فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۲۱ تا ۱٬۷۴۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
لمحةٌ مع الشریف الرضی و غزلِه
حوزههای تخصصی:
فی هذه المقالة قمنا بدراسة شخصیة الشریف الرضی الادبیة و خاصةً خصائص الغزل فی شعره. ونحن نعلم أن حجازیات الشریف تمثّلُ منهجَهُ الغزلی خیرَ تمثیلٍ، فعلیها تبلورت عبقریته الفذة . وهی تحوی جمیع میزاتِ غزله التی نراها فی قصیدته المیمیة و سائر قصائده . تغلّبت علی غزله النفحةُ الدینیة . غزله شدیدالإلتئام إلی نفسه ،صادر عن شعور حی ،عمیق الإحساس علی مظاهر الطهر و العفة والذکری ،و فی شعره تتمثّل صور الوفاء و المحبّة والإخلاص و التسامح والعتاب الرقیق.
سبل الوصول إلی الوحده الإسلامیة من وجهة نظر السید جمال الدین أسدآبادی
حوزههای تخصصی:
لمفهوم الوحدة الاِسلامیة مکانةٌ متمیزةٌ فی المستویین الداخلی و الخارجی، فی فکرة الإسلام السیاسیّ. یکشف الوضعُ الحالی للعالم الإسلامی و الموامرات الشیطانیة المتعددة لخلق الخلافات و العداوة بین المسلمین عن هذه الضرورة. لاشکّ فی أنّ الدّراسة الدقیقة للتجارب القیمة لدی زعماء الوحدة الإسلامیة فی العالم المعاصر خاصة دراسة آراء و افکار السید جمال الدین اسد آبادی، ضروریة جدّاً.
کان ینظر السید جمال الدین اسدآبادی کقائد إسلامی إلی قضیة الوحدة الإسلامیة کهَدفٍ قیّم لا کوسیلة سیاسیة بحتة؛ لهذا قام بتخطیط سبل دقیقة و موثرة للوصول إلیها، نورد الأهمّ منها فیما یلی:
أ- التعرف علی الأسباب المثیرة للخلاف فی المجتمع الإسلامیة و اماطة اللثامّ عنها.
ب- الاستفادة من بعض امکانیات الغرب من أجل الکشف عن دورهم فی الخلافات.
ج- تشجیع الزعماء و الروّاد المسلمین لمسألة الوحدة الخطیرة و الاستفادة من هذا السبب المهم.
د- التأکید علی أصل الوحدة الإسلامیة و الهویة الدینیة فی إقرار الأخوة الإسلامیة.
الخطاب النقدی عند لویس عوض (المفاهیم والإجراءات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انطلاقا من أن لکل منهج نقدی، أو مدرسه نقدیه خطابها المتشعب من خطاب کلی، وأن لکل ناقد خطابه الخاص المتمثل فی مفاهیمه، أو فیما یمارسه من هیمنه ضمن حقوله الإنتاجیه، توقفنا فی هذه الدراسه عند الخطاب النقدی عند "" لویس عوض"" ؛ لنحدد مفاهیمه وإجراءاته المنهجیه، بغیه الوصول إلى الخصوصیه التی یتمیز بها هذا الخطاب النقدی، المتعدد الجوانب؛ إذ یجد فیه الباحث نوعین من المفاهیم، ارتبط أولهما بقضایا الفنون، وانب ث ق ثانیهما من الحدیث عن المنهج وإجراءاته؛ ذلک لأن الناقد حاول بناء منهج، یمکننا أن نصنفه فی باب الدراسات الواقعیه الاجتماعیه، ابتداء من المقدمات النظریه لترجماته الأولى، وهی مقدمات تحدد ملامح رؤیه نقدیه واضحه، فتحت المجال واسعاً أمام المنهج الاجتماعی لفهم الظاهره الأدبیه، وربطها بالواقع الذی صدرت عنه؛ لیکون الأدب انعکاساً لما فی الواقع من رؤى وصراعات.
آلیات النص وفاعلیات ما قبل التناص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعکف البحث المزمع إنجازه على دراسه نصّ متخیّر من شعر "" ابن ملیک الحموی "" فی العصر المملوکی، ویهدف إلى الوقوف على الآلیات النصیّه العامله فیه، وتحدید أنواعها، ودرجات تفعلیها فی بنائه وإنتاج دلالاته الممکنه.
ومن ثم یعرض لأشکال التوظیف والاستخدام التی یتوسل بها النص، من خلال اشتباکه بالنصوص الأخرى التی یستحضرها ویحیل علیها . ویخلص البحث إلى تبیان أهمیه هذه الممارسه ومناقشه أشکال التوظیف المعتمده فیها بین حضور المرجع ومفهوم التناص .
ابن سینا و آواشناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بوعلی سینا که حکیم و فیلسوف بود، در زمینه آواشناسی (phonetics) نیز مطالعاتی داشته و نظریاتی را ارائه نموده است . وی علاوه بر بحث درباره جنبه های فیزیکی «آوا» در برخی از آثار خود مانند قانون و شفا، رساله ای را زیر عنوان «اسباب حدوث الحروف» به زبان عربی تالیف کرده است.
در این مقاله نخست پیشینه آواشناسی عربی قبل از ابوعلی سینا بیان شده است. سپس دیدگاه های وی در زمینه آواشناسی فیزیکی (Acoustic Phonetic) و آواشناسی تولیدی (Articulatory Phonetics) بررسی شده است .
دور القرینه فی دلاله صیغه الحدث فی العربیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعالج هذا البحث قضیّه القرینه ودورها الإیضاحیّ فی الوقوف على دلاله الحدث وتحدیدها فی العربیّه. وذلک من خلال تتبّع الدّلالات المبنیّه على القرائن بأنواعها (لفظیّه أو معنویّه سیاقیّه)؛ تلک الّتی یحکم من خلالها على صیغ الحدث فی العربیّه دلالیّاً. سواءٌ أکانت هذه الأحداث أفعالاً بأزمنتها الثّلاثه (الماضی، والمضارع، والأمر) أم کانت صیغاً للمشتقّات العربیّه. ویبیّن انطلاقاً من هذه القرائن أنّ الدّلالات تبنى علیها، لا على ما حدّده علماء العربیّه ؛ الّذین أسّسوا لکلّ صیغه دلاله مسبقه تکاد تکون جامده. فالأفعال بأزمنتها والمشتقّات بأنواعها تختلف دلالاتها المبنیّه على صیغها الشّکلیّه. فقد تأتی دلاله صیغه الحدث مغایره اعتماداً على القرائن المصاحبه للتّراکیب الّتی استُخدمت فیها. فصیغه الماضی قد تدلّ على الحاضر أو المستقبل. وصیغه المضارع والأمر قد تردان لغیر ذلک. واسم الفاعل قد یرد دالاًّ على غیر الحال أو الاستقبال، واسم المفعول قد یرد لغیر من وقع علیه الحدث... ومحور ذلک کلّه القرائن الّتی تصاحب الاستخدام اللغویّ.
پیوند حدیث و فقه: مجموعه هاى رسمى اخبارِ امامیه
حوزههای تخصصی:
تأثیر اندیشه های محمد عبده بر اشعار دینی حافظ ابراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حافظ ابراهیم که از شعرای مشهور مصر است در سبک شعری خویش از سامی بارودی و اسماعیل صبری، و در اشعار دینیش از شیخ محمد عبدُه تأثیر پذیرفته است. این تأثیرات در موضوعات حجاب، زکات، شورا، اصلاح دینی، جهاد، تساهل دینی و توسل به پیامبران X و اولیاء خداوند متعال نمایان است. وی تحت تأثیر شیخ محمد عبده پوشیه/نقاب زنان را که در آن زمان و اکنون نیز رایج است رد کرده، آن را از امور شرعی نمی داند. همچنین توسل به اولیاء خدا را رد می کند و از مردمی که به زیارت ضریح ایشان می روند انتقاد می نماید.
«شاعر نیل» که از کودکی از فقر رنج برده، با اشعار خویش به یاری فقیران برخاسته، از توانگران می خواهد به آنها کمک کنند؛ از این رو زکات را می ستاید. وی با تأکید بر مشورت و شورا، سعادت جامعه را در آن می بیند.
همچنین بر انحرافات دینی تاخته، محمد عبده را به خاطر تلاش هایش در این زمینه مدح می کند. نیز خواستار جهاد با اشغالگران مصر بوده، گاهی اشعاری تند بر ضدّ آنها سروده است. او از مسلمانان و مسیحیان می خواهد که به اختلافات مذهبی دامن نزنند و با یکدیگر متحد باشند.
حافظ ابراهیم در اشعار دینیش متأثر از اندیشه های محمد عبده است، اما نگره ها و باورهای شخصی وی نیز در این حوزه ها نقش داشته است.
سنیه صالح : موقع الشعر ودلاله الاختلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتخذ هذا البحث من شعر "" سنیه صالح "" متناً له، یشتغل علیه؛ لیحدّد موقع الشعر ودلاله الاختلاف، التی لا تتأتى من خروج التجربه الشعریه للشاعره مع حرکه الحداثه الشعریه العربیه على نظریه عمود الشعر العربی، بل تتأتى من خروجها على قیم الحداثه الشعریه العربیه نفسها خروجاً نرصده عبر محورین هما : المغایره والاختلاف، وتخطی الخطاب الإیدیولوجی، وهما محوران یجسّدان الصوت الشعری الخاص ل "" سنیه صالح "" .
المنهج السیمیائی: آلیه مقاربه الخطاب الشعری الحدیث وإشکالیاته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عرف المنهج السیمیائی فی العقود الأخیره من القرن العشرین تحولات عده فی التعاطی مع الخطاب الشعری الحدیث على وجه الخصوص، هذا ما أثار العدید من الإشکالات فی کیفیه مقاربه النص الأدبی مقاربه واعیه على مستوى الأدوات الإجرائیه، أوعلى مستوى التأویل واستنطاق النص بشکل لا یفسد دلاله المعانی الحقیقیه للبنى العمیقه، ومن هنا یعدّ نقد ""الخطاب الشعری الحدیث والمعاصر"" من القضایا النقدیه المهمّه التی تناولها نقادنا المحدثون، فی ظل المنهج السیمیائی الممارس فی تحلیل علامات هذه النصوص دون المساس بهویتها العربیه بلا إفراط أو تفریط.
والتحلیل المقترح، لا یتوقف عند الإحالات إلى المعارف والعلوم المختلفه، وکذا لا ینتهی عند دلاله معینه، بل یفتح النص على سیل من المعارف المتنوّعه، لأنه بالغ التنوّع والتعدد، ویحیل إلى معارف وإیدیولوجیات مختلفه، ولهذا فإن التحلیل السیمیائی یستوعب کل هذا ویضعه ضمن استراتیجیاته. لقد أصبحت المقاربات النصّانیه منهج بحث نقدی، ونظریه علمیه تطرح العدید من التصورات والرؤى المنهجیه والإجرائیه فی تناول النص العربی الحدیث على مستوى التنظیر أو الممارسه التطبیقیه، والتی لا یمکن الاستغناء عنها، خاصه أثناء التحلیل.
وعلیه تکشف هذه المداخله عن أهمیه المنهج ""السیمیائی"" فی مقاربه النص العربی الحدیث، وأهم المشاکل التی یشکو منها الخطاب الشعری الحدیث خاصه من خلط بین النقاد فی تناول الظاهره الأدبیه، وطرق وأسالیب التحلیل التی تبقى محتشمه على مستوى الأدوات الإجرائیه، أو على مستوى التأویل الصحیح فی استنطاق النص.
أفاق الادب العربی فی خراسان «من القرن الثانی الی القرن الخامس»
حوزههای تخصصی:
بعد ان بسط العرب نفوذهم السیاسی علی ایران بدافع نشر الاسلام ، اخذت اللغة العربیة تنتشر بین مختلف شرائح المجتمع الایرانی لاسیما من انشغف بتعالیم القران والاسلام ، تلک التعالیم التی تنادی بالوحدة والمساواة والعدالة ، بنحو انه قلما عُثر علی اثر علمی او تاریخی او دینی او اخلاقی طیلة القرون الخمسة الاولی لصدر الاسلام لم یُؤلف باللغة العربیة او لم تُؤثر اللغة والادب العربی فیه ، ومن بین الاصقاع التی کانت للغة العربیة حضور فعال ومؤثر فیها هی خراسان الکبری .وقد بُذل الجهد فی هذا المقال علی بیان کیفیة ورود اللغة العربیة والاسباب المؤثرة فی بقائها واستمرارها فی تلک الدیار المترامیة الاطراف
مقارنه بین الشرحین الشهیرین للألفیه شرح ابن عقیل وشرح السیوطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فی هذا المقال بعد بیان موجز من حیاه وآثار النحویین الثلاث -محمد ابن مالک مصنف الألفیه، وبهاءالدین عبد الله بن عقیل، وجلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی شارحی الألفیه- قد أخذ المؤلِّفان بمقارنه شرحی ابن عقیل والسیوطی فی شتی المجالات ذاکرَین أمثله من الشرحین کی یتّضحَ للمخاطب مواضع الاختلاف والاشتراک فیهما.
ومن أهمّ الأهداف التی یرمی إلیها البحث هو التعرف علی منهج کلّ من الشارحین فی شرحیهما علی الألفیه، وموقفهما من آراء المصنف والنحویین الآخرین.
تعهد ولایی در شعر شیعی صدر اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های آغازین ظهور اسلام، ادبیات با مقوله تعهد و پایبندی به مبانی اعتقادی و ایمانی آشنا شد. در دوره جدید، بسیاری از شاعران، اشعاری با محوریت دین سرودند و فضایل و مناقب پیامبر اکرم را به نظم درآوردند. این توجه به دین، در اشعار شاعرانی که گرایش های شیعی داشتند، بیشتر نمایان بود. از موضوعات بسیار مهم و قابل توجه در شعر متعهد شیعی، موضوع ولایت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب است. مقاله حاضر، ادبیات متعهد به ولایت در صدر اسلام را مورد بحث و بررسی قرار داده، جزئیات و خصوصیات این نوع ادبیات را بیان میکند.
تمسخر و طعنه در مقامات همدانی و مقامات حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از درخشان ترین نمونه های نثر ادبی در ادبیات عربی، «مقامات» است. مقامات قصه هایی است که در ضمن روایت واقع گرایانه اخلاق و مرام و رفتار مردمان روزگاران گذشته، گستره واژگانی بسیار پرباری را در قالب سجعی ادبی و مقتدر به کار گرفته است. بدیع الزمان همدانی و به تبع او حریری، قلّه های مسلّم فن مقامات هستند. ایشان در مقامات خویش در پرده های نمایشی کوتاه، گوشه های زشت و محکوم شدنی جامعه را از نظر خواننده می گذرانند و به نقد می کشند. آثار اینان بی آنکه جنبه موعظه و نصیحت داشته باشد، آگاه کننده و افشاگرانه است. تهکّم/ریشخند/تمسخر عیوب اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، جسمی و روانی، در همه مقامات به چشم می خورد. در این مقاله به تفصیل درباره تهکم و مقایسه کاربرد آن در مقامات همدانی و حریری می پردازیم.
جلوه های تقلید و ابتکار در مقامات حریری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سده چهارم هجری، فنون بدیع به طور گسترده ای در نویسندگی (نثر فنی) رخنه کرده بود تا بدین وسیله تمام فنون ادبی را زیر شعاع خود ببرد. در این فضای پر التهاب، مقامات ـ یکی از انواع نثر فنی ـ پدید آمد. نخستین کسی که مقامات را در جامه جدید خود به رشته تحریر درآورد، بدیع الزمان همدانی بود. وی تکدی گری را موضوع اصلی و مکرر مقامه ها قرار داد؛ برای همه مقامات، یک راوی ثابت و یک قهرمان ثابت در نظر گرفت و بدین سان چهارصد مقامه نوشت که تنها پنجاه و اندی از آنها به دست ما رسید.
حدود یک قرن بعد در سده پنجم هجری، حریری بصری روی صحنه ادبیات آمد و به مقامات تکامل بخشید. با آنکه حریری در مقامات خود از همدانی تقلید کرده و خود نیز در مقدمه مقاماتش بدان معترف است، اما مقامات حریری با مقامات همدانی اختلاف قابل توجهی دارد. وی پنجاه مقامه با موضوعات گوناگون، اما منظم نوشت. مقامات حریری نسبت به مقامات همدانی طولانی تر و منظم تر است و صنایع بدیع در آنها گویاتر می نماید. نیز در برخی مقامات، خود به لفظ بازی وتعقید لغوی پرداخته است. از این رو می توان گفت که مقامات حریری دارای پدیده های متعدد ابتکاری است.
جلوه های نحوی و بیانی در آیات قرآنی (9)
حوزههای تخصصی:
جلوه های نحوی و بیانی در آیات قرآنی (10)
حوزههای تخصصی: