درخت حوزه‌های تخصصی

رویکردهای نقد ادبی

ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۰۱ تا ۵۲۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
۵۰۱.

مبانی نقد بینامتنیت در ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: روش شناسی عوامل ادبیات تطبیقی بینامتنیت کودک و نوجوان مؤلفه ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۸ تعداد دانلود : ۱۰۴۷
ادبیات کودک و نوجوان، دستاورد درک مفهوم کودکی در جهان مدرن است. التفات به این موضوع و باور سهیم بودن کودک و نوجوان در داشتن ادبیات مستقل، سبب پیدایش بابی تازه در دانش ادبی و تحقیقات و بررسی های علمی در این حوزه شده است؛ ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان یکی از مقولات مورد توجه در این حیطه است. مطرح ساختن «جمهوری جهانی کودکی» در اواخر قرن بیستم میلادی در جهان، موجب پیدایش و التفات به ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان شد و مقوله های متعددی همچون مطالعات میانجی، ژانرهای تطبیقی و بینامتنیت به این حوزه مطالعاتی راه یافت. در این مقاله با توجه به نظریه ویلکی نخست به بینامتنیت و ارتباط آن با ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان پرداخته شده است، سپس عوامل مؤثر در پیدایش بینامتنیت از منظر تطبیق در حوزه کودک و نوجوان طبقه بندی شده و در ادامه، مؤلفه های بینامتنیت، معرفی شده و الگوی اصلاح شده آن بر اساس ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان با توجه به یافته های مؤلف مقاله، ارائه شده است. به علاوه نویسنده مقاله در نظر داشته تا با توجه به مؤلفه های معرفی شده در ادبیات تطبیقی کودک و نوجوان، روش شناسی ای از واکاوی و تحلیل سازه های بینامتنیت با تکیه بر «نویسنده دوم»، «اثر جدید» و «خواننده دوم» در اختیار قرار دهد. حاصل آن که کیفیت پیدایش، مؤلفه ها و واکاوی بینامتنیت جزئیاتی دارد که مستقیماً در نقد ادبیات تطبیقی کودکان و نوجوانان دخیل است.
۵۰۲.

واکاوی جلوه های فرودست پسااستعماری در رمان جای خالی سلوچ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محمود دولت آبادی جای خالی سلوچ نقد پسااستعماری فرودست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۶۷ تعداد دانلود : ۱۳۶۷
رمان جای خالی سلوچ محمود دولت آبادی از آثار برجسته ادبیات معاصر فارسی است که پیامدهای نظام استعمارزده زمان روایت داستان در قالب سازکارهای داستان پردازی آن آشکارا بازتاب یافته است. بُعد اجتماعی و اقتصادی استعمار و سلطه گری که بار اصلی عواقب منفعت طلبی و سودجویی آن بر دوش فرودستان به حاشیه رانده شده است متأثر از بافت اجتماعی برون متنی اثر مبنای روایی رمان را شکل داده است. نقد پسااستعماری از حوزه پژوهش های میان رشته ای است که دورنمای کلی دیدگاه های آن به نظریه پردازی انتقادیِ مربوط به نفوذ استعمار و رهیافت استعمارزدایانه اختصاص دارد. مطالعات فرودستان از شاخه های نظری رویکرد پسااستعماری، به بازاندیشی اجتماع و متون با هدف فاعلیت بخشی به گونه های مختلف اقشار فرودست توجه دارد. این مقاله تلاش دارد روش دولت آبادی در خلق نظام پسااستعماری در گفتمان ادبی، زمینه های سلطه گری، جلوه های فرودست، واکنش شخصیّت ها و پیامدهای عمده استعمار پنهان را در رمان جای خالی سلوچ مورد تحلیل قرار دهد. این بررسی نشان می دهد که دولت آبادی با نگرش استعمارزدایانه و روش واسازانه به بازتاب دادن انتقادی بحران های ناشی از سلطه غیرمستقیم بیگانه در ساختارهای نوظهورِ تقلیدی و وارداتی کشاورزی و اقتصادی در قالب استعاره ماشین، ابزار و روش هایی نامأنوس و نفوذ مخرب آنها به عنوان علل بنیادین فروپاشی نظام روستایی پرداخته است. او با روایتی انتقادی و دیدی متفاوت امکانی برای برجسته ساختن فرودست بومی در داستان فراهم آورده است.
۵۰۳.

بررسی و تحلیل متون مهاجرت فارسی با رویکرد روایت شناسی پسااستعماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هویت گفتمان مهاجرت روایت شناسی پسااستعماری حاشیه ای بودن

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد پسااستعماری
تعداد بازدید : ۲۴۰۴ تعداد دانلود : ۱۲۱۶
ادبیات مهاجرت فارسی بخش مهمی از ادبیات معاصر ایران را تشکیل می دهد که از ژانر روایت برای بیان مسائل و دغدغه های مهاجران در سرزمین میزبان استفاده می کند. این پژوهش با استفاده از رویکرد ترکیبی روایت شناسی و مطالعات پسااستعماری در تحلیل نوع ادبی رمان مهاجرت فارسی درپی پاسخ به این پرسش است که آیا می توان متون مهاجرت فارسی را نوعی روایت پسااستعماری دانست و برای بررسی و تحلیل آن از ترکیب روایت شناسی با نظریه پسااستعماری، به تبیین نوع خاصی از روایت شناسی به نام روایت شناسی پسااستعماری دست زد؟ فرض پژوهش بر این است که ادبیات مهاجرت فارسی با توجه به مفاهیم متعدد پسااستعماری مطرح شده در آن، گونه ای روایت پسااستعماری است که در دفاع از گروه اقلیت و به حاشیه رانده شده مهاجران در سرزمین میزبان و دادن قدرت و توانایی سخن گفتن به آنها، با استفاده از واژگان و قالب توانمند روایت، در فضایی موسوم به فضای سوم، به دست نویسنده پسااستعماری مهاجر نوشته می شود. نویسنده مهاجر با انتخاب موضوع ""مهاجرت"" در روایت خود، همه تلاش خود را برای به مرکزآوردن فرد به حاشیه رانده شده مهاجر، مطرح کردن خواست ها، علایق و روایت ویژه او به کار می بندد.
۵۰۴.

متناقض نمای «ناطقِ اَخرس» مولانا و تأثیر هرمنوتیکی آن بر کثرت آفرینندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هرمنوتیک مولانا آگوستین ناطق اَخرس بحر معانی کلمه درونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۵۱ تعداد دانلود : ۹۹۵
عرفایی که سکوت را یگانه راه «گفتن» از خدا می دانند، بیشترین سخن عرفانی را گفته اند. مولانا از «پرگفتارترین خموشان» در پاسخ به چرایی این عملکرد، کثرت آفرینش را ثمره «گفتن» از بحر معنا می داند. بحری که شرط ورودش خموشی است و پس از وصل هم، مقایسه فهم بسیط و پیشامفهومی بحر در مقابل برونداد نارسای زبانی، باعث حیرت و ادامه سکوت است؛ اما «ماهیان» بحر به «ناطقِ اَخرس» موصوف اند. گادامر با متافیزیک زدایی از «کلمه درونی» آگوستین (بحر معانی مولانا) جهان روایی هرمنوتیک را حاصل تقابل دو نطق می داند: نطق درونی که سراسر موضوع یا اسکلتِ خالیِ اندیشه است و نطق بیرونی، که گفتاری است همواره عقب مانده از «قصد» درونی؛ جبران این عقب ماندگی، جستجوی دائم کلمه مناسب (تفکّر) و گفتگوهای گونه گون برای بیان حداکثری ما فی الضمیر (پرکردن اسکلت خالی اندیشه) و حاصل آن خصوصاً در امور «بی تصویر» و «رازآلود» عرفانی، تصویرگری، تمثیل آوری و شرح و بسط کلام و درنتیجه، کثرت آفرینش است
۵۰۵.

الگو های ساختارگرایی و روایت های پسامدرن: تعامل یا تباین ( نمونه: تحلیل رمان کولی کنار آتش با الگوی کنشی گریماس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارگرایی کولی کنار آتش روایت پسامدرن الگوی کنشی گریماس کارکرد معکوس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۴۶ تعداد دانلود : ۱۰۹۴
یکی از مشهورترین مکتب های روایت شناسی که در بررسی متون ادبی بکار می رود، ساختارگرایی است. این رویکرد در مقام روشی قاعده مند سعی می کند با تقلیل متن به اجزاء سازنده در روساخت و ژرف ساخت و گره زدن آن ها به یکدیگر، به نقطه ای مرکزی در متون دست یابد و از این طریق، ابهام روابی متون ادبی را بگشاید. رسالت و کارکرد ساختارگرایی حاکی از آن است که روش مذکور فقط برای تفهیم ابهام روایی متون مرکزگرا بسنده می نماید و از تبیین معنا یا معانی در متون ساختارستیزی چون روایت های پسامدرن عاجز است. نوشتار حاضر در صدد است تا نشان دهد که با ساختارگرایی می توان به تحلیل و تبیین دلالت های متنی انواع متون ادبی پرداخت. منتهی این شیوه تحلیل، در روایت های مرکزگریزی مانند روایت های پسامدرن؛ علیه خود عمل می کند و به نوعی واسازی دست می زند. به عبارتی دیگر اگر منتقد با الگوی ساختارگرایی به تببین روایت های پسامدرن بپردازد نمی تواند به ساختاری تقابلی و قرینه مند و نیز نوعی مرکز در قالب ژرف ساخت دست یابد. چرا که چنین تلقی ای با رسالت این دسته از متون تباین دارد. برای اثبات این ادعا، کارکرد معکوس الگوی ساختارگرایانه گریماس در مواجهه با روایت پسامدرن «کولی کنار آتش» نشان داده شده است.
۵۰۶.

بررسی و تحلیل منظومة مانلی نیمایوشیج براساس الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نیما سفر قهرمان کمپبل منظومة مانلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱۸ تعداد دانلود : ۱۰۶۵
جوزف کمپبل با توجه به شباهت های ساختاری اسطوره ها و قصه های کهن، الگویی واحد برای تمامی داستان ها ترسیم کرد. او در برایند نظریات خویش از نظریة کهن الگوی یونگ بهره جست و به تبیین الگوی پیشنهادی خود با عنوان «سفر قهرمان» پرداخت. این الگو، اگرچه به لحاظ تفاوت فرهنگ ها و زمان ها دچار تغییر و تحوّل می شود اما اساس و بنیاد آن همواره ثابت است و شامل مراحلی همچون: دعوت به سفر، گذر از آستانه، آزمون، پاداش و بازگشت است. منظومة مانلی نیما، به لحاظ پرداخت به لایه های ژرف اندیشه و روان انسان و با بهره گیری از نمادها، نمونه ای کامل از مراحل اسطوره ای سفر قهرمان را به تصویر می کشد. در این منظومه، مراحل الگوی سفر قهرمان جوزف کمپبل بی هیچ کم و کاستی اجرا می شود. مانلی، قهرمان این منظومه، در سیر و سلوک عرفانی و اجتماعی خود، ضمن پشت سر گذاشتن موانع و آزمون ها، با عشق همراه می شود و به شناختی تازه از جهان دست می یابد. نیما در آفرینش شخصیت مانلی، تجربه های زندگی شخصی خود را مد نظر داشته است؛ در واقع مشکلات و درگیری های ذهنی مانلی، همان دغدغه ها و مسائل روزمرة زندگی خود شاعر است
۵۰۷.

نگرشی تحلیلی بر سرعت روایت در رمان های جای خالی سلوچ و موسم الهجرة إلی الشّمال با تکیه بر نظریّة روایت شناسی ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: محمود دولت آبادی جای خالی سلوچ ژرار ژنت موسم الهجرة إلی الشمال طیب صالح سرعتِ روایت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴۰ تعداد دانلود : ۷۱۴
یکی از تکنیک های اصلی در تحلیل رمان، بررسی و نقد روایت پردازی داستان با توجّه به نظریّة روایت شناسی ژرار ژنت، منتقد ساختارگرای فرانسوی است. او زمان را یکی از مؤلّفه های اصلی پیشبرد هر روایت دانسته است و زمان دستوری را بر پایة سه مؤلفة زمانیِ نظم، تداوم و بسامد بنا نهاده است. در این جستار، به روش توصیفی تحلیلی و با رویکرد بیشتر به مقولة تداوم زمان روایی دیدگاه ژنت، رمان های «جای خالی سلوچ» اثر محمود دولت آبادی و «موسم الهجرة إلی الشّمال» اثر طیّب صالح، مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته شده است تا اهمیّت به کارگیری عنصر زمان، وابسته ها و هم بسته های آن به عنوان یکی از بنیان های روایت، بررسی و تحلیل شود. نتایج این پژوهش، بیانگر این است که رمان «جای خالی سلوچ»، در مجموع از سرعت روایتی متوسّطی برخوردار است؛ زیرا نویسنده از مؤلّفه های افزایندة سرعت (حذف یا گزینش، شتاب مثبت و زمان پریشی از نوع آینده نگر) و عوامل کاهندة آن (درنگ توصیفی، شتاب منفی، افزودن اپیزود، عمل ذهنی و زمان پریشی از نوع گذشته نگر) به شکل متوازن و متعادلی بهره برده است، امّا در رمان «موسم الهجرة إلی الشّمال» به علّت فراوانی توصیف ها، افزودن اپیزود و استفاده بیش از اندازة شخصیّت های رمان از عنصر زمان پریشی از نوع گذشته نگر، سرعت روایت کُند و در برخی جاها متوقّف شده است. با این حال، هر دو رمان پُر از جنب و جوش، هیجان، تحرّک و پویایی، دلهره، اضطراب و کشمکش های متعدّد درونی و بیرونی هستند و همین مسئله تا حدود زیادی، کُندی سرعت روایت را در آنها جبران کرده است.
۵۰۸.

بررسی ساختار روایی خورشید و مهپاره براساس دیدگاه پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختار روایت پراپ خویشکاری خورشید و مهپاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹۵ تعداد دانلود : ۱۱۲۲
خورشید و مهپاره اثر میرزا محمد سعید طبیب قمی از شاعران قرن یازدهم هجری قمری به عنوان یکی از منظومه های عاشقانه ی ادب فارسی که گاه داستان هایی از سنخ فولکلورند، قابلیت بررسی با بسیاری از نظریات تحلیلی فولکلور از جمله الگوی تحلیل ساختاری روایت پراپ را دارد. ضرورت تحقیق در اینست که آشنایی با ساخت یک اثر ناشناخته یا کمتر شناخته شده را به عنوان بخشی از ادب غنایی ما ممکن می سازد. الگوی پراپ در صدد بررسی عناصر اصلی سازنده قصه های عامیانه است که رهاورد آن استخراج 31 خویشکاری بنیادین در قصه های عامیانه روسی بوده است. در بررسی قصه حاضر که به شیوه ی تحلیل و توصیف متن، بر اساس الگوی مذکور انجام شده است این نتیجه ی کلی به دست آمد که این قصه اکثر خویشکاری های پراپ را با همان تعریف و توالی دارد به جز دو خویشکاری که در اغلب منظومه های غنایی فارسی معمولا دیده نمی شوند.
۵۰۹.

تحلیل روایی رمان الشحاذ (گدا) اثرِ نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روایت شناسی نجیب محفوظ الشحاذ گدا رئالیسم فلسفی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۹۵ تعداد دانلود : ۱۳۲۷
مقاله پیش رو خوانشی است روایت شناختی از رمان الشحاذ (گدا) اثرِ نجیب محفوظ. در این مقاله، اصلی ترین مؤلفه ها و عناصر روایت شناختی این رمان از قبیل: زاویه دید، کانونی سازی، نحوه ارائه گفتار و افکار، عنوان، توصیف، تشبیه، زمان (زمان روایت و آغاز رمان) و مکان در بوته تحلیل روایت شناختی قرار گرفته است. اصلی ترین نتیجه حاصل از این مقاله این است که رمان گدا با برخورداری از روایتی نسبتاً پیچیده و چندآوا در کنار به کارگیری فن های نوین روایت شناختی (در زمان نگارش رمان) نظیر روش آیینه وار و یا شعروارگی روایت، کامل ترین نمونه از رمان های مرحله سوم حیات ادبی نجیب محفوظ است که از آن به عنوان مرحله رئالیسم فلسفی یا نیمه روان شناختی یاد می شود.
۵۱۰.

تحلیل دگردیسی گفتمان قدرت قدسی در ادبیات ایران از اوستا تا متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸۱ تعداد دانلود : ۹۱۷
بررسی صورت بندی هایِ گفتمان فرّه ایزدی در متون دوره های مختلف، با تمرکز بر اوستا و شاهنامه فردوسی، نشان می دهد که صورت بندیِ عناصر این گفتمان با دگردیسی های متعدّد همراه بوده است. در این آثار از میان انبوه معانی و گزاره های موجود، برخورداری پادشاهان ایرانی از موهبت فرّه ایزدی، واسطه فیض الهی بودن و حقّ الهی آنان برای حکومت بر مردم، به عنوان دال های خاص در شبکه ای از عناصر مرتبط و به هم پیوسته، مفصل بندی، برجسته سازی و دارای قطعیت معنا شد و معانی دیگر گفتمان فرّه ایزدی، به سبب منظم و هماهنگ شدن دیگر نشانه ها حول این نقطة مرکزی و تقلیل و انسداد معنای آنها، به حاشیه رانده شد. این بررسی نشان می دهد که گفتمان فرّه ایزدی با استفاده از راهبرد های زبانی مانند تکرار گزاره های سازگار، غیریت سازی، قطعیت گزاره های گفتمان خودی، تقلیل گرایی، تخلیة معنایی نشانه های گفتمان رقیب و حاشیه رانی بسیاری از نشانه ها، برساخته شده و به عنوان حقیقتی بدیهی و طبیعی شده تثبیت شده است.
۵۱۱.

بررسی تطبیقی قصاید رضویّة ابن یمین و صاحب بن عبّاد با رویکرد بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صاحب بن عباد بینامتنیت ابن یمین امام رضا (ع) قصیدة رضویّه

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی بینامتنیت
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۱۰۳۸ تعداد دانلود : ۶۹۵
رویکرد بینامتنی یا ارجاعات میان متنی یکی از مباحث مهمّ و مورد توجّه نظریه پردازان معاصر است. در این رویکرد، فرض بر این است که متون مختلف از دیرباز با یکدیگر تعامل داشته و تحت تأثیر آثار پیش از خود خلق شده اند. از این رو، هیچ اثر مستقلّی را نمی توان یافت که از این تأثیرپذیری و روابط بینامتنی متقابل برکنار بوده باشد. از جمله متونی که در این زمینه قابل بررسی هستند، قصاید فراوانی است که در مدح و ستایش امام هشتم شیعیان به زبان فارسی و عربی به رشتة نظم درآمده اند. با نگاهی به این قصاید ملاحظه می شود؛ اشتراکات معنایی و لفظی بسیاری در آن ها وجود دارد؛ گویی هر یک از آن ها با توجّه به شعر قبل از خود سروده شده اند. در این جستار، کوشش شده است تا دو قصیدة رضویّه از ابن یمین به زبان فارسی و صاحب بن عبّاد به زبان عربی، بر اساس نظریّة بینامتنی مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه، بیانگر این است که قصاید مدّنظر در دو حوزة محتوا و ساختار دارای اشتراکات زیادی است به گونه ای که می توان ادّعا کرد؛ در این دو متن، تعامل و روابط دیالکتیکی و به تعبیر باختین، منطق مکالمه، حکم فرما بوده است.
۵۱۲.

عرفان سوررئالیزه: خوانشِ سکولار سنت عرفانی در شعر ادونیس (تحلیل بینامتنی شعر «تحولات عاشق»)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان رؤیا سوررئالیسم ادونیس «تحولات عاشق»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۹ تعداد دانلود : ۹۴۳
شعر «تحولات عاشق» ادونیس عرصه ترکیب و تلفیق متون متعدد دینی و عرفانی است. این شعر مبتنی بر مفاهیم بنیادین معرفتی در رابطه سنت و تجدد است و در آن، مواجهه ای پیچیده و بدیع با متون عرفانی صورت می گیرد و معنای متن از رهگذر چنین چالش و رویاروییِ متون و مقولات گذشته و مدرن شکل می گیرد. این تحقیق از راه صورت بندی مفهوم نوینِ «عرفان سوررئالیزه» نحوه ارتباط این شعر با متون متعدد و متکثرِ پیشینِ آن را تبیین کرده است. پژوهش حاضر می کوشد با رهیافت تحلیل انتقادی، از راه تحلیل مؤلفه های مفهوم «عرفان سوررئالیزه»، شعر «تحولات عاشق» را بررسی و نقد کند. نتایج نشان می دهد که تقابل تودرتوی متون مختلف در این شعر بیانگر شکل گیری نگاه معرفتیِ جدیدی است که عاشق را از جوهر روحانی در جهان گذشته به غرایز نفسانی در جهان مدرن متحول می سازد. این تفکر با سلب صفات ربانی از طبیعت و نفی کیفیات مرموز، انسان را به عوامل نفسانی تقلیل می دهد.
۵۱۴.

بررسی نمودهای منفی آنیما در ادبیات و اسطوره ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یونگ آنیمای منفی قاتل عشّاق تخیّلات شهوانی زودرنجی مردان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶۹ تعداد دانلود : ۱۸۲۶
طبق نظریه کارل گوستاو یونگ، هر مردی در ناخودآگاه جمعی خود، تصویری ابدی از زن دارد که ته نشستِ همه تجارب از زن در میراث روانی یک مرد در طول اعصار به شمار می آید. یونگ این تصویر را آنیما می نامد. تنها صورت درک کهن الگو گونة نمادین آن است. کهن الگوی آنیما نیز به گونه ای نمادین، در خودآگاه انسان متجلّی می شود؛ این نماد جهان شمول، همانند سایر کهن الگوها، در هر آنچه با کاهش سطح خودآگاه ذهن همراه است، از جمله رؤیاها، خیال پردازی ها، اسطوره ها، ادبیات و... وارد خودآگاه می شود و نمود می یابد. آثار ادبی سرشار از تصویرهای کهن الگویی و از جمله تصویر آنیما هستند. «قاتل عشّاق»، «تخیّلات شهوانی» و «زودرنجی مردان»، که سه نمود از نمودهای منفی کهن الگوی آنیما در نظریة یونگ به شمار می روند، در ادبیّات، اسطوره ها و فرهنگ ایران به صورت های گوناگون تجلی یافته اند و ما در این مقاله، این نمودها را با نمونه هایی، تحلیل و ارزیابی می کنیم. پژوهش حاضر به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته و برای گردآوری اطّلاعات از روش کتابخانه ای استفاده شده است.
۵۱۵.

تحلیل چرایی تقابل گفتمان محمدرضا شفیعی کدکنی با یدالله رؤیایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شفیعی کدکنی تحلیل گفتمان شعر حجم یدالله رؤیایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۸ تعداد دانلود : ۷۴۵
در آثار مکتوب محمدرضا شفیعی کدکنی در باب شعر معاصر، همواره تقابلی واضح و روشن با جریان شعر حجم و به خصوص یدالله رؤیایی دیده می شود که این تقایل به شکل های مختلف نمود پیدا کرده است. از حذف عامدانة این جریان در بررسی های تکوینی گرفته تا طعن و کنایه به شعرهای یدالله رؤیایی و استفاده از استعاره های نیش دار در تحلیل های مرتبط با این جریان شعری. در این پژوهش پس از نشان دادن نمونه هایی از این تقابل، به این سؤال پرداخته شده است که دلیل این تقابل آگاهانه و همیشگی چه بوده است؟ و چرا شفیعی کدکنی این گونه در طول سالیان متوالی نقد و نظراتش درباب شعر معاصر را به گونه ای ارائه می کند که یکی از مصداق های بارزش رؤیایی و جریان شعر حجم است؟ در این تحقیق سه عامل اصلی ارائه شده که در ایجاد این موضع گیری نقش داشته است: 1- تفاوت دیدگاه شفیعی کدکنی با رؤیایی در زمینه های زیبایی شناسی شعری و هنری؛ 2- دیدگاه خاص شفیعی کدکنی نسبت به شاعرانی چون رؤیایی و پیروان آنها؛ 3- تفاوت ایدئولوژیک بین این دو (تعهدمدار و تعهدگریز).
۵۱۶.

تحلیل روایی عنصر زمان در حکایتی از مثنوی «محیط اعظم» بیدل دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سبک هندی بیدل زمان روایی مثنوی محیط اعظم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۹۴ تعداد دانلود : ۷۵۵
در پژوهش حاضر یکی از حکایت های حالت محور مثنوی «محیط اعظم» سروده ی بیدل دهلوی تحلیل و واکاوی شده است. در جریان این بررسی با تمرکز بر عنصر زمان جنبه هایی همچون کانون سازی، ترتیب کارکردها، نشانه های حضور راوی ، سرعت روایت،نقاط تحیرروایی و... بر مبنای آموزه های روایت شناسان ساختگرا از جملهژرار ژنت،رولان بارت و جرالد پرینس، بررسی شده است. با توجه به اینکه مثنوی های بیدل تاکنون حوزه ای تقریباً نامکشوف برای پژوهش های روایی بوده است، یکی از اهداف اولیه ی این پژوهش معرفی و شناسایی ارزش های ویژه ی روایت پردازی بیدل در مثنوی های اوست. پرسش اساسی این پژوهش آن است که روایتگری بیدل تا چه میزان دقیق، هدفمند و در خدمت اندیشه ی اوست؟ و وی چه تمهیداتی برای پاسخ به پرسش های احتمالی مخاطب درجهت رسیدن به خوانش حداکثری اندیشیده است؟ نتایج این بررسی در چشم اندازی کلینشانگر این واقعیت است که بیدل در مثنوی هایش سبکی دیگرگونه و شگردهای روایت گری قابل تأملی اختیار کرده است و به ویژه در حکایت مزبور گرانیگاه روایت وی عنصر زمان است که در انطباق آشکاری با مفاهیم عرفانی و فلسفی وی است.
۵۱۷.

سیاوش و اسطوره بازگشت جاودانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه سیاوش میرچا الیاده بازگشت جاودانه خدایان میرنده

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد اسطوره ای
تعداد بازدید : ۲۱۴۶ تعداد دانلود : ۱۳۳۰
داستان سیاوش در شاهنامه به خاطر قرار گرفتن در متن حماسه، داشتن ریشه اسطوره ای و برخورداری از عناصر دراماتیک و تراژیک می تواند با بهره گیری از رویکردهای نو واکاوی و تحلیل شود. یکی از این رویکردها نظریه «بازگشت جاودانه» میرچا الیاده است. الیاده برای خدایان میرنده ویژگی هایی مطرح می کند؛ از جمله اینکه اصل و منشأ آنها مشخص نیست، در جوانی بدون ارتکاب گناه کشته می شوند، مرگ آنها منشأ تحولات و تغییرات بسیار می گردد، و پس از مرگشان نیز به خاطر نیاز انسان ها آیین های رازآموزی پیرامون مرگ آنها شکل می گیرد. با توجّه به ویژگی هایی که در متون اسطوره ای، حماسی و تاریخی برای سیاوش و آیین های پس از مرگ او ذکر شده است، می توان نتیجه گرفت که سیاوش یکی از همین ایزدان است که نمادی از صیرورت روان بشر شده است؛ زیرا روح او، خسته از زمان، با بازگشت به زمان ازلی از نو متولد می شود و این بازگشت جاودانه برای معتقدان به آیین سیاوش، با هر بار شرکت در مراسم سوگ او رخ می دهد و شرکت کنندگان در این آیین رازآموزی نیز هرکدام سیاوش دیگری می شوند.
۵۱۸.

تحلیل انتقادی شیوه روایت پردازی حکایتی از گلستان سعدی (جوان مشت زن)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۰ تعداد دانلود : ۹۳۸
یکی از مقوله های مهم که ذهن و ضمیر پژوهشگران ادبی را به خود معطوف کرده و با بررسی فنّ روایت پردازی شاعران و نویسندگانی است که در حوزه روایت پردازی صاحب نام بوده اند. کشف راز و رمز این روایت پردازی ها هم می تواند ارزش آثار پیشینیان را آشکارتر کند و هم به نویسندگان امروز در راستای دستیابی به فنون روایی تأثیرگذار یاری رساند. در این بین، گلستان سعدی یکی از آثاری است که با تعمق بیشتر می توان به لایه های عمیق تر آن دست یافت و با بازخوانی و دیگرگونه خوانی آن، ظرفیت های ادبی تازه ای را در آن یافت. پژوهش حاضر با استفاده از منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی و تحلیل انتقادیِ گفتمان روایی و ساختار روایت پردازی حکایت «جوان مشت زن» در باب سوم گلستان می پردازد و به مخاطب نشان می دهد که سعدی تا چه حد در گفتمان موجود توانسته است برای القای معانی و اندیشه های موردنظر خود، شکل متناسب با آن را بیابد و بر اساس همگونی شکل و محتوا به خلق اثری بپردازد که ابعاد گوناگون یک اثر هنری را توأمان داشته باشد و پاسخگوی مخاطبان در طول اعصار مختلف باشد.
۵۱۹.

گفتمان در داستان «مسجد مهمان کش» مثنوی با تکیه بر آرای «میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷۱۱ تعداد دانلود : ۹۵۶
زبان و گفتمان، دو عنصر مهم زندگی هستند که گاه موجب زایش عناصر دیگری می شوند. از جمله این عناصر، مقولة «قدرت» است که به نوبة خود موجد برخی فرآیندهای دیگر مانند «تهدید»، «مقاومت»، «ملامت» و «وحشت» می شود. مولانا جلاالدین محمد بلخی، شاعر بنام قرن هفتم هجری، توانسته است در خلال اشعار عارفانه، گفتمان های فرهنگی، سیاسی و عقیدتی عصر خود را هنرمندانه و نامحسوس از زبان اشخاص داستان های مثنوی بیان کند. هدف و قلمرو اصلی این تحقیق، بررسی یک نمونه از داستان های مثنوی مولانا از دیدگاه تاریخ گرایی نوین و روشن کردن ویژگی و کارکردهای آن در محدودة تعریف جدیدی است که میشل فوکو - فیلسوف فرانسوی - از آن ارائه می دهد. گفتمان های بحث شده در این جُستار، نشان دهندة تکثر قدرت در متن داستان مورد مطالعه و به تبع آن در زمان مولوی است. زبان نیز مانند ابزار قدرت در روابط شخصیت های داستان و جامعه، عامل اقتدار به شمار می آید. در این میان خرافه پرستی و خرافه بافی، پررنگ ترین گفتمان بوده، رمز اصلی داستان «مسجد مهمان کش» به شمار می آید. بر مبنای گفتمان مورد مطالعه، مولوی در دیاری به سر می برد که غبار تیرگی ها، فضای جامعه را در برگرفته بود. این حکایت رازآمیز، حساسیت مولوی را نسبت به چنین فضایی آشکار کرده است.
۵۲۰.

کهن الگوی قهرمان در منظومهآرش کمانگیرسیاوش کسرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یونگ قهرمان کهن الگو آرش کمانگیر سیاوش کسرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۰۸۶
آرکی تایپ یا کهن الگو، مهم ترین اصطلاح مکتب روانکاوی کارل گوستاو یونگ، شامل صور کهن و افکار و امیال غریزی است که در ناخودآگاه جمعی مشترک انسان ها وجود دارند. محتویّات ناخودآگاه جمعی در اسطوره ها، مذاهب، رؤیاها، تخیّلات و آثار ادبی رخ می نمایانند. در این میان، اهمیّت آثار حماسی به عنوان تجلّی گاه اسطوره و کهن الگوها غیر قابل انکار است. در پژوهش پیشِ رو، کهن الگوی قهرمان در منظومه حماسیآرش کمانگیراثر سیاوش کسرایی بررسی و تحلیل شده است. هر انسانی در درون خود قهرمانی دارد و به سفر قهرمانی خاصّی می پردازد. این سفر درواقع، همان الگویی است که برای طی کردن مسیر خودشناسی و رشد فردیّت انتخاب کرده است. بررسی حاضر نشان می دهد که آرش که کهن الگوی قهرمان در شخصیّت او حاکم است، با طی کردن فراز و فرودهای مختصّ این کهن الگو، مسیر خودشناسی را به سرانجام رسانده و به «خود» واقعی اش پی برده است. در بُعد اجتماعی نیز ایرانیان به شناخت نسبت به هویّت جمعی و خودِ قومی و ملّی خویش رسیده اند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان