فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۴۰۱ تا ۱۳٬۴۲۰ مورد از کل ۱۳٬۹۴۱ مورد.
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
20 - 39
حوزههای تخصصی:
"ربائبتنها در آیه 23 سوره نساء آمده که به معنای دایه و دختران همسر از شوهر اول است. برخی از مفسران فریقین ذیل آیه، به مصداق آن، به ویژه ربائب پیامبر(ص) اشاره کرده اند.در گزارش های تاریخی مشهور است که حضرت خدیجه قبل از ازدواج با پیامبر(ص) همسر مرد دیگری بوده و دخترانی به نامهای زینب، رقیه وام کلثوم داشته است که در این صورت اینها ربائب پیامبر(ص) می شوند.در این مقاله،بامقایسه تفاسیرفریقین ذیل این آیه و تطبیق آن با گزارش های تاریخی مشخص می گردد؛ مفسران در بیان مصادیق ربائب، هیچ اشاره ای به فرزندان حضرت خدیجه(س) نکرده اند.در صورتی که با وجود قرائنی از جمله بیان شاهد مثال در بعضی از تفاسیر مشخص می گردد که موضع مفسران سهو یا فراموشی نبوده است. بنابراین،ثمره ازدواج پیامبر(ص) باحضرت خدیجه(س) تنها یک دختر و آن هم حضرت فاطمه(س) است. حضرت خدیجه(س) قبل از پیامبر(ص) ازدواج نکرده و فرزندی نداشتند.زینب، رقیه وام کلثوم که درتاریخ آمده؛دختران خواهر حضرت خدیجه(س) بودند که تنها در دامن پیامبر(ص) بزرگ شدند و به این خاطر به آنها ربائب می گفتند.
Emotional Typology in the Qur’an: A Comparative Study Based on Plutchik's Theory(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
This study explores the emotional landscape of the Qur’an through the lens of Plutchik's psychological model of emotions, which categorizes emotions into eight primary types: joy, sadness, trust, anticipation, surprise, disgust, anger, and fear. It identifies how various types of emotions are represented and utilized in different contexts. By applying a comparative and interdisciplinary approach, the study demonstrates the Qur’an’s unique perspective on emotions, offering insights into its approach to emotional expression, regulation, and guidance. The analysis reveals that while Plutchik’s primary emotions are present in the Qur’an, their subcategories differ significantly, reflecting the Qur’an’s divine origin and guidance-oriented objectives. The findings highlight the Qur’an's distinctive emotional framework, which not only confirms but also extends beyond human-centered psychological models, reflecting its divine purpose and focus on holistic human development.
A Corpus-Based Analysis of Lexical Bundles in the English Translation of the Holy Qur’an: Structural Forms and Functional Types in the Spotlight(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Lexical bundles crucially shape the discourse of specialized registers such as religious scriptures, yet research on bundles that characterize Islamic sacred texts such as the Qur'an remains scarce. This study conducts a comprehensive corpus analysis to identify prevalent lexical bundles in an English translation of the Qur'an, illuminating their structural forms and functional roles in encoding Islamic theology. A specialized corpus of 166,807 words spanning 114 suras was constructed, with frequent bundles extracted using software and filtering based on predetermined frequency/distribution thresholds. Identified bundles were qualitatively coded for structural realizations and functional types by multiple researchers. Findings revealed a marked predominance of nominal and prepositional phrase bundles systematically lexicalizing and reinforcing core religious concepts and metaphysical tenets. The quantitative prevalence of research-oriented bundles contextualizing theological subject matter over participant-oriented ones projecting stances and experiences, suggests that the Qur’an upholds an epistemological tradition regarding itself as an inviolable corpus encoding divinely revealed spiritual verities. These findings yield profound pedagogical implications since instructional approaches elucidating prevalent bundles as linguistic "building blocks" can foster holistic mastery of authentic Qur’anic expressions among diverse learners while preserving spiritual sanctity. Furthermore, bundle-focused activities cultivate integrated literacies surrounding comprehension, rhetorical articulation, and critical analysis of the linguistic and cultural dimensions of religious texts.
بررسی تطبیقی حقیقت عرش و کرسی از منظر علامه طباطبایی و مکتب عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۰
205 - 232
حوزههای تخصصی:
در منظومیه هستی، دو حقیقت به نام عرش و کرسی وجود دارند که اندیشمندان درباریه آن ها به بحث و بررسی پرداخته اند که از جمله آن ها می توان به علامه طباطبایی و مکتب عرفانی ابن عربی اشاره کرد. این دو دیدگاه در بیان حقیقت عرش و کرسی دارای اشتراکات و افتراقاتی هستند. حال، با توجه به این مطلب که قرآن، عرفان و برهان جدای از یکدیگر نیستند و درعین حال تفسیر ارائه شده از عرش و کرسی در مکتب ابن عربی با تفسیر علامه طباطبایی از عرش و کرسی ظاهراً متفاوت است، بنابراین ضرورت ایجاب می کرد که تحقیقی در این زمینه نگاشته شود و ابعاد آن مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین هدف پژوهش حاضر این است که حقیقت عرش و کرسی و جایگاه آن ها را با روش توصیفی - تحلیلی و انتقادی و به صورت تطبیقی از منظر علامه طباطبایی و مکتب عرفانی ابن عربی مورد بحث و واکاوی قرار دهد. علامه عرش و کرسی را حقیقت واحدی می داند که دارای اجمال و تفصیل می باشد. این حقایق در عالم عقول قرار دارند و حاملینی دارند که آن ها را در دنیا و آخرت حمل می کنند و این عرش محمول در دنیا و آخرت یکی است، اما از دیدگاه مکتب ابن عربی عرش صورت دایره ای است که در آغاز عالم مثال شکل می گیرد. این عرش همان عرش رحمان است که آسمان بهشت است و با بقیه اقسام عرش تفاوت دارد و کرسی هم که زمین بهشت است در درون این عرش قرار دارد. از طرف دیگر این عرش را چهار نفر حمل می کنند و با عرش محمول در قیامت که هشت نفر آن را حمل می کنند تفاوت دارد. اهم دستاوردهای تحقیق را می توان در موارد ذیل خلاصه کرد: ۱. عرش و کرسی دو حقیقت مجزای از یکدیگر هستند و از مراتب علم فعلی خداوند به شمار می آیند. ۲. حاملان چهارگانه بالأصاله مربوط به کرسی هستند و به اعتبار کرسی به عرش نسبت داده می شوند. ۳. مطابق با روایات، برخی از انسان های کامل هم ممکن است جزو حاملان عرش محسوب شوند. ۴. اطلاق فلک اطلس و فلک الافلاک بر عرش که مطابق با یافته های هیئت بطلمیوسی است، نادرست می باشد. ۵. عرش حقیقتی واحد است که شئون متعدد دارد و اوصافی چون عظیم، کریم و مجید وصف عرش محسوب می شوند، نه از اقسام عرش. ۶. مطابق ظاهر روایات، عرش محمول در دنیا و آخرت یکی است.
علم گرایان مسلمان و خطاهای روشی و معرفتی آنان در برداشت از قرآن؛ بررسی موردی آثار سحابی، عمرو شریف و بازرگان در فهم آیات خلقت انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
101 - 122
حوزههای تخصصی:
برخی از تحصیل کردگان مسلمان علم گرا در موضوع خلقت انسان، آیات قرآن را بر فرضیه «تحول انواع» تطبیق کرده اند. این مقاله با روش تحلیلی انتقادی برداشت های تفسیری سه تن از علم گرایان مسلمان (یدالله سحابی، عمرو شریف و مهدی بازرگان) را ارزیابی و نقد کرده و خطاهای روشی و معرفتی آنان را در فهم آیات خلقت انسان، نشان داده است. هدف این پژوهش کمک به فهم صحیح متون دینی و پرهیز دادن از مواجهه غیرروشمند با آنهاست. یافته های این پژوهش حاکی است که این دسته از تحصیل کردگان مسلمان در آثار دین پژوهی خود در پی تطبیق مدلول آیات قرآن بر فرضیه «تکامل تدریجی انواع» برآمده اند. این نوع مواجهه با آیات قرآن ریشه در دو مشکل پایه ای در وضع معرفتی آنان دارد: یکی عدم تخصص در علوم دینی، به ویژه تفسیر قرآن؛ و دیگری علم گرایی مفرط، به ویژه اعتباربخشی به فرضیه «تکامل انواع». این دو عاملْ خطا های فاحشی را از سوی آنان در برداشت از آیات آفرینش نخستین انسان موجب شده است. این خطاها برخی به روش تفسیر آیات و بعضی دیگر به فهم مضمونی استدلال مفسران مربوط می شود. در این مقاله این دو قسم خطا به تفصیل در عملکرد تفسیری سه دانشور یاد شده، مصداق یابی و تحلیل گردیده است.
بررسی شبهه تنافی آرزوی مرگ با مقام حضرت مریم (س) با توجه به آیه 23 سوره مریم
حوزههای تخصصی:
در نگاه اول میان عبارت «یا لیتنی متُّ قبل هذا» در آیه 23 سوره مریم که حاکی از تمنای مرگ توسط حضرت مریم (س) می باشد و مقام و منزلت ایشان به عنوان یک انسان برگزیده تعارض وجود دارد. همین تعارض، باعث ایجاد اشکالی دیگر یعنی تنافی هدایت گری قرآن کریم با نقل این سخن از حضرت مریم (س) می گردد. از آن جا که رفع اشکال از آیه مزبور و حل این شبهات به خاطر مربوط بودن با مباحث کلامی و اعتقادات، حائز اهمیت می باشد و به جهت این که تا کنون پژوهشی مستقل پیرامون شبهه مذکور انجام نشده است، پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی با عنایت به آراء مفسران، برای شبهه مذکور پاسخ هایی را ارائه می دهد. نتیجه حاصل از این پژوهش این است که سخن «یا لیتنی متُّ قبل هذا» هیچ گونه منافاتی با مقام حضرت مریم (س) نداشته و با مقام صبر، شکر و رضای ایشان نیز در تعارض نیست؛ بلکه این سخن حاکی از شدت عنایت ایشان به مقام حیا و عفت بوده، سخت و گران بودن تحمل اتهام به معصیتی خلاف عفت برای حضرت (س) را می رساند و این خود، کمالی برای ایشان بوده و شدت قربشان به حق متعال را نشان می دهد. با برطرف شدن شبهه اول، شبهه دوم نیز برطرف گشته و روشن می گردد که حکمت نقل این سخن از حضرت مریم (س) علاوه بر اشاره به منزلت رفیع ایشان به وسیله اشاره به سربلند بیرون آمدن حضرت (س) از امتحانی سخت و طاقت فرسا، نشان گر رحمت واسعه و الطاف بی کران خداوند در حق بندگان مخلص خویش است.
نقد شبهه وجود گفتار مخالف با واقع در قرآن
حوزههای تخصصی:
عُقلا برای نیل به شماری از مقاصد خود از طریق فعل گفتار، خود را ملزم به رعایت برخی اصول می دانند. یکی از این اصول پرهیز از گفتار مخالف با واقع است. مطابق این اصل، انسان ها تلاش دارند گفتارشان با واقعیت های موجود مخالفتی نداشته باشد. آنان به هنگامی که مخاطب سخن گوینده ای هم قرار می گیرند از او انتظار دارند چنین اصلی را رعایت کرده باشد. برخی از مستشرقان با التفات به همین اصل کوشیده اند این شبهه را القا کنند که قرآن به این اصل پایبند نبوده است. آنان برای این مدعا شواهدی را از آیات قرآن ذکر می کنند. البته مسلمانان قرآن را کلام الهی می دانند معتقدند گفتار قرآن بر خلاف واقعیت های مسلم سخنی نگفته است. پژوهش حاضر که با مطالعه کتابخانه ای و انتقادی در آثار قرآن پژوهان مسلمان و مستشرقان سامان یافته، به این نتیجه رسیده است که بیشتر شبهات مستشرقان در این راستا به این دلیل است که ملاک مخالفت برخی از آیات قرآن با واقع را عدم تطابق آن آیات با کتابهای مقدس یهودیان و مسیحیان دانسته اند و البته که به دلیل محرّف بودن آن کتب مقدس این قبیل شبهات قابل پاسخ است؛ بلکه قرآن به دلیل مصون بودن از تحریف نسبت به کتب مقدس دیگر اولویت دارد. همچنین برخی از شبهات مستشرقان ناشی از عدم تسلط به ادبیات عرب و علوم قرآنی رخ داده است و گفتار قرآن در تمامی آیاتِ مورد ادعای مستشرقان کاملاً معقول و مطابق حقیقت بوده و با حقایق و واقعیت های مسلم مخالفت ندارد.
ملقّب شدن یعقوب نبی (ع) به «اسرائیل» در عهد عتیق و بازتاب آن در حدیث و تفسیر اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر پایه گزارش عهد عتیق، مردی با یعقوب تا طلوع فجر کشتی گرفت و چون نتوانست بر وی غلبه کند، ران یعقوب را فشرد و به او گفت: از این پس نام تو «اسرائیل» خواهد بود، زیرا با خدا و انسان مجاهده کردی و نصرت یافتی. همین داستان در حدیث و تفسیر اسلامی انعکاس یافته است و "اسرائیل" لقب یعقوب نبی(ع) پنداشته شده است. در حالی که بنا بر شواهد موجود در قرآن کریم، اسرائیل قبل از حضرت یعقوب(ع) می زیسته و از همراهان نوح نبی(ع) در کشتی بوده است. کاربرد دو بار اصطلاح «آل یعقوب» در مقابل 41 مرتبه کاربرد «بنی اسرائیل» نیز بر متمایز بودن این دو خاندان تأکید دارد. نوشتار حاضر، با مطالعه روایات و تفاسیر اسلامی نشان داده است که سند و متن گزارش های حاکی از ملقّب شدن یعقوب نبی به اسرائیل، ضعیف و جعلی و در زمره اسرائیلیات اند. همچنین به قراین و شواهدی دیگر در منابع یهودی دست یافته که نشان می دهد اسرائیل، فردی غیر از یعقوب نبی است.
وجوه و نظائر قرآن در ترجمه های ترکی استانبولی با تکیه بر واژه «دین»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سراج منیر سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
145 - 170
حوزههای تخصصی:
وجوه و نظائر به معنای استعمال یک واژه واحد در مواضع مختلف قرآن است که در هر موضعی، معنایی متفاوت دارد که این بحث در علم معناشناسی نیز معادل چندمعنایی است و برخلاف نگاه سنتی، صرفاً شامل اشتراک معنوی می شود. در این پژوهش که به روش توصیفی و مقایسه ای سامان یافته است، پس از بررسی وجوه مختلف معنایی واژه دین از منظر سنتی و علم زبان شناسی جدید، نحوه ترجمه وجوه مختلف واژه دین در ترجمه های مختلف ترکی استانبولی موردبررسی قرار خواهد گرفت. به نظر می رسد بیشتر مترجمان همت خود را صرف روانی و سلامت زبان ترجمه کرده و از دقت در معادل یابی واژه های قرآنی و رعایت نکات دستوری غفلت ورزیده اند. یافته های پژوهش حاکی از عدم دقت لازم در ترجمه وجوه و نظائر قرآن در ترجمه های ترکی استانبولی می باشد؛ که البته در مواردی که واژه «دین» مشمول اشتراک لفظی می شد عملکرد مترجمان ترک تا حدود زیادی مناسب بوده است.
مفهوم تعسر و ضرورت شناسایی نهاد تعدیل در قراردادها از منظر قواعد عام قرآنی، حقوق ایران و انگلیس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۵
481 - 507
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از قراردادهای طویل المدت ، شرایطی پیش می آید که اج رای آن را با مشقت زی اد هم راه م ی نمای د. البته پر واضح است مفهوم دشواری یا تعسر با مفهوم تعذر یا عدم امکان اجرا کاملا متفاوت است. در تعذر ایفای تعهدات قراردادی ناممکن گردد اما، در تعسر اجرای تعهد با دشواری و صعوبت زیادی همراه است. تعسر در اجرای قرارداد در اغلب نظامهای حقوقی مانند انگلیس، موضوع قابل اهمیتی است.اگر وقوع حوادث و تغییر در اوضاع و احوال اجرای تعهدات قرارداد موجب دشواری بیش از حد و یا ضرر غیرمتعارف برای متعهد گردد، قانون مدنی در این حالت راه حل روشنی ارائه نمیکند. با توجه به سکوت قانون می توان دو راه حل ارایه داد: نخست اینکه با استناد به اصولی چون آزادی قراردادی و اصل لزوم هیچ راه حلی ارایه ندهیم و بر تمام آثار سو الزام به انجام تعهد، چشم بپوشانیم. دوم اینکه، ضمن پذیرش اینکه طرفین قرارداد نیز اجرای قرارداد را در شرایط عادی پیش بینی می کرده اند و توجه به اینکه اجرای تعهد در چنین مواردی آثار منفی برای متعهد بوجود می آورد به دنبال راه حل مناسبی همچون انفساخ، فسخ و تعدیل قرارداد باشیم. بر این اساس ضمن مطالعه حقوق بیگانه، به استناد به قواعد عام قرآنی همانند نفی عسر و حرج: (بقره: 185) و(حج: 78) دیگر قواعد فقهی مانند نفی ضررلاضرر و لاضرار فی الاسلام در صدد یافتن راه حلی برای امکان تعدیل قراردادها هستیم.
بررسی و نقد سه شبهه در دایره المعارف لیدن پیرامون برخورد پیامبر (ص) با اهل کتاب
حوزههای تخصصی:
مقاله «محمّد پیامبر اسلام» از مقالات مهم و محوری در دائره المعارف اسلام لیدن است. در این مقاله به دلیل یک سونگری و آشنا نبودن با معارف اسلامی و گاه تعمد و جانبداری مغرضانه، پیامبر اکرمJ را در معرض اتهامات و نسبت های ناروایی قرار داده اند. لذا در این مقاله با روش تحلیلی و با استفاده از دلایل عقلی و نقلی، سه شبهه پیرامون برخورد پیامبرJ با اهل کتاب، مورد بررسی و نقد قرار گرفته است. مستشرقان قائلند پس از آنکه یهودیان مدینه ادعای پیامبری محمّدJ را نپذیرفتند، نظر مثبت پیامبر درباره مسیحیان نیز تغییر یافت! در حالی که بر اساس شواهد و قرائن علت تغییر برخورد پیامبر با اهل کتاب پیمان شکنی و توطئه آنان علیه مسلمانان بوده است؛ همچنین مستشرقان بیان داشته اند که محمّدJ در مدینه با هوشمندی برای جذب یهودیان، برخی عبادات و رسوم آنان را پذیرفت! این مدعا علاوه بر اینکه بدون دلیل است، منشأ احکام اسلام را هوش سیاسی پیامبر دانسته است؛ با آنکه منشأ آن حکم الهی است. همچنین مستشرقان مدعی اند پیامبر با سه قبیله «بنی قینقاع»، «بنی نضیر» و «بنی قریظه» برخورد بسیار خشن داشته است! بنا بر اسناد معتبر، یهودیان این قبایل سرکشی پیشه کردند، پیمان شکستند و با همدستی مشرکان قریش توطئه علیه مسلمانان و قتل پیامبرJ را کشیدند؛ این امور علت اصلی تنبیه آنان بود.
بررسی آیات موهِم تعدد سرشت انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
139 - 156
حوزههای تخصصی:
سرشت انسان نحوه وجودی و نوع آفرینش اوست که در قرآن از آن به «فطرت» یاد شده و آیاتی بر وجود آن دلالت دارد. از سوی دیگر برداشتی سطحی از آیاتی همچون آیه شاکله (اسراء: 84)، آیه تقسیم کننده انسان ها به دو گروه مؤمن و کافر در آغاز آفرینش (تغابن: 2)، نیز آیات بیانگر برخی از ویژگی های انسان (همچون جزوع، منوع، ظلوم، جهول، مفسد و خونریز بودن) ممکن است موهم اثبات چنین سرشتی دست کم در گروهی از انسان ها تلقی شود. این پژوهش با هدف دستیابی به دیدگاه قرآن و با روش توصیفی تحلیلی به دلالت شناسی این قبیل آیات و وجه جمع میان آنها سامان یافته و به این نتیجه رسیده که آیات یادشده بیانگر خاستگاه تکوینی چنین صفاتی در انسان نیست و بر این اساس نمی توان از آنها تعدد سرشت آدمیان را اثبات کرد.
تحلیل گفتمانی سوره واقعه بر اساس الگوی تنشی گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بهره گیری از دانش های روزآمد، روشی مهم برای تحلیل متون دینی مذهبی به شمار می آید. ساختار زبانی قرآن، به نحوی است که از بهترین مسیرها برای انتقال پیام بهره برده است. مطالعات «نشانه شناسی» با رویکردهای متفاوت ازجمله دانش های روزآمد در دنیای معاصر است. ساختار الگوی تنشی، یکی از الگوهای نشانه شناسی مربوط به دوران پساگریماسی است. در این رویکرد، نشانه ها همراه با مفاهیم و معانی پیوند برقرار کرده و به مقولاتی سیال و پویا تبدیل می شوند. پژوهش حاضر برآنست تا با رویکرد توصیفی تحلیلی، چگونگی تشکیل فرآیند گفتمان در سوره واقعه را با بهره گیری از الگوی تنشی بررسی کند. سوره واقعه به لحاظ سیاق بندی خاصی که دارد مورد توجه است. در این سوره گفته پرداز در سیاق های تکراری به لحاظ ساختاری گفته یاب را به دنبال فضای گفتمانی خود می کشاند. بدین معنی که سیاق های سوره الگویی تکرار شونده دارند. به نظر می رسد در همه آنها سخن با فشاره عاطفی بالا شروع شده و به سمت گسترش فضای جهان گفته ای و افق های شناختی پیش رفته و از الگویی نزولی تبعیت می کند.
واکاوی اصطلاح فقهی جزایی کیفرضغث از منظرآموزه های قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قرآنی دوره ۱۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۵۷
231 - 244
حوزههای تخصصی:
کیفر ضغث یکی از مسائلی است که در حقوق اسلامی و فقه جزائی مورد توجه ویژه واقع شده است. این مسئله در اسلام دارای اهمیت بسیار زیادی بوده و براساس آموزه های قرآنی و فقهی شکل گرفته است. در این پژوهش اصطلاح فقهی کیفرضغث در راستای بهبود نظام قانونی برمبنای ادله نقلی و اصول تعیین کننده جدید و مقررات این کیفرمورد بررسی و ارزیابی قرارمی گیرند. این اصول به عنوان مبناهای اصلی در تنظیم قوانین جزائی در خصوص کیفر ضغث مورد استفاده قرار می گیرند. همچنین، اصول قرآنی مرتبط با اعمال حدود و یمین نیز مورد بررسی قرار می گیرند. با بهره گیری از منابع فقهی و قرآنی مربوط به مسئله ضغث، پژوهش حاضر به اهمیت رعایت اصول فقهی در تنظیم قوانین جزائی و اصول قرآنی دراعمال حدود ویمین تأکید می کند.نتایج نشان می دهند که اصول فقهی می توانند بهبود نظام حقوقی درخصوص کیفرضغث را ترویج کنند و از جمله تأثیرگذارترین اصول در این زمینه، تعقل و توجه به مصلحت های فردی و شخصی وعمومی هستند در نهایت، پژوهش حاکی از اهمیت تأثیراصول فقهی و قرآنی درتنظیم کیفر ضغث است و پیشنهاد می دهد که نظام حقوقی با رعایت این اصول بهبود یابد.
فرآیند جامعه سازی نبوی در دوره مکی با تأکید بر سیر نزول داستان بنی اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قرآن، فرهنگ و تمدن سال ۵ بهار ۱۴۰۳شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
100 - 133
حوزههای تخصصی:
جامعه سازی فرآیندی است که طیّ زمان و بر اساس اصول خاصی بنا نهاده می شود. دوره 23ساله نزول قرآن کریم که درنهایت منجر به شکل گیری جامعه مطلوب شد، مراحل و ساختار شکل گیری جامعه را در اختیار مخاطب قرار می دهد. می توان روند جامعه سازی را از مدت 23 سال رسالت پیامبر (ص)، بر اساس سیر تنزیل قرآن کریم استخراج نمود. پیامبر (ص) در سال های آغازین نزول، ضمن ایده سازی و ایجاد زمینه های ساخت یک جامعه، به پرورش و تربیت انسان ها همت گمارد تا از طریق تربیت نیروی انسانی، به تشکیل جامعه اسلامی مبادرت ورزد. این پژوهش با بهره گیری از رویکرد تنزیلی قرآن کریم و آموزه های تاریخی و استفاده از روش تحلیل محتوا و با بهره گیری از داستان بنی اسرائیل، به فرآیند جامعه سازی نبوی در دوره مکی با تأکید بر سیر نزول داستان بنی اسرائیل می پردازد. نویسنده با تحلیل سور نازل شده و دربرگیرنده داستان بنی اسرائیل و تحلیل وقایع آن در دوره مکی، بر آن است که پیامبر (ص) در دوره مکی ابتدا به ایجاد زمینه و تقویت اندیشه و تفکر و تحول در هندسه معرفتی مخاطبان اهتمام ورزید و بر اساس آن و با تربیت نیروی انسانی، ابتدا جامعه حداقلی مؤمنان را شکل داد و در اواخر عهد مکی، جامعه مؤمنان ظهور رسمی یافت. پیامبر (ص) آنگاه با دستور هجرت و با ورود به مدینه، به تأسیس جامعه و سپس حکومت مبادرت ورزید.
Typology of the Interpretation of Gharīb al-Quran wal Hadith in the Works of Shaykh Ṣadūq(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Quran and Religious Enlightenment, Volume ۵, Issue ۱, ُ۲۰۲۴
109 - 124
حوزههای تخصصی:
Shaykh Ṣadūq has his specific methods and criteria for semantic analysis of the Gharīb (unfamiliar) terms in the field of hadith in general, and in the area of interpretation and semantics of vocabulary in particular; recognizing his methods and criteria in the semantic analysis of Gharīb words in the Holy Quran and the sayings of the impeccable Imams (AS) leads to the discovery of new approaches and the presentation of a more precise image of his methods and criteria in semantic analysis. Among his remaining works, one can find some of his views. The present study aims to observe and discover the types of explanations of Gharīb words in the thoughts of Shaykh Ṣadūq. To this aim was used a descriptive-analytical method and data collection is library-based. The result indicated that he used methods such as: Utilizing Shia theological arguments, defining examples for words, leveraging Arabic culture and literature, interpreting Gharīb words according to the companions, followers of the Imams (AS), and his scholars, highlighting grammatical points, using the sayings of the impeccable Imams (AS), stating all semantic aspects of a word, and preferring one meaning over others. Through his specific criteria, Shaykh Ṣadūq has been able to reach the core meaning and interpretive significance of Gharīb words.
بررسی تفسیر واژگان «عربی» و «لسان عربی» در قرآن با رویکرد تحلیلی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان به عنوان یک پدیده زنده و پویا، پیوسته در مسیر تحول و تطور قرار داشته است. این امر در علم زبان شناسی بدیهی و مثبت ارزیابی می شود. اما آن گاه که متن مقدس در دوره ای طولانی با مخاطبان متعدد روبه رو است، حفظ گوهر اصلی، مطالعه و دریافت پیام آن، در صورتی امکان پذیر است که متن را با زمان صدور و یا نزول آن فهمید. در غیر این صورت، سبب می شود گاه در فهم و تفسیر برخی آیات، تناقض و شبهه ایجاد گردد. یکی از واژگان و ترکیبات قرآنی، «لسان»، «عربی» و اضافه این دو به هم است. بیشتر مفسران و مترجمان این کلمات و ترکیب اضافی را فقط در همان معنای مشهور امروزی، یعنی گویش عربی تبیین نموده اند که در پی آن، شبهه انحصار قرآن برای عرب زبانان و اخراج عموم بشر در تمام اعصار و امصار برای آن مطرح می شود. افزون بر آن، تناقض ایجادشده در این انحصار با آیات مربوط به جهان شمولی قرآن نیز محل توجه است. این در حالی است که می توان با تأمل در آیات و سیاق آنها، و مهم تر از همه، در معنای لغوی این واژگان، معنای دیگر پیام آشکار و بدون ابهام و اغلاق برای آنها تبیین نمود. این مقاله با رویکرد تحلیلی- انتقادی و واکاوی اصل و ماده این لغات با تکیه بر سیاق، به ارائه معنایی متفاوت از این واژگان و ترکیب دست یافته است که با توجه به آن، این شبهه و تناقض منتفی می گردد.
تحول معنایی واژه «هَوَی» و مشتقات آن از اشعار جاهلی تا متن قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چندمعنایی پدیده ای رایج در زبان هاست که در پی گسترش معنایی رخ می دهد و رواج آن به دلیل کاستن از بار حافظه گویشوران است. برای اثبات چندمعنایی واژه ها، طی شدن مراحلی مورد نیاز است که در این جستار شرح آن بیان خواهد شد. پژوهش حاضر پژوهشی نظری و میان رشته ای در حوزه معناشناسی و قرآن پژوهی است و به منظور بررسی مقایسه ای تحول معنایی واژه «هوی» در اشعار دوران جاهلی و متن قرآن انجام شده است. در این پژوهش، در پی آن هستیم تا مشخص کنیم: 1- واژه هَوَی و مشتقات آن در اشعار جاهلی با چه معانی به کار رفته است؟ 2- معنای واژه هَوَی و مشتقات آن در قرآن کریم با چه معانی به کار رفته است؟ 3- تغییرات معنایی واژه هَوَی در کدام دسته از گونه های اصلی تغییر معنی قرار میگیرند؟ و 4 – معانی مشترک واژه هَوَی و مشتقات آن در اشعار دوره جاهلی و قرآن کریم کدام اند؟ تحلیل ها بر اساس طبقه بندی های انجام شده از تغییرات معنایی و بر اساس تحلیل مؤلفه ای معنی، با رویکردی درزمانی ارائه شده اند. داده های پژوهش به شیوه کتابخانه ای گردآوری شده اند؛ به این ترتیب که واژه «هَوَی» از حوزه مفهومی عشق انتخاب و با استناد به لغت نامه های اصلی زبان عربی ریشه یابی شد، سپس معانی آن در 21 بیت از مجموع 1389 بیت از اشعار دوران جاهلی، از«مفضلیّات ضبّی» (167ق)، «أصمعیّات أصمعی» (216ق) و«معلقات» استخراج و در مقایسه با معانی آن در متن قرآن تحلیل کیفی شدند. بررسی و تحلیل داده ها نشان داد واژه «هَوَی» در اشعار دوران جاهلی در مفهوم «افتادن و فرود آمدن» و نیز «عشق» (عشقی که با سقوط همراه است) به کار رفته است. در قرآن کریم، معنی واژه از طریق تضمین، مجاز و استعاره دستخوش تحول شده که به پدید آمدن چندمعنایی منجر شده است. در بررسی این تحولات معنایی، تخصیص و ترفیع معنایی، مبالغه و تخفیف در تغییرات غیرقیاسی معنای صریح دیده نشد؛ اما تنزل معنایی واژه قابل ملاحظه بود. مؤلفه معناییِ حرکتِ عمودی در جهت بالا به پایین در معنی «بردن همراه با افکندن»، «غروب کردن»، «خراب کردن»، واقعی و در معنی «خواهش های نفسانی»، «نابودی»، «فریب دادن» و«تهی (شدن)» مجازی است.
تحلیلی بر خوانش های زبان قرآن و آبشخورهای معرفتی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آموزه های قرآنی بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۳۹
63 - 84
حوزههای تخصصی:
زبان قرآن از بحث برانگیزترین مسائلی است که نظرات صاحب نظران درباره آن، خط سیر خاصی ندارد. مقاله حاضر با اتکا به روش اسنادی-کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی و تحلیل مفهومیِ محتوای کیفیِ خوانش های سه گانه زبان قرآن، به واکاوی آبشخورهای معرفتی آنها می پردازد. نتایج حاکی از آن است که دغدغه اصلی مفسران در عصر نزول قرآن، بیان مختصر آیات و تبیین حداقلی ویژگی های ادبی آن بوده است. روایات تفسیری پیامبر(ص) و توضیحات مختصر تفسیری صحابه و تابعینِ صاحب مدرس و مکتب تفسیر، شاهد این ادعاست. مفسران متقدم، زبان قرآن را ویژگی های لغوی و لهجات قومی عربی می دانستند. جنجال بر سر روایات احرف سبعه و غریب القرآن و برخی پیچیدگی های نحوی قرآن، بیانگر چنین گفتمانی است. نیز مسئله خلق قرآن که در قرن دوم موضوع داغ فرق اسلامی بود، مبنایی برای نظرات بعدی درباره زبان قرآن شد، زیرا مفسران را در تفسیر آیات متشابه و مضامین برخی آیات که باعث اختلافات شدید میانشان بود، راهگشا گردید. امروز به دلیل غلبه روش های زبان شناختی و نشانه شناختی، نگاه نوینی به زبان قرآن شده است. در طول قرن های متمادی، سه خوانش برای زبان قرآن (زبان قرآن به مثابه گونه ای از لهجات و گونه های بیانی، زبان قرآن علت غاییِ مجادلات کلامی قرون متمادی، و بیان گفتاری یا نوشتاری آن) مطرح گردیده است.
مفسران برجسته حوزه علمیه قم در سده اخیر؛ آیت الله جعفر سبحانی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
قرآن شناخت سال ۱۷ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
231 - 247
حوزههای تخصصی:
در سده چهاردهم شمسی، حوزه علمیه قم شاهد ظهور عالمان و مفسران برجسته ای بوده است. این مقاله با روش «توصیفی تحلیلی» به بررسی شخصیت علمی آیت الله جعفر سبحانی از دانشمندان بزرگ حوزه علمیه قم در سده اخیر پرداخته است. هدف پژوهش حاضر واکاوی ویژگی های علمی این عالم فاضل در دانش تفسیر قرآن است. بررسی ها نشان می دهد که آیت الله سبحانی شخصیتی اثرگذار و مفسری توانا و پرکار و دارای آثار فراوان در تفسیر و پژوهش های قرآنی است. ویژگی های اقدامات و آثار علمی ایشان در تفسیر موضوعی قرآن عبارت اند از: اولویت دهی به تفسیر موضوعی، توجه به مباحث کلامی و شبهات مرتبط با آنها، توجه به روش تفسیر قرآن به قرآن، اجتهاد در به کارگیری روایات تفسیری، رعایت نظم ترتیبی و موضوعی در تفسیر. اما ویژگی آثار ایشان در تفسیر ترتیبی قرآن را می توان توجه فراگیر به مباحث علوم قرآن با توجه به نقش پایه ای آنها برای تفسیر قرآن، خرق سنت های گذشته در تألیف تفسیر قرآن بر حسب ترتیب مصحف و عنایت به جامعیت موضوعی مباحث در تفسیر هر دسته از آیات برشمرد.