فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
دلدار غفور حمدامین در این پژوهش، چالش ها و مسائل معنی شناسی در کتاب شرح غریب ألفاظ المدوّنه، نوشته جبّی در اصطلاحات فقهی مذهب مالکی مورد نقد وبررسی قرار گرفته است. این مقاله از مقدمه، پیش درآمد، سه مبحث و یک نتیجه گیری کلی تشکیل شده است. در پیش درآمد این تحقیق، به بیان مسائل معنی شناسی، چه از جنبه زبانی و چه از نظر اصطلاحی پرداخت شده، و کتاب المدوّنه در فقه مالکی مورد تعریف و شناسایی قرار گرفته است. مبحث اول پژوهش به زندگی نامه جبّی و شخصیت و روش علمی وی در کتاب مذکور، اختصاص داده شده است. در مبحث دوم نحوه بینش فکری جبّی در قضایا و مسائل معنی شناسی بیان شده است. و در مبحث سوم ناهنجاری ها و مسائل و مشکلات اصطلاحی معنایی جبّی مورد مداقّه و کاوش قرار گرفته، پدیده های زبانی اصطلاحی کتاب وی تجزیه و تحلیل شده است. و در پایان، مهمترین نتایج تحقیق بیان شده است. در این مقاله تلاش شده پیوندهای پژوهش های زبانی و فقهی شناسانده شود. نیز سعی شده است تا روش مندی جبّی و متدلوژی وی در نقد و بررسی واژه های غریب (نا آشنا)، چه در معنا شناسی فرهنگ واره خود، و چه در اصطلاح های فقهی خویش، بیان شود. در حقیقت می توان گفت که جبّی در کتاب دردانه خود گنجینه ای از معانی و دلالت های لغوی پر باری اندوخته است که نشانگر ژرف نگری وی در مسائل معنا شناسی است. و نیز بیانگر آشنایی عمیق و دقیق وی با زمینه های زبانی اصطلاحی دوره خود بوده است. علاوه بر این، کتاب جبّی حاوی انبوهی از پدیده های زبانی است که مورد تجزیه و تحلیل معنا شناسانه و مو شکافانه وی قرار گرفته است؛ و در نتیجه می توان آن را به عنوان یک گنجینه زبان شناسی که روشنگر حضور ریشه های فرهنگ واره های لغوی تاریخی است، به شمار آورد.
معالم نظام الترکیب الإسنادی فی مرحله التأسیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یرصد هذا البحث بشکل موجز الأفکار الأولى لبناء نظام الترکیب الإسنادی فی الجمله عند سیبویه ومتابعه النحاه له فی بناء هذا النظام وتطویره، ولما کان کتاب سیبویه أول کتاب نحوی موثوق بصحته یصل إلینا، فإن هذه الأفکار التی نراها فی الکتاب تشکل نقطه البدایه فی بناء النظام النحوی العام، وما نظام الترکیب الإسنادی إلا جزء من هذا النظام رأیناه على صورته المکتمله عند النحاه المتأخرین، فکان هذا البحث لرصد بدایات تشکیل هذه الصوره، وقد کان فی قسمین رئیسیین: الأول الحدیث عن نظام الترکیب الإسنادی الاسمی، والثانی الحدیث عن نظام الترکیب الإسنادی الفعلی، وجاء ضمن کل قسم منهما بشکل أساسی بعض کلام سیبویه الذی یرسم معالم هذا النظام من حیث عنصراه وطبیعه علاقه هذین العنصرین بعضهما مع بعض وترتیبهما، لیتلو ذلک بعض کلام المبرد حول هذه القضایا مختوماً بإشارات موجزه عن عمل النحاه الخالفین فی تطویر هذا النظام.
دینامیکیّة العلاقة بین نزعة الماغوط الاغترابیة و قصیدته: الهویّة الإلکترونیّة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمّد الماغوط هو شاعر، روائیّ سوریّ، کاتب مسلسلات تلفزیونیّة، کان له دور بارز فی حرکة الأدب المعاصر نحو قالب جدید. تهدف هذه المقالة، مبتنیة على المنهجیّة الوصفیّة متبوعة بالتحلیل، إلى کشف الغطاء عن مفهوم الاغتراب، ومدى علاقته بعلم النّفس والفلسفة والأدب، من جهة، والکشف عن وجوهه فی تجربة الشّاعر الشعریّة کالاغتراب الفردیّ، والاجتماعیّ والإبداعیّ من جهة أخرى. کما أنّها لا یفوتها الکشف عن مسار هویّة الشاعر المتمثّلة فی الفقر، والخوف والحرمان. ومن زاویة أخرى تقوم بإیجاد الرّبط بین الوجوه الاغترابیّة لتجربة الشّاعر وقصیدته المعنونة بالهویّة الإلکترونیّة، وهی الّتی تشفّ لنا عن اتّجاهه الفکریّ والنّفسی فی وقت معاً. علیه، فإنّ الاغتراب، باعتباره من مکونّات الشّاعر العاطفیّة شعراً ونثراً، وبکلّ ما فیه من التّحدّیات، یؤثّر على تکوین شخصیّته سلبا وإیجاباً، کما أنّ شخصیّة الشّاعر توثّر على تکوین مساره الأدبی بشکل عام. ومن ضمن النتائج، یمکننا الإشارة إلى أن قصیدة ""الهویّة الإلکترونیة""، على الرغم من أنها عنوان من عناوین الماغوط الشعریة، غیر أنها ذات دلالة عمیقة لا تشمل هویة شاعرنا فقط، بل هی بمثابة مرآة تنعکس فیها هویة البشریة الحالیة بشکل عام.
ابن الأثیر؛ من العبقریّه إلی النرجسیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتابع هذا المقال نموذجاً مِن تحوّل الشخصیّه العبقریّه إلی شخصیّه نرجسیّه یُعجب فیها الشخصُ بنفسه، ویُصبح إنساناً لا یری أحداً سواه. فقد کان هناک علاقه قد تحدث بین العبقریّه والنرجسیّه. ومن خلال تلک العلاقه تترک العبقریّه فی صاحبها، طابعاً من الإعجاب المفرَط بالنفس بحیث یتّصف بالنرجسیّه وهی أن یعشق الإنسان نفسه ویعجب بها إعجاباً یُخرجه من حالته الطبیعیّه.
أمّا الشخصیّه العبقریّه التی تمّ البحث عنها فهی ابن الأثیر، العبقریّ الذی لم یسلم ممّا تترکه العبقریّه والنبوغ من الطابع السلبی فی نفس صاحبها. فقد تحوّل هذا الأدیب الکبیر إلی شخصیّه نرجسیّه بما وفّرت له عبقریّته ونبوغه من التفوق والنجاح فی مجال الأدب العربی.
وقد تطرّق هذا البحث إلی تبیین مفهوم کلٍّ من العبقریّه والنرجسیّه، ثمّ العلاقه بینهما، وقد أشار إلی حیاه ابن الأثیر، والحیاه الأدبیّه فی عصره بما تتمّ به الفائده والاستفاده فی موضوع هذا البحث، ومن ثمّ تطرّق إلی دراسه عبقریّه ابن الأثیر وأشار إلی ملامحها، ثم درس نرجسیّته وذکر مظاهرها. وقد کان کتابه المثل السائر وهو أهمّ نتاجه الأدبی مرجعاً لتطبیق هذه الدراسه.وتوصّل البحث إلی أنّ ابن الأثیر کان نرجسیّاً معتدّاً بنفسه معجباً بها بإفراط.
ظاهره التناوب اللغوی بین المشتقات الداله على الفاعلیه والمفعولیه والمصدر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحاول هذه الدراسه أن توضح أن ظاهره التناوب اللغوی التی وردت فی النصوص اللغویه، من شعر ونثر وقرآن کریم، تشیع فی العربیه، إذ قد تأخذ صیغه صرفیه ما الأحکام النحویه والدلالیه لصیغه أخرى وتتبادل معها مبنى ومعنى.
ونظراً لشیوع هذه الظاهره وغزاره أمثلتها، فقد رکّز البحث على ظاهره التناوب بین المشتقات الداله على الفاعلیه والمفعولیه والمصدر، وأورد کثیراً من الشواهد التی وضحت التالی:
أ مجیء اسم الفاعل بمعنى المصدر.
ج مجیء المصدر بمعنى اسم الفاعل.
د اشتراک المصدر مع الصفات المشبهه وصیغ المبالغه فی صورته الشکلیه.
ه مجیء اسم المفعول بمعنى المصدر.
و مجیء المصدر بمعنى المفعول.
وخَلُص البحث إلى أنَّ التناوب أسهم فی توسّع العرب فی توظیف الصیغ الصرفیه لإفاده معان متعدده غیر معانیها الموضوعه لها، وهو توسع أثبت البحث أنَّ فی ظاهره التناوب اللغوی هذه مرونه واتساعاً واهتماماً بالمعنى وتنوعاً فی الأسالیب.
بناء الشخصیة فی روایة نجمة أغسطس لصنع الله إبراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد التحولات التی طرأت علی المجتمع المصری فی منتصف القرن العشرین وما بعدها، سعی الروائیون الواقعیون إلی الاقتراب من الحقیقة أکثر من ذی قبل لتقدیم رؤیة جدیدة عن الواقع الجدید، ومن ثمّ بدأوا یبحثون عن أسالیب جدیدة أکثر ثراء فی التعبیر عنه. وقد کان لعنصر الشخصیة دور کبیر فی أی عمل روائی یکتبه الکتاب الواقعیون، ولکن الطریقة التی اتّبعها الواقعیون الجدد فی تقدیم شخصیاتهم السردیة، ورسم ملامحها، أصبحت مختلفة عن طرائق المتقدمین. ومن بین الروائیین المتطلعین إلی تجدید الکتابة الروائیة صنع الله ابراهیم الذی یعتبر أحد أدباء جیل الستینیات فی مصر، وأبرز الروائیین المنتمین لتیار الواقعیة الجدیدة فی إنتاجه الأدبی. تعدّ روایته نجمة أغسطس (1974م) نموذجاً لسعی هذا الروائی إلی الخروج من أسلوب السابقین فی رسم الشخصیة، إذ لا وجود فیها للبطل بمعناه التقلیدی؛ فالشخصیة الرئیسة رجل عادی لا یحمل اسماً وعنواناً، والحال نفسه بالنسبة للشخصیات الثانویة التی تبقی مسطّحة حتی نهایة الروایة، ولیس لها ملامح غیر أسمائها أو غیر وظائفها المحدّدة.
دراسة آراء عبد القاهر الجرجانی مقارنة مع بعض اللسانیین المحدثین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعدّ عبد القاهر الجرجانی من أبرز المجددین فی مناهج الدراسة اللغویة والأدبیة وقد استقل عن معاصریه فی متابعة نظریة النظم التی أصبح بمرور الزمن رائدها الأول بلا منازع، فالجرجانی اهتدى إلى البنیویة بمفهومها المعاصر قبل أن یهتدی إلیها أی عالم ونظریة النظم عنده تشهد له بعبقریة لغویة منقطعة النظیر. تصبو هذه الدراسة فی جزء یسیر مما یمکن درسه إلى إلقاء الضوء على آراء الجرجانی مقارنة مع الآراء اللسانیة الأخرى خاصة آراء سوسیر وتشومسکی. یقوم منهج البحث على المنهج الوصفی الذی یحاول إبراز وجوه التشابه بین عبد القاهر الجرجانی وبین سوسیر وتشومسکی، بحیث یبین أن آراء عبد القاهر تقترب من المحدثین بل تکاد تتفق معهم فی نواح کثیرة من دراسته. کما نظرته إلى اللغة بأنّها بناء ونظام ونسق من العلامات وتأکیده على اعتباطیة العلاقة بین الدال والمدلول وإیمانه بأن المفردة تکسب قیمتها الدلالیة والجمالیة داخل السیاق کلها تدخل فی صلب نظریة البنیویة.
نقد واژه ها (2)
حوزههای تخصصی:
تحلیل تطبیقی کارکرد شخصیت اسطورة «زرتشت» در شعر کلاسیک و مدرن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فراخوانی اسطوره ها نقش برجسته ای در تعمیق و غنای ادبیات ملل مختلف ازجمله عرب ها داشته است. اسطورة ایرانی «زرتشت» یکی از این اسطوره هاست که در شعر کلاسیک عرب غالباً وجود ندارد؛ اما برخی شاعران معاصر عرب با الهام از فریدریش نیچه (1844-1900م)، شاعر و فیلسوف آلمانی، در چارچوب «قناع» و ماسک اسطورة «زرتشت»، درپی دستیابی به عنصری برای مبارزات سیاسی- اجتماعی و بیداری ملت هایشان با شعار اَبَرانسان بوده اند تا خیزشی مردمی دربرابر اهریمن ظلم و فساد مستکبران معاصر به پا دارند. هدف این مقاله علاوه بر اثبات حضور یا فقدان اسطورة ایرانی زرتشت، مقایسه و تحلیل تطبیقی این اسطوره در شعر شاعران مدرن و کلاسیک عرب است تا نشان دهد اندیشة نمادین شاعران کلاسیک و مدرن عرب دربارة این شخصیت دینی چگونه بوده و رویکرد آنان در بازآفرینی این اسطوره چیست. دستاورد این پژوهش که براساس روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده، نشان می دهد که در ادب قدیم عرب، اغلب به سبب جنبه های مذهبی و دفاع از اسلام دربرابر زرتشتیسم، از این اسطورة ایرانی یادی نشده است؛ بلکه فقط اشاراتی اندک به مجوس و آیین های ایرانیان پیش از اسلام در شعر این دوره مشاهده می شود. درمقابل، زرتشت در شعر معاصر عربی، از هیئت منجیِ قومی و پیامبر دینی به شمایل سفیرِ سیاسی در میان ملت های عربی درآمده که رهایی بخش انسان معاصر از دردها و رنج های اجتماعی است. این موضوع نشان از آگاهی شاعران معاصر عرب از اسطوره های کهن ایرانی و علاقة آنان به فرهنگ گذشتة ایران باستان دارد.
بررسی سبک شناسی لایه آوایی اشعار خلیل حاوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی لایه ای یکی از روش های ارزشیابی مدرن آثار ادبی است که به واسطه آن می توان متون ادبی اعم از شعر و نثر را با دقت و ظرافتی افزون تر مورد بررسی قرار داد. این سبک شناسی علاوه بر توجه به مباحث کلاسیک و سنتی، بررسی متون را در حوزه پنج لایه «آوایی، واژگانی، نحوی، بلاغی و ایدئولوژیک» به عهده دارد. در این میان لایه آوایی نسبت به دیگر لایه ها به احساسات و عواطف شاعر نزدیک تر بوده و می تواند گویای حال روحیات وی باشد. خلیل حاوی از شاعران معاصر لبنانی می باشد که اشعارش به دلیل پیچیدگی های فراوان، کمتر موشکافی گشته است؛ بنابراین بررسی اشعار حاوی از منظر لایه آوایی می تواند گزینه مناسبی برای بازگشایی گره های روح خسته و غمگینش بوده و نشانگر افکار، اندیشه ها و مقاصد فکری او باشد. با توجه به برخی از یافته های این پژوهش می توان بیان داشت که حاوی در موسیقی بیرونی شعرش تنها از وزن هایی بهره جسته که مناسب حال او باشد و یا از استواری و خوش آوایی خاصی برخوردار باشد؛ بنابراین بحر رمل را برای بیان آلام درونی، بحر رجز را برای مستحکم و خوش آوا نمودن اشعار، در مواردی اندک تر بحر کامل را برای بیان خشم هایش به کار برده و از بحر وافر که مختص فخر بوده و بحر سریع نیز از مضطرب ترین و بی ارزش ترین وزن ها در نزد شاعران است، کمترین بهره را داشته است. در موسیقی کناری نیز از قافیه مترادف که بیانگر غم و اندوه است، بیشترین کاربرد را برای احساساتش داشته، قافیه های متواتر و متدارک نیز به دلیل زیبایی، قدرت و آهنگین بودنشان بعد از مترادف، کاربرد زیادی داشته اند و قافیه های متراکب و متکاوس به دلیل تقیید در حرکت های آوایی و عارض نمودن سنگینی بر گوش، هیچ جایگاهی در بین اشعار ندارند.
أسس نحویه و لغویه فی التفکیر البلاغی عند عبد القاهر الجرجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امتاز عبد القاهر الجرجانی بدقه الرویه وصواب المنهج، مما ساعده على تناول قضیه الإعجاز القرآنی من خلال بحثه فی النظم، بعد أن استقطب جمیع جوانبه لیصبح نظریه لا تزال الدراسات تؤکد صحتها على مرّ العصور.
ولم یکن له ذلک إلا لأنه امتلک خبرهً لغویهً نحویهً قائمهً على رؤیهٍصائبه لقضایا لا تزال موضع بحث، فکانت هذه الخبره أساساً سلیماً، مهّد لمنهج سلیم، مکّنه من التوصل إلى أعظم النتائج.
و فی هذا البحث نحاول أن نعرض مواقفه من أهم هذه القضایا، التی قام على أساسها تفکیرُه البلاغی، والتی کانت رکائز دعمت بناء نظریه النظم، وتتمثل فی الأساس النحوی، والعلاقه العضویه بین اللغه والفکر، ویقودنا هذا إلى رصد تصوره للعلاقه بین اللغه والمجتمع، ومن ثم نعرض لموقفه من قضیه المواضعه التی لا تزال موضع بحث عند الدارسین، لنقف أخیراًعلى ظاهره التحول الدلالی التی تشکل ظاهره مشترکه بین الدراسات الأدبیه والدراسات اللغویه، مما جعلها مضماراً خصباً للتجدید اللغوی.
دراسة نقدیة فی عقیدة أبی تمام وعروبیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّه لا یکاد یوجد شخص علی الکرة الأرضیة قدیماً وحدیثاً یخلو من لغة الاتهام وتشویه صورته من جانب مناوئیه وإنّ لغة الخصومة متجذرة فی حیاة الشعوب ولاسیما أوساط الشعوب العربیة. ممّن أصبح مرمی سهام التهمة هو أبوتمام حبیب بن أوس الطائی من فحول شعراء العصر العباسی، یقوم هذا البحث بدراسة حول التهمة التی اُلصقت بالشاعر وجعلته أجنبیاً عن قبیلة طیء العربیة، وکذلک التهمة التی قالت بنصرانیة الشاعر وأیضاً بکفره وعدم إسلامه، لذا تقوم هذه الدراسة أوّلاً: بطرح أبرز الأقوال لبعض العلماء والأدباء، المتقدمین والمتأخرین الذین یقولون بنصرانیة أبی تمام ورومیته، کالصولی وطه حسین ومرجلیوث وغیرهم. ثمّ یقوم ثانیاً: بإثبات العکس من خلال الکتب التاریخ والسیر والأنساب، کما أثبت ذلک من خلال شعره الذی أثبت صحّة نسبه لقبیلة طیء، وإسلامه کما أنّ الباحث أضاف أدلة عقلیة واستنتاجیة تؤید طائیته وإسلامه، وأخیرا یخرج الباحث بنتیجة: أنّ الشاعر عربیّ أصیل وغیر نصرانی الأسرة والمعتقد، بل إنّه من أعیان الشیعة.
مقارنه بین الشرحین الشهیرین للألفیه شرح ابن عقیل وشرح السیوطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فی هذا المقال بعد بیان موجز من حیاه وآثار النحویین الثلاث -محمد ابن مالک مصنف الألفیه، وبهاءالدین عبد الله بن عقیل، وجلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر السیوطی شارحی الألفیه- قد أخذ المؤلِّفان بمقارنه شرحی ابن عقیل والسیوطی فی شتی المجالات ذاکرَین أمثله من الشرحین کی یتّضحَ للمخاطب مواضع الاختلاف والاشتراک فیهما.
ومن أهمّ الأهداف التی یرمی إلیها البحث هو التعرف علی منهج کلّ من الشارحین فی شرحیهما علی الألفیه، وموقفهما من آراء المصنف والنحویین الآخرین.
پرسش یک طبیعی
تحلیل مواقف أبی حیان التّوحیدی الأدبیة والنّقدیة فی الإمتاع والمؤانسة (تحلیل دیدگاههای ادبی و نقدی ابوحیان توحیدی در الإمتاع والمؤانسة)
حوزههای تخصصی:
احکام نقدی توحیدی در میان کتاب ها و رسائل وی پراکنده شده است. وی این احکام را با هدف توضیح یک نظریه نقدی مشخّص، بیان نکرده است. چارچوب این پژوهش بر استخراج متون و دیدگاههای نقدی از کتاب های ابوحیان توحیدی، به ویژه کتاب «الإمتاع و المؤانسة» و دسته بندی و بررسی تحلیلی آن مبتنی است و اگر تلاش های توحیدی را در عرصه نقد تطبیقی و کاربردی مورد بررسی قرار دهیم، درخواهیم یافت که این احکام و دیدگاهها در صدور احکام سریع و کوتاه خلاصه می شود.
توحیدی، مسأله لفظ و معنا را مورد بررسی قرار می دهد و تفاوتی میان آن دو قائل نیست، هرچند میان انواع درک و فهم گوینده و شنونده تفاوت قائل می شود، اما اگر بخواهد یکی را بر دیگری ترجیح دهد، توحیدی معنا را مقدم بر لفظ می داند چرا که معنا به عقل نزدیک تر است و لفظ به حس. بلاغت از دیدگاه وی به معنای تصنّع ساختگی و مردود و در پی واژگان وحشی و نامأنوس بودن نیست و بلاغتی را که شنونده به علّت کوتاهی طبعش یا دوری از عوامل برتری دادن ادب فاخر، توان درک آن را ندارد، مورد توجه قرار نمی دهد و بلاغت در نگرش او، جز با دو شرط محقق نخواهد شد: اول: فراهم بودن استعداد هنری و دوم تلاش طاقت فرسا و یادگیری فراگیر. یکی از پدیده های کلی که حیات فکری را از طریق کتاب «الإمتاع و المؤانسة» متمایز می سازد، کشمکش فکری میان اصیل (بومی) و دخیل (وارداتی) است. این کشمکش فکری، گویای آزادی فکری حاکم بر جامعه، پیشرفت شیوه های مناظره فکری، جنبش فکری بزرگ حاکم در جامعه و نیز وجود گفتگوی فکری بر گرد پایه های بنیادین مسلمانان یعنی زبان، دین و ادبیات است.
موازنه الدلالات المعنویه واللفظیه لکلمتی «الأجر والثواب» (لغویاً وتفسیریاً وأدبیاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الترادف قضیه نراها فی جمیع اللغات واللغه العربیه لیست مستثناه منها، لذلک یتناول هذا البحث کلمتی الأجر والثواب من حیث الترادف، ودلالاتهما فی القرآن الکریم ویبحث عن الجوانب المتعلّقه بذلک ویقوم بإحصاء مواضع الأجر والثواب فیه حتی یعرّف بمعانیهما المختلفه، منتخِباً نموذجاً من حیث اللفظ والمعنی مع شیء من جمالهما الصوتی وأٔثره فی المعانی الوجدانیه. وبما أنّ هاتین الکلمتین قد أُخضعتا للدراسه اعتماداً علی عدد من تفاسیر القرآن الکریم وبعض الکتب اللغویه والأدبیه، وبعد البحث والتنقیب فیها، خلصنا إلی أنّ کلمتی الأجر والثواب غیر مترادفتین وتنقسمان من حیث المعنی إلی قسمین مختلفین: مادّی ومعنویّ؛ دنیویّ وأخرویّ.
استلهام القرآن الکریم فی شعر ممدوح عدوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یحاولُ البحثُ مقاربةَ استلهامِ القرآنِ الکریمِ فی شعرِ ممدوح عدوان، مُبیّناً أثرَ لغةِ القرآن الکریم السّامقةِ، ودلالات آیاتِه القارَّة فی الذّاکرةِ الدّینیّةِ، فی ارتقاءِ النَّصِّ الشِّعریِّ الحدیثِ إلى مستویاتٍ فنیّةٍ ذات مرجعیّةٍ قرآنیّةٍ.
وقد تبدّى هذا الاستلهامُ فی شعرِ ممدوح عدوان بطرائقَ متعددةٍ، اختارَ البحثُ منها نماذجَ تنتظمُ وفقَ مستویین: مستوى الاستثمارِ اللفظیِّ، إذ یُعیدُ الشاعرُ خلاله إنتاجَ المعنى القرآنیِّ، مُحتفظاً بألفاظِهِ، للتّعبیرِ عن رؤیةٍ معاصرةٍ للواقع. ومستوى الأسلوبِ التّعبیریِّ، الذی یُحاکی فیه الشّاعرُ أسلوبَ القرآنِ الکریمِ وعباراتِه ضمنَ سیاقٍ جدیدٍ یُقاربُ أفکارَ الشّاعرِ، وحالتَهُ الشّعوریّة الرّاهنة.
لقد أسهمَ الاستلهامُ القرآنیُّ فی رفدِ نصوصِ عدوان بأبعادٍ دلالیّةٍ وجمالیّةٍ جدیدةٍ، تُحقّقُ نوعاً من التّواصلِ الفعّالِ مع القارئ، استناداً إلى قداسةِ ألفاظِ القرآنِ الکریمِ، ومتانةِ أسلوبِه اللغویِّ والّتعبیریِّ. ویندرجُ هذا الاستلهامُ فی سیاقِ الحداثةِ الشّعریّةِ التی تنزعُ إلى التعاملِ مع القرآنِ الکریمِ بوصفهِ مُحفّزاً على دینامیّةِ الفکرِ والتّعبیر.
لغت عربی- صرف
حوزههای تخصصی:
نظره تحلیلیه فی الفصول و الغایات لأبی العلاء المعری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقد ترک المعری عدداً ملحوظاً من المؤلفات والتصنیفات. من أهم آثاره المنثوره الذی یعتبر مصدراً قیماً فی تاریخ الأدب العربی هو الفصول والغایات. هذه المقاله ستلقی الضوء علی هذا الکتاب من ناحیه الشکل والمضمون: الجرس والإیقاع والمفردات والخیال ونظم الجمل وطریقه التعبیر والتصمیم والبناء هی الموضوعات التی ستبحث عنها هذه المقاله بالتطرق إلی کتاب الفصول والغایات من حیث الشکل. وتسبیح العاقل وتمجیده وتسبیح غیر العاقل هما الموضوعان الرئیسیان یشکلان اللذان محور البحث عن هذا الکتاب من حیث المضمون. وبما أنّ بعض الناقدین یعتقدون أنّ کتاب الفصول والغایات قد کتبه المعری معارضه لکلام الله فهذه المقاله تذود عن الکاتب بتقدیم نموذج وأدله تزیل غبار التهمه من ساحه الکتاب وکاتبه.
تحلیل المقوّمات الأسلوبیّة لقصیدة «سرحان لا یتسلّم مفاتیح القدس» للشّاعر أمل دنقل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إنّ الأسلوب یحدث للأدیب من خلال ممارسته لمنهج خاصّ حیث یمکن اعتبار ذلک المنهج خاصّاً به یمیّزه عن غیره. والدّراسة الأسلوبیة هی من أهمّ مجالات البحث الأدبی المعاصر الذی استرعی انتباه النّقاد المعاصرین؛ إذ یعتمد هذا المنهج فی دراسته للنصّ على الکشف عن الجمالیّات الکامنة فی الأسالیب من خلال تحلیل الظواهر اللغویة، وتبیان علاقتها بالحالة الشعوریة والتأثیر الفنی الأدبی المفهوم من خلال ذلک. وعلی ضوء أهمّیة المسألة یقوم هذا البحث بدراسة أسلوبیة لقصیدة «سرحان لا یتسلّم مفاتیح القدس» للشاعر المصریّ المعاصر أمل دنقل (1940- 1983م) علی أساس المنهج الوصفی- التحلیلی مع الترکیز علی ثلاثة مستویات أسلوبیّة هی المستوی الفکری،الأدبی-الدلالی واللغوی-الترکیبی.
ومن أهم ما وصل إلیه البحث الحالی من النتائج هو أنّ توظیف التقنیّات العدیدة ک التّناصّ والطّعن والانزیاح والحوار والحکایة والرّمز والترّکیز علی الإیقاع والموسیقی جعل من الشاعر صاحب أسلوب مرموق فی عملیّة نقل ما فی باله إلی المتلقّی؛ فأسلوبیّة النّصّ تشهد علی أنّه حضر فی القصیدة کشاعر فنّی ینهال علی الذین باعوا القدس وانصرفوا لملذّاتهم باللّوم والطّعن ویؤکّد رمزیّاً علی خیار المقاومة والنّضال لتعود للوطن العربی کرامته ویستردّ الحقوق الضائعة للمواطنین. وعناصر القصیدة تتساند کی تعبّر عن مدی نجاح الشاعر فی تحقیق آماله وتبدید آلامه؛ من توظیفه لشخصیة سرحان الرمزیة إلی اختیار بحر الرجز الملائم لهذه الغایة واستخدام الکلمات الفخمة وتغلیب الجمل الإخباریة علی الإنشائیة والأفعال المضارعة علی بقیّة أنواعها، بجانب الاستمداد من الأصوات المجهورة الموحیّة. فکل ذلک أعطی شعر الشاعر حیویّاً واستمراریّاً وتعدّدیاً فی المتلقی وجعله کشاعر ذی أسلوب خاصّ خارج نطاق التقلید.