فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأثیر زمان و مکان بر اندیشه و احساس شاعر و استعداد و خلاقیت خود او در ارائه تصاویر هنری در شعر دوره جاهلی و مخصوصا معلقات قابل ملاحظه است. معلقات به عنوان قصاید برگزیده نماد و سمبل شعر دوره جاهلی بشمار می آیند این قصاید اگر چه از نظر مضمون و غرض اصلی با یکدیگر تفاوت دارند اما ساختار آن ها بخصوص مقدمه تغزلی شان با ویژگی های منحصر به فردی که دارد تمایز و هویت خاصی به آن ها بخشیده است.
این مقاله به روش کتابخانه ای با تحلیل مضمون ابیاتی از تغزل هر یک از معلقات به تبیین تأثیر محیط طبیعی بر اندیشه و نوع نگاه شاعر جاهلی و حتی بر ساختار قصیده او پرداخته است سپس عواملی که نقش مؤثری در اعطای جمال فنی و ظرافت هنری به قصاید داشته اند مورد تحلیل قرار داده است. عنایت به زمان و محیط طبیعی، ترکیب ساختاری و بلاغی، ذکر و حذف قیود، تیزبینی و تعمد شاعر در کیفیت ارائه هنرمندانه تصاویر به قصد انگیزش عواطف از جمله عواملی هستند که اسباب تمایز، قوت و پویایی تغزل جاهلی را فراهم آورده است.
التناص الدینی فی أشعار عبد المعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظاهرة التناص من الظواهر النقدیة المهمة عند النقاد المعاصرین وهی عبارة عن علاقة تفاعل بین نصین أو عدد من النصوص بطریقة إستحضاریة. هذه الظاهرة تعالج عند النقاد المعاصرین من وجوه مختلفة منها المصادر والأشکال والأنواع. الدین والموروث الدینی من أهم المصادر التی إستلهمها الشعراء والأدباء منذ القدم، والشاعر المعاصر یستلهم من موروثه الدینی فی شعره أکثر من الشعراء القدامی. التناص الدینی یشکل جزءاً مهماً من أشکال التناص فی شعر الشاعر المصری المعاصر أحمد عبد المعطی حجازی. هذا الأمر دفعنا إلی دراسة هذه الظاهرة فی أشعاره. فلهذا درسنا الجذور التاریخیة لظاهرة التناص عند النقاد أولاً ثم بحثنا فیما استلهمه الشاعر من موروثه الدینی فی منهج وصفی تحلیلی. ومن النتائج التی إنتهى إلیها البحث هو أنّ الشاعر تأثر بتراثه الدینی وعلی رأسه القرآن تأثراً واضحاً. فهو قد یوظّف الآیات القرآنیة کاملة أو جزءاً منها کما یوظّف أسماء الأنبیاء وقصصهم والأحداث والشخصیات القرآنیة. کما یوظّف الشاعر بعض الأحداث والمضامین الموجودة فی الکتب السماویة المقدسة وبعض الشخصیات الدینیة فی الإنجیل إلی جانب القرآن.
بازآفرینی اسطوره «عولیس» در شعر معاصر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر می کوشد چگونگی حضور شخصیّت اسطوره ایِ «عولیس» و شیوه های فراخوانی و به کارگیری آن را از سوی سه شاعر مهمّ معاصر عربی، همچون محمود درویش (1941-2008) محمّد عمران (1962-1983) و یوسف الخال (1917-1987) مورد بررسی و نقد قرار دهد؛ بدین جهت که نامبردگان برای القای مفاهیم مورد نظر خود به مخاطب از این چهره اسطوری بهره ها بردند و کوشیدند با کمک آن، رمزگونه به ترسیم دغدغه های شخصی و غیر شخصی بپردازند. چنین استنباط می شود که این شاعران از اسطورة یاد شده خوانش سیاسی- اجتماعی داشته اند و با الهام گیری از تجربه های سنّتی وی، در پی رسیدن به «پنه لوپة» معاصر خویش، یعنی سرزمین غصب شدة کشورشان هستند. «عولیس» در شعر آنان شخصیّتی میهن خواه و پر دغدغه ای است که از دردی مشترک می نالد و همچون پیش، تلاش و انتظار در دستور کار خود دارد. از سویی دیگر آنان به کمک این اسطوره، سعی داشتند اوضاع نابسامان سیاسی و اجتماعی کشورهای عربی را به چالش بکشانند و در همان حال که کوشیدند با بیان سمبولیک، ادبیّت متن شعری خود را دو چندان کنند.
همدانی عرب
حوزههای تخصصی:
بازتاب پیامدهای استبداد در شعر احمد مطر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید، کشورهای عربی خاورمیانه و به ویژه عراق، درحالی که به لحاظ معادن نفت،گاز و دیگر ثروت های خدادادی در زمرة کشورهای بسیار غنی جهان به شمار می روند، از نظر اقتصادی و صنعتی، اوضاعی بسیار عقب مانده و بحرانی دارند. به نظر می رسد این عقب ماندگی ها و نابسامانی های اقتصادی و اجتماعی، یکی از مهمّ ترین عوامل بروز جنبش ها و خیزش های فراگیر اجتماعی و مردمی در این کشورهاست. بدیهی است که خود این عقب ماندگی های گوناگون نیز، ناشی از ساختار قدرت استبدادی و حکومت مطلقة سیاسی در این جوامع است؛ بنابراین، ساختار قدرت متصلّب و استبدادی، همچنین ریشه دار بودن سنّت در خاورمیانة عربی، بحران های عمیق و در نتیجه، پیامدهای ویرانگری را در عرصه های گوناگون زندگی مردم به وجودآورده است. شناخت این پیامدها و ریشه های مخرّب آن، می تواند برای دوستداران ادب سیاسی بسیار سودمند باشد. این پژوهش، با روش توصیفی – تحلیلی و بر پایة تأمّل در آخرین دیوان احمد مطر، می کوشد تا ویرانگرترین پیامدهای استبداد؛ یعنی نهادینه شدن ترس و اندوه در جامعه، گسترش انفعال و یأس اجتماعی در مردم، ترویج نفاق و دروغ، انحراف زبان، بحران هویّت و در نتیجه عقب ماندگی اقتصادی و علمی و در نهایت، فروپاشی اجتماعی و فرهنگی جامعة عرب را از منظر شعر او مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. بدیهی است که دستاورد این نوشتار، موجب ارتقا و افزایش سطح آگاهی ع لاقه مندان به ادب سیاسی نسبت به ساختار قدرت مطلقة سیاسی در جامعة عرب و پیامدهای مهمّ آن از منظر شعر احمد مطرخواهد شد.
المرأه فی شعر خلیل مطران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الملخ ّص إن عصر النهضه یعد عصر التحولات الجذریه فی الساحات السیاسیه و الإجتماعیه حیث شاهدنا فیه أن الأدب تأثر بصحوه طرأت علی المجتمع فانعکست التحولات فی الشعر و فی موضوعاته. من أبرز الموضوعات التی عنی بها فی هذا العصر هی قضیه المرأه التی أصبح الشعراء ینظرون إلیها بنظره تختلف عما کان فلاغرو إذا وجدنا شاعراً کمطران وهو من رواد الشعراء الرومنسیین فی عصر النهضه یتطرق الی موضوع المرأه فی شعره. لکن الموضوع یقتضی تسلیط الضوء علی زوایاه لکی یتضح لنا کیف ینظر مطران إلی المرأه، و ما الجدید فی نظرته هذه و کیف یلتجئ إلی الرومنسیه فی تصویره للمرأه فی الشعر. فأصبحنا ندرس الموضوع فی هذه المقاله وأثناء دراسه أعماله الشعریه فی المجلدات الثلاثه لدیوانه وتحلیل قصائده التی تعالج هذا الموضوع وخاصه عده من قصائده المعروفه فی هذا المجال وجدنا أن مطران اهتم بالمرأه فی الإطارین الإجتماعی والعاطفی. ففی الإطار الإجتماعی ینظر مطران إلی المرأه کرکن أساس فی المجتمع، فهو لا یصورها -کما یصورها بعض معاصریه -صوره مخلوق ضعیف یجب أن نحامیه وإنما یصورها بطله؛ فمطران عند معالجه القضایا التی تعانیها المرأه لا یهتم بالقشور بل یسبر الأغوار فی الجذور لتعالج المشاکل من العمق، ثم لمطران وجهات نظر جیده فی المرأه عندما یطرحها کموضوع عاطفی فی شعره فهو لا ینظر إلی جمالها الجسمی فقط وإنما ینظر الیها کموجود ذی شخصیه إنسانیه و عواطف وبرّ وحنان.أما الاتجاه الرومنسی فیظهر فی شعره عندما یبدی أدقّ العواطف والمشاعر فی الحب، ویستخدم الأسلوب القصصی أحیانا لیطرح موضوع حبه بصوره غیر مباشره لأن فی الطریقه غیر المباشره تأثیراً أعمق واجتذاباً أکثر للقارئ، کما أنه یستفید من التکرار لیساهم مخاطبه فی الجو العاطفی الذی یعیشه الشاعر.
گفتارى کوتاه در باب ابیردبن معذر، شاعر عصر اموى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اشعار ابیرد بن معذر چه آنچه که در مناسبتهاى گوناگون سروده شده و یا در احوال دیگرى نقل شده، در واقع آئینه تمام نماى زندگى عصر خویش است. او به خلق و خوى نیکو، سجایاى انسانى، صفات پسندیده و اوضاع اجتماعى زمان خود توجه فراوان داشت. به گونه اى که جان، روح و همه وجود او را پر ساخته و اندیشه، عاطفه و خیالش را مشغول ساخته بود. تا آنجا که به ذهن او صراحت مى بخشید، اندیشه اش را روشنى مى داد و روحش را به جانب یقین متمایل مى ساخت. ازاین رو نگارنده بر آن شد تا به بررسى زندگى و اشعار شاعر بپردازد. چندانکه بیانگر هوشیاری وحضور ذهن شاعر باشد و احساس لطیف و شعور دقیقش رابه تصویرکشد.
ادوار شعر عرب
حوزههای تخصصی:
مقارنة أسلوبیة بین قصیدتین من دیوان علی بن عیسى الإربلی (قصیدة فی مدح الإمام حسن بن علی (ع) وقصیدة فی مدح علاء الدین أحد کبار رجال الدولة فی عهده)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الدراسات الأسلوبیة من الدراسات التی تحتلّ مکانة عالیة فی دراسات علم اللغة حالیا وتعدّ من المناهج التی اعتمدت على الدراسات اللغویة أساسا فی تحلیل النصوص. تستهدف هذه المقالة إلى مقارنة أسلوبیة بین قصیدتین لعلی بن عیسى الإربلی فی مدح أهل البیت (A) ومدح الشخصیات الأخرى مترکزة على القصیدتین نموذجا، لبیان مدى الاختلاف والاقتران بین الظواهر الأسلوبیة فی قصائده عامة وقصیدتین خاصة ودراسة مدى تأثیر التزام الشاعر بالعقیدة الشیعیه فی أسلوبه، مستخدمة المنهج الوصفی التحلیلی والمنهج الأسلوبی المتمرکز على معطیات اللغة. وتبین من خلال الدراسة هذه أن الالتزام قد أثر على أسلوبه وبشکل خاص فی مستوى الصورة وفی استخدام الظواهر الأسلوبیة من التشبیه والاستعارة بحیث أدّى إلى اختلاف کبیر فی مدحه لأهل البیت (D) ومدحه للشخصیات الأخرى.
نقدی بر معیار الاشعار تصحیح دکتر جلیل تجلیل
حوزههای تخصصی:
میزات المدینة الفاضلة عند جمیل صِدقی الزّهاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لکل شاعر ٍفلسفی مدینة فاضلة. کان جمیل صدقی الزّهاوی شاعراً فلسفیاً، یقوم بتحلیل المظاهر الوجودیّة تحلیلاً فلسفیّاً، هو أسهم إسهاماً شدیداً فی إیقاظ الأمّة، وتحریک الضّمائر، وخلق الحاجة فی النفوس إلی حیاةٍ أفضل، یریدُ بأشعاره نشرَ بعض القیم الإنسانیَّة فی المجتمع، لهذا قامَ فی حیاته بوضع أساس مدینةٍ فاضلةٍ خاصةٍ به، هناک میزاتٌ رئیسةٌ للمدینة الفاضلة الزّهاویّة وهی العلم والتّعلم، وإستقلال الوطن، وحریَّة التّعبیر، والعدالة، والحثّ علی التّقدّم وإرادة الحیاة، والإهتمام بشأن المرأة فی المجتمع.
قد اعتمدنا فی کتابة هذه الدّراسة المنهج التّوصیفی والتّحلیلی، وتهدف الدّراسة الحالیّة إلی تحقیق الأهداف التّالیة:
تقدیم نبذةٍ موجزةٍ عن نشأة فکرة المدینة الفاضلة عند الفلاسفة؛
معرفة شعر الزّهاوی وصلته بالعلم والفلسفة؛
تحدید أهم المیزات الرّئیسة لأهل المدینة الفاضلة فی أشعار الزّهاوی؛
تحدید کیفیة الحصول علی هذه المیزات وفقاً لأشعار الزّهاوی.
امثال رایج عربی
حوزههای تخصصی:
ابونواس
حوزههای تخصصی:
نوآوری در شعر بردّونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موضوع پژوهش حاضر، معرفی ادیب معاصر یمن عبدالله بن صالح ملقب به بردّونی است. وی شاعر و نویسنده ای بزرگ و در عین حال ناقد و مورخی برجسته بود. سال های نخستین زندگی وی به آموختن در مکاتب سپری شد. سپس به «الجامع الکبیر» در صنعا رفت و تحصیلات خود را در آنجا ادامه داد. آنگاه در «دار العلوم» به تحصیل پرداخت و از همان جا نیز در رشته ادبیات عرب فارغ التحصیل شد. او شاعری رمانتیک بود که در اشعار کلاسیک و نو وی این گرایش به چشم می خورد. بردّونی در عرصه عمل نیز فعال بود به طوری که اتحادیه ادبا و نویسندگان یمن را بنیان نهاد؛ و خود نیز بعداً رئیس آن شد.
وی 12 مجموعه شعر و هشت اثر پژوهشی را در کارنامه اعمال خود دارد و چندین جایزه بین المللی دریافت کرده است؛ از جمله جایزه یونسکو.
درون مایه اشعار او را عشق به وطن و در همین راستا نقد زمامداران یمن از جمله احمد حمید الدین تشکیل می دهد. دغدغه های مهم اعراب همچون: مسأله فلسطین، گرایش قومی یا همان ناسیونالیسم عربی و اتحاد عرب، نیز از دغدغه های وی بوده که بخشی از مضامین آثار شعری او را به خود اختصاص داده است.
فرهنگ عربى در دورهء جاهلى بررسى نثر جاهلى (1)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله فرهنگ عرب پیش از اسلام را براساس دلالت هاى موجود در زبان عربى بررسى مى کند لکن پیش از پرداختن به دلألت هاى لغوى به تحلیل این نمادها از بعد نظرى مى پردازد. در فتح باب این بخش به معرفى خاستگاه زبان عربى و قوم عرب آنگاه به تحلیل ریشه و پیشینه زبان و خط و پیدایش عربى فصیح دست یازیده است سپس معناى جاهلیت را مى شکافد و این پرسش را مطرح مى سازدکه این نام و مفهوم مستفاد از آن در نزد همگان چقدر با واقعیت موجود در این سرزمین تطابق دارد. محدودهء عصر جاهلى را مى نمایاند و به تحلیل ادیان و علوم و معارف آن دوره مى پردازد. آنگاه با نگرشى تحلیلى در شعر و نثر جاهلى تأمل و در معناى شعر و شاعر غور مى نماید و به روند تکامل شعر که چقدر زمان پشت سرگذاشته و چه آزمونهایى دیده اشاره مى کند و سخن از محافلى به میان مى آوردکه بسان آکادمى هاى امروزى علوم به نقد و بررسى شعر عنا یت مى ورزیدند.
حکمیات اسود ابن یعفر
حوزههای تخصصی:
اشعار اسودابن یعفر چه آنچه که در مناسبت های گوناگون سروده شده و یا در احوال دیگری نقل شده در واقع آینه?تمام نمای زندگی بدویلن جاهلی است.اسود به خلق و خوی،سجایای انسانی،صفات پسندیده، اوضاع اجتماعی زمان خود توجه فراوانی داشت. این توجه به جهان او را به سوی حکمت سوق داد که شاعر آن را به تجربه نه از راه تأمل و تحقیق عمیق دریافته بود. اسود ابن یعفد در لابلای این قصیده? دالیه که در واقع تمام شهرت خود را مدیون آن است، ابیاتی چند در باب اخلاقیات،حکمت و حوادث تاریخی بیان می کند. اندرزهای شیوا،معانی پندآمیز وی بارها در منابع گوناگون شرح و منتشر شده است و ابیاتی از آن در میان اعراب به صورت ضرب المثل در آمده است.نگارنده در این مقاله? کوتاه تلاش دارد تا به بررسی و شر سخنان حکمت آمیز اسود درباره? زندگی،مرگ،ناپایداری جهان،روزگاران که در کمین مردم نشسته،فرسایش قبیله ها بر اثر گردش زمان، نابود شدن دولتها و پادشاهان مقتدر و ... بپردازد.
دراسة جمالیة التکرار فی دیوان ""قَلیلکِ… لا کثیرهُنَّ"" لیحیى السماوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقق ظاهرة التکرار فی النصّ الأدبی الجانبین المهمین: الجانب اللفظی والجانب المعنوی. یخلق التکرار فی الجانب اللفظی جواً موسیقیاً متناسقاً، کما یؤدّی فی الجانب المعنوی إلى توکید المعنى وإبرازه فى معرض الوضوح والبیان.
إن التکرار عنصر من عناصر البلاغة اهتم به شعراء العرب المعاصرون اهتماماً بالغاً، ومن بینهم الشاعر العراقی یحیى السماوی الذی نشر دیواناً بعنوان ""قلیلکِ... لا کثیرهُنّ"" و فیه ما یتعلق بزوجته الفاضلة وهموم وطنه الأصلی الذی ظل ومایزال مصدراً لآهاته ونفثاته وآلامه وذکریاته.
وتهدف هذه المقالة باعتماد المنهج الوصفی- التحلیلی إلى تحلیل التکرار وأنماطه فی دیوان یحیى السماوی، ویتمثل هذا التکرار فی تکرار الکلمة المفردة، المقابلات والضمائر، تکرار العبارات، تکرار الجملة المستقلة، تکرار عنوان القصائد، تکرار الأسالیب المتنوعة، تکرار الترکیب الاستفهامی والندائی و... . ومن النتائج التی توصلنا إلیها أنّ الدیوان یعکس هموم الشاعر و آلامه الصادقة فی فراق العراق من خلال جمالیة التکرار الذی شکّل لُحمة الدیوان. فثمّة تناغم واضح بین أسلوب التکرار ومحتواه.
دراسه أسلوبیه للرتابه التعبیریه فی «النمور فی الیوم العاشر» لزکریا تامر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهتم النقّاد بدراسه الظواهر اللغویه، من خلال الأنماط، ویمتد بحثهم إلی تنویعات فی التراکیب تعتمد مؤثرات یمکن أن تکون لها صله بالمبدع، وهی مؤثرات قد تنحرف عن مجراها لتکون فی النهایه أسلوباً متفرداً. هذا التوجه من الدراسه فی أسالیب الأدباء نسمیه بالأسلوبیه، بما یتوسع فیها من رؤیه ألسنیه، فیتفرع منها منهج إحصائی تهمّه دراسه الظواهر اللغویه فی الأعمال الأدبیه فی إطار المعطیات الکمیه. وهناک توجهات أخری فی الأسلوبیه کالتوجه النفسی، والوظیفی، وغیرها.
استقرّ عبر التقصّی، الحاصل من بیانات الجداول- مع استخدم المنهج الإحصائی الیدوی ولیس الآلی - أنّ تامر ذو منهج ثابت فی تعاطی الظواهر الرتیبه. فی مجموعته «النمور فی الیوم العاشر» عبر دراسه للرتابه التعبیریه، فلاحظنا أنّه لجأ إلی النمط الرتیب فی اجتماع (الفعل الماضی+ الباء الجاره +المجرور +النعت مع التناوب فی النوع والعدد) فی التراکیب الحصریه. وحدث أن ینحرف الکاتب عن النمط إلی التنویع، فی إعادته للظواهر اللغویه، وذلک ما یستدعیه أسلوبه القصصی. والحواریه أساساً هی مبدأ رتابه النمط فی التعاطی الألفاظ، خاصهً فی التکرار الفاشی فی مفردات القول والسؤال والصوت واللهجه وغیرها. وهذا یبدو للقارئ إذا ما أکثر من قراءته للکاتب، ویظهر أنّ الفوضی نجمت عن فقر فی الثروه اللفظیه أو عن لاوعی لزکریا تامر، لأنّه لو انتبه للرتابه لاجتنب عن التورط فی الفوضی اللفظیه.