فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۵۰۱ تا ۱۲٬۵۲۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
حوزههای تخصصی:
از دیدگاه سبک شناسی لایه ای، قرآن کریم با شیواترین تکنیک های سبک ساز، آموزه های اخلاقی_تربیتی را مفهوم سازی نموده است؛ هر یک از لایه های زبانی فی نفسه بنیانِ ارتباط نبوده بلکه روابط بینافردی با زایش معانی نوین شکل می گیرد. در میان مفاهیم قرآن کریم، «ادعیه قرآنی» به عنوان هسته ی عبادت، بسامد بالایی از ظرافت های معنایی را در زیر و بم شاخصه های ممتاز زبانی و به ویژه لایه ی واژگانی به خود اختصاص داده است؛ براین اساس نوشتار حاضر بر آن است تا با تکیه بر روش توصیفی و تحلیلی و با رویکرد سبک شناسی لایه ای و مطالعه ی موردی لایه ی واژگانی، آموزه های تربیتی را در هفده ادعیه قرآنی استخراج نموده و به این سوال پاسخ گوید که از چه اختیارات زبانی جهت زایش مفاهیم تربیتی استفاده شده است؟ رهیافت های حاصل آنکه، واکاوی لایه ی واژگانی در قالب مؤلفه های آوایی، ساخت واژی و جایگزینی واژگانی، مفاهیمی مانند کمال گرایی، ادب گفتمانی، فروتنی داعی مقابل مدعوّ، ضرورت شکر نعمات و...را فراهم ساخته تا الگویی قرآنی جهت کاربردینه سازی انسان کامل و تجسم سعادت ابدی شکل گیرد. گفتنی است نوع تقاضاها، رتبه بندی و اولویت بندی درخواست ها وعوامل دستیابی به تقرب الهی با بررسی الگومدار و روشمند سطوح سبک شناختی قابل ارزیابی می باشد.
پیوستگی شبکه ای سوره فتح با سوره های هم گروه (نوح، قدر و کوثر(
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
151 - 185
حوزههای تخصصی:
پیوستگی شبکه ای سوره های قرآن از ارتباط ساختاری و محتوایی میان سوره ها سخن می گوید. در این سبک از مطالعات، به یافتن انواع ارتباطات در میان سوره های غیرهمجوار، اما شبیه که با عنوان «هم گروه» شناخته می شود، می پردازد. اگرچه ممکن است یک سوره از جهات گوناگون، با سوره های متفاوتی هم گروه باشد، که این خود نیز نه فقط روند این مطالعات را با چالشی روبرو نمی کند، بلکه می تواند نشان دهنده ظرفیت های بسیار قرآن در معناورزی باشد. این تحقیق با روش توصیفی - تحلیلی پیوستگی های سوره فتح با سوره های نوح، قدر و کوثر که همگی با تعبیر «انا» آغاز می شوند را بررسی می کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که میان این سوره ها انواع مختلفی از پیوستگی های ساختاری و محتوایی شامل حسن آغاز، سجع، لحن و ریتم مشترک، مضامین و غرض مشترک وجود دارد و دارای آیات نظیر از جهت شکلی و محتوایی هستند که پیوستگی شبکه ای آنها را تقویت می کند. از نتایج این پژوهش می توان به ایجاد زمینه ای مناسب برای فهم بهتر این سوره های هم گروه، شناخت و تبیین بهتر ساختار متنی قرآن، ایجاد زمینه مناسب برای گسترش روش های تفسیر قرآن به قرآن و یافتن همانند آیات اشاره کرد.
قالب های خطابی در سوره ابراهیم(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۷
255 - 283
حوزههای تخصصی:
در سوره های قرآن خطاب های مختلفی وجود دارد که هر یک از آن ها در قالب های خاص خود به کار رفته و دارای نشانه های مخصوص به خود هستند. از سویی دیگر گاهی در هر یک از خطاب ها از اسلوب های بلاغی نیز به منظور تحریک عواطف و احساسات مدد گرفته می شود. در این مقاله سعی بر آن است که انواع خطاب ها و نشانه هایی که در این قالب ها به کار رفته در سوره مبارکه ابراهیم(ع) مورد بررسی قرار گیرد و همچنین اسلوب های بلاغی مورد استفاده در هر یک از این نوع خطاب ها بررسی شود. از نتایج حاصله در این مقاله می توان به موارد زیر اشاره کرد: خداوند متعال گاه خود مستیقماً افراد و اقوام را مورد خطاب خویش قرار می دهد و گاه از خطاب سخنان دیگران با یکدیگر یا درخواست آن ها از خدا با اسلوب دعا پرده برمی دارد و نیز در هر یک از آن ها از انواع تصاویر بیانی و اسلوب های بلاغی به مناسبت حال و مقام استفاده می کند. همچنین از مقایسه خطاب پروردگار به پیغمبران و دیگر خطاب ها می توان نتیجه گرفت که در این نوع خطاب از اسلوب های بلاغی بیش تری استفاده شده است.
بررسی آرای مفسّران بر مستندات قرآنی جامعیّت قرآن (مطالعه موردی: آیه ۸۸ سوره اسراء)
حوزههای تخصصی:
جامعیت قرآن مجید از جمله مباحث بنیادین تفسیر و علوم قرآنی است که در فهم مراد و مقصود کلام خداوند متعال، بسیار تأثیرگذار است. پژوهشگران به منظور تبیین قلمرو معارف قرآن به آیاتی از قرآن استناد کرده اند. این مقاله، دیدگاه مفسّران را در خصوص جامعیت قرآن با استناد آنان به آیه ﴿قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلى أَنْ یَأْتُوا بِمِثْلِ هذَا الْقُرْآنِ لا یَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَ لَوْ کانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِیراً﴾(اسراء، 88) - که از جمله آیات مستند جامعیت قرآن است- به روش توصیفی- تحلیلی بررسی کرده و کوشیده است به این مسئله که کدام تفاسیر آیه را مستند جامعیت دانسته و چه نوع جامعیتی را مد نظر داشته اند، پاسخ مناسبی دهد. بررسی ها نشان می دهد که به رغم آموزه های دیرین مکتب اهل بیت مبنی بر جامع بودن قرآن، استفاده جامعیت از آیه مزبور، بیشتر از ناحیه مفسّران معاصر که رویکردی علمی- اجتهادی به قرآن داشته اند، صورت پذیرفته است.
تفسیر و تأویل واژه «ربّ» به اهل بیت (ع)؛ با تأکید بر دیدگاه فتونی در مِرآة الأنوار
حوزههای تخصصی:
در برخی از روایات شیعی، واژه «رب» در آیاتی از قرآن کریم، به برخی از اهل بیت (ع) تأویل یا تفسیر شده است. این دست روایات موجب شده برخی از مفسّران چون ابوالحسن بن محمدطاهر فتونی (درگذشته 1139ق) به تأویل گسترده این واژه به اهل بیت (ع) روی آورند. برخی برای تبیین چنین تأویلی، به کاربرد این واژه در زبان عربی برای مالک و کاربرد آن در قرآن کریم برای غیر خدا توجّه کرده اند. به نظر می رسد شواهدی که برای چنین تأویلی بیان شده، کافی نیست و فضای کاربست این واژه در قرآن معانی الوهی را تداعی می کند. روایاتی هم که برای اثبات این دیدگاه مطرح شده، یا از اساس دلالتی بر این مطلب ندارد و در فهم آن خلط صورت گرفته و یا اسناد و مصادر قابل اتکایی ندارد و شواهدی بر تردید در انتساب آن ها به امامان (ع) در دست است و یا در متن آن تصحیفِ مخلّ به معنا صورت گرفته است.
روش شناسی تفسیر القرآن العظیم و تفسیر بیان السعاده و مقایسه آن دو با هم
منبع:
مطالعات علوم قرآن سال ۵ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
129 - 153
حوزههای تخصصی:
یکی از روش های تفسیر قرآن، روش عرفانی است. برخی مفسران متقدم و متأخر در آثار خود نشان داده اند که به این روش در تفسیر قرآن اهتمام ویژه دارند. مفسران در این گونه روش تفسیر قرآن تلاش دارند، از آیات قرآن، نکات و لطائف عرفانی برکشند. این مقاله با روشی توصیفی-تحلیلی و مطالعات کتابخانه ای به بیان روش شناسی دو تفسیر: تفسیر القرآن العظیم» و بیان السعاده فی مقامات العباده و مقایسه آن دو باهم می پردازد. امام سهل بن عبدالله تستری (۲۰۰ - ۲۸۳ه ) یکی از مفسران متقدم در تفسیر خود به نام تفسیر القرآن العظیم از روش عرفانی در تفسیر آیات بهره گرفته است. وی قرآن را آیه به آیه تفسیر نکرده است، بلکه از آیات محدودی در هر سوره سخن می گوید. اما در مقابل، سلطان علیشاه گنابادی (1251- ۱۳۲۷ه ) یکی دیگر از مفسران متأخر در تفسیر خود به نام بیان السعاده فی مقامات العباده از روش عرفانی در تفسیر آیات الهی بهره گرفته است. در این تألیف تمام سوره ها و آیات قرآن کریم تفسیر شده است. علاوه بر این، تأویلات تطبیقی آیات قرآن بر اصطلاحات و آموزه های صوفیانه در این تفسیر بسیار برجسته است و در میان تفاسیر عرفانی شیعه، پدیده ای نوظهور می باشد.
معناشناسی استعاره های جزء اول و بیستم قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۸
419 - 442
حوزههای تخصصی:
استعاره از جنبه های گوناگون مورد بررسی قرار می گیرد که یکی از جنبه های مهم آن بررسی استعاره از نظر مفهومی می باشد که «استعاره مفهومی» نام دارد. بسیاری از افراد در صدر اسلام به واسطه شیوایی و بلاغت این کلام الهی به دین اسلام گرویدند؛ لذا پژوهش در متون این کتاب آسمانی گرانقدر علاوه بر کشف حقایق، با بکار بستن یافته های حاصل از آن در زندگی، می تواند موجبات سعادت دنیوی و اخروی را فراهم آورد. لازم به ذکر است که سود یک تجارت در پایان آن مشخص می شود نه ابتدا و اواسط آن. به دلیل زیبایی و تأثیر فراوان استعاره مفهومی، پژوهش محدود به بررسی استعاره های مفهومی در جزء اول و جزء بیستم قرآن کریم شده است و با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، ضمن مطالعه در زمینه مذکور به این پرسش پاسخ می دهد که کاربرد استعاری کلمات در جزء اول و بیستم قرآن چگونه است و استعاره چه جایگاهی در شیوایی بیان و تأثیر معنوی قرآن دارد؟
تطبیق گونه های دعوت به حق در سوره بقره با تکیه بر تحلیل آیه 125 سوره نحل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵۳
۱۵۲-۱۳۷
حوزههای تخصصی:
خدای متعال در آیه 125 سوره نحل گونه های دعوت به حق را بیان نموده است. حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن سه گونه دعوت به حق هستند. پرسش اصلی این نوشتار آن است که گونه های دعوت به حق در خود آیات قرآن مجید به چه صورتی به کار رفته است؟ نوشتار حاضر پس از تحلیل آیه 125 سوره نحل، این شیوه ها را در سوره بقره به عنوان نمونه بر پایه روش پیمایشی و توصیفی بررسی و نمونه هایی از آیات مشتمل بر حکمت، موعظه حسنه و جدال احسن را بازگو نموده است. مطالعه حاضر نشان می دهد گونه های دعوت به حق نه تنها در سوره بقره بلکه در همه آیات قرآن مجید قابل تطبیق اند. به نظر می رسد این شیوه ها در همه سوره ها و آیات قرآن کریم به کار رفته است. توجه به شیوه های دعوت به حق و کاربست آنها در ارتباطات و تبلیغ دینی بسیار اثرگذار است.
الگوی نظام سازی سیاسی قرآنی
حوزههای تخصصی:
موضوع تحقیق، اموری است که دارای اهمیت استراتژیک و ضرورت راهبردی بوده، تحقق آن در تبیین تصویر مطلوب از تئوری حکومت اسلامی در جهان اندیشه نقشی تردید ناپذیر دارد. ادعای امکان این امر ریشه در انتظار ما از دین و گستره دخالت دین در دنیای بشر متدین داشته و شناخت ما از قرآن کریم و آموزه های سنت معصومین، ما را در طرح این ادعا جسور می سازد؛ کما اینکه تحقق آن متوقف بر تلاش علمی دانشمندانی محیط بر دو عرصه استنباط از منابع دینی و دانش های روز بشری است. باز طراحی نظام سیاسی برگرفته از قرآن کریم به عنوان الگویی برای تحقق این ادعا ارائه گشته و زوایایی از آن در این مقاله عرضه گشته است.
تحلیل تفسیری آیه «مَن اِغْتَرَفَ غُرْفَهً بِیَدِهِ»از دیدگاه علامه طباطبایی و حرالّی اندلسی با تأکید بر اختلاف قرائت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تفسیری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
۱۱۳-۱۲۴
حوزههای تخصصی:
اختلاف قرائت ها در برخی از کلمات قرآن کریم، سبب اختلاف دیدگاه مفسران شده است. در آیه 249 سوره بقره داستان سربازان طالوت در مواجهه با آزمایش الهی و نوشیدن آب از رود حکایت می شود. کلمه «غرفه» در این آیه به دو صورت «غُرْفَهً» و «غَرْفَهً» قرائت شده و در پژوهش پیش رو آراء تفسیری علامه طباطبایی و حرالّی اندلسی دراین باره و احتجاج های مربوط به هر قرائت، با نگاهی تحلیلی ارزیابی شده است. حاصل آنکه دیدگاه علامه طباطبایی در ترجیح قرائت «غُرْفَهً» صحیح است. ایشان با نکته سنجی، آزمایش شوندگان را به سه طایفه تقسیم کرده اند: کسانی که اصلاً آب ننوشیدند؛ کسانی که سیراب شدند و کسانی که آب نوشیدند، اما نه به حدّ سیراب شدن. از این سه گروه تنها گروه دوم از جمع پیروان طالوت خارج شدند و سرنوشت گروه سوم به آزمایش های دیگر گره خورده است.
گونه شناسی کاربرد مثال روایات تفسیری اهل بیت در تفسیر آیات قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
449 - 466
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم به عنوان معجزه جاوید پیامبر اکرم(ص) به دلایل مختلفی نیازمند تفسیر و تبیین است، در این میان روایات تفسیری پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت ایشان که به استناد بسیاری از آیات و روایات، تنها کسانی هستند که آگاهی کامل به معارف قرآن و مقصود آن دارند، به عنوان هدیه ای ارزشمند به وسیله تفاسیر روایی و کتب حدیثی شیعه و اهل سنت به دست ما رسیده است و این روایات سرشار از مؤثرترین امثال اند. این نوشته با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از ابزار کتابخانه ای تلاش کرده تا با تعریف مثال، به بررسی گونه های مختلف مثال، و ویژگی های تشبیهی آن ها که عموماً از آن ها غفلت می شود، مورد بررسی قرار گیرند. در پایان به این نتیجه دست یافتیم که بهره گیری از این روش ها برای تفسیر قرآن کریم بسیار مفید و دلنشین و تبعیّت از این گونه سیره تفسیری، راهگشای مفسران است. با این روش است که می توان باعث ارائه مفاهیم بلند و والای قرآنی در قالب محسوسات و بدیهیات به مخاطبان گردید و به هدف نهایی که تفهیم مطالب و بعد از آن عمل به آیات است نائل آمد.
مکان، زمان، رؤیا و شخصیت در سوره یوسف (ع)
حوزههای تخصصی:
قصّه ابزار مناسبی در انتقال آرما نها، تجربه ها، اندیشه ها، آداب، سنن و ارز شهای انسانی است. قرآن، قصّه را زمانی به کار می برد که می خواهد به وسیله آن حقّی را در ذهن مخاطب تثبیت و باطلی را از ذهن وی پاک کند؛ اما این امر هیچ گاه مانع از آن نمی شود که ویژگی های هنری قصّه پردازی در آن ظاهر نشود. در قرآن کریم هم هدف دینی و هم طریقه هنری در بیان مدّ نظر است. در این مقاله تلاش شده است؛ با توجّه به مجموعه مفاهیم و اصول اساسی که امروزه در بیان داستان و درام تاکید می شود، تا حد امکان، در سوره یوسف، تصاویر و ویژگیهای مربوط به مکان، زمان، رؤیا و شخصیت، کشف و طبقه بندی شود. روش خاص پژوهش توصیفی- تحلیلی و بر پایه تصاویر استخراج شده از متن سوره است. یافته های پژوهش نشان می دهد: ارائه تصویری روشن و دقیق از اجتماع، مکان و زمان قصّه، خلاقیت در آفرینش و پردازش شخصیتها و طبیعت های انسانی، خلق چهره های متفاوت از یک شخصیت، گفتگو، طرح حوادث، گره افکنی، بحرا ن آفرینی، گر ه گشایی و ایجاد انتظار از جمله مهمترین ویژگی های هنری و ادبی سوره یوسف است. عوامل یاد شده همگام با یکدیگر در روند حرکتی قصّه و تحقق اهداف آن عمل میکنند. از دیگر نتایج حاصل، بازنمایی نقاط اشتراک میان اصول امروزی داستان-نویسی و قصّه پردازی با قصّه های قرآنی در نحوه روایت، اسلوب، ساختار و بهر ه گیری از ظرایف و فنون هنری و ادبی است.
آزادی ورهایی فکر در جلوه های تربیت خردمندانه قرآن و ارایه روش تدریس برمبنای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۴
168 - 188
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش آسیب شناسی در تعلیم وتربیت اسلامی از جهت فکری وفرهنگی است. یکی از دلایل مهم، ممانعت از روش های منتهی به آزادی فکر در جامعه است برای علت یابی بهتر به سراغ مهمترین منابع آموزه های اسلام، قرآن رفته و ریشه های آن را کشف ومورد ارزیابی قرارمی گیرد .مبانی نظری پژوهش ،براساس عاملیت انسان در قرآن است و مبادی عمل را از حیث گرایشی ،میلی وشناختی مبنا قرارمی دهد . روش شناسی در این پژوهش از نوع توصیفی واستنتاجی است . بعد از بیان وتوصیف ، آیات مربوط به رهایی فکرو آیات مربوط به اسارت آفرینی آیات مربوط به آزادی ورهایی فکر را ارزیابی می نماید.یافته ها، پس ازبررسی نشانگر آن است که آزادی ورهایی فکردر آیات، در مبادی شناختی،موجب اعمال اختیاری بیرونی انسان میشود و در مبادی گرایشی با دورنمودن رذایل و عمل به فضایل اخلاقی موجب ارتقاء روحی ونوعی رهایی فکری و معنوی درونی او می گردد. ودراین راستا بعد از انطباق با آیات قرآن روش تدریس برمبنای آزادی فکر ارایه میگردد .روش های تدریس "عاملیت در کلاس درس "و" روش تفکر انتقادی" و" روش اعطاءبینش رسیدن به درک آگاهانه وشهود"از روش های تدریس برمبنای آزادی فکردر قرآن است .
بررسی درجات قتل عمد بر مبنای عنصر روانی با تأکید بر نصوص قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۶
577 - 597
حوزههای تخصصی:
در نظام تقنینی ایران بر خلاف سایر نظام های حقوقی درجه بندی قتل به رسمیت شناخته نشده است. حال سؤال مهم این است، چگونه می توان بین «معیار ن وعی» ک ه در «اقدام نوع اً موج ب قت ل ب ر دیگری» ملاک است با معیار شخصی که در «آگاهی و توجه مرتکب» مبناست، جمع ک رد؟ پاس خ آنکه از نظر مادی و خارجی، اق دام م رتکب باید بر اساس معیار نوعی یع نی از دید «ان سان متع ارف» در غالب موارد موجب قتل بر دیگری شود نمی رسد و قتل غیر عم دی، اما از نظر رکن روانی، نیز باید احراز شود که مرتک ب نسبت به این امر، آگاه و متوجه ب وده اس ت . در این مقاله ضمن تحلیل مفهوم شناسی قتل عمدی فقهی و کلاسیک به بررسی درجات آن با توجه به شدت قصد مجرمانه پرداختیم و به این نتیجه رسیدیم که نوع درجه بندی هم در میزان مجازات مرتکب مؤثر است و هم می تواند منطبق با اصول عدالت کیفری باشد.
روش شناسی تفسیر و دیدگاه های قرآن شناختی محمد بن سائب کلبی
حوزههای تخصصی:
محمدبن سائب کلبی (درگذشته 146ق) از مفسران شیعی و شخصیت های بحث برانگیز قرن دوم هجری است که گسترده ترین تفسیر تا روزگار خود را تدوین کرده و روایات تفسیری بسیاری از وی در دل تفاسیر به یادگار مانده است. این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی و با رجوع به منابع مرتبط، در صدد بررسی روش تفسیری و دیدگاه های علوم قرآنی محمدبن سائب کلبی است و به این پرسش ها پاسخ می دهد که روش تفسیر کلبی و گونه های تفسیری وی چیست؟ و نظرات او در مباحث علوم قرآن چه بوده است؟ نتایج حاکی از آن است که روش تفسیری او عام و با توجه به زمان خویش فراگیر بوده است و در فهم معنای آیات، از قرآن کریم، سخنان پیامبر (ص)، اقوال صحابه لغت، اسباب نزول و حتی سخنان اهل کتاب استفاده کرده است. تفسیر کلبی شامل گونه های مختلفی همچون بیان مصداق برای آیات، شأن نزول، منطبق کردن آیه یا آیاتی از قرآن بر فرد یا افرادی یا حوادثی پس از زمان نزول، تفسیر عمومی آیات تبیین مبهمات و تفسیر فقهی و شرح قصه های قرآن می گردد. او همچنین در مباحثی از علوم قرآن نظیر حروف مقطعه، ترتیب نزول، مکی و مدنی، ناسخ و منسوخ، و قرائات اظهار نظرهایی داشته است. در مجموع، کلبی شخصیتی کلیدی در انتقال نظرات قرآنی به دوره های پس از خود است.
رابطه حیات طیّبه و قناعت از منظر قرآن و تفاسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۵
121 - 143
حوزههای تخصصی:
راجع به معنای حیات طیبه در میان مفسران اختلاف نظر وجود دارد. برخی آن را با سویه های اخروی مانند نعمت بهشت، معرفت الهی و طاعت خداوند تفسیر کرده اند و برخی نیز جنبه های دنیوی آن مانند قناعت، روزی طیب و رزق روزانه را به عنوان معنای حیات طیبه بر شمرده اند. برخی نیز با تفسیر حیات طیبه به مفهومی مانند سعادت، در تعریف آن هر دو سویه دنیوی و اخروی را لحاظ نموده اند. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی از نوع اسنادی انجام شده است؛ پس از بررسی و تحلیل روایات و تفاسیر موجود، نشان می دهد که اولاً تعابیر متنوعی که راجع حیات طیبه بیان شده است با یکدیگر قابل جمع می باشند و ثانیاً جایگاه ویژه قناعت در این دسته روایات و تفاسیر، گویای آن است که اگرچه قناعت به لحاظ مفهومی متباین از حیات طیبه است اما به لحاظ مصداقی با آن تطابق تام دارد به نحوی که می توان قناعت را فصل مقوم و عنصر اصلی حیات طیبه به شمار آورد.
Sanad and Rijāl Study of the Sanads of the Commentary Attributed to Imam ʿAskarī (AS) up to Sheikh Ṣadūq(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۲, Issue ۱ - Serial Number ۳, December ۲۰۲۱
141 - 164
حوزههای تخصصی:
The commentary attributed to Imam Hassan ʿAskarī (AS) is one of the narrative commentaries with about 379 narrations; which is unique in its kind with nearly one hundred late manuscripts. This work, apart from the indifference of cataloguers and translators to it, is controversial in various aspects, such as: "date of authorship, attribution of the book to the author, sanads and content of the book". One of these problems, which needs to be considered, is the review of the sanads of this book; both in terms of examining the form of sanads in manuscripts, and in terms of examining the narrators of sanads, in terms of omission and rijālī translation. In the present study, while introducing five types of sanads of this commentary and also the rijālī study of the narrators of the sanads of this commentary up to Sheikh Ṣadūq, it was found that this work, which most likely belongs to Nāṣir Aṭrūsh and is from Zaidi heritage, has about two hundred years old; Also, in the rijālī study of ten narrators of its sanads up to Sheikh Ṣadūq, it was found that apart from the Irsāl of these sanads, most of the narrators of this work are "unknown or weak". It also seems that Sheikh Ṣadūq did not have this book, at least in its current form.
روش تعامل علامه طباطبایی(ره) با روایات تفسیری نقل به معنا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۱
9 - 25
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر با تکیه بر آراء علامه طباطبایی به تبیین پدیده نقل به معنا و تأثیر آن در فهم آیات قرآن و روایات نبوی پرداخته و با دقت در نمونه هایی از روایات تفسیری آسیب دیده که در «المیزان» مورد نقد و بررسی قرار گرفته، شیوه علامه را در نقد این روایات، معیارهای تشخیص آسیب و قضاوت نهایی ایشان درباره روایات مذکور را بیان کرده است. به عقیده علامه یکی از عوامل پیدایش نقل به معنای بی ضابطه اجتهاد و بدفهمی راویان است. ایشان در مواردی که این پدیده باعث اختلاف بین روایات شده در صورت عدم امکان ترجیح بین روایات به جمع بین آن ها یا بیان وجه مشترکشان می پردازد؛ و هرگاه نقل به معنا منج ر ب ه تحریف روایات گردد با دقتی کم نظیر، تحریف ها را بیان و رد می کند. علامه طباطبایی(ره) در «المیزان» با معیار قرآن، روایات، عقل و تاریخ به نقد و بررسی پدیده نقل به معنا در روایات پرداخته اند. یافته این پژوهش آن است که در این تفسیر، سه نوع نقل به معنا به کار رفته است؛ تفاوت الفاظ بدون تغییر مفاهیم، تفاوت الفاظ همراه با تغییر مفاهیم، تفاوت در الفاظ همراه با تحریف مفاهیم، که به تفصیل بیان شده اند. روش این تحقیق توصیفی-تحلیلی با فن کتابخانه ای می باشد.
معارف رهایی بخش دعای فرج در آیینه قرآن
منبع:
تفسیرپژوهی سال ۹ پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۱۸
189 - 216
حوزههای تخصصی:
دعای شریف فرج، دعائی است با مفاهیم بلند و پرمحتوا که شیخ طوسی و شیخ کفعمی و دیگر بزرگان در کتاب های خود، آن را نقل کرده اند. بدیهی است کلام اهل بیت (ع) به عنوان همتایان قرآن کریم، همانند آن، علاوه بر معنا و مقصود ظاهری، دارای معاریض و باطن هایی است. در این نوشتار به گوشه ای از معارف باطنی این دعا، یعنی مقصود از بلا و سختی ها و ریشه مشکلات، یعنی هبوط و دوری انسان از مبدأ و فقدان حاکمیت ولی الهی و زندگی زیر سلطه و قواعد حاکمان ظالم و گرفتاری در ظلمت کده طبیعت و راه های رهایی از بلا با رفع موانع و درمان دردها، با استناد به آیات و روایات، بدون پرداختن به معانی لغوی رایج، اشاره شده است. روش این پژوهش توصیفی بوده و نوع جمع آوری و تحلیل داده ها کتابخانه ای می باشد.
آداب دعاهای انبیا در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۷
565 - 591
حوزههای تخصصی:
دعا رابطه مستقیم انسان با خداست، خدا را صدا زدن و پاسخ شنیدن است. دست نیاز به سوی وی دراز کردن و از عالم غیب هدیه گرفتن است. دعا یک برنامه تربیتی و انسان ساز است. توصیه می شود هر مسلمان و هر انسانی رو به سوی خدا داشته باشد و دل به اجابت ببندد و از رحمت الهی دلسرد نگردد. دعا از یک نظر عملی عبادتی گران بهاست که از آن به عنوان وسیله برآوردن خواسته ها، سبب رسیدن به هدف ها یاد شده است. دعا یگانه راه ارتباط بندگان به مبدأ بوده و تنها وسیله ای است که خدای متعال برای ارتباط با خود مقرر فرموده است، اگر این ارتباط و توجه به مبدأ نباشد، خدای منان عنایت خاصه خود را قطع خواهد فرمود. در این صورت، بندگان استعداد پذیرش این عنایت را از دست داده و مقتضای رحمت الهی را از کف می دهند. قرآن کریم این حالت را نوعی استکبار می داند آن هم از موجودی که هیچ حیثیتی جز حیثیت بندگی ندارد.