فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
استخدم الشاعر السوری علی أحمد سعید المشهور بأدونیس الکثیر من الرموز والمفردات المنزاحة عن دلالاتها المعجمیّة فی نصوصه الشّعریة للتعبیر عن أفکاره ورؤاه الفنیّة، وقد اعتمد علی هذه اللغة الرمزیّة بسبب الظروف السیاسیّة والاجتماعیّة المتفشّیة فی المجتمع. وقد رکز الشاعر فی رمزیته على عناصر طبیعیّة متعدّدة کالشمس والبحر والمطر والقمر والحجر والسماء والریح والنار. وإنّنا فی هذا المجال نرید أن نعالج رمزیّة النار ودلالاتها فی دیوان أغانی مهیار الدمشقی. فهذه المفردة تحمل فی طیّاتها شحنات دلالیّة بامکانها أن تساهم فی توجیه النصّ ودینامیکیّته.
هدفنا فی هذا البحث هو الحصول على رمزیّة مفردة النار ودلالاتها عند أدونیس، وکذلک استیعاب رؤیة الشاعر الفنیّة فی توظیف هذه المفردة سلباً وإیجاباً، وقد اعتمدنا علی المنهج الوصفی – التحلیلی. تشیر النتائج علی أنّ دلالات النار عند أدونیس تُقسّم إلى دلالتین أساسیتین: أولاً الدلالات الإیجابیّة وهی تدلّ علی الخصب والانبعاث، فالنار فی أکثر الدیانات والثقافات ترمز إلی الطهارة والإشراق والعنایة بالتعالی والتقدّم. ثانیّاً الدلالات السلبیّة وهی تشی بالعدمیّة، والهدم، والسقوط، وهذه الدلالات تعود إلی أسباب عدیدة کالظروف السیاسیّة والحرب والتشرّد والغربة وموت أبی الشاعر محترقاً.
فاعلیه التحلیل البلاغی فی النقد الفنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن التباعد بین النقد والبلاغه کان السبب الرئیس فیما نراه من فقر منهجی، وفوضى نقدیه، فصار لزاما ًالسعی إلى تأسیس حرکه نقدیه مثمره، تقوم على رؤیه منهجیه واضحه، لا تکتفی بنتائج التلاقح بین النقد والبلاغه، وإنما تستفید أیضا ً من کل ما قدمته العلوم الإنسانیه فی مجالاتها المختلفه.
وفی هذا البحث، نحاول إلقاء الضوء على أهمیه التحلیل اللغوی البلاغی فی إغناء العملیه النقدیه، لتکون أداه أساسیه فی الکشف عن محاور الجمال الفنی فی النص الأدبی، مما یؤدی إلى دفع عجله تطور الأدب، انطلاقا ً من معالجه مادته الخام، کأساس لمنهج نقدی سلیم.
شیوه ای نو در اعراب گذاری قرآن کریم
حوزههای تخصصی:
تحلیل قصیده البحّار و الدرویش (دریانورد و پارسامرد) بر پایه نظریه ی ژاک لکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از نظریات روانشناسی برای تحلیل ادبیات و آثار ادبی کارایی قابل ملاحظه پیدا کرده است در این میان، نظریه ی روانکاوی ژاک لکان با تکیه بر عناصر سه گانه، مشهور به نظم های سه گانه از قبیل نظم خیالی، نظم نمادین و نظم واقع در دوره ی اخیر به یکی از پرکابردترین نظریات برای نقد و بررسی فرآورده های ادبی تبدیل شده است. این نظریه در تحلیل شخصیّت های روانی و سوژه هایی که مسیر تکاملی خاصی را می پیمایند، مفید و مؤثّر است و برای تحلیل همه جانبه ی چنین شخصیّت هایی به کار می آید. در میان قصائد عربی برخی از آن ها ممتاز و در درجه ی اولی اهمیّت قرار می گیرد، از جمله ی آن ها قصیده ی البحّار و الدرویش خلیل حاوی است که به گونه ای نمادین از رابطه ی میان شرق و غرب با توجّه به به کارگیری دو شخصیّت بحار و درویش سخن می گوید. از این رو پژوهش حاضر سعی دارد با روش توصیفی – تحلیلی و تکیه بر نظریه ی لکان و عناصر سه گانه در نظریه ی او به تحلیل قصیده ی بحار و درویش از خلیل حاوی بپردازد. نتیجه نشان می دهد که شاعر به عنوان روایتگر شخصیّت های نمادین دریانورد و درویش آن ها را به سرعت از ساحت خیالی بیرون آورده و وارد ساحت غیر ممکنات یا نظم واقع قرار داده است و در طی این مرحله کنش های شخصیّت را برای دسترسی به ناپیداها و امور غیر ممکن که در امر نمادین اتّفاق می افتد به تصویر کشیده است. سرانجام قصیده با مرگ که از عناصر ساحت واقع است پایان می پذیرد و این ساحت پر بسامدترین ساحت در قصیده مورد نظر است.
تقسیم کلمه در زبان عربی
حوزههای تخصصی:
ملامح نظریه السیاق فی الدرس اللغوی الحدیث (ملامح السیاق فی الدرس اللغوی الحدیث)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شغلت دراسه السیاق مجالاً واسعاً فی الدرس اللغوی المعاصر، وارتبط السیاق بجهود کثیر من علماء اللغه قدیماً وحدیثاً، حتى صارت نظریه متکامله على ید العالم الانکلیزی فیرث (J.R Firth). وقد اهتم علماء اللغه قدیماً بالسیاق ومدى تأثیره على المعنى، من دون إهمال للظروف المحیطه بالحدث الکلامی، ومن خلال ربطهم لفکره «المقام» و«المقال»، فقد وجدوا أن اللفظ المجرد من سیاقه لا یکشف المعنى، وقد ظهر ذلک عند أهم رموزه: کالجاحظ وابن جنی والجرجانی الذی أبدع نظریه النظم التی قامت على دراسه السیاق لتظهر أفکارهم التی تصلح أن تکون نظریه متکامله وقد ظهر جهدهم بما حواه التراث العربی من التفسیر وعلوم القرآن والحدیث والبلاغه والنحو واللغه والصرف....
أما فی الدرس اللغوی الحدیث فقد طور العالم فیرث نظریه الس یاق لیجعل منها نظریه لغویه متکامله تأثر بها من جاء بعده من اللغویین العرب والغربیین وسیتناول البحث ملامح السیاق فی الدرس اللغوی الحدیث عند الغربیین الذین جاؤوا قبل فیرث وبعده، وعند العرب الذین انبهروا بالدرس اللغوی الغربی.
دلالت عقود با نگاهی تطبیقی به نمادهای آن نزد پاچئولی و ابن المغربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلالت عقود از دلالت های پنجگانه ای است که جاحظ در کتاب «البیان و التبیین» از آن نام برده است و مقصود از آن، شمردن و نمایش دادن اعداد با خم و راست کردن انگشتان و قرار دادن آنها در اشکال گوناگون است. در برخی متون نظم و نثر و روایات و اخبار از جمله خبر اسلام آوردن ابو طالب، کاربرد عقود قابل مشاهده است که خود گواهی است بر رواج این گونه شمارش از دیر باز . فهم متونی از این دست جز در پرتو آشنایی با این اسلوبِ شمارش میسّر نیست. هدف این مقاله بررسی دلالت عقود با تکیه بر برخی دست نوشته های موجود عربی در حساب عقودو مقایسه نمادهای این دستگاه شمارش با نمادهای آن در کتاب «سوما»، نوشته پاچئولی ریاضیدان مشهور ایتالیایی است، و در پی آن شرح متونی خواهد آمد که فهم آنها به آشنایی با نمادهای حساب انگشتی بستگی دارد.
درآمدی توصیفی- تحلیلی بر اسطورة سندباد در شعر صلاح عبدالصبور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطورة سندباد در هفت قصیده از دیوان صلاح عبدالصّبور آمده است. این اسطوره در شعر وی بر مضمون هایی همچون: سرگشتگی، فرار از واقعیّت های تلخ زندگی، شناخت و معرفت و سرکشی و نوآوری دلالت دارد.
سندباد به روش های گوناگونی در شعر عبدالصّبور آمده است؛ گاهی نقاب شاعر است و گاهی قهرمان روایت اوست. حضور وی اشاره وار، نمادین و با گفتگوهایی گاه عامیانه و گاه عالمانه است.
سندباد در شعر عبدالصّبور سه چهرة مختلف دارد: 1- مبارز، شجاع و مسافری که در پی ن اشن اخته های جه ان است و م ردم را نی ز ب ه جنبش ف رامی خواند. 2- ترسو و بزدل که از سفر می هراسد و 3- صوفی مسلکی است که به سفرهای درون می پردازد و در پی گمشده های معنوی است.
کلمة العدد ما هی مقوّمات الحضارة الاسلامیة و هل یمکن احیاؤها وفق متطلبات العصر الراهن
حوزههای تخصصی:
من أَجل معرفة بقاء و رسوخ و تأثیر أیّ حضارة یجب معرفة بواعث و اسباب مقوّمات تلک الحضارة التی جعلتها ذات خصائص زاهیة سامیة راسخة.
و ممّا یعرفه القاصی و الدانی أنَّ الحضارة الاسلامیة تتحلّی بکافّة الصفات المشار الیها ممّا جعلها کالطود الشامخ بین کافة الحضارات العالمیة المشهورة مُذ غابر الأیام الی عصرنا الراهن.
نعم نَحْنُ نعترف أَنَّ أجزاء کیان بعض الحضارات وُجدَ نتیجة العطاء المتبادل، ولکن أهم أسباب بقاء و دوام أی حضارة و بشکل فعّال یتمثل فی الأسس العلمیة والمعنویة الّتی تمدُّ تلک الحضارة بعوامل الدیمومة و البقاء.
و بناءاً علی هذا نری الحضارة الإسلامیة قد أُقیمت علی الدعامات و النظم الأثیلة التالیة:
1. الدعم المعنوی ـ الدینی: الدین الاسلامی مُحرّک ذاتی لأیجاد الحضارة الاسلامیة. فالإسلام بمحرّکه الذاتی، دائم الوجود، یزوّد عالمنا الواسع و کائناته التی لا تحصی عطاءً مُتجدّداً علی مدار الساعة.
بررسی آراء بلاغی احمد هاشمی (مطالعة موردی: قسمت بدیع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کتاب جواهر البلاغة اثر احمد هاشمی مصری، از کتاب های برجسته در علوم بلاغت است. حجم مناسب، دسته بندی وعنوان گذاری مباحث، تطبیق ها، تمرین ها وتقریظ های متعدّدی که بر این کتاب نوشته شده است، آن را از بدو نگارش تاکنون، مورد توجّه علاقمندان این علم، وهمچنین کتاب درسی دانشگاهی قرار داده است، این کتاب نیز به فارسی برگردانده شده و شرح ه ا وتوضیح های گوناگونی بر آن نگاشته اند. با همة ای ن تفاصیل، گ اهی در لابه لای این کتاب – و البتّه ترجمه های آن- مطالب سستی ره پیدا کرده که ممکن است موجب اخلال در امر آموزش شود. در این مقاله، به بیان برخی از این امور- در قسمت بدیع- که به نظر صحیح نمی آیند و سپس دلیل خطا بودن و وجه صحیح آن را بیان نیز ذکر کرده ایم.
دراسة قصیدة «من مذکرات المتنبّی فی مصر» من منظور أسلوبیّ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن الأسلوبیة منهج نقدی لسانیّ تقوم على دراسة النصّ الأدبی دراسة لغویة وفکریة، لاستخلاص أهم العناصر المکونة لأدبیّة النّصّ؛ إذ تجعل النّصّ الأدبی منطلقها الأصلیّ. ولخطورة هذا النّهج فی استکناه المفاهیم المکنونة وراء الشکل تستهدف هذه الدراسة إلى تطبیق الأسلوبیة بمشوار المنهج الوصفی التحلیلی على قصیدة «من مذکرات المتنبّی فی مصر» للشاعر المصریّ المعاصر أمل دنقل؛ باعتبار الشاعر من أبرز أقطاب الحرکة الأدبیة فی مصر وواحد من الشعراء العرب المعاصرین الّذین اتّجهوا إلى الإبداع فی المعانی واللغة الشعریّة تزامناً مع حرکة الحداثة، حیث نراه یلفت أنظار النقّاد بترکیزه على لغته الشعریّة جنب اهتمامه بالمضمون والمفهوم، غیر أنّه یحرص على إخراج نصّه الشعریّ عن مألوف الکلام وعمّا هو معیار بحیث یؤدّی ما ینبغی له أن یتّصف به من تفرّد وإبداع وقوّة جذب.
ومن أهمّ ما ینتج البحث أنّ أمل دنقل حاول أن یجسّد هواجسه السیاسیّة والاجتماعیّة فی خلد المتلقّی عبر التقنیات المختلفة. والقصیدة بمجملها تحتوی على التوازی والتماثل بین ما أراد وما قاله الشاعر. ودنقل یجعل المکافحین والثوریین رموزاً فی قضیة التشبّث بتراب الوطن، فی حین یهجم على الذین یستحوذ علیهم الذّل والخوف. وهکذا أخذ یقدّم تجاربه المعاصرة للمتلقّی بشکل رمزی لیصبح صوتاً صارخاً فی الحثّ على الثورة والمقاومة تجاه جمیع ألوان الظلم والاستبداد.
الأسلوبیة فی مدیحة آیة الله الغروی الإصبهانی للإمام الرضا (ع) من دیوانه العربی ""الأنوار القدسیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آیة الله محمد حسین الغروی الإصبهانی علم من أعلام العلم والعرفان فی عصرنا الراهن وهو صاحب الدیوان العربی المسمّى ب ""الأنوار القدسیة"" ومتخلص ب ""المفتقر"". قام شاعرنا بإنشاد أشعار کثیرة ومدائح سنیة باللغتین العربیة والفارسیة تذکرنا بمناقب آل بیت النبیّ (ع) ومنها مدیحة طویلة باللغة العربیة أنشدها فی مدح الإمام الرضا (ع).
یسعی هذا البحث إلى دراسة مدیحته الأدبیة والعرفانیة بمنهج بنیوی، محاولاً التدقیق فی میزاتها الأسلوبیة خلال ثلاث مستویات: المستوى الصوتی، والمستوى الدلالی، والمستوى الترکیبی. فبعد تبیین الأسلوبیة وأصولها وأنواعها یرکّز على تحلیل مدیحة الغروی بناء علی أسس الأسلوبیة.
ومن أهم النتائج التی توصل إلیها البحث هوأن الأسلوبیة بوصفها منهجاً من المناهج النقدیة تمکّننا من أن نتعرّف على مقوّمات مدیحة الغروی وجمالیاتها الأدبیة والفنیة، ومما توصل البحث إلیه هو: التلائم بین الوزن والمعنى فی المدیحة، وبراعة الشاعر فی اختیار تراکیب متناسبة مع المعانی والأهداف، وتأثّر الشاعر بنزعاته الفلسفیة فی مدحیته، وقدرة هذا العلامة فی إثارة المتلقین باختیار المفاهیم المتعمقة فی أجمل التشابیه البلیغة.
ومما حثنا على معالجة هذا الموضوع هو إثبات براعة الغروی الإصبهانی – وهو من الشعراء المعاصرین فی الأدبین الفارسی والعربی- فی إنشاد کثیر من القصائد العربیة والفارسیة، وإظهار معرفته على أسالیب البیان، والتعریف بمیزات شعر عالم فیلسوف فی عصرنا الراهن.
الضّرورة الشّعریة عند الرّضی الأسترآباذیّ فی شرح الکافیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یضطرّ الشعراء فی بعض الأحیان إلى الخروج من قواعد اللغة والشعر وأصولهما حتّى یستطیعوا أن یحفظوا موسیقى الشعر وجماله. قد سمّی هذا الاضطرار أو الاختیار الشاعریّ ب «الضرورة الشعریة». والرضی الأسترآباذی من أشهر العلماء الذین بذلوا جهدا کثیرا فی البحث والدراسة فی مجال الضرورة الشعریة. ویحاول هذا المقال دراسة الضرورة الشعریة عند الرضی الأسترآباذیّ فی کتاب شرح الکافیة، بناء على المنهج الوصفی التحلیلی لتحدید آراء الرضی حول الضرورة الشعریة وکیفیة معالجتها فی کتاب شرح الکافیة. فی رأی الرضی خروج الشاعر من قواعد اللغة ووزن الشعر، مسموح به. ولا یوجد هذا الخروج فی الشعر فقط بل یوجد فی الآیات القرآنیة والأحادیث الشریفة وکلام العرب، یعنی أنّ الشعراء والکتاب والمتکلمون، یحفظون جمال الکلام بالاستعانة من التغییر أو الزیادة أو النقص فی الکلمات وعدم مراعاة قواعد اللغة والشعر، وموسیقاه فی بعض الأوقات. والرضی یأتی بمثال من دواوین الشعراء لکل ضرورة شعریة ویشرحه ویفسّره بشکل دقیق.
فلنوسع للحسین (ع) (قسمت دوم)
حوزههای تخصصی:
راز ماندگاری سرودهای پایداری سمیح القاسم
حوزههای تخصصی:
در شعر شاعران مقاومت فلسطین در سال های پس از جنگ جهانی دوم، شاعران تنها از دور در رؤیاهای شاعرانه شان، گاهی شبحی از بهشت گمشده ی خویش را به تصویر می کشیدند. پس از انقلاب 1952م مصر و اقدام هایی که «جمال عبدالناصر» برای ایجاد وحدت و تقویت ناسیوناسیم عرب انجام داد، این روند به گونه ای تغییر کرد و فلسطینی ها به آینده امیدوارتر شدند. سمیح القاسم شاعری است که به مقاومت و پایداری ملت فلسطین، با تمام غم و دردها، چشم امید بسته است و همه چیز را روشن و امیدوار کننده می بیند. او با سروده های خود خوشبینی و امید را به خوانندگان خویش القا می کند. شاید همین مثبت اندیشی سمیح القاسم است که او را این چنین، در دیدگاه مخاطبانش محبوب گردانیده است.
این نوشتار بر آن است تا با مقدمه ای در پیدایش شعر مقاومت فلسطین و نگاهی کوتاه به زندگی سمیح القاسم، شاعر مقاومت فلسطین، به بررسی سبب های ماندگاری شعر او بپردازد. یافته های این پژوهش، نشان می دهند که؛ قدرت پایداری قدرتمندانه در برابر سختی ها، هنرپردازی و زیبایی آفرینی در شعر مقاومت، تعمیم پذیری شعر مقاومت، خوش بینی و امید، تعهّد به آرمان و مسئوولیت انسانی، از جمله این عوامل هستند.
طرح معلم پژوهنده
حوزههای تخصصی:
نگاهی ادبی به استشهادات غیرمستقیم ائمه به قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهمیت و جایگاه منحصر به فرد قرآن سبب شده است تا استشهاد به قرآن، مهم ترین و رایج ترین مستند در احتجاجات و مناظرات مسلمانان باشد. اما از آنجا که شناخت و استفاده انسان ها از قرآن به فراخور استعداد و فهمشان از این کتاب الهی متفاوت است، بهترین و عالی ترین شیوة استشهاد به قرآن را در احتجاجات معصومین(ع) مشاهده می کنیم. استشهادات معصومین(ع) به قرآن، برخی مستقیم و برخی غیر مستقیم است؛ در استشهاد مستقیم به قرآن، حتی شنوندگان نا آشنا به قرآن نیز اشارات کلام را دریافت می کنند، در حالیکه استشهادات غیرمستقیم (پنهان) را فقط آشنایان با قرآن خواهند فهمید. این مقاله که به استشهادات غیرمستقیم معصومین(ع) به قرآن اختصاص دارد این مقوله را با رویکردی ادبی بررسی می کند و چهار نوع برای آن برمی شمرد: واژگانی، گزاره ای، الهامی و تلمیحی
منهج تعامل شراح المعلقات مع الشواهد فی شروحهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظر به نقش شاهد در دانش های زبانی و ادبی و نیز اهمیت معلقات در ادبیات عربی و جایگاه شروح این چکامه های ارزشمند مقاله حاضر روش شارحان معلقات در استعمال شواهد مختلف قرآنی، حدیثی، شعر و مثل را با روش توصیفی تحلیلی بررسیده است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که شارحان توجه شایانی به شاهد داشته و این شواهد کاربردهای مختلفی چون شرح واژگان مشکل، تأکید معنی، توضیح مسئله ای نحوی یا صرفی، بیان نکته ای بلاغی، یا اشاره به قضایای آوایی و عروضی داشته اند.
نقد التّناص القرآنی فی قصیدة «ثورة فی الجحیم» لجمیل صدقی الزّهاوی (نقد تناص قرآنی در قصیده ی «ثورة فی الجحیم» از جمیل صدقی زهاوی)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، ضمن بیان مفهوم بینامتنی و انواع آن، پرسش هایی در مورد چگونگی کاربرد بینامتنی قرآنی در شعر زهاوی مطرح شده است. خلاصه ای از قصیده ( انقلابی در دوزخ ) از سروده های این شاعر می آید و هدف اصلی آن بیان می شود. در ادامه به انواع مختلف بینامتنی که در اشعار زهاوی بسامد بیشتری دارد، اشاره می شود که از جمله آن می توان از مواردی چون: بینامتنی فواصل آیات، واسلوب وترکیب ها ومفردات قرآنی ( از قبیل موازی ونفی کلی وجزئی) یاد نمود. در این زمینه، نکته ی قابل توجه، استفاده ی شاعر به دو گونه مثبت و منفى در بینامتنی اسلوبی و ترکیبی است؛ این در حالی است که در بینامتنی فواصل آیات، استفاده منفی شاعر دیده نشده است. در زمینه بهره گیری شاعر از مفردات قرآنی نیز، استفاده مثبت بیشتر از استفاده منفی نمود دارد. شیوه ی بررسی در این مقاله، به شکل تحلیل و توصیفی است.
وصف الطبیعه عند الحلّی و وردزوث: دراسه مقارنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الموضوع الرئیس الذی یدور حوله البحث هو وصف الطبیعه لدى اثنین من الشعراء من مدرستین مختلفتین وبیئتین مختلفتین هما صفیّ الدین الحلّی، أشهر شعراء العصر المغولی فی العراق أو العصر المملوکی فی مصر والشام والشاعر الإنجلیزی ولیام وردزورث عمید المدرسه الرومانسیه فی بریطانیا، فکانا متعاندین فی نظرتهما للطبیعه. تناول البحث فی البدایه مختصراً من حیاه کلا الشاعرین والخصائص الأدبیه لعصریهما ثمّ عرّج على أسلوب وصف الطبیعه لدیهما.
أمّا الموضوع الأصلی للبحث فهو تحلیل ثلاث من قصائد الشاعرین من نواحی الألفاظ والمعانی والبناء والبلاغه والمقارنه بینهما لتبیین نقاط اشتراکهما واختلافهما، لیصل فی نهایه المطاف إلى هذه النتیجه، وهی أنّ العاطفه تکاد تنعدم فی صور صفیّ الدین الحلی لذلک لا یستطیع الانسجام مع الشاعر أو التواصل معه وهو یمثّل دور الراوی ولا نرى الرساله التی یرید الشاعر إیصالها للمتلقّی الذی یحسّ بلاهدفیه الشعر وغیاب الشاعر، بینما نرى فی قصائد ولیام وردورث صوراً کامله لحالات الشاعر المختلفه.