فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۸۱ تا ۴۰۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ابوالقاسم شابی(1909-1934م) یکی از شاعران برجسته معاصر تونس در ادب عربی به شمار می آید که شعر و اندیشه اش را در خدمت انسان و ارزش های انسانی قرار داده است. یافته های این پژوهش توصیفی تحلیلی بیانگر این است که شعر او توانسته است به عنوان الگوی دیگر شاعران معاصر عرب در مسیر انسانیّت حرکت نماید. وی برآن بود تا در چارچوب هنر شعری ، تجسّم کننده آرزوها و رؤیاهای ناب انسانی باشد.شابی برای رسیدن به چنین هدفی،درون مایه های اساسی شعر خویش را انسان و فضیلت های انسانی همچون؛ بیان ارزش های والای انسانی و اسلامی، تحلیل دردها و رنج های انسان معاصر، فراخوانی انسان به دانش و آگاهی و بیداری و... . قرار داده و پیوسته زمزمه کننده خصلت های ناب انسانی باشد.تعصّب شابی نسبت به وطن و مردم ، خشم و غضب او از بی عدالتی ها ، دعوت به مبارزه با استبداد و استعمار ، فراخوانی به بیداری و تحریک همتها و اراده های انسانی و به حرکت در آوردن اجتماع خفته در تباهی و فساد ،حرکت در مسیرآزادی و عدالت و شجاعت و عشق و ایثار و...از ارجمندترین خصلت های ناب انسانی هستند که شابی در بیشتر شعرهایش، زیبایی آنها را ستوده است.اهمّیت و ضرورت این جستار در این است که چنین پژوهش های می تواند پژوهشگران و ادیبان را به سمت اهداف والای انسانی رهنمون نماید.
بررسی و تحلیل ویژگی های حماسی در حماسه اُزریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظومه بلند ازریه، سروده شاعر توانمند عراقی شیخ کاظم ازری، از جایگاه ادبی و دینی والایی برخوردار است. این منظومه که قسمت اعظم آن در مدح امام علی (ع) و توصیف رشادت های ایشان می باشد، دارای سبکی فخیم و حماسی است؛ به گونه ای که نام حماسه بزرگ (الملحمة الکبرَی) را بر آن نهاده اند. ازری سعی نموده با هنر شاعری و تصاویر حماسی رشادت ها و دلاوری های حضرت امیر (ع) را هرچه بهتر و مؤثرتر برای مخاطبان ترسیم نماید. در این مقاله سعی بر آن است با روش توصیفی-تحلیلی مهم ترین ویژگی های حماسی ازریه بیان گردد و مواردی مانند: واژگان حماسی و فخیم، موسیقی و بحر حماسی، پرورش حریف و اغراق حماسی بررسی و تحلیل شود. در یک نگاه کلی می توان گفت این حماسه از ویژگی-های متعدد حماسی برخوردار است و مواردی مانند: توصیف حماسی قهرمانان، پرورش حریف، حوادث شگفت و خارق العاده، تغزّل و مفاهیم حکمی بر جنبه ادبی و حماسی آن افزوده اند
رهیافتی تاریخی به «زیبایی شناسی چشم» درغزلیات شاعران عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وصف چشم، یکی از مهم ترین موضوعات غزل بوده و ارتباط ژرفی با مسألة زیبایی شناسی دارد. پژوهش حاضر در صدد است با پرداختن به روند تغییراتِ این عنصر زیبایی شناختی در نزد شاعران غزل پرداز عربی از زمان جاهلی تا عصر عثمانی (مملوکی) به نوعی به توصیف و تبیین تاریخی از زیبایی شناسی چشم در نزد شاعران عربی دست یازد.
مهم ترین یافته های این پژوهش که با روشی تحلیلی- توصیفی نگاشته شده است، بیانگر آن است که ذوق «زیبایی شناختی» چشم در نزد شاعران عرب با سقوط خلافت بغداد و بر سر کار آمدن ترکان، دچار یک تغییر بنیادی شد، به طوری که عرب هایی که تا آن زمان «چشم درشت» را زیبا می دانستند، روی به سوی وصف «چشمان تنگ» و تحسین آن آوردند. این مسأله، تأثیر بالای حکومت و نظام سیاسی- اجتماعی را بر ادبیّات بیان می دارد.
بررسی اندیشه های نحوی دکتر مخزومی
حوزههای تخصصی:
دکتر مخزومی که با مشکلات صرف و نحوی دانش آموزان و دانشجویان عرب بویژه (عراقی) روبه رو شده بود‘درصدد برآمد نحوی ارائه دهد که به دور از مباحث پرتکلف و پیچیده باشد و در این راستا نحوی را که معتقد است به طبیعت زبان بیشتر نزدیک است تا نظر نحویان متکلم و فیلسوف مأب در کتاب (( فی النحو العربی نقد و توجیه)) که نگارنده مقاله برای تبیین آن تلاش کرده است ‘ مطرح ساخت . ناگفته نماند دکتر مخزومی الگوی عملی نظرات خود را درکتاب ((النحو العربی قواعد و تطبیق)) ارائه کرده است. مخزومی بر آن بوده است با بهره گیری از نظرات گوناگون ‘ به دور از هرگونه تعصبی درصدد ارایه نحوی باشد قابل فراگیری نه فراگریزی.
توسل و شفاعت در اشعار شهاب محمود الحلبی
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر تحت عنوان »توسل و شفاعت در اشعار شهاب محمود الحلبی« می باشد که به بررسی و تبیین اشعار شهاب محمود الحلبی می پردازد. در این مقاله نمونه هایی از اندیشه های شاعران دوره فترت در قالب شعر در حقانیت مکتب تشیع در مسأله توسل مورد بررسی قرار می گجیرد. شعر دوره فترت مملو از اشعاری است: درباره توسل به ذات پیامبر(ص) و اولیاء (ع) و توسل به قبور این صالحان. شعر و ادبیات هر قوم یا مکتب و آئین، آیینه افکار، باورها و گرایش های آن است، درباره شعر توسل نیز می توان گفت که نماد تفکر، اعتقادات و فرهنگ مکتبی شیعه در آیینه ادبیات آیینی شاعران ولایی متجلی است. از آنجا که شعر توسل نماد تشیع است، چندان هم گزافه نیست اگر شعر توسل را هم خانواده و همسو با شعر شیعی به شمار آوریم. شاعرانی همچون شهاب محمود الحلبی از جمله شاعران شیعه و مبارزی که قدم در این عرصه گذاشته است. با توجه به مطالب مذکور یافته ها حاکی از آن است که دوره فترت یکی از دوره های تاریخی است که با فراز و نشیب های بسیاری توأم است و بخش عمده مضامین شعری دوره فترت، شعر مدح است، که همین، عامل اصلی در پیدایش و شکل گیری شعر توسل است و در کنار عوامل سیاسی و مذهبی حاکم بر دوره فترت، مودت و دوستی پیامبر (ص) و ائمه (ع) چشمه سار زلال اندیشه شاعران این دوره است و شاعران بسیاری از شیعه و سنی دیوان خود را مزین به مدح و توسل به خاندان عترت و طهارت نموده اند.
زیبایی شناسی کارکرد «آب و باد» در تشبیهات تمثیلی قرآن با تکیه بر نظریه بافت زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تشبیه تمثیل» یکی از اسلوب های بیانی قرآن کریم است که خداوند متعال برای محسوس کردن مفاهیم عقلی و پرده بردای از تندیس معانی ماورایی از آن بهره گرفته است. عناصر طبیعت از جمله (باران و باد) به دلیل ارتباط مستقیم انسان با آنها، در تمثیل های قرآنی کاربردی پر رنگ دارد. این مقاله در پی آن است با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر نظریه بافت زبانی(سطح صوتی، صرفی، نحوی، معناشناختی) به بررسی کارکرد مثبت یا منفی این عناصر در تشبیهات تمثیلی قرآن پرداخته و به این سؤال پاسخ دهد که این دو عنصر در انتقال تصویر وجه شبهِ برخاسته از این تمثیل ها، چه نقشی ایفا می کنند و بافت زبانی قرآن چه تأثیری بر تبیین کارکرد این دو عنصر در انتقال وجه شبه می گذارد؟ نتایج بررسی در این مقاله حاکی از آن است که دو عنصر باد و باران در تشبیهات تمثیلی قرآن کارکردی مثبت دارد و چنانچه در جملاتی به کار رفته باشد که به ظاهر بار معنایی منفی دارند؛ اما بافت زبانی قرآن به گونه ای است که سبب می شود این دو عنصر به صورت غیر مستقیم در تفهیم وجه شبه و روشنگری مفاهیم ناپایداری دنیا، تباهی اعمال کافران و مشرکان، نتیجه انفاق در راه خدا و همچنین نابودی اجر انفاق کنندگانِ منت گذار و آزار دهنده، کارکردی مثبت داشته باشند.
عبدة بن الطبیب فی معارضة أدبیة لقصیدة «البردة» (کعب بن زهیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقوم هذه الدراسة بمعالجة القصیدة اللامیة الطویلة للشاعر المخضرم؛ عبدة بن الطبیب، والتی یستهلها بقوله: ""هل حبل خولة بعد الهجر موصول؟"" وهی من القصائد التی برزت فیها الوشائج الأدبیة والخصائص الفنیة المشترکة التی تنمّ عن دخولها فی إطار المعارضات الأدبیة لأشهر قصیدة نالت إعجاب الأدباء قدیما وحدیثا وهی قصیدة ""بانت سعاد"" المعروفة بقصیدة ""البردة"" لکعب بن زهیر بن أبی سلمی. وبما أنها نظمت فی وقت مبکر یقرب من زمان کعب بن زهیر قد یُستشف فیها ما یرشد الناقد والباحث إلی معرفة البدایات الفنیة لفن المعارضات.
من هذا المنطلق یهدف البحث إلی معالجة هذه القصیدة بالبحث عن جوانب المشاکلة والاختلاف بین القصیدتین لمعرفة مدی تأثر اللاحق بالسابق ومدى تغلغل العمل المتقدم وحضوره فی أنسجة العمل المتأخر، وقد اتُّبع فیه منهج یتصف بطابع وصفی تحلیلی.
ومن أهم ما توصلت إلیه الدراسة أن عبدة بن الطبیب حظی بنجاح باهر فی محاذاة کعب بن زهیر فی إطار الموسیقی الخارجیة، لکنه فی الموسیقی الداخلیة لم یبلغ شأوه، کما أنه علی المستوی الدلالی لم یتمکن أن یأتی بالمعنی الجدید المبتکر لیحتفظ لنفسه بالطابع الاستقلالی المتمیز.
جامعه شناسی تطبیقی زبان شعری در مرثیه های ابن رومی و سعاد صباح با توجه به متغیر جنسیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرودن اشعار حزن انگیز در سوگ فرزندان یکی از رایج ترین موضوعات رثاء به شمار می رود. به دلیل پیوند عمیق نوع ادبی رثا با عواطف و احساسات شاعر، این نوع ادبی بیش از سایر گونه های ادبی، زمینه انعکاس ذهنیّات و افکار شاعر را فراهم می آورد و به همین دلیل ظرفیّت تحلیل و بررسی از نظر بازتاب جنسیّت را دارد.
در پژوهش حاضر با روش توصیفی– تحلیلی و با استفاده از آرای محقّقان جامعه شناسی زبان، کوشش می شود، اشعار «ابن رومی» و «سعاد صباح»، دو تن از پیشتازان شعر رثای عربی را در سه سطح واژگانی، نحوی و بلاغی مقایسه کند، تا از این طریق، پیوند زبان و جنسیّت را در اشعار این دو شاعر به مقایسه، نقد و تحلیل گذارد. مهم ترین نتیجة حاصل از کاربست این نظریه در تحلیل مرثیه های ابن رومی و سعاد صباح، نشان می دهد که رابطة تنگاتنگی بین عاطفه رثاء و جنسیّت شاعر وجود دارد و عاطفة حزن سعاد صباح قوی تر بوده و آن به دلیل ویژگی احساسی و درونی زنان در این زمینه است.
تحلیل خطبة الغدیر علی منهج تحلیل الخطاب الأدبی (تحلیل خطبه غدیر به شیوه تحلیل خطابه ادبی)
حوزههای تخصصی:
خطابه از دیرباز از مهمترین وسایل ارتباط میان افراد جامعه بوده تا آنجا که یکی از فنون گفتاری به شمار آمده که می کوشد در مخاطبان اثر گذارد، آنها را [نسبت به موضوع مورد نظر] قانع سازد و به فهم آنچه مقصود خطیب است، تحریک نماید. بنابراین، نقش زیبایی های ادبی در موفقیت خطیب و ایجاد تأثیر شگرف در شنوندگان و متقاعد نمودن ایشان، غیر قابل انکار است. در خطبه غدیر که به واسطه فصیح ترین سخنگو به زبان عربی (پیامبر اکرم- ص-) ایراد شده و آخرین خطابه و بلندترین (طولانی ترین) خطابه آن حضرت هم است، زیبایی ها و ویژگی های ادبی خاصی انتظار می رود؛ و چون این خطبه علی رغم داشتن شایستگی های قابل توجه که آن را در زمره نثر فنی والای ادبی جای می دهد، در ادبیات عربی، گمنام مانده و مورد بررسی شایسته قرار نگرفته، این مقاله در پی آنست که پس از معرفی مختصر خطبه، آن را با استفاده از روش تحلیل گفتمان ادبی، تحلیل کند؛ دستاورد این پژوهش آنست که پیامبر اسلام(ص) جهت رسیدن به هدف مورد نظر که همان جذب مخاطب؛ تأثیر گذاری در او و متقاعد نمودن وی درباره موضوع خطابه است، ابزار مختلفی بکار می برد؛ بنابراین به الفاظ، آوا، سبک و محتوا اهتمام می ورزد؛ همین امر باعث شده خطبه غدیر با تمام شایستگی های ادبی موجود در آن و ویژگی های زیبای هنری (فنی) در بلندترین جایگاه نثر فنی جای گیرد.
التقاطب المکانیّ فی قصائد محمود درویش الحدیثه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لعلّ المکان من المکوّنات الهامّه فی النص الشعری فی الأدب العربی المعاصر، خاصّه فی القصائد الفلسطینیه، ذلک أنّ المکان الفلسطینی لدى الشعراء الفلسطینیین یساوی حیاتهم وهویتهم واحتلال وطنهم یعنی اللاهویه.
ولا نقصد من المکان، مجرد المکان الجغرافی، بل یتحول المکان إلى عبء ٍ یتحمل دلالات نفسیه واجتماعیه وتاریخیه، فالأمر لا یتعلق بوصف المکان وصفاً خارجیاً، بل یقدّم فضاءً للاحتمالات والدلالات والتخیلات.
ومن الشعراء المهتمین بالمکان، محمود درویش الذی قد دخل فی عالم القصیده فی بدایه الستینیات، إذ انعکس المکان فی تجربته الشعریه وصار المکان فی معظم قصائده مؤشراً تدور فیه أحداث النص.
وقد اهتم درویش بالمکان اهتماماً بالغاً، حیث احتل (المکان ) - بأقسامه المختلفه – حیّزاً کبیراً فی نصوص درویش الشعریه الجدیده. ویمکن أن نعالجه فی إطار ثنائیه الوطن / المنفى، ال (هنا) / ال (هناک)، الانقطاع/ الاتصال، ثنائیه العربی / الغربی؛ وفی هذه النصوص یعالج الأماکن أحیانا معالجه واقعیه وأحیانا رمزیه.
یهدف هذا البحث إلی إلقاء إطلاله عامه علی صوره المکان عند درویش وبیان دلالته ضمن مفهوم التقاطب علی أساس أعماله الشعریه الحدیثه ومنها: (سریر الغریبه ( 1999م )،جداریه (1999م)، حاله حصار(2002م)،لاتعتذر عما فعلت (2004) وکزهر اللوز أو أبعد (2005م))، حیث إنّ الباحث لم یجد أیّ دراسه فی موضوع المکان فی آثار درویش الحدیثه، خاصّه أنّه قد أنشد هذه القصائد فی سنواته الأخیره من عمره.
وقد تجلّت ذات الشاعر وخیاله ضمن معالجه هذه الأماکن لکون المکان عنصراً أساسیاً متجذّراً فی شعره منذ البدایه وحتی اللحظات الأخیره من حیاته ومن أهم مکونات شعریته ففیه یتمثل رؤیته وتفسیره للحیاه.
ملامح اسطوریة فی الشعر الجاهلی
حوزههای تخصصی:
تعتبر الاساطیر حکایات مقدسة وقصص خیالیة لشعب او شعوب، و تُراثاً متوارثاً لها صلة بالعقائد الدینیّـة و الظواهر و الکوارث الطبیعیّة و تفسیرها، و واقع ثقافی عن الموت و الحیاة الأخرویة للشعوب کما تُعَدُ رافداً فی حفظ القیم و الطقوس و العادات و التراث الحضاری عبّر الاجیال لترسیخ الثقافة و منحها قوة التثبیت التی لا ضیرَعنها لضمان استمرار الثقافة بحیویتها و تأصیلها عَبّر ارتباطها بجذورها. فکانت الاسطورة عند العربی الجاهلی تُمثل علاقته با لکائنات و آرائه فی الحیاة و مشاهداته و کانت مصدراً لبنات افکاره الهمته الشعر و الادب.
متنبی غرب و متنبی شرق
حوزههای تخصصی:
تجاهل العارف فی القرآن الکریم: استعمالاته وأغراضه البلاغیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إذا کان أسلوب الاستفهام لطلب فهم أمر لا علم لنا به فالاستفهام حقیقی. ولکن کثیراً ما یأتی الاستفهام من أجل أغراض أخرى تسمّى بالأغراض الفرعیه تفریقاً لها عن الغرض الأصلی منه، وتسمّى تلک الأغراض الفرعیه بتجاهل العارف وهو مبحث من مباحث البلاغه المثیره للجدل، حیث وضعه بعضهم فی علم المعانی ووضعه آخرون ضمن علم البدیع. إنّ أقصى سعینا فی هذا البحث هو أن نبیّن الأغراض المختلفه لتجاهل العارف فی القرآن الکریم وأن نأتی بشاهد واحد لکلّ منها على الأقلّ.
الأسئله فی القرآن قسمان: القسم الأول أسئله جاءت على لسان الله تعالى والقسم الثانی أسئله جاءت على لسان غیره وبما أنّ الله تعالى عالم بجمیع أمور الوجود ولیس هناک سؤال یُطرح من قبله من أجل طلب العلم أو الفهم قطعاً، فإنّ کافه الأسئله الإلهیه تصبّ فی مقوله تجاهل العارف. وعلیه فإن الأسئله التی تمت دراستها فی هذا البحث هی الأسئله التی تمّ طرحها من قبل الله تعالى لتُعلم أغراضها الفرعیه ولتکون عوناً للمخاطبین فی السیر على الصراط المستقیم.
محمدحسین نظیری نیشابوری، شاعر شیعه مذهب ایران
حوزههای تخصصی:
فی ظلال الأمثال
حوزههای تخصصی:
در سایه ضرب المثلها بی شک ضرب المثلها دامنه بزرگ از زندگانی بشر را پر کرده است‘ بنابراین بنظر نگارنده برای آنها ارزشی فراوان وجود دارد‘ که از شعر کمتر نیست‘ چه نزد ملل مختلف و چه خواص‘ و اگر ادعا کنیم که جایگاه ضرب المثلها در مرتبه دوم بعد از شعر قرار گرفته است‘ گزاف نگفته ایم. برای دسترسی به ماهیت ضرب المثل و شناخت انواع آنها به مطالب زیر پرداخته شده: تعریف ضرب المثل از نظر لغت و اصطلاح‘ معانی گوناگون دامنه ضرب المثلها‘ نقش قرآن کریم و رسول عظیم (ص) و امیر سخن علی (ع) و ادیبان در ضرب المثها‘ بیان نظرات ابن ابی الحدید در این باره‘ و مطالب دیگر.
تجلی بهار در شعر مقاومت
حوزههای تخصصی:
منهج ابن الأنباری فی شرح ألفاظ المعلقات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظراً للمکانه المرموقه للمعلقات فی الأدب العربی، فضلاً عن استشهاد اللغویین والنحویین والمفسرین بأبیاتها فی العلوم المختلفه اللغویه، وخاصه النحویه والتفسیریه، واحتوائها علی کثیر من الألفاظ الجاهلیه وغریبها، اهتم بها کثیر من الشراح، ومنهم ابن الأنباری فی شرحه «شرح القصائد السبع الطوال الجاهلیات». وانسیاقا من هذا یقوم هذا البحث علی محاوله استخلاص المنهج الذی تمیّز به ابن الأنباری فی کتابه ذاک فی شرح ألفاظ المعلقات مستخدماً المنهج التوصیفی- التحلیلی. وقد اتّضح من البحث أن ابن الأنباری اهتمّ بألفاظ المعلقات وخاصه غریبها کما أنه لم یأل جهداً فی بیان القضایا الصوتیه والصرفیه. ومن هذا المنطلق سیحصل قارئ هذا الشرح علی کثیر من معانی الألفاظ الغریبه وشرحها، ومرادفاتها، وقضایا خاصه بها من جوانب مختلفه صرفیه وصوتیه. إنّ إکثار ابن الأنباری فی شرحه للألفاظ من ذکر الشواهد یدل علی علمه الغزیر واطلاعه الواسع علی اللغه والنحو. وإنّ من أهمّ القضایا الصوتیه والصرفیه التی ذکرها فی شرحه هی: الإشاره إلی تذکیر لفظهٍ ما أو تأنیثها، وبیان معنی الکلمات وتوضیحه من خلال تصریف الألفاظ المذکوره، والإشاره إلی إطاله الحرکات والإبدال والإدغام والإعلال، وتوضیح دلاله المشتقات، وتخفیف اللفظ، وبیان ما فی اللفظه من المدّ والقصر وکیفیه کتابتها.
معنا شناسی مدّ در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد اعجاز قرآن کریم اعجاز بیانی است. موسیقی بر آمده از عبارت های قرآن به نحوی است که معانی را در چشم خواننده مجسّم می نماید. این پژوهش مبتنی بر این پرسش است که با توجّه به این حقیقت که چینش و نظم آهنگ واژه های قرآن کریم در خدمت اعجاز بیانی است، آیا می توان پدیده ی مدّ را که در بسیاری از عبارت های قرآنی خود نمایی می کند جزئی از اعجاز بیانی قرآن به حساب آورد؟ آیا می توان مقوله ی مدّ را از زاویه و رویکرد جدیدی مورد مطالعه قرار داد و آن را عاملی مؤثر برای القای معانی و به تصویر کشیدن ظرافت های قرآن کریم دانست؟
نتیجه این پژوهش که فقط به قرآن اختصاص دارد نشان می دهد کشش موسیقایی حاصل از مدّ یا به تعبیر دیگر کلماتی که در آنها خصوصاً مدّ متصل واجب و مدّ لازم وجود دارد این کارکرد را می تواند داشته باشد که علاوه بر معنای اصلی کلمه یکی از معانی (مدّ): کثرت، وسعت، فزونی و غیره را در عبارت های قرآنی به منصه ی ظهور برساند و به مخاطب القا کند. همچنین یکی از مسائلی که ترادف واژه ها را به معنای واقعی در قرآن کریم نفی می کند، وجود موسیقی و کشش صوت یا عدم آن در میان کلمات مترداف است.
تأملی در ادبیات حماسی عرب در عصر حاضر
حوزههای تخصصی:
شرح شاعرانه از پهلوانیهای قهرمانان اساطیری در راه حفظ کیان ملت و در قالب داستانهای جذاب و اوزانی دلنشین ومتنوع‘شعر حماسی نامیده می شود. هرچند که ادبیات عربی با شعر حماسی به معنی اخصّ آن آشنایی نداشت ‘در عصر حاضر وبنا به دلایل گوناگون ‘ ادبیات حماسی در میان ادبای عرب مطرح شد و درآثار شعرای حماسه سرا نظیر احمد محرم ظهوریافت . از سوی دیگر خصائص شعر حماسی به زیباترین شکل درآثار فوزی معلوف(سراینده حماسه علی بساط الریح) و شفیق معلوف(با حماسه عبقر) تجلی یافت و با جریانهای ادبی عصر همراه شد و صفحات جدیدی به شعر حماسی افزوده شد که حتی در ادبیات حماسی هم سابقه نداشت .