فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
181 - 194
حوزههای تخصصی:
علم جامعه شناسی ادبیات، دانش گسترده ای است که دربردارنده ی مجموعه ی وسیعی از افکار و نظریات متفکران پیرامون پیوند میان ادیب و جامعه ی وی است. ازاین رو مطالعات ادبی بر مبنای نظریات این اندیشمندان، گامی استوار و ضروری در زمینه ی نقد متون ادبی به شمار می رود و چه بسا نتیجه ی پژوهش های ادبی فارغ از این گونه مطالعات ابتر است. یکی از اندیشمندان جامعه شناسی ادبیات لوسین گلدمن است که بنیان گذار سبکی نوین در این حوزه به شمار می رود. شیوه ی او به ساخت گرایی تکوینی شهرت یافته است. او معتقد است اثر ادبی نتیجه ی فرهنگ و آگاهی جمعی طبقه، عصر و یا نسل نویسنده است. لذا در روش خود در پیِ ایجاد ارتباطی معنادار میان اثر ادبی و مهم ترین جنبه های زندگی اجتماعی است. نجیب محفوظ داستان پرداز و رمان نویس معاصر مصر ازجمله نویسندگانی است که در آثارش به دنبال بیان آمال و محنت های جامعه و طبقه ی اجتماعی خود می باشد. به گونه ای که از خلال بررسی آن ها به شیوه ی ساخت گرایی تکوینی، می توان به پیوندهای وثیق ساخت درونی و ادبی این آثار با نگرش و آگاهی جمعی طبقه ی اجتماعی نویسنده پی برد. ازجمله ی این آثار داستان کوتاه «الزیف» از مجموعه داستانی «همس الجنون» اوست؛ پژوهش حاضر به منظور بررسی این داستان کوتاه، نظریه ی لوسین گلدمن را چراغ راه خود قرار داده است. بدین منظور ساختار داستان در دو سطح تفسیری – یعنی دریافت درون متنی همچون بررسی ساختار معنایی- و سطح تشریحی –یعنی تحلیل بستر اجتماعی و فرهنگی داستان- مورد کاوش قرار می گیرد. یافته های پژوهش نشان می دهد عناصر این داستان دارای ویژگی هایی است که بیان گر پیوند عمیق داستان با جامعه ی نجیب محفوظ است؛ همچنین نشان می دهد که داستان ثمره ی جهان بینی و آگاهی جمعی گروهی است که نویسنده به آن تعلق دارد.
مراثی متمِّم بن نویره ""دراسه فی التاریخ و الشعر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یفترض هذا البحث أن الحزن العمیق الذی یعبر عنه متمِّم بن نویره فی رثائه لأخیه مالک، لم یکن ناتجاً من وطأه مصیبه الفقد، بقدر ما کان نابعاً من وطأه إحساس بقهر ولّده ونمّاه موقف السلطه المتحیّز –من وجهه نظر الشاعر- للقاتل. وهو موقف یؤسس لفقد الثقه بجدوى الانتماء للدوله، فیعمّق الإحساس بالغربه ویضرم الحنین إلى النظام القبلی بما یمثّله من منظومه قیم ضامنه لحقوق أبناء القبیله. وهذا ما یفسّر-کما یرى الباحث- تمسک متمّم بالقیم الجاهلیّه فی رثائه، وعزوفه عن القیم الإسلامیه، وعن المعانی الدینیه التی کان ینبغی- من الناحیه النظریه، على الأقل- أن یستمدّ منها، وأن یتکئ علیها.
ومقتل مالک حادثه أحاطت بها ملابسات کثُر الحدیث عنها فزادها غموضاً، فکان لا بد من التوقف عندها بصفتها الفعل المحرّک لإبداع الشاعر الراثی. فهی لا تعنینا- فی هذا المقام- إلا بالقدر الذی یمکن أن تسهم فیه فی قراءه النصوص الرثائیه. ولکن قبل الحدیث عن مقتل مالک، رأى الباحث أن التعریف بالشاعر أمر منهجی ینبغی التزامه.
تجلیات الثوره والمقاومه فی شعر عبدالعزیز المقالح(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و یکم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ (۱۴۳۹ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
117 - 146
حوزههای تخصصی:
یعتبر عبدالعزیز المقالح بصفته شاعراً وناقداً آکادیمیاً وأحد رموز الشعر الیمنی المعاصر خاصه والشعر العربی المعاصر عامهً حیث تولی مسؤولیه بارزه ونشیطه فی حرکه الأدب والنقد وقام بدور فعال فی الثوره الیمنیه والمقاومه الشعبیه وأخذ الشعر سلاحاً للدفاع عن شعبه ووسیلهً للتعبیر عن معاناته وآلامه بقیم جمالیه وشعریه رفیعه المستوی سواءً کان یعیش فی الیمن وصنعاء أو کان مغترباً فی العواصم العربیه کالقاهره حیث تتسم قصائده بالصراحه والمباشره وقلیل من الغموض. دخل المقالح فی قضایا الوطن الیمنی والأمه العربیه وعاش کثیراً من مصائبهم وله دور کبیر ونشیط وفعال فی شحذ الهمم وتحفیز النفوس علی النضال فی وجه الأعداء والمحتلین مستشرفاً مستقبلاً رائعاً وقریناً بالحریه والأمان لأبناء شعبه. فالقارئ لشعره یجده کأنه تنبّأ فی دواوینه الشعریه ما یعانیه الشعب الیمنی من اختناق وعدوان وحرمان وتخلّف وأمیه وجهل. تسعی هذه الدراسه إلی إلقاء الضوء علی شعر المقالح المقاوم والترکیز علی أهم محاور المقاومه والثوره وعناصرها فی شعره وفقاً للمنهج الوصفی التحلیلی ومن أبرز ما توصل إلیه المقال أنه المقالح له تواجد فی الأوساط الیمنیه إذ یهتم بقضایا اجتماعیه کالفقر والحرمان مؤکّداً علی القضیه الفلسطینیه وله نظره قومیه تحاول فی توحید کلمه الشعب الیمنی والأمه العربیه وفی هذا الصدد کثیراً ما یلاحَظ علی أنه قام بتوظیف التراث والشخصیات الأسطوریه والشعبیه کما یتجلی الترکیز علی کثیر من الأمکنه فی شعره.
دراسة أسلوبیّة للخطبة الشقشقیّة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لقد احتوت الخطبة الشقشقیّة على أسلوبیّة ممتعة فقد تضمّنت القیم اللغویّة وبُعدها الدلالی، کما تضمّنت القیم الترکیبیّة وبعدها الترکیبی، وکذلک احتوت على العلاقات المتداخلة فی وحدة النصِّ وأبعادها فی السیاق، أو ما یطلق علیه ""علم المناسبة""، وباتّحاد النصِّ وأبعاده تمکنّا من الوصول إلى القیم الجمالیّة وبعدها التأثیری بسبب جمال النصِّ، وأسلوب الخطبة.
إنّ هذه المقالة تتضمن دراسة أسلوبیة للخطبة الشقشقیّة بمستویاتها الأربعة؛ و هی الصوتی، والصرفی، والترکیبی، والدلالی. وذلک لأهمیتها فی الدراسة الأسلوبیّة، فالخطبة ملیئة بالمحسنات البدیعیّة، وهو دیدن أمیر البیان u فی خطبه، فهی تستوقفک فی کلِّ موقف، بل فی کلِّ لفظة تجذبک نحوها لما تمتلک من القیم اللغویّة والجمالیة.
ومن النتائج التی توصّل المقال إلیها: الاهتمام بدور الحروف ودلالاتها، و أیضا الکشف عن المستویات اللغویّة لما تحوی من جمالیّات عالیة لاسیما فی استعمال الزمن ، والإحالة الضمیریّة ، وجموع الکثرة، وکذلک وحدة النصِّ الذی احتوى على التراکیب اللغویّة العمیقة المضامین، بل إنّ استعمال الإشارة أو التلویح فی الخطبة هو أجمل ما توصّل إلیه البحث. والمنهج المتبع فی البحث هو المنهج الأسلوبی الذی یعتمد على دراسة النصوص على المستوین اللغوی والأدبی.
تجلیات المقاومه الفلسطینیه فی شعر فاروق جویده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن الأدب المقاوم یندرج ضمن الأدب الملتزم و من شأنه أن یعبر عن مساوی الاستبداد الداخلی أو الاحتلال الخارجی، بغیه إذکاء روح المقاومه بالوعی و الفهم للقضیه التی یدافع عنها و هو یحث الناس على الکفاح و التضحیه من أجل التخلص من نیر المستبدین و المحتلین. فاروق جویده هو شاعر معاصر مصری ولد عام 1945 فی محافظه کفرالشیخ، و هو حریصٌ فی کتاباته و مواقفه على الالتزام بقضایا الأمه لاسیما القضیه الفلسطینیه، و یعتبر واحداً من أبرز الشعراء المجیدین فی مسیره الشعر العربی المعاصر بشکل عام و فی مجال المقاومه و الصمود بشکل خاص. لم یأخذ هذا الشاعر المفکر حقه من الاهتمام فی حقل الدراسه و التحلیل، و بالطبع هذا المقال لایتسع لإعطاء هذا الرجل ما یستحق من البحث و التدقیق؛ لذا یجب علی المرء أن یقتنع بذکر ما یسمح المقام، علی أمل أن یکون هذا المقال تمهیداً للفت انتباه الباحثین و الدارسین لذلک. إن اهتمام فاروق جویده بالقضیه الفلسطینیه یتمحور حول الحب بالنسبه إلى القدس، رفض السلم المبنی على الخنوع، الدعوه إلى الکفاح، أطفال الحجاره، الدین عامل الوحده، و التطلع إلی مستقبل واعد.ونرى الشاعر فی هذا السبیل یستعین لتحقیق مآربه بالوسایل التعبیریه وعلى وجه الخصوص الرمز الذی لایخرج علی رؤیته الإسلامیه و التناص القرآنی، و النقطه اللافته الأخرى متمثله فی عدم استخدام الشاعر أسلوب الفکاهه فی قصایده إطلاقاً. یسعى هذا المقال على أساس المنهج الوصفی -التحلیلی إلى بلوره و استعراض مظاهر المقاومه الفلسطینیه التی ارتکز علیها الشاعر فی التعبیر عن موقفه من هذه القضیه.
ادبیات
حوزههای تخصصی:
أثر الحصار العسکری لمدینة بیروت علی توظیف الأمکنة ودلالتها فی دیوان ""مریم تأتی"" لسعدی یوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تُعدُّ تقنیة المکان وتوظیفها داخل النص الشعری من أهم جمالیات القصیدة الحدیثة وتحدیداً فی الأدب الذی ینشأ أثناء الحروب والحصار؛ وذلک لأهمیة العلاقة بین المکان والحرب حیث غالباً تنشب الحروب بغرض احتلال مکان وتقام أحداثها علی مکان ومن آثارها المشؤومة تدمیر أمکنة. وعلیه، قامت الدراسة الحالیة بالمنهج الوصفی التحلیلی بتناول أثر الحصار العسکری لمدینة بیروت علی توظیف الأمکنة ودلالتها فی دیوان ""مریم تأتی"" للشاعر العراقی سعدی یوسف؛ إذ إن هذا الحصار أثر تأثیراً ملحوظاً علی الحیاة الیومیة للشعب اللبنانی ومن ثم انعکس هذا الحصار علی إنتاج العدید من الأدباء اللبنانیین وغیرهم، منهم الشاعر العراقی سعدی یوسفالذی دفعته الأحداث لتصویر الحیاة اللبنانیة المحاصرة بکل تفاصیلها. إذن، یرید البحث الحالی دراسة أثر الحصار العسکری لمدینة بیروت علی توظیف الأمکنة ودلالتها فی دیوان ""مریم تأتی"" للشاعر سعدییوسف ومن أهم ما توصلنا إلیه هو أن الأمکنة المفتوحة (المدینة، والقریة، والحی) فی قصائد سعدی یوسفتم توظیفها لتدل علی إظهار الدمار المادی الذی لحق ببیروت جراء الحصار العسکری الإسرائیلی، أما للأمکنة المغلقة (البیت، والغرفة) فلها نسبة أعلی من التوظیف داخل نصوص الدیوان مقارنة بالأمکنة المفتوحة وهی تدلّ علی الحالة النفسیة المزریة لأهالی بیروت جراء الحصار والسبب یرجع إلی السمات الهندسیة والمعماریة التی تتصف بها هذه الأمکنة من حیث انغلاقها.
بررسی زیبایی شناسی قصیده «العام السادس عشر» أحمد عبد المعطی حجازی از منظر نقد فرمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرمالیسم یا مکتب صورتگرایی از مکاتب نقدی است که بدون توجه به عوامل مختلف تأثیرگذار در متن ادبی مانند پدیده های سیاسی و اجتماعی به نقد شکلی بیرونی اثر ادبی می پردازد.شعر معاصر به دلیل داشتن ویژگی های شکلی خاص و بارز از مهم ترین متون ادبی است که توجه صورتگرایان را به خود جلب کرده است. از آنجا که در شعر معاصر عربی از عناصر و تکنیک های نوین شکلی استفاده شده، می توان در نقد زیبایی شناسی این نوع شعر از نظریه مکتب صورتگرایی استفاده کرد. احمد عبدالمعطی حجازی، شاعر معاصر مصری از شاعرانی است که شعرش از جنبه های شکلی و زبانی ظرفیت بالایی برای نقد فرمالیستی دارد.قصیده ی « العام السادس عشر» به عنوان یکی از قصاید حجازی، دارای بیشترین عناصر شکلی است؛ از این رو جستار حاضر می کوشد؛ با روش توصیفی- تحلیلی و با استناد به نظریه مکتب صورتگرایی به نقد و بررسی زیبایی شناسانه ی این قصیده بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهد، شاعر در این قصیده با استفاده از عناصر شکلی مثل هنجارگریزی (واژگانی، نحوی، نوشتاری)، موسیقی و عنصر مسلط به خوبی توانسته است از تکنیک ها و عناصر شکلی برای زیبایی آفرینی در شعرش استفاده کند
سید قطب و شعر فارسی (تأملی بر آراء نقدی وی دربار هی شعر حافظ و خیام)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
لغت عربی- چگونگی لغت نویسی ما
منبع:
اخگر بهمن ۱۳۲۴ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
ادبیات
حوزههای تخصصی:
پژوهشی در الفاظ غیر مشهور دالّ بر اعداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شمارش با اعداد برای تعیین مقادیر-اعم از وزن، کیل، مساحت و مسافت- از بدو تولد انسان از اهمیت خاصی برخوردار بوده است؛ زیرا ازآنجایی که انسان موجود اجتماعی بود و جهت گذران زندگی خود نیاز به تعامل با سایر همنوعان خود داشت، این تعامل ایجاب می کرد که با دیگران دادوستدی انجام دهد و برای شمارش ایام و مقادیر نیاز به اعداد داشت. در ابتدا و قبل از تطور علم حساب، مقادیر به صورت مبهم –مانند یک مشت، به اندازه کف دست و...- تعیین می گردید و با توجه به ثابت نبودن این معیارها، انسان به فکر معیاری برای تعیین مقادیر ثابت افتاد و بعدها اعداد به وجود آمد. امروزه اعداد در قالب: مفرد، مرکب، معطوف و عقود به کار می روند و یکسری الفاظی برای آن ها وضع شده است که بدون اختلاف دارای کاربرد مشخص و مشهوری هستند؛ اما الفاظی نیز در بین عرب وجود دارد که غیر مشهور و گاهی با اختلاف نظر مورد استفاده قرار می گیرد. در این مقاله با بررسی ها و مطالعات انجام شده در منابع قدیمی، این الفاظ استخراج و مورد پژوهش قرارگرفته اند. گاهی علاوه بر تبیین به اختلاف نظر در کاربرد آن ها بین قبایل نیز اشارتی رفته است.
واکاوی مفهوم مدرنیسم در اندیشه احمد عبدالمعطی حجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله تبیین دیدگاه حجازی شاعر نوگرای مصری پیرامون مدرنیسم ادبی است. نزاعی که میان سنت گرایانونوگرایان در شعر معاصر عرب رخ داده است، موجب شد تا شاعران معاصر به موضع گیری پیرامون مدرنیسم بپردازند. برای دستیابی به دیدگاه حجازی ابتدا به تبیین مفهوم مدرنیسم وسنت پرداخته می شود وسپس به دو رویکرد گسست وپیوست این دو در اندیشه حجازی. حجازی را ازاین حیث می توان از شاعران جلودار در حوزه نوگرایی ومدرنیسم به شمار آورد. روش این بررسی، استخراج دیدگاه حجازی از خلال آثاراوست. یافته این بررسی از این قرار است:1-حجازی به پیوست سنت ومدرنیسم باور دارد؛ 2-از نظر او شعر نو، زایش دوباره سنت است.
نگاهی به مسأله استعمار در اشعار مهدی اخوان ثالث و مفدی زکریا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره پنجم بهار و تالستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۸)
155-180 صفحه
حوزههای تخصصی:
در ادبیات ایران، مهدی اخوان ثالث (م.امید، 1307 1369) و در ادبیات الجزایر، مفدی زکریا(1908 1977) از شاعرانی هستند که مشخصه بارز شعرشان توصیف تاریخ اجتماعی و سیاسی است، و در متن این جریانات و مهم ترین وقایع را در شعرشان منعکس کرده اند، یکی از مسایل مهم که در شعر هر دو به وضوح آشکار است پرداختن به استعمار است. اخوان ثالث، روایت گر حضور استعمار انگلیس و آمریکا و زکریا روایتگر حضور استعمار فرانسه است، این مقاله برآن است تا بیان دارد که جلوه های استعمار در شعر دو شاعر چیست؟ براساس مکتب ادبیات تطبیقی، دو شاعر، استعمار را با چه شباهت ها و تفاوت هایی در شعرشان ترسیم کرده اند؟ و واکنش آنها به حضور استعمار در جامعه چگونه است؟ نتایج بررسی نشان می دهد: اخوان به زبانی نمادین و تمثیلی و زکریا با تصاویر شاعرانه از استعمار پلید که بر جامعه سایه انداخته سخن گفته اند؛ اما یک تفاوت محسوس در شعر آنها دیده می شود که اخوان از حضور استعمار به یأس گراییده و روحیه مقاومت را از دست داده و در اشعارش فضای یأس آمیز و غمناک بعد از چیرگی استعمار را وصف کرده ولی زکریا روحیه ای امیدوار دارد و اشعارش گویای مقاومت در برابر استعمار است.
دراسة مقالات مجلة آفاق الحضارة الإسلامیة من منظار تحلیل المحتوی والإحصاء (من المجلد 13 حتی العدد الأول من المجلد 19)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و یکم بهار و تابستان ۱۳۹۷ (۱۴۳۹ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۱)
113-131
حوزههای تخصصی:
تلعب المجلات فی یومنا المعاصر دورا هاما فی انتقال المعلومات العلمیة العالقة. والمجلات إضافة إلى دورها فی الاستعمالات العلمیة، تبیّن معطیات المجتمع العلمی فی أوسع نطاق من حیث العالم والوطن والمنطقة وتعتبر لوحة من الحیاة العلمیة للمجتمع. تحلیل المحتوی والإحصاء منهجٌ دراسیٌّ یستعمل لدراسة موضوعیة ومنتظمة وکمّیة للمحتوى الظاهر للرسالات الارتباطیة ولوصف نطاق وسیع من النصوص. تعتبر مجلة آفاق الحضارة الإسلامیة المحکّمة واحدة من المجلات المعتمدة والمهمة فی مجال الحضارة الإسلامیة فی إیران والتی وصل نشرها إلى عدد 13 وتمّ طبع 84 مقالة فیها من 152 کاتبا وکاتبة بشهادة جامعیة معتبرة ومن 39 جامعة ومؤسسة تعلیمیة. هذه المقالة تطرقت إلى دراسة إحصائیة وتحلیلیة لعدد کاتبی المقالات وشهاداتهم ومدى التعاون بینهم والمراکز والمؤسسات الناشطة فی المجلة و... . ومن هذا المنطلق حصلت المقالة على النتائج التالیة: إنّ 33 مقالة کتبت بصورة منفردة و51 مقالة أیضا کتبت بصورة مشترکة و32 مقالة من المقالات المشترکة کتبت بتعاون الزملاء الجامعیین و19 مقالة بتعاون الأشخاص المختلفین من الجامعات المختلفة. یختص نصف موضوعات المقالات بالنقد وتحلیل النصوص. کتب 14 مقالة بواسطة أعضاء هیئة التحریر بمتوسط 38/9 وهو عدد مقبول. وقد أستفید من 2353 مصدرا فی المجموع والمتوسط لکل مقالة یکون 1/28 وهو أیضا عدد مقبول. وکذلک 1928 مصدرا یعنی 94/81 بالمئة منه له متوسط عمری أکبر من 14 سنة.
آلیات النص وفاعلیات ما قبل التناص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یعکف البحث المزمع إنجازه على دراسه نصّ متخیّر من شعر "" ابن ملیک الحموی "" فی العصر المملوکی، ویهدف إلى الوقوف على الآلیات النصیّه العامله فیه، وتحدید أنواعها، ودرجات تفعلیها فی بنائه وإنتاج دلالاته الممکنه.
ومن ثم یعرض لأشکال التوظیف والاستخدام التی یتوسل بها النص، من خلال اشتباکه بالنصوص الأخرى التی یستحضرها ویحیل علیها . ویخلص البحث إلى تبیان أهمیه هذه الممارسه ومناقشه أشکال التوظیف المعتمده فیها بین حضور المرجع ومفهوم التناص .
تحلیل نقدی لمکانه قضیه نقص العقل فی الأنثروبولوجیا الجنسیه للأنثى، مع الترکیز على تقییم آراء المفسرین المعاصرین حول آیه القوامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
235-258
حوزههای تخصصی:
تعتبر آیه القوامه واحده من الآیات الأساسیه فی القرآن الکریم والتی تدور حول مکانه المرأه فی الأسره والمجتمع. وتؤثر الأسس الأنثروبولوجیه للمفسرین کثیراً على تفسیر هذه الآیه وأحکام الفقه والحقوق والقوانین الاجتماعیه والاقتصادیه والسیاسیه. وتختلف وجهات النظر حول مفهومی «لقوامه» و «الفضل» ونطاقهما فی الآیه. وتتمثل وجهه النظر البارزه حول معیار الفضل فی قضیه «العقل». تتناول هذه الدراسه الأسس التی أرسى علیها المفسرون المعاصرون أسس وجهات نظرهم حول الاختلاف بین العقل لدى الرجال والنساء، وذلک بالاستعانه بالمنهج التحلیلی الوصفی على أساس المبادئ الأنثروبولوجیه، وبعد تقییم النتائج، خلصتْ إلى أنه لا یوجد أی نقص فی العقل الذاتی للمرأه؛ بل هی فی جوهرها مماثله للرجل. ویکمن الفرق فی نوع العقل والتعقل فی البعد التنفیذی. وتمثل العقبات الطبیعیه والبیئیه تأثیراً لا یمکن إنکاره فی شده هذه القوه وضعفها، ونتیجه لذلک، تتجاوز الطبیعه الذکوریه الطبیعه الأنثویه فی مجال التعقل.
ازدواجیّه الأنا والآخر فی التکوینات الرمزیّه لشعر الخمر الصوفیّه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یتناول البحث مجموعه من نصوص الخمر الصوفیّه فی القرنین السادس والسابع الهجریّین، فیقف على خصائص الخمر وثیماتها وأوصافها، على المستویین الحسّیّ والروحیّ، کما لو أننا بصدد نصّین اثنین: الأوّل منهما ذو دلالات ظاهره مباشره، تکون الخمر فیه حسیّه تقتضی السکر، وتؤدی بمعاقرها إلى الهذیان والجنون، والثانی منهما ذو دلالات محجوبه باطنه، تکون الخمر فیه رمزاً للمعرفه والمحبّه والخلق، ممّا یعنی أنّنا إزاء ازدواجیّه بین المعنى الموجود والمعنى المفقود، بوصف الأوّل منهما یحیل على ما أحال علیه أهل الفقه والشریعه، والثانی منهما یحیل على ما أحال علیه أهل التصوّف، مثلما نحن إزاء جدلیّه تدور رحاها حول علاقه الأنا بالآخر ""الذات الإلهیّه""، صعوداً وقد تمثّل بالاتصال معه، أو هبوطاً وقد تمثّل بالانفصال عنه، فی محاوله جادّه من قبل الشاعر الصوفیّ للحفاظ على دیمومه التجربه وحمایتها من الموت والبوار.
استعمار و شیوه های مبارزه شعری علیه آن در عصر نهضت عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۹)
93-119 صفحه
حوزههای تخصصی:
بحث استعمار یکی از مضامین اصلی شعر عرب در عصر نهضت یعنی نیمه دوم قرن نوزدهم و نیمه اول قرن بیستم است. در شعر این دوره میتوان از غرب چهرهای دوگانه و متعارض دید. از طرفی الگوی پیشرفت های علمی و صنعتی و دموکراسی است و از طرف دیگر استعمارگری ظالم و مستبد . زمانی که غرب از لحاظ علمی و تمدنی مورد بحث است شاعران آن را میستایند و به تقلید از آن تشویق م یکنند ولی زمانی که از غرب به عنوان استعمارگر بحث میکنند با شیوه های مختلف به مبارزه با آن برمیخیزند . در این مقاله به شیوه توصیفی تاریخی و بر اساس تحلیل محتوای شعر این دوره سعی شده تا چه ره دوگانه غرب به ویژه سیمای استعمارگری آن از منظر شاعران نشان داده شود. این تحقیق به دنبال پاسخ به این پرسش است که شاعران عصر نهضت چه تصوری از استعمار غرب دارند و چگونه و با چه شیوههایی و تا چه اندازه در شعرشان به آن پرداختهاند؟ از آن جا که شاعران این عصر، مصلحان سیاسی اجتماعی هستند تلاش میکنند تا با ابزار شعر و تکیه بر آموزههای دینی و احساسات میهنی، مردم را به اتحاد در برابر استعمار و مبارزه با آن دعوت و برنامه های استعمار را برای مردم بیان کنند. تعدد کشورهای عربی و تکثر شعرای این دوره باعث شده تا فقط به شاعران بزرگ و مشهور استناد شود . از جمله این شاعران میتوان به احمد شوقی و حافظ ابراهیم از مصر، جمیل صدقی زهاوی و معروف رصافی از عراق و خلیل مطران از شام اشاره کرد.