فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۲۱ تا ۱٬۱۴۰ مورد از کل ۲٬۰۰۶ مورد.
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و سوم بهار و تابستان ۱۳۹۹ (۱۴۴۱ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۵)
259-286
حوزههای تخصصی:
برز فی ثمانینیات القرن الماضی حقل معرفی جدید یهتم بالبحث الثقافی والسیاسی والتاریخی معاً، ضمن توجه جدید یؤکد على تداخل میادین المعرفه بإزاله الحواجز الافتراضیه بینها، اصطلح علیه بالدراسات مابعد الکولونیالیه (أو مابعد الاستعماریه). إن الشرق والغرب یعدان من المباحث الأساسیه للخطاب ما بعد الکولونیالی؛ فالتقابل بین الشرق والغرب وإن کان له أساس جغرافی إلا أنه تقابل حضاری.تعد روایه "سباق المسافات الطویله" هی السادسه بین روایات عبدالرحمن منیف تتناول القضایا الإنسانیه والمجتمع العربی، ومعالم مابعدالکولونیالیه، حیث إنّ الراوی یشیر إلی سیطره الغرب علی الدول الشرقیه وحصوله علی المصادر النفطیه فی هذه البلاد، ویصور نظره الغرب إلی الشرق. وهذا البحث ضمن المنهج الوصفی – التحلیلی ومن خلال قراءه مابعد کولونیالیه للروایه المذکوره، یهدف إلی الکشف عن ایدئولوجیات المستعمِر الوافد إلی الشرق وبیان نظرته إلیه ووصفه له وعدم إعطائه صوتاً. ومن نتائج البحث یمکن الإشاره إلی استمرار عملیه التشویه السلبی للآخر الشرقی، ومحاوله الأنا الغربیه الجاده لنهب ثروات أهل الشرق وإحکام سیطرته علیهم فی معزل عن التفاعل الإیجابی البنّاء والمثاقفه الطبیعیه القائمه علی الإحترام والإنصاف.
جدلیه المثقّف والعنف وتجلیاتها فی روایه "ذاکره الماء" لواسینی الأعرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهدتْ الجزائر فی فتره مابعد الاستعمار، عنفاً حصد أرواح الآلاف من الجزائریین نتیجه للظروف السیاسیه والدینیه والإجتماعیه. وقد کان المثقفون آنذاک فی مرکز العنف فانعکس هذا الأمر فی الروایه. تهدف هذه الدراسه إلی دراسه العنف وتجلیاته وجدلیّه العنف مع المثقّف فی خطاب واسینی الأعرج، الروائی الجزائری المعاصر من خلال روایته «ذاکره الماء». تعتمد الدراسه علی المنهج الوصفی- التحلیلی والنتائج تشیر إلی أنّ أنماط العنف الذی یواجهه المثقّف فی هذه الروایه هی: العنف السیاسی، العنف الدینی والعنف الجنسی. وتتمثل أشکال العنف السیاسی فی: الاعتقال، الاتهام بالجنون، السجن، التعذیب لکنّ هذه الأمور لاتمنع المثقفین من النضال ضد العنف. أمَّا أشکال عنف المتطرفین ضدّ المثقّف فتتمثل فی: الملاحقه، ارسال الرسائل العنیفه، الاغتیال، الإنذارات والشعور بفقدان الأمن. وقد جاءت ردود فعل المثقفین إزاء العنف بطرق مختلفه، إذ یظهر الاختلاف الایدیولوجی بینهم: الالتزام، الانتهازیه، الصمت والمحایده أو المهاجره. ویتجلّی العنف فی الفضاء الروائی، من خلال اللغه والذاکره والأحلام والإعلام.
رمان پسااستعماری الجزایر و ویژگی های محتوایی و زبانی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره پنجم بهار و تالستان ۱۳۹۴ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۸)
247-268 صفحه
حوزههای تخصصی:
نقد پسا استعماری به تحلیل واکنش استعمار زدگان در برابر میراث فرهنگی استعمارگران در متون ادبی می پردازد. مهم ترین شاخص آن، جستن راهی برای بازیابی حقوق، هویت ملی و بینش بومی فراموش شده در کشورهای استعمار زده است. ادبیات داستانی الجزایر در دوران استعمار فرانسه و پس از آن در شیوه های بیان و زبان ادبی به زیبایی دگرگون شد. از این رو، رمان پسا استعماری الجزایر، هویت و شکل نوینی یافت که بخشی از آن همزمان با نهضت ترجمه و ورود آبشخورهای نوین فکری دنیا بر روی نویسندگان و بخش دیگر مربوط به گزینش زبان استعمار، فرانسوی، در کنار زبان عربی برای داستان نویسی بود. آنان با نفی بافت و محتوای کهنه رمان برای کشف هویت و فرهنگ گمشده خود به نوشتن رمان هایی به زبان فرانسوی روی آوردند تا با استعمارگران مبارزه کنند و هویت ملی خود را بازآفرینند؛ از این رو در آثارشان به منظور دفاع از ملت مؤلفه های مانند: تقابل های استعمارگر و استعمارزده، شرق و غرب را نقد کردند. در این نوشتار با روش تحلیل محتوایی، نمونه هایی از رمان الجزایر طبق مؤلفه های نقد پسا استعماری، معین می کند که داستان نویسان الجزایری به احیای باورها، هویت و فرهنگ بومی و مبارزه با آثار منفی برجای مانده از دوران استعمار، اهمیت داده اند.
البنیه الإیقاعیه والدلالیه فی شعر المقاومه بسیسو والفیتوری نموذجاً(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۴)
247-274
حوزههای تخصصی:
تعتبر الموسیقی عنصراً حیویاً فی البناء الشعری، وشعر المقاومه کجزء من الشعر العربی المعاصر تعبیر صادق عن وجدان الإنسان العربی وآماله المفقوده یقتضی نغمات تتناسب معناه. من هذا المنطلق، یتناول هذا البحث البنیه الإیقاعیه فی شعر المقاومه وصلتها بأغراضها مستخلصاً نماذج من قصائد معین بسیسو، ومحمد الفیتوری والمقارنه بینهما والکشف عن العلاقه القائمه بین دلاله القصیده ومستواها الصوتیه فی منهج وصفی- تحلیلی وإحصائی معتمداً علی تحلیل البنیه الإیقاعیه العروضیه التقلیدیه وطریقه تعامل الشاعر مع الوزن وتبیین التغییرات الصوتیه التی تطرأ علی التفعیله، وقوه الشاعرین فی التحدیث والتغییر داخل الأوزان العروضیه ثم یدرس القافیه وصورها المتعدده التی تعطی القصیده نشاطها وثرائها الفنی والدلالی وأخیراً تناول البحث عناصر الهندسه الصوتیه التی تتکثف داخل النصّ الشعری، ومن جانب آخر الکشف عن علاقه الإیقاع بالمعنی الشعری ونفسیه الشاعر. وقد تبیّن أنّ بحر المتدارک قد خضع للعدید من التغییرات فی بنیه تفاعیله فی شعر الشاعرین وأسهم فی خلق الأجواء الموسیقیه الفریده للقصیده وفی إبعادها عن الملل والرتابه وإکسابها قوه دلالیه وتأثیریه، کما أنّ البحور المتداخله تتصدّر فی قائمه الأوزان التی استخدمها الفیتوری لکونها من أوزان ذات نغمات جدیده یتمّ استخدامها فی القصیده حسب تجربه الشاعر النفسیه، وقد تبیّن بعد التحلیل الصوتی للقصیده أنّ فی أشعار الشاعرین وحده صوتیه منسجمه فی بناء کلمات تعطی النصّ تناسقاً ایقاعیاً وتکثیفاً دلالیاً زخماً.
دراسه العوامل المؤثره فی صعوبه القواعد النحویه وتعقیدها فی النحو العربی القدیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
33 - 52
حوزههای تخصصی:
علم النحو بوصفه أحد الأرکان المهمه للغه العربیه تمّ تأسیسه من أجل صیانه اللغه من الخطأ واللحن فی الکلام. وقد تجسدت مبادئ هذا العلم فی الآراء النحویه لخلیل بن أحمد، وتلمیذه سیبویه، ثم ظهر نحاه آخرون اهتموا باستنباط قضایا علم النحو وتدوین أصوله. لکن ظهرت أسباب أدت إلى خروج النحو من مجراه الطبیعی وتورطه فی مشکلات عدیده؛ فمن تلک الأسباب یمکن أن نشیر إلى ما یلی: اختلاط علم النحو بعلوم أخرى لا تمتّ إلى اللغه بصله، ولاسیما علمی المنطق والفلسفه، والمنهج الخاطئ للنحاه فی دراسه قضایا اللغه، والإفراط فی الترکیز على القواعد کالمسیطر القاهر على اللغه وقله الاهتمام بالجانب الوظیفی للغه، والاهتمام البالغ بالقضایا اللغویه النادره والقلیله الاستعمال، والاستشهاد بالشواذ ودراسه اللهجات المختلفه والخلافات النحویه، واللجوء إلى التأویل، ونقائص فی منهج تصنیف الکتب النحویه، والابتعاد عن واقع اللغه فی إطار تحالیل غیر لغویه. فمن هذا المنطلق، یتناول هذا البحث دراسه العوامل المؤثره فی ظهور هذه المشکلات ویتبع المنهج الوصفی التحلیلی، ویبدأ بوصف المشکلات ومظاهرها، ثم یحاول تقدیم المقترحات والحلول المناسبه لهذه المشکلات وتیسیر النحو.
جذور الفکر التکفیری فی واقعه الطف؛ أسبابه ونتائجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و دوم بهار و تابستان ۱۳۹۸ (۱۴۴۰ ه.ق) شماره ۱ (پیاپی ۴۳)
159-189
حوزههای تخصصی:
إنّ نشأه التیارات المتشدّده تعتبر من أهم مشاکل المجتمع الإسلامی فی القرن الأول الهجری. لو أمعنا النظر علی التاریخ الإسلامی لرأینا أنها تطوّرت بجانب الإسلام الأصیل. هذه الحرکات إنبثقت من الجهل والمفاهیم الخاطئه ومقابلتهم فی منهج الإسلام واضح منطقیه عقلیه وحیانیه.لم یتم إجراء مزید من البحوث فی هذا المجال التحلیل والإسشتهاد. یلقی هذا البحث علی ظاهره التکفیر وعلامه التکفیری وجذوره فی الإسلام ویتناول أسباب الأفکار المتشدّده وخذلانه، مع الترکیز علی ملحمه کربلاء للکشف عن منهج الأئمه المعصومین (ع) تجاهها؛ ومما توصّلت إلیه هذه الدراسه من خلال المنهج التاریخی (الوصفی-التحلیلی) مع إستخدام المصادر الأصلیه. کان موقف أهل البیت(ع) منهم موقفاً عدوانیاً، فیعارضونهم فی المنهج ومبادئهم الفکریه واحتجهم الی الایات الشریفه والسنه النبویه وقواعد الهیه ویحاولون إرشاد الناس وتعلیمهم کیفیه التعامل معهم. هناک أدله متقینه فی النصوص تدّل علی جذور التیارات المتطرفه فی واقعه الطف تنبت من الهواء والجهل والجعل والتحریف وتعود إلی عدم الوعی الحقیقی عن الإسلام والروح العصبیه التی انتهت إلی التضلیل واختلاق الخلافات. کل ذلک یعنی، التکفیری بالمغامره فی التعالیم الدینیه والأثر المدمر الذی قد یلقی دائما بظلاله علی حیاه المجتمع الإسلامی. مصیرهم، حیث أن الوعد الإلهی وقد ذکر بوضوح بکلام أهل البیت (ع) وتاریخها یشهد؛ خسران التامه وقطع الرحمه الإلهیه علی طریق النقمه والانتقام الإلهی.
خوانشی نشانه شناختی بارویکردی لایه ای از زبان شعری امل دنقل مطالعه موردی قصیده «البکاء بین یدی زرقاءالیمامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
60 - 76
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی، روش نقدی متن محوری است که با رویکردی نظام مند به مطالعه همه عواملی که در تولید و تفسیر معنا یا در فرایند دلالت شرکت دارند، می پردازد. امل دنقل به عنوان فردی از جامعه ای که در آن زندگی می کند و شاعری ملتزم به اجتماع خود که دغدغه مند است، زبان را ابزاری برای واکنش هایی مستقیم و غیرمستقیم علیه گفتمان های قدرت ساز عصر خود پنداشته و اشعار وی تبدیل به متونی هدفمند گردیده اند؛ لذا این جستار با تکیه بر روش توصیفی –تحلیلی قصیده «البکاء بین یدی زرقاء الیمامه» امل دنقل را مدنظر قرارداده و سعی دارد با بررسی گزینش های زبانی در سطوح مختلف زبانش باورها، عقاید و اندیشه های خود که را در ساختار زبان ریخته و بر مخاطب خویش القا کرده را بنمایاند این خوانش، متن قصیده را به مثابه شبکه ای از رمزگان، در چارچوبی منسجم و با رویکردی لایه ای نشانه ها را در سطوح عنوان، لایه آوایی، لایه واژگانی و لایه نحوی- بلاغی بررسی می کند، نشانه ها در متن از خلال دو محور هم نشینی و جانشینی و با توجه به سیاق و فضای حاکم بر قصیده از کارکرد ارجاعی خود دور شده و دلالت هایی سیاسی- اجتماعی می گیرند و درنتیجه از خلال تحلیل و بررسی نشانه ها و دلالت های متن به معنی پنهان یا معنی عمیق قصیده که همان هجو سیاسی حکام، سرزنش ملت عربی و دعوت به شورش علیه شرایط است می رسیم.
مناهج تفسیر القرآن الکریم عند علماء الکُرد (خلال القرن الرابع عشر للهجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
لا یخفی علی أحدٍ من الدارسین بأنّ علماء الکُرد قدّموا للمکتبة الإسلامیة أروع الکتب والعلوم وقد برز عددٌ کبیرٌ منهم لدراسة القرآن الکریم وتفسیره وعلومه، وألّفوا تفاسیر متعددة. فی هذا المقال بالمنهج التحلیلی- التوصیفی، یکشف لنا دور مفسّری الکُرد فی تفسیر القرآن الکریم وجهودهم التفسیریة، خلال القرن الرابع عشر الهجری إلی القرن العشرین المیلادی، مع إلقاء الضوء على أبرز مناهجهم التفسیریة، وندرس خلاله مخصصةً ما صنّفه العلماء الکُرد فی تفسیر القرآن الکریم ومشارکتهم فی إغناء المکتبة القرآنیة، ومعرفة مدى اهتمامهم بهذا العلم المبارک؛ فلاحظنا تنوّع ما جادتْ به قرائحهم فی هذا المجال، ففیها التفاسیر التامة والکاملة، ومنها تفسیر أجزاء من القرآن الکریم، وفیها تفاسیر مفصّلة، ومنها مختصرة ومجملة، وفیها تفاسیر مطبوعة ومنها مخطوطة. وفی نهایة المطاف حاولنا تسلیط الضوء على أهم وأبرز مناهج التفسیریة للمفسرین الکُرد من المأثور والمعقول وغیرها.
إسلامیه السرد فی حکایات ألف لیله ولیله(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق الحضاره الاسلامیه سال بیست و یکم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ (۱۴۳۹ ه.ق) شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
147 - 168
حوزههای تخصصی:
تتمیّز حکایات ألف لیله ولیله بصفه فریده، وهی سیاده تعلیمات الدیانه الإسلامیه فی معظم عناصرها بشکل بارز، حیث یؤمن کثیر من الشخصیات القصصیه باختلاف أنواعها وأجناسها بهذه الدیانه ویتحمّسون لها. وکذلک الشعائر الإسلامیه مشهوده فی جمیع الأمکنه والأزمنه. یهدف هذا المقال أن یعالج بأسلوب وصفی - تحلیلی اعتناق والتزام الشخصیات القصصیه بأنواعها من الإنس والجنّ والحیوان بالدیانه الإسلامیه، وکذلک مناقشه حضور المسلمین وإقامه الشعائر الإسلامیه فی الأمکنه والأزمنه التی حدثت فیها أحداث هذه الحکایات ودراسه جذور هذه الشمولیه وأسبابها. وخلصنا فی نهایه البحث إلى أنّ اعتناق الدیانه الإسلامیه یشمل أنواع الشخصیات من الإنس والجنّ والحیوان وأنّ هذه الدیانه حسب هذه الحکایات سائده فی کلّ مکان وفی کلّ زمان ولا فرق بین المراکز الإسلامیه والأماکن القریبه منها والأماکن البعیده ومجاهل الأرض ومتاهاتها، وتعود أسباب هذه الشمولیه وجذورها إلى بعض المبادئ والمعتقدات الإسلامیه.
ادبیات
حوزههای تخصصی:
بررسی سبک سورریالیسم در دیوان عبدالله البردونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عبدالله البردونی در مرحله آخر حیات شعری خود، به شعر سورریالیستی روی آورده است. سرودن این اشعار براساس سبک مبتنی بر ناخودآگاه انجام شده و تکیه بردونی بر ناخودآگاه، بر تمامی عناصر شعری او تأثیر گذاشته است. ازجمله این تأثیرات می توان به زبان شعری بردونی اشاره کرد. زبان شعری او در این قصیده ها علاوه بر غموض و غرابت، هنجارگریزی و ساختارشکنی زیادی دارد. از دیگر تأثیرات ناخودآگاه، شکل گیری عناصری چون زمان و مکان سورریالیستی در اشعار اوست؛ به نحوی که زمان و مکان در اشعار او از گستره ای وسیع و نامحدودتر برخوردارند و چارچوب و حدومرزهای دنیای واقع و خودآگاه را ندارند. نگارش ناخودآگاه همچنین باعث آشنایی زدایی هایی فراوان در محور افقی و عمودی شعر گشته است که برگرفته از دو اصل «پیوند آزاد» و «تصادف عینی» سورریالیسم است. کثرت این امر موجب پدیده ای در شعر او به نام «فضاهای گسسته شعری» شده است. در این مقاله، تمامی این موارد بررسی خواهد شد.
صوره المرأه وحقوقها فی روایه "إمرأه النسیان" لمحمّد براده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعتبر قضیه المرأه وحقوقها والقضایا التی تدور حولها من الموضوعات التی تحظی باهتمام المعاصرین والفکر الحدیث، رغم أن الدفاع عن حقوقها یعود إلى قرون ماضیه، إلا أن هذه القضیه ما زالت جدیده فی الأوساط الثقافیه والاجتماعیه. تدور المناقشات حول حقوق المرأه غالبا حول المساواه مع الرجل فی جمیع الحقوق على المستویین الفردی والاجتماعی، فضلاً عن حریه المرأه من جمیع القیود الاجتماعیه والفردیه. محمّد براده (1987 م.) وهو روائی مغربی یتناول فی روایاته قضایا المجتمع المغربی. ومن أهم روایاته فی هذا المجال روایه امرأه النسیان وهی موضوع دراستنا. نعتمد فی هذه الدراسه على المنهج الوصفی والتحلیلی لمعالجه قضیه المرأه وحقوقها فی الروایه. ویشیر بعض النتائج إلى أن الکاتب حاول تقدیم وجهه نظره المؤلمه عن المرأه فی المجتمع المغربی خلال کلمات شخصیه ف. ب؛ فقدت المرأه هویتها وعانت من الإلهاء والضیق النفسی الذی کانت تعیشه فی الداخل. یصوّر الکاتب التناقض بین المرأه الجدیده والمرأه التقلیدیه بالنسبه لنا، کما یصوّر لنا الطلاق وآلام المرأه المطلقه لأن الطلاق مخیف بالنسبه للمرأه لأنها تعتبر الطلاق عنوانا للعهر فی المجتمع. فانفصال المرأه عن الرجل یجعلها عاهره فی المجتمع وأعین أفراد الأسره. وهکذا یدافع الراوی عن حقوق المرأه وحریاتها وینتقد الشذوذ الجنسی فی مجتمعه وکذلک وجود الظلم والعنف فی المجتمع الذکوری.
دراسه روایه أهل الحمیدیه لنجیب الکیلانی علی ضوء منهج البنیویه التکوینیه لغولدمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۶
93 - 104
حوزههای تخصصی:
یعدّ غولدمان رائد البنیویه التکوینیه، أی التولیدیه، وهی عنده لا تُفهم بمعزل عن الزمان والمکان، وترتکز على المادیه الجدلیه والتاریخیه، مؤکده على دور البیئه والخلفیه الثقافیه والتاریخیه فی إنشاء أی عمل أو نظریه؛ ویعطی غولدمان التاریخ دورا محوریا فی البنیویه التکوینیه. بما أن نجیب الکیلانی (1931 1995م)، الذی اعتمدنا روایته، من أبرز الرواد الذین تناولوا قضایا أمتهم ومجتمعهم فی کتاباتهم، ولا سیما روایه أهل الحمیدیه ، فقد رأینا فیها تطابقا للبنیویه التکوینیه الغولدمانیه التی تحقّق وحده بین الشکل والمضمون للنص ذی البعد التاریخی مضیفه البعد الاجتماعی والنفسی على مبادئ البنیویه الشکلیه. نرى من خلال أحداث الروایه، أن الکاتب اعتمد على الظروف المؤاتیه وما یعیشه المجتمع المصری آنذاک من وقائع سیاسیه واجتماعیه. وعلى هذا الأساس، قمنا بدراسه هذه الروایه وفقا للمنهج الوصفی التحلیلی، نبین مدی انطباق خطوات المنهج الغولدمانی على الروایه. تهدف هذه الدراسه إلى معالجه وتطبیق البنیویه التکوینیه الغولدمانیه على روایه أهل الحمیدیه لنجیب الکیلانی؛ ومن هنا یقوم هذا البحث على عده محاور، منها: رؤیه العالم، والطبیعه المفارقاتیه، والوعی القائم، والوعی الممکن، والوعی الخاطئ. ومن أهم ما توصلت إلیه هذه الدراسه، یمکن الإشاره إلى أن مفاهیم ومرتکزات البنیویه التکوینیه الغولدمانیه حاضره فی طیات الروایه التی درسناها، فوعی الطبقه الاجتماعیه قد یتعارض مع رؤیه فئه أخرى، وکذلک أن الرؤیه المطروحه لیست رؤیه فردیه خاصه بالکاتب، ولیست رؤیه جماعیه موحّده للعالم بأسره، لکنها رؤیه جماعیه معینه انتمى إلیها الکاتب فکریا، کما أن الوعی القائم والممکن والخاطئ مشهود فی النص.
التحلیل السیمیائی للشخصیات فی شعر محمد الفیتوری المقاوم (الشخصیات السیاسیه والتراثیه والأدبیه نموذجاً)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۴
51 - 72
حوزههای تخصصی:
إنّ الشاعر السودانی المعاصر "محمد الفیتوری" من الشعراء الذین وظّفوا الشخصیات الثوریه لیصوّروا آلام مجتمعهم وآماله فضلاً عن تصویرهم لآلام جمیع الشعوب الحرّه وآمالهم. فقد استطاع الشاعر أن یخلق روحاً ملحمیه فی أشعاره، فاستخدم شخصیات مختلفه لیصوّر طموحاته فی العالم العربی. استلهم الشاعر شخصیات تتضمن رموزاً یکشف من خلالها مواقفه وما یعانیه من ظلم وعذاب مستهدفاً بذلک تفسیر واقع الأمه ومعالمها. فیهدف الشاعر من خلال توظیفه للشخصیات إلی تعمیق نظرته للقضایا الوطنیه والإنسانیه، ویبرز مشاعره أمام ظروف قاسیه یعیشها العالم العربی. تحاول هذه الدراسه من خلال المنهج الوصفی-التحلیلی وعلی ضوء التحلیل السیمیائی أن تبحث عن الشخصیات الثوریه فی شعر الفیتوری لیتمّ الکشف عن أهم الدلالات السیمیائیه التی یقصدها الشاعر من وراء هذه الشخصیات، ولتحقیق هذا المقصود نحدّد أسماء الشخصیات السیاسیه والتراثیه والأدبیه ثمّ نسلّط الضوء علی سماتها وأفعالها ودلالاتها فی النص الشعری، وهکذا تصبح هذه الشخصیات فی الأغلب علامات ورموزاً تحمل مدلولات متعدّده ویتجلّی فیها المعنی العمیق للنص الشعری. إنّ التعرّف علی السمات الرمزیه فی أسماء الشخصیات ودلالاتها، یلعب دوراً مهماً فی حفظ القیم والإنجازات الوطنیه، والشعبیه وتقویه روح الأمل . ومن أبرز هذه الشخصیات هو الإمام الخمینی (ره)، ونیلسون ماندللا وصلاح الدین الأیوبی وعنتره بن شدّاد وعبدالخالق محجوب والسلطان تاج الدین. یظهر لنا أنّ دراسه الشخصیات فی شعر الفیتوری ضروری ومهم لأنّ هذه الشخصیات لها دلالات عمیقه تؤثّر فی النفس الإنسانیه وتُثیر فی نفس المتلقّی أفکاراً کالرفض والتّمرد والثوره ضد الطغیان. إنّ ألفاظ الحدیقه والعصافیر والتراب و... فی شعره تتجلّی بدلالات مغایره ویوظّفها الشاعر لخدمه قضایا وطنیه، و تمثّل مفردات کالمطر والغاب والنهر والعاصفه، إراده أبناء الشعب الذی ناضل من أجل الحصول علی الحریه والسیاده علی أرضه. ومن النتائج التی قد توصّل البحث إلیها هی أنّ هذه الشخصیات عند الفیتوری، تحمل دلالات کالأمل، ومحاربه الظلم، والتحرّر، والدعوه إلی صحوه الشعب ومحاربه الاستعمار وکذلک توعیه الناس وحثّهم علی الدفاع عن عزّه الوطن وکرامته.
سوره یونس(ع)؛ دراسه صوتیه دلالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
إن الدراسات الأسلوبیه تنظر إلى النص الأدبی على أنه وحده متجانسه ومتلاحمه ولا یمکن عزل أجزائها بعضها عن بعض. وهذه المقاله تدرس سوره یونس A من منظارها الصوتی، وهو أحد مواضیع الدراسه الأسلوبیه وتهدف إلى کشف العلاقه بین الصوت والمعنى فی السوره ومدى التلاحم والتناغم بین الأصوات ودلالاتها. تعمدت الدراسه إلى المنهج الإحصائی فی کیفیه توزیع الأصوات الموجوده فی السوره وتحلیلها ودلالتها. واتّضح لنا أن التعبیر القرآنی وظّف الأصوات فی السوره تعبیراً یشعرنا بدلاله السیاق عن طریق إیحاءات الأصوات.ولوحظ أن لهذه السوره وحده ایقاعیه نوعاً ما، بحیث غلب علیها میلها إلى الأصوات المجهوره والشدیده، وأیضاً کثره تکرار الأصوات التی تتصف بالوضوح کأصوات المدّ واللین والأصوات البینیه، وهذا ما نراه مطّرداً فی الکلام العربی، وهی بذلک لم تخالف قواعد اللغه، وإنما سارت على خُطاها. وهذا الإیقاع المنتشر فی السوره سَلِس مَرِن رزین، وقلّما نراه تعلو نبره أصواته أو تخفى کثیراً جداً. جاءت الأصوات فیها متناسقه مع مضامین وغرض الآیات الوارده فیها، بحیث لا یمکن استبدال أصواتها بغیرها وتبقى الآیه على ما هی علیه من الدلاله والجمال.
احساس حقارت و سبک زندگی درکتاب الایام طه حسین (بررسی روان شناسانه بر اساس نظریه ی آلفرد آدلر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از آنجا که سال های اولیه زندگی و دوران کودکی و نوجوانی، نقش اساسی و مهمی را در شکل گیری صفات مختلف داشته و ساختمان شخصیتی هر فرد را که تابع وراثت، محیط، سبک زندگی و نحوه ی تعلیم و تربیتش می باشد را شکل می دهد، از این رو بررسی خاطرات یک فرد به خصوص در روان شناسی فردی آلفرد آدلر، دارای اهمیت بسیاری است؛ چرا که به انسانِ آگاه این قدرت و امکان را می دهد که با ارزیابی و بررسی زیرسازهای عاطفی آن، تا حد زیادی به زوایای پنهان بسیاری از رفتارهای شخص پی برده و چرایی آن ها را دریابد. مقاله ی پیش رو نیز با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی به بررسی کتاب ارزشمند «الایام» از این منظر پرداخته و دو اصل از اصول نظریه ی آلفرد آدلر یعنی «احساس حقارت» و «سبک زندگی» را با توجه به اهمیت آن ها در زندگی طه حسین، اساس کار خود قرار داده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که احساس ناخوشایند حقارت همیشه همراه طه حسین بوده و پیوسته او را رنجانده است. احساسی که سبب شد تا وی هنر نویسندگی خود را اینبار در الایامی به نمایش گذارد که بتواند به وسیله ی آن از بار برخی غم ها رهایی یابد؛ اما روحیه ی مبارزه طلبی و مقاومتی که طه با آن زاده شد، هرگز این اجازه را به وی نداد که قربانی نقص خویش شده و دنباله رو جهل و نادانی مردمی باشد که او را به سبب آفتی که داشت ناتوان از هر کاری می پنداشتند.
خوانش نشانه شناسی قصیده «ریتا أحبینی» محمود درویش بر اساس الگوی «مایکل ریفاتر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان و ادبیات عربی تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۵
122 - 145
حوزههای تخصصی:
الگوی نشانه شناسی ریفاتر از جمله اولین الگوهای نشانه شناسی است که به شکل ویژه به بررسی گونه ادبی شعر پرداخته است. در این روش، توانش ادبی خواننده و عکس العمل او نسبت به شعر بسیار مهم است و خوانش شعر در دو سطح اکتشافی و پس کنشانه انجام می گیرد. در سطح اول، معنا و روساخت متن بررسی می شود و در سطح دوم، با توجه به عناصر غیردستوری، ژرف ساخت متن و دلالت های زبانی، واکاوی می شوند. مقاومت و عشق، دو مضمون اصلی شعر محمود درویش است و او در این مضمون های شعری با استفاده از عناصر غیردستوری، دلالت های زبانی را پدید می آورد و مدلول و پیام اصلی خود را در ورای سطح ظاهری واژگان پنهان می سازد و آگاهانه ادراک مفهوم شعر را برای مخاطب به تأخیر می اندازد. پژوهش حاضر می کوشد با شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر مبانی نظریه نشانه شناسی شعر مایکل ریفاتر، به کشف انباشت ها و منظومه های توصیفی قصیده «ریتا أحبینی» بپردازد و با دریافت تداعی واژگان، ماتریس(قالب) ساختاری قصیده را برای خواننده بازگو کند. تبیین الگوی نشانه شناسی مایکل ریفاتر و تبیین بن مایه های ادبیات مقاومت در شعر محمود درویش و زوایای پنهان آن با به کارگیری الگوی نشانه شناسی، از اهداف این پژوهش است. ازجمله نتایج برآمده از خوانش پس کنشانه قصیده مذکور، بیانگر وجود دلالت های متعددی از واژه «ریتا» در نزد محمود درویش است که با مفهوم وطن در نزد وی درآمیخته و در نهایت به رمز فلسطین بدل گشته است و این گونه، مضمونی رمانتیک را در خدمت مفهوم مقاومت قرار داده است. تداعی های واژگانی این شعر در ماتریس ساختاری آن با ظرافت هر چه بیشتر، بازتاب یافته اند و تصویری از وضعیت فلسطین و دورنمای مقاومت را به نمایش گذاشته اند.
أسلوب المونتاج السینمائی فی شعر عدنان الصائغ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش در زبان و ادبیات عربی پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
119 - 134
حوزههای تخصصی:
قامت السینما منذ ظهورها بامتصاص جمیع الخطابات الأدبیه ومن ضمنها الخطاب الشعری. والأجمل أن یکون هذا التفاعل متقابلاً. فالشعر الحدیث اقتحم حدود الفنون الجمیله کالفن التشکیلی، والفنون السینمائیه ووسائلها التعبیریه کالکامیرا والسیناریو وبالأخص المونتاج. لذا کانت قصیده المونتاج الشعری ولیده الفن السابع والشعر معاً. ولأنَّ تقنیه المونتاج تمثّل نقطه مضیئه ومتمیّزه فی تطوّر بنیه القصیده المعاصره، فقد قمنا هنا بالترکیز على الأسلوب المونتاجی فی القصیده الحداثیه القائمه على المونتاج السینمائی وأصوله، الذی یعنی القص واللصق للقطات وضم الصور المتلاحقه أو ضم اللقطات التی تکون منعدمه الصله لغرض معیّن، حیث یقوم الشاعر المعاصر بقص ولصق صوره الشعریه المختلفه بصوره أبیات تأتی أشطرها بالتوالی لتعبّر عن فکره ممیزه، وکأنما فیلم ممنتج یُظهر لنا فکرته الأساسیه من القصیده بعد صدم اللقطات الشعریه ببعضها، وبهذا یرفع مستوى القارئ إلى متفرّج. ومن بین هؤلاء الشعراء المعاصرین، تم اختیار الشاعر عدنان الصائغ، حیث رفد قصائده بکثیر من الأسالیب السینمائیه ومن ضمنها أسلوب المونتاج الشعری لیُشهدنا على الأحداث التی تمرّ فی وطنه من ظلم وأسى ولیضع المتلقی أمام مشهد بصری. هذه الدراسه تسعى من خلال المنهج الوصفی التحلیلی إلى الکشف عن مدى إفاده القصیده المعاصره من کشوفات السینما، وقد وقع الاختیار على تقنیه المونتاج لدورها وفاعلیتها فی النص الشعری. وقد قمنا بمقاربه المونتاج السینمائی فی عدد من النصوص الشعریه للصائغ وتحلیلها تحلیلاً فنیّاً یکشف عن براعه الشاعر وانفتاحه على هذه التقنیه السینمائیه. ومما توصّلت إلیه هذه الدراسه هو الکشف عن دور المونتاج السینمائی فی تحویل الصوره الشعریه إلى صوره بصریه؛ ومن خلال هذا الأسلوب قد تمکّن الشاعر من إیصال فکرته إلى المتلقی، کما ساهم المونتاج السینمائی فی تعمیق المعنى السردی فی الأشعار، ورفع القصیده من سطحیه الأسالیب إلى الأسلوب الراقی والانتقال من موضوع لآخر من خلال اللقطات المتماثله والتقطیع الذی یتمیّز به المونتاج السینمائی.
الجمل المتوازیه السابکه للنص فی حکایه «عاشور الناجی»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تتحقق نصیه النص من خلال سبعه معاییر أولها: السبک الذی یضمن استمراریه النص وله أدوات منها: التکرار والتضام وأدوات الربط والإحاله والتوازی، والتوازی إما أن یکون فی المبنى من جهه الموسیقى والنحو معا وإما أن یکون فی التعبیر من جهه النحو فحسب، والتوازی بنوعیه قطب الرحى فی هذا البحث الذی تمت معالجته فی حکایه «عاشور الناجی» المختاره من ملحمه «الحرافیش» لنجیب محفوظ. وقد اعتمد الباحثون فی هذا البحث المنهجَ الوصفی التحلیلی ورکزوا على حکایه «عاشور الناجی»کجزء من الحرافیش، کما اعتمدوا المنهج الاجتماعی أیضاً؛ لأن المجتمع الذی یعیش فیه نجیب محفوظ قد أثّر فی اختیار أسلوبه. وتأتی أهمیه هذا البحث من أن التوازی لایزال مجهولاً أمام القارئ باعتباره مؤشراً للسبک النصی على الرغم من أنه یؤثر فی مستویات متعدده إما بخلق نغمات منظمه وإما بإنشاء نظم نحوی فی النص؛ وبذلک یساعد التوازی على بقاء أجزاء النص فی ذاکره القارئ، ویربط هذه الأجزاء کحلقات متصله بعضها مع بعض فی ذهنه یقوى تأثیر النص فی نفس المتلقی. أمّا أهم النتائج التی توصل إلیها البحث فهی أن التوازی بنوعیه المبانی والتعبیر موجود فی هذه الروایه، بید أن توازی المبانی أقل من توازی التعبیر وذلک بسبب الموسیقى التی تتبلور فیها فتؤثر فی تماسک النص. کما أنّ التعابیر النحویه المتوازیه أسهمت فی خلق أثر متسق ومنسجم فالسبک المنتج من هذا التوازی یؤدی دور مرآه لجأ إلیها محفوظ لتقدیم الخسائر الاجتماعیه النابعه عن سوء إداره الحکومه.
اصالت ایرانی برخی از حکمت های اخلاقی گمنام در کتاب العقد الفرید(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه نقد ادب عربی دوره ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۴ شماره ۱۱ (پیاپی ۶۹)
121-143 صفحه
حوزههای تخصصی:
بخش مهمی از حکمت های اخلاقی ایران باستان به زبان عربی، ترجمه و در منابع عربی حفظ شده است. این حکمت ها از راه های گوناگون از جمله آثار نویسندگان ایرانی مانند ابن مقفع و ثعالبی به ادب و فرهنگ عربی نفوذ کرده و به تدریج، هویت اصلی و ایرانی آن از بین رفته است . این مقاله به بررسی برخی از حکمت ها که نام گوینده آن در گذر زمان بنا به دلایل گوناگون حذف گردیده و اصالت ایرانی آن در فرهنگ عربی مغفول مانده، میپردازد. به علت فراوانی منابع عربی در این زمینه، پژوهش حاضر به کتاب العقد الفرید، اثر ارجمند ابن عبدربه(متوفی 328 ق) محدود شد؛ این کتاب به مثابه گنجینه ادب شرق، دربردارنده بسیاری از حکمت های اخلاقی ایرانیان است که به صورت پراکنده در لابه لای کتاب آمده است. پاره ای از این سخنان از کتاب مذکور، گردآوری شد و با تکیه بر منابع معتبر عربی و فارسی و مؤلفه های فرهنگی، اجتماعی، محیطی و غیره توصیف و تحلیل گردید تا مالکیت معنوی آن، دوباره به حکیمان و پادشاهان دوره باستان همچون بزرگمهر، اردشیر، انوشیروان و غیره بازگردانده شود.