فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۳۲۱ تا ۱۲٬۳۴۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
369 - 401
حوزههای تخصصی:
در تنظیم مناسبات دولت- شهروند نمی توان برآوردن حقوق افراد را به حسن نیت حکومت محول نمود و دسترسی به دادرسی اداری را باید همچون ابزاری برای دستیابی شهروندان به دیگر حقوق خود در نظر گرفت. در نتیجه، علاوه بر محاکم قضایی که به اختلافات بین مردم رسیدگی می کنند، باید محاکم اداری بی طرف و مستقلی وجود داشته باشند که افراد در صورت نقض حقوقشان از سوی ارگان های دولتی و مجریان قانون بتوانند به منظور احقاق حق خود به آنجا مراجعه کنند که از جمله این محاکم، دیوان عدالت اداری است و اینکه دیوان عدالت اداری چه نقشی در نظارت بر رعایت حقوق ملت دارد؟ به عنوان مسأله ای قابل طرح است. در این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته این نتیجه قابل بیان است که؛ دیوان عدالت در نقش حامی و مدافع حقوق ملت، اقدامات و تصمیمات مأمورین و نیز مصوبات واحدهای دولتی را زیر نظر می گیرد، به عنوان مرجعی قضایی به صورت غیر مستقیم در تحقق حقوق ملت با نظارت بر محاکم اداری انجام وظیفه می نماید.
مبانی معرفت شناختی مطالعات میان رشته ای قرآن کریم و روان شناسی
حوزههای تخصصی:
طرح مطالعات میان رشته ای قرآن کریم و روان شناسی زمینه نظری مناسبی برای تحول در علوم انسانی با رویکردی قرآن محور در جامعه اسلامی تلقی می شود. به خصوص که آموزه های قرآنی بر اساس رویکرد انسان شناسانه خاص قرآن، نقش اساسی در ادبیات روان شناسی دارد. هدف این مقاله که با روش توصیفی تحلیلی است، ارائه مبانی معرفت شناختی و ویژگی های مطالعات میان رشته ای قرآن کریم و روان شناسی است. یافته های تحقیق نشان می دهدکه مطالعات میان رشته ای قرآن کریم علاوه بر حواس پنج گانه و عقل، بر وحی و قلب تکیه داشته در حالی که روان شناسی متعارف با یک روش اثبات گرایانه فقط بر حس و تجربه تأکید دارد. همچنین نتایج به دست آمده نشان داد که مهمترین ویژگی های مطالعات میان رشته ای قرآنی نسبت به روان شناسی متعارف، جامعیت، توجه به مبداء و معاد، اتقان و خطاناپذیری، و دارا بودن ساختار جامع و تناسب میان تکوین و تشریع است. نوآوری این پژوهش، انجام مطالعه میان رشته ای قرآن کریم و روان شناسی بر اساس مبانی معرفت شناختی اسلامی است
تبیین شطحیات عرفانی در حوزه معرفتشناسی حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ابهام و تناقض در بیان، از جمله مهمترین شاخصه های شطحیات عرفانی در حوزه معرفتشناسی است. از نظر ملاصدرا وضوح یا ابهام شهود عرفانی، ارتباط مستقیمی با میزان اشتداد نفس و صفای باطن عارف در فرایند وحدت عاقل و معقول و ریاضتهای شرعی دارد. بر این اساس، وی بروز ابهام در شهود را محصول عدم اشتداد نفس عارف و همچنین فقدان ریاضتهای شرعی میداند که منجر به دستکاری احتمالی و بروز خطا و انحراف در تصدیق میگردد. در مسئله تناقض، صدرا بر اساس مبانی هستی شناختی خویش، شطح را بدلیل اشتمال بر دعوی حلول و اتحاد با ذات خداوند، مقوله یی متناقض میداند که مستلزم دوگانگی در اصل وجود خارجی است. او بدلیل شاخصه های مذکور صراحتاً شطح را آفت دین و عقاید دینی عوام میداند. با این وجود، بر اساس مبانی معرفتشناختی خویش، سعی میکند عرفای وحدت وجودی چون بایزید و حلاج را از این اتهام مبرا سازد. صدرالمتألهین بر اساس رابطه تشأن بین حق و خلق معتقد است تجربه این عرفا از فنا بمعنای ترک التفات از خود و انانیت خویشتن و التفات کلی به ذات خداوند است و ایراد شطح احتمالی بدین علت است که ایشان أعلی مراتب وحدت عاقل و معقول را تجربه کرده اند که مستلزم وحدت عاقل و معقول بالذات و بالعرض بوده و نمیتوان چنین تجربه یی را به اتحاد و حلولی متصف نمود که ویژگی اساسی شطحیات صوفیان است.
ماهیت غلو در تفاسیر روایی: بررسی موردی تفسیر تبیان سلیمانی
حوزههای تخصصی:
پدیده غلو و اندیشه های غالیانه یک واقعیت پیچیده در فرهنگ شیعه محسوب می شود. این پدیده بعد از رحلت پیامبر اکرم (ص) ظهور نمود. مبارزات مستمر اهل بیت (ع) و عالمان شیعه با پدیده غلو با ابراز نگرانی های ایشان از ترویج خرافات و تخریب چهره دین پیوند خورده است. غالیان برای دست یابی به اهداف خویش با ترویج باور های اساطیری کهن، اختلاف افکنی و ترویج اباحی گری روایاتی را در کرامات و فضائل اهل بیت (ع) جعل و منتشر می کردند که نمونه هایی از آن ها در منابع رِوایی و تفاسیر مأثور شیعه قابل ردیابی است. یکی از تفاسیر روایی به زبان فارسی تفسیر تبیان سلیمانی است که محمد مشهدی (درگذشته حدود 1125ق) مؤلف تفسیر مشهور کنزالدقائق و بحرالغرائب در سده 12 هجری آن را نوشته است. در این مطالعه با تحلیل متون تفسیری و استفاده از داده های رجالی و حدیثی نمونه هایی از روایات غالیان را که در این متن تفسیری رسوب کرده است برپایه تحلیل سند و متن روایت ها بازخواهیم شناخت.
تحلیلی بر آیات ناظر بر طرح شبهه و پاسخ گویی به شبهات در قرآن با تأکید بر دیدگاه مغنیه در الکاشف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه معارف قرآنی (آفاق دین) سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲شماره ۵۳
237 - 266
حوزههای تخصصی:
حقایق دینی به شرط برخورداری از یک منطق راسخ و مبانی استدلالی استوار، همواره مورد اقبال و پذیرش واقع می شود. از همین روست که قرآن کریم به مثابه آخرین وحی نامه الهی، پرسش و شبهات – مستقیم یا غیرمستقیم- پرسشگران و شبهه کنندگان را طرح و روش های منطقی مواجهه با آن را گزارش نموده است. فهم این مقوله مهم، فرع بر پذیرش جامعیت و جاودانگی قرآن، به عنوان آخرین نسخه هدایت الهی برای بشریت است. اهمیت این پژوهش ازاین روست که در عصر و روزگار فعلی، توجه به این موضوع اساسی، بار دیگر ما را به اهمیت مواجهه منطقی و مستدل، با شبهات دگراندیشان واقف می سازد. قرآن به عنوان سند جاودان سعادت انسان با شبهه مواجهه ای منطقی و خردمندانه دارد؛ و راه کارهایی را در شناخت شبهه و گونه های نظری و عملی مخالفان انبیاء به عنوان اصلی ترین جریان شبهه کننده ارائه نموده است. در گام نخست، گزارش دقیق شبهه که معطوف به دو جنبه گفتاری و عملی شبهه کنندگان است و تبیین صحیح عناصر هر گفتار و نحوه عمل مخالفان و معاندان را می توان مقدمه راه کار قرآنی به شمار آورد. در گام بعدی ارائه پاسخ های قرآن ابتدا مبتنی بر مؤلفه های فطری انسان، تحریک عقل و وجدان آن ها، و سرانجام در صورت لجاجت و استمرار دشمنی آنان، مواجهه بر اساس سنت های الهی است. برخی مفسّران عصری، همچون محمدجواد مغنیه که در تفسیر آیات قرآنی تحولات اجتماعی را به عنوان یک عامل مهم در نظر گرفته از همین روش مواجهه قرآنی با شبهات الگو گرفته و در مقام پاسخ به آن ها برآمده است. این جستار با روش توصیفی–تحلیلی به جنبه های گونه گون شبهه و آموزه های قرآنی پرداخته است. بر این مبنا ابتدا آیات ناظر بر شبهه کنندگان در قرآن مطرح و روش های مواجهه این کتاب الهی با آن ها توصیف و بررسی می شود. در پی این بررسی نمونه هایی از دیدگاه های تفسیری مغنیه در الکاشف با رویکرد شبهه شناسانه ارائه می گردد.
وجود اصیل، شکل گیری و موانع آن در رهیافتی به هبوط حضرت آدم (ع)
منبع:
تفسیرپژوهی سال اول پاییز و زمستان ۱۳۹۳ شماره ۲
210 - 189
حوزههای تخصصی:
نگاه وجودی به مسائل و مباحث فلسفی از حیث آن که وجود خود را در جهان منکشف، و چیزهای دیگر را نیز حاضر می کند در فلسفه غربی امری مستحدث و مربوط به اواخر قرون نوزده و بیست است که در قالب فلسفه وجودی تجلی کرده است؛ اما اگر با دقت به آن بنگریم، می بینیم که در سنت دینی چنین نگاهی، تاریخی چند هزار ساله دارد و در ادیان ابراهیمی سه گانه حضوری فعال و پویا دارد. به خصوص اگر به مسأله ترس آگاهی، ترس از دست دادن معصومیت از گناه، توبه و حضور وجودی در پیشگاه ربوبیت بنگریم. همه مضامین در قصه حضرت آدم ظهور و بروز فعال تری دارد. داستان حضرت آدم (ع) - که تجسم جوهره انسانیت است - در جهان قبل از هبوط و قبل از انکشاف، وجود اصیل و تبدیل آن به وجود غیر اصیل تجلی می کند؛ اما در جهان پس از هبوط وجود غیر اصیل و چگونگی تبدیل آن به وجود اصیل به ما نشان داده می شود. در این تلاش شده است تا وجود اصیل به معنای حضور در پیشگاه ربوبیت، چگونگی شکل گیری و تبدیل آن به غیر اصیل و طریقه دریافت مجدد وجود اصیل را نشان داده شود.
بینامتنی قرآنی-روایی در دفتر ششم مثنوی معنوی
منبع:
پژوهشنامه تأویلات قرآنی دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
163 - 193
حوزههای تخصصی:
وامگیری از قرآن کریم روایات در قرون قبل، از طریق انواع ادبی ، چون اقتباس، تضمین،تلمیح و...صورت میپذیرفته است ؛ ولی از سال 1966م. طی نگرشی نو، خوانش متون از زاویه «نظریه بینامتنیت» ارایه شده توسط ناقد بلغاری «ژولیا کریستوا»، درآثار گوناگون خصوص در آثارادبای مسلمان در حوزه متون ادبی صورت پذیرفته است. هدف تلاش حاضر شناخت، معرفی وبیان میزان بینامتنیت روایی درالفاظ ومضامین اشعار دفتر ششم مثنوی معنوی اثر جلال الدین محمد بلخی به روش توصیفی – تحلیلی وبا استقراء الفاظ ومضامین روایات و احادیث درابیات است. باتحلیل وبررسی روند بینامتنیت دراشعاردفتر ششم (متن حاضر) واحادیث (متن غایب) درمییابیم که این شاعر چیره دست، دست مایه ی آموزههای اخلاقی و عرفانی خود را از غنی ترین منابع آموزشی اسلام وام گیری نموده است. در برخی ابیات به لحاظ ساختاری ولفظی ودر برخی دیگر از حیث مضمون ومحتوا از آیات وروایات بهره برده است. کاربرد روابط مضمونی ومحتوایی آیات وروایات به لحاظ کیفیتی (به صورت اشاره یا اقتباس معنایی)در تعداد کثیری از ابیات دفتر ششم که تناص از نوع نفی متوازی (امتصاص) و نفی کلی (حوار) را پدید آورده است.
بررسی تطبیقی شأن نزول آیه تبلیغ در منابع تفسیری شیعه و اهل سنت
منبع:
مطالعات تفسیری آلاءالرحمن سال ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵
55 - 75
حوزههای تخصصی:
درک عمیق و دقیق مفاهیم قرآن، مستلزم آگاهی از شان نزول آیات آن است. آیه ی تبلیغ (مائده:۶۷) از جمله آیاتی است که در تفسیر و تأویل آن، شان نزول نقشی محوری ایفا می کند. این پژوهش با رویکردی توصیفی - تحلیلی، به بررسی دیدگاه مفسران شیعه و سنی در خصوص شان نزول این آیه و ارتباط آن با واقعه غدیر خم می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد که اکثریت قریب به اتفاق مفسران شیعه و گروه قابل توجهی از مفسران اهل سنت، شان نزول آیه ی تبلیغ را مرتبط با واقعه ی غدیر و ابلاغ خلافت و امامت حضرت علی(ع) توسط پیامبراکرم(ص) می دانند. این همخوانی، هم با قرائن درونی آیه، از جمله تأکید ویژه بر «بلاغ» و وابستگی اتمام رسالت نبوی به ابلاغ امامت امام علی(ع)، و هم با قرائن بیرونی مانند روایات معتبر از هر دو مذهب شیعه و سنی سازگار است. با این حال، برخی از مفسران اهل سنت، با تمرکز صرف بر بخشی از آیه (حفاظت جان پیامبر از سوی خداوند) و عدم توجه به انسجام معنایی کل آیه، ارتباط آن را با واقعه غدیر انکار می کنند.
چالش های سیاسی مقاومت اسلامی در عرصه خارجی و راه حل های قرآنی مقابله با آن
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
40 - 68
حوزههای تخصصی:
«مقاومت» یکی از مفاهیم مهم در فرهنگ اسلامی است که مسلمانان با تکیه بر آن می توانند دشمن را از رسیدن به اهداف خود بازدارند. بی تردید دشمن در برابر مقاومت اسلامی، چالش هایی ایجاد می کند تا مانع دستیابی مسلمانان مقاومت گر به اهداف خود باشند. این چالش ها را در ابعاد گوناگونی می توان تقسیم بندی است که چالش ها سیاسی، از مهم ترین آنها است. چالش های سیاسی در دو عرصه داخلی و خارجی ممکن است ایجاد شود. این تحقیق در پی تبیین چالش های سیاسی مقاومت اسلامی در عرصه خارجی است. ازآنجاکه قرآن کریم با تأکید بر مقاومت اسلامی در برابر دشمن، به ارائه راهکار مقاومت پرداخته است، در این تحقیق، راه حل های قرآنی مقابله با این چالش ها نیز تبیین می گردد. با بررسی و تحلیل اقدامات دشمن، مهم ترین چالش های خارجی، جبهه سازی دشمن، انزوا، تضعیف، و در نهایت تسلط استعمارگران است. از قرآن کریم برای مقابله با این چالش ها، راهکارهای متعددی نظیر روابط خارجی، عزت طلبی، تقویت درونی، و در نهایت استقلال و سلطه ستیزی استفاده می شود. نوع گردآوری اطلاعات در این تحقیق، کتابخانه ای بوده و با روش توصیفی-تحلیلی به پاسخ گویی به پرسش پژوهش پرداخته است.
واکاوی روش های تربیتی برخورد با فرزند بر مبنای سوره یوسف- یک مطالعه کیفی
حوزههای تخصصی:
روش های تربیتی یکی از بخش های مهم نظام تربیتی اسلامی هستندکه مربی با به کارگیری آن ها متربی را از وضع موجود، به وضع مطلوب می رساند.در این پژوهش تلاش شده با استفاده از روش تحلیل محتوا به استخراج مضامین روش های تربیت فرزند در سوره یوسف بپردازد که با توجه به ماهیت موضوع و محدودیت جامعه پژوهشی از نمونه گیری صرف نظر شد و کل جامعه تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت.نتایج حاصل از پژوهش نشان داد روش های کنشی با 51% بیشترین فراوانی و روش های بینشی با 28% و روش های گرایشی با 21% کمترین فراوانی شده است. براساس یافته ها روش های تغافل و همانندسازی سهم بزرگی درکنش و پرورش فضایل و اصلاح رذایل متربی دارد و روش های محبت و تکریم روش مؤثرتری در ایجادگرایش برای رشد تربیتی فراهم می کند و روش های موعظه و تذکر نقش به سزایی در زمینه ی بینش سازی متربی دارد.مقوله ی تربیت از ابتدایی ترین و اساسی ترین نیازهای زندگی بشری است. در حوزه تعلیم و تربیت، به فعلیت درآوردن و پروردن استعدادهای درونی بالقوه موجود در یک شیء، تربیت نامیده می شود.انسان در پرتو تربیت صحیح است که به عنوان موجودی هدفمند به آرمان های خود می رسد. اتخاذ مؤثرترین روش های متناسب با رشد فرزند برای تأمین نیازها و شکوفایی استعدادها لازم و ضروری است.فراهم می کند و روش های موعظه و تذکر نقش به سزایی در زمینه ی بینش سازی متربی دارد.
ریشه یابی روش تفسیر تطبیقی نجارزادگان در میراث تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۸
87 - 105
حوزههای تخصصی:
آثار تفسیری با عنوان «تفسیر تطبیقی» در چند دهه اخیر گسترش قابل توجهی داشته است. در حالی که مباحث تفسیرپژوهی پا به پای آن رشد نکرده است. یکی از مهم ترین این مباحث، روش تطبیق است که نیاز به شناسایی دارد. این تحقیق، به طور خاص، روش تطبیق را در آثار نجارزادگان بررسی می کند. روش وی بر سه مرحله نقل، تبیین و نقد آراء مبتنی است. از آنجا که همین مراحل در تفاسیر سنتی، شاخصه های کلی متن تفسیری را تشکیل می دهد، روش وی را می توان در تاریخ تفسیر ریشه یابی کرد. در این بررسی، بیش تر بر سده های چهارم تا ششم تأکید شده است که یکی از نقاط عطف تاریخی تطبیق محسوب می شود. نتایج بدست آمده نشان داد که روش نجارزادگان در عمل نقل و نقد در تفاسیر سنتی ریشه دارد و آثار وی با در نظر گرفتن برخی امتیازات، صورت تکامل یافته و مستقل همان بررسی های تطبیقی ای است که بیش و کم در تاریخ تفسیر انجام می شده است. نقل و تبیین آراء به بیان حداکثری و مستند دیدگاه ها توسعه یافته است، ولی داوری کم و بیش با همان ابزارها و مبانی انجام شده است.
رابطه شناخت و هیجان در قرآن و روان شناسی
حوزههای تخصصی:
رابطه بین هیجان و شناخت موضوعی است که توجه محققان روان شناسی را در طول تاریخ این رشته به خود جلب کرده است. در حالی که نظریه های قدیم بر مجزا انگاشتن این دو حیطه تأکید کردند، نظریه های جدید شواهد زیاد و گسترده ای در ارتباط تنگاتنگ بین این دو حیطه ارائه کرده اند. هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین شناخت و هیجان در قرآن و روان شناسی است. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که آیا از دیدگاه قرآن و روان شناسی بین شناخت و هیجان ارتباط وجود دارد و این ارتباط چگونه است؟ از روش توصیفی تحلیلی برای بررسی متن قرآن و متون روان شناسی استفاده شده و بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش های روان شناسی، هیجان ها و عواطف مختلفی مثل غم، شادی، خشم و اضطراب می تواند بر روی درک، قضاوت، استدلال، توجه، حافظه و تصمیم گیری افراد اثر بگذارد. از طرفی نوع قضاوت و ارزیابی افراد از محرک های محیطی می تواند نوع، شدت و تداوم هیجان را تعیین کند. همچنین از منظر قرآن، شناخت و هیجان رابطه ای دوطرفه و علّی بر روی یکدیگر داشته و جهت رفتار را تعیین می کنند. این یافته با نتایج به دست آمده از تحقیقات جدید در روان شناسی مطابقت دارد. تلویحات به دست آمده از نتایج در تفسیر آیات مرتبط با این دو مقوله، خودشناسی و تربیت دینی بحث شده است.
بررسی تطبیقی سیاق از دیدگاه قرآن پژوهان معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم پاییز ۱۳۹۲ شماره ۱۵
61 - 78
حوزههای تخصصی:
بحث سیاق از مباحث کلیدی و زیربنایی در حوزه علوم قرآنی و اصول تفسیری است. این نقش کلیدی در حوزه های معارفی دیگر هم چون فقه و اصول نیز مطرح است. دانشمندان علوم قرآن و تفسیر، از سیاق بسیار یاد کرده اند و آن را مورد استناد قرار داده اند، ولى تعریف دقیقی از سیاق ارائه نکرده اند و هم چنین در تحقق سیاق، دو شرط ارتباط صدوری و ارتباط موضوعی را بیان کرده اند، که به نظر می رسد این دو شرط باید مورد واکاوی دقیق قرار گیرد و هم چنین حد و مرزهای قرائن قوی تر در مواجهه با سیاق به عنوان شرطی دیگر مورد بررسی قرار گیرد. در این مقاله نویسنده تعاریف مطرح شده توسط دانشمندان معاصر در علوم قرآنی و اصول فقه را بیان کرده و مورد نقد و بررسی قرار خواهد داد، و دقیق ترین تعریف را بر می گزیند.
Ways to Achieve “Mutual Consent” in Social Interactions According to Qur’anic Teachings(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The level of satisfaction of individuals with life is one of the important criteria in the ideal lifestyle, and "mutual satisfaction" is one of the crucial manifestations of "satisfaction with life." Speaking of "satisfaction" in bilateral relationships implies the presence of both "Rāḍī" (well- pleased) and "Marḍīyy" (pleasing) aspects for both sides of these relationships. Considering the presence or absence of these two qualities in interpersonal relationships, three conceivable assumptions are possible: 1) Both parties are "Rāḍī" with each other, hence each party is also "Marḍīyy" with the other; 2) Only one of the parties is pleased with the other, therefore one is "Rāḍī" and the other is "Marḍīyy"; 3) Both parties are not "Rāḍī" with each other, hence neither is "Marḍīyy" with the other. The best case is the first assumption, and the worst case is the third assumption. When we find ourselves in the third situation, we must strive to at least transform it into the second assumption and then elevate the second assumption to the first assumption. But how is this transformation possible? The present study suggests that in one's interactions with others, instead of expecting to find oneself "Rāḍī," one should try to "Rāḍī" the other and let oneself become "Marḍīyy" with the other; because in order to be "Rāḍī" with the other, we do not have control over all the factors that lead to satisfaction, as we cannot determine or change the behaviors of the other party according to our desires. However, everyone has the choice and actions are up to them and can act according to the desires of the other party. If both parties in all bilateral relationships follow this recommendation, they will reach the ideal situation (the first assumption), which means being "Rāḍī and Marḍīyy at the same time."
بررسی تطبیقی بافت موقعیت (برون زبانی) از دیدگاه فرث، هایمز و لوئیس با سیاق حالیه
حوزههای تخصصی:
توجه به سیاق حالیه با هدف دستیابی به قهمی جامعتر از عبارات قرآن ، شباهت بسیار زیادی به مفهوم بافت برون زبانی موقعیت در زبان شناسی دارد از همین رو نگارنده سعی نموده ، ابعاد مختلف سیاق حالیه با توجه به شباهت هدف یا بافت برون زبانی و موقعیتی یا نظر به دیدگاه های سه زبانشناس مطرح در این زمینه قزث، هایمز، و لوئیس به صورت تطبیقی واکاوی کند .آنچه بیشتر در این پژوهش مورد توجه قرار گرفته، بررسی تطبیقی سیاق حالیه با مختصاتی است که ممکن ، زمان، مکان،گوینده،مخاطب،مورد اشاره ،مطالب گذشته،تخصیص.
بررسی تطبیقی ارزیابی شناختی در رویکرد روانشناسی شناختی و قرآن
حوزههای تخصصی:
دیدگاه های شناختی سلامت روانی و جسمی افراد را تحت تاثیر نوع تفسیر آنها از خود و جهان پیرامونشان می دانند. هرچه دریافت افراد از محیط به واقعیت نزدیک تر و تفسیرشان از آنها منطقی تر باشد از آسیب های روانی و جسمی به دور خواهند بود؛ در غیر این صورت دچار انواع آسیب های روانی و جسمی خواهند شد. با توجه به رواج این شیوه درمانی در عصر حاضر و توجه خاص درمانگران به آن، این پژوهش درصدد بررسی این مسئله از دیدگاه قرآن است. اینکه درمانگران از چه شیوه های شناختی بهره گیرند تا به بهبودی سریع تر بیمار بینجامد؟ و اینکه این مفهوم در قرآن به چه صورتی بیان شده است؟ پرسش هایی است که این پژوهش درصدد پاسخگویی به آنها بوده است. از آنجایی که داده های روانشناسی بیش از داده های قرآن است، در این پژوهش از روش مقایسه ای نامتوازن بهره می گیریم که تکیه آن بر روی بررسی واژگان مرتبط با موضوع است. یافته ها نشان داد که مسئله شناخت در دیدگاه قرآن از مسائل مهم انسان شناسی است و این مفهوم تحت عنوان واژه های مختلف (حکمه، فقه ، فکر، نظر، تدبر، علم، عرف) مطرح شده است. در روانشناسی شناختی، صرف شناخت خود و محیط ازجنبه حسی و عقلی مطرح شده است؛ اما در دیدگاه قرآنی با انواع دیگری از شناخت مثل قلبی و فطری (دارای دوبعد شناخت و گرایش)، وحیانی (کلام خدا و معصوم) و نوع خاصی از شناخت عقلی (عقل روحانی) مواجهیم. در این دیدگاه (شناخت شناسی الهی) باور به خدا و الزامات آن معیار تفکر منطقی و غیر منطقی است. حذف یا نقصان این باور (کفر ونفاق) منجر به اختلالات روانی و رفتاری می شود.
گونه شناسی قدرت و سازوکارهای نفوذ رهبر از منظر قرآن
حوزههای تخصصی:
مسائل رهبرى با روان بشر سروکار دارد. جلب همکارى و به حرکت درآوردن آن ها به سوی هدفى مقدّس و عالى مهارت و ظرافتی فوق العاده مى خواهد. امروز پس از پیشرفت هاى حیرت انگیز روان شناسى، جامعه شناسى، انسان شناسى و مدیریت، هنگامی که سیره رهبرى اولیای خدا مطالعه می شود به دست می آید که دقیق ترین ملاحظات روانى، بر اصول دقیق علمى رهبرى منطبق است؛ بنابراین مى توانستند تا اعماق دل هاى مردم نفوذ کنند؛ مردم آنچه داشتند را در طبق اخلاص مى گذاشتند. بااین وجود، دانش مدیریت و رهبری هنوز بر ناشناختگی و ناکافی بودن دستاوردها برای شناخت و نفوذ به ابعاد پنهان انسان اعتراف دارد. قرآن کریم، با بیان رهبری پیامبران، سازوکارهای گوناگون و اثربخشی را برای نفوذ در اختیار رهبران قرار می دهد. روش پژوهش در این مقاله برای یافتن پاسخِ مسئله پژوهش از قرآن کریم، تفسیر موضوعی شهید صدر بوده است. نتیجه آن شد که قدرت رهبر بر سه گونه «قدرت تخصص و اطلاعات»، «قدرت اخلاق» و «قدرت معنوی» استوار است. هرکدام از این قدرت ها برای تأثیرگذاری بر بُعد خاصی از وجود آدمی کارآمد می باشد. همچنین برای نفوذ، 13 سازوکار به دست آمد که رهبر باید از آن ها با توجه به سطح دانش، شرایط عاطفی و وضعیت روحی مخاطبان استفاده کند.
بررسی اعجاز نحوی در دو سوره بقره و آ لعمران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال چهارم بهار ۱۳۹۲ شماره ۱۳
89 - 109
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش مبحث جدیدی با عنوان «عجاز نحوی» در قرآن طرح گردیده است. مقصود از اعجاز نحوی وجود کلمات و عباراتی در قرآن کریم است، که از دیدگاه نحویون دارای دو یا چند وجه اعرابی و نحوی است؛ به گونه ای که اولاً همه این وجوه از نظر معنایی مورد پذیرش بوده و معقول و مقبول به نظر می رسند؛ ثانیاً در پرتو این وجوه، معانی متفاوت و متنوعی از آیات و عبارات و کلمات قرآن به دست م یآید، به گونه ای که با ت وجه به وجود چنین امتیازی در را مطرح کرد و در باب « اعجاز نحوی قرآن » بخش های گسترده ای از آیات قرآن، م یتوان وجه آن سخن گفت. در بخش اول این مقال، چگونگی اعجاز نحوی تبیین گردیده و در بخش دوم مصادیق آن در دو سوره بقره و آل عمران ارائه شده است.
نقد مقاله «بررسی دلالت آیۀ "اطیعوا" بر عصمت»(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
برای عصمت پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) ادله متعددی وجود دارد که یکی از آنها آیه «اطیعوا» است: «یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَ أَطِیعُوا الرَّسُولَ وَ أُولِی الْأَمْرِ مِنْکُم » (نساء: 59). از دیدگاه عالمان شیعه و برخی از اهل سنت، آیه شریفه بر عصمت پیامبر اکرم(ص) و اولی الامر دلالت دارد و یکی از استدلال های اساسی آن اطلاق و مقدمات حکمت است. دلالت آیه شریفه در مقاله ای که از حسین اترک با عنوان «بررسی دلالت آیه "اطیعوا" بر عصمت» در مجله حکمت معاصر (سال یازدهم، ش 1، 1399) منتشر شده، مورد مناقشه قرار گرفته و اشکالاتی بر آن ذکر شده که به نظر نگارنده هیچ کدام از اشکالات تمام نیست. نگارنده همانند عالمان شیعه، به تمام بودن اطلاق آن از راه مقدمات حکمت عقیده دارد و بر این باور است که خدای سبحان در مقام بیان بوده و هیچ قیدی برای آن نیاورده، با اینکه امکان تقیید اطاعت وجود داشته است. پس این آیه کریمه هر اطاعتی را شامل می شود. ازاین رو گستردگی اطاعت از پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) نسبت به هر طاعت و فعلی با عصمت تلازم دارد. مقاله پیش رو نخست با روش توصیفی تحلیلی تفسیری استدلال به آیه برای اثبات عصمت را تبیین کرده، سپس با روش «انتقادی» ادعا و ادله مقاله مزبور را نقد نموده است.
بررسی تطبیقی گناه در قرآن کریم و مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال هفتم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۲۶
75 - 95
حوزههای تخصصی:
یکی از راهکارهای شناخت ارزش ها و ضدّارزش های اجتماعی، بررسی آثار ادبی تأثیرگذار در اندیشه ها و باورهای نسل های گوناگون در دوره های مختلف تاریخی است. «مثنوی معنوی» مولانا حاوی گرایش های ارزشی و آیینه ارزش های فرهنگی و اجتماعی روزگار خود است که هنوز هم تأثیرگذاری ژرف آن بر چشم انداز فکری قشرهای مختلف جامعه آشکار است. «گناه» از دیدگاه مولوی عبارت است از خضوع اراده انسانی در برابر شهوات پست نفسانی در جایی که راه برای کار نیک گشوده است. این پژوهش عمدتاً به منظور شناخت ضدّارزش های اجتماعی برخاسته از قرآن کریم و «مثنوی معنوی» و بررسی کارکرد آن ها در جهان اجتماعی امروز است. روش اجرای این پژوهش، تحلیل محتوایی کیفی در آموزه های انسانی و اجتماعی مولوی بوده است. در منظومه فکری مولوی گناه «حرص و طمع» بیش تر مورد نقد و نکوهش قرار دارد و آن را مایه رنج و آزار و شقاوت دنیوی و اخروی انسان معرفی نموده است. همان گونه که «نفس امّاره» در جای جای قرآن کریم به عنوان عامل بازدارنده تعالی روحانی انسان معرفی شده است.