فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۲٬۶۷۱ مورد.
خودباری (2)
منبع:
مبلغان ۱۳۸۶ شماره ۹۹
سیره ی تبلیغی رسول اعظم(ص)/قسمت پایانی(1)
منبع:
نامه جامعه ۱۳۸۶ شماره ۳۴
حوزههای تخصصی:
اخلاق و عرفان اسلامى از دیدگاه استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۳
حوزههای تخصصی:
از جمله ویژگیهای عبادالرحمان این است که، ایشان به آیات الهی کاملاً دل میسپارند و پیرامون آن تأمّل و تفکر میکنند، و همچون کوران و کران با آن مواجه نمیشوند. در مقابل، مشرکان وقتی با آیات الهی مواجه میشوند، چنان کور و کرند که با وجود برخورداری از چشم و گوش ظاهری، نه آنها را میبینند و نه میشنوند. اینان چشم و گوش ظاهری دارند، اما از چشم و گوش باطنی بیبهرهاند. علاوه بر این دو گروه، برخی از مؤمنان گاهی در مواجهه با آیات الهی یا سخنان حکیمانه، احساس کسالت و بیحوصلگی میکنند و در مقابل، علاقه به لغو از خود نشان میدهند. علت این امر این است که آنان اولاً، نفس و دل خود را خوب تربیت نکردهاند. ثانیا، دل به سمتوسویی متمایل میشود که بدان علاقه دارد. از اینرو، در نماز حضور قلب و به هنگام مطالعه، تمرکز کافی ندارند، و در مجموع، مالک فکر و احساس خود نیستند.
با تربیت فکر و دل، دلسپاری به آیات الهی، و تأمّل و تدبّر در آنها، میتوان نشانههای عبادالرحمان را در خود زنده کرد.
اخلاق و عرفان اسلامى از دیدگاه استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۴
حوزههای تخصصی:
در قرآن کریم، مجموعههایی از آیات وجود دارند که صفات ممدوح و مطلوبی را تحت عناوین خاصی ذکر کردهاند; از جمله آنها برخی آیات است که صفات عبادالرحمان را برشمردهاند.
«تواضع» از جمله صفاتی است که برای عبادالرحمان ذکر شده است. این صفت، با عبودیت پروردگار تناسب تام دارد. در مقابل تواضع، «تکبّر» قرار دارد که قرآن آن را موجب رانده شدن ابلیس از درگاه خداوند برشمرده است. در کتابهای اخلاقی، «تواضع» جزو صفات حمیده ذکر شده و در کتابهای منطقی هم آن را به عنوان «آراء محموده» جزو مقدّمات قیاس میپذیرند; چراکه نزد همه عقلا پذیرفته شده است.
اما ملاک واقعی ارزشمندی تواضع تأثیر آن در تقرّب انسان به خداست، نه پذیرش و خواست مردم. راه تقرّب به خدا هم تنها عبودیت پروردگار است.
عوامل دین گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۶
حوزههای تخصصی:
دین گریزی و گرایش جوانان به فرهنگ غرب همواره دغدغه هایی را برای رهبران دینی، دین داران و خانواده های متدین به وجود آورده و تهدیدی برای نسل جوان محسوب می شود.
این پدیده در سده های اخیر، به ویژه در قرن بیستم، بخش عظیمی از جهان را فرا گرفت و حتی موجب به وجود آمدن مکاتب فلسفی الحادی و ایدئولوژی های دین ستیز یا دین گریز گردید. اما چرا انسان که ذاتاً مشتاق دین است و فطرت او با درون مایه های دین پیوند تکوینی دارد، به دین گریزی روی می آورد و چرا دین گریزی در نسل جوان، نمود بیشتری دارد؟
در پاسخ، باید گفت: در دین الهی هیچ عنصر گریزاننده وجود ندارد; اگر انسان ها به دریافت معارف دینی و درک صحیح از دین حق نایل آیند، هرگز از دین نمی گریزند. افزون بر این، عقل و عشق ـ هر دو ـ در متن دین جای دارند. دین هم ذهن و خرد انسان را تغذیه می کند و هم به دل آدمی حیات، حرکت و نشاط می بخشد. بنابراین، علت دین گریزی را باید در خارج از قلمرو دین حق و آموزه های دینی جستوجو کرد. بدون تردید، عوامل متعددی در بروز دین گریزی نقش دارند که در این نوشتار به بخشی از آنها اشاره می گردد.
تولی و تبری در منابع دینی
منبع:
مبلغان ۱۳۸۶ شماره ۹۴
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام امام شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
اخلاق و عرفان اسلامى از دیدگاه استاد مصباح یزدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۱۸
حوزههای تخصصی:
پنجمین ویژگى عبادالرحمان «انفاق متعادل» است، به گونهاى که نه اسراف و افراطى در آن صورت بگیرد و نه بخل و تفریط. این مفهوم امروزه به عنوان «اقتصاد» معروف است و حتى در کتب روایى نیز بابى بدان اختصاص یافته است.
رعایت تعادل در همه امور پسندیده و حتى حکم عقل و بلکه نقل است؛ چنانکه در روایات به این موضوع اشاره شده است: «خیرالامور اوسطها». بنابراین، اختصاصى به انفاق ندارد، بلکه همه عبادات واجب و مستحب را شامل مىشود. عدم رعایت تعادل در انفاق، طبق برداشت از آیه شریفه مورد بحث (فرقان: 67) حرام است و در مقابل، رعایت آن واجب؛ اما هر یک از این دو داراى مراتبى هستند. مؤمن واقعى کسى است که سر بر فرمان مولا دارد و هرچه را او حکم براند اطاعات کند؛ نه گامى پیش نهد و نه گامى پس.
تمام مکاتب اخلاقى، به ویژه اسلام، به نوعى بر اعتدال و رعایت حدّ وسط صحّه گذاشته و بدان توصیه کردهاند. از انجام امور ـ واجب یا مستحب ـ توجه به تکالیف و وظایف متزاحم لازم است؛ چراکه گاهى پرداختن بیش از حد به یک وظیفه موجب بازماندن از وظیفهاى مهمتر مىشود.