تصور رایج آن است که آرا و اندیشه های ابن خلدون در حوزه فکری شیعه رواج نیافته است. این تصوّر تا چه اندازه به واقعیت نزدیک است؟ گفتار حاضر در صدد پاسخ گویی به این پرسش است. در این تحقیق، بسیاری از منابع علمای شیعه بررسی گردیده و از آن میان، 54 اثر شناسایی شده که در آنها از آرای ابن خلدون سخن به میان آمده است. بنابراین، درستی این تصوّرِ رایج، محل تردید است.
چرایی رخ دادن انقلاب ها با رویکردهای گوناگون، موضوع پژوهش های بسیاری بوده است که از این میان، رویکردهای اقتصادی، سیاسی و فرهنگی از بیش ترین اقبال برخوردار بوده اند. با این حال، انقلاب اسلامی ایران را با صرف استناد به نظریه های متعارف نمی توان تحلیل و فهم کرد. دلیل این امر نیز به وجود عناصر ارزشی و هویتی در نظریه و عمل انقلاب اسلامی بازمی گردد که از ابتدای نهضت امام خمینی تا کنون، همچنان به حیات و تاثیر خود ادامه می دهند.
مقاله حاضر با عنایت به این پرسش مهم که «غایت اصلی انقلاب اسلامی و تاسیس نظام جمهوری اسلامی در ایران چیست؟»، می کوشد تا مستند به اندیشه و عمل امام خمینی، برای آن پاسخی درخور بیابد. از این رو، پس از دسته بندی، بررسی و نقد رویکردها و نظریه های گوناگون مطرح شده در موضوع چرایی و چشم انداز انقلاب اسلامی، نظریه جدیدی ارائه شده است که به نظر می رسد از جامعیت و قابلیت بیش تری در تفسیر و فهم غایت و چشم انداز انقلاب اسلامی مبتنی بر آرمان بنیان گذار آن برخوردار باشد. از این نظریه، با الهام از واژگان و ادبیات امام خمینی با عنوان «نظریه امانت»، تعبیر شده است که در چارچوب اندیشه متعالی مهدویت می گنجد. در پایان مقاله، با احصای گزاره های راهبردی و الزامات عملی این نظریه، شاخص ها و بایسته های قابل استخراج از آن برای چشم انداز جمهوری اسلامی ارائه می شود.
بر اساس دیدگاه توحیدی اسلام، نظریه ای ویژه در زمینه حاکمیت و ولایت جامعه اسلامی ترسیم شده است که در زمینه مشروعیت نظام سیاسی، دارای مبنایی متمایز از مبانی مشروعیت در اندیشه های غیر دینی می باشد و بنای آن عاری از ابهامها و ایرادهای وارد بر نظریه های مطرح در اندیشه سیاسی غرب است. در این نوشتار، ضمن پژوهشی مقارنه ای، نظریه های رقیب، مورد توجه، نقد و ارزیابی قرار گرفته است. همچنین ایرادات یا ابهاماتی که نسبت به دیدگاه اسلام مطرح شده از قبیل «مساله حقوق و نقش آحاد در این نظریه»، «مساله تناقض نظارت عامه با حقانیت بالارسنده» و «شبهه عدم امکان مشارکت همه آحاد در ارکان مدیریتی و تخصصی جامعه در حکومتی که اذن تصرف برای حاکم از سوی خداست، به جهت ارجحیت و تقدم رتبی تعهد به موازین و دستورات دین در مدیران و کاردانان، بر کارآیی و توانمندی آنان» مورد بررسی قرار گرفته است تا پاسخ های منطقی و عقلانی دریافت نمایند و تعالی دیدگاه اسلام آشکار گردد.