فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۶۱ تا ۱٬۴۸۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
باز نگری ِریشه وساخت فارسیِ سه واژه قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماهیت متفاوت زبان عربی که زبانی اشتقاقی است ازجهت اشتمالش بر الگوهای آوایی و قالب های صرفی خاص وتغییرات بابهای فعلی وصیَغِ اسمی-اعم از مشتقات و جمع های مکسّر و دیگر ساختها- سبب می شود که واژه های بیگانه/دخیل، گاه چنان دستخوشِ تحول وتنوع می شوند که خاستگاه و ریشه هایِ آنها و مسیرهای دگرگونی صرفی و مفهومی شان پوشیده بمانَد و ردیابی اصل و فرع واژگان برای محقق دشوار شود.
از دیرباز کسانی چون جوالیقی، سیوطی، خفاجی و دیگر زبانشناسان و لغویان درباره واژگان اقتباسی و وضع تحول و تعریب آنها تحقیقات ارزشمندی را به میراث گذاشتند. پژوهش های دقیق و روشمند خاورشناسان درباره زبان عربی، زبان قرآن وواژه های دخیل درقرآن، از نیمه دوم سده نوزدهم ضمن بهره گیری از میراث گذشتگان، اشتباهات نظام مند و روشمند آنها را نشان داده اند و تحولی بنیادی در علوم ریشه شناسی و تبارشناسی واژه های قرآنی، ایجاد کرده اند.
یکی از پژوهش های ارجمند دراین حوزه، کتاب «آرتورجفری» است که ازحیث روش شناسی ؛ دقیقتر و از جهت تعداد واژه های دخیل، بسیار چشمگیراست. وی بیست وهفت واژه ی قرآن را فارسی دانسته است. در چند دهه اخیر کتب و مقالات بسیاری دراین باب نوشته شده است.
با اینهمه به نظر می رسد که بررسی های موجود درباره ی سه واژه ی «صِهْر، صَکّ و اَوْزار» ناقص و اشتباه است. سیطره ی سنت واژه شناسی، سنت ترجمه و تفسیر و شباهت هایِ رهزنِ شکلی و وزنی و دیگر ویژگیها، اسباب این اشتباهات اند. سعی ما دراین تحقیق این است که با مرور فرهنگها و ترجمه ها وتفاسیر و تامل درساخت این واژه ها وجوه مغفول آنها را باز می نماییم.
خوانش های گوناگونِ شاعران معاصر عربی از داستان حضرت ایوب (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاعران معاصر عربی برای بیان تجربه های گوناگون، اهداف مورد نظر و نیز برای رهایی شعر از حالت خطابه گری و گزارشی و در راستایِ اصالت بخشی به اثر ادبی، به فراخوانی چهره های سنتی و بویژه چهره های دینی روی آورده اند. آنان این شخصیت ها را به دلیل برخورداری از دلالت های بالقوه و سازگاری با تجربه های معاصر خویش بکار گرفته و به منظور انتقال مفاهیم ذهنی، به شکل نمادین از آنها بهره ها برده اند. پژوهش حاضر بر آن است تا به واکاوی حضور شخصیت حضرت ایوب (ع) در شعر معاصر عربی بپردازد. در این راستا، نخست با نگاهی گذرا به جنبه هایی از ویژگی های شخصیتی آن حضرت در تورات و قرآن کریم پرداخته و سپس رویکرد سه شاعر معاصر عربی «بدر شاکرالسیاب»، «محمود درویش» و «عبدالعزیز المقالح» را در فراخوانی این چهره ی دینی تبیین نموده است. برداشت این است که ایوب شاعرانِ معاصر، تابع دغدغه های فردی و اجتماعی- سیاسی آنان است و عهده دار تجسم ناکامی های ایشان است.
مقاله به زبان عربی: تعهد در اشعار عبدالوهاب بیاتی (الالتزام فی أشعار عبد الوهاب البیاتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادب متعهد عبارت است از مشارکت شاعر یا ادیب در قضایای اجتماعی، سیاسی و مواقف ملی است؛ از ویژگی های ادب راستین، صحبت در مورد واقعیتی است، که نویسنده در آن زندگی می کند و شرایطی که بر او احاطه دارد.
شکی نیست که ارزش شعر، ناشی از روش تعامل شاعر با موضوعات زندگی، به ویژه مسائل بسیار مهم در زندگی است و انسان موضوعی گسترده برای این نوع ادبی بشمار می رود؛ از طرف دیگر ادبیات متعهد در انکار مکتب هنر برای هنر ایجاد شد. عبدالوهاب البیاتی، که یکی از شاعران مکتب واقع گرایی در عراق بود؛ مجموعه های شعریش را برای بیان تعهد منتشر کرد، و شعرش سرشار از تمرد، انقلاب، و دعوت به آزادی و نابودی بت های گذشته (خرافات) بود. وی در اشعارش تنها از مصیبت های انسان و فقر موجود در عراق سخن نگفته، بلکه در اشعارش از مصیبت تمام انسان ها سخن رانده است. بیاتی به کلمه و نقش آن در تغییر و انقلاب ایمان داشت و در خلال قصاید خود از اسطوره کمک گرفته و از جمله اسطوره هایی که بکار برده است می توان به اسطوره پرومته اشاره کرد، که آن را سمبل انسان انقلابی شورشگر قرار داده؛ همچنین وی در اشعاری که صبغه تعهد دارد، شخصیت های تاریخی، مردمی و دینی را باز آفرینی کرده است. بنابر آنچه گفته شد این مقاله تعهد را در ابعاد سیاسی، دینی و اجتماعی در اشعار بیاتی بررسی می کند.
دور حرف الجرّ «فی» فی صیاغه بعض تراکیب تمییز النسبه («فی» بمعنى «من ناحیه ومن حیث»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تتعدّد معانی حرف الجرّ (فی) لتصل إلى أکثر من عشره معانٍ، وذلک ما نجده فی الکتب اللغویه المعنیّه بالنحو والصرف. ولکن حرف الجرّ ذاک یدخل فی تراکیب معینه تفضی إلى خلق معانٍ جدیده یؤدّیها ذلک الترکیب، حیث إنّ واحداً من تلک المعانی الترکیبیه الکثیره الاستعمال فی النصوص العربیه القدیمه والحدیثه هو معنى تمییز النسبه، ولکنّ الکتب النحویه لم تُشر إلى ذلک المعنى الترکیبی. یأتی حرف الجرّ (فی)، فی هذا الاستعمال، مع فعل أو شبهه دالّ على المشابهه أو المخالفه، وغالباً ما یکون مجروه اسم معنى (مصدراً وغیره)، أو مضافاً لاسم معنى.
إنّ أدلتنا لإثبات ما ندّعیه هو وجود نماذج متعدده، واستعمال بعض الأفعال أو شبهها بطریقتین مختلفتین؛ تمییزیه (فی + اسم معنى) وغیر تمیزیه، إضافه إلى وجود المعنى نفسه واستعمالاته فی اللغات الأخرى کالفارسیه والإنجلیزیه، أی فی تراکیب حرف الإضافه (در) فی الفارسیه وحرف الإضافه In فی الإنجلیزیه. إنّ العثور على معنى ترکیبیّ جدید لحرف الجرّ «فی» وإنّ کون تمییز الذات یتضمّن معنى «من» البیانیه، فیما یتضمّن ترکیب تمییز النسبه معنى «فی»، هی من أهم نتائج هذا البحث.
دراسه نقدیه فی توظیف الاسترجاعات فی قصه النبی یوسف(ع) (دراسه على أساس نموذج جیرار جینت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عنصر الزمان هو الحجر الأساس فی الحیاه عامه وفی الحیاه الأدبیه خاصه ولطالما شغلت هذه القضیه أذهان الباحثین. ومن ثمّ فالروایه هی الزاخره بالأحداث والأفعال وهما عنصران لاینفصلان عن الزمن الروائی. فهنالک نقاشات قامت لتشید بجانب من جوانب هذا العنصر الحاسم. ومن الذین شمّروا عن سواعدهم لینالوا حظاً فی هذا المیدان هو جیرار جینت الذی اقترح نموذجاً لتحلیل الزمن الروائی فی کتابه «خطاب الحکایه» ومقترحه قام على أکتاف ثلاثه عناصر؛ هی: الترتیب، الاستمرار، والتواتر.
تقنیه الترتیب تقوم بدراسه الاسترجاعات والاستباقات فی النص السردی. والاسترجاعات هی الرجوع إلى الحادث الماضوی وإعادته لأهداف خاصه. استهدفت المقاله تبیین فاعلیه الاسترجاعات ومدى تأثیرها فی قصه یوسف النبی(ع) فی القرآن الکریم وبعد مقدمه فی تبین الترتیب الزمنی وأنواع الاسترجاعات درست المقاله توظیف الاسترجاعات فی القصه واختارت المنهج الوصفی التحلیلی أساساً للدراسه. وصلت المقاله أخیراً إلى أنّ الاسترجاعات المتواجده فی قصه النبی یوسف(ع) فی القرآن الکریم تؤدی إلى انسجام هذه القصه وتواشجها والاسترجاعات الداخلیه هی من أکثر أنواع الاسترجاعات تواتراً فی قصه یوسف النبی(ع) وهذا الأمر لعب دوراً هاماً فی تکوین السرد العنقودی لهذه الحکایه حیث إنّها تتمحور حول بؤره رئیسه هی رؤیا یوسف(ع) التی تبدأ من عهد الطفوله إلى أن تنتهی القصه بتأویلها فی المشهد الأخیر. المشهد الرابع هو أکثر المشاهد دینامیه وانفعالاً فی قصه یوسف النبی(ع) کما أنّه أوسع مجالاً قیاساً بالمشاهد الأخرى، والاسترجاعات فی هذا المشهد تبرز أشد البروز وتسهم إسهاماً کبیراً فی انفکاک العقد النهائیه للحکایه، حیث لا یمکن التغاضی عن دورها الجلی.
تحلیل رمان «کودک پاک کن» (طفل الممحاة) اثر ابراهیم نصرالله از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم
حوزههای تخصصی:
ابراهیم نصر الله، رمان نویس معاصر فلسطینی، در مجموعه رمان های «کمدی فلسطینی» غالباً به شکلی واقع-گرایانه توجه خویش را به موضوع فلسطین و سرنوشت مصیبت بار مردم این سرزمین معطوف نموده است، اما او در یکی از رمان های این مجموعه، به نام: «طفل الممحاة» (کودکِ پاک کن)، شیوه ای متفاوت در پیش گرفته و در آن، برخلاف دیگر آثارش، از الگوی واقع گرایانه در روایت و پیرنگ حوادث پیروی نکرده است، وی در این رمان. حوادث فرا واقعی را در بستری از واقعیت ها ارائه نموده و پیرنگ رمان را بر آن ها استوار ساخته است. جستار حاضر، با روش توصیفی- تحلیلی این رمان را از منظر پیوند میان باورهای دینی و رئالیسم بررسی نموده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش گویای آن است که نویسنده درتلاش به منظور ایجاد هماهنگی میان مضمون و فرم، ابتکاری نو در رمان معاصر عربی به خرج داده است. او با این اثر، میان باورهای عامیانه مردم با رئالیسم جادویی پیوندی هنری ایجاد نموده است.
مقاله به زبان عربی: پدیده توهم در زبان عربی (ظاهرة التوهم فی اللغة العربیة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توهم"" یکی از پدیده های زبانی شناسایی شده در نحو عربی است. نحویان سنتی از دیر باز برای توجیه پاره ای از واژگان و ترکیب های نحوی که با قواعد رایج دستوری سازگاری ندارد، از این پدیده زبانی کمک گرفته اند؛ با این وصف، تنها در علم نحو و در قالب اصطلاح «العطف علی التوهم»، به معرفی کوتاهی از آن بسنده کرده اند. افزون بر این، از معرفی ""توهم"" در علم لغت نیز غفلت ورزیده و محدوده کاربرد این پدیده در نحو را تنها به باب ""عطف"" محدود ساخته اند و به دیگر موارد استفاده از آن در ابواب دیگر علم نحو اشاره نکرده اند.
چنین کاستی هایی ما را بر آن داشت تا با جست و جو در کتاب های لغوی و نحوی، و بر اساس روش وصفی ـ تحلیلی با بررسی و نقد سخنان ایشان در این خصوص، به معرفی بیشتر این پدیده در زبان عربی بپردازیم و در این راه به ابداع سه اصطلاح جدید، یعنی: «التوهم النحوی»، «التوهم اللغوی» و «التوهم المعنوی» دست یازیم .
مقاله به زبان عربی: نقد و بررسی رنگ قرمز و سبز در اشعار نازک الملائکة (نقد اللون الأحمر والأخضر ودراستهما فی أشعار نازک الملائکة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رنگ برجسته ترین عنصر در شکل گیری تصاویر حسی شاعران قدیم و معاصر به شمار می رود و شاعران از واژگان رنگین در عینی تر شدن و واقع نمایی تصاویر شاعرانه و کشف و توضیح روابط میان اجزای تصاویر شعری بهره برده اند. در این میان ""نازک الملائکه"" نیز از رنگ های مختلفی برای تعبیر از افکار و عواطف و احساسات خود در سطح گسترده ای بهره می برد. به دلیل اهمیت و زیبایی های دو رنگ قرمز و سبز در اشعار او، این مقاله به نقد و بررسی زیبایی های این دو رنگ و دلالت های آن در اشعار ""نازک الملائکه"" می پردازد. روش کار در این مقاله توصیفی- تحلیلی و آماری است. رنگ ها بازگو کننده احساسات و غم و شادی های اوست و گاهی موارد نازک الملائکه از جایگاه غیر حقیقی رنگ ها بهره گرفته و رنگی را به رنگ دیگری به عنوان عنصر زیبایی و القای مفاهیم سیاسی و اجتماعی تبدیل کرده است. توجه زیاد شاعر به رنگ ها و معانی متنوع و دلالات های نمادی و زیبای آن ها نشانگر نگاه هوشمندانه شاعر به دقائق هستی و طبیعت اطراف خود و تأثیرپذیری او ازحوداث و تحولات سیاسی و اجتماعی اوست. انتخاب قرمز میل درونی او را به کوشش نشان می دهد که به مدلول هایی مثل آزادی خواهی و عشق و حیا دلالت دارد و انتخاب رنگ سبز بعد از قرمز نماد امید و زندگی و تحقق آرزوهاست.
وأدالبنات؛ دراسة دلالیة سیمیولوجیة (پژوهشی از منظر معنی شناسی و نشانه شناسی در زمینه زنده به گور کردن دختران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلایل و اسباب متعددی در رابطه با زنده به گور کردن دختران گفته شده است. این اختلاف اقوال، خواننده را به تفکر و اندیشه وا می دارد تا در ریشه های فرهنگی این عادت تأمل نماید، تأملی که از خلال آن این نتیجه به دست می آید که دلایل وجود و بروز این عادت، ریشه در مسائلی غیر از آنچه تا کنون گفته شده دارد، آن گونه که شاید این علل بتواند زیر مجموعه آن علت اصلی باشد.
به هر حال، با بررسی علل و انگیزه های وجود این سنت نزد عرب های جاهلی و تحلیل آن از دیدگاه نشانه شناسی، پرده از روی این عادت برداشته می شود. بررسی های نشانه شناسی ثابت می کند که ""دال""های نسبتا زیادی وجود دارد که ""مدلول""هایی غیر از تفسیرهای مذکور می طلبد، علائمی که این عادت و سنت را به دین و اعتقادات دینی پیوند می دهد.
آنگونه که در تاریخ مشهود است، قربانی کردن انسان ها برای خدایان ، نزد دیانت های گذشته و امت های سابق مرسوم بوده است. بررسی های نشانه شناسی و استفاده از روش تقابلی در تفسیر یک عادت میان اقوام و آیین های مختلف، نشان می دهد که میان قربانی کردن انسان ها نزد اقوام گذشته و قربانی کردن پسران برای خدایان، نزد عربهای جاهلیت و همچنین میان زنده به گور کردن دختران ارتباطی تنگاتنگ وجود دارد؛ ارتباطی که ما را به این نتیجه می رساند که این سنت با اعتقادات ماورائی پیوند و خویشاوندی دارد.
الفصول والغایات، الرموز والدلالات (الفصول والغایات، رمزها و مضامین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الفصول والغایات فی تمجید الله و الله والمواعظ"" از مهمترین آثار منثور ابوالعلاء است که تنها بخش کمی از آن به دست ما رسیده است. حجم وسیع رجع ها، غایات و تفاسیر در این کتاب، وپرداختن هر رجع به مضمون جدید خود بیانگر وسعت افکار و عمق اندیشه معری است. این مقاله رجع ها، غایات و تفسیرهای این کتاب را از نظر شکل، بررسی و مقصود از این عناوین را بیان می کند؛ سپس با ذکر بعضی از مضامین و تحلیل های آن به شرح معیارهای ابوالعلاء در تفاسیر و غایاتی که عنوان رجع ندارند، می پردازد.
پرداخت بدیع معری به مضامین که در آن از انواع علوم و دانش های عصر چون: صرف و نحو، عروض، فقه و ... بهره گرفته است و نیز شباهت ظاهری این کتاب با قرآن مجید، حاسدان را برآن داشته که کتابش را به تحدی با قرآن متهم کنند.
موازنه الدلالات المعنویه واللفظیه لکلمتی «الأجر والثواب» (لغویاً وتفسیریاً وأدبیاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الترادف قضیه نراها فی جمیع اللغات واللغه العربیه لیست مستثناه منها، لذلک یتناول هذا البحث کلمتی الأجر والثواب من حیث الترادف، ودلالاتهما فی القرآن الکریم ویبحث عن الجوانب المتعلّقه بذلک ویقوم بإحصاء مواضع الأجر والثواب فیه حتی یعرّف بمعانیهما المختلفه، منتخِباً نموذجاً من حیث اللفظ والمعنی مع شیء من جمالهما الصوتی وأٔثره فی المعانی الوجدانیه. وبما أنّ هاتین الکلمتین قد أُخضعتا للدراسه اعتماداً علی عدد من تفاسیر القرآن الکریم وبعض الکتب اللغویه والأدبیه، وبعد البحث والتنقیب فیها، خلصنا إلی أنّ کلمتی الأجر والثواب غیر مترادفتین وتنقسمان من حیث المعنی إلی قسمین مختلفین: مادّی ومعنویّ؛ دنیویّ وأخرویّ.
صور الکنایة فی الکلام النبوی الشریف (جلوه های کنایه در فرمایشات پیامبر (ص))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیان غیر مستقیم به عمق و عظمت امر افزوده و به آن تازگی و زیبایی می بخشد. سبک کنایه ای در بردارنده بلاغت و زیبایی کلام و نکات و فوائد بیانی است، فوائدی که با بیان مستقین حاصل نمی شود. این مقاله درپی پژوهش در فن کنایه و مظاهر آن در فرمایشات پیامبر(ص) بوده به این امید که اندکی از بلاغت و فصاحت پیامبر(ص) را به تصویر کشیم، و بدنبال آنیم که به سؤلاتی چند پاسخ دهیم، از جمله اینکه کنایه از چه جایگاهی نزد پیامبر (ص) برخوردار بوده، آن حضرت چگونه این فن را به کار می بردند؟ پیامبر تا چه اندازه از کنایه برای نزدیک کردن معنی به ذهن مخاطبان بهره می گرفته، علت این امر چه بوده است؟ روش ما انتخاب تعدادی از فرمایشات پیامبر(ص) که در آن ها نشانه هایی از فن کنایه دیده شده است و نیز بررسی مفصل کنایه می باشد. در این بین به تعدادی از کتاب های بلاغی که به بیان کنایه در فرمایشات پیامبر(ص) پرداخته از جمله کتاب ""المجازات النبویة"" از شریف رضی مراجعه کردیم و تلاش کردیم که این مطالب را بطور کامل تر و مفصل تر بیان کنیم.
صوره السّلاح فی دیوان أوس بن حجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول البحث بالدراسه الرؤیه الجمالیه الشعریّه للحرب، بوصفها مکوِّناً جوهریّاً من مکوّنات الوعی العربیّ فی العصر الجاهلیّ، وذلک من خلال تصویر الشّعراء الجاهلیین عتادهم الحربیّ. وقد حدّدت الدّراسه مجالَها فی دیوان الشّاعر الجاهلیّ ""أوس بن حجر"" لظهور السّلاح فیه بصور ذات شعریّه فائقه. تهدف الدّراسه إلى کشف الأنساق المُضمره التی تکتنزها صور السّلاح فی أشعار أوس بن حجر، والکشفِ عن الوعی الجمالیّ الجاهلیّ للحرب، التی یمکن أن تعدّ أحد الأوجه المأساویه للعالم الإنسانی.
دو شاعر دیریاب: خاقانی شروانی و ابوتمام طائی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دست کم از آغاز سده ی دوم هجری در بازار نقد ادبی عرب بحثی پیرامون اینکه آیا شعر باید از دانش، فلسفه و اندیشه به دور باشد یا اینکه مانعی در بهره گیری شاعر از آن نیست، به وجود آمده است. پیش از آشنایی مسلمانان با دانش و فلسفه ی سرچشمه گرفته از تمدن و فرهنگ یونان، ایران و هند ، چنین بحثی مطرح نبود اما آن گاه که برخی شاعران نو گرای عباسی خواستند به هنر خود رنگی از دانش و اندیشه ببخشند ، در حوزه ی نقد ادبی این عصر، برخی سخن سنجانِ پای در بند سنت ادبی عرب، با این پدیده از سر ناسازگاری در آمدند. این امر زمانی به صورت یک درگیری کامل نقدی در آمد که ابو تمام از شیوه ی یاد-شده در تئوری و در عمل، بهره گرفت. از همان زمان این شیوه همواره پیروان و مخالفانی داشته است. دعوای میان این دو گروه در واقع در گیری میان هواداران سنت و مدرنیته در حوزه ی ادب، هنر در جامعه ی عصر عباسی بوده است. در ادبیات فارسی شعر خاقانی بیش ترین همانندی را با شعر ابو تمام دارد؛ او نیز باور داشت که شاعر نباید به گونه ای سخن بگوید که همگان در یابند و برای درک سخن شاعر، این خواننده است که باید بر آگاهی خود بیافزاید. از این رو سروده های ابو تمام و خاقانی به دیر یابی زبان زد گشته است. فهم این سروده ها نه برای توده ی مردم بلکه همواره برای بسیاری از فرهیختگان ادبی نیز دشوار بوده است. شیوه ای که این دو سراینده ی هنرمند طرح آن را ریختند، در ادبیات فارسی و عربی پایه گذار مکتبی شده که آن را «مکتب فنی» نامیده اند. در این شیوه با بهره گیری از ابزار های زیبا شناختی و اندیشه های ناب علمی، سخن دیر آشنا و دیگر گون جلوه می کند. در جستار پیش رو به آن دسته از ویژگی های سروده های ابو تمام و خاقانی می پردازیم که سبب شده برای همگان آسان یاب و قابل درک نباشد. دیر یابی سروده های ابو تمام و خاقانی، گاه پیامد شکل و قالب سخن این دو هنرمند فرمالیست است و گاه به حوزه ی معانی و ابداع درون مایه های شگفت و بهره گیری از معانی فلسفی، منطقی، اشاره های تاریخی و افسانه ای و... در شعر آن ها بر می گردد.
مصادر حکمه الصبر عند ناصیف الیازجی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الحکمه کانت نوعاً من التعبیر الّذی یکثف الشعراء بها تجاربهم الذاتیّه أو ممارساتهم الیومیّه، وکانوا یعبّرون بها فی داخلهم من فکرهٍ أو رأی، ینقلون ذلک إلی من حولهم فی مجتمعهم فی القبیله أو فی الأسواق والمواسم. والیازجی شاعرٌ حکیم وهو من الشعراء الذین تطرّقوا إلی جوانب الحکمه العدیده، خاصّهً حکمه الصبر کما إهتمَّ بها اهتماماً تاماً. والیازجی یُعلی مقامَ الصبر ویشوّق الناسَ إلیه لأنَّ ثمرته حلوهٌ تجعل الإنسان متمسکاً بحبل الله تعالی وتزید إیمانه وتقوی عزمه أمام بلایا الدهر.
وقد تأثّر الیازجی فی حکمته حول الصبر بالقرآن الکریم والأحادیث النبویّه الشریفه ونهج البلاغه والمتنبی الذی کان من أعلام الشعراء وأفذاذ الحکماء فی الشعر العربی القدیم، إضافه إلی الأقوال المأثوره والشعر القدیم والحدیث وما یجری علی ألسنه الناس من الأمثال وما یعرض له من الخواطر فی اختباره للدنیا. لغته فی حکمته بسیطه لا یحتاج القارئ فی فهمها إلی التأمّل. وقد رکّزت المقاله على محاوله إرجاع المعانی التی تطرّق إلیها الیازجی فی أشعاره الحکمیه إلى مصادرها. وقد وجدنا الیازجی یکرر ما قاله الآخرون ولم یکن مبدعاً فی خلق المعانی الجدیده.
بررسی گونه کاربردی زبان زنانه در مرثیة معاصر (با تأکید بر مرثیه های سعاد صباح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بحث و بررسی درباره موضوع تجربه زنان و تفاوت آن با تجربه مردان، زمینهساز شکلگیری رویکردهای مختلفی در زمینه پیوند زبان و جنسیت شده است. زنان و مردان در کاربرد برخی از ویژگیهای زبانی (به ویژه آوایی) گرایشهای متفاوتی دارند و همین امر سبب تفاوت زبان آنان با یکدیگر می شود. تفاوتهای زبانی چندان آشکار و شناخته شده نیستند و گویندگان زبان نسبت به آن ها حساسیت و آگاهی زیادی ندارند؛ امّا از طریق بررسی آثار و نوشتههای زنان، میتوان به ویژگیهای یاد شده دست یافت. از میان انواع شعر، به دلیل پیوند عمیق رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونههای ادبی، زمینه انعکاس ذهنیات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیت زبانی را دارد. فن شعری رثا از مصیبت نشئت گرفته و احساسات و عواطف شاعر را بر می انگیزد تا اشعاری حزن انگیز بسراید و از این طریق مخاطبان را تحت تأثیر قرار دهد.
در این پژوهش با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محققان جامعهشناسی زبان، شعر «سعاد صباح»، از پیشتازان شعر رثای عربی در دوره معاصر را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی بررسی می کنیم و از این طریق، به تحلیل پیوند زبان و جنسیت در اشعار این شاعر می پردازیم. مهم ترین نتیجه حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیة سعاد صباح، این است که رابطة تنگاتنگی بین عاطفة رثاء و جنسیت شاعر وجود دارد و عاطفة حزن بر اشعار سعاد صباح تأثیر مستقیم گذاشته است.
دو خوانش متفاوت از افسانة شهرزاد در نمایشنامه هایی از توفیق حکیم و علی احمد باکثیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختی رمان عمارت یعقوبیان، نوشته علاء اسوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد جامعه شناختی شاخه جوانی است که به تازگی بر تنه نقد ادبی روییده است و راه رشد و تکامل را می پیماید. این رویکرد چگونگی تعامل میان ادبیات و جامعه را بررسی می کند. این مقاله، با روش تحلیلی و توصیفی، رمان عمارت یعقوبیان، اثر نویسنده مشهور مصری، علاء اسوانی، را از منظر جامعه شناختی نقد می کند. این رمان مهم ترین اثر علاء اسوانی است که در آن به کودتای افسران آزاد در سال 1952 م. و پیامدهای آن در جامعه مصر می پردازد. اسوانی در این اثر با بیان هنری میان جامعه و رمان تعامل برقرار می کند و آنچه را در صحنه اجتماعی و سیاسی مصر در جریان است، با رعایت جنبه های هنری، در رمان منعکس می سازد. ازسوی دیگر، این رمان تأثیر بسزایی در تحولات و انقلاب اخیر مصر داشته است.
مقاله به زبان عربی: بازتاب دنیای کودکانه در نمایشنامه صندوق سبز اثر فرحان بلبل (صدی الطفولة فی مسرحیة ""الصندوق الأخضر"" لفرحان بلبل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نمایشنامه کودک از جمله ابزارهای مؤثر در رشد عقلی، عاطفی، فرهنگی، و زبانی کودک به شمار می آید، و فرحان بلبل که از جمله برجسته ترین نمایشنامه نویسان سوریه می باشد با نگارش سه نمایشنامه کودک در این عرصه پا گذاشته است. نمایشنامه صندوق سبز وی که بیانگر تبیین اندیشه تلاش و کوشش با کمک دانش و عمل در زندگی می باشد، کشمکش میان کودکان و عفریته ها و ارواح را برای دستیابی به صندوق سبزی که نماد آزادی و موفقیت است مطرح می کند، شخصیت های نمایشنامه در پی دستیابی به صندوقچه و کلید آن هستند و کلید صندوقچه نیز رمز دانش و عمل در زندگی می باشد، چرا که با دانش و کار انسان به موفقیت و خوشبختی می رسد. فرحان در این نمایشنامه بر اسلوب تربیتی تکیه نموده است تا از این رهگذر نیازهای روانی کودکان را برآورده نماید و اهداف تربیتی آن ها را نیز محقق سازد تا بتواند ایشان را نسبت به عالم خیرخواهی به هم نوع آگاه سازد. ما در این پژوهش برآنیم تا بیان کنیم چگونه فرحان همه عناصر این نمایشنامه را به کار گرفته تا دنیای کودکانه را به تصویر بکشد و این که هدف او از گرایش به دنیای کودکانه در این نمایشنامه چیست. با استفاده از روش فنی پژوهش، ابعاد نمایشنامه کودک را در عناصر این نمایشنامه استخراج نمودیم، از جمله این عناصر پیرنگ، شخصیت، اندیشه، گفتگو، زبان و کشمکش می باشد که نمود دنیای کودکان را در این عناصر به روشی متقن و علمی بیان نمودیم، در پایان نیز به این نتیجه رسیدیم که فرحان به خوبی توانسته از این نمایشنامه به عنوان ابزاری برای آموزش و تربیت شخصیت کودک استفاده نماید.