فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۷۸۱ تا ۱۱٬۸۰۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
169 - 196
حوزههای تخصصی:
رابطه بین قرآن و کتاب مقدس از موضوعات مورد علاقه محققان غربی است. آنجلیکا نویورت در مطالعات قرآنی خود با رویکردی زبان شناختی به تبیین این رابطه می پردازد. وی با انتقاد از تحقیقاتی که قرآن را کپی عربی انجیل و یا اقتباس از مسیحیت قلمداد کرده اند، قرآن را کتابی مقدس و مستقل می داند که از سویی توانسته است نقطه اوج کتاب مقدس بودن را به نمایش گذارد و از سوی دیگر، به اهداف الهیاتی خود جامه عمل بپوشاند. نویورت فرایند و چگونگی تخاطب قرآن با مخاطبانش را به شکل شفاهی و به مثابه یک درام بررسی می کند. وی قرآن را متنی ارتباطی و در تعامل با مخاطبان می داند که توانسته به اشکالات و پرسش های آن ها پاسخ دهد.
محققان در این مقاله با بهره گیری از رویکرد توصیفی تحلیلی ابتدا به مرور نظریه نویورت و نیز نظریه کنش ارتباطی هابرماس پرداخته و سپس کاربست نظریه هابرماس را توسط نویورت تبیین نموده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که نویورت از «نظریه کنش ارتباطی» یورگن هابرماس بهره برده است. نویورت در بررسی درزمانی و سوره نگر خود برای تبیین یگانگی و استقلال قرآن در برخی موارد دچار خلط با رویکرد مسیحی شده است.
تبیین روش شناسانه به کارگیری بدیهیات منطقی در استدلال های کلامی امام صادق(علیه السلام)
منبع:
الاهیات قرآنی سال نهم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۶
111 - 129
حوزههای تخصصی:
بی تردید تبیین عقلی و دفاع منطقی از آموزه های دینی، نقش برجسته ای در بالندگی و رشد دین دارد در این میان، امامان معصوم(ع) به ویژه امام صادق(ع) جایگاه ویژه ای در تبیین و تثبیت مباحث اعتقادی تشیع دارند. بخش مهمی از مباحث کلامی امامیه از ناحیه ایشان تبیین شده، به گونه ای که آموزه های منقول از آن حضرت(ع)، اساس دیدگاه های کلامی مذهب تشیع را در عموم مسائل اعتقادی تشکیل می دهد.سوال اصلی جستار این است که امام صادق(ع) چگونه از بدیهیات منطقی در استدلال های کلامی استفاده کرده است؟ این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی روش به کارگیری بدیهیات منطقی در احادیث کلامی امام صادق (ع) به نحو مصداقی پرداخته است. امام صادق(ع) با تسلط به معارف الاهی از یک سو و در نظر گرفتن سطح درک مخاطبان از سوی دیگر، با صورت بندی متناسب، بدیهیات منطق را به نحو اکمل در استدلال های کلامی خویش به کار بسته و با توجه به تنوع مخاطبان، از همه انواع شش گانه یقینیات منطق در استدلال بهره گرفته است. متواترات و حدسیات در مباحث غیر توحیدی و مشاهدات در برهان نظم، کاربرد بیشتری داشته اند. هم چنین استفاده از تجربیات برای غالب مردم فهم پذیر تر بوده است.
بررسی روش و گرایش تفسیر احسن الحدیث
منبع:
تفسیرپژوهی سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰
89 - 67
حوزههای تخصصی:
یکی از ضروریات اجتناب ناپذیر در مطالعات قرآنی بررسی تفاسیر از منظر روش تفسیری می باشد، توجه به روش شناسی تفاسیر در ابعاد مختلف کمک شایانی به دست یابی بر روش صحیح تفسیر قرآن و طبقه بندی تفاسیر می کند. این مقاله با استفاده از روش توصیفی – تحلیلی به روش شناسی یکی از تفاسیر شیعی معاصر و بررسی منابع و مصادر آن می پردازد، تفسیر«احسن الحدیث» اثر آیت الله قرشی یکی از تفاسیر برجسته ای است با استفاده از روشهای مختلف تفسیری، نقل و گاهی نقد آراء دیگر مفسران، به تبیین آیات الهی می پردازد. اهمیت این پژوهش در این است که با استفاده از ملاک های موجود در روش شناسی تفسیر قرآن میزان تعهد مفسر را در روش ادعای خود بررسی خواهد کرد. نگارنده با تتبع در بخش های مختلف این تفسیر به این نتیجه می رسد که روش تفسیری در این کتاب روش جامع با گرایش هدایتی- اجتماعی می باشد. کلیدواژه : روش شناسی، گرایش اجتماعی، تفسیر قرآن، سیدعلی اکبر قرشی.
خوانش سوره مبارکه «صافات» از منظر سبک شناسی آوایی و واژگانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی آوایی به عنوان یکی از شاخه های سبک شناسی از جایگاه مهمی در پژوهش های زبان شناسی برخوردار است. جستار حاضر با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی به بررسی سبک شناختی سوره صافات از منظر دو سطح آوایی و واژگانی پرداخته است تا برجسته ترین زوایای آوایی و واژگانی سوره مذکور همچون نوعیت حروف و بسامد تکرار آن، سجع، جناس و هجاهای به کار رفته در آن را بررسی نماید. نتایج پژوهش حاکی از آن است که عناصر آوایی مثل تکرار، سجع، جناس و ... به عنوان نمونه هایی از عناصر آوایی نقش مهمی در رساندن مفاهیم و معانی بر دوش دارند. از منظر واژگانی نیز کاربرد جمع مذکر سالم با بسامد بالا و افعال ماضی در باب تفعیل جلوه بیشتری در سوره داشته است. و در نهایت اینکه، هم آواها و هم واژگان با موضوع سوره که بیان توحید خداوند و مجازات مشرکان است، همسو می باشد
تأثیر آموزه های قرآنی و حدیثی بر تمدن عصر آل بویه و نفوذ آن بر اقدامات عملی عضدالدوله دیلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴۵
223 - 247
حوزههای تخصصی:
مستندات تاریخی بغداد قرن چهار و علاوه بر آن، تحلیل هایی که از جانب محدثان و مفسران و مورخان، تمدن پژوهان و فیلسوفان تاریخ و دیگران به دست آمده، حاکی از رشد و گسترش فکری و دینی اسلام در مقایسه با دیگر دوره هاست. لذا این پژوهش در نظر دارد بر ارتقای بی نظیر حوزه های گوناگون عمرانی عهد عضدی مانند ساخت اماکن درمانی و فرهنگی، شهرسازی و احیای ویرانی ها، توجه به مرمت مشاهد مقدسه، جمع آوری حدیث و رشد و گسترش تفاسیر و در نهایت امنیت در این عصر؛ که ریشه قرآنی و حدیثی داشته است؛ با استفاده از منابع و متون اصیل و تحلیل های جانبی، به کشف انگیزه های عمرانی این حاکم(عضدالدوله) بپردازد و انگیزه هایی که چرایی و چگونگی جهت گیری فعالیت های او را تا حدودی مشخص کند. به همین دلیل مسأله اصلی این است که تأثیرآموزه های قرآنی و حدیثی در شکوفایی و درخشش تفکر شیعی و ایرانی چقدر بوده است؟
بررسی و تحلیل وجوه ادبی در تفسیر قرآن (نمونه موردی: تفسیر القرآن العظیم ابن کثیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۲
107 - 128
حوزههای تخصصی:
منابع ادبی به عنوان یکی از منابع تفسیر نقش بسزایی در فهم درست از آیات دارند و مقصود از آن، واژگان و متون ادبیات عرب است که یاری گر مفسّر در فهم معنای لغوی، ساختار نحوی و بلاغی آیات است و جایگاه متقدمی نسبت به سایر منابع دارند؛ زیرا بدون فهم واژگان و ساختار ادبی قرآنی، اولین مرحله ی فهم شکل نمی گیرد. ابن کثیر مورخ ، مفسّر و محدّث شافعى قرن هشتم، صاحب «تفسیر القرآن العظیم « است که ضمن تفسیر نقلی آیات، در موارد بسیاری از داشته های ادبی خود نیز بهره گرفته است. نگارنده در صدد است با روش توصیفی- تحلیلی، میزان و چگونگی بهره برداری مفسر از وجوه ادبی(صرف و نحو، بلاغت و مفاهیم ادبی) در تبیین آیات را مورد بررسی قرار دهد. نتیجه ی پژوهش نشان داده که وی، وجوه ادبی را در قالب بیان آراء مستقل با استناد به شواهد شعری معتبر و یا نقد آراء ادبی دیگر علماء یا نقل قول مستقیم آراء پرداخته است.
تقسیم بندی واحدهای اجتماعی در نظام قبیله ای در قرآن کریم با رویکرد ریشه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زندگی اجتماعی در جوامع عربی، از ادوار پیشااسلامی، به نظام قبیله ای تکیه داشته و روابط داخلی، میان اعضای این نظام بر پایهٔ ارتباطات نسبی و خویشاوندی، شکل گرفته است. در این نظام، تقسیم بندی خاصی از واحدهای اجتماعی دیده می شود که درون قبائل و واحدهای بالاتر از آن، مانند شَعب، وجود دارد و فرض بر این است که اغلب این نام گذاری ها تنها به معنایِ خویشاوندی باشند. در قرآن کریم، از واژگانی چون «شعوب»، «قبیله»، «فصیله»، «رهط» و «عشیره» استفاده شده است و این مطالعه در صدد است که چه ارتباطی بین این تقسیم بندی های قبیله ای وجود دارد و چندگانگی واژگان نظام قبیله ای، بر اساسِ تحلیل ریشه شناسی، چگونه قابل درک است. تمرکز این مطالعه بر تحلیل ریشه شناسانهٔ واژگان نظام قبیله ای با استفاده از رویکرد توصیفی تحلیلی به هدف تعریف معانی مشترک و تفاوت های معنایی در تقسیم بندی های قبیله ای است تا تنوع و اهمیت واژگانی این اصول زیرساختی را نشان دهد. این بررسی می تواند به بهبود درک مفاهیم اصولی و اساسی این ساختارها در جوامع عربی کمک کرده و همچنین به شناخت بهتر ارتباط بین این تقسیم بندی ها و تفاوت های واژگانی مرتبط با آن ها کمک نماید. فرضیه اصلی این مطالعه این است که مفهوم اصلی واژگان در این ساختارها به گروه و جماعت اشاره دارد و وجود فروع و شاخه های متعدد در قبیله، به لحاظِ برخی ویژگی های گروهی، خاصِّ آن هاست که نقشی مهم در نمایان کردن فعالیت ها و اهداف گروه های خویشاوندی، از خرد تا کلان در فرهنگ عرب، دارند.
جایگاه وجودشناختی اسماء الهی در عرفان نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عرفان، فقط حق وجود دارد و موجودات کثیر، تعینات و تجلیات او هستند. حال، مسئله اینست که اسماء با پذیرش اصل وحدت وجود در منظومه» فکری عرفا از چه جایگاهی برخوردارند؟ آیا وجود دارند یا خیر؟ اگر وجود دارند، وجودشان چگونه است؟ و اگر وجود ندارند و عدمی هستند، عدمی بودن آنها به چه معناست؟ اسماء الهی واسطه ظهور حق در مراتب غیب و شهادتند. اسماء در تعین اول (مرتبه غیب اول) با ذات حق وحدت دارند اما در تعین ثانی، با ظهور اعیان ثابته، ظهور علمی پیدا میکنند و نسبت اسماء و اعیان ثابته، در مرتبه غیب دوم آشکار میشود. در مرتبه شهادت، اسماء بر اساس استعداد اعیان ثابته به آنها وجود خارجی میبخشند و نسبت وجودی (اعیان خارج و اسماء فعل) ظهور می یابد. اما خود اسماء از آنجا که ظهور وجودند در خارج وجود مستقل ندارند بلکه از نسب وجودی هستند و بر اساس مظاهر (یک طرف نسبت)، ظهور خارجی دارند و هرگاه مظاهر، استعداد جزئی دریافت ظهور عینی را داشته باشند، اسماء (طرف دیگر نسبت) نیز ظاهر میشوند و اگر استعداد نباشد، اسماء به اصل خود (مرتبه» غیب) رجوع میکنند. در واقع اسماء، معدومالعین و موجودالاثرند.
کاربست رویکرد «ساختار شناختی» در روش های آموزشی قرآن در راستای یادگیری معنادار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۴
197 - 222
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با توجه به اهمیت و تأثیر تحکیم ساختار شناختی در حوزه فعالیت های آموزشی سامان یافته است. طریقی که افراد اطلاعات و دانش را در ذهن خود سازمان می دهند، «ساختار شناختی» [1] می باشد. [2] یکی از نتیجه های مهم در جریان ایجاد و تحکیم ساختار شناختی، معنادار کردن یادگیری، یعنی پیوند زدن دانش جدید با مفاهیمی است که از پیش در ساختار شناختی فرد وجود دارد. هر قدر این ارتباط ها بیشتر باشد، ادراک عمیق تر می گردد. طبق آیه 9 سوره اسراء «إنَّ هَذَا الْقُرْآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أَقْوَمُ...» بر این باوریم که قرآن کریم در راستای رسالت آموزش و هدایت اقوم، روش های خود را نیز معرفی می کند. از این روی این مقاله در پی آن است که با تأمل در قرآن و متون علم آموزش و پرورش با روش توصیفی تحلیلی، ضمن تبیین جایگاه ویژه ساختار شناختی و تحکیم آن در فرایند آموزش، روش هایی را که قرآن برای این منظور به کار برده است، استخراج نماید. یافته های پژوهش نشان می دهد که ایجاد و تحکیم ساختار شناختی در قرآن دارای راهبردهایی است مشتمل بر: بیان مطلب در بستر اتفاقات زمانه، بسترسازی در خلال صحبت با دیگران، بسترسازی در خلال داستان، چندوجهی کردن روی سخن مستقیم با مخاطب، قلاب زدن پیوسته کلام به رکن های برجسته سخنان قبلی و وارد کردن عنصر عاطفی احساسی، مانند تصویرسازی و آهنگ گونه کردن تکرارها، به بدنه هرم ساختار شناختی. [1]. Cognitive Structure. [2]. ساخت شناخت و ساختار شناخت هم ترجمه شده است.
تقابل واژگان عسر و یسر در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۴
525 - 549
حوزههای تخصصی:
هدف ما در این پژوهش، بررسی معناشناختی تقابل واژگان عسر و یسر در قرآن کریم است؛ زیرا علاوه بر منابع لغت، یکی از بهترین راه های دانستن معنای واژگان، استفاده از واژگانی است که با یکدیگر تقابل معنایی دارند. راه دیگر، استفاده از سیاق آیات قبل و بعد است. گاه از روی سیاق یا معنای واژه مقابل، معانی ای از یک واژه فهمیده می شود که در هیچ کتاب لغتی به چشم نمی خورد. ضمن اینکه بین معنای فهمیده شده و اصل ریشه واژه، قرابت معنایی وجود دارد. هرچه بیش تر به کنه معانی آیات پی ببریم بیش از پیش از مفاهیم آیات قرآن لذت خواهیم برد و بهتر در زندگی مادی و معنوی مان از آیات خداوند بهره مند خواهیم شد. از مهم ترین نتایج این پژوهش، پی بردن به زیبایی های معناشناختی آیات قرآن در کنار شناخت دقیق تر معنای این دو واژه، آشنایی با دو روش مذکور و بکارگیری آن ها است و اینکه هرگاه خداوند ابتدا یسر را ذکر نموده و سپس عسر را بیان کرده است به نوعی هشدار داده و هرگاه عسر بر یسر مقدم شده است نوید و امید به برطرف شدن سختی و رسیدن به گشایش داده است.
بررسی تفسیری آیه تبلیغ با تکیه بر ارزیابی دیدگاه ناسازگاری سیاقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۱
۶۶-۴۷
حوزههای تخصصی:
آیه تبلیغ که از آیات شاخص در موضوع ولایت است، در طول تاریخ معرکه آراء مفسران فریقین بوده است. برخلاف دیدگاه اکثر مفسران اهل سنت، دیدگاه اکثر مفسران شیعی حاکی از دلالت آیه بر ولایت امیرالمؤمنین(ع) است. البته روایات دال بر این معنا محدود در مصادر روایی شیعیان نیست و در برخی مصادر روایی اهل سنت منعکس شده است. بر این پایه بعید نیست که اختلاف ها در مورد دلالت آیه، ریشه در امری غیر از روایات داشته باشد و آن چگونگی فهم ارتباط موجود میان آیه تبلیغ و آیات اهل کتاب است. فهم نادرست این ارتباط، زمینه طرح دیدگاه ناسازگاری سیاقی در استدلال به آیه تبلیغ بر ولایت امیرالمؤمنین(ع) را فراهم آورده است. در این راستا نگاهی توصیفی تحلیلی به دیدگاه و خاستگاه آن نشان می دهد: الف. آیه تبلیغ خواه پیوستگی نزولی با آیات اهل کتاب داشته باشد و خواه نداشته باشد، با توجه به متوقف نبودن دلالت آیات اهل کتاب بر آیه تبلیغ و تغییر لحن در آیه تبلیغ، آیه ای معترضه است؛ ب. آیه تبلیغ با دلالت بر ولایت امیرالمؤمنین(ع) به حسب معنا به آیات اهل کتاب مرتبط است؛ ج. روایات صادره از معصومان(ع) در خصوص آیه تبلیغ، کوششی هوشمندانه به منظور اثبات نادرستی این دیدگاه بوده است.
وجوه معنایی تاویل در روایات اهل بیت(ع) و مسئله بطن قرآن
حوزههای تخصصی:
در روایات اهل بیت(ع) مباحثی پیرامون تاویل و تنزیل و بطن قرآن وجود دارد که پرداختن آن بسیار اهمیت دارد و در مواردی میان معانی آن خلط شده است. این پژوهش به دنبال این است که وجوه معنایی تاویل و تنزیل را مشخص کند و مسئله بطن قرآن و مرز آن با تاویلات غلط و تفسیر به رای را روشن کند.و ضرورت دارد که در حوزه تاویل و بطن، این مسائل روشن گردد.جمع آوری مطالب در این تحقیق به صورت کتابخانه ای بوده و روش تحقیق توصیفی تحلیلی می باشد.پس از بررسی ها مشخص شد که تاویل به معانی مختلفی از جمله مخالف متن ظاهر قرآن، تفسیر قرآن، مصداق و تطبیق و غیره آمده است همچنین بطن قرآن مسئله مهمی است که فرق آن با تاویلات غلط و تفسیر به رای این است که بطن با نصوص قرآن و اهل بیت و عقل مخالفت ندارد اما تفسیر به رای با آیات و روایات یا عقل در تضاد است.
بررسی دیدگاه قرآن و روانشناسی نسبت به موفقیت بر اساس نظریه ی زمینه ای
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر به منظور دستیابی به وجوه تشابه و تمایز دیدگاه قرآن و روانشناسی به «موفقیت» و شرایط، تعامل ها و پیامدهای آن، رویکرد کیفی و روش نظریه ی زمینه ای به کار گرفته شد. با اعمال سه نوع کدگذاری باز، محوری و انتخابی درباره داده های قرآن و روانشناسی، الگوهای پارادایمی تدوین و با توجه به آن ها تعریف موفقیت ارائه شد. در الگوی قرآن «فلاح» به عنوان مقوله اصلی و «فطرت خداجو»، «لطف الهی»، «باور به آخرت» به عنوان شرایط علّی؛ «آزادی» و «ورود به صراط مستقیم» به عنوان شرایط زمینه ای؛ «روابط مثبت» و «قدرت درونی» به عنوان مقوله های واسطه ای و «خودسازی»، «عبودیت»، «دینداری»، «ولایتمداری» و «سرعت و سبقت» به عنوان راهبرد مطرح شدند. در الگوی روانشناسی «شکوفایی» به عنوان مقوله اصلی انتخاب و «خودشناسی» و «غایت گرایی» به عنوان شرایط علّی؛ «آزادی»، «محیط مناسب» و «انگیزش» به عنوان شرایط زمینه ای؛ «هیجان ها و عواطف مثبت»، «روابط مثبت» و «ویژگی های شخصیتی» به عنوان مقوله های واسطه ای و «خودکفایی و خودمدیریتی»، «کار و تلاش»، «تفکر و سبک تبیین مناسب» و «تأخیر کامروایی لذت جویی» به عنوان راهبرد مطرح شدند. یافته ها نشان داد هر دو دیدگاه موفقیت را رشد و تحقق انسان می دانند که در دیدگاه قرآن باعث فلاح و ورود به حیات طیبه شده و منتهی به قرب و فوز الهی می گردد اما در دیدگاه روانشناسی به منظور نیل به شکوفایی، تعالی و بهزیستی صورت می پذیرد. قرآن، الگوی پارادایمی موفقیت را حول محور «خداوند» ترسیم می کند درحالیکه در الگوی روانشناسی، «انسان» محور اصلی است.
نظریه سازمانی و مدیریتی مبتنی بر اصل اخوت
منبع:
مطالعات قرآن و علوم سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳
89 - 111
حوزههای تخصصی:
اخوت و برادری از مفاهیم رایج و با ارزش فرهنگ اسلامی بوده و آیات متعدد و روایات گوناگون به آن پرداخته اند. با توجه به اهمیت و نقش کلیدی آن در رشد و تعالی سازمان، نگارنده سعی نموده است که با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر آیات و روایات آثار و کارکردهای آن را مورد تجزیه و تحلیل قرار دهد. یافته های پژوهش حکایت از آن دارد که در شرایط کنونی که عداوت و کینه توزی، حسادت و خود برتر بینی و... به اوج خود رسیده؛ می توان با استمداد از آموزه های وحیانی که مسئله اخوت را مطرح نموده و حقوق ناشی از آن را به زیبای تشریح کرده، آن را در سازمان نهادینه کرد و از این طریق جلوی ظلم، رقابت های ناسالم، حرص، خودخواهی و... را گرفت و زمینه مشارکت، تعاون، مساوات، اعتماد، امنیت و سعادت دنیوی و اخروی را فراهم نمود. همچنین مشخص شد که با حاکم شدن نظام بر خواسته از برادری آنچه بیش از سود و منفعت فردی حائز اهمیت است، منفعت جمعی و حاکم شدن سعادت و خوشبختی همگان در سازمان است که در پرتوی آن منفعت فرد نیز افزایش می یابد و سبب می شود که سازمان با سرعت بیشتری به سوی رشد و توسعه همه جانبه گام بردارد... و نیز روشن گردید که اخوت و برادری علاوه بر اثرات ساختارگرایانه بر سازمان و فراهم کردن زمینه های لازم جهت رشد و توسعه، می تواند مشکلات سرمایه ای طرح های سازمانی را با کمترین هزینه حل نماید و سرمایه های مادی مورد نیاز آن ها را تأمین کند.
جایگاه اقناع و تخییل در ریاست از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارابی وظایفی چون تدبیر، تعلیم و تأدیب اهل مدینه، بکارگیری فضایل و اخلاق در شهرها و ملتها و عادت دادن مردم به این امور، قانونگذاری و بسترسازی برای وضع و اجرای قوانین از طریق ایجاد انس به آنها در مردم، و ایجاد امور نظری و دانش سیاسی در جمهور را بر عهده ریاست قرار داده است. او در مفهوم سازی خود از همه اصناف ریاست، تخییل و اقناع را بعنوان محصولات دو صنعت شعر و خطابه، شرط لازم و ضروری میداند. تبیین این مطلب را با اشاره به بعد ابزاری و رسانه یی تخییل و اقناع میتوان آشکار نمود. تخییل و اقناع در دو بعد تصوری و تصدیقی سبب تتمیم غرض رئیس اول و وسیله تحقق وظایف وی هستند، چراکه ضعف ادراکی اکثریت افراد سبب میشود درک آنها جز در سایه تخییل و اقناع مقدور نباشد. بنابرین، رئیس باید با شناخت مرئوسین خود، راه صحیح مواجهه، تعامل و گفتمان مناسب با آنها را در تمامی سطوح ادراکی در پیش گیرد.
روایت تفسیری امام جواد (ع) درباره حد سرقت و دلالت آن بر روش تفسیر قرآن با قرآن
حوزههای تخصصی:
محمدحسین طباطبایی در تفسیر المیزان شیوه ای برای فهم قرآن بازمی نماید که معمولاً با نام «روش تفسیر قرآن با قرآن» شناخته می شود. افزون بر وی، شخصیت های متعدد دیگری نیز در دوران معاصر به نفع این روش استدلال می کنند و ازجمله، روایتی از امام جواد (ع) درباره میزان مجاز قطع دست سارق را که در آن آیه 38 سوره مائده درباره حد سارق برپایه آیه 18 سوره جن تفسیر می شود نشانه تأیید اهل بیت (ع) بر تفسیر قرآن با قرآن می دانند. در شماره 27 مجله آموزه های قرآنی (بهار و تابستان 1397ش) مقاله ای با عنوان «واکاوی تفسیر آیه حد سرقت به آیه أنَّ المَساجِدَ لِلّه» منتشر، و در آن نقدهایی بر استدلال به این روایت وارد می شود. از نظر مؤلفان آن مقاله روایت یادشده دربردارنده تشویقی به کاربرد قرآن برای تفسیر قرآن نیست؛ بل که بیان حکم الهی برپایه علم امام، و ذکر توجیهاتی با استناد به خود قرآن برای اسکات خصم را دربر می گیرد. در مقاله حاضر بنا ست مخالف نظر مؤلفان مقاله یادشده استدلال، و از این دفاع کنیم که می توان از موضع یک مفسر شیعی روایت امام جواد (ع) را پشتوانه قابل دفاعی برای روش تفسیر قرآن با قرآن، و هم چون تأییدی از امامان شیعه (ع) بر این شیوه تفسیری دانست.
درآمدی بلاغی بر جمله معترضه در قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
اسلوب اعتراض، یکی از سبک های گفتمانی پرکاربرد قرآن کریم به شمار می آید. در این تحقیق با بازخوانی و جستاری تفصیلی در دامنه کتب تفسیری و ادبی، کاربرد وسیع جملات معترضه در قرآن و گونه های آن نمایانده شده است سپس با دسته بندی منظم و نیز تفکیک جملات معترضه تک غرضی از چند غرضی، اغراض کلی نهفته در آیات شناسایی، بررسی و مستندسازی شده اند، آن گاه چهار غرض تأکید، دفع خطور ذهنی، تقریر و رد کلام کافران دارای بیشترین کاربرد دانسته شده اند. هدف از پژوهش حاضر پاسخ به چرایی استفاده از سبک بیانی اعتراض در قرآن کریم و نیز حل ابهام عدم تناسب و ارتباط میان آیات معترضه و دیگر آیات است. این پژوهش از نوع تحلیلی توصیفی بوده و طی آن ضمن یافتن حدود بیست مورد از اغراض جملات معترضه و بررسی آن ها ثابت می شود که اطناب حاصل از اسلوب اعتراض در قرآن کریم کاملاً هدفمند و در جای خاص خود بوده و طبق مقتضای حال به کار رفته است و از لحاظ کمی و کیفی بسیار فراتر از اسالیب به کار رفته در متون نظم و نثر عربی است، هم چنین از مهم ترین عوامل اعجاز ادبی، بیانی و محتوایی قرآن کریم به شمار می رود.
واکاوی جریان شناسی و رویکرد قرآنیان شبه قاره هند
حوزههای تخصصی:
قرآن بسندگان گروهی از مسلمانان اند که قرآن را تنها مصدر تشریع احکام قلمداد کرده، حدیث (یکی از مهم ترین منابع استنباط احکام) را انکار می کنند. رگه های سنت ستیزی به زمان حیات پیامبرﷺ برمی گردد. این تفکر در دو سده اخیر دوباره مجال رشد یافت و در شبه قاره به نهضتی همه گیر تبدیل شد. بررسی جریان شناسی و رویکرد این فرقه که آبشخور اصلی این تفکر هستند، اهمیت بسزایی دارد. دو عامل اهل حدیث و به ویژه استعمار، نقش عمده ای در شکل گیری این جریان ایفا کرده اند. در سده هجدهم شاه ولی اله و در سده نوزدهم احمد خان به بازنگری احادیث روی آوردند. به تبع ایشان، قرآنیان شبه قاره، در اوایل سده بیستم، به بازنگری احادیث پرداختند. در رأس این جریان در سده یادشده، چکرالوی و امریتسری قرار داشتند که هر دو تحت تأثیر افکار استعمار با توجه به بازنگری ای که در احادیث انجام دادند، درنهایت روایات را به طور کامل رد کردند و آن را منکر شدند و فرقه قرآنیان را در شهر لاهور و امریتسر طرح ریزی کردند. رویکرد قرآنیان شبه قاره عبارت است از: چگونگی عمل به سنت پیامبرﷺ و به کارگیری احادیث وی؛ چگونگی عصمت پیامبرﷺ در دریافت و ابلاغ حی؛ منابع تفسیر و دایره شمول آن؛ رجعت عیسی×؛ وجود بهشت و جهنم؛ چگونگی ادای نماز و روزه؛ تعدد زوجات. در این نوشتار کوشش شده است با رویکرد توصیفی– تحلیلی، به جریان شناسی و رویکرد قرآنیان شبه قاره پرداخته شود و سعی بر آن است دیدگاه های این فرقه نقد گردد.
«تقدیم و تأخیر» در تفسیر احسن الحدیث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی نحوه چینش کلمات در عبارات قرآن کریم و جابجایی واژه ای با واژه دیگر که به جهت افزایش زیبایی ظاهری یا بیان نکته ای خاص معنایی انجام شده است در علم معانی ذیل عنوان «تقدیم و تأخیر» مورد بحث قرار می گیرد و دانشمندان علوم قرآنی و مفسران نیز به تناسب، به تبیین آن پرداخته اند، پژوهش حاضر با هدف بررسی زیبایی های ظاهری و محتوایی قرآن در تفاسیر همه فهم و معاصر قرآن، به بررسی مسئله «تقدیم و تأخیر» در «تفسیر احسن الحدیث» آیت الله قرشی پرداخته است که با گردآوری، طبقه بندی و تحلیل موارد مذکور در این تفسیر سامان یافته است. نویسنده پس از ذکر انواع تقدیم و تاخیر و بررسی شیوه های مختلف بیان آن در تفسیر احسن الحدیث و اشاره به منابع مفسر مذکور در این امر، نتیجه گرفته است که از نظر این تفسیر مهم ترین اغراض تقدیم و تأخیر در آیات قرآن، حصر و اختصاص، تأکید بر اهمیت مطلب، بیان شرافت و فضیلت، بیان عظمت، بیان تقدم وجودی، توجه به سیاق، بیان قبح مطلب و رعایت فواصل آیات است. همچنین این کتاب در برخی موراد نظر متقدمان در برخی جابجایی های کلمات را نپذیرفته و البته در موارد نادری هم بحث تقدیم و تاخیر را به صورت نادرست به کار برده است.
فرایند پردازش باورها از منظر آموزه های قرآنی و تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
۲۵۹-۲۸۰
حوزههای تخصصی:
اسلام دین جامعی است که برای تمامی ساحت های زندگی انسان برنامه دارد. گاهی سخن از محتوای برنامه هاست که در این زمینه از صدر اسلام گفتارها و نوشتارهای تفسیری، روایی، اخلاقی، اعتقادی و ... به آن پرداخته اند. گاهی سخن از فرایند و طرح کلی است که به پردازش باورها و نحوه عملی سازی و به کارگیری آن در زندگی می پردازد. اگر پردازش باورها را مجموعه عملیاتی که روی باورها صورت می گیرد تا هدف نهایی آن تحقق یابد، دانسته شود. فرایند پردازش باورهای دینی از منظر آموزه های قرآنی و تفسیری شامل هفت مرحله خواهد بود: تولید، تعالی یا فرابری، گزینش، طبقه بندی، توسعه، تثبیت و عملی سازی باورها. عملی سازی نیز شامل فرایندی است که در دو بخش فردی و اجتماعی تحقق می یابد. مراحل تحقق آن در فرد شامل: شروع هدفمند، عادت، سجیت، شاکله و شأن است؛ مراحل تحقق آن در جامعه نیز اشاعه، تبلیغ، اقامه، سنت و تمدن سازی است که انسان با طی این مراحل می تواند به عالی ترین مراتب و اهداف برسد.