فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
إن الإقناع جهد لغوی هدفه التأثیر على المتلقی وانبعاث مشاعره وأحاسیسه ومراعاة مقتضى حاله عبر القوى العقلانیة والاستدلال المنطقی. بما أن للشعر وظائف حجاجیة عدیدة تتناول هذه المقالة آلیات الإقناع فی قصیدة «لا تصالح» الخطابیة لأمل دنقل عبر أسلوب تحلیل الخطاب إذ إنه یوظّف أسالیب الإقناع والبرهان فی قضیة الوطن التی تتردّد فی معظم أشعاره حتى یرضى الإنسان العربی رفض الصلح مع العدوّ. یأتی الشاعر لاکتساب هذه البغیة بمبررات فی عشر وصایا وفی هذه التبریرات یقوم بتوظیف تقنیات عدّة حتى یقنع مخاطبه ویرضیه ویستفزّه لطلب الثأر. وقد رصدت هذه الدراسة أکثر أسالیب الإقناع حضورا فی النص الدنقلی فی ثلاث مستویات: اللغویة، والبلاغیة والمنطقیة. إن النظرة الفاحصة فی القصیدة تطلعنا بأن ظاهرة التکرار، والتقدیم والتأخیر، والجمل الاعتراضیة، والاستفهام، والرمز، والاستعارة، والتشبیه، والقیاس والاستدلال المنطقی تعتبر من الظواهر التی تسعى إلى إقناع مخاطبی شعر دنقل وإرضائهم.
عبدالوهاب البیاتى اسطوره اى زنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عراق سرزمین آکنده از شعر و مالامال از شاعران است وکمتر شهر و روستایى در آن یافت مى شودک شاعرى از آنجا برنخاسته باشد. از آنجاکه در محیط هاى عربى اسلامى تحت استعمار درگذشته، هماره فضایى از بازگشت و عقب گرد، ارتجاع گرایى، تحریم نمودن نداهاى جدید و جرم شمارى هر صداى تازه اى حاکم بوده است؟ نوگرایى پیوسته جرمى بزرگ و حرکتى پا عواقب و پیامدهاى ناشناخته، همراه با نا ایمنى شمرده مى شد. از این رو با وجود آنکه اروپا در سایهء آرامش خویش و در اضطراب نگهداشتن دیگرکشورهاى مستعمره، از نعمت فرهنگى وسیع و میدان هاى نوگرایى متنوع و افکارى باز برخوردار بود و پیوسته به تلاش هاى نویى در امور تجربى و علمى و نیز در ادبیات و هنر و سنت دست مى یازید، سرزمین هاى تحت استعمار در آتش جهل و عقب ماندگى و استبداد مى سوختند و عراق یکى از سرزمین هاى زخم دیده از ستم استعمار بود و""بیاتى "" یکى از طلایه داران حرکت جدید و پویاى ادبیات و شعر بودکه ققنوس وار در عصر سخت شعله کشیدن حرکت هاى انقلابى از خاکستر خویش دوبار سر بر آورد.
المصدر المؤول
حوزههای تخصصی:
تحلیل رمان "ساق البامبو" اثر سعود السنعوسی، بر اساس گفتمان قدرت میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاریخ گرایی نوین از رویکردهای جدید در حوزه مطالعات فرهنگی و ادبی به شمار می رود که در دهه 1980 عمدتاً بر نظریه های گرین بلات و دیگر منتقدان تاریخ گرایی نوین پا گرفت. این رویکرد جدید قصد دارد مرز بین تاریخ و ادبیات را بردارد و رابطه این دو را از منظری نو بازنگری کند و در نتیجه زمینه ای برای نقد متن فراهم آورد. تاریخ گرایان نوین هنگام تحلیل یک متن، مؤلف آن را رها کرده و نویسنده را متأثر از نیروهای گفتمانی می دانند و برای تحلیل معانی موجود در متن به رابطه تنش آمیز گفتمان ها توجه می کنند. یکی از دغدغه های اصلی آنان، ساختارهای قدرت است. فوکو یکی از مهم ترین نظریه پردازان این نحله فکری، زبان را عرصه بروز روابط قدرت و تعیین کننده سوژه غالب و سوژه تحت سلطه می داند. جستار حاضر برای تحلیل روابط قدرت و زبان، رمان ساقه بامبو اثر سعودالسنعوسی رمان نویس کویتی را انتخاب کرده است که با نوشتن این رمان توانست ششمین جایزه بوکر عربی را در سال 2013م از آن خود کند. پژوهش حاضر در صدد است تا با رویکرد توصیفی- تحلیلی گفتمان هایی که در این رمان، قدرت و زبان از طریق آن ها اعمال می شود مشخص کند و به حقایق موجود در متن، سکوت و گاه مقاومتی که از سوی مفعولان قدرت در مقابل فاعلان قدرت دیده می شود اشاره کند. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ گفتمان های مختلفی از جمله گفتمان جنسیت، گفتمان خرافه باوری، گفتمان اربابی-خدمتکاری، گفتمان فرادستان و گفتمان پدرسالاری در این رمان حضور دارند و هریک از این گفتمان ها به نوعی در ساختارهای قدرت و ساختار فرهنگی جامعه نقش ایفا می کنند.
اللون ومعانیه الرمزیة فی آثار محمد الماغوط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعتبر اللون من العناصر الهامة فی حقل المحسوسات حیث یلعب دورا هاما فی حیاتنا ویُعدّ رمزا لمشاعرنا المختلفة من حزن وسرور. فاللون هو البعد الإضافی الذی یمنح الأدیب معان غیر متناهیة للتعبیر عن کل شیء جمیل فی العالم. وبالوصول إلی معان رمزیة للّون تظهر خوالج الأدیب وأفکاره. یتناول هذا البحث دراسة اللون فی آثار محمد الماغوط معتمدا علی منهج التحلیل، والوصف والإحصاء فی تناول الألفاظ اللونیة فی آثاره بعد دراسة دلالات الألوان المختلفة للوصول إلی بعض نتائج منها دور أفکار الشاعر فی استخدام الألوان وسبب تفضیل لون علی الآخر عنده. یختصّ فی هذا الإحصاء الحدُّ الأقصی باللّون الأحمر، فهذا یدلّ علی ما قام به من تحریض الناس وتهییجهم علی الثورة. وللون الأسود أقل ظهورا فی دیوانه رغم ظننا بأنه ینبغی أن یکون فی صدر الألوان نظرا إلی تشاؤم الشاعر وسوداویته.
نگاهی به تاریخچه انتقاد در شعر جاهلی عرب
حوزههای تخصصی:
علم نحو
منبع:
اخگر مرداد ۱۳۲۵ شماره ۱۰
حوزههای تخصصی:
شیوه ای نو در اعراب گذاری قرآن کریم (2)
حوزههای تخصصی:
مهیار دیلمی متولد 364 - درگذشته 428 ه.ق
حوزههای تخصصی:
جایگاه آموزش شعر در کتابهای درسی عربی
حوزههای تخصصی:
الشهید فی شعر عزالدین المناصرة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الشهادة اصطفاء واختیار وتکریم من الله تعالی للمخلصین من عباده، ویعتبر الشهید والشهادة من أعظم أرکان شعر المقاومة، ومن أوسع الأبواب الشعریة التی یدور الشعراء فی رحابها. فالشاعر المقاوم علیه أن یصنع مصیره بیده ویکون داعیاً إلی التحرر والاستقلال وملتزماً بقضایا مجتمعه. یعدّ الشاعر الفلسطینی المعاصر عزالدین المناصرة من الشعراء المقاومین و المهتمین بالشهید والشهادة؛ بحیث کان شدید الإیمان بحریّة الاختیار ومسؤولاً أمام مجتمعه الذی ینتمی إلیه، مسایراً شعبه وأبناء قومه، مقاوماً للظلم والطغیان، مناصراً ضد الظالم، رافضاً المصالحة مع الواقع الاجتماعی الذی یعیشه شعبه، متغنیاً بأمجاد شعبه وبسالته وبطولاته و تضحیاته، وما تقدّم به الشهداء من إقدام وإحجام وما تسببوا فی التأثیر علی الآخرین. یهدف هذا البحث ضمن المنهج الوصفی - التحلیلی إلی دراسة دور الشهید فی شعر المناصرة وقصائده التی تحکی قصة المجاهدین والشهداء وذلک فی إطار النقد، کما یهدف إلی إلقاء نظرة عابرة علی حیاة الشاعر وشخصیته وثقافته، ثم التعرف علی أدبه المقاوم ودراسة موضوع الشهید فی جمیع مجموعاته الشعریة؛ ومن النتائج التی توصل إلیها المقال، تأثر الشاعر بالمنهج الإسلامی، حیث وظف الشخصیات الإسلامیة والقرآنیة فی شعره، دلالة علی الدور الرسالی الذی یقوم به الشهید فی حیاته وضمن مماته.
أشکال التناص الدینی فی شعر خلیل حاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الحق أن التراث الدینی ذو مکانه مرموقه فی شعر خلیل حاوی (1919-1982) الشاعر اللبنانی المعاصر ویشکّل مکوّناً أصلیاً وخفیّاً لقصائده. فقد أتاحت الاستفاده من إمکانیات هذا التراث للشاعر أن ینوّع فی أسالیبه بالابتعاد عن الغنائیّه والخطابیّه ومنح لغته الشعریه بعداً جمالیّاً. والمقاله هذه تعمد إلى دراسه استدعاء التراث الدینی (التوراه، الإنجیل والقرآن) و توظیفه فی شعرالشاعر تحت قوانین التناص، اعتقاداً بأن أشدّ الشعراء أصاله و تفرداً، یحور إلى الموروث، ویقع فی ما یسمیه رولان بارت "" التذکر ""، وأن الإنفراد المطلق أمر یعزّ على أیّ انسان، إلا إذا شاء ألّا یقیم أیّه علاقات بین الألفاظ. من المستنبط أن الشاعر من خلال تناصاته الدینیه یحرص على أن یتحدّى القضایا السیاسیه والاجتماعیه للوطن العربی، فضلاً عن أنه یرکّز على التناص العکسی فی الکثیر الأکثر ویعطی النص الدینی الخفی لسبب أو لآخر مضموناً مأساویّاً.
تقسیم جدید لحروف الجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعتبر حروف الجرّ من أهمّ حروف المعانی فاعلیة؛ حیث نری علماء النّحو قد قدّموا تقسیمات متعدّدة من جوانب متعدّدة وحیثیات مختلفة، لکنّهم لم یُعربوا عن تقسیمها إلی قسمین: متعدِّد المعنی ویشمل سبعة أحرف: «مِن، عن، إلی، علی، فی، اللام، الباء»، و أُحادیّ المعنی ویحتوی علی بقیّة حروف الجرِّ. والمناط فی هذا التقسیم الجدید وجود استعمالات متعدّدة خاصّة فی هذه الحروف السّبعة وانعدام هذه الاستعمالات فی بقیة حروف الجرّ. وهو الذی دفعنا إلی الاستظهار بذلک التّقسیم لندعم به علی ادّعاء جدّته. وهذه التوظیفات الخاصّة المتعدّدة هی کما یلی: کثرة معانی هذه الحروف السّبعة وتعدّدها، وتوسّطها لتعدیة أفعال تتعدَّی إلی المفعول بواسطة، ومشتقات تلک الأفعال، واستعمال هذه الحروف فی أکثر القیود المرکّبة أو التّرکیبات الکِلمیّة القیدیّة، وکون هذه الحروف زائدة فی أحایین، وأخیراً استخدامها فی مقولات التضمین والمنصوب بنزع الخافض واستبدال الحروف، وانجرار ظروف غیر متصرّفة بسبب عدد من الحروف السّبعة هذه. وأهمّ ما ینتج عن قبول هذا التقسیم بعد الإتیان بشیء جدید لا یوجد عند القدامی والمعاصرین بوضوح وتسلسل یسهل استیعابه، هو التعّرف الأفضل علی أنواع الأفعال و المفاعیل المنوّعة والقیود والتراکیب.
بررسی اسباب پیدایش مناظرات میان ابوبکر خوارزمی و بدیع الزمان همدانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پدیده های ادبی قرن چهارم، مناظرات ادبی است که میان ادبای بزرگ آن دوران برپا می شد و مناظرات خوارزمی (323-383ق) و بدیع الزمان (358-398ه .ق) از مشهورترین آن ها به شمار می آید. خوارزمی که ادیب پرآوازه نیشابور بود مورد حسادت جمعی از علما و بزرگان آن عصر قرار گرفت و آنان با توطئه چینی، بدیع الزمان را تطمیع کرده و از این طریق به صف آرائی ادبی در مقابل خوارزمی پرداختند. پژوهش حاضر در تلاش است تا با روش توصیفی-تحلیلی و با استناد به شعر این دو ادیب و همچنین روایات مورخانی که شاهد این ماجرا بودند، عوامل بروز مناظرات میان آن دو را تبیین نماید. نتایج اولیه حاکی از آن است که در پیدایش این مناظرات زمینه های ذاتی، مذهبی، علمی و سیاسی نقش به سزائی داشته، به گونه ای که تقابل روحیات متناقض اخلاقی و شخصیتی دو طرف مناظره باعث پیدایش زمینه ذاتی گردید و هم چنین اختلاف مذهب آن دو در پیدایش و استمرار مناظره تأثیرگذار بود. تلاش برای دستیابی به جایگاه علمی والا از جانب رقیب، زمینه علمی این مناظرات را فراهم آورد و درگیری خوارزمی با سیاست مداران و رجال برجسته و هم چنین حسادت آن ها نسبت به وی، بر این دسیسه چینی افزود که نتیجه آن شکست خوارزمی در برابر بدیع الزمان بود.
بررسی مؤلفه های موسیقایی سورة «الحاقّه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین جنبه های اعجاز زبانی قرآن، موسیقی دل نشین آن است که نقش زیادی در برتری متن قرآنی بر متون دیگر دارد. در ساختار موسیقایی اعجاب انگیز قرآن با دو گونة ایقاع درونی و ایقاع بیرونی رو به رو هستیم که هریک از گونه های یادشده دارای مولفه هایی چون: ایقاع درونی مترادف و متمایز، ایقاع تکرار، ایقاع توازی، ایقاع فواصل، ایقاع آوایی، ایقاع تکیه و ایقاع نغمآهنگ می باشند. همسویی این مولفه ها با مضامین آیات در نهایت به انسجام متن قرآنی می انجامد. این مقاله در صدد است تا با رویکرد توصیفی تحلیلی همراه با استخراج شواهد قرآنی، این جنبه از اعجاز قرآن کریم را در سورة حاقّه بررسی کند. نتایج این پژوهش نشان می دهد، قرآن کریم که تجلی گاه کلام الهی است افزون بر معانی و محتوای ژرف، سرشار از زیبایی های متعدّد موسیقایی است، به طوری که ساختار تمام اجزاء و عناصر موسیقایی آن متناسب با یکدیگر و هماهنگ با محتوا و اغراض متن قرآنی به کار گرفته شده و در القای هر چه بیشتر معانی و مفاهیم آیات سهیم است.
دراسة تحلیلیة فی الفروق المعنویة بین أسالیب القصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنَّ القصر من أهمّ مباحث یُطرح فی علم المعانی وله طرقه المختلفة. یذهب کثیرٌ من القدماء إلى تسویة هذه الطرق فی الدلالة وإلقاء المعنى على المتلقّی، ولکن فی رأینا أنّ کل طریق من هذه الطرق یختلف عن آخر، فالقصر بالنفی والاستثناء یختلف عن القصر ب «إنما»، والقصر بحرف «بل» یختلف عن القصر بحرف «لا».
تسعى هذه الدراسة التی اعتمدت فی خطتها على المنهج الوصفی التحلیلی أن تکشف عن الفروق الأساسیة بین طرق القصر. وهذا بالتأکید على أن لکل طریقة معنى یفرّقها عن الأخرى.
توصّل البحث إلى أنّ تعدد طرق القصر دلیل على ثراء اللغة و تنوع صیغها، وهی لیست من قبیل الترادف، بل بینها فروق جوهریة فی النحو و المعنى. وملخص ما یتیح لنا ذکره فی هذا المجال هو أن کلّ بنیة للقصر یتضمن معنى لا یوجد فی بنیة أخرى و لها دلالة لا یمکن الحکم علیها بالمساواة بینها وبین الآخر. إضافة إلى أنَّ أحکام الوجوب انتقلت من النحو إلى البلاغة فی تمییز مواضع المقصور من المقصور علیه، و هذا الوجوب یمنح المعنى دقة و بیاناً. فی النهایة جدیر بالذکر أن القصر بصیغة ""النفی والاستثناء"" بما فیه من بنیة نحویة متقن وخاص، یعدّ أهمَّ أسالیب للقصر فی إلقاء المعنى.
استدعاء التراث فی مرآة اشعار عبدالوهاب البیاتی (بهره گیری ازمیراث در آینه اشعار عبدالوهاب بیاتی)
حوزههای تخصصی:
بیاتی یکی از سه نفری بود که دغدغه پیشتازی در شعر عربی معاصر را داشت و برای پدری شعر معاصر تلاش کرد.او خالق اسطوره های زیاد و پدیدآورنده صورتک (ماسک) در شعر معاصر است سرچشمه های میراثی که بیاتی ازآن استفاده نموده به شش دسته تقسیم می شود و شامل: ادبی، تاریخی، دینی، صوفی، فلکلور و اسطوره است. او نمونه های و شخصیت های زیادی با جنسیت ها و ملیت های مختلف به کار گرفت و شیوه ی بهره مندی از میراث نزد وی متنوع است و شامل تکنیک هایِ صورتک، بینامتنیت و آشنایی زادیی است. از طریق نمونه ها و شخصیّت های مختلفی که استفاده نموده و از بعضی متون شعری که اقتباس کرده موضوعات زیر برمی آید: انقلاب، خشونت، ربودن، تبعید، غربت، سرکشی، درد، عذاب و مرگ. بیاتی اعتقاد داشت که وی ثمره گذشته است و بین او و میراث نوعی انس و الفت وجود دارد و به همین جهت با میراث، همذات پنداری می کرد؛ زیرا در اصول آن نوعی تاکید بر دیدگاه هایش و وحدت تجربه انسانی می دید. بیاتی همیشه می خواست هنجارهای رایج را در هم شکند و بر کُندی دنیا و زندگی بتازد تا آزادی، عدالت و کرامت انسانی را محقّق کند. بیاتی، گذشته را به صورت خشک و جامد برداشت نمی نماید بلکه آنرا براساس دیدگاه خود پدید می آورد.