فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۶۱ تا ۳۸۰ مورد از کل ۲٬۰۳۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
در فرایند آموزش زبان های خارجی، عواملی گوناگون بر میزان موفقیت زبان آموزان اثر می گذارند که شناخت کافی آن ها، بر فرایند یاد دهی/ یادگیری و به دنبال آن، کیفیت آموزش اثر می گذارد. یکی از عواملی که در این حوزه، همواره دغدغه هایی فراوان ایجاد کرده، تأثیر سن بر میزان یادگیری زبان های خارجی است؛ بدین شرح که همواره این سؤال در ذهن زبان آموزان و مدرسان مطرح بوده است که با افزایش سن، توانایی یادگیری زبان خارجی، کم می شود یا افزایش می یابد؛ بر این اساس، در مقاله حاضر، رابطه میان سن فراگیر به عنوان یک متغیر با میزان موفقیت در فرایند یادگیری زبان خارجی را بررسی کرده ایم. مطالعه ارتباط سن با فرایندهای یادگیری زبان خارجی (با توجه به یادگیری تلفظ، دستور زبان، واژگان و مهارت های زبانی) و نیز عوامل فیزیولوژیک در زبان آموزان، بیانگر این مطلب است که بین افزایش سن با میزان تسلط و یادگیری فرایندهای زبان خارجی، هم بستگی ای منفی و معنا دار وجود دارد که بر فرایند یادگیری زبان خارجی اثر می گذارد؛ بنابراین، در نظر گرفتن سن مناسب برای آموزش زبان، افزایش کارآیی نظام آموزش زبان های خارجی را به دنبال دارد.
معلوم یا مجهول؟ عوامل مؤثر در انتخاب ساختار جمله در زبان دوم
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی میزان آگاهی فراگیران انگلیسی از تاثیر «نقش پذیرنده ها» به عنوان یک عامل مهم در ساختار جملات انگلیسی می پردازد. در زبان انگلیسی آرایش جملات به گونه ای است که نقش پذیرنده های «عامل»و «تجربه گر» بر دیگر نقش پذیرنده ها تقدم دارند و این مساله به نوبه خود بر توالی واژه ها در جمله اثر می گذارد. بدین معنا که یک انگلیسی زبان ترجیح می دهد این دو نقش پذیرنده را در جایگاه فاعل جمله بکار ببرد. این الویت تا حدی است که حتی یک انگلیسی زبان ترجیح می دهد جمله معلوم را مجهول کرده و به این وسیله نقش پذیرنده های «عامل» و «تجربه گر» را به عنوان فاعل جمله بکار ببرد. جهت بررسی این امر در زبان دوم‘ اطلاعات مربوطه از طریق چهارآزمون از فراگیران انگلیسی که زبان مادری ایشان فارسی و دارای بسندگی زبان پیشرفته ای می باشند جمع آوری شد. نتایج حاصله حاکی از آن است که این فراگیران از تاثیرنقش پذیرنده ها بر آرایش جملات آگاه می باشند. در پایان ‘ این مقاله به بررسی ارتباط این یافته ها با دیدگاه های مختلفی که در مورد دست آورد نهایی در فراگیری زبان دوم وجود دارد بپردازد.
مطالعة رابطة شناخت و فرهنگ و سیر تحول آنها در متدهای آموزش زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در گستره آموزش زبان، استفاده از «شناخت» و «فرهنگ»، به عنوان دو عنصر جدا ناشدنی از زبان، غیرقابل انکار است. به بیان دیگر هر شخص برای برقراری ارتباطی مؤثر با زبان بیگانه،نیازمند بهرهمندی کافی از بار شناختی و فرهنگی از آن زبان است. در محدوده این مقاله، سعی داریم به بررسی مقوله «شناخت» و «فرهنگ»، ارتباط میان این دو مفهوم و چگونگی تحول آنها در طول تاریخ آموزش زبان، به ویژه زبان فرانسه، بپردازیم. هدف ما در این مقاله این است تا با بررسی تحلیلی متون به کار رفته در روشهای آموزش زبان فرانسه، از رویکرد سنتی تا رویکرد کنشی، به سیر تحول این دو مفهوم برسیم. با بررسی این متون به این نکته هم پی میبریم که همزمان با تحول مفهوم شناخت از مفهومی ساختارگرایانه به مفهومی کنشی، مفهوم فرهنگ نیز از فرهنگ خاص و نخبه به فرهنگ عام و روزمره تحول یافته و راه را برای گذر از دیدگاه بینافرهنگی به دیدگاه همفرهنگی باز کرده است. در واقع، همکنشی فرهنگ و شناخت در روشهای آموزشی زبان، همواره با تحول دیدگاههای اجتماعی، فلسفی و همچنین تحول فناوری پیوند دارد.
هندسه ی زبانی سوره ی حمد
حوزههای تخصصی:
سخن از ساختار زبانی سوره ی حمد جدا از مسایل گسترده ی تفسیری که در تاریخ فرهنگ دینی پررنگ و ارج است، جستاری روش مند را با رویکردهای نوین در حوزه ی زبان و ادب ارایه می نماید. خاستگاه این روش همان جایی است که به جای تفصیل، اجمال را برمی گزیند و به جای ساختارهای انتزاعی و ذهنی از هندسه ی حسی و عینی پرده برمی دارد؛ یعنی بنای این نوشتار بر اساس طرحی از سه حوزه ی سپاس و ستایش و نیایش است که قطعاً در ساختار زبانی سوره ی حمد دیدنی و آموختنی است. بی گمان با روشن شدن پیکره ی زبانی سوره ی حمد دلایل برتری و نیکومنظری این سوره و پایگاه آن در گفتمان دین مدارانه و نقش بی بدیلش در راز و نیاز و نماز آشکارتر می گردد. نخستین تجلی گاه این هندسه ی زبانی در آیه ی تسمیت یا بسم اﷲ الرّحمن الرّحیم است که سپاس یزدان با نیایش درهم می آمیزد و گفتار و رفتار دین باوران را سامان می بخشد. شش درنگ این مقاله همه پیرامون شرح سه ضلع اثرگذار در بافتار معنایی و زبانی سوره ی حمد است که یک به یک در چهارچوب اندوخته های زبان عرفان و عرفان زبان از راه می رسند و ادب پژوهان را مخاطب خویش قرار می دهند.
بررسی شیوه های ترجمه عبارتهای طنزآمیز در زیرنویس انگلیسی مجموعه های طنز تلویزیونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرایند ترجمه در رسانه های دیداری و شنیداری، دارای ابعاد گوناگون است که با توجّه به ماهیت برنامه های مختلف و اهداف برنامه سازان از شیوه های متفاوتی بهره می برد. مقاله حاضر حاصل پژوهشی است درباره چالش های ترجمه عبارت های طنز در رسانه به ویژه در زیرنویس انگلیسی سریال های تلویزیونی. هدف از نگارش آن، ارزیابی عملکرد مترجم در مواجهه با موارد اشکال برانگیز در ترجمه زیرنویس است. روند تحقیق مبتنی بر بررسی و تقسیم بندی داده های به دست آمده از دو مجموعه ی طنز فارسی است که همراه با زیرنویس انگلیسی از صدا و سیما پخش شده است. بدین منظور 135 عبارت و جمله طنزآمیز از این دو مجموعه استخراج شد و بر اساس میزان کاربرد روش های ترجمه طنز مبتنی بر طبقه بندی نیومارک (1988) تحلیل گردید. سپس بسامد هر روش محاسبه و میزان توفیق مترجم در ایجاد حس طنز مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های این پژوهش نشان می دهد از میان شیوه های ترجمه طنز روش «دگرنویسی» پرکاربردترین شیوه مترجم زیرنویس است که شیوه ای ناکارآمد در انتقال طنز به خصوص طنز کلامی و مربوط به لهجه و مسائل فرهنگی است. بر این اساس، از آنجا که مترجم زیرنویس اغلب نتوانسته است لهجه و تلفّظ غلط را که در این مجموعه ها از مهم ترین عوامل ایجاد حس طنز در زبان فارسی هستند، بدرستی منتقل کند، محصول نهایی خالی از هرگونه حس طنز شده است.
زبانشناسی و ترجمه: ابهام و نارسائی در ترجمه های فارسی ریشه یابی و چاره جوئی
منبع:
بخارا بهمن ۱۳۷۷ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
نظریة نایدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریة نایدا که بر اساس زبان شناسی گشتاری استوار است ، یکی از پر طرفدارترین نظریه های ترجمه در قرن بیستم است . مقالة حاضر به بررسی و نقد مواردی چون تعریف ترجمه، مفهوم معادل ، تحلیل دستوری و گشتار زدایی در این نظریه می پردازد و برآن است که این نظریه ، به رغم کاستی هایش ، اهمیت فراوانی در ترجمه شناسی دارد ، زیرا هم ابزاری برای تحلیل و طبقه بندی مسائل ترجمه ای فراهم آورد و هم راهکارهای مؤثری در اختیار مترجمان قرار داد .
ایده الیسم انتزاعی در دن کیشوت و دایی جان ناپلئون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
"چهارصد سال پیش، یعنى در سال 1604 میلادى، میگوئل دو سروانتس اسپانیایى این امکان را یافت تا اولین بخش کتاب جاودانهء خود دن کیشوت را به چاپ برساند. اثرى که بعدها عنوان نخستین رمان ادبیات داستانى جهان را به خود اختصاص داد. در سال 1351 شمسى نیز ایرج پزشکزاد نویسندهء ایرانى کتاب جنجالى خود دایی جان ناپلئون را منتشر کرد، کتابى که با استقبال گستردهء قشر کتابخوان مواجه شد و با ساخته شدن مجموعهء تلویزیونى از این کتاب، اشتهار آن فراگیر شد، نوع ادبى هر دو کتاب هزل است، هزلى که استادانه از هجو دورى مى جوید و همین نقطهء قوت این دو اثر محسوب مى گردد. اما آنچه حائز اهمیت به نظر مى رسد و موضوع این مقاله را هم مى شود، قرابت این دو اثر است. دو قهرمان ""مسئله دار"" این دو رمان- یعنى دن کیشوت و دایى جان ناپلئون- دچار ایده الیسمى انتزاعى و در پى احیاى گذشته اى اند که روند تاریخى- اجتماعى محیط، دیگر اجازهء این احیا را نمى دهد. بنابراین براى این دو گریزى نیست و هر دو محکوم به غروب در نا امیدى اند.
"
چارچوبی نظری برای نقد ترجمه
حوزههای تخصصی:
"آنچه امروز نقد ترجمه نام گرفته، در واقع سنجش کیفیت ترجمه بوده و اساس آن بررسی مقابله ای است، به این صورت که بخش های متناظر دو متن مقصد و مبدا با هم مقایسه می شود و ترجمه هر بخش در چارچوب مفهوم ""معادل"" که خود مفهومی غیردقیق و تابع قضاوت شخصی است، با عنوانهایی چون ""غلط"" و ""درست"" سنجیده می شود. این رویکرد تقلیل گرا و جز نگر برای نقد ترجمه کافی نیست اگر چه ممکن است برای آموزش ترجمه یا حوزه هایی نظیر آن مفید باشد. نقد ترجمه، چون نقد ادبی، نیاز به چارچوبی نظری دارد که فراتر از بررسی مقابله ای باشد.
مقاله حاضر بر آن است تا نشان دهد، تحلیل انتقادی گفتمان چارچوب نظری مناسبی است که می تواند دیدگاههای لازم برای نقد ترجمه را در خود جای دهد. به این ترتیب نقد ترجمه به جای جستجوی غلط و درست باید بررسی کند انتخابهای مترجم (انتخابهای واژگانی، دستوری، ...) چه دلالتی دارند، کدام چارچوب ایدئولوژیکی را منعکس می کنند، و هویت های فرهنگی را چگونه به تصویر می کشند. نقد ترجمه می تواند در چارچوب تحلیل انتقادی گفتمان، ترجمه را از دیدگاههای مختلف نقد کند؛ مثلا از دیدگاه استعمارگرایی، پسااستعماری، فمینیسم، مناسبات قدرت، و جز آن. بنابراین نقد ترجمه در واقع نقد ایدئولوژی هاست و به زبان تازه ای نیاز دارد که با زبان مقابله تفاوت دارد"
ترجمه شعر از متن تا فرامتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله ضمن تحلیل گفتمان شعری در چارچوب زبان شناسی سیستمی - نقش گرای هلیدی (هلیدی، (1994, 1985، بر اهمیت مفاهیم «سیستم» و «نقش» در تحلیل، تاویل و ترجمه شعر تاکید خواهیم کرد و با ارایه مصادیقی از ترجمه شعر انگلیسی به فارسی و بالعکس، بر ضرورت انعکاس رویکرد شاعر به فرانقشهای سه گانه زبان و مشخصا فرانقشهای اندیشگانی و متنی صحه خواهیم گذاشت. استدلال خواهیم نمود که گزینشهای مترجم از نشانه های زبانی و نحوه ترکیب آن گزینه ها در نظام مقصد حتی المقدور باید با فرازهای اندیشگانی و الگوهای متنی شعر مبدا هم راستا (و نه لزوما منطبق) باشند. ضمن اینکه لازم است محصول نهایی ترجمه با معیارهای مقبولیت متنی و تجربه بینامتنی خوانندگان نظام مقصد از ژانر زبانی شعر همخوانی داشته باشد.
ویژگیهای یادگیری زبان خارجی توسط فراگیران بزرگسال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روش های جدید تدریس، به نظر متخصصین آموزش زبان، فراگیر در مرکز توجه فرایند آموزش و یادگیر قراردارد. در هر رشته آموزشی، مدرسین باید توجه خاصی به ویژگی های فرگیران مبذول نمایند. بطور کلی اگر بخواهیم فراگیران را به گروه های مختلف تقسیم کنیم، یک گروه از فراگیران زبان های خارجی بزرگسالان هستند چه در آموزش رسمی در چهار چوب دانشگاه و چه در آموزش غیر رسمی در آموزشکده های زبان. فراگیران بزرگسال را از جنبه های قانونی، اجتماعی و روان شناختی می توان تعریف کرد. مفهوم روان شناختی بیشتر مورد توجه ماست و بطور مستقیم به آموزش زبان های خارجی مربوط می شود. لازم به ذکر نیست که خصوصیات بزرگسالانی که زبان خارجی فرا می گیرند از خصوصیات سایر بزرگسالان در دیگر موقعیت های یادگیر کاملاً متفاوت نیست. اگر موفق به شناخت ویژگی های فراگیران بزرگسال شویم، قادر به درک فرایند یادگیری شان نیز خواهیم شد. به این ترتیب نخست تلاش خواهیم کرد تعریف های گوناگون بزرگسال را ارائه کنیم و سپس ویژگی های یادگیری آنها را بررسی نماییم.
مطالعه اکولوژیک در آموزش زبان: نقش والدین در پیشرفت سطح یادگیری زبان انگلیسی فراگیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرآیند یادگیری هیچ گاه در خلأ اتفاق ﻧﻤﻲافتد و محصول پایانی دربرگیرنده تعاﻣﻞهای مختلف فراگیر با دنیای اطراف است. در بیشتر مواقع، زبان آموز در قالب یک رابطه دو طرفه معلم- زبان آموز سنجیده ﻣﻲشود و در این محدوده، محیط آموزشگاه و کلاس درس، اولین و آخرین ﻧﻘﻄﻪای است که به آن نگریسته ﻣﻲشود. با توجه به اهمیت عوامل اکولوژیک و محیطی در یادگیری زبان انگلیسی، در این مطالعه می کوشیم به صورت کیفی نقش والدین در کیفیت یادگیری زبان آموزان را بررسی کنیم. بررسی نحوة تعامل مؤثر بین زبان آموز و خانواده، چگونگی و مقدار دسترسی به کالاهای فرهنگی از قبیل رایانه و اینترنت و تأثیر آن در یادگیری و میزان ارزﺵگذاری خانوادﻩها نسبت به یادگیری زبان انگلیسی از جمله اهداف این تحقیق هستند. یکی از مواردی که انگیزه این مطالعه را به وجود آورد، این است که هوش و استعداد تنها عوامل شکست و موفقیت در یادگیری زبان انگلیسی نیستند و ممکن است مغایرتی بین هدﻑگذارﻱهای مؤسسه های زبان و خانواده وجود داشته باشد. ٣٥ خانوادﻩ در این تحقیق شرکت کردند که فرزندان آن ها در مؤسسه های زبان انگلیسی در سطح شهر مشهد آموزش ﻣﻲدیدند. از این خانوادﻩها و فرزندانشان مصاحبه شد. نتایج مصاحبه ها حاکی از به کارگیری راهبردهای مختلف خانوادﻩهای زباﻥآموزان ضعیف و قوی است. در پایان، پیشنهادهایی برای ارتقاء کیفیت تعامل های آموزشی والدین و زبان آموزان اراﺋﻪ کرده ایم.
دغدغة قصهگو: هاثورن و هنر داستانسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این نوشتار به شیوه داستان سرایی ناثانیل هاثورن، به عنوان نقطه عطف تاریخ ادبیات آمریکا، می پردازد. یکی از پیامدهای انقلاب آمریکا بی بند و باری و ترک پایبندی به ارزش های خشکه مقدسان بود. کمی بعدتر رومانتیسیسم این شکاف را با ستایش فردیت نویسنده و نقش او درایجاد یک شخصیت نوین آمریکایی ژرف تر کرد. با درنظرگرفتن این حقیقت که هاثورن در چنین وضعیتی می نوشت، انتقال چنین مفاهیم مذهبی وسیاسی را به درون قلمرو داستان هاثورن می دید و تلاش می کرد پیش زمینه های خشک پیشین را بشکند و آنها را با شیوه ای که ابایی از محدود کردن معنی و دلایل وقایع ندارد، جایگزین کند تا، بدین ترتیب، از منظری متفاوت به دنیا و ساکنانش نظر بیفکند. این مقاله هاثورن را نویسنده ای آگاه نسبت به هنر خویش معرفی می کند، برای اثبات این سخن به بخش هایی از وقایع داستان اشاره می شود که هنرمند از خود ردپا بر جای می گذارد. همچنین، این گفتار با تأکید بر بخش های متفاوت داستان های وی و همچنین با تأکید بر زنجیره وقایع، بر این نکته انگشت می گذارد که هاثورن راه را برای تفاسیر متفاوت از متن های خویش باز می گذارد، کاری که به صورت نمادین تلاشی است برای رهایی از قید و بندهای دست و پا گیر جامعه اش.
تأثیر آموزش از طریق روش تدریس ژانر- مدار بر عملکرد دانشجویان در نامهنگاری انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاربرد روش نوظهور ژانر- مدار در آموزش نگارش زبان دوم و تاثیر احتمالی کاربرد این روش بر عملکرد فراگیران زبان در نگارش به طور کامل در تحقیقات اخیر آموزش زبان بررسی نشده است. در پژوهش حاضر تاثیر آموزش نامه نگاری از طریق روش ژانر– مدار بر جنبه های کمی و کیفی نامهنگاری گروهی از دانشجویان رشته زبان انگلیسی به شیوه شبه تجربی بررسی شد. 140 دانشجوی رشته زبان انگلیسی شامل 26 مرد و 114 زن از دانشگاههای اصفهان و کاشان در دو گروه آزمایشی و گروه شاهد در ایــن تحقیق شرکت کردند. گروه آزمایشی (70 نفر) از طریق شیوه ژانر- مدار نحوه نوشتن تقاضا نامههای شغلی به زبان انگلیسی را آموختند ولی گروه شاهد از این آموزش بیبهره بودند. پس از پایان آزمایش شاخصهای کمی و کیفی نگارش کلیه دانشجویان شرکت کننده مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل نشان داد که تدریس از طریق روش ژانر– مدار تاثیر مثبت و به سزایی بر کیفیت نگارش دارد ولی از لحاظ کمیت نگارش تفاوت معنی داری بین گروه آزمایشی و گروه شاهد مشاهده نشد. بر اساس یافته های این تحقیق نقاط ضعف و قوت شیوه ژانر– مدار در آموزش نگارش بررسی شده است.
تحلیل شناختی پاره ای از استعاره های دل در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة حاضر در چهارچوب زبانشناسی فرهنگی به بررسی برخی از مفهوم پردازی های استعاری واژة دل در بوستان سعدی پرداخته است. تحلیل داده ها نشان می دهد که این اندام به شکلی زایا در امر تن آیش ذهن زبانمندان فارسی از طریق یک الگوی فرهنگی مشارکت می جوید و از خلال آن به مفهوم پردازی عناصری از حوزه های مفهومی احساسات (عشق، شادی، غم)، قوای ذهنی (درک کردن، فکرکردن)، ارزش های فرهنگی (بخشندگی، صداقت)، ویژگی های شخصیتی (بی رحمی، آگاهی) و طبیعت و ماده (باغ، آیینه) می پردازد. مفهوم پردازی احساسات در این میان از تنوع بیشتری برخوردار است؛ لذا می توان دل را اندام نمونة اعلا در انتقال احساسات به ویژه «غم» و «عشق»، به-شمارآورد. همچنین معلوم شد که آفرینش عبارات مبتنی بر این اندام، با تبعیّت از نظام های استعاری و بهره گیری از ابزارهای شناختی چون استعاره، مجاز و طرحواره های تصویری همراه است.
بررسی قصهء عاشق غریب و جایگاه آن در نثر لرمانتف
حوزههای تخصصی:
مقاله اشاره به منشا و چکونگى پیدایش موضوع قصهء شرقى عاشق غریب دارد. قصهء عاشق غریب لرمانتف در سال 1837 نوشته شد، سالى که نثر اولیه لرمانتف یعنى (و ا دیم و شاهزاده لیگوفسکایا) را از قهرما ن عصر ما جدا نمود. در این زمان تحولى در افکار هنرى لرمانتف صورت گرفت که بى تاثیر بر نثر دورهء دوم نویسنده نبود. اگر موضوع اصلى برخوردهاى عشقى نثر اولیهء او خیانت عشقى است، ولى هر برخورد عشقى در قهرمان عصرما نمونه اى از عشق "غیرایدآل " است. این نمونه ها نظم قانونمندى را در آثار نویسنده به وجود آورده است. عاشق غریب بى شک نقش "راهنماى والایى " براى نثر لرمانتف دارد.
بوف کور و خشم و هیایو
حوزههای تخصصی:
"هم رمان بوف کور وهم خشم و هیاهو دارای درونمایه های همسانند. دلیل این شباهت این نیست که یک نویسنده از کار نویسنده دیگر گرته برداری کرده‘ بلکه با کشف «ناخودآگاه همگانی» بوسیله کارل گوستاو یونگ‘ تحقیقاتی که ولادیمیر پراپ روی داستان های عامیانه روسی انجام داده وآن چه کلود لوی استروس درباره کارکرد زبان و اسطوره گفته‘ کاملاً روشن است که این شباهت ها بوسیله ناخودآگاه همگانی هنرمندان به وجود می آیند. اگر چه هر دو رمان عاشقانه به شمار می آیند ولی به خاطر چند معنایی بودن‘ در ابعاد گوناگون قابل تجزیه وتحلیل هستند. در رمان بوف کور چشم اندازی تاریخی می بینیم که طی آن فرهنگ ایرانی دگردیسی پیدا میکند و آن هم به صورت استعاری در پیکر و ویژگی های درونی یک زن در گذر از جوانی به میانسالی نشان داده می شود . در رمان خشم و هیاهو هم‘ جامعه آمریکا به صورت نمادین‘ از جامعه ای کشاورزی به صنعتی (درآغاز سده بیستم) دگرگون می شود. سوگ هر دو نویسنده برا ی این دگرگونی که درنتیجه آن بسیاری از ارزش ها ازمیان می روند.درونمایه اصلی هر دو رمان است.
"