ابلاغ دین خدا، بیان و تفسیر احکام و معارف آن، اصلىترین وظیفه انبیاء است که به هیچ عنوانى ساقط نمىشود و با توجه به اینکه تحقق فرمانهاى الهى و ایجاد زمینه رشد و تعالى انسانها، و برقرارى عدل و دفع ظلم و شرک از طریق تشکیل حکومت امکانپذیر است، حکومتخواهى از اهداف انبیاء و اوصیاء آنان به شمار مىرود ولى مشروط به اقبال عمومى و پذیرش دعوت از جانب مردم مىباشد. امام حسین (ع) نیز به عنوان یکى از اوصیاى پیامبر (ص) در این مسیر حرکت کرد.
نویسنده در این مقاله، با ذکر شواهد تاریخى تلاش کرده تا اثبات نماید امام حسین (ع) همواره به وظیفه تشکیل حکومت توجه داشت و در سخنرانىها و برخى جلسات، ضمن اعتراض به غاصبان حکومت و خلافت، اهلبیت را تنها شایستگان خلافت معرفى مىنمود و ضمن خوددارى از بیعتبا یزید در زمان معاویه و استوارى بر این نظر پس از مرگ او، بر شایستگى و بر حق بودن خود براى تصدى خلافت تاکید مىکرد. حضرت در این راستا براى به دست آوردن حکومت اقداماتى همچون خوددارى از بیعتبا یزید، هجرت از مکه به مدینه، علنى کردن مخالفت، دعوت مردم به تبعیت از خود، اجابت دعوت کوفیان و حرکتبه سوى کوفه را انجام داد و پس از پیمانشکنى کوفیان و روبهرو شدن با سختگیرى سپاهیان دشمن، مرگ افتخارآمیز را در برابر تسلیم ذلیلانه اختیار نمود.
در این مقاله ابتدا مفهوم منافع ملى و متغیرهاى مؤثر بر این مفهوم مورد ارزیابى قرار گرفته است. در ادامه منابع مؤثر بر شکلگیرى اهداف سیاست خارجى از لحاظ نظرى و نیز در مورد خاص، جمهورى اسلامى ایران، مورد مطالعه قرار گرفته است. پس از آن، با طرح دیدگاههاى مختلف درباره اهداف سیاست خارجى کشور، عوامل و منابع مؤثر بر شکلگیرى این اهداف را بررسى نموده است و با طرح سؤالاتى در زمینه قابلیتها و توانایىهاى سیاسى، اقتصادى و فرهنگى ج.ا.ایران، به ارزیابى میزان انطباق این اهداف با توانایىها و قابلیتهاى ملى پرداخته شده است.
مقاله حاضر چکیده پژوهشى است که به منظور تهیه متن درسى براى درس «دیپلماسى و رفتار سیاسى در اسلام» مقطع کارشناسى علوم سیاسى در دانشگاه باقرالعلوم(ع) انجام شده است. پرسش اساسى پژوهش این است که آیا مىتوان از دیپلماسى اسلامى سخن گفت؟ اصول، مبانى و ویژگىهاى این دیپلماسى چیست؟ از پرسشهاى مزبور در سه بخش و طى فصول متعددى بحث شده است. قسمت نخست این پژوهش که در این شماره فصلنامه تقدیم مىگردد، تمهیدى است براى مباحث بعدى و عناصر اصلى دیپلماسى اسلامى را به بحث مىگذارد و مباحث آن، بررسى مسأله نمایندگى سیاسى، مصونیت نمایندگان و معاهدات بین المللى از دیدگاه اسلام است.