فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۲٬۰۳۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
نظریه سبک شناسی گفتمانی در پی بررسی زیبایی های منحصر به فرد چینش کلام در متون برجسته و هنری است. سبک شناسی گفتمانی، نگرشی است در باب رابطه محتوای متن با بیرون متن، که مستقیما تحت نفوذ اندیشه میشل فوکو به وجود آمد. این برخورد زبان شناختی، در متن های ادبی به مقولاتی فراتر از جمله، مانند: پیوستار معنایی، سبک نحوی جمله ها ، کنش گفتاری، بافت، نظم ساختارهای خودِ متن و بسامد کنش ها و جمله ها می پردازد. سبک نحوی جمله ها و کنش گفتاری سوره عبس، رابطه مستقیمی را با پیوستار معنایی و بافت موقعیتی برقرار کرده است؛ به گونه ای که با تغییر بافت موقعیتی، سبک نحوی جمله ها و کنش گفتاری آن نیز تغییر می یابد و نکته دیگر، اینکه با تطبیق کنش ها و سبک نحوی جمله ها با بلاغت کلاسیک عربی در علم معانی که توجه به اقتضای حال را شرط اصلی بلاغت شمرده شده است، در یک راستا می باشد و کنش های کلامی کاملا درست و به جا با مقتضای حال به کار رفته اند. در این جستار، می توان به عوامل موثر محیطی در نازل شدن این سوره و تاثیر عوامل محیطی بر کنش های کلامی، پیوستار دستوری و معنایی به کار رفته در جملات را بهتر جویا شد و به درک صحیح تری از نازل شدن سوره عبس که به سبک و سیاق ادبی ویژه ای نازل شده است، دست یافت.
ریخت شناسی تطبیقی مقامه های فارسی و عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامه های فارسی و عربی با وجود فراوانی و تنوع ظاهری، بنیانی همبسته دارند که حاصل ساختار روایی مشترک آن ها است. هدف اصلی این پژوهش، کشف و شناخت این ساختار روایی مشترک است. بدین منظور بر پایة «نظریة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ» به ارزیابی 124 مقامة موجود در کتاب های مقامات بدیع الزمان همدانی، مقامات حریری و مقامات حمیدی پرداختیم و دریافتیم که ساختار روایات مقامه های فارسی و عربی از نظر انواع قهرمان و عملکرد آنان همانند هستند و در 31 «خویشکاری» و هفت حوزة عمل با نظریة ریخت شناسی ولادیمیر پراپ قابل تطبیق هستند. چنین رویکردی سبب شد، طرح 124 مقامه را در چارچوب الگویی واحد خلاصه کنیم و به این نتیجه برسیم که ساختار روایی این مقامه ها، در واقع اشکال مختلف از یک طرح اولیة بنیادین است که در خلق و ایجاد گونة مقامه مؤثر بوده است.
پژوهشی بر چگونگی زایش معنا از خلال ساختار روائی در «بیگانه» اثر آلبرکامو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله چگونگی تولید و زایش معنا در بیگانه اثر آلبرکاموست. با بررسی ساختار و نظام روائی این روایت تلاش می شود که از سطح متن عبور کرده تا به لایه های عمیق متن رسید تا بتوان علاوه بر ساختارهای سطحی معنادار، ساختارهایی را که در عمق متن واقع شده اند پیدا .
بر این باوریم که بین اندیشه گفته پرداز و ساختار روائی این روایت رابطه ای مستقیم برقرار است، بدین معنا که اندیشة گفته پرداز ساختار روائی این روایت را تعیین کرده است. از آنجائیکه مرگ در فلسفة پوچی کامو دارای اهمیت بسیار زیادی است، و اساساً، حس پوچی زمانی رخ می دهد که انسان فاصله ای را بین خود و خود ، بین خود و دیگران و بین خود و جهان حس می کند. پس بر این اساس، فاصله و جدائی علت این حس پوچی است و بدترین نوع فاصله مرگ است، لذا می خواهیم بدانیم که چرا ابتدا، میانه و انتهای روایت بیگانه با کنش مرگ آغاز، ادامه و پایان می یابد؟
مقاله به زبان فرانسه: پدیده های اجتماعی و ره آورد ایدئولوژیک در روی ماه خداوند را ببوس اثر مصطفی مستور (Les phénomènes sociaux et leur apport idéologique dans Embrasse Dieu sur son visage de lune L’oeuvre de Mostafâ Mastûr)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مصطفی مستور یکی از نویسندگان معاصر ایرانی و خالق چندین اثر از جمله رمان کوتاه روی ماه خداوند را ببوس است. مؤلف در این اثر به مسئله ای با ماهیت ایدئولوژیکی و مذهبی می پردازد و یک یا چند شخصیت را به معرض نمایش می گذارد که نسبت به وجود خداوند در شک و تردید به سر می برند. بدیهی است نمی توان نقش پدیده های اجتماعی را در ادبیات انکار نمود همچنانکه این امر موضوع تحلیلهای جامعه شناختی بوده که با لوکاچ شروع و توسط بسیاری دیگر ادامه یافته است.بر همین اساس،هدف این مقاله بررسی نحوه پرداختن نویسنده به این موضوع، استخراج تمامی دلایل اجتماعی بوجودآورنده آن از بطن اثر، از جمله جنگ، مدرنیزه شدن جامعه، گسترش علوم و نیز ترسیم نقطه پایانی مسیر این شک یعنی یک ایدئولوژی فدئیست-اگزیستانسیلیستی از نوع اسلامی آن می باشد. برای نیل به این هدف از دیدگاههای جامعه شناسان، بخصوص دورکیم که نتایج تحقیقات و آثارش قابلیت تطابق با موضوعات مطرح شده در اثر مورد بررسی را بخوبی دارا هستند، ونیز فلاسفه ای همچون کی یر کگارد که می توانستند روشنگر راه باشند بهره گرفته شده است.
بررسی کانون روایت و رابطة آن با جریان سیال ذهن در رُمان دل دلدادگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظور از کانونی سازی، کانون دیدی است که در روایت شکل گرفته است و از آن منظر که ممکن است زمانی، مکانی، روانشناختی یا ایدئولوژیک باشد، افراد و وقایع داستانی مورد مشاهده و ارزیابی قرار می گیرند. در دل دلدادگی نیز در میان عناصر سازندة روایت، کانونی سازی حائز اهمیّت است. مندنی پور به عنوان یک نویسندة رئالیست و مدرن به جای تک صدایی، صدای شخصیّت های مختلف داستان را به گوش خواننده می رساند. در این رمان، راوی دانای کُل به سیلان ذهن های شخصیّت های اصلی داستان رو می کند و با کانونی سازی درونی و بیرونی به بیان احساسات و عقاید و توصیف زمان و مکان های مختلف داستان می پردازد. کانونی سازی از دیدگاه ژنت با جریان سیّال ذهن شخصیّت ها در این رمان ارتباط مستقیمی دارد. این مقاله به بررسی کانون روایت در رمان دل دلدادگی بر اساس نظریة ژنت و رابطة آن با جریان سیّال ذهن می پردازد.
بینامتنی قرآن و نهج البلاغه در اشعار خیام نیشابوری و ابوالعلاء معرّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنی نظریه ای است که به بررسی روابط بین متونی پرداخته و موجب آفرینش متن جدید می شود. بر اساس این نظریه، متون و گویندگان آنها متأثر از یکدیگر بوده و آگاهانه و یا ناخودآگاه از سرچشمه های ادبی و فکری یکدیگر بهره جسته اند. متون دینی از جمله منابعی است که شاعران فارسی و عربی از آن بهرة فراوان برده اند.
در ادبیات فارسی و عربی، تأثیر قرآن و نهج البلاغه بر احساس و آثار شاعران به روشنی دیده می شود. از جمله شاعرانی که تحت تأثیر این منابع برجستة دینی قرار گرفته اند، خیام نیشابوری و ابوالعلاء معرّی می باشند.
این دو شاعر در سروده هایشان با تأثر از قرآن کریم و نهج البلاغه، گاه واژگان را در متن شعری خود وارد ساخته و گاه با الهام از مفاهیم و آموزه های آن ها، محتوا و مضامین متعالی آن ها را در قصیده های خود تداعی ساخته اند؛ از این رو به نظر می رسد که نوع روابط بینامتنی اشعار این دو سراینده برجسته ی ادبیات فارسی و عربی با قرآن کریم و نهج البلاغه، بیشتر از نوع نفی متوازی(امتصاص) و گاه نفی جزئی(اجترار) باشد.
در این جستار برآنیم تا گزیده ای از اشعار شاعران یاد شده را از منظر روابط بینامتنی مورد بررسی قرار داده و پس از ارزیابی اشعار آنان بر اساس اصول و قواعد این نظریه، تأثیرپذیری آنان از آیات و روایات را تبیین کنیم.
تداخل سطوح روایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از نظر تئوری سطوح روایی را می توان به سه سطح تقسیم کرد که درهم فرورفتنِ آن ها تداخل سطوح روایی (metalepsis) نامیده می شود. به عبارت دیگر، متالپسیس «هر نوع دخالت راوی یا راویت شنوی برون داستانی در سطح داستانی یا هر نوع دخالتِ شخصیت های سطح داستانی در دنیای راویت درونه ای یا بالعکس هر نوع دخالت شخصیّت های داستان درونه ای در سطح داستانی است». از این رو، در تمامی روایت هایی که دارای داستان درونه ای هستند، استعدادی بالقوه برای آمیختگی این سطوح وجود دارد. سؤالات این پژوهش عبارتند از این که: 1) تداخل سطوح روایی چیست وآیا این شیوه در داستان های پست مدرن وجود دارد یا ریشه در داستان گوییِ کلاسیک دارد؟ 2) کارکردها و تأثیرات استفاده از این شیوه در متون روایی چیست؟ 3) شیوه های تداخل سطوح روایی به چند نوع تقسیم می شود؟ در جستار حاضر تنها در پی تعریف و تبیین مبانی نظریِ این ابزار روایت شناسی هستیم.
تحلیل گفتمان معنای جست وجو در داستان های هاروکی موراکامی
حوزههای تخصصی:
هاروکی موراکامی، نویسنده معاصر ژاپنی در داستان های کوتاهش، گرایش عمیقی به بیان مسایل مختلف زندگی انسان در پهنه جهان دارد و در همین راستا، علاقه بسیاری به گشودن رازهای پنهان از شگفتی های ذاتی و عاطفی انسان در تعاملش با خود و دنیای درونی و بیرونیش نشان می دهد؛ او که به گفته خودش، در امر نویسندگی نه بر اساس طرح اولیه بلکه بر مبنای مکاشفه درونی، خط سیر داستان را پیش می برد و معمولا با انتخاب راوی اول شخص، زمام داستان را به الهام درونی و ضمیر ناخودآگاه خود می سپارد، اغلب در داستان های کوتاهش به سراغ درون مایه ای مشابه -و نه لزوما تکراری- رفته است؛ درون مایه مورد پسند موراکامی، نشان دادن معنای عمیق و فراگیر ""جست وجو"" ی دامنه دار و ناتمام در زندگی انسان است؛ این مقاله به روش مطالعاتی تحلیل گفتمان، معنای جست وجو را در آثار موراکامی بازجسته است. نتیجه تحقیق جاکی از آن است که جست وجو به زندگی قهرمانان داستان های او شکل می بخشد و همه موجودیت ذهنی، عاطفی و هویتی آنان را تحت الشعاع خویش قرار می دهد؛ در این داستان ها، جست وجو مفهومی مجرد و تک افتاده نیست بلکه پیوستگی عمیقی با مفاهیم دیگر چون اصالت، فقدان و انتظار و سلوک دارد. در برخی از داستان های موراکامی، جست وجو گاهی چنان لذت و اهمیتی برای شخصیت های داستان می یابد که حتی بر مفهوم ""یافتن"" و ""رسیدن"" پیشی می گیردد و در اولویت نخست حیات آنان قرار می گیرد. معنای جستجو در داستان های موراکامی شباهت هایی با برخی نظریه های عرفانی و فلسفی دارد.
بینش اساطیری در آثار منیرو روانی پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسطوره یکی از عناصر عمده سامان دهی زبان و معنای داستان های معاصر استو در دنیای جدید و در عصر خردگرایی نیز مانند زمان گذشته در ذهن و زبان انسان حضوری تأثیرگذار دارد. روانی پور یکی از نویسندگان مطرح اقلیم جنوب کشور است که بنا بر زمینه ذوقی و اندیشگانی خود از اسطوره ها استفاده کرده است. در این پژوهش در پی پاسخ گویی به این پرسش ها بودیم که آیا اسطوره پردازی جزو خصیصه های سبکی روانی پور محسوب می شود؟ و اسطوره ها در آثار وی چه کارکردی دارند؟ این نتیجه به دست آمد که آثار منیرو روانی پور از لحاظ محتوایی دو حوزه متفاوت را در برمی گیرد و نوع و شکل اسطوره های به کار گرفته شده در این دو حوزه متفاوت است. در آثار نخستین که عناصر بومی و اعتقادات مردم جنوب کشور به تصویر کشیده شده است، اسطوره سازی از ابزار مهم نویسنده در فضاسازی و شخصیت پردازی است و ویژگی سبکی وی محسوب می شود. در هر دو دسته از آثار، مهم ترین کارکرد اسطوره هویت سازی است.
سیر داستان های درونه ای در ادبیات فارسی تا پایان قرن نهم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«روایت در روایت» یا «داستان درونه ای» روایتی است که در روایتی دیگر، که به مثابة چهارچوبی برای آن است، درونه گیری شود. با وجود گستردگی آثاری که از این شگرد روایی بهره برده اند، هیچ منبعی که فهرستی از این آثار را فراهم کرده باشد در دسترس نیست تا به استناد آن پژوهش گران بتوانند گام های بعدی را برای شناسایی و بررسی نقش و کارکرد داستان های درونه ایِ ادب فارسی بردارند. از این رو پرسش این پژوهش بررسی و بازنماییِ سیر داستان های درونه ای در ادبیات فارسی تا پایان قرن نهم هجری است. روش پژوهش بر بنیان «مدل طبقه بندی اسکولز و کلاگ» به مطالعه سیرِ تاریخی درونه گیری های روایی پرداخته است. بر بنیان این طبقه بندی، میان دو گونة ادبیِ «تجربی» و «روایت مدار» تمایز است. آن گروه از آثار ادبی که در شاخة ادبیات «تجربی» قرار می گیرند، از این پژوهش خارج اند. در مقابل، این پژوهش به شاخة ادبی «روایت مدار» می پردازد. نتایج به دست آمده با توجه به بررسی های انجام شده عبارت است از این که دامنة کاربرد این شیوة روایی در ادبیات فارسی چنان گسترده است که پیوستاری از متون داستانی منثورِ عامیانه تا آثار منظومِ عرفانی و تعلیمی را دربر می گیرد. شگرد داستان درونه ای در طیف گسترده ای از ژانرهای گوناگون حضور دارد؛ از گونه های تعلیمی گرفته تا گونه های روایت مدار. هم چنین با توجه به نقشی که داستان درونه ای در پیش برد پیرنگ دارد انواع سه گانة داستان درونه ای کشف شد: ابزاری، شالوده ای، و ترکیبی.
کارکرد راوی و عمل روایت در مصیبت نامه عطّار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت در همه داستان های ادب فارسی حضور دارد؛ از این رو، مطالعه و بررسی آثار داستانی از منظر شکل خاص روایی آن ها، ارزش ها و هنرهای نهفته در این آثار را بهتر نمایان می سازد و براساس آن می توان توانمندی های داستان پرداز را در شکل دهی به نظام روایی اثر در راستای محتوای آن سنجید.
مصیبت نامه آخرین مثنوی از مثنوی های سه گانه ی داستانی عطّار است. روایت لحظه های سلوک سالک فکرت در این مثنوی با داشتن شگردهای خاص روایی و ژرف ساختی که از عرفان و آموزه های عرفانی نشأت گرفته است، قابلیت مطالعه از نظر نقش «راوی» و چگونگی پیوند آن با مفاهیم عرفانی را داراست.
در این مقاله نقش راوی در مصیبت نامه از سه منظر دامنه مشارکت راوی، پنهان یا آشکار بودن او و قابل اعتماد بودن یا نبودن وی به همراه تعیین شکل های جهت گیری ادراکی و ایدئولوژیک راوی، مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. آنگاه چرایی و چگونگی پیوند این ویژگی های روایی با مفاهیم و درونمایه عرفانی اثر تبیین می گردد. این بررسی ها نشان دهنده آن است که عطّار در پردازش مصیبت نامه گذشته از آنکه ناخودآگاه از ویژگی های یک روایت مدرن بهره برده است، از نقش راوی و جهت گیری های او نیز در راستای جهان بینی و اهداف عرفانی خود استفاده های هدف مندی نموده است.
استفاده از سه راوی در دو سطح متفاوت داستانی برای انتقال حس حیرت و سرگردانی که غایت سلوک عرفانی است به روایت-شنو، تأکید بر شهودی بودن قلمرو معرفت عرفانی، نمایش فاصله میان حقیقت نمایی (جستجوی حقیقت در عالم) و حقیقت (جست وجوی حقیقت در جان خود)، تأکید بر اهمیّت چشم انداز در نگاه عرفانی عطار، جهت گیری درزمانی راوی سالک در تناسب با مفهوم وقت صوفیانه، بخشی از مهمترین دستاوردهای پژوهش حاضر است.
تحلیل انتقادی گفتمان «مقامات» مشایخ صوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرح حال نویسی عرفانی، به طور کل، و «مقامات نویسی»، نگارش شرح حال یکی از اولیا و مشایخ صوفیه، به طور خاص، نقش ویژه ای در گذشته فرهنگی و اجتماعی ایرانیان داشته و در ذهن و زبانِ بهترین شاعران و نویسندگان فارسی زبان، پس از قرن پنجم، تأثیر عمده ای به جای گذاشته است، بنابراین، یکی از ژانرهای مهم تاریخ ادبیات عرفانی به شمار می ر ود؛ گرچه، با همه ارزش و اهمیتش، چنان که باید شکافته و شناخته نشده است. پژوهش حاضر تلاشی است برای بررسی زبان و گفتمان دو متن از این نوع و مقایسة تفاوت ها و تغییراتی که در جریان تحولات نهاد تصوف در زبانِ این گونه متون بروز و ظهور یافته است. متن نخست، سیرت ابن خفیف (د 371 ق)، که به دست ابوالحسن دیلمی و در نیمة دوم قرن چهارم تألیف شده، از قدیم ترین مقامات ِ مشایخ صوفیه است و مقامات ژنده پیل، کهن ترین و گسترده ترین شرح حال احمد جام (د 536 ق)، آخرین نمونه از مقامات ِ عرفانی است که از قرن ششم (تا زمان حملة مغول) در دست داریم. روش تحقیق در این پژوهش روش کیفی است، اما در فرایند تحقیق، هر جا لازم بود، از داده های کمّی استفاده شد. در پژوهش حاضر، داده ها و اطلاعات (حکایات مندرج در مقامات ) بر اساس مبانی روش شناسی فرکلاف در سه سطح، «توصیف»، «تفسیر»، و «تبیین»، تحلیل شده است.
نشانه شناسی اجتماعی رمان بیوتن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی یکی از رویکردهای پژوهشی است که به بررسی و تحلیل نشانه ها و درک معانی نهفته در آن ها می پردازد. در این مقاله نگارندگان کوشیده اند نشانه های اجتماعی در رمان بیوتن، یکی از رمان های معاصر، را بررسی کنند. بیوتن، نوشتة رضا امیرخانی، از داستان هایی است که می توان جلوه هایی از هویت، فرهنگ، و آداب و رسوم اجتماعی را در آن به وضوح مشاهده کرد. این رمان مانند رمان های پسانوگرا ترکیبی از تخیل و واقعیت را به نمایش می گذارد. بخش زیادی از وقایع بیوتن در خارج از ایران می گذرد و تقابل فرهنگ و آداب اسلامی و ایرانی با فرهنگ غربی، و تقابل انسان ها با خود، با یکدیگر و با محیط زندگی در آن کاملاً مشهود است. ازاین رو، نشانه های مربوط به هویت، ازقبیل دین، خوراک، پوشاک، شغل و غیره، و همچنین نشانه های آداب معاشرت در رمان بیوتن ردیابی و تجزیه و تحلیل شده است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و بیانگر تنوع نشانه ها و توجه ویژة نویسنده به درون مایة اجتماعی، فرهنگ و اعتقادات است. تقابل فرهنگی میان شخصیت ها، توجه به جنبه های اعتقادی زندگی، بازتاب مسائل اجتماعی و بهره گیری از شیوه های گوناگون ارتباط کلامی و غیرکلامی در شخصیت پردازی های این رمان کاملاً نمایان است. نقش محوری دین، کاربرد فراوان آیات قرآنی، بحران هویت، و تمایز طبقات اجتماعی در پوشاک، خوراک، شغل و مسکن از مباحثی است که در این مقاله به آن ها پرداخته شده است.
بررسی اصول و شیوه های نقد ادبی نزد ابوالقاسم السبتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منتقدان ادبی در سنجش آثار ادبی شیوه ها و معیارهایی دارند که بر اساس آن هر اثر ادبی را مورد بررسی و ارزیابی قرار می دهند. این معیارها و شیوه ها از دیر باز مورد توجه ناقدان ادب عربی قرار گرفته و آنان به فراخور عوامل مختلف تاریخی، ادبی و اجتماعی آثار هم عصران و پیشینیان خود را مورد نقد و ارزیابی قرار داده اند؛ از جمله این دوره ها عصر بنی احمر در اندلس یا همان اسپانیای اسلامی است که در آن شاهد ظهور جنبش ادبی گسترده و حضور بیش از یک صد تن از منتقدان ادبی می باشیم. از نامدارترین ناقدان در این دوره ابوالقاسم محمد بن الشریف السبتی صاحب کتاب ""رفع الحجب المستورة عن محاسن المقصورة"" است که در آن به شرح قصیده مقصوره حازم قرطاجنّی ادیب و شاعر اندلسی سده هفتم می-پردازد. این کتاب افزون بر ارز ش بلاغی، نحوی و زبانی شامل بسیاری از آراء نقدی نویسنده است که از مهم ترین آن ها جایگاه لفظ و معنا، سرقت های شعری و موازنه شاعران می باشد. نوشتار حاضر بر آن است که شیوه ها و معیارهای نقدی السبتی در شرح قصیده مقصوره حازم قرطاجنی رادر سه مقوله جایگاه لفظ و معنا، موازنه بین شعرا و سرقت ادبی مورد بحث و بررسی قرار دهد.
بررسی روایت و عناصر داستانی در مجموعهکلاغ سه شنبه، اثر مهدی مرادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل روان شناختی دعوت و طلب و نقش آن در آشناسازی و تشرّف قهرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مراحل در سفر قهرمان مطابق نظر ژوزف کمپبل (1904-1987) در اسطوره ها، افسانه ها و قصه های عامیانه مرحلة جدایی است. جدایی به طور معمول با دعوتی غیبی یا ندایی روحانی یا دیدن خوابی که حجمی از نمادهای کهن الگویی را در خود دارد پدید می آید. خواندن و تقاضای پدر، پیر یا پیامبر، یا دریافت ندای هاتف غیبی، شیفتگی بر تصویر یا نقاشی ای از دختری زیبارو که گاهی پری زاده نیز هست یا عشق به ثروت و قدرت، بسیاری اوقات دلایل سفر آیینی قهرمان در داستان ها را رقم می زند. در این مقاله درکنار برشمردن نمونه های گوناگون دعوت در داستان ها، به بررسی دلایل روان شناختی آنها می پردازیم. ازنظر زیگموند فروید (1856-1939) و به تبع او یکی از شاگردانش، برونو بتلهایم (1903-1990)، نقصان و کمبود یا آرزو و میلی در روان قهرمان داستان موجب حرکت و سفر او می شود که با گذر از این مرحله، قهرمان شرف رسیدن به مرحلة تشرّف را پیدا می کند. فروید و رانک این تحول را مربوط به دورة نخست زندگی فرد می دانند؛ درحالی که موضوع اتحاد خودآگاهی و ناخودآگاهی در آرای کارل گوستاو یونگ مربوط به نیمة دوم زندگی قهرمان است و جوزف کمپبل هم به تبع یونگ بر آن صحه می نهد.
بررسی داستان «بچه مردم» جلال آل احمد بر مبنای «نظریه ایدئولوژی» آلتوسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تا جزایر ناخودآگاه تحلیل پنج داستان از مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تا جزایر ناخودآگاه» نوشتاری است تحلیلی درباره پنج داستان مهم از دفتر اول مثنوی مولوی. تأویل این پنج داستان («شاه و کنیزک»، «وزیر و شاه جهود متعصب مسیحی کش»، «شیر و نخچیران»، «طوطی و بازرگان»، «پیر چنگی و عُمر») دربرگیرنده ساختار مشترکی از دیدگاه تأویل است. تأویل، با توجه به نشانه های موجود در متن، می تواند پلی باشد از جهان صورت به عالم معنا. درحقیقت در تأویل، معنا کشف نمی شود، بلکه بازآفرینی می شود. با توجه به این که مثنوی از متون باز و سیال است، داستان هایش ظرفیت تأویل دارند.
این مقاله، با استناد به نشانه های موجود در متن و تأویل صورت داستان ها، به ساختاری مشترک و هدف مند در زمینه شناخت انسان می رسد. همچنین، با استفاده از جدول ها و بررسی آن ها، این نتیجه به دست می آید که شخصیت های پویا در این داستان ها، نمادهایی از نفس واحد بشرند که برای رسیدن به کمال، مسیر مشترکی طی می کنند. آن ها از «نیمة خودآگاهی» به سمت «خودآگاهی» رشد می کنند و درنهایت، به مرحله «ناخودآگاهی» می رسند. «ناخودآگاه» از اصطلاحات رایج در روان شناسی یونگ است که در این پژوهش، با واژه «فنا»، که از اصطلاحات رایج صوفیه است، مطابقت دارد.