فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۴۱ تا ۴۶۰ مورد از کل ۱٬۰۶۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این مقاله تلاش بر آن است تا با استفاده از نظریه بهینگی با رویکردی هم زمانی به تحلیل و توصیف فرایند غلت سازی در زبان کردی (گویش کلهری) پرداخته شود. در این مقاله نشان داده می شود که محدودیت [REL-const] که در بسیاری از زبان های دنیا (همانند زبان های نیجر کنگو) از رتبه بالایی در چینش محدودیت ها برخوردار است، در گویش کلهری رتبه پایینی را به خود اختصاص می دهد. در این مقاله همچنین، استدلال می شود که غلت سازی در زبان کردی علاوه بر واکه های افراشته، بر واکه های غیرافراشته مانند /e/ نیز اعمال می شود؛ بنابراین، افراشتگی V1برای غلت سازی در گویش کلهری، برخلاف بسیاری از زبان های دنیا، شرط اساسی و تعیین کننده نیست. همچنین، نشان داده می شود که شرط افراشتگی خروجی دستگاه واجی تخطی ناپذیر نیست؛ یعنی خروجی دستگاه واجی این گویش در شرایط و جایگاه خاص خود، هم می تواند افراشته باشد، مانند /y/ و هم می تواند غیرافراشته باشد، همانند /Y/.
زبان و لهجه
منبع:
مهرسال سوم ۱۳۱۴ شماره ۱
حوزههای تخصصی:
تأثیر تماس زبانی بر ویژگی های صرفی و نحوی گویش تاتی رودبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاتی رودبار از گویش های تاتی است که در بخش هایی از شهرستان رودبار در استان گیلان تکلم می شود. استیلو تاتی رودبار را در گروه تاتیک قرار داده که تمام گویش های تاتی، تالشی، وفسی، الویری و ویدری را در بر می گیرد اما آنها را در حال تغییر به زبان گیلکی، از گروه زبان های کرانه جنوبی دریای خزر دانسته است. در این مقاله با ذکر شواهدی از ویژگی های صرفی و نحوی تاتی رودبار، تفاوت های این گویش با دیگر گویش های تاتی و علت تغییر کنونی آن به نفع گویش گیلکی مورد بررسی قرار گرفته است. از میان گونه های تاتی رودبار، گونة جوبُنی برای تحقیق انتخاب شده است. روستای جوبُن در دهستان رستم آباد جنوبی در بخش مرکزی شهرستان رودبار در استان گیلان قرار دارد. بررسی داده ها نشان می دهد که این گونه در صرف و نحو با دیگر گونه های تاتی متفاوت است.
بست چاکنایی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چیستیِ بست یا انسداد چاکنایی در زبان فارسی همواره محل بحث و اختلاف نظر بوده است؛ برخی آن را جزءِ واج های زبان فارسی می دانند و برخی آن را واج به شمار نمی آورند. پژوهش پیشِ رو کوششی برای برطرف نمودن این اختلافِ نظرها و ابهام هاست. با این هدف، بست چاکنایی در واژه ها و بافت های گوناگون سبک رسمیِ زبان فارسی بررسی شد و فرایندهای واجی و محدودیت های تأثیرگذار بر رخداد و عدم رخداد این همخوان در واژه ها و بافت های گوناگون ارائه گردید. روش این مقاله توصیفی- تحلیلی در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 2004 /1993) است. البته پیش از ورود به تحلیل های نظریه بهینگی مراحل اشتقاق این فرایندها و تعامل آنها با هم بررسی شد. نتایج کلی این پژوهش نشان می دهد که بست چاکنایی فقط به عنوان تلفظِ دو نویسه «همزه» (ء) و «ع» در وام واژه های عربیِ واج به شمار می رود. این همخوان در بقیه موارد آواست و وظیفه آن پُرکردن آغازه هجا در ابتدا و میان واژه است.
توصیف دستگاه واجی گویش دلواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستگاه واجی گویش دلواری دارای 23 هم خوان و 9 واکه (6 ساده و 3 مرکب) و آرایش واجی CV(C)(C) است. این گویش فاقد انسدادی ملازی واک دار /G/ است و این هم خوان به صورت /k/ ، /γ/ و /x/ در واژه های این گویش ظاهر می شود. در میان فرایندهای مهم واجی، می توان این فرایندها را نام برد: الف تضعیف: /b , v , f/ ← [w] ؛ /δ/ ←/d/ ؛ و /h/ ← /x/؛ ب تقویت (بر روی واژه هایی از ریشة زبان پهلوی): /b/ ← /w/ ؛ /p/ ← /f/ که در آغاز هجا رخ می دهد؛ ج. درج /t/ پس از /š/ پایانی؛ د تبدیل /r/ و /L/ ؛ ه حذف /h/ و /n/ پایانی؛ و دگرگونی واکه ای /u/ ← /i/ ، /u/ ← /ā/ ، /e/ ←/a/ ، /e/ ، /ā/ ← /a/ ؛ ز تغییر هجاهای /āb/ ، /ab/ و /af/ به /ow/ در نتیجة دو فرایند تضعیف و هم گونی؛ ح تغییر ساختار هجاهای اسم های مصغر و حذف برخی واج ها
بررسی واژه بست های ضمیری گویش مزینانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به توصیف و تبیین ویژگی های واژنحوی واژه بست های ضمیری گویش مزینان، از توابع شهرستان سبزوار، می پردازد. طبق این بررسی، واژه بست های ضمیری گویش مزینانی در مجاورت بلافصل فعل ظاهر شده و برخلاف فارسی معیار به تکواژهای امر، نهی، و نفی و سازه های نحوی در نقش مفعول مستقیم و غیرمستقیم نیز می پیوندند. همچنین، این عناصر بدون استفاده از ادات نقش نما در نقش های نحوی غیرصریح مانند حالت های به ای، ازی، و برایی ظاهر می شوند. مضافاً، چگونگی اختصاص حالت دستوری در ساخت های دومفعولی گویش مزینانی در چارچوب فرضیه انشقاق پوسته فعلی بررسی و این نتیجه حاصل شد که به لحاظ تاریخی، حوزه عملکرد واژه بست های ضمیری، به نفع ساخت های اضافی، از حوزه بند و جمله به حوزه گروه فعلی کاهش یافته است.
بررسی اجمالی گویش کرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارسی کرمان
حوزههای تخصصی:
توصیف و تحلیل کانونی سازی گسسته در زبان گیلکی (گویش اشکورات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در ساخت کانونی سازی گسسته، یک سازه واحد زیرساختی مانند ساخت ملکی گسسته شده و بخشی از آن پیش آیند و بخشی دیگر ابقا می شود. این ساخت را می توان براساس اینکه هسته (سازه کانونی) از درون بند پایه یا بند پیرو حرکت کرده، به دو نوع کوتاه و بلند تقسیم کرد. سازه پیش آیند دارای مشخصه کانون و تقابل است و تکیه زیروبمی نیز روی آن قرار دارد. تبعیت از جزیره و اصل کوتاه ترین حرکت، عدم گسستگی متمم حرف اضافه، همبستگی بین پاره جمله ها و ساز ه های پیش آیند، و پیش آیند شدن بخشی از یک اصطلاح-پاره از مهم ترین ویژگی های نحوی این ساخت هستند و تمام آنها مؤید تحلیل حرکت اند. در این ساخت، هسته گروه کانون واقع در بالای گروه زمان دارای مشخصه کانون تعبیرناپذیر است. پس از بازبینی مشخصه مزبور از طریق تطابق، مشخصه [EPP] سبب حرکت غیرموضوع سازه کانونی می شود. در مقالة حاضر ساخت فوق و فرایندهای آن در زبان گیلکی (گویش اشکورات) مورد توصیف قرار می گیرد.
زبان و فرهنگ ماچیان
حوزههای تخصصی:
توصیف و تحلیل فرآیندهای واجی گویش گالشی: رویکرد بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، توصیف و تحلیل فرایندهای واجی کشش جبرانی، حذف، تضعیف، ارتقاء واکه ای و قلب در گویش گالشی اشکور است. چهارچوب نظری این پژوهش، واج شناسی بهینگی است. به همین منظور، با ده گویشور، هرکدام به مدتِ یک ساعت گفت وگو شده و داده ها گرد آوری شده اند. افزون بر این، نگارنده خود، گویشور بومی است. داده ها برمبنای الفبای آوانگار بین المللی IPA آوانویسی شده و روش تحقیق نیز توصیفی تحلیلی بوده است. در گویش گالشی، حذف همخوان های چاکنایی //h, ? در واژه های دو هجایی در ساخت های هجایی cvc.cv(c)رخ می دهد و منجربه کشش جبرانی واکه در هجای اول می شود. فرایند حذف همخوان /t/ و /d/ به عنوان عضو دوم خوشه یا توالی همخوان ها، حذف همخوان واک دار پایانی پس از واکه های کشیده رخ می دهد، در فرایند تضعیف تبدیل همخوان /b/ به [v] و/q/ به [X] رخ می دهد و در فرایند ارتقاء واکه ای، واکه افتاده /e/ به واکه افراشته] [i تبدیل می شود. در فرایند قلب نیز در واژه های «مدرسه، کبریت، تاکسی» دیده می شود. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که فرایند تضعیف و حذف در این گویش دارای بیشترین بسامد و فرایند قلب دارای کمترین بسامد است.
A Description of Derivational Affixes in Sarhaddi Balochi of Granchin(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Sarhaddi Balochi dialect, a language variety of Western (Rakhshani) Balochi, employs derivation through affixation as one of its word formation processes. The purpose of this article is to present a synchronic description of the way(s) different derivational affixes function in making complex words in Sarhaddi Balochi as spoken in Granchin[1] district located about 35Kms to the southeast of Khash in Sistan and Baluchestan Province of The Islamic Republic of Iran. The linguistic corpus was gathered through fieldwork. The data were collected from the free speech of 10 uneducated native speakers including 5 males and 5 females of about 5o-80 year old living in Granchin with various social backgrounds. The findings of the research signify that complex words of this dialect are derived via derivational prefixes, infixes and suffixes, among which derivational suffixes are more active or productive. The research also shows that the main derivatives of this dialect are derived verbs, derived nouns, derived adjectives, and derived adverbs.
گونة کلام و حرکت در چکیده ها: بررسی مقابله ای پایان نامه های دو رشتة آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان و آموزش زبان انگلیسی
حوزههای تخصصی:
پژوهش های متعددی اثبات کرده اند که هر متن می تواند بیانگر طرز تفکر نویسنده، الگوهای غالب سازماندهی و نیز گونة کلام (Genre) باشد. مفهوم گونة کلام و کاربرد آن در آموزش و یادگیری زبان در دهه های اخیر مورد توجه قرار گرفته است و بسیاری از متون علمی و قسمت های مختلف آن ها از دیدگاه گونة کلام، حرکت ها (Moves) و الگوهای سازماندهی (Organizational patterns) بررسی شده اند. با توجه به اینکه چکیده در مقالات علمی و پایان نامه های دانشگاهی یکی از قسمت های مهم و تأثیرگذار به شمار می رود، بررسی چکیده از دیدگاه گونة کلام و الگوهای حرکت همواره مورد توجه زبان شناسان بوده است. بنابراین، شناسایی و تسلط بر ساختار متنی و بلاغی چکیده ها می تواند مفید و راهگشا باشد. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی و مقایسة گونة کلام، حرکت ها و ساختار بلاغی چکیدة پایان نامه های کارشناسی ارشد در دو رشتة آموزش زبان انگلیسی و آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان پرداخته است. بدین منظور، تعداد 80 چکیده (40 چکیده از هر رشته) از دو رشتة یادشده از بین پایان نامه های ارائه شده بین سال های 2008 تا 2013 میلادی در دانشگاه علامه طباطبائی انتخاب شدند. سپس، حرکت ها، سازماندهی متنی و ساختار بلاغی هر چکیده بر اساس مدل پنج حرکتی هایلند (2000م.) (Hyland""s five-move model, 2000) بررسی شد. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که بین چکیده های پایان نامه های این دو رشته از لحاظ حرکت و الگوهای سازماندهی تفاوت چشمگیری وجود دارد. همچنین، مشخص شد که در اکثر موارد، حرکت نتیجه گیری (Conclusion move) (حرکت 5 هایلند) در چکیده های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان وجود ندارد. یکی دیگر از تفاوت های برجسته دربارة الگوی مرتب سازی مجدد و تکرار چند حرکت بود که در میان چکیده های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان بسیار به چشم می خورد، در حالی که این نکته در چکیده های آموزش زبان انگلیسی وجود نداشت. با استناد به این یافته ها، می توان نتیجه گرفت که چکیده های پایان نامه های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان در مقایسه با چکیده های آموزش زبان انگلیسی از مدل خاصی تبعیت نمی کنند و از نظر گونه ای حرکتی با چکیده های آموزش زبان انگلیسی متفاوت هستند. یافته های این پژوهش در بر دارندة ایده ها و پیشنهادهایی برای دانشجویان و مدرسان هر دو رشته، مدرسان انگلیسی/ فارسی با اهداف ویژه، نویسندگان و طراحان کتب درسی و نیز پژوهشگران است.
ساخت افعال گویش مزینانی: پلی از پهلوی به فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با رویکردی توصیفی انتقادی و هدف ثبت و ضبط ویژگی های ساختواژی باستانی افعال گویش فارسی مزینانی (سبزوار- خراسان رضوی) صورت گرفت. در این بررسی، ساختمان درونی افعال حال ساده و وجه التزامی آن، ماضی ساده، ماضی نقلی، منشأ و حضور «است» در صیغگان آن و نیز آینده ساده توصیف شده و در برخی موارد با نظیر خود در زبان فارسی میانه مقایسه گشت و این نتایج حاصل شد: الف) شناسه های فاعلی این گویش همبستگی بیشتری با نظیر خود در فارسی میانه نشان می دهند تا فارسی معیار؛ ب) ساخت ماضی ساده نیز به دو شیوه، یکسان با معیار و متفاوت با آن، به چشم می خورد؛ ج) ساخت ماضی نقلی امروز، هم در این گویش و هم در معیار، بازمانده ی تلفیقی از دو سازوکار نقلی سازی در دوره ی میانه تلقی و ساختار درونی آن به صورت «صفت مفعولی + تکواژ نمود ماضی نقلی + شناسه فاعلی» قلمداد شد؛ د) در مجموع، رفتارهای دوگانه ی پیش گفته و نتایج مذکور یادآور «فرضیه ی اکتساب دوگانه» هاوکینز بوده و حاکی از حالت بینابین این گویش در مقایسه با فارسی معاصر و میانه است. مضافاَ، رد پایی نیز از نظام مطابقه ای ارگتیو دیده شده که صرفاَ با یک فعل، اما، هم در زمان حال و هم گذشته، تولید می شوند.