چکیده
بسیارى از فقیهان بزرگ اسلام چون امام خمینىقدس سره معتقدند که شریعت اسلام، شریعتى جامع و ثابت است . روایات متعددى از معصومان علیهم السلام نیز بر جامعیت و ثبات شریعت دلالت دارند . این در حالى است که تحول چشمگیر جوامع بشرى از زمان تشریع تاکنون و بهویژه در دو قرن اخیر، این پرسش را برانگیخته که جامعیت و ثبات شریعت اسلام چگونه با تحول جوامع بشرى سازگار است؟
شهید صدر در پاسخ به این پرسش، نظریه «منطقةالفراغ» را طرح مىکند . در این مقاله، پس از توضیح و نقد نظریه شهید صدر، نظریه جایگزینى که به نظر نگارنده پاسخ روشنى براى این پرسش بوده، با احادیث جامعیت و ثبات شریعت نیز سازگار است، تبیین مىشود . نظریه جایگزین بهصورت مختصر بر مقدمات ذیل مبتنى است:
1 . پیشرفت دانش و تجربه بشرى در طول زمان، سبب تغییراتى در روابط انسان با طبیعت و روابط انسانها با یکدیگر مىشود;
2 . این تغییرات، قابل جهتدهى و مدیریت است;
3 . جامعیت و ثبات شریعت درباره عناوین روابط است، نه مصادیق آنها;
4 . عناوین روابط را به سه گروه عناوین اولیه و ثانویه و عامه مىتوان تقسیم کرد;
5 . شریعت اسلام حکم هر عنوان را براساس مصالح و مفاسد بهصورت قضیه حقیقیه بیان کرده است و هیچ عنوانى نیست، مگر آنکه حکم آن بهصورت مستقیم یا غیرمستقیم (از طریق عمومات) بیان شده است;
6 . خداوند با تشریع حکم عناوین ثانویه، تغییرات را در جهت اهداف، جهتدهى و مدیریت مىکند .
براین اساس، هر تغییرى که در روابط ایجاد شود، حکم آن را از دستگاه شریعت مىتوان استنباط کرد و نتیجه آنکه حکم عناوین ثابت است و حکم مصادیق ممکن است تغییر کند .
اگر مشارکت سیاسى را به معناى عام، سهیم شدن افراد در سطوح مختلف فعالیت در نظام سیاسى در نظر بگیریم، با توجه به نظریههاى ولایت فقیه، نوع مناسبات فرد و دولت در بحث از مشارکت سیاسى از حیث نظرى، کارگزارانه (ولىّ - عامل) است. شاخصهاى مورد نظر مشارکت سیاسى که در این نوشته مورد تحلیل قرار گرفته است عبارتند از: حق انتخاب کردن، حق انتخاب شدن، حق مخالفت و حق نظارت و انتقاد.
بنیادگرایى اسلامى و اسلام سیاسى واژگانى است که غرب به صورت مترادف در مورد حرکت هاى سیاسى و اجتماعى جوامع اسلامى و به خصوص خاورمیانه به کار مى گیرد. پایان جنگ سرد و ضرورت تعریف دیگر ((other)) به عنوان دشمن غرب, بیش از پیش اشاعه و ترویج مقوله بنیادگرایى از سوى غرب را موجب گردید. نویسنده ضمن طرح دیدگاه هاى متفاوت در مورد ریشه ها و ماهیت بنیادگرایى و تفکیک آن از اسلام سیاسى استراتژى مهار و سد نفوذ غرب در برابر این مقوله را به بررسى و پژوهش مى گیرد.
روشنفکران سده اخیر ایران پس از آشنایى با فرهنگ غربى و ورود آن به ایران، واکنشهاى متفاوتى را از خود نشان دادهاند . عدهاى بر این باور شدند که حرکتبه سمت الگوهاى صنعتى و فرهنگى غرب مىتواند جامعه ایرانى را به رشد و تعالى رسانده و به عظمت گذشته برگرداند . بنابراین، در علوم و فنون و در ابعاد ادارى و آموزشى با نگاه به غرب، اصلاحاتى را صورت دادند (غربگرایى .) دستهاى دیگر، راه پیشرفت و سعادت جامعه ایران را تقلید از غرب پنداشتند . با این نگاه، کوشیدند تا ایران را هم در شکل و هم در محتوا به سمت الگوهاى غرب سوق دهند (غربزدگى .) دسته سوم، ضمن تاکید بر نظام ارزشها، فرهنگ، تاریخ، دین، عقیده و ایدئولوژى خویش، راه حل اصولى براى رسیدن به سعادت و بهروزى را در نهضت «بازگشتبه خویشتن» معرفى کردهاند . جریان فکرى سوم خود به دو گروه تقسیم مىشود: اول آنان که به اخذ جنبههاى مثبت فرهنگ و تمدن غربى و رد جنبههاى منفى و استعمارى آن معتقد مىباشند . و دوم کسانى که به رد مطلق غرب و نفى یکسره غرب و تجدد معتقد هستند، البته گروه اول از جریان سوم، داراى طرفداران بیشتر بوده و موفق به تشکیل حکومت و جمهورى اسلامى شدند .
در این گزارش سعى شده است تا به برخى از مفاهیم، تاریخچه آشنایى روشنفکران ایرانى با غرب و تاثیرات آن بر ایران و واکنش سه جریان فکرى مذکور نسبتبه فرهنگ غربى به طور مختصر اشاره شود .
از راههایى که مىتوان نسبتبه تحولات سیاسى - اجتماعى گذشته شناختبهترى به دست آورد مرور بر زندگى، فعالیت و اندیشه شخصیتهاى برجستهاى است که در آن تحولات نقش ایفا کردهاند، علاوه بر این که ضریب دقت مطالعات و تحقیق را افزایش خواهد داد .
از این رو مطالعه یکى از بزرگترین تحولات سیاسى - اجتماعى ایران یعنى انقلاب مشروطه نیز از این قاعده مستثنا نیست . در بین شخصیتهاى برجستهاى که در این تحول نقش داشته و در مراحل مختلف آن آثارى از ایشان مشاهده مىشود، شهید شیخ فضلالله نورى است که در این نوشتار مختصر، مرورى بر زندگى و فعالیتها و اندیشههاى ایشان صورت مىگیرد; زیرا ایشان در صحنههاى اجتماعى یکى از رهبران مردمى - مذهبى محسوب شده و از سوى دیگر اندیشه خاصى (مشروطه مشروعه) را مطرح ساخته است .