک مباحث مطرح شده توسط دو فیلسوف، میتوان به راهکارهایی برای بهبود عملکرد قوای ادراکی و تعامل میان آنها مانند تقویت قوه عاقله، کنترل افکار و تعادل مزاج دست یافت.
The Scope of the Infallibility of Prophets According to the Imamiyah
حوزههای تخصصی:
One of the controversial issues is the infallibility of the prophets, which has long been a point of contention among Islamic scholars. Hence, each of the Islamic sects has a different opinion on this issue; However, all of them have absolutely accepted the principle of the infallibility of the prophets. Among the Islamic sects that accept the infallibility of the prophets and have a different view from the other is the Shiite Imamiyah. A small number of Imamis do not consider infallibility from error and mistake in ordinary affairs necessary for an infallible person and consider negligence and forgetfulness in these matters permissible; However, according to Imami scholars, the prophets are immune from all minor and major sins from childhood and even before puberty, and they are infallible in all matters. Accordingly, this article, with the aim of “knowing and getting acquainted with the famous opinion of Imami scholars”, deals with the scope and realm of the infallibility of the prophets and answers some doubts about this issue in order to clarify it according to the famous imami scholars, which in fact originates from Imams’ words, the Shiite Imams accept the infallibility of the prophets and do not accept any negligence or forgetfulness in any of the affairs and stages of their lifetime.
تحلیل تأثیر طرح واره تعادل در مفهوم سازی شیطان/ابلیس در قرآن کریم: رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر مبنای مطالعات شناختی، انسان مفاهیم انتزاعی را بر مبنای مفاهیم تجربه پذیر درک می کند. قرآن کریم در قالب متنی زبانی مفاهیم انتزاعی و خارج از محدوده ادراک حسی انسان را بر مبنای مفاهیم حسی و ملموس مفهوم سازی کرده است. در این پژوهش تلاش شده است با بهره گیری از زبان شناسی شناختی، الگوی مفهوم سازی شیطان در قرآن بر مبنای طرح واره تعادل بررسی شود؛ این طرح واره نقش مهمی در انسجام بخشی جنبه های مختلف فهم انسان دارد و در مفهوم سازی شیطان در قرآن دیده می شود. در قرآن دو الگوی مفهوم سازی بر مبنای طرح واره تعادل وجود دارد: 1- شیطان، خود را عامل ایجاد تعادل و ثبات ابدی و مکمل تعادلی معرفی می کند که خدا برای انسان ایجاد کرده است و انسان را با تکیه بر تجربه مطلوب وی از حالت تعادل به پیروی از خود سوق می دهد؛ 2- خداوند با نسبت دادن مفاهیمی همچون فتنه، رجز، رجس، نزغ، مرید، خبط و استفزاز، شیطان را عامل برهم زننده تعادل در جنبه های مختلف زندگی فردی و اجتماعی ازجمله روابط انسان با خدا، رابطه افراد خانواده و افراد جامعه، معرفی و او را برهم زننده تعادل اقتصادی جامعه، عامل ایجاد آشوب اجتماعی و ایجاد اضطراب و بی تعادلی ذهنی در افراد می داند و به این ترتیب، با بهره گیری از تجربه نامطلوب انسان از بی تعادلی که آن را ازطریق قوای ادراک حسی دریافت کرده است ، مفهوم شیطان و پیروی از او را به صورت کاملاً ملموس در ذهن انسان به تصویر می کشد.
تأثیر مجازات زندان بر پیشگیری از تکرار جرم با تأکید بر آموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
39 - 58
حوزههای تخصصی:
توجه جدی به مسائل و مشکلات ناشی از زندانمسأله ای بسیار مهم و اساسی است که همکاری و همیاری همه جانبه قوای سه گانه و نیز مردم جامعه و چه بسا خود زندانیان را می طلبد. لذا هدف تمامی نظام های کیفری در سال های اخیر کاهش توسل به این مجازات و از بین بردن آثار مخرب آن بوده و هست و تصویب قوانین و لوایح و آیین نامه های متعدد، و نیز برگزاری همایش ها و کارگاه های آموزشی متعدد، گویای این امر است. لذا این پژوهش با هدف بررسی نقش زندان در پیشگیری از تکرار جرم با تأکید بر آموزه های قرآنی به روش توصیفی- تحلیلی نگارش شده است.